پرسش وپاسخ

با سلام و احترام در موضوع طی الارض پاسخ فرمایید.

1- طی الارض وابسته به زمان و مکان است یا خیر؟

2- امکان حضور در چند مکان با جسمی که می شناسیم وجود دارد یا نه؟

3- طی الارض در ممارست عرفانی حاصل می شود یا ریاضت جسمی؟

4- اراده نزد آنکه ازاین کرامت برخوردار است کافی است یا نیازمند کار خاصی است؟

5- هر آنچه در مورد طی الارض می توانید برایم بنویسید.

موفق و مؤید به تأییدات الهی باشید .

پرسش 1-طي الارض وابسته به زمان و مکان است؟ امکان حضور در چند مکان با جسمي که مي شناسيم وجود دارد؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
از آن جا كه طي الارض در زمره مسايل خاص و باطني عرفاني در معارف ديني محسوب مي شود كه در سطح عمومي معارف ديني مطرح نبوده و نيست، چندان شفاف و واضح از آن و حقيقت آن در منابع ديني سخن به ميان نيامده است، در نتيجه توضيح دقيق وشفاف در خصوص آن چندان مقدور نيست اما با اين حال اين حقيقت در اكثر اديان و تفكرات عرفاني و صوفيانه و مانند آن به نوعي مطرح است .
وابستگي به زمان و مكان در سوال چندان روشن نيست، طي الأرض حقيقتي است كه در ظرف عالم ماده رخ مي دهد. درنتيجه زمان و مكان در آن دخالت دارند؛ زيرا حقيقت طي الارض انعدام شيء در مكان اول و ايجاد آن در مكان دوم است كه اين امر نيازمندي و طرفيت زمان و مكان در اين امر را به روشني آشكار مي سازد.
در قرآن لااقل در يك مورد به اين حقيقت به نوعي اشاره شده، در سوره نمل در خصوص داستان حضرت سليمان و درخواست وي از يارانش براي منتقل كردن تخت عظيم بلقيس ملكه سبا به بارگاهش. اين درخواست توسط فردي به نام «عاصف بن برخيا» در يك چشم برهم زدن انجام شد. احتمال مي رود اين عمل بر اساس قواعد طي الارض انجام گرفته است (1) در حالي كه قبل از عاصف فردي ازجن پيشنهاد انجام اين عمل را در عرض محدوده زماني معيّني داد. اگر عمل وي نيز قرار بود از طريق طي الارض صورت بپذيرد، بايد گفت ميزان قدرت روحي و توانايي هاي فرد در انجام اين عمل دخالت داشته، طي مسافت و فاصله بين اعدام و ايجاد در موارد مختلف متغيّر است.
سؤالتان در مورد امكان حضور در چند مكان را هم چندان روشن بيان ننموديد، اما چه بسا بتوان از برخي متون ديني امكان ايجاد چند جسم در مكان هاي متعدّد براي برخي از اولياي خدا را اثبات نمود، ولي در خصوص تحقق اين مقوله در فرايند طي الارض به نكته مشخصي برخورد نكرديم.

پي نوشت:
1. نمل(27) آيات 38-40.
------------------------------------

پرسش 2-طي الارض در ممارست عرفاني حاصل مي شود يا رياضت جسمي؟

پاسخ:
طي الارض در معناي مشهور آن عنايتي الهي است كه به برخي از بندگان صالح خداوند مي شود و اين توانايي در اختيار آن ها قرار داده مي شود، عامل اصلي اين عنايت، تعبد و بندگي خالصانه است كه نوعي ممارست عرفاني بلكه حقيقت سير و سلوك معنوي است. البته رياضت هاي صحيح شرعي هم از همين روند رفتاري محسوب مي گردد.
اما در خصوص به دست آوردن اين توانايي از راه رياضت هاي جسمي نظير كارهاي مرتاضان به نمونه و اشاره اي برنخورديم .
---------------------------

پرسش 3-اراده نزد آن که ازاين کرامت برخوردار است، کافي است يا نيازمند کار خاصي است؟

پاسخ:
توانايي اين كار عنايتي الهي است كه به برخي از بندگان خاص خداوند مي شود. ديده شده كه حتي افرادي بسيار عادي كه حتي كم ترين بهره علمي و سير و سلوك عرفاني مشهوري نداشتند، به لطف و عنايت معصومين به اين قدرت دست يافتند.
به نظر نمي رسد كه برخورداري از اين عنايت نياز به ويژگي عملي معيني داشته باشد. در سيره بزرگان نيز به خاطر نداريم كه نقل شده باشد عمل معين و دستور سلوكي خاصي را براي رسيدن به اين توانايي به كار مي بستند.
---------------------------

