پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۷:۵۲ شناسه مطلب: 15144
مثلا زمانی که امام حسین به دنیا امد همه میدانستند که او در کجاو به دست کی به شهادت میرسند؟خوب یعنی فقط افراد میآیند برای تجربه کردن سرنوشتشان؟
پرسش 1:
اگر خدا به انسان اختيار داده ،چرا زماني که بيامبر به معراج رفت، نام تمامي امامان را ديد ،يعني اين ها از قبل انتخاب شدند ؟ شرح : مثلا زماني که امام حسين به دنيا آمد ،همه مي دانستند که او در کجا و به دست کي به شهادت مي رسند.خوب يعني فقط افراد مي آيند براي تجربه کردن سرنوشت شان؟
پاسخ:
باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مرکز.
اختيار داشتن معنا و مفهوم خاصي دارد و منافات با آنچه در پرسش آمده ندارد. از اين رو در ابتدا درباره مفهوم اختيار بايد اشاره گردد:
مقصود از اختيار آن است که رفتار انسان بر اساس آگاهي، قدرت و اراده او انجام پذيرد ،به گونه اي که بتواند به ترک آن نيز اقدام کند،
فعل اختياري آن است که بر اساس انتخاب و گزينش فاعل و از روي عزم و تصميم او واقع شود. (1)
با توجه به مفهوم اختيار و قلمرو آن، هيچ منافاتي بين آن و اين که ائمه از قبل از سوي خداوند به عنوان منصب امام برگزيده شدهاند ندارد. يا آن حضرات چگونه به شهادت ميرسيدند ،وجود ندارد. چون قلمرو اختيار افعال خود انسان است ،يعني مفهوم اختيار اين است که انسان با اراده و اختيار خود کارش را انجام ميدهد. و اين منافات ندارد با اين که خداوند علم دارد که آن ها به عنوان امام و در مقام منصب امامت قرار ميگيرد، چون اين که در علم الهي و مخازن علمي او اسامي ائمه ثبت بوده و رسول خدا در شب معراج آن ها را ديده، بدين معناست که علم الهي به فعل انسان با تمام خصوصيات آن تعلق ميپذيرد، اين که خداوند از پيش ميداند که فعلي اختياري مانند ايستادن، راه رفتن از انسان سر ميبرند،يعني خداوند ميداند شخصي خاص در زمان و مکان خاصي،كار مزبور را با بهره گيري از اختيار خويش انجام ميدهد. بديهي است که دراين صورت وقوع فعل مزبور ضروري خواهد بود،اما ضرورت هيچ گونه منافاتي با اختياري بودن آن ندارد، زيرا معناي ضرورت آن است که فعل مورد بحث در ظرف تحقق علت تامهاش که مشتمل بر اختيار فاعل نيز است، ضرورت يافته است، چنان که هر معلولي در فرض وجود علت تامهاش ضرورت مييابد. (2) بنابراين تعارض بين اختيار و آنچه در پرسش آمده وجود ندارد.
هيچ محذوري ندارد آدمي براي تجربه سرنوشت اختياري خود به دنيا بيايد . آنچه در علم الهي درباره سرنوشت او ثبت شده ،با اراده و اختيار خود عينيت بخشد و از رهگذر آن حيات ابدي خود را رقم بزند.
پينوشت ها:
1- آموزش کلام اسلامي، ج 1، ص344.
2- همان، ص 340.
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۷:۳۴ شناسه مطلب: 15142
با سلام دختری 28 ساله هستم .فوق دیپلم . بنده هرچه خواستگار دارم تا حدی پیش میرود اما بعد از مدتی بدون دلیل به هم می خورد . مثلا موردآخر ی که پیش آمده بود ایشان به قول خودشان 7 سال در مورد من تحقیق کرده بودند که اثبات هم شد و واقعا 7 سال به دنبال من بودند و کاملا از رفتار من و خانواده من و همه جزییات خانواده و پدر و مادر من خبر دار بود ند و واقعا به تمام معنا عاشق بنده . اما بعد از اینکه ایشان خونه آومدند و خواستگاری کردند پدر ایشان مخالفت کردند بدون هیچ دلیل خاصی . از ابتدا ایشان اصرار می کردند اما یکدفعه ای نظرشان عوض شد مانده ام 7 سال چگونه نظرشان عوض نشده بود حالا چگونه 2 روزه نظرشان عوض شده بود ؟ دیگران به من می گویند احتمالا بخت را بسته باشند واقعا صحت دارد یا نه ؟ چون من به تمام اعتقادت هم ایمان دارم و دوست ندارم ذهنم رابا این موضوعات مشغول کنم . با تشکر و سپاس
با سلام و تشکر از اعتماد شما نسبت به مرکز.
