پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام لطفا روش جوشاندن آب غوره را ومقداری که باید تبخیر شود بیان فرمایید. همچنین مقدار لازم تبخیر شدن را در صورتیکه درمیان غوره هامقدار ی غوره پر آب یعنی کمی رسیده تر باشد بیان فرمایید.

با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
دوست عزيز: ايميل شما كه حاوي سوال احكام بود چهار بار به اين مركز ارسال شد و در حال پاسخگويي مي باشد در صورت آماده شدن، در اسرع وقت پاسخ به ايميل شما ارسال مي گردد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام خدمت شما بنده مقلد مقام معظم رهبری می باشم. شغل اینجانب ارتشی هست و محل زندگیم در مجتمع مسکونی پدافندهوایی بندر ماهشهر میباشد امامحل کارم در شهر مجاور بندر ماهشهر بنام سربندر می باشدکه این دو شهر حدودا 7 کیلومتر با هم فاصله دارند. لازم به ذکر است که بعلت وسعت بندر ماهشهر از شهر محل کارم(سربندر)، پتروشیمی بندر ماهشهر که در انتهای شهر ماههشر می باشد قابل رویت هست. ساعتهای کاری طوری میباشد که هرروز صبح به محل کار رفته و نماز ظهر و عصر را در محل کار(سربندر) میخوانم و حدود ساعت14 به منزل(بندر ماهشهر) مراجعه می نمایم. شایان ذکر است که اهل شیراز می باشم و ماهشهر و سربندر را وطن خود نمیدانم. با توجه به توضیحات فوق سوال داشتم که آیا نماز من کامل و روزه صحیح می باشد یا حکم مسافر را دارم؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
با توجه به اينکه فاصله محل زندگي فعلي و محل کار شما کم تر از مسافت شرعي است و هيچ کدام را هم به عنوان وطن خود انتخاب نکرده ايد، در هر دو مکان حکم مسافر را داريد . نمازتان شکسته و روزه تان صحيح نيست، مگر اين که قصد ده روز کنيد و بعد از آن در هر کدام که قصد اقامه کنيد، نمازتان فقط در همان جا کامل و روزه تان صحيح خواهد بود. البته اگرمحل کار با محل سکونت شما عرفاً يک محل حساب شود، در يکي قصد اقامه کنيد. در آن ديگري هم نماز و روزه کامل است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي،استفتاآت،س659و674.

سلام.من خيلي دوست دارم كه حافظ قرآن بشم وهر روز به قرآن سري بزنم ولي نمي شود. بعضي اوقات چند روزي پشت سر هم آن را مي خوانم ولي باز دوباره همان آش وهمان كاسه. حالا از شما كمك مي خواهم تا با كمك شما بتوانم اين كار رو شدني كنم.واقعا مرسي

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
براي حفظ قرآن ، افراد مختلف داراي شرايط و ويژگي هاي متفاوت مي باشند. هر كس با شناخت ظرفيت و استعداد خود مي تواند بهترين شيوه ها را برگزيند.
به سه شيوه مي توان آيات را حفظ كرد:
ا ) از طريق تكرار و تمرين ;
ب ) با استفاده از نوارهاي ترتيل ;
ج ) با نوشتن آيات .
از ميان سه شيوه روش اول توصيه شده است .
براي حفظ شرايطي بايد لحاظ شود:
1- با صوت و آهنگ متوسط حفظ را تمرين كند.
2- در مكان و جايي حفظ كند كه آرامش داشته باشد و از پراكندگي ذهن جلوگيري شود.
3- بهترين زمان را انتخاب كند كه معمولاً اول صبح و قبل از طلوع آفتاب را انتخاب مي كنند.
4- حافظ قرآن لازم است از اشتغال هاي فكري غير ضروري پرهيز نمايد.
5- در حفظ قرآن كريم نظم داشته باشد ،چه از لحاظ زمان و مكان و چه از لحاظ مقدار حفظ و كيفيت حفظ.
6- از يك قرآن مشخص استفاده شود و تا آخر حفظ قرآن را عوض نكند. بهتر است از قرآن چاپ عثمان طه يا طاهر خوش نويس استفاده شود.
7- ابتدا اسم سوره ها حفظ شود و بعد از سوره هاي كوچك شروع به حفظ شود.
8- حافظ قرآن محفوظات قرآني خود را براي ديگران بخواند.
9- با گوش دادن به نوارهاي ترتيل تمرين كند.(1)
10- با فرد يا افرادي برنامه ريزي کنيد تا با همديگر حفظ کنيد و براي هم بخوانيد . اين برنامه بايد منظم باشد.
براي راهنمايي عملي و بيش تر مي توانيد به محل هايي كه براي حفظ قرآن مجيد آماده شده است مراجعه كنيد(مي توانيد به سازمان تبليغات اسلامي شهرتان مراجعه نماييد).
پي نوشت :
1. بهاءالدين خرمشاهي , دانشنامه قرآن , ج 1 ،ص 942 ماده حفظ قرآن .

