حجاب
۱۴۰۳/۱۰/۰۲ ۱۳:۴۷ شناسه مطلب: 99798
پرسش:
آیا خبری تاریخی مبنی بر برخورد با بیحجابی یا کم حجابی در جامعه، توسط دولت نبوی و علوی وجود داشته؟ یا دستوری به زمامداران برای برخود با این مسئله داده شده است؟
پاسخ:
پوشش در اقوام و ادیان گذشته (یهودیت، مسیحیت و زرتشتیت) نیز وجود داشت. حتی در ایران باستان نیز هم از نظر دینی و هم از نظر عرف اجتماعی، پایبندی به حجاب دیده میشود و تصویرهای به جای مانده از آن دوران، مؤید این ادعاست.(1) اسلام حجاب را تأسیس نکرد، بلکه مهر تأیید بر آن زد. کاری که اسلام کرد، ارتقای این آموزه بود. برخی در این مؤلفه زیادهروی کرده و برخی کم گذاشته بودند؛ بنابراین اسلام تعادل ایجاد کرد. آیاتی از قرآن به وجوب حجاب دلالت دارد.(2) در روایات نیز به صورت گسترده از واجب بودن این امر الهی سخن رفته است. اما این سؤال مطرح است که آیا علاوه بر وجوب، حاکم اسلامی باید مردم را به آن ملزم کند و با بیحجابی برخورد نماید.
واجباب و محرمات الهی سه نوع هستند
1. برخی از واجبات مانند نماز تنها جنبه فردی دارند. در اینجا حکم به وجوب نماز شده و ترک آن موجب عقوبت الهی برای آن فرد خواهد شد؛ اما حکومت اسلامی کسی را مجبور به نمازخواندن نمیکند.
2. برخی از واجبات هم جنبه فردی دارند و هم جنبه اجتماعی. تا هنگامی که فقط جنبه فردی آن نقض شود حکومت اسلامی اجباری بر اجرای آن ندارد؛ اما اگر جنبه اجتماعی آن نیز نقض شود، اسلام قوانینی برای برخورد با آن در نظر گرفته است؛ مثل روزهخواری که اگر در خانه یا مکان غیراجتماعی رخ دهد برخوردی با آن صورت نمیگیرد؛ اما اگر حرمت ماه مبارک شکسته شود، نیاز به برخورد مناسب دارد.
3. برخی از احکام جنبه فردی دارد، اما جنبه اجتماعی آن پررنگتر است؛ مثل فروش شراب و ایجاد مغازههای شراب فروشی. در این موارد اگر چه جنبه فردی هم دارد، اما تبعات اجتماعی آن بیشتر بوده و حکومت اسلامی وظیفه برخورد جدی این موضوع را دارد.
حجاب از نوع سوم است. یعنی از واجباتی است که جنبه اجتماعی آن بیشتر است و تنها یک مسئله فردی نیست. بنابراین، حکومت نسبت به اجرای آن وظیفه دارد.
آیا در دولت نبوی و علوی شواهدی بر اجبار در امر پوشش و برخورد با بیحجابی گزارش شده است؟
پاسخ به این پرسش را با یک مثال آغاز میکنیم. بنابر احکام اسلامی، خوردن گوشت سگ حرام است و اگر قصابی چنین کاری انجام دهد و یا رستورانی گوشت سگ طبخ کند و در اختیار مشتریان خود قرار دهد، حکومت اسلامی وظیفه دارد با او برخورد کند. با این حال، نمیتوان این حکم را نقض کرد به بهانه این که در تاریخ اسلام، برخورد پیامبر صلیاللهعلیهوآله و حضرت علی علیهالسلام با این کار حرام، دیده نشده است. اگر با این گناه برخوردی گزارش نشده، نه به سبب وظیفه نداشتن حاکم در برخورد با این گناه اجتماعی است، بلکه چنین اتفاقی در زمان حکمرانی نبوی و علوی نیفتاده و هیچ رستورانی گوشت حرام نپخته و با آن غذا درست نکرده است، وگرنه قطعاً با آن برخورد میشد، زیرا ایشان با گناهانی که جنبه اجتماعی داشته مثل شرابفروشی، روزهخواری علنی و... برخورد کردهاند.
در زمان ائمه اطهار علیهمالسلام معضلی به نام بیحجابی عمدی وجود نداشته که برخوردی در پی داشته باشد. نهتنها در جاهلیت عرب و عرب بعد از اسلام، بلکه در جوامع بشری باستان، همانطور که در ابتدا گفته شد، حجاب امری رایج بوده و عرف جامعه، اجازه بیحجابی به کسی نمیداد. بله، در جاهلیت عرب زنان در هنگام طواف بیحجاب ظاهر میشدند که طبق رسوم و باورهای جاهلیت و مربوط به همان ایام خاص بود، اما در سایر ایام، حجاب رایج بود.
شاید در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بیحجابی وجود داشت ولی دلیل آن، دهنکجی به دستور دین یا بیاهمیت دانستن آن نبود، بلکه گاهی دختر شک داشت به سن تکلیف رسیده یا نه و به همین دلیل حجاب شرعی را رعایت نمیکرد که با تذکر و دانستن مسئله، حل میشد. گاهی نیز حجاب ناخواسته رعایت نمیشد که در این صورت نیز تذکر کافی بود. یعنی هنگامی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تذکر میدادند، ایشان میپذیرفتند، نه این که مقاومت کنند و بگویند: «این انتخاب من است» یا «دلم میخواهد». اگر چنین رفتاری پس از تذکر دیده میشد قطعاً با توجه به سیره حضرت در برخورد با گناهانی که جنبه اجتماعی دارند، با چنین شخصی هم برخورد میشد.(3)
با این حال، در سیره نبوی نمونههای از تذکر گزارش شده است. بنابر گزارشی، زنی طبق موازین شرعی پوشش نداشت، پیامبر صلی الله علیه و آله به وی فرمودند: «ای اسماء! زن، وقتی به حدّ بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دستها.»(4) از متن فرمایش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مشخص است که اسماء عناد و اصرار بر بیحجابی نداشته و تنها مسئله را نمیداند.
نمونه بعدی برادرزاده همین اسماء است که برادرزاده عایشه نیز بود. وی با پوشش نامناسب به منزل پیامبر صلی الله علیه وآله، نزد عمه خود عایشه آمد. حضرت نسبت به پوشش وی تذکر میدهند و ایشان از آنجا که مسئله را نمیدانست، بلافاصله نسبت به حجاب خود تجدید نظر میکند.(5) گاهی همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله به زنانی که حجاب مناسب نداشتند، ضمن یادآوری آیات حجاب قرآن، مقنعه اهدا میکردند و آنها نیز بدون مقاومت میپذیرفتند و حجاب خود را تکمیل میکردند.(6)
در این موارد پس از تذکر، مسئله حل میشد و نمونهای نبود که شخصی اصرار بر اشتباه داشته باشد تا برخورد لازم آید. در دستور به زمامدارن نیز همینطور است، از آن جا که اصرار و عمد بر گناه نبوده، نیاز به دستور مستقیم بر برخورد وجود ندارد. ضمناً با وجود اینکه امیر شهر ملزم به اجرای دستورات اسلامی است، نیاز نبود که همه دستورات در نامهها منعکس شود، زیرا هنگامی که قرآن به عنوان قانون اساسی اسلامی فرستاده میشد، امیر شهر طبق آن با مردم رفتار میکرد. در پایان تأکید بر این نکته لازم است که در همه شهرها و اقوام، پیش از اسلام حجاب رایج بود و بیحجابی ساماندهی نشده بود تا نیاز به دستور مؤکد برای برخورد باشد.
نتیجهگیری
بنابراین حجاب در ادیان پیشین نیز وجود داشته و اسلام آن را تأیید و تعدیل کرده است. از آنجا که حجاب از آموزههای اجتماعی است، حکومت وظیفه دارد نسبت به کسانی که به آن بیتوجه هستند تذکر دهد و اگر قبول نکردند برخورد قاطع نماید. اگر در سیره نبوی و دولت علوی برخورد دیده نمیشود بدین معنا نیست که برخورد نمیکردند، بلکه بدین معناست که با تذکر حل میشد و نیاز به برخورد و اجبار نبوده است.
پینوشتها
1. حمزه، عباس، حجاب در ادیان الهی، نشر یاقوت، قم، 1385ش، ص128.
2. سوره احزاب، آیه 59؛ سوره نور، آیه 31.
3. محسنی، مصطفی، آنچه گذشت، نشر معارف، 1402ش، ص82-83.
4. أبیداود، سنن، زیاد عبدالوهاب اوزون، معهد المخطوطات العربیه، 1432ق، ج2، ص 383؛ سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور، مرکز هجر، چاپ اول 2003م، ج5، ص42.
5. طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، 1412ق، ج18، ص93.
6. ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق ، ج 8، ص57.
۱۴۰۳/۰۹/۱۰ ۱۳:۲۷ شناسه مطلب: 99768
پرسش:
آیا خانوادهها حجاب و چادر را باید برای فرزند اجبار کنند؟ آیا می توان جلوی بیرون رفتن فرزند بی حجاب را گرفت؟
پاسخ:
یکی از مشکلاتی که برخی از خانوادهها با آن درگیر میشوند موضوع رعایت حجاب از جانب دختران است. باتوجه به تأثیرپذیری دختران از اجتماع و نظر به اینکه دشمن در پروژهی حذف حیا از جامعه، بر روی حجاب بسیار مانور داده و آن را مولفهای بیارزش معرفی کرده است، امروزه برخی از دختران به سمت کمحجابی گرایش پیدا کرده و برای قدمگذاشتن در این مسیر، اولین گام را حذف چادر در نظر میگیرند. بهراستی وقتی خانوادهای نسبت به حجاب دخترش و کنارگذاشتن چادر آگاه میگردد چه واکنشی باید نشان دهد؟
انواع واکنشهای والدین
والدین در برخورد با مشکلات و معضلات اعتقادی و اخلاقی فرزندان خویش ممکن است به یکی از سه شیوه¬ی زیر عمل کنند:
1. بیتفاوت
برخی از خانوادهها ممکن است نسبت به این مسأله بیتفاوت باشند و تأثیرات بدِ کمحجابی را نادیده بگیرند. سبک زندگی و نوع نگرش این خانوادهها بهگونهای است که به بهانه¬ی آزادی، اجازهی کمحجابی و یا بدحجابی را به فرزندان خود میدهند.