اعتقاد به بخت بسته شده و مانند آن صحت ندارد . نبايد ذهن خودتان را درگير اين مسايل نماييد. يکي از مسايلي که همواره براي انسان ها به صورت رمز باقي مانده است و او را به اشتباه مياندازد، مسألة باور به بسته شده بخت و اموري است که انسان هيچ گونه شناختي نمي تواند درباره آن داشته باشد. در بيش تر موارد افرادي به اين مسايل روي مي آورند که اعتقاد به نفس بالايي نداشته ،در انديشة خارج بودن اختيار خودشان از اراده و کنترل خويش هستند. نبايد با مرور آنچه آن ها مدعي هستند که 7 سال است به دنبال شما بوده اند ،حال خودتان را خراب کنيد. اين جمله کم تر با واقعيت منطبق است. ممکن است 7 سال به چند گزينه ديگر مانند شما هم فکر مي کرده اند .طبيعي است که به هر يک از آن ها که مراجعه کنند ،همين را بگويند، اما مطمئناً با همه آن ها و شايد حتي با يكي از آن ها ازدواج نكنند.
حال اگر اين مسأله صحت هم داشته باشد، چه تأثيري در من بايد داشته باشد؟ چرا بايد حال من به عنوان يک دختر مستقل خراب شود؟ آدم ها داراي سليقه هاي گوناگون و متنوعي هستند . بعيد نيست که يک ويژگي ما براي يک فرد مطلوب نباشد و اين به معناي نامطلوب بودن آن ويژگي نيست. به اين مسأله بيش تر فکر کنيد. اما در برخي موارد حتي نامطلوب بودن هم در کار نيست بلکه نوعي ناهمخواني را مشاهده مي کنند و منصرف مي شوند. بنابراين نبايد نگران بود.
انسان ها عموماً علاقمند هستند تفسيرهايي ساده از رويدادها ارايه دهند و بر اساس آن به اقدام بپردازند. اين در حالي است که گاهي مسايل پيچيدهتر از آن هستند که اين تفاسير القا مي کنند. از سوي ديگر ما بيش تر علاقمنديم تا مشکلات را خارج از خود جستجو کنيم و در اين صورت مطمئن گرديم که راهي براي حلّ مشکل مذکور وجود ندارد. اين امر هنگامي که در خصوص يک مسأله به درماندگي رسيده ايم ،بيش تر نمود مييابد. مثلاً ممکن است در خصوص عدم ازدواج خودتان به تفسيرهايي مانند بخت بسته شده روي آوريد؛ در حالي که شرايط اجتماعي ما در امروز کاملاً روشن است و سخت گيري جوانان يکي از موارد مهم است.
بنابراين، تفسير ساده و فرافکني موضوعات به عوامل خارجي راهي براي رها ساختن مسئوليت خويشتن است. در اين موارد افراد با يک خطاي شناختي روبرو هستند، اما ساده نگري باعث مي شود كه آن ها به دنبال راه هاي صحيح تر و درست تر حل مشكل بر نيايند يا خواسته ها و تمايلاتي كه ممكن است مانع شوند، اما مطلوب نظر هستند، به كنار نروند.
تنها کافي است به اين نکته بيانديشيم که آيا موفقيت افراد و پيشرفتهاي موجود در دنيا مرهون توسل يافتن به سحر و جادو بوده ،آيا سحر و جادوها توانسته است جلوي پيشرفت افراد تلاشگر را بگيرد و در کارهاي آن ها خللي ايجاد نمايد؟ جالبتر آن که تمام افرادي که روي اين مسايل تمرکز يافتهاند ،با مشکلات و مسايل بيپايان روبرو بودهاند . با انواع اختلالات رواني روبرو هستند. ازدواج نکردن شما نيز دلايل خاصي دارد . در همين دنياي مادي و علل و عوامل منطقي بايد در جستجوي آن باشيد و نه در جايي که هيچ شناختي در باره آن نداريم.
نکتة ديگر مربوط به پيشبيني منفي افراد دربارة خودشان و مسايل مرتبط با خودشان است. وقتي افراد به اين قبيل پيش بيني ها متوسل مي شوند با حال بد روبرو مي شوند .نمي توانند با جهان خارج ارتباطي مثبت و سازدهنده داشته باشند .اين مسأله باعث مي شود تا ديگران کم تر به آن ها روي آورند.