با عرض سلام.راستش من تو كارام موفق هستم ولي زماني كه برنامه ريزي مي كنم به اون عمل نمي كنم و در بعضي مواقع شايد كار رو در لحظه آخر انجام مي دهم و خودم راضي نيستم .خيلي نظم رو دوست دارم ولي اگر برنامه ريزي كنم به اون عمل نمي كنم.دوست دارم در هر زمينه اي محدود به يك كتاب يا دو كتاب نباشم(خصوصا در زمينه درسي آخه من دانشجوي كارداني كامپيوتر هستم) و بيشتر مطالعه كنم ولي به خاطر همت ضعيف اين كارو انجام نمي دهم.لطفا منو راهنمايي كنيد.با تشكر فراوان

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تنبلي يا اهمال كاري يكي از آسيب هاي اخلاقي و انساني است كه كوتاهي و ضعف همت از آثار و نتايج آن به شمار مي رود. افراد تنبل واهمال كار كه در واقع دچار يك آسيب رواني شده اند و به عادت ناپسند تعلل ورزيدن، سبك گرفتن و سهل انگاري در كارها و وظايف محوله خو كرده اند، معمولا از همت پاييني برخوردارند. اين عادت كه نزد بيش تر مردم رايج است، يكي از آسيب هاي رواني محسوب مي شود . بنا بر آماري كه برخي از روان شناسان در اين زمينه ارائه كرده اند 95 درصد مردم به نوعي به اين مشكل مبتلا هستند .(1)
در آموزه ديني به مسأله تنبلي و اهمال كاري توجه خاصي شده است. امام باقر(ع) مي فرمايد: تنبلي و بي حالي به دنيا و آخرت شما ضرر مي زند. (2)
نيز در حديث ديگر مي فرمايد: از كسي كه در كارهاي دنيا تنبلي مي كند، بدم مي آيد ، زيرا كسي كه نسبت به كارهاي دنيا تنبل باشد. نسبت به كارهاي آخرت تنبل تر خواهد بود.(3)
در حديث ديگري امام علي(ع) مي فرمايد: هر كس سستي و اهمال كاري را پيشه خود كند، وظايفي كه بر عهده اش گذاشته شده ،ضايع مي شود.(4)
تنبلي و سستي در كارها چنان نكوهيده و زشت است كه در دعاهاي زيادي كه از معصومين(ع) رسيده، درمان آن از خداوند خواسته شده ، از ما خواسته شده تا از شر آن به خدا پناهنده شويم .(5)
براي درمان اين مشكل لازم است علل و ريشه هاي آن را بررسي كنيم؛ زيرا اگر بتوانيم ريشه مشكل را بيابيم ،درمان آن آسان خواهد شد. روان شناسان عوامل زيادي براي اين آسيب رواني ذكر كرده اند كه در دو دسته كلي قرار دارد:
1. آسيب ها و ناهنجاري هايي كه مربوط به درون شخص است مانند: خودكم بيني، توقع بيش از حد از خود، پايين بودن سطح تحمل كمال طلبي وسواس گونه، اشتياق به لذت جويي كوتاه مدت، فقدان قاطعيت و عدم اعتماد به نفس.
2. آسيب هايي كه در ارتباط با ديگر اشخاص و يا محيط اطراف فرد خود را نشان مي دهد مانند نارضايتي از وضع موجود، عدم تسلط بر كار، نگرش منفي به كار، نگرش غير واقع بينانه از ديگران، احساس عدم مسئوليت در برابر ديگران، لجبازي با ديگران، اهمال كاري و پرخاشگري انفعالي و برچسب زدن به اين و آن. (6)
عوامل فوق در افراد اهمال كار و تنبل به چشم مي خورد كه افراد بايد به تدريج سعي در رفع آن ها در خود باشند. ما در اين جا با توجه به اين عوامل به بعضي از راهكارهاي نظري و عملي براي درمان تنبلي اشاره مي كنيم :
1- قدرشناسي از فرصت هاي به دست آمده:
گاهي افراد اگر گذر زمان و فرصت هاي پيش آمده را درك نكنند و به ارزش بي بديل وقت توجه نكنند، به راحتي آن را از دست مي دهند. به طور مثال كسب علم و دانش و بالا رفتن از نردبان ترقي هميشه براي انسان ميسر نمي شود. پس اگر شخصي فرصت آن را پيدا كند ولي به اهميت و ارزش واقعي آن آگاه نباشد، ممكن است آن را با تنبلي و بي حالي به راحتي از دست بدهد . زماني حسرت آن را بخورد كه هيچ سودي نداشته باشد كه فرمودند: ضايع كردن فرصت ها نتيجه اي جز غصه ندارد . (7)
مسلما فهم و درك ارزش وقت و فرصت هاي به دست آمده، افراد را از تنبلي و اهمال كاري باز مي دارد.