2.سختگیرانه
برخی از خانوادهها بهمحض مطلع شدن از بدحجابی دخترانشان، با برخوردهای چکشی و سختگیرانه قصد دارند تا آنها را بهزور به رعایت حجاب وادارند.
3. اهل احتیاط
اما بعضی از خانوادهها هنگامیکه با معضل بدحجابی فرزند خود روبرو میشوند، در عین نگرانی بر خشم خود تسلط دارند و سعی میکنند با آرامش این موضوع را پیگیری کنند.
بهترین واکنش در برابر فرزندان خطاکار واکنش همراه با احتیاط است؛ چراکه بیتفاوتی و یا واکنشهای سختگیرانه آثار بدی را به جای خواهد گذاشت. در بحث تربیت فرزند همه چیز از خود انسان شروع میشود. اگر ما بهعنوان پدر و مادر بر مبنای آموزههای دینی عمل کنیم، قادر خواهیم بود فرزندان معتقدی تربیت کنیم. آنچه در رابطه با اصول تربیتی و بهعنوان یک قانون کلی ذکر میشود، این است که درخت تربیت، ریشهاش در خانواده تثبیت و تقویت میشود و اگر ریشه محکم باشد، آفتها نمیتوانند اصل درخت را نابود کنند.
نیاز درونی
نوجوان همزمان با تغییرات هورمونی که در بدنش ایجاد میشود از حیث روحی و روانی تمایلش به دیدهشدن نیز بیشتر میگردد. گاهی دختران که به شکل طبیعی مظهر ناز و جلوهگری هستند از طریق کنارگذاشتن حجاب و خودآرایی خویش، در اجتماع به این میل پاسخ میگویند. والدین نباید انتخاب این نوع پوشش را به معنای بیحیایی فرزند خود تلقی کنند؛ بلکه باید بدانند که این نیاز درونی او بوده که او را به سمت این سبک از پوشش جذب کرده است. هرچند این نیاز باید در مسیر صحیح قرار گرفته و پاسخی منطبق بر ضوابط شرعی دریافت کند؛ اما توجه والدین به طبیعی بودن این فرآیند، میتواند تا حدودی آنها را برای رسیدن به تفکر منطقی یاری رساند. دخترانی که از ناحیهی والدین محبت بیشتری دریافت میکنند کمتر درگیر میل به خودنمایی در اجتماع میشوند و اگر هم درگیر شوند حرفشنوی آنها برای بازگشت به مسیر صحیح بیشتر است؛ بنابراین احتمال اینکه شما کمی در تقویت رابطهی خود با دخترتان کوتاهی کرده باشید، وجود دارد؛ اما قابلجبران است.
ریشهیابی کردن
بررسی کنید و ببینید علت اینکه فرزند شما میل به کمحجابی دارد چیست؟ آیا کمکاری از شما بوده است؟ آیا روش تربیتی شما منجر به این انتخاب شده است؟ آیا معاشرت با دوستان بدحجاب منجر شده تا دختر شما هم به این خطا دچار بشود؟ یا عدم آموزش صحیح شما به فرزندتان در مورد مسألهی پوشش، او را به سمت این خطا کشانده است؟ گاهی نیز فرزندان ما شبهاتی نسبت به امور دینی دارند و والدین نسبت به پیداکردن راهی برای پاسخدادن به شبهات نوجوانان سهلانگاری میکنند و همین شبهات، شک و تردیدها را ایجاد و بچهها را از امور عبادی دور میکند. گاهی برخوردهای بد والدین نسبت به مسألهی حجاب، باعث میشود که دختران نوجوان، به لجبازی روی آورده و حجاب را کنار بگذارند. پس با پیداکردن ریشه، سعی در حل معضل داشته باشید.
اصل محبت
بذل محبت و مهربانی در طول روز، اشتیاق فرزند را برای شنیدن و تبعیت از سخنانمان بالا میبرد. بچههایی که به والدینشان علاقه بیشتری دارند تابعتر خواهند بود. توجه به تفریح و بیرون رفتن و قدمزدن با او، گپزدن و گاهی به کافیشاپ یا سینما و پارک رفتن و پیادهروی دونفره میتواند در تقویت رابطهی عاطفی شما مؤثر باشد.
اصل عملگرایی
در امر تربیت دینی اگر قرار باشد آموزههای اسلامی را به فرزندمان آموزش دهیم؛ اما خودمان اهل عمل نباشیم به نتیجهی مطلوب نخواهیم رسید. در روایت آمده است: «قالَ ابوعبدالله (ع): أَنَّهُ قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَ أَهْلِیکمْ ناراً قَالَ النَّاسُ کیفَ نَقِی أَنْفُسَنَا وَ أَهْلِینَا قَالَ اعْمَلُوا الْخَیرَ وَ ذَکرُوا بِهِ أَهْلِیکمْ وَ أَدِّبُوهُمْ عَلَی طَاعَهِ اللَّهِ؛ امام صادق علیهالسلام فرمودند: وقتی آیهی (أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَ أَهْلِیکمْ ناراً) نازل شد، مردم از پیامبر صلیالله و علیه واله پرسیدند، ما چگونه خود و خانوادهمان را از آتش حفظ نماییم؟ پیامبر پاسخ دادند: کارهای خوب و خیر انجام دهید و به خانوادهتان هم تذکر دهید، آنها را بر طاعت دستورات خدا تربیت نمایید».(1)
اصل تشویق
ایجاد شوروشعف، رغبت و شوق به کار، اعتمادبهنفس، تکرار و تداوم عمل و جهتدهی اعمال و کردار ازجمله فواید تشویق است. گاهی لازم است دخترتان را بابت حجابی که رعایت میکند مورد تشویق قرار دهید.
حفظ ارتباط
مشاهدهی این خطا از جانب فرزندتان نباید منجر به طردکردن او و فاصلهگرفتن از ایشان باشد. کجخلقی و بداخلاقی، گوشهوکنایه زدن و سرزنشکردن مداوم بهخاطر پوشش، فرزند شما را از شما دورتر و دورتر میکند. اجازه دهید فرزندتان در کنار شما احساس امنیت کند و لازمهاش این است که ارتباط خود را با او حفظ کنید.
سواد مصرف رسانه
یکی از دلایل گرایش دختران امروزی به بیحجابی، تأثیرپذیری شدید آنها از فضای مجازی است. بهتر است برنامهای برای تقویت سواد رسانه¬ی خود و دخترتان در نظر بگیرید. هم میتوانید در کلاسها و برنامههایی با همین عنوان شرکت کنید و هم از طریق مطالعهی کتابها با این موضوع، اطلاعات خود را از این فضا بالا ببرید.
معاشرتها
باتوجه به تأثیر عوامل بیرونی بر رفتار فرزندان، تلاش نمایید که در انتخاب مربی، معلم و دوستان دخترتان، دقت لازم را به خرج داده و خود نیز با خانوادههایی که نسبت به امور اعتقادی حساساند و به ارزشهای دینی اهمیت میدهند رابطه برقرار نمایید. شرکت در مجالس معنوی و مذهبی، رفتن به مساجد و شرکت در نمازجمعه و جماعت و بهطورکلی قراردادن دخترتان در جو معنوی میتواند عامل مؤثری در تشویق ایشان به حجاب باشد.
پیشنهاد مطالعه
میتوانید کتابهایی با موضوع حجاب تهیه کرده و خواندن آنها را به دخترتان پیشنهاد دهید. با او وارد یک بحث علمی و منطقی شوید و اجازه دهید نظراتش را در امنیت کامل بیان کند.
خلاق بودن
دختران بهویژه در سن نوجوانی، مجذوب جذابیتهای گوناگون در پوشش و آرایش میشوند؛ بنابراین اگر میخواهید فرزندتان محجبه باشد، از خلاقیتها و جذابیتهای متعدد و متنوع در انتخاب لباس و نوع پوشش برای ایشان بهره ببرید تا محجبه بودن را مساوی با عدم زیبایی تصور نکنند.
حفظ کرامت
وقتی انسان از طریق واژههای مملو از عشق و عاطفه با فرزند خویش صحبت کند، موقع خطابکردن او، از برترین الفاظ بهره ببرد و یا هنگامیکه شاهد رفتار مثبتی از فرزند خود بود، لب به تحسین او گشاید، حس مورد پذیرش قرارگرفتن را در وجود او اقناع میسازد. تأثیر تکریم رفتاری نیز به همین ترتیب تا ابد در ذهن فرزند باقی میماند.
وجود مقدس پیامبر اسلام وقتی دخترشان حضرت زهرا سلامالله علیها را میدیدند، میفرمودند که من بوی بهشت را از فاطمه استشمام میکنم. اوج محبت و تکریم فرزند را در این کلام نورانی میتوان بهوضوح دید. در روایتی نیز پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله میفرمایند: «جُبِلَتِ اَلْقُلُوبُ عَلَی حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ إِلَیهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَسَاءَ إِلَیهَا؛ دلها آنگونه آفریدهشدهاند که چون کسی دربارهی آنها نیکی کند او را دوست میدارند، و چون کسی نسبت به آنها بدی کند او را دشمن میدارند».(2)
در روایت میخوانیم: امام علی علیهالسلام میفرمایند: «مَن کرُمَت علَیهِ نَفسُهُ لَم یهِنْها بالمَعصیهِ؛ هر که برای نفْس (شخصیت) خود احترام قائل باشد، آن را با معصیت خوار نمیگرداند».(3) عشق والدین به فرزندان و بذل محبت به آنها، عزتنفسشان را افزایش میدهد و بالارفتن عزتنفس در فرزندان منجر به این میشود که به ذلت ناهنجاریهای اخلاقی تن ندهند. اگر خانواده فرزندش را بپذیرد و برای او ارزش قائل شود، فرزند دچار احساس خودکمبینی نمیشود و هرگز برای جبران این احساس، سراغ کجروی نخواهد رفت. دخترها نیاز به دیدهشدن دارند و شما بهعنوان والدین باید با محبت فراوان به دخترتان او را بیش از همه ببینید و موردتوجه قرار دهید تا قانع گردد.