جالب آن که اين قبيل پيشبيني ها اغلب همان گونه که افراد به تعبير آن ها پرداخته بودهاند رخ ميدهند. علت آن هم مربوط به پديدهاي است که تحت عنوان "پيشگويي خودکامروا بخش" نام دارد. بر اساس اين پديده افراد چنان رفتار خودشان را با تعلل، سستي و ناکارآمدي انجام ميدهند که که دقيقاً به همان نقطه و وضعيت پيشبيني شده ميرسند. به هر حال اميدوار باشيد و با اعتماد گام هاي مثبتي را در اين زمينه به عمل آوريد و اقدام نماييد.
به توصيه هاي زير در اين موضوع نيز توجه كنيد:
1- در حد امکان از هر گونه تلقين و بزرگ نمايي نياز به شوهر و تأهل در خود بکاهيد. تلقين هاي کارآمد ديگر را جايگزين آن نماييد. اشتغالات ذهني شما در اطفاي اين نياز، به اشتغالات فكري و عملي بي مورد و گاهي آسيب زا ميانجامد.
2ـ تمرکز خود را تا زمان مقتضي، از ازدواج به امور مثبت ديگر ببريد. به هيچ عنوان اجازه ندهيد ازدواج تمام فضاي ذهني شما را اشغال کند.
3ـ هيچ گاه از رحمت بيکران الهي نااميد نباشيد. همواره خواهان امور دنيايي و عقبايي با قيد مصلحت و حکمت از خداوند حکيم باشيد، نه استجابت دعا و برآورده شدن حاجات به هر قيمتي. پس از بي قراري و عجز ولا به افسرده ساز (حتي به صورت دعا) به شدت بپرهيزيد. تأخير در برخي امور به ظاهر مثبت و ضروري از بيتوجهي خداوند به امور بندگانش نشأت نميگيرد.
4-تفريحات و معاشرت هاي سالم خود را افزايش دهيد.
5ـ همواره به خود گوشزد نماييد که سن من براي ازدواج به هيچ عنوان دير نشده، حداقل تا 35 سالگي فرصت براي ازدواج موفق را خواهم داشت. اين نکته را به هيچعنوان خود فريبي قلمداد نکنيد . به يادآوري هر روزه اين نکته ملتزم باشيد.
6ـ خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد . همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نکنيد. چه بسا زنان بسيار تأثير گذاري در جامعه بوده اند که در پرتو تحصيل و اشتغال مولد، نه صرفاً ازدواج به خانه بخت واقعي خود راه يافته اند.
7ـ با يک پايش رواني هفتگي ببيند چه عواملي باعث تشديد تفکرات مزاحم شما ميگردد. پس از شناسايي اين عوامل مثل وضعيت نابسامان خانوادگي، ديدار دوستان متأهل، اضطراب بالا و... به تعديل آن بپردازيد.
8-براي رهايي از افکار پريشان و بغرنج ساز به مطالعه کتاب هاي تاريخي و زندگي نامه و شرح حال بزرگان بپردازيد. ببينيد که دنيا با همه عرض و طولش کوچک تر از آن است که بخواهيم با کوچک ترين ناکامي افسرده گرديم و با بزرگ ترين کاميابي ها خشنود.
9- نقش واسطه ها در معرفي دختران خوب و شايسته و دم بخت را کم نگيريد.
10- در جلسات مذهبي و به طور کلي در جمع هاي زنانه حضور فعال داشته باشيد. ضمن حفظ کرامت و شخصيت و وقار، انساني بشاش و خوشرو و پر انرژي باشيد. مطمئناً هم درشادابي و طراوت شما و هم در جلب نظر ديگران بسيار موثر خواهد بود.
چند نکته:
ا- رد بي دليل (يا با دلايل نيمه منطقي) خواستگاران به نوعي دست رد زدن به موهبت هاي الهي است. کفران نعمت به هر دليل و عيب گذاشتن نابخردانه بر مخلوقات خدا بي شک سهم بسزايي در رويگرداني توجه و عنايت ويژه خدا دارد. اين گونه نيست که بتوان نعمت هاي الهي را يکي پس از ديگري از در راند و خداوند بدون هيچ مؤاخذه اي بنده را به حال خود واگذار نمايد.
