پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دعایی که قبل از فاتحه بر اموات می خوانیم چیست

پرسش 1:
کيفيت فاتحه وخيرات بر اموات شرح : دعايي که قبل از فاتحه بر اموات مي خوانيم چيست؟

پاسخ:
باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مرکز.
در روايات دعا هاي زيادي نقل شده ، معروف ترين آن دعايي است که از امير المؤمنين عليه السلام روايت شده، که فرمود: هر گاه به قبرستان مسلمين رسيدي، اين دعا را بخوانيد : ِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ السَّلَامُ عَلَى أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَا أَهْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّه‏ (1)
از محمد بن مسلم نقل شده است كه به امام صادق ( ع ) عرض كردم كه آيا به زيارت مردگان بروم ؟ فرمود : بلي .
گفتم :آيا آن ها مي دانند كه ما به زيارت آن ها رفته ايم ؟ فرمود : بلي قسم به خدا مي دانند و شاد مي شوند و انس مي گيرند.
عرض كردم: چه بگويم وقتي به زيارت اهل قبور رفتم؛ اين دعا را انشا كردند:
اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَيْكَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْكَ رِضْوَاناً وَ أَسْكِنْ إِلَيْهِمْ مِنْ رَحْمَتِكَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُونِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ.(2)
براي اموات از هر چيز بهتر و مفيدتر صدقه و احسان به فقرا و اهداي ثواب آن براي مردگان است.
رسول گرامي اسلام (ص) فرمود: «صدقه حرارت قبرها را از بين مي‌برد».(3)
براي اموات بهترين دعا اين است که انسان براي آنان از خداي مهربان طلب عفو و مغفرت کند . بخواهد خداوند رحمت و بخشش و نعمت‌هايش را بر آنان نازل فرمايد. مي‌توان دعاي 24 صحيفه سجاديه را براي پدر و مادر که داراي مضامين عالي آموزشي و تربيتي است، در شب يا روز خواند،
روايتي از حضرت صادق(ع) نقل شده، که از آن استفاده مي‏شود ثواب‌هايي که در عالم برزخ به مؤمن مي‏رسد، تا قيامت ادامه خواهد داشت. حضرت فرمود:
«هر کس نزد قبر مؤمني هفت مرتبه سوره إنّا أنزلنا را بخواند، خداوند فرشته‏اي مي‏فرستد که پيش قبر ميت، خدا را عبادت کند. خداوند ثواب عبادت فرشته را براي ميت و کسي که إنّا أنزلنا را خوانده مي‏نويسد، تا زماني که خداوند وي را به واسطه اين عمل وارد بهشت کند». سپس حضرت فرمود:
«بعد از سوره حمد، هفت مرتبه إنّ أنزلنا و هر يک از قل أعوذ بربّ الفلق، قل أعوذ بربّ الناس، قل هو الله أحد، و آيه الکرسي را سه مرتبه بخواند».(4)
يکي از صحابه از حضرت رسول(ص) نقل کرده : «براي مردگان خود هديه بفرستيد»، گفتم: هديه مردگان چيست؟ فرمود: «صدقه و دعا» و اضافه فرمود: «ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه‌هاي خود مي‌آيند و فرياد مي‌کنند... اي خانواده من، پدر ، فرزندان و خويشان من، بر ما مهرباني کنيد. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن ها بر ما است . نفعش براي غير ما. اي خويشان ما، به درهمي يا قرص ناني يا جامه‌اي ما را کمک کنيد تا خداوند شما را از جامه‌هاي بهشت بپوشاند».(5)

پي‌نوشت‌ها:
1. مستدرك‏الوسائل ج 2 ص 369.
2.وسائل‏الشيعة ،ج 3 ،ص 29.
3. ميزان الحکمه، ماده صدقه، شماره 10342.
4. کامل الزيارات، ص 222.
5 . محدث قمي، مفاتيح الجنان ، بخش زيارت قبور مؤمنين.