پرسش 4-هر آنچه در مورد طي الارض مي توانيد برايم بنويسيد؟

پاسخ:
از ديدگاه تفكر اسلامي طي الارض حقيقتي است كه در نگاه علمي « اعدام و نابود كردن يك جسم و بدن در مكان اوّل، و احضار و ايجادش در مكان مقصود » محسوب مي شود(1). بسته به توانايي هاي فرد با فاصله زماني كم تر يا بيش تر و با امكان همراه نمودن ديگري با خود يا عدم امكان آن اتفاق مي افتد.
هرچند بحث طي الارض و ثبت موارد آن و مشاهدات افراد از وقوع اين عمل توسط پاره اي از بزرگان اهل معرفت، اعم از صوفيان يا عارفان يا عالمان بزرگ و عموما در كتاب هاي عرفاني يا شرح حال بزرگان و مانند آن ذكر شده ،اما در مجموع اين گزارش ها اين نكته مورد اتفاق است كه اين حقيقت نوعي عنايت ويژه الهي در حق برخي از افراد، اعم از انبيا و اوليا و انسان هاي صالح است. به واسطه آن توانايي تصرف در قوانين عادي عالم ماده و انتقال دفعي اجسام يا بدن خودشان از يك مكان به مكان ديگر را پيدا مي كنند ،يعني فرد مي تواند با اراده خود در يك لحظه به مكان ديگري هرچند بسيار دور منتقل گردد ، ولي چه بسا خود نيز از حقيقت آن چندان مطلع نبوده، آن را عنايتي الهي در حق خود مي ديدند . به همين خاطر هيچ گاه حتي نزد نزديك ترين شاگردان خود از دارا بودن چنين توانمندي دم نمي زدند و آن را آشكار نمي كردند.
بزرگان جز در موارد خاص از آن بهره نمي بردند. در نتيجه فرضيه اثبات قطعي آن در اين شرايط قابل تحقق خارجي نيست، چون چه بسا خود اين افراد در برابر سوال شاگردان و مريدان، منكر دارا بودن اين توانايي مي شدند؛ مگر آنكه از طريق مباحث فلسفي يا حتي علوم تجربي اصل اين عمل ممكن دانسته شود. آن گاه از طريق آيات و روايات قطعي تحقق خارجي آن پذيرفته شود اما در كنار اين امور، گزارش مختلف افراد در طول تاريخ از مشاهده اين عمل توسط برخي از اوليا است كه مي تواند در فرض اعتماد به اين اخبار ، براي ما نوعي اطمينان و باور را به وجود آورد .
در نگاه عرفان اسلامي انسان مي تواند در مراحل تكامل و قرب به خداوند به جايي برسد كه صفات الهي از او برآيد . به نوعي مظهر تجلي صفات الهي در عالم گردد ؛ در نتيجه فرد عارف قدرت تصرف در برخي از قوانين عالم ماده را پيدا كرده ، قادر به انجام عملي همچون انتقال اجسام از جايي به جاي ديگر يا انعدام آن در مكان اول و ايجاد آن در مكان دوم مي گردد .
طي الارض در بين اصحاب معرفت عملي چندان شاق و از مراحل بسيار بلند عرفاني و معنوي محسوب نمي شود، چنان كه از برخي بزرگان نقل شده است كه دارا بودن اين مقام مثلا در بين طلاب نجف امري عادي به حساب مي آمد . از شواهد و قرائن نيز بر مي آيد كه اين عنايت به بسياري از اهل معرفت و مومنان صادق در گذشته و حال شده و مي شود.
نكات دقيقي هم درخصوصي الارض در كتاب مهر تابان از قول علامه طباطبايي بيان شده است كه مي توانيد مراجعه نماييد (2).

پي نوشت ها :
1. کتاب مهرتابان ،علامه طهراني ،ص 377 .
2. همان.

فعالیت در بازار فارکس  یا بورس اوراق بهادار منع شرعی دارد یا نه؟

سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
1- با توجّه به اينکه فارکس شرايط شرعيّ معاملات را ندارد، جايز نيست.(1)
2- اگردر بورس اوراق بهادار زمان و مبلغ و طرفين معامله مشخّص باشند و ساير شرايط معامله موجود باشد، اشکال ندارد.(2)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.

پي نوشت ها:
1. آيت الله مکارم شيرازي، بخشي از مسائل کثير الابتلاء ،سؤال171.
2.آيت الله مکارم ،استفتائات جديد ،ج‏3 اوراق بهادار ،ص191.

