پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
تلاش برای ارتقای قانون مداری اجتماعی در جامعه، یکی از وظایف ذاتی پلیس و نیروهای انتظامی است ولی باید در نحوه انجام آن مراقب تبعات منفی برخی عملکردها باشند.
فلسفه وجود پلیس امنیت اخلاقی

پرسش:
آیا وجود گشت ارشاد در جامعه لازم است؟
 

پاسخ:

در رسانه‌ها و میان مردم، حملات و انتقادات زیادی در رابطه با گشت ارشاد وجود دارد. در واقع این سؤال مطرح است که باوجود چنین هزینه بالایی که پیرامون گشت ارشاد وجود دارد، آیا اصرار بر وجود چنین گشتی صحیح است، یا اینکه باید بساط چنین واحدی در نیروی انتظامی کشور برچیده شود؟
گشت ارشاد با نام رسمی پلیس امنیت اخلاقی یا طرح ارتقای امنیت اجتماعی است که فرقی نمی‌کند نام آن چقدر تغییر کند اما باز هم با نام گشت ارشاد شناخته می‌شود. گشت ارشاد برنامه اجرایی نیروی انتظامی ایران، در راستای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان «طرح جامع عفاف»، اجرا شده است. در دوران اجرای این برنامه چالش‌های فراوانی پیش روی آن قرار داشته است تا جایی که بحران اجتماعی پاییز 1401(1) را در ایران رقم زد؛ اما پیرامون وجود گشت ارشاد، نکات ذیل قابل‌توجه است:

1. یکی از مسائلی که به‌شدت در حیات اخلاقی جامعه مؤثر است، مسئله پوشش است. این امر در دنیا عمومی است و صرفاً در حدود و عواقب آن اختلاف وجود دارد. در واقع پوششی که طبق تعریف آن کشور، خلاف عفت عمومی تشخیص داده شود، جرم شناخته شده و مجازات دارد. (2) البته همان‌طور که بیان شد، حدود این پوشش به‌شدت متفاوت است، اما به هر حال بازهم نوعی از پوشش یا در واقع، عدم پوشش بدن، جرم‌انگاری شده است؛ اما ابرقدرت‌های مخالف جمهوری اسلامی سال‌ها است که اصرار دارند که از شیوه‌های مختلف به جامعه ایران بقبولانند که باید حدود پوشش مردان و زنان را نه با معیارهای شرعی و ایرانی، بلکه بایستی با معیارهای آنان همراه سازند. دلیل این امر نیز آن است که یکی از مظاهر معتبر و مهم دینی، حجاب شرعی بانوان است و با حجاب¬زدایی و استحاله فرهنگی بانوان مسلمان و مؤمن کشور، خطرات تفکر و رویکرد اسلامی و شیعی کاهش‌یافته و در داخل، چالش‌های بزرگی در حوزه اخلاق و سیاسی برای جامعه ایران به وجود خواهد آمد که به‌تبع آن جامعه ایران ضعیف خواهد شد.

2. اینجا این مسئله مطرح می‌شود که نه‌تنها در مورد حجاب سر، بلکه آیا در رابطه باحجاب بدن و نوع پوشش بدن، باید یک رهاسازی اتفاق بیفتد یا خیر؟ یعنی آیا مأموران انتظامی مکلف هستند که پوشش جامعه را کنترل کنند یا ابداً به پوشش مردم کاری نداشته باشند؟ طبیعی است که پاسخ این سؤال در هر جای جهان خیر است.

3. در این مرحله باید به سؤال بعدی بپردازیم و آن اینکه آیا دستگاه انتظامی برای برخورد با بانوان قانون‌شکن، نیازمند یک نیروی تخصصی است یا باید به‌صورت عادی با این پدیده برخورد کند؟ به عبارت دیگر، اگر طبق قانون کشور، رعایت حجاب حداقلی شرعی لازم و عدم رعایت آن ممنوع باشد، نیاز به یک سازوکار متناسب وجود ندارد؟ آیا نباید ظرفیت خودروها بیشتر و همراه با مأموران هم‌جنس و آموزش‌دیده و مجرب باشد؟ آیا می‌شود با یک خودروی سواری و توسط مأموران مرد، خانم‌ها را دستگیر کرد یا به آنان تذکر داد؟ اگر در برخورد با خانم‌ها، از مأموران هم‌جنس و خودروهایی که ظرفیت مناسبی ندارند استفاده شود، اهانت و نادیده گرفتن حرمت‌های اجتماعی رخ نداده است؟ درنتیجه اسم این گشت‌های تخصصی را هر چه بگذاریم، وجود آنان لازم و عقلانی و د راستای حفظ حریم بانوان است.

