دانش تاريخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آيا علاوه بر جبرئيل ٢ فرشته ى ديگر ( اسرافيل و ميكائيل ) پيامبر را تا معراج همراهى كرده اند؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
در تفسير آيه معراج: «سُبحـنَ الَّذى اَسرى بِعَبدِهِ» (اسراء/17،1) امام صادق همراهى اسرافيل و دو فرشته برگزيده ديگر، جبرئيل و ميكائيل، با پيامبر را بيان مي دارد.(1)
جبرئيل همسفر پیامبر بود. در منتهای معراج، در سدره المنتهی باز ماند. به پیامبر گفت دیگر اجازه ندارد که پیش رود و رسول خدا به تنهایی به معراج ادامه داد.(2)
در كتاب «كشف اليقين» در ضمن حديث معراج از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله روايت شده :
چون به آسمان هفتم رسيدم، تمام فرشتگان آسمان ها كه همراه من بودند و جبرئيل و ملائكه مقرب -همه- از تبعيت من باز ماندند. رسيدم به حجاب پروردگارم. ميان هفتاد حجاب داخل شدم كه بين حجابى با حجاب ديگر حائل هائى از عزت، قدرت، كبريا، نور و ظلمت و غير آن قرار داشت تا آن كه به حجاب جلال رسيده و با پروردگار خود مناجات كرده و در حضور وى ايستادم ...(3)

پي نوشت ها:
1. قمى على بن ابراهيم، تفسير قمى، تحقيق: سيد طيب موسوى جزايرى،قم،دار الكتاب، 1367 ش،نوبت چاپ: چهارم ج‌،2 ص‌3.
2. احتجاج، ابو منصور، احمد بن على بن ابى طالب طبرسى‏،مترجم نظام الدين احمد غفارى مازندرانى‏،ناشر: مرتضوى‏، تهران‏،نوبت چاپ: اول‏ ، ج‏1، ص 175.
3. سنن النبى ‏،علامه طباطبائى ، ترجمه محمد هادى فقهى‏، كتاب فروشى اسلاميه‏، تهران‏، 1378 ش‏،نوبت چاپ: هفتم‏ ، ص 410.

با سلام نقل قولی شنیدم که در آن اعلام بیان شده بود که حضرت علی 60 زن داشته، آیا این ادعا صحت دارد یا خیر؟

با تشکر خواهشا منبعی ذر این زمینه معرفی بفرمایید.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
اين ادعا هيچ پايه و اساسي ندارد و نمي توان آن را پذيرفت؛ آنچه از متون تاريخي در اين باره مي توان ذكر نمود بدين شرح است.
نخستین همسر آن حضرت، فاطمه زهرا (ع) دخت گرامی پیامبر خدا بوده است. علی (ع) تا زمانی که فاطمه در قید حیات به سر می‏برد با کس دیگری پیمان زناشویی نبست.
پس از وفات فاطمه، آن حضرت با امامه دختر ابو العاص بن ربیع بن عبد العزی بن عبد شمس که فرزند زینب دختر پیامبر بود ازدواج کرد.
ام البنین دختر حزام بن دارم کلابیه، زن دیگری بود که علی (ع) او را به عقد خود درآورد.
پس از ام البنین، آن حضرت با لیلی دختر مسعود بن خالد النهشلیة تمیمه دارمیه ازدواج کرد.
پس از وی با اسماء بنت عمیس خثعمی پیمان زناشویی بست. اسماء تا قبل از شهادت جعفر بن ابی­طالب، همسر
وی بود و پس از شهادت جعفر، ابوبکر او را به ازدواج خود درآورد و چون ابوبکر از دنیا رفت، علی (ع) او را به همسری خویش گرفت.
یکی دیگر از همسران امیر المؤمنین (ع) ام حبیب دختر ربیعه تغلبیه و موسوم به صهبا بوده است . این زن از قبیله «سبی» بود که خالد بن ولید در عین التمر بر آن ها حمله برده و ایشان را به اسیری گرفته بود. خوله دختر جعفر بن قیس بن مسلمه حنفی و یا به قولی دیگر خولة دختر ایاس از دیگر زنان آن حضرت بوده است.
همچنین علی (ع) با ام سعد یا ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفی، نیز مخبأة دختر امری القیس بن عدی کلبی پیمان زناشویی بست. (1)
لازم به یادآوری است که این تعداد از زنان امام علی (ع) همه در یک زمان نبوده اند ؛ چرا که اسلام تعداد همسران را به چهار محدود نموده است. امام علی در هیچ زمان از چهار همسر بیشتر نداشت.
براي آگاهي بيشتر در اين باره مي توانيد به كتاب هاي: الارشاد شيخ مفيد و اعيان الشيعه سيد محسن امين مراجعه نماييد
پی‌نوشت‌ها:
1. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، شيخ مفيد، ناشر: كنگره شيخ مفيد، مكان چاپ: قم‏،سال چاپ: 1413 ق‏،نوبت چاپ: اول‏، ج‏1، ص 354؛ سیره معصومان، ج 3، ص 15، اثر سید محسن امین ترجمه علی حجتی کرمانی.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