2- تلاش در ايجاد انگيزه:
بسياري از موارد تنبلي و اهمال كاري به خاطر نداشتن انگيزه كافي است . همين مسأله باعث بي حالي و تنبلي شخص در انجام كارها و وظايف محوله مي شود. اگر انگيزه كافي در ما وجود نداشته باشد ،در انجام وظايف واجب هم سستي مي كنيم. بنابراين بر ما لازم است با توجه به نتايج و ثمراتي كه ازانجام كارهاي مان به دست مي آوريم، در خود ايجاد انگيزه كنيم، به طور مثال در آموزه هاي ديني نكات جالبي براي ايجاد انگيزه در افراد نسبت به انجام وظايف شرعي بيان شده . مثلا در روايتي آمده است كه خود را در دنيا مانند غريقي بدانيد كه براي نجات خود تلاش مي كند . (8)
يقينا كسي كه دنيا را چون دريايي پرتلاطم مي بيند و ساحل نجات را ايمان به خدا و انجام دستورات ديني مي داند، هرگز تنبلي و سستي در كارش پيدا نمي شود.
3- تعيين وقت معين براي هر كار:
افراد بايد براي هر كاري قبل از انجام آن وقت معيني در نظر بگيرند تا در آن وقت و فاصله زماني كار انجام شود. اگر وقت هر كاري از قبل مشخص نشود، ممكن است انسان در انجام آن امروز و فردا كند. مثلا يك كشاورز اگر نداند زمان كاشت، داشت و برداشت محصول محدود است، يا به آن بي توجه باشد، هرگز نمي تواند محصول خوبي به دست آورد.
4- تعيين دقيق تاريخ تحويل:
براي انجام هر كاري لازم است شخص با توجه به امكانات خود تاريخ دقيق پايان كار را مشخص كند.
5- استفاده از فن جزء جزء كردن:
كار خود را به بخش هاي كوچك تر تقسيم كنيد تا بتوانيد بر آن مسلط شده و از عهده انجامش برآييد. به عنوان مثال، هر پنج صفحه مقاله خود را بخشي به حساب آورده، پس از انجام هر بخش، پاداشي مناسب براي خود در نظر بگيريد، سپس به انجام مسايل بخش ها بپردازيد.
6- اولويت بندي كارها:
اشخاص براي خود وظايف گوناگوني را در نظر مي گيرند. هر كس بايد بتواند كارهاي با اهميت تر را با اولويت اول ا نجام دهد. اين تقسيم بندي شما را مقيد خواهد كرد تا به كاري كه فوريت بيش تري دارد بينديشيد. در اين مورد اگر به طور جدي در انجام آن تسريع نكنيد، اهمال كاري شما در ساير امور نيز تأثير خواهد گذاشت.
7- اقدام به كار در حد توان:
گاه انسان به كاري مبادرت مي كند كه از حد توان و طاقت او به مراتب فراتر است. در اين جا شخص با انتخاب غلط، زمينه اهمال كاري خود را فراهم ساخته است. بنابراين هر كس اول بايد توان خويش را در انجام كارها درست برآورد كند و سپس كاري در خور و مناسب با توانش بپذيرد.
8- تغيير محيط:
گاهي تنبلي و اهمال كاري به خاطر شرايط محيطي خاصي است كه فرد در آن قرار گرفته است. تغيير و تحول در اين شرايط مي تواند تنبلي و بي حالي را از افراد دور كند.
9- استفاده از عهد و پيمان:
گاهي لازم است براي درمان تنبلي با خود عهد ببنديم كه در انجام آن كار كوتاهي نكنيم . در صورت شكستن عهد و پيمان براي خود تنبيهي در نظر بگيريم.
در علم اخلاق اين شيوه را مشارطه گويند كه شخص براي اصلاح نفس خويش هر سحرگاه با خود شرط و قراردادي مجدد مي بندد تا كه به سوي كمال سير كند. در گفتاري حكيمانه از امام اميرالمؤمنين در آثار پيمان آمده است: «با نماز پيمان وفا ببند تا اين كه بر آن مواظبت كني».(9)
پي نوشت ها :
1. آلبرت آليس و ويليام جيمزنال، روان شناسي اهمال كاري، توجه محمد علي فرجاد، تهران، مؤسسه اميد، 1375، ص 9.
2.بحار، ج 78، ص 180.
3.فروع كافي، ج 5، ص 85.
4.بحار، ج 73، ص 160.
5. ميزان الحكمه، ج 8، ص 396، باب 3491.
6. دكتر مرتضي آقا تهراني، مجله معرفت، ش 64 ، ص 40.
7.بحار، ج 71، ص 217.
8.همان، ج 90، ص 307.
9. نهج البلاغه، خطبه 199، ص 418.

