پرسش وپاسخ

دوست من گناهی دیگری هم انجام می داد ومن با او بسیار صحبت کردم واو ان گناه را ترک کرد(یعنی دوست دارد انسان خوبی باشد)سوال دیگر من این است که من او را خیلی دوست دارم وخیلی به او فکر می کنم شاید به نوعی عاشق او شده باشم ایا این امر مشکل شرعی دارد ومن باید او را ترک کنم؟

تفكر و تعلق خاطر شما به اين دوست همجنس هر چند از نظر شرعي بي اشكال باشد، از نظر روان شناختي بسيار آسيب زا به نظر مي رسد. از نظر ما روان شناسان اين گونه عشق ها خارج از چارچوب در بسياري موارد از مرز سلامت پا فراتر گذاشته و در حوزه اختلال قرار مي گيرد.
وابستگي عاطفي يا عشق مرضي در بيش تر موارد از سه اختلال عمده روان پزشكي : اضطراب و وسواس فكري و افسردگي بي بهره نيست. فرد مبتلا معمولا داراي رگه هايي از اين سه اختلال مهم مي باشد. اگر نيم نگاهي به درونيات خود بيندازيد، احتمالا شاهد رگه هايي از اين سه در خود خواهيد بود. عشق هاي خارج از چارچوب از انگيزه هاي جنسي مبرا نيست. در مواردی ما شاهد برخي انگيزه هاي جنسی هستيم.
وابستگي به هر كسي از جمله پدر و مادر همسر فرزند دوست و .... ماهيتي نابهنجار دارد. آن چه كه ماهيت بهنجار دارد ،دلبستگي است.
در هر صورت توصيه مي شود با نيم نگاهي به پيامدهاي بسيار منفي اين گونه دوستي هاي آسيب زا ،از تشديد آن به شدت پرهيز نماييد .بايد به جاي پيشروي بي محابا در دوستي،كم كم با پسري استراتژيك،سعي در كاهش و حذف تدريجي دوستي بسيار پر مخاطره بنماييد.
بي شك ترك و حذف دوستي ها بسيار دشوار است، ولي با همه جانبه نگري و دورانديشي مي توان به اين مهم همت گمارد. عوارض ترك براي مدتي به آزار شما مي پردازد، ولي بعد از مدتي يك تصوير و خاطره صرف (که به هيچ وجه كاهنده عملكرد شما نمي باشد) باقي خواهد ماند.
اگر شاهد اختلالات مذكور يعني اضطراب و..... در خود هستيد ،براي رهايي مسالمت آميز از روابط وابسته وار در گام اول به يك روانپزشك و در گام دوم به يك روان شناس باليني مراجعه نماييد.
نا گفته پيداست خوددرماني و طفره رفتن از درمان تخصصي در قريب به اتفاق موارد ثمره اي جز فرصت سوزي و تشديد و وخامت حال روحي روانی ندارد.
همه مردان سالم از افراد وابسته و عاشق پيشه گريزانند. به احتمال بسيار اين پسر بعد از مدت كوتاهي از رفتارهاي وابسته وارتان خسته و دلزده خواهد شد و شما را براي هميشه ترك خواهد كرد.اگر دورانديش باشيم،از همين امروز از ناكامي افسرده ناک آينده خود جلوگيري مي كنيم.

