پرسش وپاسخ

آیا در عقد موقت امکان درخواست نفقه از سوی زن هست؟چگونه؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دادن نفقه در عقد موقت بر مرد واجب نيست . زن نمي تواند درخواست نمايد، مگر اينكه در ضمن عقد آن را شرط كرده باشد.
در صورتي که زن در عقد موقت نفقه را شرط کرده باشد، بر مرد واجب است نفقه او را بدهد . اگر نفقه را ندهد ، مديون زن مي باشد.
حقوق و اختيارات زن نيز مربوط به چگونگي شرط است .
اگر زن فقط شرط کرده باشد که مرد نفقه را بدهد، زن فقط حق نفقه گرفتن را دارد اما اگر مرد نفقه را ندهد ، هرچند ضامن است، ولي هيچ اختياري ديگري براي زن نيست.
اگر زن در عقد شرط کرده باشد که مرد بايد نفقه را بدهد و باز شرط کرده باشد که اگر مرد از دادن نفقه خود داري کند، زن از طرف مرد وکيل باشد که مدت باقي مانده عقد را برخود ببخشد، زن مي تواند با ندادن نفقه، مدت باقي مانده را وکالتا از طرف مرد برخودش ببخشد.(1)
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، ج2، مسئله 2539.

خواندن قرآن وادعیه دروقت اداری چه حکمی دارد؟

پرسش: خواندن قرآن و ادعيه در وقت اداري چه حکمي دارد؟

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر وضع شما در اداره جوري باشد که وقت اضافه داريد ، در صورتي که مراجعه کننده نداشته باشي و اداره هم هيچ کاري ندارد که انجام بدهيد ،مي توانيد قرآن يا دعا بخوانيد . ( 1 )
بهتر است با مدير اداره نيز در ميان بگذاريد تا بر خلاف مقررات نباشد .
پي نوشت :
1 . سؤال تلفني ( 7743232 ـ 0251 ) از دفتر آيت الله خامنه اي .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

قرائت قرآن ومفاتیح دربخش درمانی وهرشیفت درارجحیت است یاکارهای بیماران وافرادناتوان راانجام دادن

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تخلف از مقررات جمهوري اسلامي و قوانيني که توسط مجلس شواري اسلامي براي نهاد ها و ارگان هاي دولتي به تصويب رسيده جايز نيست . ( 1 )
بنا بر اين بر کارمند واجب است کارهاي بيماران و افراد ناتوان را بر قرائت قرآن و مفاتيح مقدم بدارد .

پي نوشت :
1 . أجوبه الاستفتاءات فارسي، حضرت آيه الله خامنه اي ، ص 485 ، س 1983 .

باتوجه به نوع کاردرمانی وپرستاری خواندن نمازاول وقت چه حکمی دارد.

باتوجه به نوع کاردرمانی وپرستاری خواندن نمازاول وقت چه حکمی دارد.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در جمهوري اسلامي ايران اداره هاي دولتي مجازند که نماز جماعت بر قرار کنند ، ولي اجباري نيست . آيت الله خامنه اي فرموده :
با توجه به اهميّت خاص نمازهاى يوميه و تأكيد زيادى كه بر اقامه نماز در اول وقت شده و با توجه به فضيلت نماز جماعت، مناسب است كارمندان روشى را اتخاذ كنند كه بتوانند در خلال ساعات كار ادارى نماز واجب را به طور جماعت در اول وقت و در كم ترين زمان بخوانند ، ولى بايد به گونه‏اى مقدمات اين كار را فراهم كنند كه نماز جماعت در اول وقت بهانه و وسيله‏اى براى به تأخير انداختن كارهاى مراجعه كنندگان نشود . ( 1 )
البته اگر کارمندي ببيند ارباب رجوع خيلي عجله دارد و با تاخير ممکن است يک روز کارش به عقب بيفتد ، بهتراست در نماز جماعت شرکت نکند و کار ارباب رجوع را انجام دهد،
پي نوشت:
1 . آيت الله خامنه اي ، استفتاآت ، ص 111 ـ483 ، س 552 و1969.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