نتیجه
امروزه دغدغهمندی والدین نسبت به مسأله¬ی حجاب دخترانشان بیش از گذشته است؛ چراکه عوامل بازدارنده¬ی دختران از رعایت حجاب و حفظ حیا و عفت در جامعه، بسیار افزون گشته و همین امر موجب نگرانیهای متعددی را برای والدین فراهم آورده است. والدین نباید با مشاهدهی بیحجابی از جانب دخترانشان آنها را متهم به بیحیایی کنند. بلکه باید رابطهی عاطفی خود را با آنها تقویت نمایند و از طریق تقویت ارزشهای اخلاقی و معنوی، تفریح و برنامهریزی صحیح برای اوقات فراغتشان، پرورش احساس عزتنفس و اعتمادبهنفس در وجود آنها، استفاده از فیلمها و برنامههای تربیتی، پرهیز از سختگیری و تنبیه، تشویق نمودن دختران هنگام رعایت خطقرمزها و... به برطرفکردن کمبودهای عاطفی فرزندان خود اقدام نمایند. بدون شک استفاده از خشونت و اجبار در تربیت، تأثیر منفی دارد و شما هرگز از طریق بدخلقی، دعوا، دادوفریاد و اِعمال روشهای خشک و مستبدانه نمیتوانید دخترتان را وادار به حجاب کنید. روحیه¬ی عزتمندی و خودارزشمندی را با احترام زیاد به دخترتان و سهیم کردن او در تصمیمات خانوادگی و مشورتکردن با او در برخی از مسائل بالا ببرید. اگر حس ارزشمندی برایش ایجاد شد، سراغ ضد ارزشها نخواهد رفت.
برای مطالعه بیشتر
• تربیت فرزند، حبیبالله فرحزاد
• خانواده و تحول در تربیت، رضا فرهادیان
• نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، سیفالله نحوی
پینوشتها
1. محدث نوری، شیخ حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، ج 12، ص 201.
2. ابنبابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه¬ی مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1413 ق، ج 4، ص 419.
3. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410 ق، ص 634.
۱۴۰۳/۰۷/۰۳ ۱۳:۵۷ شناسه مطلب: 99682
پرسش:
آیا بیحجابی نماد آریایی اصیل بودن است؟
پاسخ:
حِجاب و پوشش زنان در برابر مردان نامحرم، یکی از واجبات مسلّم و ضروریات دین اسلام و مذهب است که در آیاتی از قرآن و احادیثی از ائمه علیهمالسلام، بر وجوب و اهمیت آن تأکید شده است. در تمامی کشورهای اسلامی، زنانی که نسبت به شریعت پایبند هستند، طبق فرهنگ و لباس متعارف خود نسبت به این حکم الهی نیز اهتمام دارند. حکم حجاب و پوشش زنان علاوه بر مسلمانان، در میان پیروان دیگر ادیان ابراهیمی (یهود و نصارا) نیز دارای اهمیت بوده و تنها در محدوده حجاب و شرایط آن با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین شواهدی بر وجود حجاب و پوشش خاص زنان در برخی دیگر از ادیان و فرهنگها نیز در دست است.
بیحجابی نماد نیست
نبود حجاب را نمیتوان نماد آریایی یا نماد هر نژاد و فرهنگ دیگری دانست؛ چراکه هیچ انسانی با پوشش و حجاب از شکم مادر متولد نمیشود. به تعبیری، بیحجابی بهصورت کلی از بدو تولد، بدون اینکه انسان از دین یا فرهنگ خاصی تبعیت کنند، همراه او است و ازاینرو، صلاحیت ندارد که نماد یک فرهنگ یا دین خاص باشد.
برای یافتن پاسخ سؤال، بهتر است به وضعیت حجاب و جایگاه آن در فرهنگ آریایی توجه شود. برای بررسی پوشش زنان از دوران مادها تا پایان حکومت ساسانیان (همزمان با ورود اسلام)، علاوه بر آثار مکتوب، میتوان به بررسی آثار باقیمانده اعم از کتیبه، مجسمه و هرگونه نقش و نگار باقیمانده از آن دوران پرداخت.
کتیبهها و نقش و نگارها
مرحوم جلیل ضیاء پور با توجه به نقوش باقیمانده از دوران مادها، معتقد است مرد و زن پوشش یکسانی داشتند و تفاوت آنها در پوشش سرشان بوده و دراینباره مینویسد: «مرد و زن بهواسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمایز داده میشوند. به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سرخود گذاردهاند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است». (1)
وی در مورد حجاب زنان دوران هخامنشی مینویسد: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستینکوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمیخوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا مچ پا نمایان است». (2)
وی درباره دوران اشکانی نیز چنین آورده که: «لباس زنان اشکانی، پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستیندار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشتهاند که روی اولی میپوشیدند و قد اینیکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر میکردند». (3) در جای دیگر آورده: «چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد و ارغوانی یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یکتخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که بهوسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر میافتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها میپوشانیده است». (4)
ویل دورانت فیلسوف، تاریخنگار و نویسنده آمریکایی درباره زنان در دوران هخامنشیان میگوید: «در نقشهایی که در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد». (5)
آثار مکتوب
علاوه بر تصاویر و نقش و نگارها، در آثار مکتوب نیز شواهد و نشانههای بسیاری از حجاب و پوشش زنان ایرانی دیده میشود. شاهنامه فردوسی بهعنوان یکی از اصیلترین منابع مستند تاریخ ایران، نشانههایی از پوشش و حجاب برای زنان ارائه میدهد. بهطور کلی در تمامی مواردی که از زنان در شاهنامه نام برده شده، سخن از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنانگی آنان است. در شاهنامه زن خوب و پاک، تقدیس شده و زن بد، بیحیا، بیشرم و بینزاکت و پرده در مورد نکوهش قرار گرفته است. (6)
در کتاب ارداویرافنامه (Arda Viraf) که از آثار دوره ساسانی است، از سفر شخصی به نام ویراف به عالم مردگان سخن رفته و مشتمل بر توصیفهایی از جهنم و دوزخ است. در این کتاب، اساساً برهنگی و بیحجابی، برآمده از اهریمن و بدکارگی دانسته شده و گفتهشده که: «روان بدکاران بهصورت زنی روسپی که برهنه است و بدبو، در هنگام گذر از پل چینوت او را همراهی خواهد کرد». (7)
در منابع اسلامی نیز نشانههایی از حجاب ایرانیان دیده می شود. مثلاً در گزارشی آمده که پس از فتح ایران، هنگامیکه سه تن از دختران کسری شاهنشاه ساسانی را نزد عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. (8)
نتیجه:
با توجه به آثار باقیمانده از دوران مادها تا دوران ساسانی، روشن میشود که در دوران باستان نیز، پوشش زن ایرانی پوششی نسبتاً کامل بوده و هر چه از دوران مادها جلوتر می رویم، حجاب کامل تری را در آثار مشاهده میکنیم. در هـیچ مجسمه و کتیبه ای و یا در هیچ نقش و نگاری نمی توان زن ایرانی را با سر برهنه مشاهده کرد. همچنین آثار مکتوبی که به ما رسیده، همه نشان می دهند که زنان و مردان ایرانی دارای پوششی مناسب بودند و حجاب امری پسندیده در ایران بهحساب می آمد؛ بنابراین، حتی اگر گفته شود که آثار و کتیبه ها نمی توانند بهصورت کلی وجود پوشش و حجاب را در ایران ثابت کند؛ نهایتاً نشان می دهند که در بین شاهزادگان، درباریان و ... چنین فرهنگی حاکم بوده و بی حجابی هیچ گاه نماد یک آریایی نبوده است.
جهت مطالعه بیشتر:
پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی، نوشته ی جلیل ضیاء پور.
پینوشتها:
1. ضیاء پور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، تهران، وزارت فرهنگ و معارف، 1347، ص 79.
2. ضیاء پور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص 81.
3. ضیاء پور، جلیل، پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۴۷، ص ۱۹۴.
4. ضیاء پور، پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی، ص ۱۹۷.
5. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه آرام، احمد، انتشارات علمی و فرهنگی، 1476 ش، ص 434.
6. موسوی، سید قاسم، مقاله ی نگاهی بر سیر تاریخی حجاب زنان در فرهنگ ایران (از عهد باستان تا دوران قاجار)، فصلنامه فرهنگ، شماره 70، تابستان 1388 ه ش، ص 298 و 299.
7. ویراف، ارداویرافنامه، ترجمه متن پهلوی فیلیب ژینو، مترجم ژاله آموزگار، تهران، شرکت انتشارات معین و انجمن ایرانشناسی فرانسه،١٣٧٢ش، ٦٥.
8. حلبی، ابوالفرج نورالدین على بن ابراهیم شافعى، السیره الحلبیه، چاپ دوم، انتشارات دارالکتب العلمیه، بیروت، 1427 ق، ج2، ص 63.