پرسش: آيا زرتشت در ياچه  ساوه را مي پرستيدند؟ آيا زرتشت فقط خداپرست بوده اند؟ شرح
سوال اصلی همان است البته می خواهم توضیح بیشتری در مورد دریاچه ی ساوه بدانم. آیا در این موارد در کتاب های المیزان و یا کتاب های معتبر دیگر آمده لطفا نامشان را برایم بنویسید؟

پاسخ
از تاريخ اديان الهي و برخي روايات اسلامي به دست مي‌آيد: زرتشت پيامبري از پيامبران الهي است، اگر چه محل و تاريخ تولد وي روشن نمي باشد.(مولون) زادگاه او را سيستان و (تاين بى) ظهور زرتشت را در حوزه بين النهرين و بالأخره بعضي او را اهل شهرري مي‌دانند.(1) اما با همه اختلاف عجيبي كه در تاريخ و محل ظهور و تولد او وجود دارد، چند نكته را از لحاظ تاريخي، مي‌توان قطعي تلقي نمود:
1- زرتشت پيامبري از انبياي الهي و از سرزمين ايران باستان بوده است.
2- او داراي كتاب آسماني بوده و كتابش از بين رفت. با تكيه بر خاطرات و اذهان و به اصطلاح آن چه كه درسينه اشخاص بود، مطالبي جمع آوري شد و به نام كتاب مقدس تكثير گشت.
3- زرتشت به دست قوم خويش كشته شد.
بر اساس روايتي از امام زين العابدين (ع) پيامبر فرمود: با مجوسي‌ها طبق سنت اهل كتاب رفتار نماييد.(2)
علامه طباطبايي مي‌فرمايد: «مراد از مجوس قوم معروفى هستند كه به زرتشت گرويده‌اند. اين لفظ درقرآن يك بار به كار رفته است، در قرآن (3) مجوس در رديف اهل كتاب، يعنى يهود و نصارا و در برابر مشركان قرار گرفته‌اند. بنابراين از اين آية استفاده مي‌شود زرتشتي ها، پيروان پيامبر الهي بودند، امّا همانند ساير اديان، دين آن‌ها منسوخ و كتاب آسماني آن‌ها تحريف شد.(4)
آن چه از دين زرتشت در کتب دينى مى‏توان استنباط کرد، اين است که او آتش را نمى‏ پرستيد. بر آن عقيده‏ اى که پيشينيان و نياکان او بر آن بوده‏ اند، نبود. هم چنين معتقدات او با آن چه بعدها آتش پرستان اخير عنوان کرده‏ اند، اختلاف داشت. او آتش را فقط رمزى قدوسى و نشانى گرانبها از اهورامزدا مى‏ دانست.(5)
بنابراين زرتشت درياچه ساوه را نمي پرستيد و خدا پرست بود.
اما در مورد درياچه ساوه: در ياچه ساوه در زمان ولادت پيامبر اسلام (ص)خشک شد .اين موضوع در کتاب هايي مانند: تاريخ پيامبر اسلام از دکتر آيتي و دکتر گرجي،ص55 ،امالي صدوق ص171 -172 و...آمده است .
درياچه ساوه يا حوض سلطان يا درياچه قم داراي 80 کيلو متر طول و30 کيلو متر عرض مي باشد. اين در ياچه در گودال و پست ترين دشت تهران، قم ،و ساوه قرار دارد .آب در اچه شور و تلخ است .سواحل آن غالبا باتلاقي و تا مساحت 20 کيلومتر از رسوب و نمک پوشيده شده است.(6 )
براي آگاهي بيش تر به فرهنگ معين مراجعه نمائيد .
پي‌نوشت‌ها:
1.عبدالله مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 1 ص 334ـ 336.
2.ناصر مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، ج 14 ص 45ـ 46.
3.حج (22) آيه 17.
4.الميزان، ترجمه فارسي، ج 14 ص 532ـ 53 با تلخيص.
5 . در گات‏ها صراحتاً به آفريده (مخلوق) بودن نور و روشنايى و آتش اشاره کرده، چنان که مخلوق بودن آب را آورده است.
6 .فرهنگ معين، ج 5 ،ص 525-526 .

آیا پسرمی تواند با دختر برای دوری از گناه ازدواج موقت کند؟ چه جوری؟

آیا پسرمی تواند با دختر برای دوری از گناه ازدواج موقت کند؟ چه جوری؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز:
بنا به فتواي اکثر فقها دخترى كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است، يعنى مصلحت خود را تشخيص مى‏ دهد، اگر بخواهد شوهر كند(چه عقد دايم و چه عقد موقت )، چنانچه باكره باشد، بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد.(1) پس اگر پسر و دخترمقلد مرجعي باشند که اذن پدر را شرط بداند، نمي توانند بدون اجازه پدر دختر باکره باهم ازدواج موقت کنند.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پى نوشت‏:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 387، م 2376.