چه بهتر که براي گشودن قفل هاي احتمالي از ناشکري هاي گذشته استغفار نماييد. ناشکرهاي رنگارنگ کنوني نيز نبايد مزيد بر علت گردد.
ب- همه خاله ،عمه ها ،زن دايي ها ،زن عموها و دختران آن ها و به طور کلي زنان فاميل و غير فاميل مي توانند سامانه مطمئن و ايمني براي معرفي پسران دم بخت به شما و ديگر دختران دم بخت باشند .بدون حرکت خداپسندانه از سوي شما و والدين شما برکتي نازل نخواهد شد. پس ضمن تمرکز زدايي از موضوع خواستگار با نشاط و سرزندگي در بسيج کردن فاميل از طريق مادر يا خواهرتان(يا هر کسي که شما لايق اين امر مي دانيد)کوشا باشيد.
ب- با دست روي دست گذاشتن و تکيه مرضي بر دعاهاي افسرده وار هيچ مشکلي حل نخواهد شد . بايد با نشاط و سرور به جنگ مشکلات ريز و درشت رفت.
نكته پاياني : نداشتن خواستگار ربطي به جادو و طلسم ندارد، ولي اگر احساس مي كنيد كه جادو يا طلسمي در كار بوده ،مي توانيد براي اطمينان قلبي بيش تر و خارج شدن از نگراني ها از راهكارهاي زير براي ابطال آن استفاده كنيد، اما به هيچ روي پيش دعا نويس و مانند آن نرويد. بهترين دعا همان است كه خود و افراد دلسوز خانواده براي تان دارند.
1- از امير المؤمنين عليه السلام روايت شده براي باطل کردن سحر اين دعا را بنويسند و با خود نگهدارند.
«بسم الله و بالله، بسم الله و ماشاءالله، بسم الله و لا حول و لا قوّة الاّ بالله، قال موسي ما جئتم به السّحر، انّ الله سيبطله ،انّ الله لا يصلح عمل المفسدين، فوقع الحقّ و بطل ما کانوا يعملون، فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرين.
2- از پيامبر روايت شده که براي دفع جادوگران وشياطين آيات 54 و55 سوره اعراف را بخوان(ان ربّکم الله الذي.....تا -قريب من المحسنين).
3-اين دعا نيزخوانده شود:حسبي الله و کفي،و سمع الله لمن دعا ،ليس وراءالله منتهي.
4- اللهمّ انّک لا يکفي منک احد و انت تکفي من کل احد من خلقک ،فاکفني شرّ الجنّ و الانس.
موفق باشيد.
در صورت تمايل مي توانيد با مشاوران اين مرکز با شماره 09640 بدون کد و هزينه تماس حاصل نماييد.
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۷:۳۰ شناسه مطلب: 15141
با سلام می خواستم بدونم در بهشت شهوت یا لذت جنسی وجود دارد یانه. اگر نه رابطه با زنان بهشتی عاطفی است؟یا نه. با تشکر
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
هر چند درك ما از بهشت و حقايق عالم آخرت چندان كامل نيست و نمي توانيم به طور دقيق در خصوص وضعيت آن جهان اظهار نظر نماييم، اما در حالت كلي مي توان گفت كه از قرائن نقلي درآيات و روايات بر مي آيد كه در بهشت جنسيت و لذت هاي جنسي مطرح است . به همين خاطر وعده همسران بهشتي به مومنان داده شده است. مردان و زنان بهشتي با اراده و اختيار خود از يكديگر يا همسران بهشتي بهره مند خواهند شد .
البته نمي توان به طور قطع گفت كه فرايند اين روابط به طور كامل از سنخ لذت هاي جنسي دنيايي است و فرايند ازدواج و توالد و تناسل و مانند آن در بهشت هم وجود دارد ، اما در هر حال آنچه مسلم است، نوعي رابطه متناسب با قوانين و شرايط آن عالم بين زنان و مردان بهشتي وجود خواهد داشت. و جنسيت در آن عالم مطرح خواهد بود . بحث تنها درعاطفه محض نيست ؛ هرچه هست ، در لذت بخشي هزاران بار بالاتر از روابط جنسي و عاطفي دنيايي است تا جايي كه تصور آن براي دنياييان ممكن نيست .
