پرسش وپاسخ

امام على عليه‏ السلام : مـال انـدوزان ، با آن كه زنـده‏اند مـرده‏اند و اهل علم ، تا دنيا هست زنده‏اند . پيكرهايشان از ميان مى‏رود ، اما يادشان در دلها هست . نه

 

امام على عليه‏ السلام : مـال انـدوزان ، با آن كه زنـده‏اند مـرده‏اند و اهل علم ، تا دنيا هست زنده‏اند . پيكرهايشان از ميان مى‏رود ، اما يادشان در دلها هست . نهج البلاغة : الحكمة 147 منتخب ميزان الحكمة : 396

 

پرسش 1:
توبه شرح اگربا پسري دوست شويم به قصد ازدواج و به گناه بيفتيم و ازشدت پشيماني توبه کنيم و نيز نخواهيم با او ازدواج کنيم توبه ما پذيرفته مي شود؟

پاسخ:

با سلام خدمت شما خواهر گرامي و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛

پيش از هر چيز توبه و بازگشت شما را ارج نهاده و به شما تبريك مي گوييم . اميدواريم توبه شما نه فقط به خاطر آثار و پيامدهايي دنيايي ارتباط غير مشروع ، بلكه علاوه بر آن ، به خاطر آخرت و سعادت اخروي نيز باشد . هم چنين توبه شما نه فقط براي اينكه ارتباط شما بيش از حد بوده ‌ ، بلكه به خاطر ارتباط اندك گذشته نيز پشيمان بوده ، سعي داشته باشيد كه هيچ گاه دوباره به سمت دوستي با نامحرم و ارتباط آن چناني نرويد ؛ زيرا همه اينها از شرايط توبه واقعي است.
چنانچه توبه شما با اين شرايط واقع شده باشد ، هيچ جاي نگراني نيست . همچنان محبوب خدا خواهيد بود و ان شاء الله با توكل بر خدا بر اين مشكلات و مشكلات ديگر در آينده پيروز خواهيد شد.
خداوند وعده داده كه توبه شما را خواهد پذيرفت . از اين جهت نبايد هيچ گونه ناراحتي و يأس و نا اميدي به خود راه دهيد. آنچه را كه گذشته ، فراموش كرده ، به فكر ساختن زندگي آينده خود باشيد.
به خاطر مشکلات روحي ـ رواني که از گذشته با شما بوده است ،به اين رابطه گناه‌آلود مبادرت ورزيده‌ايد.
اختلالات رواني مانند اضطراب بالا و افسردگي و همچنين خلأهاي عاطفي و عزت نفس پايين بستر خطرناکي براي ورود شما به خطوط قرمز الهي فراهم آورده است.
وابستگي عاطفي و علاقه افراطي شما به ايشان ريشه در اضطراب و افسردگي و همچنين عزت نفس فوق‌العاده پايين شما دارد و گرنه اين پسر مانند هزاران پسر غير خويشتندار ديگر بي‌ارزش تر از آن هستند که فکر شما را (حتي براي يک لحظه) به خود مشغول نمايد.
متأسفانه اين پسر مثل شما داراي مشکلات عديده روان‌شناختي است . ازدواج ايشان با هر کسي در شرايط حاضر فرجامي جز طلاق عاطفي يا قانوني در پي نخواهد داشت. بنابراين نه تنها مي توانيد از ايشان جدا شويد ، بلكه بايد اين كار را انجام دهيد و سود و نفع شما جز در جدا شدن با او نيست.
از نظر اسلامي ازدواج با ايشان هيچ ضرورتي ندارد، بلکه بر عکس قطع کامل ارتباط با ايشان در درجه اول ضرورت قرار مي‌گيرد.
روابط عشقي ميان شما بيش از آن که رنگ و بوي رمانتيک و رويايي داشته باشد، رنگ و بوي مرضي و اختلالي دارد و تبعات منفي اين گونه روابط مرضي از اکنون پيداست.
از نظر دروني دچار مشکلات روان‌شناختي بوده‌ و هستيد . ناراحتي اخير اعصاب شما در راستاي همان اختلالات پيشين است . چيز جديدي نيست، توصيه مي‌شود براي رهايي از اين آشفتگي روحي ـ رواني و همچنين رفتارها و تصميمات فوق‌العاده آسيب‌زا در اسرع وقت به روان‌پزشک زن و روان‌شناس متخصص در زمينه اضطراب و افسردگي اقدام نماييد.
ضروري است تا پايان دوره درمان روان‌شناختي ـ روان‌پزشکي از هر گونه تصميم کلان در زندگي (مانند ازدواج) خودداري نماييد. ازدواج شما با ايشان در شرايط حاضر، فوق‌العاده بحران زا و ازدواج شما با غير ايشان نيز در شرايط کنوني قابل توصيه نمي‌باشد.
ورود جانانه شما به چرخه درمان، زمينه را براي ورود منطقي و ملاک‌مند شما به گردونه ازدواج موفق فراهم مي‌آورد، در غير اين صورت چيزي جز تشديد و وخامت حال شما و فرسودگي ذهني و فرصت‌سوزي‌هاي مکرر نصيب شما نخواهد شد.
در صورت تمايل مي‌توانيد با مشاورين همين مرکز با شماره (09640) بدون کد و هزينه تماس حاصل نماييد.