1- خالکوبی در اعضای مختلف بدن گتاه دارد؟

2- آیا زینت محسوب می شه و نباید نامحرم ببیند؟ اسماء خدا چطور؟

3- کسی که خالکوبی کرده غسل و وضویش درست است؟

4- بعد از مرگ برخی می گویند که باید قسمتی که خالکوبی شده برای غسل جدا شود؟!؟

پرسش1-خالکوبی در اعضای مختلف بدن گتاه دارد؟

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خالكوبي هاي معمولي در اعضاي مختلف بدن اشكال ندارد، ولي اگر خالكوبي بيش از حد باشد و موجب آزار بدن شود يا اسم هاي معصومان (ع) خالكوبي شود، اشكال دارد . (1)

پي نوشت :
1 . آيت الله مكارم شيرازي، استفتاآت جديد، ج2، ص 52 ـ53، س77و78 .
--------------------

پرسش 2-آيا خالکوبي زينت محسوب مي شه و نبايد نامحرم ببيند؟اسماي خدا چطور؟

پاسخ: خالكوبي هايي كه زير پوست براي زيبا سازي ابرو به نام تاتو انجام مي شود، زينت ممنوع نيست ( 1 ) ليکن غير از صورت و مچ ها را از نامحرم بايد بپوشاند . خالکوبي به اسماي الهي اشکال دارد . ( 2 )

پي نوشت ها :
1 . آيت الله مکارم شيرازي ، احکام بانوان ، ص 181 ، س 660 .
2 . آيت الله مكارم شيرازي، استفتاآت جديد، ج2، ص 52 ـ53، س77و78 .
----------------------------------

پرسش 3-کسي که خالکوبي کرده غسل و وضواش درست است؟

پاسخ: خالکوبي مانع وضو و غسل نيست . ( 1 )بنا بر اين کسي که خالکوبي کرده ،غسل و وضويش صحيح است .

پي نوشت :
1 . آيت الله مكارم شيرازي ، استفتاآت جديد، ج2، ص53، س 79 .
----------------------------

پرسش 4-بعد از مرگ بعضي مي گويند که بايد قسمتي که خالکوبي شده براي غسل جدا شود ؟!؟

پاسخ: کسي که خالکوبي کرده ،پس از مردن مانند بقيه مردم غسل ميت داده مي شود .قسمتي که خالکوبي شده، براي غسل جدا نمي شود، و مانع رسيدن آب نيست.

ارث

نحوئ تقسیم ارث مادر

پرسش: نحوه تقسيم ارث مادر چگونه است؟

پاسخ: پرسشگرگرامي با درود و سلام :
اگر وارث مادر فقط يك پسر يا يك دختر باشد ، همه مال ميت به او مى‏رسد . اگر چند پسر يا چند دختر باشند ، همه مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود . اگر يك پسر و يك دختر باشد ،مال را سه قسمت مى‏كنند، دو قسمت را پسر و يك قسمت را دختر مى‏برد . اگر چند پسر و چند دختر باشند، مال را طورى قسمت مى‏كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد .( 1 )
پي نوشت :
1 . توضيح المسائل مراجع ، ج 2 ، ص 590 ، م 2731 .

تفکر واوج لذت

سلام خواستگاررو چه جوری بفهمیم خوش اخلاق می باشد وراستگو وسیگاری عرق خور نیست چون خودشان را خوب نشان می دهند ودیگران هم نظر مثبت می دهند از ترسشان چون چند مورد دیدیم طرف بد بوده ودیگران گفتند خوبه توضیح دهید وخواستگاری که ادای مذهب می کند چو جوری بفهمیم مرد زندگی. و هنوز نیامده خواستگاری می تواند تلفنی ساعتها حرف بزند با دختر اخه خیلی با خواهر زادم حرف میزند2- در فکرمان فکر عروسی ونزدیکی باکسی می کنیم وتحریک می شویم وانگار چیزی در فرج می باشد ولی در لباس زیر دیده نمی شود غسل دارد3- ایا برای غسل جنابت لازم است لباسی که عرق کرده ایم وبدنمان نجست شده دوباره بعد از غسل پوشید ادرس ایمیل قبلی اشتباه بوده ببخشید

