پرسش وپاسخ

آخه چطور می توان صورت را اصلاح کرد ولی آنرا از نامحرم پوشاند،مگر اینکه با پارچه ای کل صورت را پوشاند که در اینصورت امکان برقراری ارتباط با دیگران مشکل می شود؟

پرسش: فلسفه ‌عدم اصلاح صورت براي يک دختر مجرد شرح آخه چطور مي توان صورت را اصلاح کرد ولي آنرا از نامحرم پوشاند،مگر اينکه با پارچه اي کل صورت را پوشاند که در اينصورت امکان برقراري ارتباط با ديگران مشکل مي شود؟

پاسخ:
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
در مورد برداشتن ابرو توسط دختران بايد توجه کنيد که از نظر شرعي برداشتن ابرو اشکالي ندارد و هيچ فرقي بين زنان و دختران وجود ندارد . اما اگر از نظر عرفي زينت محسوب مي شود بايد از نامحرم پوشانده شود. (زن باشد يا دختر) البته برخي از مراجع آن را زينت نمي دانند ، چون در عرف مردم زينت محسوب نمي شود. در عين حال با توجه به عرف جامعه ما خوب نيست که دختر قبل از ازدواج ابروي خود را بردارد. البته عرف در زمان هاي مختلف مي تواند تغيير کند .

در خصوص اصلاح صورت دختران مجرد چند سوال برايم مطرح است: 1- با توجه به اينکه در جامعه فعلي اکثر دختران مجرد صورت و حتي ابروي خود را اصلاح مي کنند، آيا چنين امري به عنوان عرف جامعه تلقي مي شود؟ 2- با توجه به اینکه اصلاح صورت از نظر اسلام اشکالي ندارد ولي از نظر عرف اشکال دارد؛ در اين صورت آيا با توجه به شرايط فعلي جامعه ما اصلاح صورت براي يک دختر مجرد گناه محسوب مي شود؟ 3- بين ابروي دختر و زن چه تفاوتي وجود دارد که اصلاح ابرو براي دختر حرام است و در صورت اصلاح ابرو بايد از نامحرم پوشانده شود ولي براي يک زن اشکال ندارد؟ 4- نظر شما(مراجع تقليد) راجع به اصلاح ابرو به صورت دخترانه براي يک دختر چيست؟(فقط ابرو را مرتب مي کنند ولي آنرا باريک نمي کنند.) 5- ضمن تشکر از پاسخگويي خوب شما، خواهشمندم در پايان هر پاسخ منبع مورد استفاده را ذکر بفرماييد تا در صورت نياز و جهت کسب اطلاعات بيشتر بنده و ديگر دوستان بتوانيم به آنها رجوع کنيم. خواهشمندم به هر کدام از سوالات به طور جداگانه و با توضیحات پاسخ بفرمایید.متشکرم

پرسش 1: با توجه به اينکه در جامعه فعلي اکثر دختران مجرد صورت و حتي ابروي خود را اصلاح مي کنند، آيا چنين امري به عنوان عرف جامعه تلقي مي شود؟

پاسخ: با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
اصلاح و آرايش کردن دختران مجرد و چيدن زير ابرو به خودي خود اشکال ندارد ، ولي در بيرون از خانه اگر جلب توجه نامحرم نمايد، پوشاندن آرايش و ... از نامحرم واجب است.(1)
لطفاً در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي نوشت:
1. سؤال تلفني (7840001-0251) از دفتر آيت الله مکارم شيرازي. و از ساير مراجع .

پرسش 2: با توجه به اينکه اصلاح صورت از نظر اسلام اشکالي ندارد ،ولي از نظر عرف اشکال دارد؛ آيا با توجه به شرايط فعلي جامعه ما اصلاح صورت براي يک دختر مجرد گناه محسوب مي شود؟

پاسخ: اصلاح صورت براي زن و دختر اشکال ندارد .

