پرسش وپاسخ

جوانی هستم 32 ساله با سؤالات فراوان از خدا خانواه ای هستیم که پدری 65 ساله و بیکار سه برادر هستیم که من وسطی آنها می باشم که برادر بزرگم بیکار و خانه نشین و برادر کوچکم هم بیکار و خانه نشین چهار خواهر دارم که سه تای آنها ازدواج کرده و خانه دارن که بزرگه شهرستان زندگی می کند و کوچیکه که لیسانس کامپیوتر گرفته و این دو سال است که دنبال کار می گردد و خانه نشین است حا سوالات زیر را دارم :

1-هششت سال پیش برادر بزرگم و پسر عمویم با یک ماشین لندور در را رفتن به سرکار ماشین واژگون می شود و پسر عمویم فوت می کند که مشکلات زیادی برایمان پیش آمد از لحاظ خانوادگی

2-بعد از یک سال پدرم که کارخانه شنگ شکن داشت ورشکسته می شود

3-با گرفتن وام به مبلغ 60 میلیون تومان از بانک جهت کار و رونق زندگی با پدرم که زبان عربی مسلط بود در بازارچه مهران(ایلام) شروع به کار کردیم که در یک معامله تمام پول ما را بردند و دوباره ورشکستگی

4-داماد وسطی خانواده که از برادر هم برای ما بهتر بود در یک تصادف با یک پیره مرد 80 ساله که بعد از انتقال به بیمارستان و شکسته شدن پای پیره مرد ولی به دلیل نامعلوم پیره مرد بعد از 40روز در بیمارستان فوت کرد و ماشین هم بیمه کامل نبود و جزء ماه های حرام جهت بیمه حساب می شود که مجبور بود مغازه و خانه آپارتمانیش را بفروشد و دیه آن را پرداخت کند که بعد از این قضیه ورشکست شد

5-برادر بزرگم هم که مغازه بوتیک داشت ورشکست و معتاد شد که بعد از دو سال از این قضیه که خانه نشین شده بود همسرش طلاق گرفت و بچه ای که داشتن هم با خودش برد 6-بعد از این قضایا مادرم بیمار شد که بعد از مراجعه به دکتر به بیماری سرطان روده دچار شده بود که بعد از 6 بار عمل جراحی در تهران و شیمی درمانیهای مکرر ولی متأسفانه بعد از چهار سال فوت کردند

6- برادر کوچکم هم که برای تحصیل در رشته فوق دیپلم برق به شهرستان ملایر رفته بود به دلیل تحمل نکردن همین مشکلات از لحاض روحی دچار آسیب شد و ادامه تحصیل را رها کرد وگوشه نشین خانه شده

7-خودم هم که کارمند یه شرکت در ایلام می باشم و این دو سال است با دختر عمویم ازدواج کردم و در طول این چند سال کار تمام درآمدم را در را مشکلات خانواده ام هزینه نموده و سعی در حل مشلات خانواده داشتم و همچنین با گرفتن وام اندک پولی جمع کردم که بتوانم یک خانه آپارتمانی کوچک بخرم ولی متأسفانه پسر عمویم پول ما را بالا کشیده و پس نمیده

8-بیست روز پیش تنها دختر دوسال و نیم خواهرم به دلیل بیماری سرطان خون در یکی از بیمارستان های تهران بعد از 20روز بستری فوت کرد

9-خودم هم 3هاه سال پیش در یکی از دانشگاه های تهران قبول شدم و مدت دوسال رفت آمد تهران انجام دادم که هر هفته دو روز تهران و مابقی در شهرستان ایلام در سر کار بودم به دلیل اینکه تنها منبع درآمدی کلیه خانواده پدرم و خودم بود که متأسفانه به دلیل با زیاد مشکلات قادر به ادامه تحصیل نبودم و هزینه های زیادی هم متحمل شدم

10-ضمنا در طول این یک سالی که از مرک مادرمان می گذرد بارها و بارها مشکلات خانوادگی دیگری برایمان افتاه که دیگر مغزم کشش بازگو کردن ندارد