با سلام آیا می توانیم به صورت تلفنی و بدون اینکه دختری را ببینیم و بشناسیم، با وی حرف های سکسی بزنیم؟ دختر هم راضی است. در قبال پرداخت وجهی مانند شارژ تلفن همراه او راضی است به این کار. اصلا قصد دیدن و یا سکس حضوری را هم نداریم. باتشکر

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
اين کار جايز نيست و نمي توانيد به صورت تلفني با دختري که نامحرم است ،حرف هاي سکسي بزنيد . به طور کلي ارتباط تان حرام است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت,استفتائات,ج4,س5293.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من و همسرم بعلت بچه دار نشدن قرار است دختر چند ماهه ای را از پرورشگاه به فرزندی بگیریم ایا این دختر وقتی به سن تکلیف رسید به همسرم نامحرم است؟؟؟؟؟

پرسش: فرزندي را که از چند ماهگي بزرگ مي کنيم به ما نامحرم است؟ شرح : من و همسرم به علت بچه دار نشدن قرار است دختر چند ماهه اي را از پرورشگاه به فرزندي بگيريم. وقتي به سن تکليف رسيد به همسرم نامحرم است؟

پاسخ: با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز.
فرزند خوانده که بزرگ مي کنيد، بر شما نامحرم است . بعد از بزرگ شدن اگر پسر باشد ،به مادر خوانده نامحرم است . اگر دختر باشد ،به پدر خوانده نامحرم است. مگر راهي براي محرميت پيداکنيد .(1)
پي نوشت:
1. سؤال تلفني (7743271-0251) از دفتر آيت الله بهجت.

کسی که مشروب میخورد آیا میتواند نماز بخواند یا نه؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
کسي که مشروب خورده، اگر مست نشده و در حال عادي باشد ، مي تواند نماز بخواند. البته اگر جايي از بدن يا لباسش با شراب نجس شده باشد، بايد آن را بشويد و بعد نماز بخواند. اگر مست شده و از حال عادي خارج شده ، تا زماني که از حال مستي بيرون نيامده ، نمي تواند نماز بخواند ، چون نماز در حال مستي باطل است. همين که از حال مستي خارج شد، مي تواند نماز بخواند.
در هر حال نماز بر او واجب است . بايد بعد از بيرون از حالت مستي بخواند . نبايد شراب خوردن باعث ترك نماز شود كه علاوه بر گناه شراب خواري گناه ترك نماز نيز مرتكب شود. اگر در حال مستي نمازش قضا شده ، واجب است بعداً قضايش را بخواند. قرآن در سوره نساء آيه 43 از نماز در حال مستي نهي کرده :
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ ؛
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوئيد.
يعنى افراد مست نمى‏توانند مشغول اداي فريضه نماز شوند و نماز آن ها در اين حال باطل است،

به نام خدا 1- مراجع تقلیدی که می توان به ایشان رجوع کرد کدام آقا(آقایان) هستند؟ 2- آیا گرفتن پاسخ سوالات از طریق اینترنت برای انسان حجت آوراست؟