 

امام على عليه‏ السلام : هر گاه خداوند (بخواهد) بنده‏ اى را پست گرداند ، او را از علم بى‏ بهره سازد . نهج البلاغة : الحكمة 288 منتخب ميزان الحكمة : 396

 

پرسش 1:
احکام شرح از آيت الله سيستاني تقليد مي کنم. 1- در ابتداي تکليف، از آيت الله خامنه اي تقليد مي کردم و سپس، آيت الله بهجت و سپس، آيت الله فاضل و پس از رحلت ايشان از ايت الله سيستاني. آيا اين تغييرات صحيح بوده يا خير؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در رساله ­هاي توضيح المسائل مراجع آمده است: تقليد از مجتهدي جايز است که علاوه بر مرد بودن، بالغ و حلال زاده و شيعة دوازده امامي باشد و شرايط زير را نيز داشته باشد چنين مرجعي را بايد براي تبعيت انتخاب کرد:
1- زنده باشد؛ 2- عادل باشد؛3- حريص به مال، قدرت و رياست دنيا نباشد.4- در فهميدن حکم خدا از همة مجتهدان عصر خويش عالِم‌تر باشد و يا لااقل با آنها مساوي باشد.(1)
براي شناختن مجتهد اعلم سه راه وجود دارد:
اوّل: خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
دوم: دو نفر عالِم عادل که مي‏توانند مجتهد اعلم را بشناسند و تصديق نمايند؛ البته به شرطي که دو نفر عالِم عادلِ ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
سوم: عده‏اي از اهل علم که مي‏توانند مجتهد اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان حاصل مي‏شود، مجتهد يا اعلم بودن کسي را تصديق کنند.(2)
ممکن است تشخيص اعلم مشکل باشد و چند نفر مجتهد به عنوان مراجع هم سطح معرفي شوند.
بنابراين :
الف -تغيير دادن مرجع بدون دليل جايز نيست مگر در مواردي که بعدا مي گوييم.
ب - براي تغيير دادن مرجع تقليد اجازه از مرجع قبلي لازم نيست .
ج - ولي در صورتي كه انتخاب مرجع قبلي با تحقيق و با علم به اعلميت او بوده، تغيير دادن جائز نيست، مگر در صورتي كه:
1- يقين كند مرجع قبلي شرايط لازم براي اعلميت را از دست داده يا از ابتدا نداشته است.
2- تشخيص دهد كه مرجع ديگري از او اعلم و با سوادتر است.
در اين موارد بايد از مرجع قبلي به مرجع جديد برگردد و نيازي به اجازه گرفتن از مرجع قبلي نيست.(3)
اگر کسي بدون ملاک هاي بالا از مرجع تقليد خود عدول کرده و از مرجع ديگري تقليد مي کند، بايد ببيند اگر اين مرجع فعلي داراي شرايط تقليد است و از ديگران ارجح يا حداقل مساوي است، اشکالي ندارد ،ولي اگر اين طور نيست، بايستي به همان مرجع قبلي خود برگردد.
در ضمن گفته آن روحاني در صورتي که راه شناخت اعلم براي ما بسته باشد، درست بوده است .
تقليد ابتدايي از ميت جايز نيست، به اين معني که اگر انسان درحال زنده بودن مچتهدي از او تقليد نکرده باشد ،بعد ازمرگ او نمي تواند از او تقليد نمايد . اما اگر از مجتهدي درحال حيات او تقليد کند ،بعد آن که آن مجتهد ازدنيا برود ،مي تواند برتقليد خود باقي بماند، ولي بايد در مسئله بقا بر تقليد ميت، از يک مجتهد زنده تقليد کند و مطابق نظر او باقي بماند.
اگر مسائل مربوط به تقليد که در اول رساله مراجع تقليد بيان شده ، مطالعه کنيد ،مسئله براي تان روشن تر مي شود.