4. میان مأموریت عفاف و حجاب نیروی انتظامی و سایر مأموریت‌های وی نسبت به قانون، تفاوتی نیست، اما از آنجا که تناسب عرف و قانون بسیار مهم است، قطعاً در برخورد با بانوان، باید بسیار حساب‌شده و محتاط عمل شود. چراکه متأسفانه، عرف جامعه در این رابطه بسیار آسیب‌دیده است. وقتی پلیس برای نبستن کمربند ایمنی یا نادیده گرفتن ورود ممنوع با متخلف برخورد می‌کند، قصد اهانت شخصی و توهین به مقام انسانیت را ندارد و در پی ایجاد نظم است، اما در رابطه با رعایت حدود قانونی و شرعی و حتی مسلمات اخلاقی (مانند برهنگی برخی از بد پوششان) به نحوی تبلیغ‌شده است که گویی تمام بدیهیات انسانی نادیده گرفته‌شده است.

5. مدل گشت ارشاد یا پلیس امنیت اخلاقی طبیعتاً وحی منزل و یک سازوکار عاری از خطا و غیرقابل انعطاف نیست و با توجه به شرایط، باید به مأموریت خود بپردازند؛ اما نکته مهم اینجا است که رسانه‌های قدرتمند فارسی‌زبان به نحوی در سیاه جلوه دادن آن موفق بوده‌اند که اگر هزاران نفر در بازداشتگاه‌های کشورهای خودشان با بدرفتاری‌های عمدی پلیس به قتل برسند یا اگر دارای قوانینی مانند آزادی حمل سلاح باشند که نتیجه آن مرگ صدها کودک در مدارس باشد و ... هیچ موجی ایجاد نمی‌شود، اما به دلیل مرگ مجهول یک بازداشتی در ایران که اولین و آخرین مورد آن تا به امروز در تاریخ گشت ارشاد بوده است، می‌توانند دنیا را از این گزاره پر کنند که در ایران دختران را به دلیل بیرون گذاشتن چند تار مو به زندان انداخته و زیر شکنجه به قتل می‌رسانند.

نتیجه:
با در نظر گرفتن تناسب عرف و قانون و رعایت شیوه برخورد عاقلانه و قانونی، وجود سازوکار تخصصی در رابطه با مسائل بانوان، لازم و عقلانی و در راستای حفظ حرمت‌های اجتماعی آنان است. اگرچه قضاوت‌ها راجع به گشت ارشاد طبیعی نیست و تحت تأثیر حملات سنگین به آن است.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. پس از بازداشت خانمی به نام مهسا (ژینا) امینی اهل سقز کردستان در تهران در 22 شهریور سال 1401، ناگهان وی در محل عمومی بازداشتگاه به زمین خورد و تلاش تیم پزشکی برای نجات وی نتیجه نداد و وی در 25 شهریور فوت کرد. در رسانه‌های خارجی و فضای سایبری داخلی موج سنگینی ایجاد شد که وی به قتل رسیده است و شعار زن زندگی آزادی مشهور و ترند (روند جدیدی که در یک بازه زمانی خاص بسیار دیده شود) شد. در پی آن، اعتراضات تند و ناآرامی در نقاط مختلف کشور شکل گرفت که با بمباران رسانه‌ای خارجی موجب زخمی و کشته شدن مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی گردید. تعداد زیادی از بانوان، با کشف حجاب به این قضیه واکنش نشان دادند و فضای اجتماعی ایران نسبت به قبل متفاوت شد.
2. ر.ک: قوانین پوشش در کشورهای مختلف دنیا، پایگاه خبری تحلیلی مشرق، 9 اسفند 1396، mshrgh.ir/835554.