با عرض سلام وتشکر ضمن قدردانی از تمامی دست اندرکاران این سایت به جهت ارسال پاسخ به پرسش اینجانب بعد از دریافت پاسخ پرسش سایت شما را با دوستانم در میان گذاشتم وانان نیز علاقه ای خاص نسبت به این موضوع نشان دادند و یکی از دوستان نیز به ذکر مشکلی پراداخته که به قرار زیر می باشد: می گوید مدت های زیادی است که گرفتار این مشکل می باشد مدام حرف های نامربوط به سراغ ذهنش می اید در سر نماز در حین گفتن اقامه مثلا سر بعضی از کلمات و مجبور می شود چندین بار ان جمله را تکرار کند تا مثلا در ذهنش ان جمله بدون کم و کاصی و بدون هیچ حرف نامربوطی نقش ببند البته می گوید این گونه تصور می کند که اگر نگوید عواقب بد و خسرانی متوجه او می شود یا مثلا هنگامی که در جایی نام خدا یا یکی از معصومین را می بیند باید چندین بار و به شکل افراطی احترامی خاص بگذارد یا حتی اگر این نام ها به نوعی در نقش یک قاب عکس باشند ان قدر به خودش سختی و زحمت می دهد که به عنوان مثال یک وقت طوری ننشیند که پشت به روی انان باشد و تا دلتان بخواهد از این جور مثال های جور و با جور و حرف های ناجورتر که به سراغ ذهنش می اید البته در قدیم این طور که تعریف می کرد یه واسواسی هم داشته مثلا چند بار یه جمله را تکرار کند یا چند بار به یک چیزی دست بزند و...البته تا ان جا که من او را می شناسم انسانی است که اهل نماز و پایبند به اصول دینی و ارزش های انسانی است و هیچ گرایش به چیز های عجیب و غریب امروزی ندارد در واقع تا اینجا یک ادم عادی.البته من به او توصیحه کردم که این ها همه دام های شیطان و یکی دیگر از شگر دهای ان است که تو با رفتار کردن در جهت عکس ان وبی اعتنایی به ان میتوانی به ان غلبه کنی البته به نظر من یکمی هم وسواس در این گفته ها دیده می شود البته گفته با این توصیه من یکمی حالش بهتر شده البته می گوید که می خواهم که نظر یک مجتهد را هم نیز بشنوم و به قول معروف تایید این نظرات را نیز بشنوم تا واقعا خسرانی یا عاقبت بدی به این بی اعتایی ها نسبت به این حرف ها مرا تهدید نکند. با تشکر لطفا اگه می شه یکم جواب را سریع تر بفرستید.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
با توجه به نشانه ها و علايمي كه ذكر كرديد، دوست تان از وسواس فكري و عملي رنج مي برد . احترام بيش از حد يا رفتارهاي تكراري او و سعي در دقت زياد، چيز جز وسواس نيست . وسواس نيز نوعي بيماري است كه بايد درمان شود. همين طور نوع برخورد او با اسامي ائمه يا عكس ها و نوشته ها، تنها برخاسته از رفتار وسواسي است . نه تنها بي اعتنايي به اين چيزها اشكال شرعي ندارد، بلكه رفتار وسواس گونه او اشكال شرعي دارد و بايد آن را قطع نمايد.
پاسخ حاضر به فرد وسواسي ارائه شده و مخاطب كلام ما دوست شما است.
وسواس يکي از واکنش‏هاي عصبي است که معمولاً به دو شکل وسواس فکري و وسواس عملي بروز مي‏کند.
وسواس فکري عبارت است از يک سلسله افکار پوچ و بيهوده تکراري، که گرچه بيمار به بيهودگي آن اطمينان دارد، ولي براي جلوگيري از آن نمي‏تواند اقدامي کند.
وسواس عملي عبارت است از يک رشته رفتارهايي که قطع نظراز منطقي نبودن آن‏ها، جنبه تکراري به خود مي‏گيرد.(1)
شرط اساسي کنترل و درمان اين گونه افکار مزاحم، همکاري صميمانه و نزديک بيمار با مراحل درماني است؛ بنابراين بايد با تمام قدرت و توان و انجام دستورعمل هاي ارائه شده ،تدريجا بر آن مسلط شويد . از نفوذ آن افکار جلوگيري کنيد. نبايد گمان کرد که با اولين قدم و بدون پي‏گيري مستمر، مي‏توان يک شبه، همه‏ آن افکار را از ذهن خود دور کرد.
اغلب مبتلايان به وسواس فکري، افکار بيهوده يا وحشتناکي در ذهن خود به وجود مي‏آورند. اين افکار در چرخه‏اي بي پايان، مرتب تکرار مي‏شود.
بعضي از مبتلايان، مشکل خود را پنهان نگه مي‏دارند . گاهي دور از چشم ديگران چندين ساعت را صرف افکار خود مي‏نمايند ، اما خوشبختانه به طرح موضوع پرداخته‏ايد و در واقع تصميم به حل و درمان آن داريد.