11-حال سؤال دارم از خدا. چرا این همه اتفاق فقط برای ما؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نامه شما را که حاکي از صبر و تحمل سختي هاي فراوان بود، خوانديم و متأثر شديم. اميدواريم خداوند به حکمت و رحمت خود گره از مشکلات باز کند و مادر شما را در جوار رحمت خود مهمان گرداند.
دوست عزي، نيكي‌ها و سختي و مصيبت‌هايي كه به انسان مي‌رسد، همگي به اذن خدا و در مدار مقدّرات حكيمانه خداوند است‌. (1)
از ظاهر آيات و روايات بر مي‌آيد بلاها و گرفتاري‌ها، شدايد و مصيبت‌هايي که بر انسان وارد مي شود( مثل مرگ عزيزان و بلايا وگرفتاري هاي مالي و يا غيرمالي در زندگي ) ريشه و عوامل گوناگوني مي تواند داشته باشد، نمي‌توان آن را به يک يا چند عامل محدود نمود که در پايان سخن به چند عامل اشاره خواهيم کرد. اما در يک نگاه کلّي مي توان گفت:
ريشه و اساس همه مصيبت ها و گرفتارهاي انسان، «عملکردهاي» اوست. يعني برخي بلاها از آثار وضعي عمل انسان است‌. در حقيقت اين نوع گرفتاري ها زاييدة انديشه و عمل انسان است‌.
قرآن کريم مي فرمايد:‌ «وَما اصابکم من مصيبة، فبما کسبت ايديکم و يعفو عن کثير؛(2)هر مصيبت و ناملايماتي (فردي يا اجتماعي) که به شما مي رسد، به خاطر اعمالي است که با دست خود انجام داده ايد (تازه اين تمام مجازات و کيفر اعمال شما نيست) و خدا از بسياري از گناهان مي گذرد و آن ها را مورد عفو قرار مي دهد».
اما برخي ديگر براي امتحان و آزمايش بندگان است ‌:
خداوند حكيم‌، در جهان آفرينش‌، داراي "سنّت‌"ها و قوانين پايداري است كه از جمله آن‌ها، "سنّت امتحان‌" است. در موارد گوناگوني انسان‌ها را آزمايش مي‌كند. يكي از آن موارد، امتحان به مصائب است‌كه در صورت موفقيت در آزمون الهي‌، رتبه و مقام انسان بالاتر مي‌رود و باعث تكامل او مي‌شود،
قرآن مي فرمايد ‌:
"وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَي‌ْءٍ مِّن‌َ الْخَوْف‌ِ وَ الْجُوع‌ِ وَ نَقْص‌ٍ مِّن‌َ الاَْمْوَا َل‌ِ وَ الاْ َنفُس‌ِ وَ الثَّمَرَاَت‌ِ وَبَشِّرِ الصَّـَبِرِين‌َ؛ (3) قطعاً شما را به چيزي [از قبيل‌] ترس و گرسنگي و كاهشي در اموال و جان‌ها و محصولات مي‌آزماييم و مژده باد شكيبايان را".
آزمون الهي فقط با مصائب نيست‌، بلكه خداوند با نيكي‌ها و سختي‌ها، با مال‌ها، جان‌ها، فرزندان و داده‌هاي مادي نيز انسان را مي‌آزمايد: "وَ بَلَوْنَـَاهُم بِالْحَسَنَـَت‌ِ وَالسَّيِّئات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ ؛(4) آن‌ها را با نيكي‌ها و بدي‌ها آزموديم‌، شايد بازگردند. "
بنابراين‌، برخي از مصيبت‌ها و سختي ها و گرفتاري ها جنبه آزمايشي دارد: "ما آن چه را روي زمين است، زينت قرار داديم، تا آن‏ها را بيازماييم كه كدامين شان بهتر عمل مي‏ كنند".(5)
برخي از حوادث ناگوار، کيفرگناهان است :
گاهي خدا براي از بين بردن آثار گناهان‌، برخي بلاها و مصيبت‌ها را متوجه انسان‌ها مي‌كند تا به لطف و كرمش بخشي از گناهان گنه‌كاران را در دنيا بشويد تا پس از مرگ‌، گرفتار عذاب‌هاي دردناك نشوند.
حوادث ناخوشايند و ناگوار در زندگي انسان‌ها رخ مي‌دهد، عاملي براي بازگشت و سازندة روح آنان است. غرور و غفلت و خواب‌زدگي‌، مسلماً از موانع تكامل معنوي و سعادت انسان است. براي دگرگون ساختن اين وضع‌ِ نابسامان و جايگزين كردن ياد خدا به جاي فراموشي‌ها، وجود حوادث غيرمترقبه كه با فراز و نشيب خويش‌، زندگي آرام را از انسان سلب مي‌كند، بسيار راهگشاست‌.
در دعاي کميل، امام علي (ع) گناهان را دسته بندي کرده، از فرمايش حضرت استفاده مي‌شود هر گناهي اثر خاصي دارد، از جمله آن­ها نزول عذاب و از دست دادن نعمت ها و نزول بلا مي‌باشد:
« اللهم اغفرلي الذنوب التي تنزل النقم .اللهم، اغفرلي الذنوب التي تغير النعم، اللهم اغفرلي الذنوب التي تنزل البلا » از اين بخش کلام اميرالمومنين مي توان اين استفاده را نمود که گرفتاري هايي که در زندگي ما به وجود مي آيد ،بخشي از آن به جهت نافرماني ها و گناهاني است که مرتکب شده ايم .
بنابراين‌، برخي از مصيبت‌ها و گرفتاري ها، جنبه آزمايشي و برخي ديگر جنبه مجازاتي و در حقيقت ريشه در عملکرد خود انسان دارد. پاره‌اي از مصائب از هر دو جنبه ممكن است برخوردار باشد، يعني در ضمن اين كه مجازاتي براي فرد يا جامعه است‌، آزمايشي است كه آيا در اثر آن بلاها، به سوي حق باز مي‌گردند و يا به راه باطل خود ادامه مي‌دهند؟
البته گاهي مصايب و مشكلاتي كه دامن‌گير مومنان حتي انبيا و ائمه معصومين‌مي‌شود، براي بالا رفتن مقام و منزلت آنان است‌؛ چون گناهي ندارند تا در اثر آن به مصيبتي (مجازاتي‌) دچار شوند. (6 ) از همين رو، در حديثي از امام علي‌مي‌خوانيم‌:
"اِن البلاء للظّالم أدب و للمؤمن امتحان و للأنبيأ درجة‌؛ بلا، براي ستمگر تأديب ؛ براي مؤمن امتحان ؛ براي پيامبران مقام و درجه است‌. "(7)
بنابراين مصائب و گرفتاري‌ها، چند قسمند، قسمي مجازاتي؛ قسمتي آزموني ؛ بعضي براي تكامل و پاداش الهي‌ . حال که اين مشکلات هر يک سببي دارد ، بعضي به جهت رشد و تکامل و بعضي ديگر براي کفاره گناهان است، آيا باز هم از خدا مي پرسيد : اين همه اتفاق ، چرا فقط براي ما ؟! مطمن هستيم با روشن شدن اين مطالب ديگر شما به مقدرات الهي اعتراضي نخواهيد داشت ،بلکه به نحوي شاکر او نيز خواهيد بود که تربيت شما را عهده دار شده ، در مسيري که او مي خواهد قدم بر مي داريد. آري بعضي از شکست ها حاصل بي تدبيري خود انسان در کردار و نحوه عمل است، مثل چگونگي و نحوه معامله با افراد در معاملات روزمره. گاه يک عمل که با تدبير همراه نباشد، ممکن است سبب ورشکستگي و ... شود . در اين صورت ديگر مقصر خداوند نيست، بلکه اين گونه شگست ها از بي تدبيري خود انسان ناشي ني شود . چه زيبا گفته اند که : "خود کرده را تدبير نيست".
همان گونه که در آغاز پاسخ وعده داده شد، به برخي از عوامل بدبختي ها و گرفتاري هاي انسان که در آيينة کلام معصومين(ع) از ريشه هاي بلاها و گرفتاري ها شمرده شده، اشاره مي شود:
1ـ غفلت و بي توجهي به خدا: در روايتي آمده است که غفلت، صيدگاه شيطان و ريشة همه بلاها است.(8)
2ـ حُبّ نفس (خودخواهي و خود پسندي): از حضرت عيسى عليه السلام نقل شده : «اساس همه غم و غصه‌ها و ريشه همه لغزش ها و گمراهي‌ها، پيروي از هواي نفس و خواسته هاي شيطاني دل است».(9)
2ـ حب الدنيا: دنياطلبي در روايات، ريشه همه گناهان،‌ خطاها و در ورودي همه بلاها و فتنه ها و سوق دهنده انسان به سوي پستي ها و خفت ها معرفي شده است.(10)
4ـ شراب خواري: در برخي روايات،(11) شراب خواري ريشه همه گناهان و کليد همه بدي ها و شرارت ها معرفي شده است.
5ـ پيامبر اسلام(ص) ريشه همه خطاها و بدبختي هاي انسان را در سه چيز دانسته است:
ا ـ کبر و غرور و خودپسندي چنان که همين ويژگي شيطان را بر ترک فرمان خدا و سجده بر آدم سوق داد و لعن ابدي براي او ماند.
ب ـ حرص و طمع؛
ج ـ حسد و بخل.(12)
آنچه ذکر شد، برخي از عوامل ولي مهم‌ترين آن ها بوده است.