عقد ازدواج در زمان قمر در عقرب اشکال دارد؟

با سلام آیا شما مطالبی رو که آیت الله محمد طه طرفی در مورد قرار گیری منازل ماه برای زمان عقد نکاح می گویند تایید میکنید؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
ما مطلب نويسنده نامبرده را نديده ايم ،ولي در روايات، ساعات و ايامي براي انجام عقد نامناسب معرفي شده اما توجه به چند نکته در اين موارد لازم است:
1. انجام کار صحيح هميشه خوب است . اگر انجام کاري در ساعتي حرام باشد، به صراحت از آن نهي مي شود . انجامش در آن ساعت يا آن زمان حرام مي گردد يا اگر مکروه باشد ،با نهي غير تحريمي از آن منع مي شود . در مورد انجام عقد در ايام و اوقات قمر در عقرب و ديگر صورت هاي نجومي، نهي تحريمي نداريم و گر نه در رساله ها به آن تصريح مي شد . حداکثر مکروه مي باشد که انجام مکروه ممنوع نيست.
2. غالب اين نهي هايي که مربوط به قمر در عقرب و امثال آن است، نهي هاي مولوي که بر حرمت و کراهت دلالت دارد، نيست ،بلکه نهي هاي ارشادي است . به تاثير هاي منفي احتمالي اشاره دارد که اگر فرد مرتکب گردد، خود را در معرض آن ها قرار داده ، ولي مرتکب حرام و مکروه شرعي نشده است.
3. اين ها از عوامل منفي است که مي توان با ايجاد عامل مثبت تاثير آن را از بين برد. مثلا اگر مسافرت مي خواهيم برويم يا ازدواج و عقد مي خواهيم بخوانيم و زمان قمر در عقرب است، مي توانيم با دادن صدقه ، تاثير منفي عامل احتمالي را خنثي کنيم و نحوست وقت را از بين ببريم.
اگر کار غير حرامي را مي خواهيم انجام دهيم، ولي با توجه به روايات ساعت مناسب نيست و براي ما هم تاخير انداختن مشکل است، مي توانيم با دعا و صدقه و توسل تاثير عامل منفي را مانع شويم.

اگر جابر در زمان زیارت قبر امام حسین ع نابینا بود چگونه حدیث لوح را با امام محمد باقرع تطبیق داد؟

باتوجه به حدیث لوح واینکه جابررحمت الله علیه دراربعین امام حسین ع نابینابود چگونه روایت است که ایشان حدیث لوح را باامام محمد باقر ع تطابق دادند