۱۴۰۳/۰۳/۲۳ ۱۵:۲۴ شناسه مطلب: 99348
پرسش:
آیا وجود گشت ارشاد در جامعه لازم است؟
پاسخ:
در رسانهها و میان مردم، حملات و انتقادات زیادی در رابطه با گشت ارشاد وجود دارد. در واقع این سؤال مطرح است که باوجود چنین هزینه بالایی که پیرامون گشت ارشاد وجود دارد، آیا اصرار بر وجود چنین گشتی صحیح است، یا اینکه باید بساط چنین واحدی در نیروی انتظامی کشور برچیده شود؟
گشت ارشاد با نام رسمی پلیس امنیت اخلاقی یا طرح ارتقای امنیت اجتماعی است که فرقی نمیکند نام آن چقدر تغییر کند اما باز هم با نام گشت ارشاد شناخته میشود. گشت ارشاد برنامه اجرایی نیروی انتظامی ایران، در راستای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان «طرح جامع عفاف»، اجرا شده است. در دوران اجرای این برنامه چالشهای فراوانی پیش روی آن قرار داشته است تا جایی که بحران اجتماعی پاییز 1401(1) را در ایران رقم زد؛ اما پیرامون وجود گشت ارشاد، نکات ذیل قابلتوجه است:
1. یکی از مسائلی که بهشدت در حیات اخلاقی جامعه مؤثر است، مسئله پوشش است. این امر در دنیا عمومی است و صرفاً در حدود و عواقب آن اختلاف وجود دارد. در واقع پوششی که طبق تعریف آن کشور، خلاف عفت عمومی تشخیص داده شود، جرم شناخته شده و مجازات دارد. (2) البته همانطور که بیان شد، حدود این پوشش بهشدت متفاوت است، اما به هر حال بازهم نوعی از پوشش یا در واقع، عدم پوشش بدن، جرمانگاری شده است؛ اما ابرقدرتهای مخالف جمهوری اسلامی سالها است که اصرار دارند که از شیوههای مختلف به جامعه ایران بقبولانند که باید حدود پوشش مردان و زنان را نه با معیارهای شرعی و ایرانی، بلکه بایستی با معیارهای آنان همراه سازند. دلیل این امر نیز آن است که یکی از مظاهر معتبر و مهم دینی، حجاب شرعی بانوان است و با حجاب¬زدایی و استحاله فرهنگی بانوان مسلمان و مؤمن کشور، خطرات تفکر و رویکرد اسلامی و شیعی کاهشیافته و در داخل، چالشهای بزرگی در حوزه اخلاق و سیاسی برای جامعه ایران به وجود خواهد آمد که بهتبع آن جامعه ایران ضعیف خواهد شد.
2. اینجا این مسئله مطرح میشود که نهتنها در مورد حجاب سر، بلکه آیا در رابطه باحجاب بدن و نوع پوشش بدن، باید یک رهاسازی اتفاق بیفتد یا خیر؟ یعنی آیا مأموران انتظامی مکلف هستند که پوشش جامعه را کنترل کنند یا ابداً به پوشش مردم کاری نداشته باشند؟ طبیعی است که پاسخ این سؤال در هر جای جهان خیر است.
3. در این مرحله باید به سؤال بعدی بپردازیم و آن اینکه آیا دستگاه انتظامی برای برخورد با بانوان قانونشکن، نیازمند یک نیروی تخصصی است یا باید بهصورت عادی با این پدیده برخورد کند؟ به عبارت دیگر، اگر طبق قانون کشور، رعایت حجاب حداقلی شرعی لازم و عدم رعایت آن ممنوع باشد، نیاز به یک سازوکار متناسب وجود ندارد؟ آیا نباید ظرفیت خودروها بیشتر و همراه با مأموران همجنس و آموزشدیده و مجرب باشد؟ آیا میشود با یک خودروی سواری و توسط مأموران مرد، خانمها را دستگیر کرد یا به آنان تذکر داد؟ اگر در برخورد با خانمها، از مأموران همجنس و خودروهایی که ظرفیت مناسبی ندارند استفاده شود، اهانت و نادیده گرفتن حرمتهای اجتماعی رخ نداده است؟ درنتیجه اسم این گشتهای تخصصی را هر چه بگذاریم، وجود آنان لازم و عقلانی و د راستای حفظ حریم بانوان است.
4. میان مأموریت عفاف و حجاب نیروی انتظامی و سایر مأموریتهای وی نسبت به قانون، تفاوتی نیست، اما از آنجا که تناسب عرف و قانون بسیار مهم است، قطعاً در برخورد با بانوان، باید بسیار حسابشده و محتاط عمل شود. چراکه متأسفانه، عرف جامعه در این رابطه بسیار آسیبدیده است. وقتی پلیس برای نبستن کمربند ایمنی یا نادیده گرفتن ورود ممنوع با متخلف برخورد میکند، قصد اهانت شخصی و توهین به مقام انسانیت را ندارد و در پی ایجاد نظم است، اما در رابطه با رعایت حدود قانونی و شرعی و حتی مسلمات اخلاقی (مانند برهنگی برخی از بد پوششان) به نحوی تبلیغشده است که گویی تمام بدیهیات انسانی نادیده گرفتهشده است.
5. مدل گشت ارشاد یا پلیس امنیت اخلاقی طبیعتاً وحی منزل و یک سازوکار عاری از خطا و غیرقابل انعطاف نیست و با توجه به شرایط، باید به مأموریت خود بپردازند؛ اما نکته مهم اینجا است که رسانههای قدرتمند فارسیزبان به نحوی در سیاه جلوه دادن آن موفق بودهاند که اگر هزاران نفر در بازداشتگاههای کشورهای خودشان با بدرفتاریهای عمدی پلیس به قتل برسند یا اگر دارای قوانینی مانند آزادی حمل سلاح باشند که نتیجه آن مرگ صدها کودک در مدارس باشد و ... هیچ موجی ایجاد نمیشود، اما به دلیل مرگ مجهول یک بازداشتی در ایران که اولین و آخرین مورد آن تا به امروز در تاریخ گشت ارشاد بوده است، میتوانند دنیا را از این گزاره پر کنند که در ایران دختران را به دلیل بیرون گذاشتن چند تار مو به زندان انداخته و زیر شکنجه به قتل میرسانند.
نتیجه:
با در نظر گرفتن تناسب عرف و قانون و رعایت شیوه برخورد عاقلانه و قانونی، وجود سازوکار تخصصی در رابطه با مسائل بانوان، لازم و عقلانی و در راستای حفظ حرمتهای اجتماعی آنان است. اگرچه قضاوتها راجع به گشت ارشاد طبیعی نیست و تحت تأثیر حملات سنگین به آن است.
پینوشتها:
1. پس از بازداشت خانمی به نام مهسا (ژینا) امینی اهل سقز کردستان در تهران در 22 شهریور سال 1401، ناگهان وی در محل عمومی بازداشتگاه به زمین خورد و تلاش تیم پزشکی برای نجات وی نتیجه نداد و وی در 25 شهریور فوت کرد. در رسانههای خارجی و فضای سایبری داخلی موج سنگینی ایجاد شد که وی به قتل رسیده است و شعار زن زندگی آزادی مشهور و ترند (روند جدیدی که در یک بازه زمانی خاص بسیار دیده شود) شد. در پی آن، اعتراضات تند و ناآرامی در نقاط مختلف کشور شکل گرفت که با بمباران رسانهای خارجی موجب زخمی و کشته شدن مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی گردید. تعداد زیادی از بانوان، با کشف حجاب به این قضیه واکنش نشان دادند و فضای اجتماعی ایران نسبت به قبل متفاوت شد.
2. ر.ک: قوانین پوشش در کشورهای مختلف دنیا، پایگاه خبری تحلیلی مشرق، 9 اسفند 1396، mshrgh.ir/835554.
۱۴۰۱/۰۴/۲۱ ۰۹:۵۵ شناسه مطلب: 98733
پرسش:
سلام مگر در قرآن نگفته که ای پیامبر زنان و دخترانت و زنان مومن بگو که حجاب داشته باشن پس چرا حجاب اجباریه؟ سوالم اینه که حجاب اجباری با این آیه در تضاد نیست؟ چون در ایران حتی زنان غیر مسلمان هم ملزم به رعایت حجاب هستن
مقدمه:
مسئله «پوشش زنان» یا «حجاب»، اختصاصی به دستورات اسلامی نداشته و در همه ادیان الهی، لزوم پوشش کاملی وجود دارد که حتی به مراتب سختگیرانهتر است. تا جایی که میتوان حکم حجاب در اسلام را به نوعی تعدیل کننده حکم حجاب در ادیان پیش از اسلام دانست. (1)
از سوی دیگر این حکم اختصاصی به زنان نداشته و مردان نیز مأمور به رعایت آناند. (2) اما حدود حجاب در میان مردان و زنان متفاوت است.
با این مقدمه به سراغ سؤال یاد شده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم میکنیم:
نکته اول:
در ابتدا باید توجه داشت که در خصوص مسئله حجاب در اسلام، دست کم این سه مبنا وجود دارد:
1. حجاب، در حوزه تکالیف شرعی است نه اعتقادات.
2. مربوط به حوزه اجتماعی دین است نه فردی.
3. در این زمینه قانون اساسی وجود دارد و رعایت قانون در همه جا الزامی است.
بر طبق مبنای اول، این نکته آشکار میشود که حجاب، در دین اسلام به جهت برکات و آثار بسیاری که دارد (که بیان آن در این مجال ممکن نیست) بر هر مرد و زن واجب بوده و آنچه اجباری بودن در خصوص آن نامطلوب است، اصل انتخاب دین و مسائل مربوط به اصول اعتقادی است، وگرنه پس از اثبات اصول دین، رعایت فروع آن که از آن با عنوان احکام دین یاد میشود، امری محرز و قطعی است.
امّا در توضیح مبنای دوم باید عرض شود که «حجاب» و چگونگی رعایت آن در محدوده حریم خصوصی و شخصی نیست تا فرد بتواند آزادانه نوع پوشش خود را انتخاب کند؛ چرا که در خلوت و در میان محارم، نیازی به رعایت حجاب کامل نیست! در نتیجه حجاب در ارتباط با دیگران تعریف شده و یک مسئله اجتماعی به حساب میآید.
با توجه به این نکته، مبنای سوم هم روشن میشود به این که در حقیقت، قانونگذار جامعه اسلامی دقیقاً به جهت شأن اجتماعی حجاب و پیامدهای ناگوار ترک این فریضه، حق دارد که اقدام به وضع قانون برای رعایت آن در جامعه نموده و از مردم بخواهد که نسبت به آن پایبند باشد. دقیقاً نظیر قوانین راهنمایی و رانندگی که به جهت شأن اجتماعی آن، نیازمند صدور قانون از سوی حاکمیت است تا هرکسی به تصوّر شخصی بودن رانندگی، با رفتارهای پرخطر، کیان جامعه را به خطر نیندازد.