پرسش: : 1- مراجع تقليدي که مي توان به ايشان رجوع کرد کدام هستند؟

پاسخ: با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز :
راه هاي شناخت مرجع تقليد اعلم:
مجتهد و اعلم را از سه‌راه مى توان شناخت :
اول آن كه خود انسان يقين كند ، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد ،
دوم آن كه دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند ، به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند .
سوم آن كه عده‌اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند ، و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود، مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند .
اگر شناختن اعلم مشكل باشد ،بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد ، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است وبداند ديگرى از او اعلم نيست ،بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد . اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند، بايد از يكى از آنان تقليد كند.(1)
ليست برخي از مراجع زنده را براي شما ارسال مي کنيم:
1 .حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌سيدعلي‌خامنه‌اي‌(مقام‌معظم‌رهبري‌) .
2 .حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌شيخ‌حسين‌وحيد خراساني‌.
3 .حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌سيد موسي‌شبيري‌زنجاني‌.
4 .حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌شيخ‌ناصر مكارم‌شيرازي‌.
5.حضرت آيت الله حاج سيد علي سيستاني.
6 .حضرت آيت الله حاج شيخ لطف الله صافي گلپايگاني.
7 .حضرت آيت الله حاج شيخ عبد الله جوادي آملي.
8.حضرت آيت الله حاج شيخ حسين نوري همداني.
پي نوشت:
1.توضيح المسائل مراجع ، مسئله 3 و 4و 14.
پرسش: آيا گرفتن پاسخ سوالات از طريق اينترنت براي انسان حجت آوراست؟

پاسخ: در صورتي که اطمينان به صحت پاسخ داريد يا آدرسي که براي پاسخ مي دهد معتبر باشد، حجت است(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1. سؤال از دفتر رهبري.

مرد مسلمانی که با زن غیر مسلمان ( یهودی ، مسیحی ، زردتشتی ، بهایی ) تزدواج کرده ، آیا فرزندان آن مرد مسلمان تلقی می شوند یا نه.

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
فرزند آن مرد مسلمان است.(1)
پي نوشت:
1. عروه الوثقي، ج1 ،ص 139.

قرآن مثال های زیادی از اقوام و ملل و پیامبران و حاکمان آنها و حوادث انها داره ، نمی دونم چه مقدار درسته ولی اکثر ( همه ) این اقوام و پیامبران در نواحی جغرافیای خاورمیانه کنونی هستند ، می دونم که هدایت خدا برای همه هست ، واین حکایت ها فقط برای عبرت هستند ولی لااقل باید در تاریخ سایر اقوام و ملل نشانه هایی از پیامبرانشون باشه ، شرق آسیا ، افریقا ، اقوام باستانی آمریکا ،حتی استرالیا ، این مسیله ذهن من رو مشغول کرده ، ممنون می شم پاسخ بدید ،