پي نوشت:
1. تفسير نمونه‌، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 4، ص 21، دارالكتب الاسلامية.
2. شورى (42) آيه 30.
3 . بقره (2)، آيه 155.
4. اعراف(7)آيه167.
5 . كهف (18)، آيه 7.
6. تفسيرالميزان‌، علامه طباطبايي‌؛، ج 18، ص 60، انتشارات اسماعيليان‌.
7. بحار الانوار، ج 64، ص 235
8. «فان الغفله، مصطاد الشيطان و رأس کلّ بليه»، مصباح الشريعه، ص 99؛مستدرک، ج 11، ص 389.
9. مستدرک، ج 12، ص 114.
10. کافي، ج 2، ص 130؛ وسائل الشيعه، ج 16، ص 8؛ بحار الانوار، ج 14، ص 298؛ تحف العقول، ص 215.
11. الکافي، ج 6، ص 403؛ وسائل الشيعه، ج 25، ص 317.
12. ارشاد القلوب، ج 1، ص 129.

مدتي است كه بر اثر فشارهاي بي حدّ و اندازه ي جنسي مبتلا به درد كثيف خودارضايي شده ام.

با سلام. جواني هستم 18 ساله كه امكان ازدواج برايم فراهم نيست ( به هيچ وجه ) و در زندگي سعي بر اين داشتم كه فردي درستكار باشم. هميشه ياد خدا و ياد مرگ در دلم وجود دارد و لحظه اي از عشق خدا خالي نمي شوم. اما با اين حال مدتي است كه بر اثر فشارهاي بي حدّ و اندازه ي جنسي مبتلا به درد كثيف خودارضايي شده ام. تلاش هاي فراوان ... تنبيه و شكنجه ي خودم ... فرار از گناه ... هيچكدام تغييري در اين بيماري من نداشته است و ترك ان به مدت كوتاهي انجام مي گيرد. گاهي اوقات احساس مي كنم اگر اين عمل را انجام ندهم يا به گناه ديگر و بزرگتري كشيده خواهم شد يا بر اثر فشار زياد خواهم مرد. باور كنيد كه من در هنگام انجام گناه هم عاشق خدا هستم و از خودم و عملي كه انجام مي دهم متنفرم. ولي انگار اختيارم را به كل از دست داده ام و هيچ گونه تسلّطي بر خود ندارم. چند بار اقدام به خود كشي كردم اما ترس از گناه خود كشي مانع از انجام آن شد. چند بار اقدام كردم به بدن خود آسيبي وارد كنم تا از اين گناه رها شوم اما نشد. من در هنگام انجام اين گناه غالباً گريه مي كنم و از اينكه از فرمان خدا سرپيچي نموده و به اين عمل زشت مي پردازم به شدت در رنج و عذاب دائمي هستم. هزاران بار توبه كردم ولي توبه شكستم. التماس مي كنم كمكم كنيد. خسته شدم از گناه. اين كوله بار زشتي بر دوشم سنگيني مي كند. ديگر تاب نافرماني ندارم . التماس ميكنم كمكم كنيد ....

