پرسش وپاسخ

تقلید از مجتهد

مي خواهم آقاي سيستاني را مرجع تقليد خويش قرار دهم كار خاصي لازم است انجام بدهم يا خير؟در ضمن تا به حال با مشكلي مواجه نشده ب.ودم كه نياز به مسائل تقليدي داشته باشد

با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
در صورتي که اعمال گذشته شما مطابق با فتواي مرجع فعلي شما يعني حضرت آيت الله سيستاني باشد، اعمال گذشته شما صحيح است، هم چنين اگر اعمال گذشته شما مطابق فتواي آيت الله سيستاني نبوده ، و چنانچه احتمال نمي داديد که اعمال شما صحيح نباشد و يقين به صحت اعمال خود داشتيد، اعمال گذشته شما صحيح مي باشد.(1)
2- تقليد در احکام شرعي به معناي عمل کردن طبق فتواي مجتهد است، اگر با قصد تقليد از آيت الله سيستاني، اعمال خود را طبق فتواي ايشان انجام بدهيد، تقليد صحيح است و کار خاصي ديگري لازم نيست (2).
انسان براي انجام اعمال شرعي مانند وضو، نماز ، شک در نماز و کيفيت ذکر هاي نماز و مسائل روزه و امثال آن که همواره مورد ابتلا مي باشد، به تقليد و مرجع تقليد نيازمند مي باشد.
پي نوشت ها:
1. آيت الله سيستاني ، توضيح المسائل، مسأله 12.
2. همان؛ مسأله 2.

چرا در جنگ زنان را اسیر می کنند؟

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم: - وقتى به ايشان عرض شد : دوست دارم داناترين مردم باشم- : از خدا پروا داشته باش ، تا داناترين مردم باشى . كنز العمّال : 44154 منتخب ميزان الحكمة : 406

 

پرسش 1:
چرا مسلمانان در جنگ زنان را اسير مي کردند؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر منظورتان اين است كه فقط مسلمانان در جنگ زنان را اسير مي كنند، اين طور نيست، زيرا در جنگ ها و خصوصاً در قديم مرسوم بوده كه زنان را علاوه بر مردان به اسارت مي گرفته اند و اختصاصي به اسلام ندارد.
فرض كنيد دولتي كافر به جامعه اسلامي حمله كرده و در نتيجه نبرد افرادي از سپاه دشمن به اسارت در آمدند ؛ مسلما در بين آنها اقشار گوناگوني از زن ومرد مي توانست حضور داشته باشد كه همه به عنوان مقابله با اسلام و كمك به سپاه كفر به حكومت اسلامي حمله كرده اند ؛ حال تكليف اين عده چيست و حكومت اسلامي چگونه بايد با آنها برخورد كند؟
جواب از چند مورد بيرون نيست ؛ يا بايد آنها را از دم تيغ بگذراند يا در زندان اسير كرده و يا آنها را آزاد نمايد ؛ اگر دقت كنيم همه اين موارد دچار مشكلات عديده اي است ؛زنداني كردن اسرا علاوه بر همه مفاسدي كه اصل قانون زندان در پي دارد، بار مالي سنگيني را بر دولت اسلامي تحميل مي كرد .جداي آن كه با نياز مالي بسيار مسلمانان در آن مقطع زماني وكمبودهاي فراوان و حجم زياد اسرا اين امر امكان پذير نبود . اصولاً در آن زمان چنين راهكاري وجود نداشت ، بلكه با تأمين مخارج زندگي بردگان ، از آنها استفاده كاري مي كردند.
كشتن همه اسرا هم نتايج مثبتي در پي نداشت زيرا بسياري از اين افراد شناخت كاملي از اسلام نداشتند .چه بسا با آشنايي درست به اسلام مي گرويدند . به علاوه كشتن بيشتر افراد آثار و نتايج سوء فرهنگي و رواني در پي داشت كه با فلسفه اسلام همخواني نداشت .
از طرف ديگر آزادي همه اسرا هم كاري بسيار نامعقول بود زيرا اين افراد كساني بودند كه با اسلام و مسلمانان به جنگ برخاسته ،حتي برخي از آنان را كشته بودند . به علاوه آزادي آنها همان و بازگشت به آغوش كفار و آمادگي براي شركت در نبرد بعدي همان ؛ پس ناچار لازم بود بدون آن كه نگهداري آنها هزينه و فشاري بر جامعه اسلامي وارد كند، اين افراد در متن جامعه به نوعي وارد شوند كه هم آثار مثبت اقتصادي و رفاهي براي جامعه در پي داشته باشند و هم زمينه آشنايي آنها با حقايق اسلام و بستر ميل وگرايش به اسلام در آنها فراهم گردد و اين همان قانون برده داري مورد امضا وتجويز اسلام بود كه اعمال شد .
هرچند علاوه بر همه اينها نبايد از ياد برد كه اين نوع برده ها در نهايت ندرت بودند ،زيرا چنان كه در تاريخ ذكر شده، بسياري از اسرا با تبادل با اسراي مسلمان يا با دادن فديه و يا با تعليم خواندن و نوشتن به مسلمانان آزادي خود را به دست مي آوردند ، به علاوه اكثر اين افراد اسير خود بردگان و كنيزاني در جامعه كفر بودند ، يعني قبل از اسارت نيز خود برده و كنيز محسوب مي شدند و در حقيقت كساني بودند كه توسط دلالان و تجار برده از مناطق ديگر اسير مي شدند و در مناطق مختلف دنيا به فروش مي رسيدند .
در مورد به اسارت گرفتن زنان مي توان اضافه كرد :
گاهي اوقات نيز فقط مردان به جنگ مي رفتند مانند جنگ بدر که دراين صورت زنان اسير نمي شدند . گاهي كه زنان به صورت مستقيم و غير مستقيم در جنگ حضور داشتند ، اسير مي شدند. نيز ممكن بود كه در يك قبيله تمام مردان در جنگ باشند كه يا كشته و يا اسير شوند‌، در اين صورت زنان نيز به اسارت در مي آمدند و اين موضوع در آن عصر ، امري متعارف و معمولي بلکه تا حدي ضروري به حساب مي‌آمد، زيرا بعد از کشته شدن مردان جنگجوي سپاه دشمن يا يک طايفه،‌ اگر زنان و کودکان به عنوان اسارت برده نمي‌شدند و از آنان مراقبت و نگهداري نمي‌شد و هزينه زندگي آنان تأمين نمي‌گرديد،‌مشکلات زيادي براي خود ‌آنها به وجود مي‌آمد، چون زنان نمي‌توانستند امور زندگي خود و نيازهاي خانواده را تأمين کنند، بنابر اين ضرورت اجتماعي آن زمان چنين اقتضا مي‌کرد که زنان و کودکان به اسارت گرفته شوند تا هم از نظر معيشت تأمين گردند، هم از نظر اخلاقي و فرهنگي و تربيت داراي سرپرستي باشند که به آنان رسيدگي نمايد و هم در جامعه اسلامي رشد كرده و با فرهنگ اسلامي آشنا شوند.
آن عصر زنان کاملاً وابسته به مردان بودند و به شدت نياز به سرپرست داشتند . سرپرستي هم بايد توسط مردان انجام مي‌شد، همچنين اگر زنان و کودکان را رها مي‌کردند، مورد حمله و تجاوز طايفه‌ها و گروه‌ها و افراد قدرتمند ديگر قرار مي‌گرفتند.
البته اسلام بعد از به اسارت گرفتن زنان و کودکان و افراد ديگر زمينه‌هاي زيادي براي آزادي تدريجي آنان فراهم کرده که در کتاب‌هاي فقهي آمده است.
براي آگاهي بيشتر به کتاب‌‌هايي مانند:
1) نگاهي به بردگي، از محمدعلي گرامي؛ 2) اسلام و مسأله آزادي بردگي،‌از موسوي زنجاني؛ 3) بردگي در اسلام، ‌از صادق ايرجي، مراجعه نماييد.