پرسش 3: بين ابروي دختر و زن چه تفاوتي وجود دارد که اصلاح ابرو براي دختر حرام است و در صورت اصلاح ابرو بايد از نامحرم پوشانده شود ولي براي يک زن اشکال ندارد؟

پاسخ: اصلاح ابرو براي دختر و زن اشکال ندارد.
در پوشاندن آن از نامحرم هم فرقي بين دختر و زن نمي باشد.

پرسش 4: نظر شما(مراجع تقليد) راجع به اصلاح ابرو به صورت دخترانه براي يک دختر چيست؟(فقط ابرو را مرتب مي کنند ولي آن را باريک نمي کنند.)

پاسخ: برداشتن ابرو براي دختران از نظر شرعي اشكال ندارد، ولي اگرعرفا زينت حساب شود و يا سبب جلب توجه نامحرم گردد، پوشاندن آن واجب است (1) دراين مسأله بين زن و دختر فرق نمي باشد. .

پي نوشت:
1. آيت الله فاضل لنکراني، جامع المسائل ج1، مسأله1707 سؤال تلفني(0251-7740611) از دفتر آيت الله وحيد خراساني.

پرسش 5: در پايان هر پاسخ منبع مورد استفاده را ذکر بفرماييد.
پاسخ: سعي اين مرکز براين است که منبع را ذکر کند. ولي در مواردي چون نيازي نيست ممکن است ذکر نشود .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام! آیا هنگام قنوت دستها باید مقابل صورت باشند، نمیتوان دستها را کمی بالاتر از پیشانی برد و سر را پایین انداخت؟ آیا میتوانم از مرجع خود را از میان مراجعی که در قید حیات نیستند انتخاب کنم(مثلا آیت الله بهجت)؟

پرسش: قنوت شرح سلام!آيا هنگام قنوت دستها بايد مقابل صورت باشند، نميتوان دستها را کمي بالاتر از پيشاني برد و سر را پايين انداخت؟

پاسخ:
با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
مسأله 1118 توضيح المسايل مراجع آمده است : اگر نمازگزار بخواهد قنوت بخواند، به احتياط واجب بايد (و به فتواي برخي از مراجع ، مستحبّ است) دست ها را بلند كند . مستحب است دست ها را تا مقابل صورت بلند نمايد . كف دست ها را رو به آسمان قرار دهد . به قصد رجا، انگشتان دست ها را به جز ابهام(انگشت شصت) به هم بچسباند . هر دو كف دست ها را پهلوى هم متّصل به هم قرار دهد . نگاهش هنگام قنوت به كف دست هايش باشد. (1) اگر كسي به اين صورت عمل نكند ، نمازش اشكال ندارد.
پي نوشت:
1 . توضيح المسائل (محشى امام خميني)، ج‏1، ص: 604 م 1118 و ذيل آن .

پرسش: آيا ميتوانم از مرجع خود را از ميان مراجعي که در قيد حيات نيستند انتخاب کنم(مثلا آيت الله بهجت)؟
پاسخ:
در رساله­هاي توضيح المسائل مراجع آمده است: تقليد از مجتهدي جايز است كه علاوه بر مرد بودن، بالغ و حلال زاده و شيعة دوازده امامي باشد و شرايط زير را نيز داشته باشد چنين مرجعي را بايد براي تبعيت انتخاب كرد:
1- زنده باشد؛ بنابراين ابتدائاً نمي­شود از مجتهدي که از دنيا رفته تقليد كرد، ولي اگر از مجتهد زنده­اي تقليد كند، سپس آن مرجع از دنيا برود، اگر وي اعلم از مجتهدان زنده باشد، بايد به تقليد او باقي بماند و در صورت مساوي بودن، با اجازة مجتهدان زنده مي­توان به تقليد از مجتهد مرده باقي بماند.
2- عادل باشد؛ منظور از عدالت، ملكة نفسانيه يا تقوا و حالت خداترسي باطني است كه انسان را به انجام واجبات وادار كند و از ارتكاب گناهان كبيره يا اصرار بر گناه صغيره باز دارد.
3- حريص به مال، قدرت و رياست دنيا نباشد.
4- در فهميدن حكم خدا از همة مجتهدان عصر خويش عالِم‌تر باشد و يا لااقل با آنها مساوي باشد.(1)

بنابر اين اگر قبلااز ايت اله بهجت تقليد کرده ايد مي توانيد بر تقليد خود باقي باشيد .
پـي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، مسئله 2.