ايا بد حجابي در زندگي ايندم تاثير دارد؟ و چرا اعتماد جوانان نسبت بهم در مورد ازدواج كم شده؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
نبودن حریم بین زن و مرد و آزادی معاشرت‏های تعریف نشده و بی‏بند و باری، هیجان‏ها و التهاب‏های جنسی را فزونی می‏بخشد و تقاضای برهنگی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست سیری‏ناپذیر درمی‏آورد.
لذاست که حجاب در عرصه اجتماع و خانواده نقش بنیادی دارد. بدین معنا که حجاب عامل مهم استحکام خانواده بوده و سبب ایجاد جامعه سالم می گردد. در مقابل بی حجابی موجب تزلزل خانواده و سقوط جامعه می گردد.
نهاد خانواده، یکی از مقدس‏ترین نهادهای اجتماعی است که بشر تا به حال دیده است. از سوی دیگر نقش خانواده در روند ایجاد جامعه سالم، یک نقش بی‏بدیل است.
نقش حجاب و پوشش اسلامی در سلامت و استمرار پیوند خانوادگی، غیر قابل انکار است. آمارهای مستند نشان می‏دهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس‏های سرکش بخواهد، به هر قیمتی باشد، به دنبال آن می‏رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبری جدید می‏بندد و با قبلی وداع می‏کند؛
در بازار آزاد برهنگی، قداست پیمان زناشویی مفهومی ندارد. خانواده‏ها به سادگی متلاشی می‏شوند و کودکان بی‏سرپرست می‏مانند.آمارهاى قطعى و مستند نشان مى‏دهد که با افزایش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است. در" عرصه آزاد برهنگى" دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمى‏تواند داشته باشد و خانواده‏ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى‏شوند.
اسلام به قدرت شگرف غریزه جنسی بشر توجه کامل داشته و تدابیر بسیاری برای تعدیل و رام کردن این غریزه، اندیشیده است. در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان، تکالیف خاصی معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت‏آمیز بپرهیزند؛ اما زنان به جهت جاذبه‏های بیش‏تر، وظیفه خاصی دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش‏های تحریک‏آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه‏گری و دلربایی نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود.
لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان، نمی‏تواند به هر شکل و اندازه‏ای باشد. باید در این خصوص حد و ضابطه‏ای وجود داشته باشد. بی‏بند و باری در پوشش و لباس، موجب بی‏بند و باری در تحریک غریزه جنسی است. جهت آگاهی بیش تر، به کتاب "مسئله شناخت" شهید مطهری مراجعه نمایید.
بنابراين، بي ترديد اگر قانون حجاب، به درستي در جامعه مراعات شود، قطعاً مؤثر خواهد بود و آثار فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی آن نيز به قدري واضح خواهد بود كه بدون ارائه آمار، به پیامدهای آن پي خواهيم برد.
و اما اینکه نوشته اید:"چرا اعتماد جوانان نسبت به هم در مورد ازدواج كم شده" کلیت ندارد. هر چند در مواردی چنین است که باید منشا بدبینی به نوبه خود بررسی شود. در مکاتبات بعدی در این باره توضیح بیشتری بنویسید و منظورتان را شفاف تر بیان کنید تا پاسخ دهیم.

سه سوال از واقعه عاشورا:

1- بعضی ها می گویند در روز عاشورا لشکری از جنّیان آماده کمک به امام حسین(علیه السلام) بودند ولی امام حسین(ع) قبول نکرده. چه لزومی داشته امام حسین(ع) قبول نکنه؟ اگر آنها کمک می کردند و لشکر امام حسین(ع) پیروز می شد، شاید شرایط خیلی بهتر می شد ولی بعضی ها هم می گویند اصلا همچین چیزی درمورد لشگر جنیان وجود نداشته؟

2- در بعضی از فیلم ها وجاها می بینیم و می شنویم که امام حسین(ع) حضرت علی اصغر(ع) را بالای دست گرفت و تیر به علی اصغر(ع) اصابت کرد ولی بعضی جاها می شنویم که علی اصغر(ع) اصلا در گهواره تیر به او اصابت کرده است نه بر روی دست امام حسین(ع)؟

3- ماه های قمری کمی عجیب و غریب است، مثلا در ظهر عاشورای امسال که هواهم سرد بود میگن امام حسین(ع) الان شهید شد، روی چه حسابی؟ شاید روز عاشورا در تابستون بعد از اذان ظهر که تو یه ساعت دیگری بوده امام حسین(ع) شهید شده؟ اگه رو حساب شمسی بود درست تر نبود مثلا روز واقعه عاشورا 15مرداد هرسال بود نه اینکه یه سال توعید یه سال تو زمستون، تابستون، پاییز و ... باشه. آخه وقتی میگن تو همچین روزی فلان شد واقعا همچین روزی نبوده شاید تو تقویم شمسی یه روز ثابت دیگری باشه نه صرفا تو همچین روزی مثلا 15 آذر؟ باتشکر