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خودارضايي يكي از انحرافات جنسي است كه داراي عوارض روحي و جسمي فراواني مي باشد، از جمله؛ افسردگي و بي حالي و ضعف بينايي ، ضعف قواي جسماني ، آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏ هاى جنسى و توليد مثل، بيماري هاى مقاربتى‏، عقيم شدن‏، كم خونى، كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛ كم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛ پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات، ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمركز فكرى‏، اضطراب، افسردگى‏، پرخاشگرى و بداخلاقى‏، يأس از زندگى‏، از بين رفتن خلاقيت‏ ها، توانايى‏ ها و سركوب شدن استعدادها، عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليت‏ هاى فكرى، هوس بازی و بى‏ بندوبار شدن، افت تحصيلى‏، بزهكارى و ...
عواملي مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحريك زا از قبيل (دست ورزي با آلت تناسلي، پوشيدن لباس هاي تنگ، نگاه كردن به مناظر شهوت آلود مانند نگاه كردن به فيلم هاي مبتذل، نگاه به نامحرم، قرار گرفتن در تنهايي، وارونه خوابيدن، گوش دادن به موسيقي هاي شهوت برانگيز، خوردن بعضي از غذاهاي شهوت زا و... ) ، عقده حقارت، مساعد نبودن محيط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ايمان و ناآگاهى از پيامدهاى خودارضايى مي تواند باعث بروز اين بيماري خانمان سوز شود.
گفته ايد: "تلاش هاي فراوان براي فرار از خود ارضايي داشته ام اما هيچ كدام تاثيري نداشته و ترك آن به مدت كوتاهي انجام مي گيرد. قادر به کنترل شهوت نيستم".
اين سخن صحيح نيست. بر اساس تحقيقات به عمل آمده، بيش تر افراد مبتلا به استمنا اظهار كرده اند آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين كار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند كه ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي كه حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز گسترش مي يابد. انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيش تر بر خواسته هاي خود مي باشد.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت: همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه اراده انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجه ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجه اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است". ( 1)
بنابراين بايد خود را باور كنيد. ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد زيادي توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه كنند و به حال طبيعي برگردند.
روان شناسان مى ‏گويند: براى ترك يك عادت بد، حتماً بايد به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشين عادت بد نمود. در مورد عادات بد جنسى بايد درست در همان ساعاتى كه انگيزه آن در مبتلايان توليد مى‏ شود، به سراغ برنامه خاصى (مانند ورزش، تفريح، رفتن پيش دوستان و بيرون آمدن از خلوت و تنهايي ) كه براى چنين ساعاتى از قبل پيش بينى كرده ‏اند بروند.( 2)
در بخشي ديگر از نامه خود نوشته ايد :" من در هنگام انجام اين گناه غالبا گريه مي كنم و از اينكه از فرمان خدا سرپيچي نموده و به اين عمل زشت مي پردازم به شدت در رنج و عذاب دائمي هستم . هزاران بار توبه كردم ولي توبه شكستم"
بيش تر افرادي كه دچار خودارضايي شده اند، از دو جهت نگراني دارند:
از گذشته و از عوارض جسمي و رواني.از اين رو احساس نا اميدي مي كنند ، در حالي كه نبايد تصوّر كنند بعد از چند بار توبه و شكستن آن، ديگر اميدي وجود ندارد. در توبه هميشه به روي بندگان گناهكار باز است و امكان بازگشت فراهم مي باشد.
اين درگه ما درگه نوميدي نيست صد بار اگر توبه شكستي باز آي
احساس خجلت و شرمندگي در برابر خداوند نسبت به پيشينه‏ هاي سوء خود از بهترين حالات روحي و معنوي و زمينه ساز توبه و جلب رحمت و عنايت پروردگار است. البته ضمن آن كه انسان همواره بايد از گذشته‏ هاي سوء نگران و نسبت به آينده خود نيز بيمناك باشد. در عين حال خوف و اندوه هرگز نبايد به گونه ‏اي باشد كه انسان را مأيوس ونااميد از رحمت گسترده خداوند سازد. چه اين خود گناهي كبيره و دامي ابليسي است. هميشه به ياد داشته باشيد كه گناه تان هر چه بزرگ باشد، اما به بزرگي رحمت و عظمت الهي نمي رسد، پس جايي براي يأس و نا اميدي نيست.
غرق گنه نااميد مشو ز دربار ما كه عفو كردن بود در همه دم كار ما
توبه شكستي بيا ،هر آن چه هستي بيا اميدواري بجو ز نام غفار ما
امام باقر(ع) فرمود: «محبوب ترين افراد پيش خدا گناهكاراني هستند كه بيش تر در معرض گناه بوده و توبه كرده اند».
كافي است از صميم دل توبه كنيد. بر ترك گناه تصميم بگيريد. اگر اين اتفاق بيفتد، مانند كسي هستيد كه اصلاً گناهي مرتكب نشده است. البته ترك عادت نامطلوب به طور ناگهاني و دفعي امكان پذير نيست، بلكه هرگونه تغيير نيازمند فرصت بخشيدن و گذشت زمان خواهد بود، پس مرحله به مرحله پيش برويد و از ادامة كار خسته نشويد.
توبه از هر گناهي و از جمله استمنا دو رکن اساسي دارد:
1- پشيماني بر گناه؛
2- عزم بر ترک آن.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: «توبه به دل پشيمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است».( 3)
اولين گام در ترک استمنا اميد به نجات از دام اين بيماري است. به گواهي پزشکان و بسياري از افرادي که آلوده بوده‌اند، ‌اگر از طريق صحيحي وارد شويد، نجات از آن مانند ديگر اعتياد‌ها مسلّم و حتمي است. البته اين عادت که سال‌ها به صورت طبيعت ثانوي در آمده، يک شبه از سر به در نمي‌رود، ولي به تدريج ترک خواهد شد. در مدت نسبتاً کوتاهي آثار شوم آن زائل خواهد گشت.
گام دوم: تصميم، اراده و صبر در برابر خواسته‌هاي نفساني است. اگر قبلاً تصميم گرفته‌ايد ،ولي باز آن را شکسته‌ايد، مأيوس نشويد. بياييد از نو تصميم بگيريد. با در نظر گرفتن سرانجام اين گناه و بررسي تمام جوانب مسئله و بسيج کردن تمام نيروهاي معنوي خود، به خصوص ايمان به خدا عزم خود را در ترک استمنا راسخ کنيد . با جديت وارد عمل شويد. با زبان جاري کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشيد گناه سابق شما بخشيده شده است. با ترک اين عادت ناپسند مشکلات رفتاري شما نيز برطرف خواهد شد.
سعي کنيد خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشي بسپاريد. بر نقاط قوّت خود تأکيد و اصرار ورزيد تا از اين طريق اعتماد به نفس و خود باوري شما تقويت گردد.
راهکار هاي عملي:
اكنون كه به لطف خدا به زشتي اين عمل پي برده ايد ، عزم خود را جزم نماييد. دامن همت به كمر زده، از نيرو و اراده جواني استفاده كنيد . به صورت جدي اين عمل را ترك كنيد به اين منظور:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد. شب‏ ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد. اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏ هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد. مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد، قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد. مطمئن باشيد صرف تماس آب و صابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد. از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
5- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
6- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما، پياز، فلفل، تخم‏ مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
7- از نگاه كردن و دست‏ ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
8- هرگز به رو نخوابيد.
9- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
10- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
11- هيچ‏گاه بي كار نباشيد. هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
12- روزه بگيريد. حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد، روزه مستحبي بگيريد. اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏ حجم‏ ترين نوع غذاها اكتفا كنيد. وعده غذايي خود را كم كنيد.
13- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
14- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
15- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
16- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد . احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند.
17- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد. رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
18- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكّر كنيد.
19- در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
20- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد. مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد. براي مثال مجموعه كتاب‏ هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏ شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
21- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
22- نماز و عبادات خود را هيچ گاه ترك نكنيد.
23- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
24- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد. بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد.
25- بعد از موفقيت در ترک، حتي به طور موقت، خود را تشويق نماييد. مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد، جايزه اي به خود بدهيد (مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد). اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد.
براي تان آرزوي موفقيت داشته و دعاتان مي كنيم. ما را از نتيجه كارهاي خود با خبر كنيد.