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۷:۱۳ شناسه مطلب: 15139
بنده پسری 17 ساله هستم و باید برای تحصیل در ایام ماه رمضان به تهران که در فاصله ی 50 کیلومتری ما سات بروم میخواستم بدانم چه مجتهدی نماز و روزه مرا کامل میداند تا در این مورد به او عدول نمایم یاتفدیم صمیمانه ترین احترامات به شما فرزندان بحق اسلام
با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز.
دانشجوياني که در شهري غير از وطن خود تحصيل ميکنند، اگر کثير السفر باشند، نماز آن ها در محل تحصيل و در بين راه، به فتواي اکثر مراجع تمام است و روزه صحيح است. (1) به فتواي مرحوم امام (ره) و رهبرمعظم انقلاب(2) نماز شكسته و روزه صحيح نيست، ولي رهبر معظم انقلاب اجازه داده اند که دانشجويان مقلد ايشان در اين مسئله به فتواي مرجعي که نماز دانشجويان کثير السفر را تمام ميدانند، مراجعه کنند و نمازشان را تمام بخوانند و روزهشان را بگيرند.
به نظر آيات عظام، فاضل، بهجت، زنجاني، صافي، اگر دانشجو در کمتر از 10 روز يک مسافرت به مقدار مسافت شرعي داشته باشد، نمازش تمام است.
آيت الله گلپايگاني و آيت الله تبريزي، در هر هفته يک مرتبه رفت و آمد داشته باشد، نمازش تمام است. به
به فتواي آيت الله مکارم و آيت الله سيستاني اگر در هر هفته سه روز رفت و آمد داشته باشد، نمازش تمام است. اگر در هفته دو روز رفت و آمد باشد، به نظر آيت الله سيستاني احتياط واجب آن است که جمع بين شکسته و تمام نمايد. به نظر آيت الله مکارم احتياط مستحب درجمع بين شکسته و تمام است. اگر يک روز رفت و آمد داشته باشد، نماز شکسته است. (3)
نيز به فتواي آيت الله مکارم اگر ماندن در محل تحصيل طولاني( حداقل براي مدت يک سال) باشد، شهر محل تحصيل در حکم وطن است. نماز و روزه در آن جا تمام است و لازم نيست قصد ده روز نمايد. (4)
با توجه به اختلاف نظر مراجع در اين مسئله، در نامه بعدي ضمن توضيح مسئله خود که چه مدت رفت و آمد داريد و هر از چند روز رفت آمد داريد ،مرجع تقليد خود را معين کنيد تا طبق فتواي مرجع تقليد شما پاسخ داده شود.
پينوشتها:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 686، مسئله 1312 و 1313.
2. همان، ص 716.
3. سؤال تلفني از دفتر ايت الله سيستاني و مکارم.
4. آيت الله مکارم استفتاآت جديد، ج1 س227وج2، س 289.
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۶:۵۵ شناسه مطلب: 15137
1-آیا با لباسی که به آن ادکولون زده شده میشود نماز خواند؟(در واقع آیا ادکولون جزو نجاسات میباشد در صورتی که ما محتویات آن را نمیدانیم ولی غالب ادکولون ها الکل دارند) 2- حکم بازی شطرنج چیست ؟( در صورتی که برای برنده هیچ جایزه یا پولی در نظر گرفته نشود)و در مورد کسانی که شطرنج را به عنوان یک ورزش دنبال میکنند چگونه است ؟ 3- آیا الکل طبی نجس است؟
پرسش 1:
ادکلن 2- شطرنج 3- الکل طبي شرح : 1-آيا با لباسي که به آن ادکلن زده شده مي شود نماز خواند؟(در واقع آيا ادکلن جزو نجاسات مي باشد در صورتي که ما محتويات آن را نمي دانيم ولي غالب ادکلن ها الکل دارند) 2
پاسخ:
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
نماز با لباسي که به آن ادکلن زده شده اشکال ندارد. الکل چه طبي و چه صنعتي پاک است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله سيستاني، توضيح المسائل ،م109.
پرسش 2:
- حکم بازي شطرنج چيست ؟( در صورتي که براي برنده هيچ جايزه يا پولي در نظر گرفته نشود)و در مورد کساني که شطرنج را به عنوان يک ورزش دنبال مي کنند چگونه است ؟
پاسخ:
بازى با شطرنج جايز نيست. بلى اگر احراز شود در هيچ كجا بازى با برد و باخت مالى با آن معمولا انجام نمى شود، بازى با آن جايز خواهد بود، ولى ظاهرا اين فرض محقق نيست .(1)
پي نوشت:
1. سايت آيت الله سيستاني ،بخش فارسي ،قسمت سوال ها و جواب ها ،حرف (ش) ماده شطرنج ،سوال 1.