آیا این مطلب که: هنگامی که فرشتگان از علت سجده به آدم و قرار دادن خلیفه بر روی زمین به جای فرشتگان سوال کردند پس از پاسخ دادن خداوند آنها را به اندازه 7هزار سال عبادت دور گردانید، پس از توبه به درگاه خداوند ندا آمد که بروید و هفت مرتبه کعبه را طواف کنید که با هر بار طواف آن هزار سال به من نزدیک میشوید و... صحت دارد، لطفا داستان را به صورت کامل بیان کنید. 2-آیا منظور از کعبه ههین کهبه در مکه است؟

پرسش: طواف کعبه
شرح آيا اين مطلب که: هنگامي که فرشتگان از علت سجده به آدم و قرار دادن خليفه بر روي زمين به جاي فرشتگان سوال کردند، پس از پاسخ دادن خداوند آن ها را به اندازه 7هزار سال عبادت دور گردانيد، پس از توبه به درگاه خداوند ندا آمد که برويد و هفت مرتبه کعبه را طواف کنيد که با هر بار طواف آن هزار سال به من نزديک مي شويد و...
صحت دارد، لطفا داستان را به صورت کامل بيان کنيد.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در روايت به نقل از ابو حمزه ثمالي آمده که از امام سجاد پرسيد:
چرا طواف هفت دور شده است؟
امام فرمود:وقتي خداوند به ملائکه فرمود که مي خواهد موجودي زميني را خليفه خود قرار دهد، ملائکه (در شبه اعتراضي) عرض کردند:آيا کسي را خليفه قرار مي دهي که در زمين فساد مي کند و خون مي ريزد؟
خداوند فرمود: چيزي مي دانم که نمي دانيد.
تا آن زمان حجابي بين ملائکه و نور خدا نبود . از آن به بعد(به کيفر اين شبه اعتراض) به مدت هفت هزار سال از نور خدا در حجاب واقع شدند. آنان در اين مدت به عرش خدا پناه بردند . خدا بعد از اين مدت به آنان رحم آورد . بيت المعمور را در آسمان چهارم محل اجتماع و عبادت آنان و کعبه را به محاذات و مقابل آن در زمين محل اجتماع و عبادت و امنيت آدميان قرار داد . ملائکه به ازاي هر هزار سال در حجاب بودن يک دور طواف کردند . بر آدميان هم به تبع آنان هفت بار طواف واجب شد. (1)
پي نوشت :
1.وسائل الشيعه،ج13،ص332.

پرسش: آيا منظور از کعبه همين كعبه در مکه است؟
پاسخ:
مراد همين کعبه است.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام پسری 17 ساله هستم وقتی که شهوت انگیز می شوم ( با دیدن زنان نا محرم و فیلم های سینمایی خارجی ) ویا فکر می کنم ماده ای بی رنگ و چسبناک از مجرای ادراری ام خارج می شود . آیا این ماده منی است و حکم آن را دارد ؟ اگر نیست چیست ؟ نجس است ؟ باید غسل شود ؟ تو رو خدا زود تر جواب بدید منتطرم ممنون

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
مني مايعي است كه همراه با شهوت و با جستن بيرون مي آيد و بعد از آن غالباً بدن سست مي شود. اگر اين مشخصه ها را نداشته باشد ، مني نيست.
درتوضيح المسائل درباره نشانه هاي مني آمده:
اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اين ها چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سست شده ، آن رطوبت حكم منى دارد ، اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اين ها را نداشته باشد ، حكم منى ندارد . ولى در زن و مريض لازم نيست آن آب با جستن بيرون آيد ، بلكه اگر با شهوت بيرون آيد، در حكم منى است و لازم نيست بدن سست شود .(1)
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، مسئله 346.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