حدیث - ولایت - دوستی علی

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم: كسى كه بدون شناخـت عمل كند ، خـراب كردنش بيشتر از درست كردن اوست . المحاسن : 1 / 314 / 621 منتخب ميزان الحكمة : 402

 

پرسش 1:
حديث شرح اين حديث از كيست ؟ كسي كه دوست دارد خداي عزوجل را ملاقات كند در حالي كه خندان است پس بايد علي بن موسي الرضا عليه السلام را دوست بدارد؟

پاسخ:
سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
كتاب صفوه الاخبار از ابراهيم بن محمّد نوفلى از پدرش كه خادم حضرت رضا عليه السّلام بود ، نقل مي كند كه حضرت موسى بن جعفر از آباي گرامي خود از امير المؤمنين على بن ابى طالب صلوات اللَّه عليه نقل كرد : برادر و دوستم پيامبر اكرم فرمود: هر كس مايل است خدا را ملاقات نمايد ، در حالى كه به او توجه داشته باشد و از او روى نگرداند، بايد تو را دوست داشته باشد، يا على .
هر كه دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه از او راضى باشد ، بايد فرزندت حسن را دوست‏ بدارد.
هر كه مي خواهد خدا را ملاقات نمايد در حالى كه ترسى نداشته باشد، بايد فرزندت حسين را دوست داشته باشد.
هر كه بخواهد خدا را ملاقات نمايد در حالى كه گناهانش از بين رفته باشد ، بايد على بن الحسين را دوست بدارد ، زيرا از كسانى است كه خداوند در باره آنها فرمود:« سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ».
هر كه دوست دارد خدا را با چشم روشن ملاقات كند، بايد محمّد بن علي حضرت باقر را دوست داشته باشد.
هر كه مايل است خدا را ملاقات نمايد در حالى كه نامه عملش را به دست راستش بدهند ، جعفر بن محمّد عليه السّلام را دوست بدارد.
هر كه دوست دارد خدا را پاك و پاكيزه ملاقات نمايد، بايد موسى بن جعفر عليه السّلام را دوست بدارد.
هر كه مايل است خدا را شاد و خندان ببيند، على بن موسى الرضا عليه السّلام را دوست بدارد.
هر كه دوست دارد خدا را با درجات بلند ملاقات كند و گناهانش تبديل به حسنه شده باشد ،بايد محمّد بن علي حضرت جواد را دوست بدارد.
هر كه مايل است خدا را ملاقات نمايد و از او به سادگى حساب بكشند و داخل بهشت عدنى شود كه عرض آن به اندازه آسمان ها و زمين است كه آماده پذيرائى براى پرهيزگاران است ،بايد على بن محمّد حضرت هادى عليه السّلام را دوست بدارد.
هر كه مي خواهد خدا را ملاقات كند در حالى كه از رستگاران باشد، بايد حسن بن على حضرت عسكرى را دوست بدارد.
هر كه مايل است خدا را با ايمان كامل و اسلام نيكو ملاقات كند،بايد حجة بن حسن امام منتظر صلوات اللَّه عليه را دوست بدارد.
اينهايند پيشوايان هدايت و راهنماى تقوى .
هر كه آنها را دوست بدارد ، بهشت را براى او از جانب خدا ضامن مي شوم.
ر.ک:ترجمه جلد هفتم بحار الانوار، ج‏ 5 ،بخش امامت ، ص: 87.