<p>چرا ابراهیم بن مالک اشتر در واقعه کربلا حضور نداشت؟</p>

پاسخ:
ابراهیمِ‌ بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (متوفای ‍72 ه ق/ 691 م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد.
از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفته‌اند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علی‌بن ابی‌طالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر با معاویه جنگ کرد.(1) حقیقت آن است: علت عدم حضور ابراهیم در کربلا معلوم نیست، در عین حال می توان گفت عدم حضور وی در کربلا بر اساس نافرمانی امام حسین (ع) نبوده است، زیرا ابراهیم از محبان اهل بیت (ع) بود و به آنان عشق می ورزید، از سوی دیگر امام حسین (ع) را خوب می شناخت و از وضع جامعه اسلامی آگاهی داشت. می دانست که امویان دین ستیز می باشند، از این رو است که وی در قیام مختار به خون خواهی حسین بن علی (ع) بر ضد امویان قیام نمود؛ در مجموع احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وي به امام حسين وجود دارد:
1.عدم آگاهي از خروج امام.
2.كوتاهي كردن.
درباره احتمال دوم می توان گفت: اگر این احتمال درست باشد، گرچه ابراهیم کوتاهی کرده، اما مرتکب گناه نشده و فرمان امام عصر خود نا دیده نگرفته است، زیرا امام حسین (ع) مردم را موظف و مکلف نکرد که حتما در کربلا حضور یابند، از این رو بسياري از خواص توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. اما پاسخ چرايي اين مطلب را از كلام صاحب تنقیح المقال بيان مي داريم:
امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است.
اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست.
مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید: بنابراین، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2) نسبت به خواص در كوفه، علامه مجلسی نقل می کند: امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت: «من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!». وی بعد از ذکر این روایت می نویسد: جمله: «به فتح نایل نمی شود». این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3)

پي نوشت ها:
1. کاظم موسوی بجنوردی ودیگران ،دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450.
2. مامقانی،تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، ص‏112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81.
3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233، 1403 - 1983م، دار إحياء التراث العربي، بيروت.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام چرا عیسی(ع)را روح ا... لقب دادند؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
در باره نام گذاری حضرت عیسی به «روح الله»، چند وجه مطرح شده است از جمله :
برخی بر آن اند که چون ایشان از موجودی صاحب روح به وجود نیامده و از موجود زنده مانند نطفه پدید نیامده، ‌بلکه کاملاً به امر خدا و از جانب او آفریده شده است، او را «روح الله» گویند. (1)
برخی بر آن اند که چون مردم در دین به واسطه او احیا گشته‌اند، چنان که به وسیله روح خود حیات یافته‌اند، او را «روح الله» گویند. (2)
همچنین گفته شده که چون آن حضرت مردگان را زنده می‌کرد، روح الله نام گرفت. (3)
یا این که روح به معنای نبوت است؛ چنان که در آیه قرآن آمده: «یلقی الروح مِن أمره علی مَن یشاء مِن عباده» (4).
و یا گفته‌اند روح به معنای رحمت است و عیسی(ع) مایه رحمت و برکت برای بندگان خدا بود. از این رو، به ایشان «روح الله» گفته شده است. (5)
پی‌نوشت‌ها:
1. طبرسی فضل بن حسن، جوامع الجامع، - ، تهران ، دانشگاه تهران، 1377 ش ،ج 2، ص 22.
2.همان ، مجمع البیان،- ، بیروت ، نشر دار العرفیه، 1408 ق ، ج 4، ص 56.
3. مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، - ، تهران ، نشر کتاب، 1360 ش، ج 4، ص 256.
4. غافر (40) آیه 15.
5. طوسی محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، - ، بیروت ، دار الإحیاء التراث العربی، _ ، ج 6، ص 359.

اشعاری از علامه جعفری (ره) درباره عاشورا موجود است که نتونستم پیدا کنم، راهنمایی بفرمایید.

پاسخ:
مرحوم محمد تقی جعفری در باره قیام امام حسین (علیه السلام) از اشعار زیادی استفاده کرده است. این اشعار، به دو دسته تقسیم می شود:
برخی از این اشعار، از شاعران دیگر است که وی به آن ها استناد کرده (1) و به تجزیه و تحلیل قیام امام حسین (ع) پرداخته است. برخی اشعار را هم خود ایشان درباره امام حسین (ع) و قیام آن حضرت سروده است. وی درباره قیام امام می گوید:
زنده جاوید کیست؟ کشته شمشیر دوست -- کآب حیات قلوب از دم شمشیر اوست
گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق آید -- از آن کشتگان زمزمه دوست، دوست (2)
همو می گوید:
ذکر یا حسین، سنگ تیره را همچو در تابنده می کند -- آری ار کند بنده بندگی، کار آفریننده می کند (3)
علامه درباره این که امام حسین (ع) از جان خود دست برداشته و فانی در خداوند شده است، می گوید:
قبله جان را چو پنهان کرده اند -- هر کسی رو به جانبی آورده آورده اند
جان نهان در جسم و تو در جان نهان -- ای نهان اندر نهان ای جان جانان (4)
در این خصوص، به منبع زیر مراجعه نمایید:
- محمد تقی جعفری، امام حسین (ع).

پی نوشت ها:
1. محمد تقی جعفری، امام حسین (ع)، ص 64، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، 1381، چاب دوم.
2. همان، ص 199.
3. همان، ص 229.
4. همان، ص 400.

صفحه‌ها