پي‌نوشت‌ها:
1. توضيح المسائل مراجع، مسئله 2.
2. همان، مسئله 3.
3. آيت الله فاضل، توضيح المسائل، مسئله 11.

پرسش 2:
بنده تاکنون تا کنون خمس نداده ام. تمامي مسائل خمس رساله را نيز خواندم. بنظرم نيامد که خمس بر بنده واجب شده باشد.
پاسخ:
اگر کسي در آمدي داشته باشد، از اولين در آمد تا سال بعد، همان موقع سال خمسي قهري اوست، مثلا اگر اول ماه مهر حقوق گرفت ،تا اول ماه مهر سال بعد، سال خمسي اوست.
اگر در اول مهر سال بعد مقداري اضافه آمد ، بايستي خمس آن را بدهد. نيز ممکن است مقداري در خانه ، لوازم مصرفي مانند قند ، چايي، برنج ، تايد و صابون و ساير لوازم مصرفي اضافه آمده باشد ،بايستي خمس آنها را هم بدهد ،ولي به کتاب هايي که لازم داشته ايد ،گرچه مطالعه نکرده ايد ،خمس تعلق نمي گيرد .
در صورتي که سر سال خمسيتان مقداري خمس تعلق مي گرفته و نداده ايد ، بايستي با نماينده مرجع تقليدتان مصالحه صورت بگيرد و يا براي هر سال مقداري که تشخيص مي دهيد ،خمس تعلق گرفته و پرداخت نکرده ايد، با اجازه مرجعتان يا با نماينده ايشان مصالحه صورت بگيرد .
شماره تلفن دفتر آيت الله سيستاني در قم 02517836565 مي باشد .مي توانيد در اين مورد تماس بگيريد .
پرسش 3:
اگر در زماني که مثلا از آيت الله بهجت تقليد مي کردم، نمازهاي من اشتباه بوده و نماز يا روزه قضا بر من واجب شده يا نشده؛ اکنون که از ايت الله سيستاني تقليد مي کنم، ايا بايد حکم ايشان را در اين خصوص بگيرم يا حکم مرجع قبلي که اين اتفاق براي من افتاده؟
پاسخ:
بايد حکم آيت الله سيستاني را در اين خصوص بگيريد. طبق فتواي ايشان اعمال سابق تان اگر درست بوده کافي است و نبايد حکم مرجع قبلي را لحاظ بکنيد .

امام على عليه‏ السلام : هر ظرفى وقتى چيزى در آن گذارند ، گنجايش خود را از دست مى‏دهد ، مگر ظرف دانش كه با افزودن آن ، گنجايشش بيشتر مى‏شود . نهج البلاغة : الحك

 

امام على عليه‏ السلام : هر ظرفى وقتى چيزى در آن گذارند ، گنجايش خود را از دست مى‏دهد ، مگر ظرف دانش كه با افزودن آن ، گنجايشش بيشتر مى‏شود . نهج البلاغة : الحكمة 205 منتخب ميزان الحكمة : 396

 