پرسش 2:
مدت ولايت عهدي امام رضا عليه السلام چند سال بود؟
پاسخ:
مدت ولايت عهدي امام رضا(ع) سه سال بود . يعني؛ از سال200تا 203هجري قمري.(1)
پي نوشت:
1.سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي، زندگي نامه امام هشتم.

 

امام على عليه‏السلام : عـالـم كـسى است ، كه از دانش سير نـشود و وانمود به سير شدن از آن نيز نكند . غرر الحكم : 1740 منتخب ميزان الحكمة : 402

 

پرسش 1:
پسر 17 ساله شرح با سلام من پسر 17 ساله اي هستم که بيشتر اوقات در خانه تنها مي شوم و وسايل گناه هم در خانه وجود دارد از قبيل:(ماهواره-اينترنت). وقتي در خانه تنها هستم شيطان به سراغم مي آيد و مرا وادار به گناه مي کند؟
پاسخ:
سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اقدام به ارسال اين نامه بيش از هر چيز از روح پاک و خويشتن‌دار شما حکايت دارد، ان شاء الله در آينده جزء پاک ترين افراد جامعه باشيد.
در هر صورت توجه شما را به نکات ذيل جلب مي‌نمايم.
1ـ ارائه هر راهکاري متوقف بر خواست و اراده قطعي شماست. قوي ترين راهکارها بدون خواست واقعي شما روي کاغذ باقي مي‌ماند.
2ـ خود را دست و پا بسته فرض نکنيد . بسياري از جوانان اين مرز و بوم در شرايطي به مراتب بدتر از شرايط شما براي پاکي خود از هيچ کوشش فرو گذار نکرده‌اند. پس شما هم کمي به خود آييد و اراده پولادين خود را دست‌کم نگيريد.
3ـ خويشتن‌داري بدون پاکسازي جانانه محيط کاري بي‌معناست . براي نيل به پاکي چاره‌اي جز پاکسازي محيط از وسايل و تجهيزات تحريک‌زا نداريد. حذف فيزيکي برخي امور مانند حذف تجهيزات اتصال به اينترنت مانند: مودم، سيم رابط، فيلتر شکن در کنار حذف ذهني برخي امور مانند نياز کاذب به استفاده از اينترنت و وب‌گردي و... جزو ضروريات پاک زيستن است.
استفاده از اينترنت براي شما يك جوان 17 ساله ، هيچ ضرورتي ندارد . اگر چنين چيزي نباشد ، از موفقيت هاي زندگي بازمانده و نمي توانيد به‌ آنها دست يابيد. حتي اگر استفاده هاي مثبت نيز از آن خواسته باشيد ، مي توانيد در محيط هاي عمومي از آن استفاده كنيد.
بسياري از افراد ، در عين حال كه متأهل هستند ، براي حفظ سلامت خود و خانواده به حذف فيزيکي اينترنت در محل زندگي خود پرداخته‌اند.
روشن است كه با وجود اينترنت و ماهواره در خانه و تنها ماندن در خانه ، هر گونه توصيه اي براي حفظ پاكي جواني كه در اوج لذت جنسي است
، توصيه هاي نوموفق و غير كارآمد خواهد بود.
4ـ به دور از هر گونه بهانه‌تراشي به راحتي هرچه تمام‌تر مي‌توانيد با حذف فيزيکي موارد فوق يا درخواست مستقيم يا غير مستقيم از والدين خود (به بهانه کنکور و درس خواندن) براي رمزدار نمودن موقتي رايانه يا قفل کردن شبکه‌هاي مستهجن فاصله رواني و فيزيكي خود را با استمنا بيشتر و بيشتر نماييد.
5ـ قبول نماييد که از يک سو انگ غير عملي زدن به هر راهکاري بسيار ساده است و مي‌توان هر راهکاري را به بهانه‌اي از کار انداخت و از سوي ديگر به دور از هر گونه آسمان و ريسمان بافتن مي توان با انجام ساده‌ترين راهکارها راه پاکي را پيمود.
6ـ تنهايي‌هاي مکرر (حتي بدون وجود کوچک ترين وسايل تحريک‌زا) بسترساز بسياري از گناهان جنسي و غير جنسي است. پس جدا از راهکارهاي بالا براي به حداقل رساندن آن بايد چاره‌اي بينديشيد. اين موضوع نيز از جمله اموري است که به عزم جدي شما نيازمند است. راهکارهاي متعددي مانند:
الف) ثبت نام در باشگاه ورزشي يا کلاس‌هاي آمادگي کنکور براي به حداقل رساندن زمان تنهايي.
ب) قرار ملاقات درسي با همکلاسي‌ها يا فاميل در خانه يا بيرون از خانه براي تنها نبودن.
ج) حضور حداقلي در خانه و سپري کردن اوقات تنهايي در کتابخانه مسجد و فضاي سبز و...
د) و ...
با توسل به مکانيزم‌هاي دفاعي خود براي توجيه ارتکاب به گناهان بهانه‌هاي متعددي مي تراشيم، بهانه‌هايي که راه را بر هر مشاور خيرخواهي ببندد ولي در عين حال همه ما نيک مي دانيم در بدترين و حادترين شرايط (حتى در قلب بي‌بند و بارترين کشورها)نيز مي توان پاک زيست و يک لحظه از مسير پاکي جدا نشد.
موفق باشيد.