پي نوشت ها:
1. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه كاظم عمادي، ص 81 ـ 80.
2. ناصر مكارم شيرازى، مشكلات جنسى جوانان، ص 169 .
3. غررالحکم، ج 1، ص 93.

آيه2و3 سوره مجادله درمورد ظهار است. بيشتر توضيح دهيد؟

آيه2و3 سوره مجادله درمورد ظهار است. بيشتر توضيح دهيد؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛ در عرب جاهلي عملي بود که به منزله طلاق به شمار مي رفت و با وقوع آن زن بر فرد حرام مي شد و مانند مطلقه از شوهرش جدا مي گشت و آن "ظهار" بود. هرگاه مردي به زنش مي گفت :"ظهرک کظهر أمّي " ( مانند مادرم هستي و سوار شدن و عمل جنسي با تو مانند سوار شدن بر مادرم مي باشد ) جدايي زن را از مرد باعث مي شد و حکم طلاق داشت. اسلام با اين قانون جاهلي مبارزه کرد و آن را بي اعتبار شمرد و مرتکبان را اختيار داد که يا همسر خود را طلاق دهند يا کفاره داده و او را به همسري برگردانند.

اول ماه رمضان عادت ماهانه شدم .مجددآ هفدهم هم عادت شده ام. تکليف من در گرفتن روزه چيست؟

اول ماه رمضان عادت ماهانه شدم .مجددآ هفدهم هم عادت شده ام. تکليف من در گرفتن روزه چيست؟

پاسخ: ‏ با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز اگر بين دو عادت يعني بعد از پاک شدن از عادت اول و شروع عادت دوم، حد اقل ده روز گذشته باشد، در صورتي که خونريزي دوره دوم نشانه هاي حيض را داشته باشد و از سه روز کمتر نباشد، حيض حساب مي شود و روزه شما باطل است. اما اگر فاصله بين دو عادت کمتر از ده روز باشد يا عادت دوم، نشانه هاي حيض را نداشته باشد و يا کمتر از سه روز باشد، حکم استحاضه را دارد و اگر به احکام استحاضه عمل کنيد، روزه شما صحيح مي باشد.(1) لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد، نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.

پي نوشت:

1. امام خميني، توضيح المسائل،سؤال440 و 502.

حديث " نعمتان مجهولتان الصحه و الامان ازكيست ؟ و منبع آن را برايم بفرستيد ممنون و متشكر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
حديث فوق ازپيامبر مي باشد ودر منابع حديثي موجود است مانند :
1 - التحفه السنيه . السيد عبد الله الجزائري ص 67
2 - روضه الواعظين الفتال النيشابوري . ص 472

آيا ديدن بدن دختر قبل از ازدواج جايز است.ديدني كه به نيت انجام تكليف الهي ازدواج باشد و نه از روي هوي وهوس.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نگاه كردن مرد به صورت يا بدن زنى كه مى‏خواهد با او ازدواج كند و زن هم قبول کرده و قصد ازدواج جدي باشد، به منظور آگاه شدن از حُسن و عيب او جايز است، غير از عورتين به بدن او بدون قصد لذت نگاه کند لکن احتياط آن است که اگر غير از صورت و موها و کف دست ،ساير قسمت هاي بدن زن را نگاه کند، از روي پارچه نازک به بدن او نگاه کند.(1) البته نگاه به بدن مي تواند از طريق زنان محرم خانواده صورت گيرد.
پي نوشت:
1. امام خميني، تحرير الوسيله، ج2 کتاب النکاح ،مسأله 28 ،ص 245، در مسائلي که از رهبري استفتا نشده و فتوي نداده باشد، فتواي حضرت امام براي مقلدين رهبري حجت است.