پرسش 1:
عقايد شرح
مدتي است در يکي از شهرهاي جنوب کشور، در يکي از حسينيه هاي آن، برخي اوقات خاص، دختري در بدن يکي از دختران 15 - 20 ساله حلول مي کند و به جاي او صحبت مي کند.آيا چنين چيزي وجود دارد يا نه؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
اين مسئله كه فرموده ايد،به نظر مي رسد كه اذيت شدن اين دختر توسط اجنه باشد ،چرا كه امكان حلول روح يك انسان در انسان ديگر امكان پذير نيست و به لحاظ عقلي محال است . در تاريخ هم از حضرت امام علي النقي عليه السلام دختري سه الي چهار ساله آن هم به نام فاطمه نقل نشده است .
بر اساس استفاده از آيه 128 سوره انعام : «يا معشر الجن قد استكثرتم من الانس ؛ اي گروه جن , غلبه كرده ايد بر آدميان» شايد بتوان گفت كه تعدادي از جن انسان هايي را تابع خويش مي توانند بكنند.(1)
اين گروه از جن , شيطان هايي هستند كه با ايجاد وسواس در برخي از انسان ها, برآنها مسلط گشته و با استيلا بر آنان موجب بروز و ظهور عقايد يا كردار خاصي در ايشان مي شوند(2)
اما تسلط با معناي حلول تفاوت دارد و نمي توان در مورد حلول آنها نظر قاطعي داد . تسلط ايشان نسبت به اشخاص متفاوت بوده , راه علاج و درمان نيز گوناگون است , از اين رو نمي توان نسخه اي كلي در اين باب ارائه كرد.
در هر حال نمي توان نظر دقيقي در اين رابطه ارائه كرد .بايد تمام جوانب امر ديده شود و از نزديك مشاهده گردد .
براي دوري از اذيت جنيان چند راه پيشنهاد مي شود :
1. تغيير محل به طور موقت زيرا در برخي محل ها براي مدتي رفت و آمد بيشتر دارند.
2.مشغول شدن فرد و دوري از تنهايي به طوري كه از فكر جنّيان بيرون بياييد .زيرا هر كس بيشتر در فكر آنها باشد، آنان بيشتر او را آزار مي دهند، ولي اگر فكر خود را منصرف كند ،او را رها مي كند.
3. صدقه دادن و خدمت به ديگران
4. وضو داشتن و ذكر بسم الله الرحمن الرحيم و لاحول ولا قوه الابالله العلي العظيم تكرار شود.
5. سوره هاي چهار قل(ناس،فلق،توحيدو كافرون)را تكرار كند.
براي مطالعه بيشتر در اين زمينه كتب ذيل معرفي مي‏گردد:
1- جنّ و شيطان، عليرضا رجالي تهراني
2- دانستني هايي درباره جنّ، خداكرمي
پي نوشت :
1. معارف قرآن , محمدتقي مصباح يزدي , موئسسه در راه حق , قم , چاپ اول , 1367 ش , ج 1 - 3, ص 269 ؛ الميزان علامه سيد محمدحسين طباطبايي , موسسه الاعلمي للمطبوعات , چاپ مكرر, ج 7, ص 352.
2. الميزان , ج1 , ص 353.

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : روز قيامت مركّب عالمان و خون شهيدان با هم وزن مى‏شوند و مركّب عالمان بر خون شهيدان مى‏چربد . تفسير الدرّ المنثور : 3 / 423 منتخب ميزان الحكمة : 396

 

پرسش 1:
تبعيت از ولي فقيه به چه معناست؟آيايک مرجع تقليدبايددرموردتعيين روزعيدفطرازولي فقيه تبعيت کند؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي اعمال.
معناي تبعيت ازولي فقيه پيروي از دستور هاي او در حکومت واداره امور جامعه است .تبعيت از اين قبيل حکم ها ودستور هاي او برهمه حتي بر مراجع ديگر لازم است. اما پيروي از نظريات فقهي ولي فقيه درمسائل شرعي مانند مسائل نماز وروزه برمراجع ديگر وکساني که مقلد ولي فقيه نباشند ،لازم نيست.
ازآيت الله مکارم سوال شده:
آيا نظر ولي فقه درمسائل شرعي برنظر ساير فقها ترجيح دارد؟ دراين صورت تکليف مقلد چيست؟
ج : درمسائل مربوط به حکومت ازنظر ولي فقيه ودرمسائل ديگر ازنظر مرجع تقليد پيروي مي شود.(1) همچنين ايشان فرموده اند: پيروي ازاحکام حکومتي ولي فقيه برهمه لازم است(2)
اما درتعيين روز عيد فطر اولاً‌اصلاً‌اين مسئله يك حكم شرعي نيست‌، بلكه اثبات يك موضوع براي حكم شرعي است. برخي از مراجع حكم حاكم را يكي از راه هاي اثبات اول ماه (رويت هلال) دانسته اند و برخي چنين حكمي ندارند . طبق نظر دسته اول مراجع ، اگر ولي فقيه به ديده شدن ماه حکم نکند بلکه فقط بگويد برمن ثابت شده که ماه ديده شده ، پيروي از او لازم نيست، بلکه هرکس از گفته ولي فقيه يقين يا اطمينان به اول ماه پيداکند ،تبعيت مي کند.هرکس يقين يا اطمينان پيدا نکند، تبعيت نمي کند. اما اگر ولي فقيه حکم به اول ماه کند ،بعضي از مراجع مانند امام خميني وآيت الله مکارم مي فرمايند پيروي از او برهمه لازم است، مگر کسي که يقين به اشتباه او دارد. اما كساني كه حكم حاكم را دليل بر اثبات رويت هلال نمي دانند ، چنين حكمي ندارند.
پي نوشت ها:
1. آيت الله مکارم، استفئاآت ،ج3 ،ص19،سوال 19.
2.آيت الله مکارم ،انوار الفقاهه ،ج1،ص474

لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : نزديكترين مردم به درجه پيامبرى ، دانشمندان و رزمندگانند . المحجّه البيضاء : 1 / 14 منتخب ميزان الحكمة : 396

 

پرسش 1:
شيردهي و روزه شرح زني هستم 43 ساله که در ايام بارداري و شيردهي تعداد نامعلومي از روزه هاي واجب را نگرفته ام. تاکنون هم کمي از آنها را بجا آورده ام ولي اکنون حسابش از دستم خارج شده و روزه واجب خود را بزحمت مي گيرم . حکم شرعي روزه هاي از دست رفته چيست؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي اعمال.
واجب است قضاي روزه هايي را که در دوران بارداري يا شيردهي نگرفته ايد ،به جا آوريد، و چون تعداد روزه هاي قضا شده را نمي دانيد، فکر کنيد و به مقداري که يقين پيدا نموديد ،روزه ها را قضا کنيد و اضافه بر مقدار يقين واجب نيست.
بعد از فکر کردن حتماً به يک مقدار معين يقين پيدا مي کنيد ،مثلا يقين پيدا مي کنيد که دراين مدت به مقدار دو ماه حتما روزه هاي شما قضا شده است، لکن نمي دانيد که بيش از دو ماه روزه راخورده ايد يا نه؟ گرفتن همان دوماه روزه قضا کفايت مي کند.
علاوه بر قضاي روزه ها، براي هر روزي که روزه را خورده ايد ،واجب است يک مد طعام نيز (750 گرم) آرد يا گندم يا برنج، به فقرا بدهيد.(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظريه مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1.امام خميني (ره)، توضيح المسائل، ج1،1728و1729

پرسش 1: آيا اين برهان براي اثبات معاد صحيح است؟ شرح .اگرشما قصد کم کردن وزنتان را نداشته باشد ،توصيه هاي من در مورد رژيم گرفتن را حاضريد بشنويد وبه آن عمل کنيد؟

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : با ارزشترين مردم، كسانى هستند كه از دانش بيشترى برخوردارند و كم‏ارزشترين مردم كسانى هستند كه از دانش كمترى بهره‏مندند . أمالي الصدوق : 27 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 396

 