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : هر كه بگويد : من دانــا هستم ، او شخص نادانى است . منيه المريد : 137 منتخب ميزان الحكمة : 402

 

پرسش 1:
سوال درباره سيرمطالعاتي شرح
مسئول جلسه قرائت قرآن نوجوانان مسجد محل هستم و قصد دارم اعضاي جلسه را با کتاب خواني مانوس کنم . بيشتر اعضا سال اول راهنمايي هستند و در خواست داشتم راهنمايي بفرمائيد و کتاب هايي را به صورت سير بيان نمائيد؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
به نظر مي رسد مطالعه کتب زير براي مقطع سني راهنمايي مناسب باشد :
1. داستان راستا ن / شهيد مطهري
2. همه بايد بدانند ابراهيم اميني
3. آموزش قرائت قرآن وروانخواني وتجويد
4. داستان دوستان /محمدي اشتها ردي
5. اصول دين /مولفان / موسسه در راه حق
6. داستان هاي خوب براي بچه هاي خوب
7. آفريدگار جهان / مکارم شيرازي
8. اصول عقائد / قرائتي
9. داستانهاي کودکي بزرگان تاريخ / احمد صادقي اردستاني
10. داستان ها وپندها / مصطفي زماني
11. داستان هايي از شان نزول قرآن /علي نور الديني
12. احکام و مسائل شرعي که دانستن آنها بر هر انسان مکلفي واجب است غفلت نشود. بنا براين باتوجه به گروه سني که فرموديد (که در عنفوان سن بلوغ هستند ) سعي کنيد با همراهي امام جماعت مسجد يا يک فرد آگاه به مسائل شرعي نوجوانان عزيز را با مراجع تقليد و رساله هاي آنها آشنا کنيد .
در اين مطالعات ، برنامه بايد به گونه اي باشد که سبب خستگي و ترک مطالعه در آنها نشود . نوجوانان عزيز با کتاب آشنا و علاقه به مطالعه در آنها پديد آيد. معرفي كتاب هاي داستاني نيز به همين خاطر بوده تا از طريق داستان با معارف ديني آشما شوند و خسته و دلزده نشوند.

در جواني يعني زماني كه به سن تكليف رسيده بودم اموال دوستان را هرچند كم قيمت بدون اجازه آنها برداشته ام و البته توبه كرده ام و ميدانم كه بايد از آنها حلاليت بطلبم اما مشكلي هست من به انها دسترسي ندارم اصلا نمي دانم كجا هستند و چند تايي هم كه از حال آنها باحبرم اصلا خجالت مي كشم كه به انها راجع به كاري كه در ده سال گذشته كرده ام حرفي بزنم آيا ميشود ارزش مالي اموالشان را به صورتي كه متوجه نشوند به انها برگردانم ؟در مورد كساني كه به انها دسترسي ندارم تكليف چيست ؟

با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
1- مقداري اموالي که از ديگران بدون اجازه آن ها برداشته ايد، بايد قيمت آن ها را به صاحبان اموال برگردانيد. لازم نيست مستقيما قيمت اموال مذکور را بدهيد . هم چنين لازم نيست به آن ها چيزي بگوئيد بلکه قيمت همان مقدار اموالي را که بدون اجازه برداشته ايد، به آن ها برسانيد، هرچند آن ها متوجه نشود ،کفايت مي کند.
2- اگر به صاحب مال دسترسي نداريد، چنانچه بتوانيد از طريق جستجو به آن ها دسترسي پيدا کنيد ، واجب است جستجو کنيد و حق آن ها را برسانيد.
اما اگر هيچ راهي براي دسترسي به صاحب مال نباشد ، همان مقدار پول را از طرف صاحب مال به فقير صدقه بدهيد .اين کار را بنابر احتياط واجب با اجازه حاکم شرع انجام دهيد.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله سيستاني، توضيح المسائل، مسأله 2540.