لطفا درباره جمله زیر توضیح دهید: عزت نفس خود را آزاد کن اما جلوی هوای نفست را بگیر.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تو پاي در راه نه و هيچ مترس خود راه بگويدت كه چون بايد رفت
اگر آيينه‏ دل از زنگار گناه و شرك و ريا پاك گردد،نورحقيقت حق تعالي در آن تجلي مي‏يابد و نفس مغلوب مي گردد. گام اول براي تحقق اين منظور، بيداري دل از خواب غفلت و توجه کردن به غافل بودن خويش مي‏باشدکه عارفان از آن به «يقظه»تعبير مي کنند ، که اين بيداري الحمد لله در شما پديد آمده است . آن چه که شما را نگران ساخته ،چگونگي حفظ و حراست آن و ضعف قدرت تصميم گيري و ايستادن در برابر خواسته هاي نفس است . عرفا براي کساني که «دل شان»از حالت غفلت خارج شده و به مرحله« آگاهي و بيداري » رسيده اند ، مراحلي را جهت غلبه بر هواي نفس و خود سازي ‌، و وصال به قرب الهي، معرفي كرده‌اند كه اشاره مي کنيم :
1- طلب واراده:
اساسي ترين و مشکل ترين گام در مسير خود سازي جهت غلبه بر نفس « خواستن» و داشتن « عزم و اراده » قوي و استوار است .انسان تشنه و گرسنه تا رمق دارد ، دنبال آب و غذا مي دوَد . چون نقش و اهميت آن را در حيات و هستي خويش مي داند.انسان تشنه کمال و انسانيت ، و گرسنه محبت و قرب الهي نيز مي داند همه حيات و هستي معنوي و بقاي ابدي او، در غلبه بر هواي نفس و حرکت در مسير عبوديت و بندگي خدا نهفته است .
بر اساس آموزه هاي قرآن کريم ، تمام عمر و اعمال انسان بر باد فنا است جز عملي که بر اي ذات پروردگار انجام شده باشد و منتسب به او باشد(1) . تقويت عزم و اراده مرحله اي است که بايد به تدريج و با صبر و حوصله حاصل شود، و حاصل نمي شود مگر با افزايش "خويشتن شناسي" و معرفت نسبت به خدا و صفات جمال وجلال او و آگاهي از نعمت هاي بيکران به ويژه نعمت هاي معنوي و هدايتگري هايي که به انسان ارزاني داشته است.
تا ميوه هاي اين معرفت- که مهم ترين آن نهادينه شدن ذکر خدا در روح و قلب و تقويت اراده و شوق و علاقه لازم به خود سازي است - در انسان پديد نيايد، تا شوق و علاقه به خود سازي در انسان پيدا نشود و آدمي در طلب آن مجاهدت نکند ،درهاي « وصال » و « قرب الهي » به روي او باز نمي گردد.
پس بايد با استمرار مطالعه درجهت شناخت خدا و آگاهي يافتن از حال و کار خود و« هدف خلقت » و مسئوليتي که دراين گنبد دوار دارد، در جستجوي رسيدن به حقيقت باشد.
. کم ترين ثمره آن تصميم بر ترک گناه و حرکت در راستاي رضايت پروردگار است. ذکر خدا در دل هم باعث تقويت بصيرت و بينش فرد مي شود . چراغ نور و حکمت را در درونش روشن مي کند. قدرت تشخيص حق و باطل به او مي بخشد. باعث فزوني قدرت اراده و تصميم گيري مي گردد. در اين صورت او هميشه تابع خواست خداوند بوده و همواره درصدد انجام تكاليف الهي است. هر قدمي كه بر مي‏دارد و هر سخني كه مي‏گويد و هر برنامه‏اي كه دارد ،نخست مي بيند آيا رضاي خداوند در آن هست .
تقيد به نماز اول وقت به ويژه نماز صبح و مداومت به خواندن نماز شب ،تلاوت قرآن و تدبر در آن ،شما را در رسيدن به هدف ومقصد نهايي کمک مي کند.
2 - مشارطه‌:
شرط نمودن و عهد و پيمان بستن با خويشتن براي اطاعت فرمان الهي و پرهيز از گناه‌، که اگر غفلت و تخلفي صورت گرفت ،زود توبه کند و نفس خويش را جريمه نمايد. بهترين وقت آن بعد از نماز صبح است‌.البته در طول روز بايد نفس خويش را به آن شرط و پيمان متذکر شود.
3- مراقبه‌:
به معناي مواظبت و زير نظر گرفتن عملکردها ،رابطه ها ،نگاه ها ،خواسته ها و بالاخره پاكي خويش است. کسي که قلبش آگاه به اين است كه جهان هستي مخلوق خدا و همه عالم محضر اوست ، انسان کجا و در کدامين مکان و زمان مي تواندحضور داشته باشد که خدا آن جا نباشد و يا او را نبيند، فرشتگان الهي در همه جا و همه حال مراقب اعمال او هستند; "و إن‌ّ عليكم لحـَفظين‌;(2) بي‌شك حافظان و مراقباني بر شما گمارده شده است‌."،قدرت اراده و ايمانش در کنترل نفس افزايش مي يابد.