پاسخ1:
بي ترديد ائمه(علیهم السلام) جايگاه بس بلندي دارند،‌ تا آنجا كه واسطه فيض الهي بوده و واسطه آفرينش موجودات هستند.
ائمه داراي معجزه و كرامات و علم غيب بودند، ولي از آن ها در معاشرت ها و امور سياسي و اجتماعي بهره نمي گرفتند، زيرا مأمور به ظاهر بودند؛ ‌از اين رو در زندگي و مسايل سياسي از علم غيب بهره نمي گرفتند. عدم بهره گيري آنان از علم غيب و كرامات ارزش بوده و الگودهي آنان را ثابت مي كند. يكي از مصاديق مهم مسايل سياسي و اجتماعي قيام است،‌ و امام حسين(علیه السلام) وظيفه نداشت در قيام خويش ازغيب و معجزه بهره بگيرند. فرشتگان و جنيان به كمك حضرت آمده و از او خواستند در برابر يزيد او را ياري كنند، ولي حضرت كمك آن هارا قبول نكرد.(1)
عدم قبول حضرت حكايت از آن دارد كه حضرت از معجزه و كرامت استفاده نمي كرد.
ارزش و جايگاه امام حسين(ع) كه هم ميان مسلمانان جايگاه بلندي دارد و هم در عدالت و آزادي خواهان بدان جهت است كه بر اساس امور عادي و ظاهري عمل نمود.
آيا امام حسين(ع) نمي توانست بدون قيام و با استفاده ازكرامت يزيد را سرنگون كند؟ آيا امام علي(ع) در جنگ هايي كه با دشمنان داشت، ازمعجزه و كرامت استفاده كرد؟! امام حسين(ع) مي توانست از امدادهاي غيبي و معجزه بهره گرفته،‌ نگذارد دشمنان به اهل بيت(ع) اهانت كنند، ‌ولي حضرت در قيام خود ازمعجزه بهره نگرفت، تا الگوي همگان باشد.

پي نوشت:
1.بحار الانوار ، ج45 ، ص330.
---------------------------

پاسخ2:
دو نظر درباره چگونگي شهادت حضرت علي اصغر(ع ) وجود دارد كه اختلاف اندكي با يكديگر دارند.
اما گزارش شهادت در گهواره پايه و اساسي ندارد.
ابومخنف چگونگي شهادت طفل شيرخواره را چنين آورده است:
هنگامي كه امام حسين (ع) بر روي زمين نشست كودك شيرخواره اي را آوردند و امام آن را روي دامن خويش نشاند. ابومخنف او را چنين معرفي مي كند: "زعموا انه عبدالله بن الحسين " يعني گمان كردند او عبدالله بن حسين است. در ادامه روايتي از عقبه بن بشير اسدي به نقل از امام باقر(ع) آورد كه امام به عقبه فرمود: شما بني اسد گناه كاريد وخوني از ما ريختيد. پرسيدم آن چيست و چه گناهي است ؟ حضرت فرمود: فرزند خردسال امام را نزد امام حسين آوردند و امام آن را در دامن داشت كه تيري از بني اسد (حرمله بن كاهل اسدي) آمد و گلويش را بريد. اين روايت با اين سند معتبر چگونگي شهادت آن طفل صغير را بيان مي كند.(1)
ابن طاووس گزارشي دارد كه مي توان آن را مكمل گزارش قبلي دانست، و آن اين است كه:
امام حسين (ع) وقتي كه براي وداع با زنان و كودكان به خيمه ها آمد، به حضرت زينب (س) فرمود: «ناوليني ولدي الصغير حتي اودعه»؛ طفل كوچكم را بياوريد تا با او وداع كنم. حضرت او را در آغوش گرفت كه ناگهان حرمله وي را با تيري مورد هدف قرار داد و كشت. (2)
ابن اعثم كوفي نيز همين گزارش را آورده است.(3) در ترجمه الفتوح (ترجمه اي در قرن ششم انجام گرفته است) گزارشي اضافه تر وجود دارد، كه از اين قرار است:
امام طفل شيرخوار خود را... در پيش زين گرفته، ميان هر دو صف آورد و آواز برآورد: اي قوم، اگر من به زعم شما گناهكارم، اين طفل گناهي نكرده او را جرعه اي آب دهيد. چون آواز حسين (ع) شنيدند، يكي از آن گروه تيري به سوي آن حضرت روان كرد. آن تير بر گلوي آن طفل شيرخوار آمد و از آن سوي بر بازوي حسين (ع) رسيد آن حضرت تير را بيرون آورد و در آن ساعت، آن طفل جان داد. (4)
سيد بن طاووس نيز پس از نقل گزارشي كه از ايشان ياد شد خبري شبيه به خبر الفتوح نقل مي كند و آن را صحيح تر مي انگارد، و آن خبر اين است:
حضرت زينب (س) طفل را نزد امام آورد و عرض كرد اين بچه تشنه لب است، براي او درخواست آب كن. امام كودك را بر روي دست گرفت و فرياد برآورد: يا قوم قد قتلتم شيعتي و اهل بيتي، و قد بقي هذا الطفل يتلظي عطشا فاسقوه شرب من الماء؛ اي مردم پيروان و اهل بيتم را كشتيد و تنها اين كودك باقي مانده است كه از تشنگي لبانش را بر هم مي زند، او را با جرعه آبي سيراب كنيد.
در اين بين كه كلام امام تمام نشده بود تيري گلوي او را پاره كرد.(5)
قديمي ترين منبعي كه نام علي اصغر را در آن يافتيم كتاب فتوح ابن اعثم است كه گويد، حضرت فرزند شيرخواري به نام علي داشت و گزارش شهادت او نظير ابومخنف است.(6)