مثلاً در ساعت 4 بعداز ظهر غسل مي كنيم.اما موقع اذان مغرب ، نماز را نمي خوانيم.حال بايد براي نماز صبح،در صورت باقي بودن شرايط غسل،مجدداً وضو گرفت؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بعد از غسل جنابت تا زماني که يکي از مبطلات وضو پيش نيامده باشد، هر زمان بخواهيد نماز بخوانيد ،با همان غسل جنابت نماز صحيح است، ولي اگر يکي از مبطلات وضو پيش آمده باشد، بايد براي نماز وضو گرفته شود.
بنابراين، در فرض سؤال اگر تا اذان صبح کسي نخوابيده باشد و سايرمبطلات نماز هم پيش نيامده باشد ،مي تواند نماز صبح را با غسل جنابتي که در بعد از ظهر روز گذشته انجام داده است بخواند، ولي اگر شب خواب رفته باشد، يا مبطل ديگري پيش آيد، نمي تواند با آن غسل نماز بخواند ،بلکه بايد براي نماز وضو بگيرد.

يكي از فاميل هايم كه البته نقش بسياري در آشنايي و علاقه مندي من به اسلام داشت چند سال است كه فوت كرده است . او هميشه نماز مي خواند و كارهاي خوب ميكرد و حتي نماز شب هم مي خواند اما از وقتي كه فوت كرد تا بحال چند بار خوابش را ديدم و هر وقت در حال بدي ديدمش مثلا ىر جنگل تا زانو در گل به سختي راه مي رفت و ... . من براي او هر روز در هنگاه نماز صلوات و فاتحه مي خوانم و دائما از خدا مي خواهم كه به او كمك كمنم و مي خواهم آنقدر ادامه دهم تا نجات پيدا كند اما نمي دانم آيا اين كار من دخالت در كار خدا است يا نه و آيا هيچ تاثيري دارد و آيا ادامه بدهم مي تواند تاثير داشته باد و اگر راه بهتري داريد لطفا راهنمايي فرماييد.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
هر چند اين گونه خواب ها حجت نيست اما در هر حال خوب است که براي ايشان خيراتي داشته باشيد . اين کار براي شما نيز مفيد است . ثواب به او خواهد رسيد. براي اموات از هر چيز بهتر و مفيدتر، صدقه و احسان به فقرا و اهداي ثواب آن براي مردگان است. اين امور دخالت در کار خدا نيست.بلکه عمل به سفارش دين است.-رسول گرامي اسلام (ص) فرمود: «صدقه حرارت قبرها را از بين مي‌برد».(1)
براي اموات بهترين دعا اين است که انسان براي آنان از خداي مهربان طلب عفو و مغفرت کند . بخواهد خداوند رحمت و بخشش و نعمت‌هايش را بر آنان نازل فرمايد. مي‌توان دعاي 24 صحيفه سجاديه را براي پدر و مادر که داراي مضامين عالي آموزشي و تربيتي است، در شب يا روز خواند، همچنين اين آيه دعاي خوب و تحفه‌‌اي زيبا براي گذشتگان است:
«ربّنا اغفر لي و لوالديّ و للمؤمنين يوم يقوم الحساب؛(2) پروردگارا ،روزى كه حساب برپا مى‏شود ،بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى».
روايتي از حضرت صادق(ع) نقل شده، که از آن استفاده مي‏شود ثواب‌هايي که در عالم برزخ به مؤمن مي‏رسد، تا قيامت ادامه خواهد داشت. حضرت فرمود:
«هر کس نزد قبر مؤمني هفت مرتبه سوره إنّا أنزلنا را بخواند، خداوند فرشته‏اي مي‏فرستد که پيش قبر ميت، خدا را عبادت کند. خداوند ثواب عبادت فرشته را براي ميت و کسي که إنّا أنزلنا را خوانده مي‏نويسد، تا زماني که خداوند وي را به واسطه اين عمل وارد بهشت کند». سپس حضرت فرمود:
«بعد از سوره حمد، هفت مرتبه إنّ أنزلنا و هر يک از قل أعوذ بربّ الفلق، قل أعوذ بربّ الناس، قل هو الله أحد، و آيه الکرسي را سه مرتبه بخواند».(3)
يکي از صحابه از حضرت رسول(ص) نقل کرده : «براي مردگان خود هديه بفرستيد»، گفتم: هديه مردگان چيست؟ فرمود: «صدقه و دعا» و اضافه فرمود: «ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه‌هاي خود مي‌آيند و فرياد مي‌کنند... اي خانواده من، پدر ، فرزندان و خويشان من، بر ما مهرباني کنيد. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن ها بر ما است . نفعش براي غير ما. اي خويشان ما، به درهمي يا قرص ناني يا جامه‌اي ما را کمک کنيد تا خداوند شما را از جامه‌هاي بهشت بپوشاند».(4)
از روايت برداشت مي‌شود که لازم نيست به زيارت قبر مردگان برويد، بلکه در هر کجا براي آنان صدقه بدهيد و دعا و فاتحه بخوانيد، ثوابش به آن ها مي‌رسد. البته رفتن سر قبر بهتر است، چون اثرات ديگري غير از فاتحه دارد.
در روايتي ديگر مي‌فرمايد:
«هر صدقه‌اي که براي مرده داده مي‌شود، فرشته‌اي آن را مي‌گيرد . در طبقي از نور... مي‌گذارد . بر لب قبر مي‌ايستد . با صداي بلند مي‌گويد: اي اهل قبور، درود بر شما، بگيريد اين هديه را که بستگان تان براي شما فرستاده‌اند».(5)
اگر به احاديث ذکر شده دقت شود، متوجه خواهيم شد که مرده‌ها چشم به راه و چشم انتظار هديه، دعا و... فرزندان و خانواده خود هستند.
سعد به عباده مي گويد:
يکي از افراد بني ساعده در سفر بود که مادرش از دنيا رفت، به رسول خدا (ص) عرض کرد: در غياب من، مادرم از دنيا رفته، اگر برايش چيزي صدقه بدهم، نفعش عايد وي مي‌گردد؟ حضرت فرمود: «بلي». گفت : شما را شاهد مي‌گيرم که محوطه درخت خرمايم را که به ثمر نشسته ،براي او صدقه قرار دادم.(6)
رفتن به زيارت قبور غير از فوايدي که براي اموات دارد، براي زندگان نيز مؤثر است؛ زيرا انسان را به ياد آخرت مي‌اندازد. هدايا و ثواب‌هايي که براي اموات مي‌فرستند، براي زندگان نيز مؤثر است و براي خودشان ثواب دارد. کسي که سوره حمد يا آيت الکرسي يا صدقه يا نماز براي اموات مي‌خواند، اول ثوابش به خود زنده مي‌رسد، بعد براي ميت.
مفهوم خيرات و صدقه اعم است . شامل هر نوع كار خير ، يا حتي نيت و فكر و انديشه خير براي مردم و يا اسلام مي شود. مي توان هر عمل خيري كه به قصد قربت انجام مي شود ، ثواب آن را به روح اموات نثار كرد.