پرسش: ازدواج فکرشرح سلام خواستگاررو چه جوري بفهميم خوش اخلاق مي باشد وراستگو وسيگاري عرق خور نيست چون خودشان را خوب نشان مي دهند وديگران هم نظر مثبت مي دهند از ترسشان چون چند مورد ديديم طرف بد بوده وديگران گفتند خوبه توضيح دهيد وخواستگاري که اداي مذهب مي کند چو جوري بفهميم مرد زندگي. و هنوز نيامده خواستگاري مي تواند تلفني ساعتها حرف بزند با دختر اخه خيلي با خواهر زادم حرف ميزند؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از هر چيز بايد گفت خواهر زاده شما مجبور به ساعت هاي حرف زدن تلفني با ايشان نيست و فقط يك طرف اين رفتار آسيب زا اين پسر مي باشد. دختر در درجه اول خود بايد پاك باشد تا توقع شوهري پاك داشته باشد.
همان طوركه در پاسخ پيشين گذشت، معمولاً طرف دختر در جلسات معارفه رسمي(نه غير رسمي و دوستانه) به ارزيابي ملاك هاي عمومي و اختصاصي خود در طرف مقابل مي پردازد.
دختر در اين جلسات مي تواند با سؤالات مستقيم يا غيرمستقيم درباره تك تك اين مسائل نظر پسر را جويا شود.
با توجه به لحن كلام، زبان بدن و تناقض گويي ها و بزرگنمايي هاي احتمالي مي توان تا حدودي به راستي آزمايي خواستگار پرداخت.
بعد از جلسات معارفه رسمي و پسند اوليه مي توانيد براي اطمينان بيش تر از صحت گفتار و ادعاهاي ايشان به تحقيقات همه جانبه محلي بپردازيد. در تحقيقات محلي افرادي مانند پدر، برادر يا اقوام نزديك دختر مي توانند از دوستان همسايه ها همكلاسي ها همكاران و ...به تحقيق بپردازند. با كنار هم نهادن نتايج تحقيقات و درصد همپوشي گفته ها مي توان به شناخت نسبي از پسر نايل آمد.

پرسش: - در فکرمان فکر عروسي ونزديکي باکسي مي کنيم وتحريک مي شويم وانگار چيزي در فرج مي باشد ولي در لباس زير ديده نمي شود غسل دارد؟
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
در فرض سؤال غسل واجب نيست.
توضيح:هر رطوبتي که از زن خارج مي شود حکم مني را ندارد و غسل هم ندارد.
اگر زن بر اثرتحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود ،جنب مي شود. اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود ويا به اوج لذت برسد، ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه ،جنب نمي شود و غسل لازم نيست.
زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند ،جنب مي شود. اگر يقين پيدا نکند، جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و درآن حال رطوبتي از او خارج مي شود ،چون به اوج شهوت نرسيده ،جنب نمي شود و رطوبت خارج شده هم پاک است و وضو وغسل را باطل نمي کند.(1)
فكرهاي ذهني نزديكي، اگر چه تا موقعي كه در عمل نيايد، گناه محسوب نمي شود، اما فكر و روان انسان را آلوده مي سازد.
حضرت علي(ع) فرمود: "من كثر فكره في المعاصي دعته إليها؛(2) كسي كه در مورد گناهان زياد فكر كند، گناهان او را به سوي خود مي كشند".
نيز فرمود: "خوض النّاس في شي‏ءٍ مقدّمة الكائن؛(3) فرو رفتن و تفكّر در مورد چيزي، سرآغاز وجود آن چيز است".
از اين رو حضرت مسيح به پيروان خود فرمود: "موسي بن عمران به شما دستور داد زنا نكنيد، اما من به شما سفارش مي كنم فكر زنا را هم نكنيد، زيرا كسي كه به زنا بيانديشد، مانند كسي است كه در اتاق زيبا و رنگ آميري شده‏اي، آتش روشن كند. در اين صورت هر چند ممكن است خانه در آتش نسوزد، اما دست كم دود آن را سياه و خراب مي كند".(4)

پي‌نوشت‏ها:
1. آيت الله خامنه اي، استفتاآت، سوال 171؛ و آيت الله مکارم، توضيح المسائل، مسأله 361
2. غررالحكم،ج5 ص321.
3. از غررالحكم ج3ص451.
4. بحارالانوار، ج 14، ص 331.

پرسش: 3- ايا براي غسل جنابت لازم است لباسي که عرق کرده ايم وبدنمان نجست شده دوباره بعد از غسل پوشيد ادرس ايميل قبلي اشتباه بوده ببخشيد؟
پاسخ:
عرق جنب نجس نيست و لباس را هم نجس نمي کند، اگر بدن نجس باشد و به واسطه عرق کردن زياد نجاست بدن به لباس برسد جايي که نجاست رسيده است نجس است و جاهاي ديگري لباس پاک است.
اما اگر نجاست بدن به لباس نرسد و فقط عرق جنب به لباس رسيده باشد لباس پاک است و بعد از غسل نيز مي توانيد همان لباس را بپوشيد و شستن لباس لازم نيست.