با عرض سلام و سپاس از اعتماد به ما و ارتباط با اين مركز.
پرسش شما را مي توان با چند پرسش مختلف مرتبط دانست ،
نخست آنكه آيا همه انبيا مربوط به منطقه خاورميانه بودند يا در ساير مناطق و تمدن هايي مانند تمدن آمريكاي جنوبي هم پيامبراني مبعوث شدند ؟ ديگر آن كه اگر پيامبراني در مناطق ديگر مبعوث شده اند ،چرا در قرآن تنها به داستان انبياي و امت هايي اشاره شده است كه در اين منطقه بودند ؟
به تصريح قرآن ظهور پيامبران اختصاص به منطقه خاصى ندارد .طبق آموزه هاي اسلامي همه امت ها از خود پيامبر داشته اند:
« و ان من امّة الا خلافيها نذير، (1 ) در هر امتي نذير و هشداردهنده اي وجود دارد».
نيز:« لقد بعثنا في كلّ أمة رسولاً أنِ اعبدواالله و اجتنبوا الطاغوت؛ (2)
در هر امتي پيامبري فرستاديم (تا به مردم بگويند) كه خدا را بپرستيد و از بت دوري كنيد ».
اگر در قرآن مجيد، تنها نام عدّه معدودى از پيامبران بزرگ برده شده؛ بدين معنا نيست كه تعداد ايشان منحصر به همين افراد است؛ بلكه در خود قرآن تصريح شده است كه بسيارى از پيامبران بوده‏اند كه نامى از ايشان در اين قرآن به ميان نيامده است:
« ورسلاً لم نقصصهم عليك(3) ؛ پيامبراني كه داستان آن ها را برايت بازگو ننموديم » .
بنابراين نمى‏توان گفت كه همه پيامبران در يك منطقه خاص ظهور نموده‏اند، بلكه طبق احاديثى كه در مورد تعداد آنان رسيده ؛ يعني124 چهار هزار نفر، از اين تعداد چند پيامبر مشخص مربوط به آسيا و خاورميانه است، از بقيه خبري نيست ؛ در نتيجه هرچند يقينا پيامبران اولوالعزم و صاحب شريعت و كتاب آسماني،به دلايل خاصي كه فعلا در مقام بررسي آن نيستيم ،از شرق ميانه برخاستند اما اين احتمال بعيد نيست که در بسياري از مناطق جهان همانند هند، چين، آمريكا و ... نيز در گذشته هاي دور كه امكان ارتباط وجود نداشته ،بر حسب ضرورت پيامبراني مبعوث شدند .
اتفاقا برخي از شواهد و قرائن تاريخي و اجتماعي بيانگر آن است که در ساير مناطق جهان نيز در گذشته هاي دور انبيايي مبعوث شده اند ،مثلا برخي از اقوام سرخپوست و ساکنان منطقه آمريکاي جنوبي ،سنت هاي ديني و اذکار و اورادي نظير عبادات ساير اديان دارند که به احتمال قوي ناشي از تعاليم انبيايي است که در گذشته در آن مناطق زيسته اند، ولي نامي از آن ها به دست ما نرسيده است.
در واقع احتمال بسيار جدي وجود دارد كه بسياري از آيين هاي فعلي مانند بودا و ... تمدن هاي آمريكاي جنوبي مانند تمدن مايا و اينكاها و... به نوعي متاثر از تعاليم انبياي آن ها بوده كه براي ما ناشناخته است . نمي توان گفت اثري از تعاليم اين انبيا باقي نمانده است ؛ اما در هر حال گذشت زمان باعث تغيير و تحريف بسيار دراين آيين ها شده ، حقيقت اين تعاليم امروزه چندان با تعاليم اسلامي منطبق نيست .