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
در تطابق لازم نيست که جابر بينا باشد ،زيرا در زمان بينايي، حديث لوح را از روي لوحي که نزد حضرت زهرا بود، خوانده و نسخه برداري کرده و آن نسخه را پيش خود داشته ، بارها در آن نظر کرده و کاملا در ذهنش بود. آن را به امام عرضه کرده و امام هم از روي اصل لوح، حديث را خوانده و تطابق را انجام داده اند.
امام باقر هنگام وفات امام صادق را خواند تا به او وصيت کند . فرزندش زيد عرض کرد: کاش شما مثل امام حسن و امام حسين عمل مي کردي و به من وصيت مي نمودي! امام فرمود: امامت عهد خدايي است و تمثيل بردار نمي باشد .
بعد جابر را فراخواند و فرمود: آنچه از حديث صحيفه ديده اي براي ما بگو.
در اين جا لازم نيست که جابر بينا باشد ،بلکه آنچه از صحيفه ديده بود ،عرض کرد. (1)
2. رواياتي که حکايت دارد که امام از جابر نسخه اش را طلب کرده و با نسخه خود تطبيق داده، صراحت ندارند که جابر آن زمان نابينا بوده ،بلکه
در موارد متعدد بر بينايي او تصريح شده است . نابينايي او در زمان زيارت اربعين هم مبنايي ندارد ،بلکه با توجه به روايات متعدد ايشان در آن زمان و مدت ها بعد از آن بينا بود.
در روايتي که مربوط به زيارت جابر در اربعين است، از قول عطيه که همراه جابر بود، آمده است: " بعد از غسل و زدن عطر بر خويش، با پاي برهنه به طرف قبر ها رفت تا بر بالاي قبر ابي عبدالله ايستاد . سه بار تکبير گفت و بيهوش بر قبر افتاد . وقتي به هوش آمد ،عرض کرد:سلام بر ... سپس قبر را بوسيد و دو رکعت نماز خواند . متوجه قبور شهدا شد و عرض کرد: سلام بر ... بعد به طرف قبر عباس بن علي آمد و عرض کرد: سلام بر ...(2)
در کتاب بشاره المصطفي ضمن خبر زيارت جابر آورده که جابر به همراهش گفت:"فالمسنيه فالمسته" (دست مرا بر قبر بگذار و من دستش را بر قبر گذاردم) ؛ اين جمله (که شايد با استناد بدان جابر را در آن زمان نابينا شمرده اند) دلالت بر نابينايي جابر ندارد، زيرا چه بسا شدت حزن و اندوه، بينايي او را در آن لحظه مختل نموده، يا اشک چشمانش را فراگرفته و مانع ديد او شده است.(3)
3. رسول خدا به جابر مژده مي دهد که نوه اش- محمد بن علي بن الحسين(امام باقر) -را خواهد ديد . از جابر مي خواهد که حامل سلام ايشان به او باشد .بنا بر روايات متعدد، جابر امام را ديده و ايشان را برانداز کرده و...(4)
4. در مورد نابينايي جابر در آخر عمر هم در روايات و تاريخ تصريحي نيست ،بلکه شايد بينايي اش کم شده يا دور يا نزديک بيني اش را از دست داده باشد.
در ارشاد مفيد به نقل از امام باقر آمده: بر جابر بن عبدالله انصاري وارد شدم و بر او سلام کردم. بعد از جواب سلام پرسيد :کيستي؟ اين ملاقات بعد از آن بود که نابينا شده بود و من خود را معرفي کردم و...(5)
اين روايت هم دلالت بر مطلب نمي کند ،زيرا: -ممکن است دوربيني او ضعيف شده ، نتوانسته از فاصله چند متري امام را ببيند و بشناسد.
-از روايات بر مي آيد که جابر مکرر ابلاغ سلام رسول خدا را انجام داده ، در مواضع مختلف اين مطلب را اظهار کرده تا مبلغ امامت و فضيلت امام باقر باشد . چه بسا اين ملاقات در آخر عمر او بوده و اولين ملاقات او با امام نبوده است.
-جمله "و اين ملاقات بعد از نابينايي او بود" ظاهرا از روايت نيست . جمله اي توضيحي از راوي است . احتمالا ايشان از سوال جابر برداشت کرده که او امام را نمي ديده تا بشناسد .بدين جهت تصريح کرده که در اين زمان بينا نبوده است.
- در بعضي از نقل هاي عالمان رجال دارد که جابر در آخرهاي عمرش نابينا شده است.البته در رجال شيخ طوسي آمده:"و قد کان سقط حاجبيه علي عينيه"(6)(ابروان او بر چشم هايش افتاده بود)؛ شايد اين حالت که معمولا سبب بسته شدن چشم مي شود، سبب شده که نابينا تلقي شود.
اگر هم نابينا شده ، در سال هاي آخر عمرش بوده که زمان آن نامعلوم است.
در مورد سن جابر ابهام هست. ايشان را از کساني شمرده اند که عمر طولاني کرده و از امام صادق نقل است که او آخرين فرد از اصحاب رسول خدا بود که از دنيا رفت . عامر بن وائله از اصحاب پيامبر سال 110 وفات کرد(7). بنا به روايتي که در بالا ذکر شد، هنگام وفات امام باقر يعني سال 114 هجري زنده بود. پس احتمال قوي دارد امام که از نوجواني با او مصاحبت داشته، در آن زمان که او بينا بوده، لوح را با نوشته او مطابقت داده و بعدا در آخرهاي عمر نابينا شده است.
جابر هنگام اولين ملاقات با امام باقر بينا بوده ، زمان تطبيق نوشته او با اصل لوح که نزد امام بوده، بينايي اش را داشته، اگر نابينا هم بود، مي توانست تطبيق را انجام دهد و از امام بخواهد از روي لوحي که خدمت امام هست ،مطلب را بخواند . شنيده اش را با مضمون نسخه خودش که در ذهنش کاملا نقش بسته بود، تطبيق دهد.
پي نوشت ها:
1. قاموس الرجال،ج2،ص519.
2. بحار الانوار،ج98،ص329.( در اين جا نام همراه جابر "عطا " ذکر شده، ولي در روايات ديگر و مشهور او را "عطيه" گفته اند.)
3. کمال الدين و تمام النعمه، پاورقي ،ص 309.
4. قاموس الرجال،ج2،ص514-516.
5.ترجمه ارشاد ، ج2،ص156-157.
6. اختيار معرفه الرجال،ج1،ص205.
7. همان،ص237.

صفحه‌ها