پي‌نوشت‌ها:
1. نصوص من تاريخ ابي مخنف، تحقيق کامل سليمان الجبوري، چاپ اول (بيروت، دارالمحجه السيفاء 1419ق / 1999م) ج 1، ص 487. ارشاد، شيخ مفيد، ترجمه رسولي محلاتي، ج 2، ص 112،نشر انتشارات علميه اسلاميه تهران ،بي تا.
2. سيد ابن طاوس‏ ، اللهوف على قتلى الطفوف‏ ،انتشارات جهان ، ص 68.
3. ابن اعثم كوفى، الفتوح، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991 ، ج 5، ص 209 - 210.
4. ترجمه الفتوح ، ص 908.
5. اللهوف علي قتلي الطفوف ، ص 169.
6. الفتوح ، ج 5، ص 209 - 210.
---------------------------------

پاسخ3:
آنچه در نهضت عاشورا رخ داده در تاريخ اسلام با روز شمار و تقويم قمري است كه مورد پذيرش تمامي مسلمانان جهان مي باشد با هر مليتي و هر سال شماري و تقويمي (ميلادي شمسي قمري و غيره) كه كشورشان دارند. اما تقويم قمري را به عنوان تقويم اصيل اسلامي پذيرفته اند. و اين موجب وحدت در زمان عزاداري مي گردد. افزون براين احكام اسلامي بسياري بر اين نوع تقويم بار است. مانند ماه هاي حرام و ماه رمضان و ماه مناسك حج و... اين پيشنهاد كه واقعه عاشورا مطابق تقوقم شمسي در فصل خاصي واقع شود موجب به هم ريختگي بسياري از مناسبت هاي اسلامي مي شود مثلا محرم در ماه رمضان و .. قرار مي گيرد.
بنابراين همان گونه كه تمامي رخدادهاي اسلامي با تاريخ قمري ثبت شده است مناسب است پيروان ساير تقاويم خود را با آن مطابق سازند.

آیا شیری در واقعه کربلا وجود داشت و اگر بود نقش آن چه بود؟

پاسخ:
به نقل مردی از قبیله بنی اسد، پس از آنکه حسین بن علی علیهما السلام و اصحابش شهید شدند و سپاه کوفه از کربلا کوچ کرد، هر شب شیری از سمت قبله می آمد و به قتلگاه کشتگان می رفت و بامدادان بر می گشت. یک شب ماند تا ببیند قصه چیست. دید آن شیر، بر جسد امام حسین (علیه السلام) نزدیک می شد و حالت گریه و ناله داشت و چهره خود را بر آن جسد می مالید. (1)
تذكر: مطلب ياد شده از ناسخ التواريخ نقل شده است و لازم است بدانيد کتاب مذكور از منابع بسیار متأخر است که روایات ضعیف و غیر معتبر در آن فراوان دیده می‌شود. اين نقل نيز نياز به بررسي دارد.