البته اين حقيقتي غيرقابل انكار است كه پيامبران اولوالعزم و صاحب شريعت و كتاب آسماني، از شرق ميانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست و مركز دعوت ابراهيم(ع) عراق و شام بود. به مصر و حجاز نيز سفر كرد. موسي(ع) از مصر برخاست. چون که در زمان ظهور پيامبران، منطقه مسكونى عمده انسان‏ها مناطق آسيايى بود و خاور ميانه مهد تمدن قرار داشت.
مورخان بزرگ جهان تصريح مي كنند كه مشرق زمين (مخصوصاً شرق ميانه) گهواره تمدن انساني است.
تمدن مصر باستان كه قديمي ترين تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن يمن در جنوب حجاز، همچنين تمدّن ايران و شامات، همه نمونة تمدن هاي معروف بشري هستند ... قدمت تمدن انساني دراين مناطق به هفت هزار سال يا بيش تر باز مي گردد. از سوي ديگر، رابطة نزديكي ميان تمدن انساني و ظهور پيامبران بزرگ است، زيرا انسان هاي متمدن نياز بيش تري به آيين هاي الهي دارند، تا هم قوانين حقوقي و اجتماعي را تضمين كرده، جلو تعديات و مفاسد را بگيرد، و هم فطرت الهي آن ها را شكوفا سازد. به همين دليل نياز بشر امروز مخصوصاً كشورهايي كه از تمدن و صنعت سهم بيش تري دارند، به مذهب، از هر زمين بيش تر است.
بعيد نيست ادعا شود كه هبوط حضرت آدم(ع) و ثقل جمعيت بشري در منطقة خاوري بوده و انسان ها از اين منطقه به ديگر مناطق کوچ کرده اند. اگر چنين باشد مي گوييم : بين ثقل جمعيت و تمدن و بعثت پيامبران ارتباط منطقي برقرار است.
با اين وجود برخي از مورخان باور دارند كه پيامبران از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زيرا در مناطق معتدل به دليل ظهور دانش ها و صنعت، بيش تر زمينة كمال انسان ها فراهم مي شود و بيش تر آمادة پذيرش پيامبران هستند. ابن خلدون از طرفداران اين نگرش است. وي مي‌نويسد:
حتي بعثت پيامبران بيش تر در نواحي معتدل بوده و ما خبر بعثت پيامبري را در اقليم جنوبي و شمالي نيافته ايم، از آن جهت كه پيامبران بايد از نظر خلقت، كامل ترين افراد باشند تا پيامي كه از جانب خدا مي آورند، مورد قبول واقع شود.
در كنار همه اين ها بايد دانست كه پيامبران بزرگ هرچند در يك منطقه خاص ظهور يافتند اما اين به معناي انحصار رسالت آن ها در آن منطقه نيست . اگر رسالت يك پيامبر جهاني هم باشد اما درعين حال لازم است كه در منطقه اي خاص ظهور يابد كه امكان گسترش شريعت وي به ديگر نقاط عالم نيز از آن جا فراهم باشد . بعثت در مکان و مهد تمدن ها موجب مي شود که پيام انبيا از طريق مردم آن سرزمين به مناطق ديگر نيز برود ، چون با وجود تمدن در يک سرزمين، ارتباط مردم آن سرزمين با مناطق ديگر ساده تر و بيش تر خواهد بود.
پي‌نوشت‌ها:
1. فاطر (35) آيه 24.
2. نحل (16) آيه 36.
3. نساء (4) آيه 124.