نکته دوم:
روشن است که اگر فردی کشوری را برای اقامت انتخاب کرد و به هر دلیلی مدّتی طولانی یا کوتاه در آن به سر برد، لازم است قوانین آن کشور را رعایت کند؛ همچنان که به عنوان مثال در برخی از کشورهای اروپایی، علیرغم شعارهایشان مبنی بر آزادیهای اجتماعی در زمینه دین و مذهب، پوشیدن لباس روحانی (اعم از اسلام و غیر آن- البته بهجز لباس کشیشان) در غیر مراکز خاص دینی کاملاً ممنوع بوده و از حضور روحانیان به لباس خاص در معابر به شدّت جلوگیری میشود و یا در برخی از دانشگاههای اروپایی (به طور خاص در کشور فرانسه) قانون منع حجاب وجود داشته و از ورود دانشجویان محجّبه به دانشگاه ممانعت میشود.
در نتیجه روشن است که صرف استقبال یا عدم استقبال شخصی، از تفکّری خاص، مجوزی برای قانونشکنی در هیچ جامعهای نیست و این مطلب شامل یک جامعه اسلامی، نظیر جمهوری اسلامی ایران نیز میشود، چرا که هرچند ممکن است در پذیرفتن یا نپذیرفتن مسئله حجاب و یا حتّی اصل اسلام، اختیار و آزادی وجود داشته باشد، ولی مسلماً مادامیکه شخص در این کشور اقامت دارد، ناگزیر است که به همه قوانین آن- از جمله حجاب- احترام گذاشته و همه را رعایت کند.
نکته سوم:
نگرش عمیق و بیغرضانه به آیههای حجاب و سورههایی که این آیهها در آنجا آمده است نیز، به روشنی مینمایاند که حجاب، افزون بر اینکه تکلیف بانوان مسلمان است، حق جامعه دینی نیز هست.
روشن است که نوع پوشش بیرونی زنان و حتی مردان در محیط اجتماعی در حیطه امنیت اجتماعی تأثیرات محسوسی بر جای گذاشته و ممکن است بسیاری از مخاطرات و ناهنجاریها را پدید آورده و میتواند مفاهیم «عفت»، «حیا»، «خانواده» و… را که در چارچوب «اخلاق اجتماعی» میگنجد، دچار تغییرات جدی کند.
این نکات (که ذ ذکر شد) نشان میدهد که مسئله پوشش حقی شخصی نیست که بتوان آن را در حوزه حریم خصوصی جای داد. بلکه «حقالناس» است و درست رعایت نکردن آن تجاوز به حقوق دیگران محسوب میگردد؛ و حتی با نگاه صرفاً مادی که حدود آزادی انسان را تجاوز به حقوق دیگران تعریف میکند، عدم رعایت حجاب قابل توجیه نیست.
نظیر آن که کسی حق ندارد بگوید: «من میخواهم با سرعت غیرمجاز حرکت کنم و تصادف کنم، به کسی مربوط نیست!» چرا که در اینجا سرعت غیرمجاز او تنها به خود او صدمه نمیزند، بلکه جامعهای را به آشوب و تشویش میکشاند.
نکته چهارم:
رعایت حجاب برای زنان مسلمان نسبت به افراد غیر محرم یک واجب شرعی است؛ بنابراین، آزادی عقیده و دین اقتضا میکند زنان مسلمان بتوانند در هر محیطی به وظیفهی دینی خود عمل کنند.
اما بیحجابی برای غیرمسلمانان یک وظیفه دینی نیست که الزام آنان به حجاب در جمهوری اسلامی با آن منافات داشته باشد. بلکه از منظر آنها حجاب امر جایزی است که قانون میتواند آن را مانند هر امر جایز دیگری، الزامی و واجب کند. (3)
به عبارت دیگر هنگامی مسئله تفاوت ادیان میتوانست مشکلی را بیافریند که بر طبق اعتقادات ادیان دیگر، بیحجابی برای زنان واجب میبود. در آن صورت قانون اساسی ایران با قانون شرعی ادیان دیگر دچار تضاد میشد. در حالی که در هیچ آیینی، حجاب، حرام شرعی به حساب نمیآید؛ که حتی اگر هم بود، به دلایل پیش گفته رعایت قانون بر هرکسی که مهمان این آب و خاک است، لازم است.
اتفاقاً بالعکس این مشکل در خصوص قوانین برخی کشورهای اروپایی در منع حجاب است که دقیقاً در موضع مخالف دستورات دینی برخی ادیان در وجوب حجاب، قرار گرفته است.
نتیجه:
از آن چه بیان شد روشن میشود که
اولاً، حجاب در دایره تکالیف شرعی است که تبعیت از آن ضرورت دارد. به خلاف اصول اعتقادی که غیرقابل اجبار است.
دوم اینکه، حجاب، مربوط به حوزه اجتماعی دین است نه حوزه فردی؛ و قانونگذار حق دارد، بلکه وظیفه دارد در خصوص آن قوانینی را وضع کند، در نتیجه اگر قانونی در این زمینه وجود داشته باشد، رعایت آن بر همگان واجب است و این ارتباطی به دین و مذهب ایشان ندارد. نظیر قانون راهنمایی و رانندگی.
سوم اینکه، قوانین مربوط به پوشش، در تمام کشورهای دنیا، جاری است و تنها نوع و حدود آن متفاوت است؛ اما الزام به حجاب، مخالف با هیچ باوری نیست. در حالی که الزام به عدم حجاب (مثلاً در دانشگاههای فرانسه) مخالفت صریح با آموزههای اسلامی را در پی دارد. در نتیجه از رعایت حجاب، هیچ غیرمسلمانی ضرر نمیکند.
چهارم اینکه، وجوب حجاب به عنوان تکلیف شرعی متوجه مسلمانان است، ولی رعایت حجاب، به عنوان قانون، ارتباطی به دین و مذهب نداشته و برای تمام کسانی که در این آب و خاک زندگی میکنند، رعایت آن لازم است.
کلمات کلیدی:
حجاب، حجاب اجباری، حجاب زنان غیرمسلمان، قانون حجاب.
پینوشتها:
1. ر.ک مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، صدرا، چ 114، 1396 ش، ص 19- 28.
2. ر.ک امام خمینی، سید روحالله، کتاب نکاح، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1392، ص 575 – حد پوشش مردان.
3. رجوع کنید: حجاب زن غیرمسلمان در ایران و مسلمان در خارج، سایت اسلام کوئست، 06/07/1389، کد بایگانی: 8592.
۱۳۹۸/۰۶/۲۳ ۰۷:۴۶ شناسه مطلب: 97855
به گزارش روابط عمومی مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، استاد ارجمند جناب حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور در این نشست علمی با تفکیک بین پوشش اسلامی و حفظ پاکدامنی افزود: سیر فرهنگسازی پوشش اسلامی با روش پاکدامنی در جامعه دو مقوله جداست که هر کدام نیاز به تبیین و برنامهریزی مجزا دارد، اما این جلسه حول مبحث پوشش اسلامی است.
مدیر مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران با اشاره به تعبیر «ستر» برای حجاب و پوشش اسلامی در لسان قرآن و روایات گفت: بحث پوشش اسلامی در سوره احزاب مطرح شد که نودمین سوره در ترتیب نزول است و در مدینه در مدینه نازل شده است.
وی افزود: این پوشش در واقع جهت انتساب زن در جامعه مومنین و نماد مسلمانی است. همچنین آیه مربوط به عفت در سوره نور که صدودومین سوره قرآن به ترتیب نزول است مطرح می شود و ضرورت عفت را به عنوان تذکری مطرح میکند. در حقیقت دستور پوشش برای اثبات مسلمانی است و همین زن با وجود پوشش، نیاز به عفت داشت که آیه سوره نور نازل گردید.
حجت الاسلام والمسلمین بهجتپور با بیان پوشش که علامت تشخص در جامعه اسلامی است گفت: به میزانی که زن در جامعه اسلامی احساس افتخار نکند، پایبندی کمتری به بحث پوشش اسلامی دارد و لذاست که باید تلاش کنیم زنی که به مسلمانی افتخار میکند و میخواهد آن را بروز دهد، تربیت کنیم.
وی با اشاره به ده ویژگی افراد در جامعه ایمانی که در آیه 35 سوره احزاب مطرح گردیده افزود: راهبردی که از این آیه میتوان گرفت این است که باید زنان پوشیده را ترویج کنیم و با تبیین مولفههای زنی که در پوشش اسلامی است باید گفت زنی که این پوشش را دارد، این زن ده ویژگی را در کمالش داشته و اینجاست که قدرت تعریف از زنان محجبه پیدا شود.
شایان ذکر است نشستهای علمی در بخش پشتیبانی علمی مرکز در گروه های قرآن و حدیث، احکام، اخلاق، مشاوره، کلام و تاریخ، با رویکرد پاسخگویی به طور پیوسته با استفاده از حضور اساتید مبرز برگزار میشود.
۱۳۹۵/۰۵/۲۰ ۱۷:۴۳ شناسه مطلب: 94804
طليعه
فلسفه پوشش و حجاب اسلامي از مهمترين موضوعاتي است كه امروزه در جامعه اسلامي ما مطرح است و تشريح حكم اسلامي حجاب و پاسخ به شبهات آن براي تمام مبلغان گرامي ضروري است. به اين سبب ما در آستانه ولادت امام هشتم علیه السلامبه شرح دو سخن حكيمانه امام رضا علیه السلام در اين باره ميپردازيم:
فلسفه عفاف و حجاب
محمّد بن سنان ميگويد: حضرت امام رضا علیه السلام در جواب سؤالات من، نامهاي برایم ارسال داشتند كه در فرازي از آن فرموده بودند: «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَي شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُوا التَّهْيِيجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَحْمِلُ [يَجْمُلُ] وَ كَذَلِكَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَي وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.» (1)
«نگاه كردن به موهاي زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زيرا اين نگاه، مرد را تهييج و تحريك ميكند. و تهييج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسنديده ميكشاند و همچنين است حكم نگاه به غير مو، [كه نگاه مرد به آنها حلال نيست،] مگر در موردي كه حقتعالي [در قرآن، آن را استثنا كرده و] فرموده است: (وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته، اميد ازدواج ندارند باكي نيست كه لباسهايشان را غير از چادر بر زمين بگذارند و اشكالي ندارد كه به موهاي مثل اين زنان نگاه شود.»