پرسش: ازدواج فکرشرح سلام خواستگاررو چه جوري بفهميم خوش اخلاق مي باشد وراستگو وسيگاري عرق خور نيست چون خودشان را خوب نشان مي دهند وديگران هم نظر مثبت مي دهند از ترسشان چون چند مورد ديديم طرف بد بوده وديگران گفتند خوبه توضيح دهيد وخواستگاري که اداي مذهب مي کند چو جوري بفهميم مرد زندگي. و هنوز نيامده خواستگاري مي تواند تلفني ساعتها حرف بزند با دختر اخه خيلي با خواهر زادم حرف ميزند؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از هر چيز بايد گفت خواهر زاده شما مجبور به ساعت هاي حرف زدن تلفني با ايشان نيست و فقط يك طرف اين رفتار آسيب زا اين پسر مي باشد. دختر در درجه اول خود بايد پاك باشد تا توقع شوهري پاك داشته باشد.
همان طوركه در پاسخ پيشين گذشت، معمولاً طرف دختر در جلسات معارفه رسمي(نه غير رسمي و دوستانه) به ارزيابي ملاك هاي عمومي و اختصاصي خود در طرف مقابل مي پردازد.
دختر در اين جلسات مي تواند با سؤالات مستقيم يا غيرمستقيم درباره تك تك اين مسائل نظر پسر را جويا شود.
با توجه به لحن كلام، زبان بدن و تناقض گويي ها و بزرگنمايي هاي احتمالي مي توان تا حدودي به راستي آزمايي خواستگار پرداخت.
بعد از جلسات معارفه رسمي و پسند اوليه مي توانيد براي اطمينان بيش تر از صحت گفتار و ادعاهاي ايشان به تحقيقات همه جانبه محلي بپردازيد. در تحقيقات محلي افرادي مانند پدر، برادر يا اقوام نزديك دختر مي توانند از دوستان همسايه ها همكلاسي ها همكاران و ...به تحقيق بپردازند. با كنار هم نهادن نتايج تحقيقات و درصد همپوشي گفته ها مي توان به شناخت نسبي از پسر نايل آمد.

پرسش: - در فکرمان فکر عروسي ونزديکي باکسي مي کنيم وتحريک مي شويم وانگار چيزي در فرج مي باشد ولي در لباس زير ديده نمي شود غسل دارد؟
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
در فرض سؤال غسل واجب نيست.
توضيح:هر رطوبتي که از زن خارج مي شود حکم مني را ندارد و غسل هم ندارد.
اگر زن بر اثرتحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود ،جنب مي شود. اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود ويا به اوج لذت برسد، ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه ،جنب نمي شود و غسل لازم نيست.
زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند ،جنب مي شود. اگر يقين پيدا نکند، جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و درآن حال رطوبتي از او خارج مي شود ،چون به اوج شهوت نرسيده ،جنب نمي شود و رطوبت خارج شده هم پاک است و وضو وغسل را باطل نمي کند.(1)
فكرهاي ذهني نزديكي، اگر چه تا موقعي كه در عمل نيايد، گناه محسوب نمي شود، اما فكر و روان انسان را آلوده مي سازد.
حضرت علي(ع) فرمود: "من كثر فكره في المعاصي دعته إليها؛(2) كسي كه در مورد گناهان زياد فكر كند، گناهان او را به سوي خود مي كشند".
نيز فرمود: "خوض النّاس في شي‏ءٍ مقدّمة الكائن؛(3) فرو رفتن و تفكّر در مورد چيزي، سرآغاز وجود آن چيز است".
از اين رو حضرت مسيح به پيروان خود فرمود: "موسي بن عمران به شما دستور داد زنا نكنيد، اما من به شما سفارش مي كنم فكر زنا را هم نكنيد، زيرا كسي كه به زنا بيانديشد، مانند كسي است كه در اتاق زيبا و رنگ آميري شده‏اي، آتش روشن كند. در اين صورت هر چند ممكن است خانه در آتش نسوزد، اما دست كم دود آن را سياه و خراب مي كند".(4)

پي‌نوشت‏ها:
1. آيت الله خامنه اي، استفتاآت، سوال 171؛ و آيت الله مکارم، توضيح المسائل، مسأله 361
2. غررالحكم،ج5 ص321.
3. از غررالحكم ج3ص451.
4. بحارالانوار، ج 14، ص 331.

پرسش: 3- ايا براي غسل جنابت لازم است لباسي که عرق کرده ايم وبدنمان نجست شده دوباره بعد از غسل پوشيد ادرس ايميل قبلي اشتباه بوده ببخشيد؟
پاسخ:
عرق جنب نجس نيست و لباس را هم نجس نمي کند، اگر بدن نجس باشد و به واسطه عرق کردن زياد نجاست بدن به لباس برسد جايي که نجاست رسيده است نجس است و جاهاي ديگري لباس پاک است.
اما اگر نجاست بدن به لباس نرسد و فقط عرق جنب به لباس رسيده باشد لباس پاک است و بعد از غسل نيز مي توانيد همان لباس را بپوشيد و شستن لباس لازم نيست.