پي‌نوشت‌ها:
1. ميزان الحکمه، ماده صدقه، شماره 10342.
2. ابراهيم (14)آيه 41.
3. کامل الزيارات، ص 222.
4 . محدث قمي، مفاتيح الجنان ، بخش زيارت قبور مؤمنين.
5 . همان.
6 . مجموعه ورام، ج2 ، ص 110 طبق نقل معاد فلسفي، ج1، ص 291.

با سلام و احترام ضمن عرض سلام و خسته نباشید؛

سؤال این بنده حقیر این است که نماز کن فیکون که 4 رکعت است به صورت 2 تا 2 رکعتی خوانده می شود؟

پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
اين نماز به صورت 2 تا دورکعتي خوانده مي شود.(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت:
1. گنج‌هاي معنوي، ص 260.

نمیدونم من تا قبل خیلی گناه کار بودم..اصلا نمازنمیخوندم..تا چندوقت پیش که عاشق یکی شدم ولی خانوادش مخالفت میکنن چون رامون دوره ولی ما همدیگرو دوست داریم...اونم خیلی به پدر و مادر احترام میذاره وقتی دید مادرش مخالفه و ناراحت شده ازم خواست همه چیزو تموم کنین..قبل از اون من 3 روز قبلش تصمیم گرفتم نمازمو بخونم و برگردم طرف خدا که خدا خودش کمکم کنه...که نکرد و همه چی تموم شد...من حالم خیلی بد شد و کارایی کردم که نباید میکردم..وقتی اون شنید من بدون اون نمیتونم برگشت و دوباره با همیم ولی هنوزم خانوادش مخالفن الان 2 هفته است که از بیشتره گناهام توبه کردم و نمازامو اول وقت میخونم..ولی انگار خدا باهام قهر کرده..صدامو نمیشنوه...
میدونم خدا اونقدر بندهی خوب داره که دیگه نوبت بهما نمیرسه...چیکار کنم صدامو بشنومو به ما هم یه نگاه کوچیک بندازه...
اگه جوابمو نده تا آخر عمر دیگه باهاش کار ندارم..

پرسش: خيلي گناهکار بودم..اصلا نمازنمي خوندم..تا چندوقت پيش که عاشق يکي شدم ولي خانوادش مخالفت مي کنن چون رامون دوره ولي ما همديگرو دوست داريم...اونم خيلي به پدر و مادر احترام مي ذاره .وقتي ديد مادرش مخالفه و ناراحت شده، ازم خواست همه چيزو تموم کنين..قبل از اون من 3 روز قبلش تصميم گرفتم نمازمو بخونم و برگردم طرف خدا که خدا خودش کمکم کنه...که نکرد و همه چي تموم شد...من حالم خيلي بد شد و کارايي کردم که نبايد مي کردم..وقتي اون شنيد من بدون اون نمي تونم ،برگشت و دوباره با هميم، ولي هنوزم خانوادش مخالفن. الان 2 هفته است که از بيش تر گناهام توبه کردم و نمازامو اول وقت مي خونم..ولي انگار خدا باهام قهر کرده..صدامو نمي شنوه...
مي دونم خدا اون قدر بنده خوب داره که ديگه نوبت به ما نمي رسه...چيکار کنم صدامو بشنوم و به ما هم يه نگاه کوچيک بندازه...
اگه جوابمو نده تا آخر عمر ديگه باهاش کار ندارم..