با سلام و تشکر هم اکنون مدت 2 سال است که بدلیل اختلاف با همسرم از او جدا زندگی می کنم و در منزل پدرم هستم مدت 10 سال پیش با مردی که سه سال اختلاف سنی داشتیم ازدواج کرده ام ، یک پسر 5 ساله دارم که در ابتدای اختلاف بین ما حضانت آن بصورت یک هفته در میان با من بود . اکنون نیز همسرم لجبازی کرده و مرا طلاق نمی دهد و از طرفی نمی خواهد من برگردم . با مشاوره و وکیل گرفتن هم فعلاً کاری از پیش نرفته . به تازگی حضانت فرزندم را به پدرش دادم چه کنم که فرزندم آسیب کمتری ببیند .

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز.
خانواده كوچك ترين واحد اجتماعي است كه ثبات يا ناپايداري اش بر اعضاي خانواده و جامعه اثر مستقيم مي گذارد . فروپاشي اين واحد كوچك گاه چنان اثر عميقي روي فرزندان دارد كه باوركردني نيست . نسبت بزهكاري در خانواده هاي متلاشي شده خيلي بيش تر از خانواده هاي با دوام است حتي اين نسبت در خانواده هايي كه روابط زوجين به وسيله طلاق گسسته شده، در مقايسه با خانواده هايي كه مرگ، زن و مرد را از هم جدا كرده ،در سطح بسيار بالاتري قرار دارد .
بي سرپرستي در اطفال عقده هاي رواني ايجاد مي كند .جنبه هاي منفي طلاق خيلي گسترده است . بين بزهكاري نوجوان و جوان و طلاق رابطه مستقيمي وجود دارد . طلاق هميشه مبغوض و منفور بوده و هست . دنياي تنهايي اينان بس غم انگيز و عذاب آور است . روابط اجتماعي شان دچار اختلال مي شود . معمولاً فرزندان طلاق به سوي كجروي هاي اجتماعي سوق داده مي شوند .
چه بسيار مردان و زناني كه به رغم كم و كاستي فراوان اقتصادي و فرهنگي و نابرابرهايي كه از طرف مقابل متحمل مي شوند اما همچنان به خاطر حفظ و بقاي خانواده دندان بر جگر مي نهند تا فرزندان شان آواره و بي سرپرست نشوند . روح شان آزار نبيند . دچار كمبودها و عقده ها و ناسازگاري ها و ناهنجاري هاي اجتماعي نشوند . به هر حال طلاق فرآيندي بسيار سخت و زجرآور است .
اصلاً نمي توان روابط بين طلاق و آسيب هاي رواني كودكان را ناديده گرفت . بايست قبول كرد كه طلاق و جدايي اثرات نامطلوبي بر كودكان بر جاي مي گذارد . بررسي كودكاني كه والدين آن ها از هم جدا شده اند، نشان مي دهد كه آسيب هاي روحي وارد شده به اين كودكان بسيار شديد بوده است ،در حالي كه شدت تأثيرات منفي ناشي از بحث و جدال هاي تكراري والدين بسيار كم تر و زودگذرتر و البته طلاق (اين حلال نفرت انگيز )در مواقعي كه آخرين راه حل باشد، از آن گريزي نيست اما در اين ميان آنچه بيش از هر چيز به صورت يك ضرورت جدي و غيرقابل انكار مطرح مي باشد ،وضع و سرنوشت كودكان و نوجواناني است كه پس از طلاق و جدايي پدر و مادر محيط امن خانه را از دست مي دهند، به ويژه فرزندان خانواده هايي كه فقر مادي و فرهنگي و عدم تمكن كافي براي گذراندن زندگي نيز دارند. اين گونه بچه ها در لابه لاي چرخ اجتماعي در تار و پود گسترده اعتياد با انواع انحرافات و بزهكاري ها نيز روبه رو مي شوند . چه بسا سر از زندان ها درمي آورند و در دام توطئه هاي بي شماري گرفتار مي آيند .
اما تاثير جدايي پدر و مادر به همين جا ختم نمي‌شود؛ ترس بدون دليل، بي‌خوابي، اضطراب و كم‌رويي، اختلال در تغذيه، لكنت زبان، عقب ماندگي درسي، پناه بردن به مواد مخدر، شكست در زندگي آينده، شب ادراري، انزواجويي و عزلت طلبي، احساس حقارت، احساس ناكامي و شكست، دستاوردهاي ديگر طلاق والدين هستند.
طلاق كودك را ضعيف و آسيب پذيرتر مي سازد . كودكي كه پدر و مادر خود را به علت طلاق از دست داده خيلي مي ترسد از اين كه كاري كند كه باعث از دست دادن ديگري بشود . معمولاً كودك از والدين كه طلاق را مطرح كرده بدش مي آيد . اين فرزندان هميشه يك احساس بدبيني و كينه نسبت به يكي از والديني دارند كه مقصر و پيش قدم در جدايي بوده و اين كه چرا او به اين سرنوشت دچار شده است . در سال هاي اول دچار اضطراب و فشار عاطفي مي گردد . تشنجات ناشي از طلاق نيز باعث مي شود كه زوجين تا دو سال اعتماد به نفس نداشته باشند.