پي نوشت:
1.جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ناشر: نشر معروف، صفحه 264 به نقل از ناسخ التواریخ، ( جلد امام حسین )، ج 4 ، ص 23.

با عرض سلام و خسته نباشيد اگر شخصي استمنا كند،و درست در لحظه ي ارضا،با فشار بر آلت تناسلي جلوي آمدن مني را بگيرد،آيا غسل جنابت بر او واجب است؟و آيا با اين وجود باز هم او گناه كبيره انجام داده است؟ با تشكر

پاسخ:
هر گونه بازی با آلت و تخیل مسائل جنسی به قصد بیرون آمدن منی حرام است، چه منی بیرون بیاید و یا نیاید، و گناه دارد، ولی اگر کسی از بیرون آمدن جلوگیری کند غسل جنابت بر او واجب نمی باشد.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای، اجوبة الاستفتائات، سوال 787.

با سلام. چرا در واقعه کربلا سپاهیان دشمن از به شهادت رساندن امام سجاد (علیه السلام) امتناع کردند؟ آیا بیمار بودن ایشان دلیل منطقی است؟

پاسخ:
از سنت هاى جنگ در عرب، آن بود كه ابتدا دو هماورد و حریف، از دو جبهه به میدان‏ مى ‏آمدند، خود را معرفى كرده، رجز مى‏ خواندند و به نبرد مى‏ پرداختند.
گاهى هم نبردهاى‏ تن به تن، تكلیف جنگ را روشن مى‏ ساخت.
پس از چند نفر كه به میدان هم مى‏ آمدند، حمله عمومى آغاز مى‏ شد. (1)
مبارزه، همان به صحنه آمدن افراد در نبرد تن به تن بود. چنین‏ هماوردى در عاشورا، تا ظهر ادامه یافت. گاهى كه سپاه كوفه ضعف هماورد جبهه خویش‏ را احساس مى‏ كردند، به شكل گروهى به رزمنده جبهه حسینى مى‏ تاختند و او را شهید مى‏ كردند.
شهداى كربلا، برخى در جنگ تن به تن شهید شدند. جمعى در حمله‏ عمومى سپاه كوفه كه در اوایل درگیرى به اردوگاه امام تاختند، به شهادت رسیدند.
با توجه به آرايش نظامي اصحاب در روز عاشورا كه از یکدیگر و از امام جدا نمی شدند و تا اصحاب توانایی داشتند نمی گذاشتند دشمنان به امام(ع) برسند، شجاعت و آشنا بودن اصحاب به فنون جنگ روشن مي شود، از طرف دیگر، جنگ امام(ع) همراه تعداد بسیار کم اصحابش با آن انبوه دشمن از صبح تا نزدیک عصر، به طول انجامید، با این که دشمنان مصر بودند که هر چه زودتر کار را تمام کنند. این خود بیانگر داشتن نهایت تدبیر جنگی و شجاعت امام(ع) و یاوران آن سرور است. دشمنان از هر راهی وارد جنگ شدند؛ هم از راه مبارزه تن به تن، هم از راه تیر اندازی، هم از راه حمله عمومی. در هر نوبت، اصحاب جلو آنان را گرفتند و به گونه احسن دفاع نمودند.(2)
بین عرب رسم بوده است که اگر در جنگ ها، کسی هل من مبارز می طلبید، و خواستار جنگ تن به تن می شد، به خواسته اش احترام می گذاشتند و گروهی با وی نمی جنگیدند. امام(ع) در روز عاشورا، از این تاکتیک استفاده نمود تا با توجه به قلت و کم بودن سپاهش، مدت و زمان جنگیدن طولانی تر شود . تک تک یاران امام(ع) حماسه داشته باشند. پیام این نهضت بر قلب تاریخ با رنگ خون بهتر ثبت گردد و این با جنگ دست جمعی، دست یافتنی نبود، علاوه این قانون از طرف دشمن رعایت نشد و آن ها در مواردی گروهی به جنگ یک فرد می رفتند. خود این می توانست در بیداری عده ای موثر باشد که لشکر دشمن پایبند حداقل حقوقی انسانی هم نبوده است و این در ظهور بیش تر جنایت لشکر دشمن، نقش بیش تری را می تواند ایفا کند.