4- محاسبه‌:
هر كسي در پايان هر روز،هفته،ماه،و سال ، به محاسبه كارهاي خويشتن بپردازد، عملكرد خود را در زمينه خوبي‌ها و بدي‌ها، خداپرستي و هواپرستي دقيقاً مورد محاسبه قرار دهد، بداند كه قبل از او خدا او را محاسبه كرده است;
اگر آنچه را در دل داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را محاسبه مي‌فرمايد: "و إن تبدواْ مَا في‌َّ أنفسكم‌ْ أوتخفوه‌ُ يحاسبْكم به‌ِ اللَّه‌ (3) ‌"
براي تقويت برنامه خود سازي و پيروي نکردن از خواسته هاي نفس، لازم است از هم‏نشيني با اهل دنيا و دور از معنويت،پرهيز شود،. خداوند درقرآن کريم مي‏فرمايد:
«فاعرض عن من تولي عن ذكرنا ولم يردالا الحيوه الدنيا (4) ؛از كساني كه از ياد ما روي گرداندند و جز زندگي دنيا را نخواستند ،روي بگردان».
براي هر مرحله از تقوا و تهذيب نفس، تکلف ويژه اي است که رعايت آن در هر مرحله‏اي، زمينه ساز درك بيش تر و توفيق افزون‏تر و توجه و تقرب خواهد شد.
«يا ايها الذين آمنوا ان تتقوالله يجعل لكم فرقانا و يكفر عنكم سيئاتكم و يغفر لكم و الله ذوالفضل العظيم ؛ (5) اي اهل ايمان! اگر پرهيزگار بوده و تقواي الهي پيشه كنيد ،خداوند براي شما نيروي تشخيص حق از باطل قرار داده ، بدي‏هاي شما را پوشانده ،شما را بيامرزد و خداوند داراي فضل و رحمت بزرگ است».
تذکرات:
در خودسازي و جهاد با نفس به چند نکته اساسي بايد توجه نمود:
1 - همان گونه که در تربيت و سلامت بدن، رياضت و ورزش لازم است، در خود سازي و تهذيب نفس نيز رياضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد.
2 - همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعاليت‏هاي ساده و اندک آغاز مي‏شود و به تدريج به ورزش‏هاي سنگين‏تر وارد مي‏شوند، در تربيت روح نيز بايد از اندک شروع کرد و به تدريج به مراحل بالاتر رسيد.
3 - همان طور که در ورزش بدني، تداوم و استمرار لازم است، در رياضت نفساني نيز تداوم، شرط رسيدن به مقصد است. قرآن مي‏فرمايد: "به يقين کساني که گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مي‏شوند که نترسيد و غمگين مباشيد".(6)
علي(ع) مي‏فرمايد: "قليلٌ مدوم عليه خير من کثير مملول منه؛(7) عمل اندکي که پيوسته باشد، بهتر است از بسياري که تو را خسته و وامانده سازد".
در حديث ديگري امام باقر(ع) مي‏فرمايد: "احب الاعمال الي اللَّه عز وجل ماداوم عليه العبد و ان قل؛ (8) محبوب‏ترين کار نزد خدا، آن است که انسان بر آن مداومت کند ،هر چند اندک و ناچيز باشد".
4 - چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو و پرهيز) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذيب روح نيز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداي واجبات و ترک گناهان و محرمات و تولي و تبري.
5 - مهم‏ترين چيزي که درجميع مراحل بايد رعايت شود، نيت و حضور قلب و اخلاص است. خداوند در قرآن بر اين نکته تأکيد دارد که در مسير دين و پرستش بايستي اخلاص داشته باشيد: "به آن‏ها دستوري داده نشده بود جز اين که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند".(9)
6 - يکي از مشکل‌ترين کارها تهذيب نفس و خود سازي است. به تغبير قرآن: راه فلاح و رستگاري همين‌است. "‌قد افلح من تزکي(10)؛ هر کس خود را تزکيه کرد، رستگار شد" و "‌قد أفلح من زکاها و قد خاب من دسّاها(11)؛‌همانا رستگار شد کسي که خود را تزکيه و زيان کرد کسي که فريب نفس خود را خورد".