رفتاری که منشا ان گناه است

با سلام
با توجه به اینکه اگر حسادت یا تکبر و.. در رفتار یا گفتار شخص ظاهر نشود گناه نیست
اگر حسادت درونی یک نفر نسبت به فرد دیگر طوری بروز کند که در ارتباط مستقیم با
بدخواه بودن قلبی او نباشد اما ریشه کارش ناشی از حسد باشد او گناه کرده است؟ به
عنوان مثال بعضی ها در زندگی فردی که نسبت به او حسادت دارند فضولی و کنجکاوی
می کنند یا از فردی که به او حسادت دارند زیاد سوال می پرسند تا بلکه بتوانند با فضولی کردن در زندگی او از زندگی او نقطه ضعفی پیدا کنند که باعث فروکش کردن حسد درونی شان شود.هرچند شاید این کار آنها آسیبی به زندگی فرد مورد حسادت آنها نرساند اما
درواقع کنجکاوی و پرس و جو کردن آنها ناشی از حسادت درونی آنهاست.
با تشکر از پاسخ.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
منشا تجسس و کنجکاوي در امور ديگران حسادت است . در اين صورت حسادت ظهور پيدا کرده و از نظر اسلام گناه محسوب مي شود. گناه بودن حسد منوط به آسيب رساندن به ديگري نيست .علماى اخلاق براى حسد سرچشمه‏هاى زيادى ذكر كرده‏اند: از جمله عداوت و كينه است كه موجب مى‏شود انسان آرزوى زوال نعمت از كسى كه مورد عداوت اوست كند.
ديگري كبر و خودبرتربينى است، به همين جهت اگر ببيند ديگران مشمول نعمت‏هاى بيش ترى شده‏اند، آرزو دارد بلكه تلاش مى‏كند كه نعمت آنان زايل گردد تا برترى او را نسبت ‏به ديگران به خطر نيفكند!
سوم حب رياست است كه سبب مى‏شود آرزوى زوال نعمت ديگران كند، تا بتواند بر آن ها حكومت نمايد؛ زيرا اگر امكانات او از نظر مال و ثروت و قدرت او بيش از ديگران نباشد, پايه‏هاى رياست او سست مى‏شود.
چهارمين سبب حسد ,ترس از نرسيدن به مقاصد مورد نظر است، چرا كه گاه انسان تصور مى‏كند نعمت‏هاى الهى محدود است. اگر ديگران به آن دست‏يابند ،امكان رسيدن او را به آن نعمت‏ها كم مى‏كنند.
پنجمين سبب احساس حقارت و خود كم بينى است، افرادى كه در خود لياقت رسيدن به مقامات والايى را نمى‏بينند و از اين نظر گرفتار عقده حقارتند ،آرزو مى‏كنند ديگران هم به جايى نرسند تا همانند يكديگر شوند!
ششمين اسباب حسد بخل و خباثت نفس است؛ زيرا بخيل نه تنها حاضر نيست نعمت‏هاى خود را در اختيار ديگران بگذارد، بلكه از رسيدن ديگران به نعمت‏هاى الهى بخل مى‏ورزد و ناراحت مى‏شود،
تنگ نظرى، كوته‏بينى و رذالت طبع آدمى را به حسد مى‏كشاند . گاه مى‏شود كه همه اين امور ششگانه دست‏به دست هم مى‏دهند . گاه دو يا سه منشا به هم ضميمه مى‏شوند و به همان نسبت، خطر حسد فزونى مى‏يابد.
فراتر از اين ها حسد ريشه‏هايى در عقايد انسان دارد، كسى كه ايمان به قدرت خدا و لطف و عنايت او و حكمت و تدبير و عدالتش دارد ، چگونه مى‏تواند حسد بورزد؟ شخص حسود با زبان حال دارد به خداوند اعتراض مى‏كند كه چرا فلان نعمت را به فلان كس دادى؟! اين چه حكمتى است و چه عدالتى؟! چرا به من نمى‏دهى؟! نيز به زبان حال مى‏گويد: هرگاه خدا به ديگرى نعمتى دهد، ممكن است از دادن مثل آن به من عاجز باشد. پس چه بهتر كه نعمت از او سلب گردد تا به من برسد!
بنابراين حسودان در واقع گرفتار نوعى تزلزل در پايه‏هاى ايمان به توحيد افعالى پروردگار و حكمت و قدرت او هستند، چه اينكه انسانى كه به اين اصول مؤمن باشد، مى‏داند تقسيم نعمت‏ها از سوى خداوند حسابى دارد و طبق حكمتى است . نيز مى‏داند خداوند توانايى دارد كه بيش تر و بهتر به او ببخشد، هرگاه آن ها را شايسته نعمت‏بداند، پس بايد كسب شايستگى كند.
اين صفت رذيله مانند بسيارى از صفات ديگر گاه آشكار و صريح است و گاه مخفى ، به همين دليل بايد از آثارى كه بزرگان علم اخلاق و روانكاوان براى آن ذكر كرده‏اند يا به تجربه دريافته‏ايم، آن را در مراحل اوليه بايد شناخت و پيش از آن كه در وجود انسان ريشه بدواند و مستحكم گردد، به درمان آن پرداخت.
از جمله نشانه‏هايى كه براى آن ذكر شده امور زير است:
1- هنگامى كه مى‏شنود نعمتى به ديگرى رسيده است، غمگين و ناراحت مى‏شود، هر چند آثارى از خود بروز ندهد.
2- گاه از اين مرحله فراتر مى‏رود و زبان به غيبت و عيبجويى مى‏گشايد.
3- گاه از اين هم فراتر مى‏رود و به دشمنى و عداوت و كارشكنى برمى‏خيزد!
4- گاه تنها به بى‏اعتنايى و بى‏مهرى و يا قطع رابطه از شخصى كه مورد حسد او قرار گرفته قناعت مى‏كند، سعى دارد او را نبيند و سخنى از او نشنود . اگر سخنى در باره او بگويند ، سعى مى‏كند با ورود در مطالب ديگر گوينده را از ادامه سخن باز دارد، يا اگر مجبور به بيان مطلبى در باره او شود ،سعى مى‏كند صفات برجسته او را پنهان سازد و يا نسبت به آن سكوت كند.