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
. روانشناسان هميشه به دختران و پسران توصيه مي كنند كه هرگز پيش از اطمينان براي رسمي شدن رابطه زناشويي به مبادلة عاطفي با يكديگر نپردازند. روشن است كه در اين بين البته دخترها متضرر مي شوند. دختري كه تا اكنون به اين مسئله افتخار مي كرده كه بدن كسي را لمس نكرده است، و با كسي صحبت نمي كرده، اكنون خود را حراج شده مي بيند. در واقع، دختر تمام اين رفتارها را به قصد آن كه به زودي ازدواج خواهيم كرد، انجام مي داده ؛ اما ناگهان تمام معادلات بر هم مي ريزد و خانواده پسر اين ازدواج را نمي پذيرند. اين جاست كه پيش فرض ها محقق نمي شوند و چيزهايي كه مي توانستند روال نامتداول را توجيه كنند، از ميان برداشته مي شوند. در نتيجه در دختر احساس عصمت از دست رفته پديد مي آيد. احساس ديگر مربوط به وابستگي به يك فرد خاص است كه به صورت مستقل نياز به درمان دارد.
اما واقعيتي ديگر را نيز بايد پذيرفت. صرف نظر از اينكه اين رفتار از لحاظ شرعي گناه محسوب مي گردد، و تمركز بر همين مسأله حال دختر را خراب مي كند، بايد بدانيم كه محكوم به ادامه رفتارهاي گذشته خودمان نيستيم. هر يك از ما ممكن است رفتاري اشتباه را مرتكب شده باشد، اما اين شرمندگي نبايد تا آن جا تدوام يابد كه فرد را از عملكرد جديد بازدار و او را از مسير عادي زندگي بازدارد. گناه با احساس گناه كاملاً متفاوت است. از بخشيده شدن گناه با خبر نيستيم اما با وجود منابع معتبر ديني احتمال بالايي هست كه پس از توبه ديگر گناهكار نباشيم. در اين بين احساس گناهكاري صرفاً يك احساس دروني و حال است كه متعلق به من است و هيچ ارتباطي به گناه ندارد. اين احساس كه يك تجربة دروني است، بيش تر با احساس تقصير، كوتاهي مرتبط است كه منجر به خودسرزنشي و تحقير خود مي شود و حال فرد را خراب مي كند. بايد از اين احساس فاصله بگيريم؛ چون نوعي ياس از رحمت خداوند را براي ما مي آورد. اين احساس هرگز نجات دهنده نيست.
گاهي درون افرادي كه به خود تنبيهي مشغول هستند و از بابت همين امر نوعي احساس رضايت دروني نيز در آنان پديد مي آيد؛ چون مي گويد بندة بدي هستم و بايد مجازات شوم. در حق خدا و خودم بدي كرده ام!؛ اما فرد خوشحال است، چون حداقل خودش را فردي با انصاف مي بيند.اما اين احساس منحرف كننده است؛ چون به فرد القا مي كند كه از خدا دوري و خدا با تو كاري ندارد؛ پس نمازت هم قبول نيست و نبايد به سراغ نماز بروي: آدم گناهكار را با نماز چه كار؟ به همين دليل گاهي شاهد آن هستيم دختر و پسري كه سابقا رفتاري نادرست انجام داده اند ،پس از مدتي از عبادات هم فاصله مي گيرند . مدعي مي شوند كه خدا با من كاري ندارد و به من نگاه هم نمي كند. اين صرفاً يك احساس دروني است كه واقعيتي خارجي ندارد. حال خودتان را خوب كنيد تا خدا را خوب ببينيد. باور كنيم كه هوا آفتابي است؛ فقط عينك ما دودي شده؛ بيا عينك مان را برداريم!!
دقت كنيد كه آنچه نوشته ايد كه خدا بنده خوب داره، درست است. اما شما هم يكي از آن ها هستيد. به خوبي مي دانيم كه شما هم آدم بدي نيستيد . تنها در پي يك همسر مناسب هستيد اما يادتان باشد كه مسير نادرست است، نه شما. هر دختري حق داره در وقت مقرر به فكر يك همسر مناسب باشه؛ اما گاهي ممكنه اشتباه كنه. نمايندة خدا روي زمين نيستم؛ اما بر اساس آيات و روايات صريح و روشن مطمئن هستيم كه خدا نه با شما و نه با هيچ بنده ديگري قهر نمي كند. خداوند هر يك از ما را به طور ويژه با عشق آفريد. معناي اين عشق خيلي بالاتر از چيزي است كه بين ما مرسوم است.
گاهي انتظارات عجيبي از دين و خدا داريم. گويا دين را وسيله اي براي حل مشكلات مادي خود در نظر مي گيريم. در حالي كه براي سعادت انسان در دنيا و آخرت است. نگاه كاملاً مادي انگارانه اي داريم. البته ايرادي ندارد كه از خدا بخواهيم كه مشكلات مارا حل كند؛ چنان كه تا همين حالا هم همين طور بوده است. اما اين نگاه نادرست كه يا پول مشكل را حل مي كند يا خدا و يا دارو مشكل را حل كند يا خدا كاملاً ما را از اصل مسأله دور مي سازد. خدا علتي در كنار ساير علت ها نيست. او مشرف بر همه علت ها است. اگر پول يا دارو مشكل يا بيماري را برطرف مي سازد، تا وقتي كه خداوند اراده ننمايد ،هرگز موثر نخواهند افتاد. نبايد اين انتظار نابه جا را داشته باشيم كه اگر خدايي و من بندة تو و قدرت داري و من را هم دوست داري، از امروز غذا نمي خورم و تو كه قادر هستي، من را از گرسنگي نجات بده تا نميرم. نتيجه روشن است؛ هيچ انسان عاقلي اين درخواست را ندارد؛ چون مسأله روشن است. اگر گرسنه هستي، بايد غذا بخوري. اما در مورد برخي كارها به جاي آن كه راه معمول را برويم ،دوست داريم از بيراهه به منزل برسيم . اين با نظم و قواعدي كه خدا بر اساس آن جهان را آفريده است ،ناسازگار خواهد بود. بنابراين اگر اختيار در دست ما باشد، بسيار خوشوقت خواهيم شد، اگر هر روز قواعد به نفع ما تغيير كند و مثلاً قانون جاذبه كار كند و فقط هنگامي كه ما خودمان را به طرف زمين پرتاب مي كنيم، قانون مذكور از حرکت متوقف گردد. همسريابي هم درست مانند همه مسايل زندگي قواعدي دارد . بايد از راه آن برويم تا خدا هم كمك نمايد.
اگر احساس نامناسبي در خود تجربه مي كنيد ،ممكن است نياز به مراجعه به روانشناس داشته باشيد. متأسفانه اطلاعات اندكي درباره وضعيت روحي خودتان براي ما ارسال نموده ايد.

صفحه‌ها