عامل ترغيب زنان به حجاب و عفاف
روزي حسن بن جهم به محضر امام رضا علیه السلام مشرف شد. وي متوجه شد كه حضرت، ظاهري آراسته دارد و خضاب (2) هم كرده است. با تعجب پرسيد: «خضاب كردهايد؟» امام فرمود: «نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْكَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِي ذَلِكَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا يَعْنِي الْمَرْأَةَ فِي التَّهْيِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (3) بله، با حنا و برگ نيل خضاب كردهام؛ مگر نميداني كه اين كار، سودي فراوان دارد؛ از جمله آنكه همسر تو دوست دارد در تو همان زيبايي و آراستگي را ببيند كه تو دوست داري در او ببيني، و زناني [در اقوام گذشته] از دايره عفت، بيرون رفتند و فاسد شدند. و چنين نشدند، مگر به دليل كمتوجهي شوهرانشان به آرايش خود.»
حضرت رضا علیه السلامدر سخن ديگري در همين باره فرمود: «أَنَّ نِسَاءَ بَنِي إِسْرَائِيلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (4) زنان يهود از عفت بيرون رفتند و فاسد شدند، و چنين نشدند مگر به دليل كمتوجهي شوهران به آرايش و نظافت خود.»
و نيز فرمود: «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِي مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تَشْتَهِي مِنْهَا؛ (5) همسرت از تو همان را ميخواهد كه تو از او توقع داري.»
با توجه به سخن امام رضا علیه السلام معلوم ميشود كه هدف دين از ضروري دانستن حجاب، حذف زمينههاي فساد است. همچنين بايد مرد و زن مسلمان، مسائل جنسي خود را منحصر به كانون گرم خانواده قرار دهد؛ وگرنه جامعه از سلامت جنسي برخوردار نخواهد بود.
مهمترين دستاوردهاي حجاب
1. آرامش رواني
اسلام تدابيري براي تعديل و رام كردن غريزه جنسي انديشيده است و در اين باره، هم براي زنان و هم براي مردان، تكليف معين كرده است. يك وظيفه مشترك براي زن و مرد، مربوط به نگاه كردن است: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ .... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ ....)؛ (6) «به مؤمنین بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروج خود را [از حرام] حفظ کنند. و به زنان مؤمن هم بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروجشان را [از حرام] نگه دارند.» خلاصه اين دستور، آن است كه زن و مرد نامحرم نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشمچراني كنند، نبايد نگاههاي مملوّ از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن، اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوهگري و دلربايي نپردازند، با هيچ شكل، رنگ و بهانهاي، كاري نكنند كه اسباب تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند.
زدست ديده و دل، هر دو فرياد
هر آنچه ديده بيند دل كند ياد
روح بشر، فوقالعاده تحريكپذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريكپذيري روح بشر، محدود به حد خاصي است و از آن پس، آرام ميگيرد. در نتيجه، حجاب را ميتوان، يكي از عوامل مهم آرامش روحي و رواني زن و مرد دانست. همچنانكه قرآن شريف، آرامش روحي و رواني و سكينه قلبي را در انحصار زوجين در كانون گرم خانواده ميداند و ميفرمايد: (هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن)؛ (7) «زنان پوشش شما و شما پوشش زنان هستید.»
2. استحكام پيوند خانوادگي
بیشك، هر چيزي كه باعث تحكيم پيوند خانوادگي و صميميت رابطه زوجين شود براي كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود؛ برعكس، آنچه باعث سستي روابط زوجين و دلسردي آنان شود به حال زندگي خانوادگي، زيانبار است و بايد با آن مبارزه كرد. اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهر را محكم ميسازد و باعث اتصال بيشتر زوجين به يكديگر ميشود.
مسئله مهم ديگر، ايجاد پاكترين و صميميترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگي و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تأمين اين هدف، وقتي ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غير همسر يا همسران قانوني چشم بپوشند، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز درصدد تحريك و جلب توجه كسي جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعيت هر نوع كاميابي جنسي در غير چارچوب خانواده حتي قبل از ازدواج هم رعايت شود و اين مهم با رعايت اصل قرآني حجاب و عفاف، ميسر است.
3. استواري اجتماع
پوشاندن بدن به استثناي وجه و كفّين، مانع هيچگونه فعاليت فرهنگي يا اجتماعي يا اقتصادي نيست، آنچه باعث فلج كردن نيروي اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذتجوييهاي شهواني است.
آيا پسر و دختري در محيط جداگانهاي تحصيل كنند و یا در يك محيط درس بخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچگونه آرايشي نداشته باشند بهتر درس ميخوانند و فكر ميكنند و به سخن استاد گوش ميدهند يا وقتي كه كنار هر پسري، يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه نشسته باشد؟ آيا اگر مردي در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و ... با قيافههاي محرّك و مهيّج زنان آرايش كرده مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت ميشود يا در محيطي كه با چنين مناظري روبهرو نشود؟ بنابراين اگر مسئله حجاب، جدي گرفته و كاملا رعايت شود، جامعه استوار و پابرجا خواهد بود و هرگز متزلزل نخواهد شد و زن و مرد با آرامش خاطر به مسئوليتها و رسالت خود عمل خواهند كرد.
4. حفظ احترام زن
مرد از نظر جسماني و فكري بر زن تفوّق دارد و زن در اين دو مورد در برابر مرد، قدرت مقاومت ندارد؛ ولي زن از طريق عاطفي و قلبي، هميشه تفوّق خود را بر مرد ثابت كرده است. حريم نگه داشتن زن، ميان خود و مرد يكي از وسايل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقعيت خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است.
اسلام، زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند؛ بهويژه تأكيد كرده است كه زن، هر اندازه متينتر، باوقارتر و عفيفتر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد، بر احترامش افزوده ميشود.
در آيات سوره احزاب پس از آنكه توصيه ميكند زنان خود را بپوشانند، ميفرمايد: (ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن)؛ «این نزدیکتر است به اینکه شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند.» يعني رعايت حجاب ـ براي اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان بيگانه قرار نميدهند ـ بهتر است و در نتيجه، فاصله گرفتن و حشمت آنها، مانع مزاحمت افراد سبكسر و هوسران ميشود. (8) پس بهره ديگر رعايت حجاب اسلامي، حفظ عزت و شخصيت زن در اجتماع است. به همين دليل است كه اهلبيت علیهم السلام در پاسداري از اين اصل قرآني، همواره تلاش ميكردهاند و از پاسداران حجاب و عفاف، نهايت تجليل را ميفرمودند: نمونهاي از آن را در ذيل با هم ميخوانيم.
بعد فرمودند: اين، بانويي است كه در دوره بيحجابي [رضاخان پهلوي] هفت سال از خانه بيرون نيامده است، مبادا نامحرم، او را ببيند!»
كلام حضرت زهرا علیها السلام
حضرت علي علیه السلام سخن معروف حضرت زهرا علیها السلام را اينگونه روايت ميفرمايد: با جمعي از اصحاب در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بوديم. پيامبر صلی الله علیه و آله به ما رو كرد و فرمود: «أَخْبِرُونِي أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ؛ به من خبر دهيد كه خير و سعادت زن در چيست؟» كسي پاسخي نگفت تا اينكه متفرّق شديم، و من به خانه آمدم و به حضرت زهرا علیه السلام گفتم: پيامبر صلی الله علیه و آلهچنين سؤالي از ما كرده است.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: پاسخ سؤال رسول خدا صلی الله علیه و آلهاين است كه «خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال؛ بهترين دستور براي زنان آن است كه نه آنها مردان نامحرم را بنگرند و نه مردان نامحرم آنها را ببينند.»
به محضر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آلهبازگشتم و عرض كردم: پرسيديد: «چه چيز براي زنان، بهتر است؟» پاسخش اين است كه براي ايشان بهترين چيز، آن است كه نه مردان نامحرم، آنها را بنگرند و نه آنها مردان نامحرم را ببينند. پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اين پاسخ از كيست؟» عرض كردم: «از حضرت فاطمه علیها السلام» پيغمبر صلی الله علیه و آلهخوشحال شد و فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي؛ (9) همانا كه فاطمه علیه السلام پاره تن من است.»
تقدير امام زمان علیه السلام از صاحبان عفت
آيت الله سيد باقر مجتهد سيستاني پدر آيت الله سيد علي سيستاني در مشهد مقدس براي آنكه به محضر امام زمان علیه السلام شرفياب شود ختم زيارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدي از مساجد شهر آغاز ميكند. ايشان فرمود: در يكي از جمعههاي آخرين، ناگهان شعاع نوري را مشاهده كردم كه از خانه نزديك آن مسجدي كه من در آن، مشغول زيارت عاشورا بودم ميتابيد. حال عجيبي به من دست داد، از جاي برخاستم و به دنبال آن نور به آن خانه رفتم. خانه كوچك و فقيرانهاي بود. از درون خانه، نور عجيبي ميتابيد.
در زدم، وقتي در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولي عصر، امام زمان علیه السلام در يكي از اتاقهاي آن خانه تشريف داشتند و در آن اتاق، جنازهاي را مشاهده كردم كه پارچهاي سفيد، روي آن كشيده بودند. وقتي من وارد شدم و اشكريزان سلام كردم. حضرت به من فرمودند: چرا اينگونه دنبال من ميگردي و رنجها را متحمّل ميشوي؟ مثل اين باشيد (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بيايم! (10)
مثالي روشن براي حجاب
روزي يك زن مسيحي با شوهرش نزد يكي از علما آمد و گفت: «من مسايلي را از اسلام فهميدهام و از دستورها و قوانين مترقي آن در حيرتم و به آن علاقهمندم؛ ولي به دليل يكي از دستورهاي آن، هنوز به اسلام نگرويدهام و درباره آن با شوهرم و عدّهاي از مسلمانان، بحث كردهام كه متأسفانه پاسخ قانعكنندهاي نشنيدهام. اگر شما بتوانيد مرا قانع كنيد من به دين اسلام مشرف ميشوم و مسلمان خواهم شد.» او پرسيد: «آن دستور، كدام است؟!»