آبی که از انسان در هنگام تحریک جنسی خارج میشود ولی منی نیست چیست و حکمش چیست؟

با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
مذي آبي است که گاهي بعد از بازي کردن و تحريک جنسي از انسان خارج مي شود ونشانه هاي مني را ندارد.
مذي پاک است و غسل ندارد و وضو را هم باطل نمي کند.
مني: مايعي چسبناکي است که در اثر تحريک زيادي جنسي همراه باجستن و پرش و همراه با لذت و شهوت خارج مي شود .بعد از خارج شدن آن بدن سست مي شود.(2)
هم چنين گاهى بعد از بول رطوبتي بيرون مى‏آيد و به آن «وَدى» مى‏گويند، اگر بول به آن نرسيده باشد ، پاك است. نيز آبى كه گاهى بعد از منى بيرون مى‏آيد و به آن «وَذى» گفته مى‏شود، پاک است (3)
. اگر رطوبتي خارج شود و شک کنيد که مني است و هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى را نداشته باشد، حكم منى را ندارد، غسل هم ندارد و لباس و بدن را هم نجس نمي کند و وضو را هم باطل نمي شود.
پي نوشت ها:
1. امام خميني، توضيح المسائل مسأله73.
2 .همان، مسأله 346.
3. همان؛ مسأله 73.