پرسش 1: آيا اين برهان براي اثبات معاد صحيح است؟ شرح .اگرشما قصد کم کردن وزنتان را نداشته باشد ،توصيه هاي من در مورد رژيم گرفتن را حاضريد بشنويد وبه آن عمل کنيد؟متاسفانه بسياري از ما جوان ها اين روزها دليلي براي اصلاح رفتار هاي خود نمي بينيم و حاضريم هر کاري براي پول و بيشترلذت بردن ازدنيا و زندگي انجام دهيم . ترجيح مي دهيم کتاب هايي درمورد رازهاي پولدار شدن ، فروشنده ي موفق شدن و عشق که اکثرا ترجمه ي کتاب هاي آمريکايي هستند ، بخوانيم تا قرآن و حديث(نمي دانم آيا به کثرت کتبي که نويسندگانشان آمريکايي هستند ،در کتابفروشي هاي توجه کرده ايد؟). اسراء 45:« وهرگاه قرآن مي خواني ، ميان تو و کساني که به قيامت ايمان ندارند ،حجابي ناپيدا قرار مي دهيم».اگر قرآن خواندن پيامبر(ص) بر کساني که به قيامت ايمان ندارند، اثر نکند ،چه کلامي و از زبان چه کسي اثر خواهد کرد؟ من 24سال دارم وساکن تهرانم و دوسال ونيم در آمل دانشجوي الکترونيک بودم و دوسال ونيم بعد هم در لاهيجان.تا چندسال قبل اعتقادي به معاد نداشتم وفقط مانند بسياري ديگر درسش را پاس کرده بودم اما از آنجا که تغييرات بسياري در اثر معتقد شدن به روز قيا پاسخ: دوست عزيز ! جناب رفيعي ؛ سلام گرم دوستانتان در اين مركز را پذيرا باشيد ؛ قبل از هر چيز اجازه بدهيد شعف خود را از وجود جواناني گمنام اما با اهدافي بلند و والا چون شما در جامعه انديشمندان و نخبگان كشور پنهان نكرده ،سرور خود را از آشنايي با شما اظهار نماييم ؛ پيش از ورود در هر بحث و گفتگويي دغدغه مقدس شما را ستوده ، عرض مي كنيم دردهايي را كه برشمرديد ما نيز با تمام وجود حس مي كنيم . بد نيست بدانيد جوانان و دانشجويان مستعد وتوانمندي همچون شما كه با انگيزه هاي الهي در مسير درك حق و آن گاه اشاعه وترويج آن با زبان روز وبا گفتمان مخاطب امروز در تلاشند ،كم نيستند. لااقل افراد متعددي با ما در اين مركز در تماس وارتباط نزديك هستند تا در راستاي پرده برداري از گوشه اي از حقايق دين مبين اسلام وشناساندن آن به شيوه وزبان روز به نسل جوان ، با تلاش خالصانه و شبانه روزي گام هايي بردارند . جالب است بدانيد برخلاف تصور شما وبسياري از جوانان ديگر در بين طلاب وروحانيون جوان حوزه هاي علميه نيز افراد بسياري در زمينه هاي گوناگون در فضاي سايبر ومحيط هاي مشابه وبا استفاده از ابزارها و متدهاي روزآمد در تلاشند مخاطبان گسترده خود را در اين محيط هاي جديد با مفاهيم ومعارف ديني آشنا سازند حتي برخي از روحانيون جوان در ايام مختلف از جمله در ماه هاي رمضان تمام شب را در تالارهاي گفتگو در حال چت و پاسخگويي به انواع واقسام سوالات جديد و شبهات بروز مخاطبان خود هستند ؛ هرچند قبول داريم كه ميزان نياز و حجم بالاي كار، آن قدر زياد است كه ده ها برابر اين تلاش ها هم نمود چنداني ندارد . در هر صورت تلاش الهي شما را در اين مسير مي ستاييم .صادقانه مي خواهيم كه در اين مسير نوراني گام برداشته ، از بازخوردهاي منفي احتمالي وديگر مشكلات نهراسيد . به راه درستي كه در پيش گرفتيد، اميدوارانه و مصمم ادامه بدهيد ؛ دوستانتان در اين مركز نيز در حد توان مي توانند به شما در رسيدن به اهداف بلندتان ياري برسانند . اما در خصوص مطالب متعددي كه نقل كرده ايد، ابتدا نگاهي كلان وكلي مي اندازيم، آن گاه به صورت جزيي و موضوعي تر به بررسي مي نشينيم . اميدواريم نقد دوستانه ما موجب كدورت و دلسرديتان نشود : 1- مطالب مورد نظر شما امور گوناگوني از دغدغه هاي فكري رايج در بدنه جامعه است - البته نه لزوما بدنه جوان - در واقع اين امور متعدد مجموعه اي از پاسخ ها در خصوص برخي سوالات و چالش هاي فكري رايج در جامعه است كه اعم از شرور ، آزمون هاي الهي ، اختلافات موجود در آفرينش ، رابطه انسان با خدا و امور مشابه است كه استدلال كاملي در خصوص اصل معاد در آن به چشم نمي خورد . 