زن مسيحي گفت: «دستور حجاب. چرا اسلام، حجاب را براي زن لازم دانسته است و چرا به او اجازه نميدهد كه مثل مرد بدون حجاب از خانه بيرون بيايد؟ سپس بنا كرد به ايراد و انتقاد كردن، كه حجاب، مانع رشد و ترقي زنان و سبب عقبماندگي در جامعه است.»
آن عالم پس از شنيدن انتقادهاي وي، پاسخ داد: «آيا شما تا كنون به بازار جواهرفروشي رفتهايد؟»
گفت: «آري.» پرسيد: «چرا جواهرفروشان، طلا و ساير جواهرات گرانبهاي خود را در ويترين شيشهاي ميگذارند و درب آن را قفل ميكنند؟» گفت: «براي اينكه دست دزدان، خيانتكاران و سارقان به آنها نرسد.»
در اينجا آن عالم ديني به زن مسيحي رو كرد و اظهار داشت: «فلسفه حجاب، نزد ما مسلمانها همين است كه زن، گُلي خوشبو است... زن، گوهر و ياقوت گرانبهاست و چون جنس لطيف زن هم مانند طلا و جواهرات است، بايد آن را از دست خيانتكاران و دزدان عِفت و ناموس محافظت كرد و از چشم تبهكاران و اهل فساد حفظ كرد.
آري دخترم... دستور حجاب در اسلام به اين دليل است كه زن از دست خيانتكاران در امان باشد؛ زيرا بدين طريق بدنش پوشيده و زينتهايش مستور است و مردم از او چيزي نميبينند و در او طمع نميكنند و نظرشان را جلب نميكند؛ بلكه از او حساب ميبرند و حيا ميكنند. همه اينها به دليل حجاب است، آن خانم مسيحي فكري كرد... و سپس با چهرهاي گشاده گفت: «من تا بهحال اينگونه نشنيده بودم... شما بسيار جالب بيان كردي و اكنون، اسلام را ميپذيرم.» (11)
در اينجا چند شبهه را درباره حجاب به اختصار بررسي ميكنيم:
انزواي نيمي از جامعه
مهمترين شبههاي كه همه مخالفان حجاب در آن» متفقند و به عنوان يك ايراد اساسي بر مسئله حجاب ذكر ميكنند اين است كه زنان، نيمي از جامعه را تشكيل ميدهند؛ اما حجاب، سبب انزواي اين جمعيت عظيم ميشود و بهطور طبيعي، آنها را از نظر فكري و فرهنگي به عقب ميراند؛ بهويژه در دوران شكوفايي اقتصاد كه احتياج زيادي به نيروي فعال انساني است از نيروي زنان در حركت اقتصادي هيچگونه بهرهگيري نخواهد شد و جاي آنها در مراكز فرهنگي و اجتماعي نيز خالي است. به اين ترتيب، آنها به صورت يك موجود مصرف كننده و سربار جامعه درميآيند.
پاسخ
آنها كه به اين منطق متوسل ميشوند، از چند امر به كلي غافل شده يا تغافل كردهاند؛ زيرا:
اولا: چگونه حجاب اسلامي، زن را منزوي ميكند و از صحنه اجتماع دور ميسازد؟ اگر در گذشته لازم بود ما زحمت استدلال در اين موضوع را بر خود هموار كنيم امروز بعد از انقلاب اسلامي هيچ نيازي به استدلال نيست؛ زيرا با چشم خود، گروه گروه از زناني را ميبينيم كه با حجاب در همه جا حاضرند، در ادارهها، در كارگاهها، در راهپيماييها، در راديو و تلويزيون، در بيمارستانها و مراكز بهداشتي، بهويژه در مراقبتهاي پزشكي براي مجروحان جنگي، در آموزش و پرورش و دانشگاه و سرانجام در صحنه جنگ و پيكار با دشمن.
ثانيا: آيا اداره خانه و تربيت فرزندان برومند و ساختن انسانهايي كه در آينده بتوانند با بازوان تواناي خويش، چرخهاي عظيم جامعه را به حركت در آورند، نقش اجتماعي زن را نشان نميدهند؟
آنها كه اين رسالت عظيم زن را كار مثبت محسوب نميكنند، از نقش خانواده و تربيت در ساختن يك اجتماع سالم و آباد و پربركت، بيخبرند.
آنان ميپندارند راه صحیح اين است كه زن و مرد ما همانند زنان و مردان غربي، اول صبح، خانه را به قصد ادارات، كارخانهها و مانند آن ترك كنند و بچههاي خود را به شيرخوارگاهها بسپارند و يا در اتاق بگذارند و در را روي آنها ببندند و طعم تلخ زندان را از همان زمان كه غنچه ناشكفتهاي هستند به آنها بچشانند. غافل از اينكه با اين عمل، شخصيت آنها را در هم ميكوبند و كودكاني بيروح و فاقد عواطف انساني بار ميآورند كه آينده جامعه را به خطر خواهند انداخت. (12)
محدوديت بانوان
ايراد ديگري كه به اصل حجاب ميكنند اين است كه حجاب، يك لباس دست و پاگير است و با فعاليتهاي اجتماعي بهويژه در عصر ماشينهاي مدرن سازگار نيست. يك زن باحجاب، خودش را حفظ كند يا چادرش را و يا كودكش را؟!
پاسخ
اين ايراد كنندگان از يك نكته غافلاند و آن اينكه حجاب هميشه به معناي چادر نيست؛ بلكه به معناي پوشش زن است، حال آنجا كه با چادر امكانپذير است چه بهتر و آنجا كه نشد به پوشش قناعت ميشود.
زنان كشاورز و روستايي ما، بهويژه زناني كه در برنجزارها، کار کاشت و برداشت محصول برنج را بر عهده دارند، عملاً به اين پندارها پاسخ دادهاند كه يك زن با داشتن حجاب اسلامي در بسياري از موارد، حتي بيشتر و بهتر از مرد كار ميكند، بيآنكه حجابش مانع كارش شود.
حريصتر شدن مردان
ايراد ديگر اينكه ميگويند حجاب از اين نظر كه ميان زنان و مردان فاصله ميافكند طبع حريص مردان را آزمندتر ميكند و به جاي اينكه خاموش كننده باشد آتش حرص، آنها را شعلهورتر ميسازد كه «الانسان حریص علي ما منع!»
پاسخ
اين مغلطه، با مقايسه زنان با حجاب كنوني با زنان در دوران رژيم طاغوت پاسخ داده ميشود. آن روز، هر كوي و برزن، مركز فساد بود، در خانوادهها بيبند و باري عجيبي حكمفرما بود، آمار طلاق، بسيار زياد بود، و هزاران بدبختي ديگر وجود داشت.
نميگوييم امروز همه اينها ريشهكن شده است؛ اما بدون شك، کمتر شده و اگر به خواست خدا وضع به همين صورت ادامه يابد و ساير نابسامانيها نيز سامان يابد، جامعه ما از نظر پاكي خانوادهها و حفظ ارزش زن به مرحله مطلوب خواهد رسيد. (13)
با توجه به نكات پيشگفته، اهميت سخن امام رضا علیه السلام درباره حجاب و رعايت عوامل عفاف كاملاً نمايان ميشود. اين مقال را با كلامي درباره عاشورا و حجاب به پايان ميبريم:
زينب كبري علیها السلام پاسدار عفاف
حضرت زينب علیها السلام درپاسداري از عفت و عصمت، سرآمد دختران روزگار بود. وي با الهام از پيام آسماني قرآن و طبق آموزههاي پيامبر صلی الله علیه و آلهو اهلبيت علیهم السلام حجاب و عفت را مانند گوهري ارزشمند براي يك زن مسلمان ميدانست و بر اين باور بود كه زن، هنگامي به خداي خود نزديكتر است كه خود را از معرض ديد مردان بيگانه ـ به غير موارد ضروري ـ حفظ كند. او از مادرش آموخته بود: «لَيسَ شَيءٌ خَيراً لِلمَرأَةِ مِن اَن لاَ يَرَاهَا الرَّجُلُ وَلاَ تَرَاهُ؛ (14) چيزي براي زن نيكوتر از اين نيست كه مرد [نامحرم] او را نبيند و او هم مرد [نامحرم] را نبيند.»
براي همين، دختر جوان زهرا علیها السلام خود را كاملاً از ديد نامحرمان ميپوشاند.
يحياي مازني يكي از اهالي مدينه ميگويد كه من در مدينه و در همسايگي امير مؤمنان، علي علیه السلام بودم و منزل من، پهلوي منزلي بود كه زينب، دختر علي علیه السلام در آنجا زندگي ميكرد. به خدا سوگند! هيچگاه كسي، قد و قامت او را نديد و صداي او را هم نشنيد. او هرگاه ميخواست به زيارت جدّ بزرگوارش پيامبر خدا صلی الله علیه و آله برود، در دل شب و به همراه پدرش اميرمؤمنان علیه السلام و برادرانش حسن و حسين علیهما السلام ميرفت. علي علیه السلام درباره تشرف اينگونه زينب علیه السلام به امام حسن علیه السلام ميفرمود:
«اَخْشَي اَنْ يَنْظُرَ اَحَدٌ اِلَي شَخْصِ اُخْتِكَ زَيْنَبُ؛ (15) بيم دارم كه كسي به اندام خواهرت زينب نگاه كند.»
نداي عفاف در مجلس يزيد
زينب كبري علیها السلامدر مجلس بيداد يزيد به اهميت حجاب اشاره ميكرد و با نداي رسا اعلام فرمود كه آيا معناي عدالت در قاموس اهل باطل اين است كه فرزند طلقا (آزادشدگان) زنان و كنيزان خود را در پس پرده و حجاب نگه دارند؛ اما دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را هتك حرمت كنند و آنان را در كوچه و بازار به عنوان اسير جنگي بگردانند؟! آري اين توقع بيجايي است كه زينب كبري علیها السلام از فرزند هند جگرخواره داشته باشد.