با توجه به مطالب فوق پيشنهاد ما اين است كه:
اگر مي خواهيد اين مشكل را به صورت اساسي حل كنيد، و فرزند تان در آينده با مشكلاتي كه ذكر شد مواجه نشود، سعي كنيد اختلاف خود را با همسر تان را حل كرده و دوباره به كانون گرم خانواده برگرديد. براي اين كار كافي است يكي از شما پيش قدم شده و به خاطر جلوگيري از آسيب هاي روحي و عاطفي فرزندان،خواستار حل مشكل و ادامه زندگي باشد. براي اين كار مي توانيد با يك روانشناس يا مشاور ، مشاوره بگيريد. اگر احساس مي كنيد ادامه زندگي امكان ندارد و آب ريخته شده قابل جمع شدن نيست، براي كاهش دادن آثار مخرب طلاق لازم است قبل از اين كه تصميم قطعي براي طلاق بگيريد، نكاتي را به كودك تفهيم نماييد. اگر در خصوص علت طلاق به بچه ها توضيح داده نشود، آن ها خود علتي را براي آن مي تراشند كه ممكن است بر مشكلات رواني شان بيفزايد.
و اما نكاتي كه بايست بعد از طلاق در خصوص كودك كاملاً رعايت شود بدين شرح است:
1- درباره علت طلاق با توجه به سن سال و ميزان درك كودك به او توضيحات لازم را بدهيد . ارايه دلايل منطقي در خور فهم كودك كمك شاياني در ميزان ناسازگاري وي با وضعيت جديد دارد . سعي نكنيد خود را فرشته و پدرش را ديو جلوه بدهيد، چون به هر حال براي هميشه پدر و مادر واقعي طفل آن ها هستيد . شما با هم مشكل داشته ايد كه طلاق گرفته ايد ،ولي طفل گناهي ندارد . يارگيري كردن و بمباران تبليغاتي كردن كودك هيچ حاصلي جز به هم ريختن امنيت رواني وي در پي نخواهد داشت . چون طفل قدرت تجزيه و تحليل مسايل را ندارد ،دچار بحران روحي مي گردد . بهتر است والدين همديگر را تخريب نكنند . هميشه اين را به ياد داشته باشند كه هيچ پدر و مادري بد اولاد خود را نمي خواهد . جز تأمين آسايش و آرامش كودك چيز ديگري نمي خواهد. ممكن است زن و شوهر با هم بد شوند، ولي پدر و مادر با اولاد خود بي جهت بد نمي شوند . حفظ روابط حسنه بعد از طلاق بين والدين و فرزند طلاق امري بسيار ضروري و حياتي است.
2- به كودك تفهيم كنيد كه منتظر چه رخدادي خواهد شد . به او اطمينان بدهيد كه هر وقت بخواهد مي تواند والدين خود را ببيند . تحت هر شرايطي مانعي براي ملاقات كودك فراهم نياوريد .كودك را مطمئن بسازيد كه روابط او با پدر و مادرش براي هميشه محفوظ و برقرار است .حضانت فرزند را به عنوان اسلحه اي به سمت مقابل قرار ندهيد . از كودك استفاده ابزاري به منظور اهداف خود نكنيد . در هر زمان و هر مكان كه كودك مايل به ملاقات است ،آن شرايط را مهيا كنيد .در غير اين صورت بچه ها پرخاشگر و افسرده مي شوند.
3- به فرزندخود کمک کنيد تا عواطف خود را ابراز کند. چه از طريق بيان و با از طريق نوشتن، نقاشي کردن و يا حتي از طريق موسيقي.
4- به عواطف فرزندخود احترام بگذاريد . اطمينان دهيد که احساسات آن ها طبيعي است..
5- در صورت امكان فرزند خود را با بچه‌هايي که تجربه مشترکي دارند آشنا سازيد تا بفهمد که تنها نيست.
6- معلمان و ساير مددکاران از وضعيت طلاق مطلع سازيد تا آن ها نيز به کمک او بشتابند.
7- اما هيچ گاه به کودک خود از پدرش بد نگوييد يا حتي از لغات و الفاظ بد براي صحبت کردن درباره پدرش، استفاده نکنيد، چون بچه ها پدران خود را هر طور که باشند دوست دارند.
نكته پاياني اين كه: زمان براي احياي مجدد فرزندان امري ضروري است. شواهد نشان داده است که پس از گذر زمان مناسب و تزريق حمايت‌ها و هدايت‌هاي صحيح، بسياري از کودکان دوباره به حيات طبيعي خود برمي‌گردند. اما اگر اضطراب و تشويش کودکان به ‌شکل فزاينده‌اي تداوم يافت، آن گاه بايد از مشاورين متخصص در اين رابطه کمک جست.
ضمنا توصيه مي كنيم هميشه با يك روانشناس يا مشاور در تماس باشيد . از ايشان در جهت تربيت صحيح فرزند تان راهنمايي بخواهيد. براي اين كار مي توانيد با شماره" 09640" اين مركز بدون هزينه تماس گرفته و با مشاورين اين مركز مشكل خود را حل كنيد.
موفق باشيد.

صفحه‌ها