یه مدت خیلی طرف دعا میرفتم ،خیلی مداحی گوش میکردم تا اینکهیه دختری وارد زندگیم شد و قصد ازدواج باهاش رو تئی ذهنم پروروندم.هیچ وقت نخواستم که زنا کنم که خوشبختانه تا حالا صورت نگرفته نه تنها بااین دختر بلکه با هیچ دختری چنین قصدی رو ندارم چون خوشم نمیاد.این دختر رو اونقدر دوست داشتم که کوچکترین بی احترامی بهش نکردم که چه برسه چنین درخواستی ازش داشته باشم .اول جواب مثبت داد بعد یه سال جواب منفی.درطول این مدت خیلی بهش وابسته شدم الان از ذهنم بیرون نمیره چون همه چی تموم شد .راهنمائیم کنید که چطوری میتونم از این افکار کلا بیام بیرون حتی از خود ارضائی که داشتم.ممنون.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي قطع وابستگي و خودارضايي ابتدا نياز به دارو درماني داريد. اين نوع از درمان براي آغاز درمان ضروري است. گاهي افراد در پي راهكار هستند اما توجه داشته باشيد كه اين موارد مشتمل بر درمان هستند كه تنها توسط متخصص روانشناس باليني و روانپزشك صورت مي پذيرند . تلاش براي خوددرماني ناكافي و بي معنا است. امروزه درمان هاي مضاعف بهترين نوع درمان محسوب مي گردد. بنابراين پس از دارو درماني بايد با مراجعه به روانشناس تحت روان درماني قرار گيريد. روانشناس همچنين بايد شما را برخي از فنون تن آرميدگي(ريلكس) آشنا سازد كه در تنظيم انقباض عضلاني و رفع تنش هاي موجود به شما كمك مي كند.
توجه فرماييد كه خودارضايي به عنوان يك رفتار انحرافي و نابهنجار با پايه اضطراب صورت مي پذيرد . براي رهايي يافتن از اضطراب بايد تحت نظارت روانپزشك براي مدتي محدود از دارو استفاده نمود كه تمام مراتب تحت نظر روانپزشك صورت مي گيرد. هنگامي كه فرد مضطرب مي شود، براي پايان دادن به اضطراب به خودارضايي مي پردازد تا احساسات ناخوشايند را كاهش دهد، فرد مبتلا ممكن است همواره از يك احساس گناه در رنج باشد و فرد خود را پليد بداند كه در اين صورت مسأله افسردگي نيز بدان افزوده خواهد شد. اين احساس بايد هر چه سريع تر توسط اقدامات درماني برطرف گردد.
برخي روابط نامناسب كه به آن اشاره فرموده ايد در واقع راه گريزي براي ناديده گرفتن وضعيت بحراني كنوني شما است.
احساس گناه اگر چه به معناي بيداري وجدان و نفس سرزنشگر انسان پديده اي بهنجار و مطلوب است، اما احساس گناه افراطي كه منجر به از دست دادن اميد به خداوند متعال مي گردد، به هيچ وجه مطلوب نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه هاي شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، به همين دليل بايد با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
روانشناس به شما مي آموزد كه در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، در قبل و بعد از خودارضايي اهميت دارد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، اين ها اغلب تصويرپردازي هايي كه صورت مي گيرد و فرد را تحريك مي كنند و بايد تغيير يابند.
با كمك مشاوران متخصص پس از يك دوره پايش و رصد رواني يک ماهه خواهيد توانست به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پالايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
در خصوص بازگشت نسبي نيز نبايد نگران باشيد چرا كه همه متخصصان در اين موضوع هم‌ عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن بدن و... كه بايد فارغ از هر گونه تصوير پردازي در اين شرايط قرار گيريد.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند. اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
اگر نيک بنگريد، با کمي واقع‌نگري مي‌توانستيد لغزش‌هاي هر از گاهي خود را با ديدي مثبت‌تر مديريت نماييد.
منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد. براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
سعي نماييد با كمك روانشناس از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد. به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي و عاشقانه ، اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند . عمدتاً ماندگارتر هستند. بنابراين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هرچه اين اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفي- باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ويزه هنگامي که يک فايدة عملي براي فرد داشته باشد؛ هر چند که در برخي جنبه‌هاي ديگر ناخوشايند باشد.
حال اگر همين فرد واقعاً معتقد گردد كه با كمك روانشناس يا مشاور مي‌تواند آن را كنار بگذارد، احتمال كنار آمدن با اين جدايي(به اصطلاح مردم فراموشي) به زودي صورت خواهد گرفت.
نرسيدن به عشق خود، هرگز بدتر از از دست والدين نيست كه ميلياردها بار اتفاق افتاده است و ميلياردها نفر با آن كنار آمده‌اند؛ همين طور وقتي افراد معشوق يا معشوقة خود را از دست مي‌دهند، معمولاً پس از مدّتي با سادگي يا كمي دشواري خود را مجبور به ترك مي‌بينند و از آن عبور مي كنند و به فرد ديگري دل مي‌بندند .البته در كم ترين موارد(صرفاً موارد مرضي) فرد نمي‌تواند عبور كند. در واقع در تمام اين موارد افراد ابتدا مي‌خواهند و بعد مي‌شود! فراموشي چيزي جز اين نيست.
به هر حال همه چيز در انديشه خودتان است كه بخواهيد يا نخواهيد؛ راه سومي وجود ندارد. بله؛ اگر خواستيد ممكن است به تنهايي نتوانيد كه در اين صورت از روانشناس كمك بگيريد. «نمي‌توانم» در کار نيست که نمي‌گذارد عبور کنيد ،بلکه «نمي‌خواهيد» فراموش کنيد؛ چون احتمالاً فوايدي وجود دارد يا تصور مي کنيد که وجود دارد. زمانه و تجربه به ما بارها و بارها نشان داده است که اغلب مجبور به پذيرش واقعيات هستيم و با آن کنار مي آييم. چون آنچه مي خواهيم، نمي‌شود و آنچه نمي‌خواهيم ،مي‌شود. گاهي چيزهايي که مي خواهيم ،بر خلاف مصالح ما است. البته يادتان باشد که دخترها به دليل جنبه عاطفي شان گاهي به دست و پا هم مي افتند. بنابراين بهتر است به صورت حضوري با يک روانشناس گفتگو کنيد تا روش تحليل مسايل و حاکم کردن منطق بر عاطفه و احساس را فرا بگيريد.
به هر حال يك دختر يا پسر لازم است فرا بگيرد كه دنيا محل به دست آوردن و از دست دادن است؛ يعني همان طور که ياد مي‌گيريم چيزهايي را به دست آوريم، بايد ظرفيت از دست دادن برخي چيزها را هم به دست آوريم. درست است كه چيزهاي زيادي داريم؛ اما همة آن ها همواره در معرض تهديد هستند. ممكن است هر آن هر يك از آن ها را از دست بدهيم.
چه كسي به ما تضمين داده است كه تمام امكانات براي هميشه يا تا آخر عمر با ما همراه باشد؟ به همين دليل هم خداوند ظرفيت سازش با موقعيت هاي شكست و ناخوشايند را در انسان قرار داده است و فرد اندكي بعد با موقعيت سازگار مي‌شود. در اين بين نكتة مهم خواست قلبي فرد براي تغيير است كه گاهي به دليل برخي مشكلات ديگر فرد نمي‌تواند نسبت به آن راضي شود مثلاً هنگامي كه يك دختر از اعتماد به نفس بالايي برخوردار نيست و از پاسخ منفي يك نفر وحشت مي‌كند، به تكاپو مي افتد كه به هر طريق ممكن پاسخ مثبت را بشنود؛ در اين موارد افراد با وضعيت دشوار روبرو مي‌شوند كه بايد با كمك مشاور ادامه دهند. در خصوص فراموش کردن نکتة اساسي آن است که هر اندازه تلاش کنيد تا آن را از ذهن خودتان خارج سازيد، براي شما اهميت بيش تري پيدا مي‌کند و استقرار مي‌يابد. به همين دليل همواره بايد در نظر بگيريد که نسبت به آن بي اعتنا بمانيد. براي اين کار لازم است:
1. عجله نکنيد. کمي به خود زمان دهيد. تا جنبه هاي خوب و بد ماجرا را بررسي کنيد . با احساسات و آنچه رخ داده کنار بياييد.
2. خشم خود را انکار نکنيد. انکار باعث ايجاد حال بد در شما مي‌شود.
3. تلاش كنيد تا با استفاده از همدلي ديگران به تسكين دست يابيد اما دقت كنيد كه اين به معناي درمان نيست و تنها براي كاهش دردهاي دروني است.
4. به اعتماد به نفس نياز داريد. دلايل تاثيرات منفي او را بررسي کنيد. مثلا نابالغي، بي‌کفايتي در انجام کارها، مسئوليت ناپذيري و ... همه دلايل مشکلات هستند.
5. اگر کسي خودش تغيير نخواهد، هرگز تغيير نخواهد کرد. پس از تغيير دادن ديگران دست بکشيد . خودتان را تغيير دهيد، نه به شکلي که ديگران مي‌خواهند، بلکه به شکلي که منطقاً مطلوب است.
6. درک کنيد که تغييرات بزرگ نياز به زمان دارند. از تغيير دادن خود نترسيد، ديگران هر چه مي‌خواهند فکر کنند، اين زندگي شماست و فقط يک بار به شما داده شده است، پس آيندة خود را خودتان بسازيد.
7. از دوستان مثبت خود کمک بگيريد. دوستان واقعي از همه بهتر شما را درک مي کنند. درد و دل کردن با دوستان يکي از بهترين روش هاي فرار کردن از تنهايي است.
8. سعي کنيد با دوستان خود ساعات بيش تري را سپري کنيد.
9. دقت کنيد که دوباره وارد رابطه‌اي جديدي نشويد.
10. کسب تجربه هاي بيش تر .نکتة مثبت در چنين رخدادهايي است. در هر صورت براي ادامة زندگي خود بايد او را ببخشيد و ادامه دهيد.
در زندگي بر يک بعد توليدگري متمرکز شويد. در دسترس قرار ندادن ارتباط و تماس‌هاي بعدي را کاملاً جدّي بگيريد. کمک به يادآوري صحنه‌هاي احساسي و تجزيه و تحليل آن ها تنها با کمک يک مشاور صورت مي‌گيرد . از عملگري دربارة آن به تنهايي اجتناب نماييد. هيچ گاه رسماً براي زدايش اقدام نکنيد. اين اقدام هميشه با شکست روبرو است؛ چون قصدتان معلوم است . دستگاه رواني بلافاصله آن را شناسايي کرده و در برابر آن مقاومت مي‌کند. در نهايت اميدوارم با تمرينات مداوم در خصوص به حال خوب دست يابيد؛ اما چنانچه به تنهايي موفق نشديد، جاي براي نگراني نيست. مي‌توانيد با يک مشاور ادامه دهيد. والسلام، خدا نگهدارتان!