پس نيمي از راه درمان را که شناخت بيماري و عزم بر درمان آن است پيموده‏ايد. در ادامه و حل کامل مشکل بايد بدانيد که درمان وسواس فکري و عملي، نياز به صبر و حوصله و پشتکار دارد. انتظار حل و درمان يک شبه آن را نداشته باشيد، پس راهکارهايي را که ارائه مي‏شود، با دقت مورد توجه قرار دهيد . ارزيابي و نتيجه آن، نيز ميزان پيشرفت خود در مهار وسواس را در مکاتبه بعدي مشخص فرماييد.
قطعاً به ضررهاي وسواس فکري آگاهيد، که عبارتند از: اتلاف وقت، عدم توانايي در تمرکز حواس، بازماندن از کارهاي اصلي، خسته شدن ذهن، عدم تعادل رواني، بي حوصله شدن براي فکر کردن درباره موضوعات مهم و اساسي زندگي و تحصيلي.
نيازي به شرح و بسط اين پيامدها نيست، پس هر چه زودتر بايد به راهکارهاي عملي جهت مقابله با وسواس فکري بينديشيد که عبارتند از:
1 - بازسازي شناختي:
درمان وسواس فکري به تصميم و همت شما بستگي دارد. در اين جهت کسي جز خودتان نمي‏تواند به شما کمکي بنمايد. امام علي(ع) مي‏فرمايد: «کسي که در اصلاح خود کمک نکند، ديگري نه مانع بروز مشکلات او مي‏شود و نه او را به سوي رشد و خير مي‏کشاند».(2)
بايد کمر همت را ببنديد و با اتکا به توانايي‏هاي خود وارد عمل شويد و نسبت به درمان بيماري خويش اميدوار باشيد.
2 - شفاف کردن افکار:
براي مقابله با افکار انحرافي بايد انديشه خود را پالايش کنيد و ابهام زدايي نماييد. امام علي(ع) مي‏فرمايد: «به دليل شفافيت افکار ملائکه، آنان به وسواس فکري مبتلا نمي‏شوند».(3)
اگر شبهه و سؤالي در ذهن خود نسبت به خدا و يا اولياي الهي داريد، بدون واهمه آن‏ها را مطرح نماييد و در پي پاسخ برآييد.
3 - متمرکز شدن بر افکار مطلوب:
براي رهايي از افکار ناخواسته، لازم است افکار خوشايند را جايگزين کنيد. توجه به افکار معقول و تقويت و تمرکز آن به وسيله تکرار زباني، شما را از افکار مخرّب و آزاردهنده باز مي‏دارد. پيامبر اکرم(ص) مي‏فرمايد: «کسي که مبتلا به وسواس فکري است، سه بار ايمان به خدا و رسول را به زبان تکرار کند (آمنت بالله و رسوله) که آن وسواسي از بين مي‏رود».(4)
4 - ذکر زباني:
شخصي از امام صادق(ع) در مورد وسواس و شک سؤال کرد، حضرت فرمود: «لا شي فيها، تقول لا اله الا الله؛ اين وسواس و شک مشکلي ندارد. هر گاه به وسواس فکري مبتلا شدي، لا اله الا الله بگو».(5) با اين ذکر و تغيير حالت دادن، از فکر تکراري رهايي مي‏يابيد.
5 - تقويت اعتقادات مذهبي:
«کول جي آر» با مرور بر زندگي «مارتين لوتر» رهبر مذهبي شهيري که مبتلا به وسواس فکري بود، اظهار داشت که اعتقادات مذهبي «لوتر» نقش بسيار مهمي در کنار آمدن او با نگراني‏ها و ناراحتي‏هاي دروني ناشي از وسواس داشته است.
6 - ورود افکار منحرف را به ذهن دراختيار خود بگيريد تا اين افکار ناخواسته به ذهن شما وارد نشود.
به اين منظور براي فکر در اين امور، ساعت خاصي تعيين کنيد، يعني با خود عهد ببنديد که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصي باشد.
در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهن تان شد، به خود بگوييد: زمان فکر کردن فلان ساعت است. در زمان مقرر مدتي را به فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهيد، تا در طول روز ذهن تان مشغول آن نشود. البته زمان اختصاصي را به تدريج در طي (مثلاً سي روز) روزي يک دقيقه کم کنيد تا به صفر برسد.
7 - هر روز به خود تلقين کنيد که من قادرم افکار ناخواسته را کنار بگذارم. تلقين يکي از راه‏هاي مبارزه با افکار منفي است.
از افکار ناخواسته و مزاحم، احساس وحشت و نگراني نکنيد . بدانيد که آن‏ها موجب کفر و يا بي احترامي نمي شود . اصلاً گناه نيست، بلکه يک نوع بيماري است که بايد درمان شود. پس اثر وضعي (نجاست) و اثر تکليفي (گناه و کفر) ندارد.