پي نوشت ها:
1. الفن العسكرى الاسلامى،یاسین سوید، شركة المطبوعات، بيروت ،1409ق،ص 22.
2.تاریخ سید الشهداء، عباس صفائی حائری، قم انتشارات مسجد مقدس جمكران، 1379، ص 445.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

حداقل پنج دلیل محکم در تفاوت بین شهادت امام حسین(علیه السلام) و دیگر امامان بیان کنید که توانسته این چنین شهادت امام حسین را متمایز نشان دهند؟

پاسخ:
همه امامان نور واحد و هر کدام امام و رهبر جامعه و نزد خداوند جایگاه بس بلند دارند. از دست دادن آن ها فاجعه بزرگ می باشد، اما در عین حال ممکن است تفاوت هایی بین آنان وجود داشته باشد که این امر در اصل اینکه امامان نور واحد و از یک شجره طیبه هستند، مشکل ایجاد نمی کند، بر این اساس تفاوت های بین امامان و امام حسین (علیهم السلام) وجود دارد که موجب گردیده است امام حسین(ع) بیش تر مورد توجه قرار گیرد، البته این امر بیشتر در عزاداری نمود پیدا می کند، یعنی مردم برای امام حسین(ع) بیشتر عزاداری می کنند. در ابعاد دیگر بعضی امامان دیگر مورد توجه بیشتر می باشند، مثلا امام علی(ع) بسیار مورد توجه است یا در عرصه علم امام صادق(ع) بیشتر مورد توجه است، همچنین امام زمان(عج) سخت مورد توجه می باشد، درعین حال برخی از عوامل موجب گردیده اند که امام حسین(ع) بیشتر مورد توجه قرار گیرد. علت اصلی این امر مربوط به حادثه کربلا است. برخی عوامل عبارتند:
1. اوج مظلومیت:
همه امامان مظلوم بودند. دشمنان به آنان ستم‏ ها روا داشته و ایشان را به شهادت مى‏ رساندند، ولى جنایاتى که در حادثه کربلا شکل گرفت، سابقه نداشت(1). مظلومیت امام حسین(ع) و خیانت مخالفان، در اوج بود؛ زیرا کسانى که سال‏ ها از یاران امیرمؤمنان بودند و در رکاب او با دشمنان جنگیدند، با دعوت فرزندش حسین، اعلام وفادارى نموده و سپس در کربلا او و یارانش را با فجیع‏ ترین وضع به شهادت رساندند. نیز خاندان امام حسین(ع) را به اسارت برده و نسبت به آن‏ها، اهانت‏ هاى بى شمارى انجام دادند؛ از این رو در زیارت عاشورا از شهادت امام حسین(ع) به عنوان مصیبت بزرگ یاد شده است.(2) از نظر اوج خباثت دشمنان، هیچ گاه این مسئله سابقه نداشته و جنایت هایى که در کربلا انجام شده، در مورد هیچ یک از امامان دیگر و شاید در تاریخ اسلامى انجام نشده بود.
2. نقش امام حسین(ع) در احیاى دین:
همه ائمه(ع) حاملان و پاسداران دین بوده و نقش محورى در احیا و گسترش آن داشته و فعالیّت‏ هاى آنان (صلح و قیام و...) در راستاى حفظ دین و ارزش‏ هاى آن صورت مى‏ گرفت، ولى فداکارى و شهادت امام حسین(ع) نقش بیشترى در حفظ دین و ارزش‏ هاى آن داشت. نقش امام در حفظ و احیاى دین آن قدر اهمیّت دارد که جز با کشته شدن او، دین نمى‏ توانست زنده بماند، از این رو امام یکى از اهداف قیام خویش را حفظ دین دانست.(3) این تأثیرگذاری به حدّى است که گفته شده است: «إنّ الاسلام محمدى الحدوث، حسینى البقاء؛ (4) اسلام با پیامبر(ص) به وجود آمد و با حسین باقى ماند».
اگر که دین مصطفى هنوز در جهان به پاست‏
از آن سر بریده تو هست و از نواى تو
3. سفارش و سیره معصومان(ع):
یکى از عوامل مهم این است که معصومان می خواستند امام حسین(ع) بیشتر مورد توجه باشد. امامان هم خود برای امام حسین(ع) عزادارى داری می نمودند و هم دیگران را به این امر سفارش مى‏ نمودند. طبیعى است سفارش معصومان(ع) به عزادارى و بیان فضایل و ثواب بسیار در عزادارى، سبب گردیده است که امام حسین (ع) بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
4. درس آزادى:
آزادى و عدالت را همگان دوست دارند. کسانى را که پیام آور و فرهنگ ساز آزادى و عدالت هستند، نیز دوست مى‏ دارند. بى تردید امام حسین(ع) پرچمدار عدالت و آزادى بود. او با روحیه ستم ستیزى و رفتار خود به همگان درس آزادى داده و فرهنگ حق گرایى و عدالت مدارى را نهادینه نمود.
درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین‏
بذر همت در جهان افشاند افکار حسین‏
امام در میدان آزادى و عدالت و مبارزه با ستم، نه تنها امام شیعیان، بلکه سرور و پیشواى تمام آزادمردان جهان است، همان گونه که «گاندى» رهبر مردم هند در مبارزه با استعمار انگلیس، رهبر خود را امام حسین(ع) دانسته است. قیام و مبارزه او، قیام حق در مقابل باطل است. این جنگ و مبارزه، همیشه و همه جا جریان دارد، پس امام حسین، همیشه و براى همه، پیشوا و رهبر است. براى حفظ پیشوایى و زنده بودن آن براى همیشه، باید یاد و خاطره او هر چه بیش تر و بهتر زنده نگه داشته شود، یکی از عوامل مهم حفظ فرهنگ عزتمندی گریه و عزادری است، یعنی اشک ریزى و عزادارى در سوگ امام، عامل تقویت عدالت خواهى و انتقام جویى از ستمگران و انتقال فرهنگ شهادت به نسل‏ هاى آینده است.(5)
5. اسارت و اهانت به خاندان امام
اهل بیت امامان اسیر نشدند و به آن ها اهانت نگردید، و این در حالی است که بعد از شهادت امام حسین (ع) اهل بیت را اسیر و به آنان بدترین ظلم و جنایت ها را روا داشتند. در حادثه كربلا، اين فاجعه كه اهل بيت امام را پس از عاشورا اسير گرفته و شهر به شهر گرداندند و در كوفه و شام به نمايش گذاشتند، نقض آشكار قوانين اسلام‏ بود، چرا كه هم اسير گرفتن مسلمان صحيح نيست و هم اسير كردن زن مسلمان. آن گونه‏ كه على‏(ع)نيز در جنگ جمل، اسير كردن را روا نشمرد و عايشه را همراه عده‏ اى زن‏ به شهر خود باز گرداند.(6)