‌عالمان علم اخلاق مي‌گويند: براي خودسازي ابتدا بايد رذائل اخلاقي و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپس‌ درخت پاکي نشاند. ديو چو بيرون رود ، فرشته در آيد .
با وجود صفاتي مانند حسد و کبر و خودپسندي و خودخواهي و شهوت راني،‌دسترسي به صفات پسنديده و انجام اعمال خير و غلبه بر هواي نفس، بسيار مشکل خواهد بود.
‌اخلاق بد در وجود انسان به منزله بيماريي است که مفاسدي به دنبال دارد.
‌مرحوم نراقي مي‌گويد: "‌زنهار اي جان برادر! تا حديث بيماري روح را سهل نگيري و معالجه آن را بازيچه ‌نشماري و مفاسد اخلاق را اندک نداني...‌ مسامحه در معالجه آن ها آدمي را به هلاکت دائم و شقاوت ابدي‌ مي‌رساند . صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگاني ابدي و حيات حقيقي مي‌شود . بعد از آن‌که ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فيض‌هاي الهي مي‌گردد(12)".
پيامبر(ص) فرمود: "‌لا تدخل الملائکه بيتاً فيه کلب؛(13)‌ملائکه داخل خانه‌اي که در آن سگ باشد، ‌نمي‌شوند". پس چگونه ملائکه در خانه دلي داخل شوند، که مملوّ از صفات رذيله و سگان درنده وجود آدمي هستند ؟!
‌7 - عادت دادن نفس بر عادات خوب و پسنديده، گر چه بر نفس انساني شايد مشکل باشد، ولي‌چاره‌اي از آن نيست. عادات خوب مانند: خواندن نماز در اول وقت و با جماعت، خواندن مناجات و راز و نياز با‌خدا، قرائت قرآن، خواندن نماز شب، کمک و دلسوزي نسبت به مستضعفان و بينوايان احترام به بزرگان، امر به‌ معروف و نهي از منکر.
بايد با خواسته هاي نفساني مبارزه کرد اما در اين راستا نبايد کاري کرد که با عزت نفس منافات داشته باشد. رياضتي مورد قبول اسلام است كه اولاً با بدعت توأم نباشد .ثانياً با عزت نفس و كرامت انساني منافات نداشته باشد. قرآن مجيد يكي از رياضت هاي مسيحيان را كه رهبانيت و ترك دنيا به منظور گريز از مسئوليت هاي زندگي است، به شدت نكوهش كرده و آن را بدعتي مي داند كه ريشه وحياني نداشته است.(14)اسلام رهبانيت مسيحيان را با فرمان جهاد از پيش پاي مسلمانان برداشت. پيامبر اكرم(ص) در اين باره مي‌فرمايد: "رهبانيت امت من جهاد در راه خدا است".(15)
يكي از رياضت هايي كه در مكتب تصوف معمول بوده، روش ملامتي است. اين افراد براي اين كه مردم به آنان عقيده پيدا نكنند، تظاهر به بدي مي كنند. استاد مطهري مي‌گويد:
"اين ها مبارزه با نفس است، اما [يك نوع] جهاد با نفسي است كه اسلام آن را اجازه نمي دهد".(16)زيرا با عزت نفس منافات دارد. ترك دنيا و رهبانيت هندوها و پيروان كليسا و يا چله نشيني و عزلت صوفيان و اصحاب خانقاه از رياضت هاي نامشروع محسوب مي‌شود. امام خميني(ره) از قول استادش مرز ميان رياضت باطل و رياضت صحيح را بيان داشته و فرموده اند:
"ميزان در رياضت باطل و رياضت شرعي صحيح، قَدَم نفس و قَدَم حق است. اگر سالك به قدم نفس حركت كرد و رياضت او براي پيدايش قواي نفس و قدرت و سلطنت آن باشد، رياضت باطل [است] و سلوك آن منجر به سوء‌ عاقبت مي‌باشد و دعوي هاي باطله نوعاً از همين اشخاص بروز مي‌كند و اگر سالك به قدم حق سلوك كرد و خداجو شد، رياضت او حق و شرعي است".(17)
اگر منظور از رياضت را مهار نفس و كنترل غرايز دروني و تقويت اراده بدانيم، كدام رياضت بهتر از ترك محرّمات و لذّات نفساني و انجام واجبات است؟ نفس انسان به منزلة اسب سركش و چموشي است كه آدمي را از طريق پيروي از نفس به ورطه سقوط مي‌كشاند. دشمن غدّار كه نفس اماره نام دارد، بسيار نيرومند ظاهر مي گردد كه جز با رياضت رام نمي گردد. از طرفي واجبات الهي توأم با رنج و مشقت است مانند روزه گرفتن در تابستان، وضو با آب سرد در هواي سرد، واجبات مالي مانند خمس و زكات، جهاد و امر به معروف و نهي از منكر، حج و غيره.