پي‏نوشت‏ها:
1. دکتر شکوه نابي‌نژاد، رفتارهاي بهنجار و ناهنجار، ص 162.
2. نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبه 89.
3 . همان، خطبه 90.
4 . کنزالعمال، حديث 1245.
5 . کافي، ج‏2، ص 424.

آیا کسانی که کشاورز و دامدار نیستند و زندگی معمولی دارند زکات به آن ها هم تعلق می گیرد؟ با تشکر از تمامی عزیزانی که در ایجاد این سایت همکاری کردند.

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
زكات تنها در نه ‌چيز واجب است: اول گندم، دوم جو، سوم خرما، چهارم كشمش، پنجم طلا، ششم نقره، هفتم شتر، هشتم گاو، نهم گوسفند؛ پس اگر كسى مالك يكى از اين نه چيز باشد، با شرايطى كه در رسالة مراجع تقليد آمده، بايد مقدارى را كه معين شده، به يكى از مصرف‌هايى كه دستور داده‌اند برساند. ( 1 )
بنابراين افرادي که مالک اين موارد نيستند، زکات بر آن ها واجب نيست.
در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي‌نوشت‌:
3. امام خميني، توضيح المسائل، س 1843.

طبق فتواي مرحوم آيت الله فاضل در ازدواج با دختر باکره بنا براحتياط واجب، اذن پدر لازم است.(1)
بنابراين حتي اگر در آينده قصد ازدواج داشته باشند، نمي توانند بدون هماهنگي و اجازه از پدر دختر صيغه بخوانند.
پي­نوشت :
1. آيت الله فاضل لنكرانى ،جامع المسائل، ج 1 ، ص 436 ، س 1546.

چند سال پیش متوجه شدم که اشتباه غسل میکردم وهنگام شستن هر سمت از بدن صورم را میشستم.حکم نماز و روزه هاو سایر عبادات هایی که در ان مدت به جا اورده ام چیست؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
گرچه شستن صورت با هر سمت از بدن لازم نبوده، ولي غسل صحيح است و نماز و روزه ات اشکال ندارد.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت، استفتائات ،ج1 ،س746.

صفحه‌ها