پى نوشت‏ها:
1. محمد ابراهیم آیتى، برّرسى تاریخ عاشورا، ص152.
2. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
3. بحارالانوار، ج 45، ص 6.
4. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، 1378،چاپ چهارم ،ص149.
5. همان، ص 313.
6 .همان، ص44.

اگر پسری با دختری رابطه دوستی سالمی داشته باشد به گونه ای که مسایل جنسی دراین دوستی راه نداشته باشد و مسئله یک دوستی سالم باشد ایا |سرمیتواند دوستی را ادامه دهد؟واین دوستی چه حکمی دارد؟

دوستی بین دختر و پسر نامحرم چون دارای مفسده است حرام است.
واقعیت این است که غریزه جنسی در انسان، از اصلی ترین و ریشه دارترین غرایز است که باید به شکل مشروع و در یک چارچوب و ضابطه در آید، در غیر این صورت موجب مشکلات و عواقب دردناک بسیاری خواهد شد.
رابطه دوستانه دختر و پسر ریشه در غریزه جنسی دارد، و سبب تحریک بیشتر غریزه جنسی و گرفتاری فکری می شود و زمینه گناهان بیشتر را فراهم می کند و ادامه این نوع دوستی موجب فساد درخانواده ها و جامعه می گردد.اگر دختر و پسری واقعا همدیگر را دوست دارند می توانند باهم ازدواج کنند.(1)
پی نوشت:
1. سؤال تلفنی (7112467-0251) از دفتر آیت الله خامنه ای.

صفحه‌ها