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
هر مردى كه خداوند به او دانشى دهد و او آن را ، با اين كه مى‏داند ، مخفى نگه دارد ، در روز قيامت در حالى كه افسارى از آتش بر او زده شده است خداوند عز و جل را ديدار كند . أمالي الطوسيّ : 377 / 808 منتخب ميزان الحكمة : 398

پرسش 1:
ثابت شدن اول و آخر ماه رمضان شرح بنده در يکي از شهرهاي هندوستان زندگي مي کنم . در اينجا مي گويند ارگاني براي مسايل ديني دارند که عموماً براي تثبيت ماه رمضان سهم دارد... ولي سال قبل رمضان را يک روز بعد از کشورهاي اسلامي و دو روز بعد از آنها به پايان رسانيديم ! يعني کشورهاي ديگر29 روز روزه گرفتن اما ما 30 روز !آيا امکان دارد که يک مهتاب در يک ماه در ساير جهان 29 روز و در اينجا 30 روز باشد؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
پرسشگر گرامي وظيفه هر مکلف نسبت به انجام تکليف روزه اين است که هر جا زندگي مي کند ،بايد رؤيت هلال به افق محل سکونتش ثابت شود تا بتواند روزه بگيرد و يا در اول ماه شوال که روز عيد فطر مسلمانان است ، افطار کند . راه هاي ثبوت اول ماه در تمام رساله هاي عمليه مراجع تقليد شرح داده شده، به آن جا مراجعه شود .
ليکن بعضي از مراجع ديدن ماه در نيم کره زمين را براي تمام کساني که در يک نيم کره هستند، حجت مي‌دانند، مثلاً به فتواي بعضي از مراجع مانند آيات عظام: خويي، تبريزي، سيستاني اگر در عراق يا عربستان ماه ديده شود، براي تمام کشورهاي اسلامي خاورميانه حجت است و براي هند نيز اثبات مي‌شود. ( 1 )
اما بنابر نظر برخي مراجع ديگر، فقط ديدن ماه در يک منطقه يا کشور، باعث مي‌شود براي مردم آن منطقه و کشور اوّل ماه ثابت شود . اين امور موجب شده ماه در يک منطقه 29 روز و در منطقه ديگري 30 روز محاسبه گردد . در هر حال روزه گرفتن بر اساس حکم مؤسسه و ارگاني که ذکر کرديد ، در صورت رعايت موازين شرعي جائز است .
اگر يقين يا اطمينان به ثبوت اول ماه داشته باشيد و يا طبق دستور مرجع تقليد خودتان عمل کنيد ،به وظيفه عمل نموده ايد و اعمال شما صحيح است .
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت :
1.توضيح المسائل مراجع ، ج 1 ، ص 999 ، با استفاده از ذيل مسئله 1735 .