کفاره کشتن حیوان غیر عمد

اگر به صورت غير عمد يك بچه گربه را با ماشين له كنيم كفاره يا ديه دارد؟

پرسش: آيا براي كشتن حيوان به صورت غير عمد كفاره يا ديه وجود دارد؟شرح
اگر به صورت غير عمد يك بچه گربه را با ماشين له كنيم كفاره يا ديه دارد؟
پاسخ: با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
ديه يا کفاره اي ندارد.کشتن حيوانات موذي و کوچک مثل سوسک، مگس، مورچه زنبور و...اگر زجر کش نکنند، اشکال ندارد و گناه حساب نمي شود .
اما اگر غرض عقلايي در کشتن آن ها وجود نداشته باشد و موجب اذيت نباشند، کشتن آن ها (عمداً) کراهت دارد(1)
در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي‌نوشت ‌:
1. فاضل لنکراني، جامع المسائل، ‌ج 2، مسائل متفرقه، سؤال 1646و آيت الله بهجت، استفتائات، ج4، ص573، س6528

ازدواج موقت

بایک نفرچندبارمیتوان ازدواج موقت و دائم داشت؟
اگراذن پدر براساس نظر مرجع تقلیدم احتیاط واجب باشد،میتوان بدون اطلاع ولی با وجود دوشیزه باکره بودن ازدواج موقت کرد؟

پرسش: ازدواج موقت.شرح بايک نفرچند بارمي توان ازدواج موقت و دائم داشت؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در ازدواج موقت در صورتي که شرائط آن موجود باشد ، پس از انقضاي مدت و يا بخشش مدت مي توانند مرد و زن باز به عقد موقت هم در بيايند . مرحله نهائي و پاياني ندارد و حرام مؤبد نمي شوند . ليکن در عقد دائم پس از طلاق سوم و ششم نياز مند به محلل است. پس از طلاق نهم زن به اين مرد حرام مؤبد و هميشگي مي شود. ( 1 )
پي نوشت :
1 . آيت الله بهجت ( ره ) ، جامع المسائل ج 4 ، ص 20 .

پرسش: اگراذن پدر براساس نظر مرجع تقليدم احتياط واجب باشد،مي توان بدون اطلاع ولي با وجود دوشيزه باکره بودن ازدواج موقت کرد؟

پاسخ:
در فرض سؤال بدون اذن ولي؛ بنابر احتياط واجب عقد صحيح نيست، مگر آن که در اين مسأله به فتواي مرجع ديگري که اذن پدر را شرط نداند و بعد از مرجع تقليد شما اعلم از ديگران باشد رجوع کنيد.
در مسأله اي که مرجع تقليد, احتياط واجب کرده باشد، مقلد يا بايد به آن احتياط واجب عمل کند ،يه به فتواي مجتهدي که بعد از مرجع تقليدش در احکام خدا داناتر (اعلم) از مجتهدان ديگر باشد عمل کند.(1).
بنابراين اگر در مسئله ازدواج مرجع تقليد کسي بنا بر احتياط واجب اذن پدر دختر را شرط بداند، در صورتي که مجتهد ديگري که بعد از مرجع تقليد او اعلم از مراجع ديگر يا مساوي در اعلميت با ديگران باشد، و اذن پدر را شرط نمي داند، مي تواند به فتواي او رجوع کند و طبق فتواي آن مجتهد عقد بخوانند. در اين صورت عقد شان صحيح است.
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع؛ج1؛ مسأله7.

صفحه‌ها