حضرت ميفرمايد: «أَمِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِيٌّ وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِي؛ اي پسر آزاد شدگان (كساني كه جدمان پيامبر صلی الله علیه و آله در فتح مكه اسيرشان كرد و سپس آنان را آزاد كرد) آيا اين عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده بنشاني؟ و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صورت اسير به اين سو و آن سو بكشانی؟ پوشش آنان را دريدي و روي آنان را گشودي تا دشمنان، آنان را از شهري به شهر ديگر ببرند و بومي و غريب، به آنها چشم بدوزند و نزديك و دور، شريف و غيرشريف، چهره آنان را بنگرند. از مردان آنها سرپرستي نمانده و براي ايشان حمايتكننده و كمككنندهاي باقي نمانده است.» (16)
پی نوشت :
1) علل الشرايع، شيخ صدوق، نشر داوري، قم، ج 2، ص 565، باب علة تحريم النظر إلي شعور النساء.
2) آنچه كه موي سر و صورت يا پوست بدن را با آن رنگ كنند مثل حنا يا وسمه و يا ساير لوازم آرايشي كه انسان ظاهرش را زيبا و گلگون كند.
3) مكارم الأخلاق، حسن طبرسي، نشر شريف رضي، ص 81، الفصل الثالث في الخضاب.
4) همان، ص 80.
5) همان.
6) نور / 30 و 31.
7) بقره / 187.
8) با استفاده از: مجموعه آثار، استاد شهيد مطهري، ج 19، ص 436، بخش سوم: فلسفه پوشش در اسلام.
9) وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، مؤسسة آل البيت علیهم السلام ، قم، ج 20، ص 67.
10) گوهر صدف، دفتر تحقیقات مسجد علی بن حسین علیه السلام . نشر سازمان چاپ و نشر وزارت ارشاد، 1374 ش، ص 48.
11) خواهرم حجاب سعادت است، محمدابراهیم موحد قزوینی، نشر لسان الصدوق، 1384 ش، ص14.
12) تفسير نمونه، جمعي از نويسندگان، نشر دار الكتب الاسلامية، تهران، 1374.
13) تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374 ش، چ اوّل، ج 14، ص449.
14) مناقب اميرالمؤمنين علیه السلام ، محمد كوفي، نشر مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، قم، ص 210.
15) وفيات الائمة، جمعي از نويسندگان، نشر دار البلاغة، بيروت، ص 435.
16) نگاهي به خطبههاي حضرت زينب علیها السلام ، عبدالكريم پاكنيا تبريزي، نشر فرهنگ اهلبيت علیهم السلام ، قم، بخش سوم.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره133 .
۱۳۹۴/۱۱/۰۳ ۱۵:۴۱ شناسه مطلب: 94671
وظيفه اصلي و اساسي نهي از منكر است، ولي اين مسئوليت بايد به طور شايسته و صحيح انجام گيرد تا نتيجه مطلوب حاصل شود. در انجام اين وظيفه، احكام و شرايطي را كه در اين زمينه بيان شده، بدانيم و فرا گيريم، زيرا چه بسا انسان بي اطلاع كارهايي انجام ميدهد كه ضرر آن بيشتر از نفع است. اين احكام و شرايط در رساله مراجع معظم تقلید و بعضي از كتابها و جزوه ها بيان شده است.
به دختر جواني كه حجاب اسلامي را رعايت نمي كند، نمي توان به زور مقنعه و چادر پوشاند، بلكه بايد او با رغبت و ميل باطني حجاب را بپذيرد و به آن باور دروني پيدا نمايد. وقتي براي خانمي، زيبايي، فضيلت، فوايد و آثار حجاب جا نيفتاده باشد، طبيعي است كه آن را نمي پذيرد و فشار و تحميل خارجي اثر دراز مدت ندارد. در اين راستا لازم است كتاب هايي را كه درباره حجاب است، در اختيار او قرار داد.
در برخورد با دوستان کم حجاب لازم است این نكات را حتماً مورد نظر داشته باشيم:
1ـ اعطاي شخصيت: هرگز به خاطر بدحجابي نسبت به کسی بي احترامي نکرده و آمرانه و قلدرمآبانه برخورد نکنیم، بلكه خواهرانه و دوستانه برخورد كنيم و با گفتن جملاتي مانند: اين عمل در شأن شما نيست يا شأن شما بالاتر از اين ها است، او را راهنمايي نماییم. به طور كلي به صورت پيشنهادي باشد، نه دستوري.
2ـ جلب اعتماد: نهي از منكر وقتي تأثير دارد كه اعتماد طرف مقابل جلب گردد. بنابراين قبل از آموزش بايد جذب صورت گيرد. امام علي(ع) ميفرمايد: "قلوب الرجال وحشية فمن تألّفها أقبلت عليه؛ دل هاي مردم وحشي است. پس هر كسي آن قلوب را جذب كند، به او روي خواهند آورد".(1)
سعي كنيم با رفاقت با او دلش را به دست آوريم.
3ـ در نظر گرفتن وضع روحي و رواني: در نهي از منكر بايد به اين نكته روان شناختي توجه داشت كه حرف در زماني كه احتمال تأثير آن مي رود، زده شود. بديهي است انسان هميشه حال و حوصله سخن گوش دادن را ندارد. امام علي(ع) ميفرمايد: "دل ها براي قبول نصيحت اقبال (روي آوردن) و ادبار (نپذيرفتن) دارند؛ پس در مواقع پذيرش، آنها را دريابيد، زيرا اگر دل نسبت به چيزي اكراه داشته باشند، در آن مورد كور بوده، چيزي را نميبيند".(2)
4ـ رعايت نزاكت و ادب: قرآن مجيد درباره نحوه برخورد ميفرمايد: "ادفع بالّتي هي أحسن السيئة؛ اي رسول ما،تو آزار و بدي هاي امت را به آن چه نيكوتر است، دفع كن".(3)
انسان در مقابل خشونت و يا ملايمت، واكنش مناسب با اوضاع را بروز خواهد داد. اگر به يك نفر با عصبانيت بگوييد: حجابت را رعايت كن، ممكن است در جواب بگويد: چرا، چنين كنم؟! اگر با احترام از او چنين تقاضايي داشته باشيد، قبول ميكند.
5ـ محترم شمردن عقايد افراد: خانمي كه با بدحجابي وارد جامعه ميشود و آن را نشانه عظمت و تمدن مي داند، اين ها را ارزش تلقي ميكند و نشانه شخصيت مي پندارد. واضح است كه هيچ گونه اهانت و تحقيري را نسبت به فكر خود نمي پذيرد. در برخورد با اين افراد بايد به آنها فهماند كه به عقيده و نظرشان احترام مي گذاريد، ولي اين انتخاب را صحيح نمي دانيد.
6ـ پافشاري بر نكات مثبت: از ابتدا نبايد كار خلاف ديگران را مطرح كرد، زيرا زمينه پذيرش وجود ندارد و چه بسا واكنش نشان داده ميشود. در آغاز بايد طرف مقابل را به خاطر صفات مثبت ستود تا از اين طريق احساس كرامت كند و در مقام تلافي و ستيزه جويي بر نيايد.
7ـ برخورد با علل: براي رفع ناهنجاري ها بايد علل را بازشناسي كرد. بي حجابي يا بد حجابي دختران قطعاً علل مختلفي دارد، مانند عدم تربيت صحيح، بي محبتي پدر و مادر، معاشرت با نااهلان و اوضاع نابسامان سياسي و اجتماعي و اقتصادي. با ريشهيابي و عكس العمل مناسب با آن مي توان با اين پديده ناپسند مبارزه كرد.
پي نوشت ها:
1.نهج البلاغه، قصار 47.
2.همان، قصار 184.
3.مؤمنون (23) آيه 96.
۱۳۹۴/۱۰/۱۲ ۱۵:۳۲ شناسه مطلب: 240
یکی از احکام و دستورات الهی و البته دین مبین اسلام برای انسان ها اعم و زن و مرد رعایت حجاب و پوشش است و در قرآن کریم در آیات سوره نور صراحتاً بر این موضوع تصریح شده است.
با توجه به فرارسیدن ولادت حضرت رسول(ص) گذر کوتاهی بر چگونگی حجاب و پوشش در دوران زندگانی ایشان داشتیم.
گرچه دقیقاً معلوم نیست که در زمان رسول خدا(ص) و علی (ع) حجاب چگونه بوده و با بدحجاب ها چگونه برخورد می شده است، اما آنچه از لحن آیات و روایات استفاده می شود، این است که در آن زمان رعایت حجاب لازم بوده است؛ زیرا حجاب از واجبات الهی بود. باید واجبات و حدود و احکام الهی در عصر رسول خدا و علی (ع) بیشتر رعایت میشد؛ چون که بر امام و حاکم است که به این مسائل اهمیت دهد.
«آنچه پروردگار بر عهده امام گذارده است... زنده کردن سنتها و اجرای احکام الهی است». (1)
در جای دیگر، یکی از وظایف مهم حاکم و رهبر، امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود الهی بیان شده است. (2) بی حجابی، از منکرات اسلام است که باید از آن نهی شود. در صورت وجود چنین مسئله ای، حضرت رسول (ص) و علی (ع) این وظیفه را بهتر انجام می دادند. افزون بر این، در عصر آنان رعایت پوشش مورد توجه توده مَردم، اعم از مسلمان و غیر مسلمان بود. مانند این عصر بی حجابی و بدحجابی رایج نبود. ازسوی دیگر، در سوره احزاب دستور کلی در باره حجاب آمده است که همگان ملزم به رعایت آن بودند: ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است». (3)
پیامبر (ص) و علی (ع) علاوه بر تأکیدهایی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستور العمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون شده اند؛ مثلاً روزی اسما که خواهر زن پیامبر بود، با جامه بدن نما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: «ای اسما، وقتی زن به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود؛ مگر صورت و دستها». (4)
پینوشت ها:
1. فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص 302، خطبه 105، تهران، چاپ آفتاب.
2. بحار الانوار، ج 93، ص 41.
3. احزاب (33)، آیه 95.
4. سنن ابی داود، ج 2، ص 383، بی نام.