 

امام باقر عليه ‏السلام : يـك سـاعت مـذاكره علمى ، بهتر از يك شب عبادت است . الاختصاص : 245 منتخب ميزان الحكمة : 398

 

پرسش 1:
دين همه اسلام خواهد شد يا نه؟

پاسخ:
سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
پاسخ در چند محور ارائه مي‌شود:
1ـ آن دسته ‌از رواياتي که مسئله دعوت و فراخوان حضرت مهدي(ع) را نسبت به اهل کتاب مطرح کرده، با آيات مربوطه به اخذ جزيه و روايات مربوط به اين مسئله هيچ گونه تعارض ندارد و به آساني قابل جمع است، زيرا ترديد نيست که حضرت مهدي(ع) به دليل رسالت و مأموريت جهاني براي هدايت بشر، پيروان همه اديان را و حتى افراد غير اين باور را به سوي ايمان و پذيرش اسلام دعوت مي‌کند . تلاش‌هاي لازم را براي گسترش اسلام و ايمان آوردن مردم در سراسر جهان به کار مي‌بندد حتى در برخي موارد از طريق جهاد براي رفع موانع و رساندن پيام نوراني اسلام استفاده خواهد کرد (چه که در اين باره روايات بسياري نقل شده است) ولي با اين وصف اجباري در کار نخواهد بود. پذيرش اسلام را بر کسي تحميل نخواهد کرد، بلکه در حل رفع موانع جهاد مي‌کند تا مردم بدون هيچ گونه ترس و هراسي در پذيرش حقايق اسلام آزاد باشند. بتوانند با شناخت کامل اسلام را بپذيرند و ايمان بياورند.
اما در اين بين ممکن است عده‌اي از روي عناد و لجاجت و عدم لياقت همچنان از پذيرش اسلام خودداري نموده و بر باورهاي پيشين خود پافشاري کنند و در دين خود باقي بمانند، با چنين افراد نيز حضرت از روي رحمت و رأفت اسلامي رفتار خواند کرد . امنيت و رفاه زندگي آنان را در ساحات مختلف تأمين نموده و در برابر کار از آنها به جاي ماليات جزيه خواهند گرفت . آن دسته افراد به اصطلاح «اهل ذمه» محسوب مي‌شوند که شرايط و احکام خاص خود را دارند. بنابر اين بين آن دو گروه روايات که در پرسش اشاره شده هرگز تعارضي نيست و از طريق ياد شده به آساني قابل جمع است.
2ـ اما درباره آيات ياد شده و نحوة جمع آنها بايد گفت:
اولاً: با ظهور حضرت مهدي حقايق همه چيز را از جمله حقيقت اديان و پيام آسماني آنها آشکار خواهد شد .حضرت عيسى از آسمان فرود مي‌آيد و پشت سر حضرت مهدي نماز مي‌خواند. يکي از مسايل که در اديان پيشين مطرح شده ،بشارت به دين اسلام است. در قرآن کريم از قول عيسى(ع) آمده که خطاب به امت خود فرمود:
«إنّي رسول الله... و مبشّراً برسولٍ يأتي من بعدي اسمه احمد؛(1) فرستاده خدا هستم و مژده دهنده به رسول بزرگواري هستم که بعد از من بيايد و نامش در انجيل من احمد است».
اين حقايق دين عيسى در زمان ظهور مهدي(ع) آشکار و به مردم اعلام خواهد شد . خود حضرت عيسى آن را ابلاغ خواهند نمود، بنابر اين مراد بقاي دين مسيحيت و يا ساير اديان در آيات مطرح شده در سؤال ممکن است چنين حقايق از آنها باشد، پس تهافتي با ظهور تمام دين الهي ندارد.
دوم: از دقت در روايات روشن مي‌شود که هيچ خانه‌اي در شهر و بيابان نمي‌ماند مگر اين که توحيد در آن نفوذ مي‌کند، يعني اسلام به صورت آيين رسمي همه جهان را فراخواهد گرفت و حکومت به صورت يک حکومت اسلامي درمي‌آيد . غير از قوانين اسلام چيزي بر جهان حکومت نخواهد داشت، ولي هيچ مانعي ندارد که اقليتي از اديان ديگر نظير يهود و نصارا در پناه حکومت مهدي با شرايط اهل ذمه وجود داشته باشد، زيرا مي‌دانيم حضرت مهدي(ع) مردم را از روي اجبار به اسلام نمي‌کشاند، بلکه با منطق پيش مي‌رود و توسل او به قدرت و نيروي نظامي براي بسط عدالت و برانداختن حکومت‌هاي ظلم و قرار دادن جهان در زير پرچم عدالت اسلام است، نه براي اجبار به پذيرفتن اين آيين.(2)
معناي آن حاكم شدن دين اسلام در تمام جهان مي شود . در ادامه آيه 39 انفال اين معنا روشن مي شود ، زيرا در ادامه آيه دو طرف را مطرح مي كند كه هر دو طرف با حاكميت دين الهي سازگار است ،
يكي آنكه از كفر يا دشمني خود باز ايستند و
ديگر آنكه از دين الهي يا حاكميت آن روي برتابند ، يعني در عين حال كه دين تمام براي خدا مي شود ، باز عده اي مي توانند از آن روي برتابند، پس روي برتافتن عده اي از دين الهي ، يا حتي از حاكميت دين خدا ، منافاتي با حاكميت دين الهي و تمام شدن دين براي خدا نيست.
پي‌نوشت‌ها:
1. صف (61) آيه 6.
2. تفسير نمونه، ج 2، ص 433 و ج 4، ص 319.

صفحه‌ها