پرسش 3:
3- آيا الکل طبي نجس است؟
پاسخ:
الکل ،چه صنعتي چه طبي پاک است.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله سيستاني،توضيح المسائل،م 109
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۶:۴۴ شناسه مطلب: 15136
با سلام بنده علاقه مند به مطالعه پیرامون انسان وانسان شناسی از منظر اسلام و دانشمندان غربی می باشم خواهشمندم در این زمینه مرا راهنمایی کنید و منابع مفیدی معرفی کنید با تشکر
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
چند كتاب مفيد ارائه مي شود :
1- انسان كامل ، شهيد مطهري
2- انسان و سرنوشت ،همو
3- معارف قرآن (1-3) استاد محمد تقي مصباح يزدي(خداشناسي ، كيهان شناسي ، انسان شناسي)
4- خداو انسان در فلسفه ياسپرس ، دكتر عبدالله نصري
5- انسان شناسي ، محمود رجبي.
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۶:۰۷ شناسه مطلب: 15133
باسلام من در مورد كلمه سيد يا كلا سادات سوال داشتم ايا كلا ميتوان به اين قضيه اعتقاد داشت با توجه به اينكه پيغمبر از خود فرزند ذكوري نداشته پس چطور ميشه كه به يك شخص ميگويند سيد يا اولاد پيغمبر. ممنون ميشم بنده رو راهنمايي كنيد با تشكر
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
سيادت عنوانى است براى مردان و زنانى كه در طول نسب خويش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ رسول اللَّه) مىرسند. هر كس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف يا فرزندان او برسد، سيد محسوب مىشود.(1)
اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بنى هاشم مىگويند. برخى از اينان به عموهاى پيامبر مثل ابوطالب و ابولهب، عباس و حمزه مىرسند. بنابراين فرزندان عباس عموى پيامبر كه اصطلاحاً به آنان بنى عباس مىگويند، سيد محسوب مىشوند. فرزندان ابوطالب به نامهاى طالب و عقيل و جعفر طيار و على(ع) و نسل آنان (تا كنون هر چه هستند) سيدند. پيامبر اسلام از جهت پسرانش (طيب و طاهر و قاسم و ابراهيم) چون در كودكى از دنيا رفتند، نسلى ندارد و فقط از طريق حضرت فاطمه زهرا(س) نسلش ادامه پيدا كرد كه فرزندان حضرت زهرا به نامهاى حسن و حسين و زينب و ام كلثوم از طريق پدرشان على(ع) سيد بودند.
تمامى ائمه معصومين و فرزندانشان از طريق على(ع) به هاشم مىرسند و سيد هستند. بنابراين سيادت تنها انتساب به پيامبر نيست، بلكه از جهت انتساب به طالب و على و عقيل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهاى پيامبر) نيز سيادت حاصل شده و حضرت على(ع) سيد بوده است و فرزندان او نيز سيد هستند.
اما انتساب برخي از سادات به پيامبر خود شرافت مضاعفي براي آنان است كه از طريق دختر ايشان حضرت فاطمه (س)حاصل شده است . اينکه سادات فعلي ذريّه پيامبر ناميده شدند، از اين جهت مي باشد. اگر چه غالباً فرزندان و نسل از طريق پسر به جد منتسب مي شوند، اما به جهت روايات متعدد که از پيامبر نقل شده، حضرت فرزندان فاطمه را فرزندان خود دانسته ، انتساب آنان را به خود مورد تأکيد قرار داده است. اين موضوع در برخي تفاسير از آيات سوره کوثر نيز آمده است.
پى نوشت:
1. عروه الوثقى، ج 2، كتاب الخمس، فصل 2، مسئله 3.
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۶:۰۶ شناسه مطلب: 15132
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ ۱۵:۵۵ شناسه مطلب: 15131
آیا بقا بر مرجع تقلیدی که به رحت خدا پیوسته است جایز میباشد؟
با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز.
اگر مجتهدي که فوت کرده و انسان از او تقليد کرده ،اعلم باشد، بايد بر همان مرجع باقي بوده؛
اگر مرجع زنده اعلم باشد ،بايد رجوع کرده؛
اگر اعلميت هيچ يک معلوم نشود، انسان مخير است از هر کدام که بخواهد تقليد کند.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله سيستاني،توضيح المسائل،م 8.