پي‌نوشت‏ها:
1. قصص(28) آيه 88.
2. انفطار(82)آيه 10.
3. بقره (2)آيه 284.
4.نجم (53)آيه 29.
5. انفال(8) آيه 29.
6. فصلت (41) آيه 30.
7. صبحي صالح، نهج البلاغه، حکمت 444.
8. محمد رضا مهدوي کني، نقطه‏هاي آغاز در اخلاق عملي، ص 41.
9. بينه (98) آيه 5.
10. اعلي (87) آيه 14.
11. شمس (91) آيه 9.
12. معراج السعاده، ص 13.
13. بحارالانوار، ج 62، ص 54.
14 . حديد (57) آيه 27.
15 . بحارالانوار، ج67، ص 114.
16. استاد مطهري، انسان کامل، ص 233.
17 . امام خميني، چهل حديث، ص 45.

ایا قبل از غسل جنابت باید سر با اب و شامپو شسته شود یا شستن سر با اب تنها کفایت میکند

پرسش 1:
غسل شرح
قبل از غسل جنابت بايد سر با آب و شامپو شسته شود ؟

پاسخ:
با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
در غسل آنچه لازم است، رسيدن آب به همه جاي بدن است . شستن با ليف و صابون الزامي نيست. اگر زير دوش حمام غسل مي کنيد، با رفتن زير دوش اگر مانعي يا نجاستي در عضو نباشد، همين مقدار که آب به تمام جاهاي سرو گردن برسد، کفايت مي کند . نياز نيست حتي دست کشيده شود. (1)بعد از سر وگردن بايد طرف راست وسپس طرف چپ شسته شود.
پي نوشت:
1.امام خميني،توضيح المسائل،س 377.

صفحه‌ها