2- برخلاف ميلتان و شروع خوبي كه در متن و خطاب به ما داشتيد ، اصولا متن اصلي نگاشته شده تان از چندان جذابيت قلمي و مخاطب پسند برخوردار نيست ، هرچند اصولا اين مباحث از جذابيت چندان در جلب مخاطب برخوردار نيست اما نظير همين مباحث با ادبيات مورد استفاده شما حتي مثال هاي ذكر شده تان نمونه هاي گوناگوني را مي توانيد در كتاب هاي جديدي كه در مقام پاسخگويي به شبهات ديني واعتقادي نگاشته شده ويا سايت هايي نظير سايت ما بيابيد . 3- در مجموع اين مطالب انسجام وهماهنگي چنداني ديده نمي شود ؛مثلا اگر از ابتدا يك مورد معين ودغدغه مشخص را مورد توجه قرار داده، در قالب سوالي آن را مطرح نماييد و آن گاه در قالب جند پاراگراف و به همراه تمثيل هاي درست واستدلال هاي متقن به آن پاسخ دهيد، به مراتب نتيجه بهتري از متن طولاني و تا حدي از هم گسيخته تان به دست مي آوريد .اما متن شما به خاطر پرداختن به چند موضوع متمايز ومتفاوت ،در عين حال كه از تمثيل ها و ورود وخروج هاي خوبي بهره مي برد ، اما در اكثر موارد داراي نقص محتوايي است ، يعني گاهي از استدلال منطقي ومعقول تهي است .گاهي به برخي از موارد و اشارات قابل قبول مي پردازد، اما اگر همين نكته به همراه دو نكته مهم ديگر ذكر مي شد ،درصد اقناع و باورپذيري مخاطب را بسيار بالاتر مي برد . 4-در مجموعه مطالب شما معين نشده كه چرا مخاطبتان را از اين حوزه فكري وعقيدتي انتخاب كرده ايد ؛ مخاطبي را فرض كرده ايد كه خالق عالم را باور دارد و لزوم هدايتي از مجراي خاص و ارائه دستورعمل ويژه اي از طرف او براي به فعليت رسيدن همه توانايي هاي بشر را نيز پذيرفته، تلاش هاي مختلف بشر براي رسيدن به راهكار سعادت را ناكافي مي پندارد ، اما در خصوص برخي تضادها و پارادوكس هاي موجود در نظام هستي دچار دغدغه است كه تلاش نموده ايد آنها را برطرف نماييد؛ در حالي كه عمده مخاطبان امروز اين گونه نيستند يا لااقل وانمود مي كنند كه اين گونه نيستند و سوالات آنها تا حد زيادي بنيادين تر و در مرتبه اي پيش تر قرار دارد ؛ مخاطب عام با شنيدن اولين جمله شما مي پرسد: چگونه مي توان باوري معقول نسبت به وجود خدا وهدفمندي اين ساختار كائنات داشت؟ چه دليل منطقي وعامه پسندي بر برتري فرضيه خلقت هدفمندانه عالم در برابر فرضيه هاي تكوين مادي كائنات داريد ؟ در اين وضعيت نه اينكه نكات مورد اشاره شما كارايي نداشته باشد اما لااقل از محدوديت خاصي در بين مخاطبان برخوردار خواهد بود . 5- محور اصلي مشكلات عملي ورفتاري بسياري از ما انسان ها مشكلات عقيدتي ومعرفتي است ؛ اما ريشه اصلي مشكلات در ضعف ايمان وباور قلبي است، نه جهل فكري و تناقضات باورهاي عقلي ؛ مشكل اصلي جوانان امروز آن نيست كه در وجود خداوند و معاد وضرورت نيك زيستن و... از نظر استدلالات عقلي دچار خلا ونارسايي هستند ، بلكه در حقيقت پذيرش قلبي وباور عميق دروني و حضور مستمر اين عقيده در برابر فكر و بينش آْنها دچار مشكل است. به كمترين كشش مخالفي، اساس اين امر معقول ومستدل فكري در ذهنشان به فراموشي سپرده شده ، انواع خطا وانحراف در رفتار وعملشان بروز مي كند . البته مقدمه هر باور قلبي اتقان فكري و حل سوالات ذهني فرد است اما نبايد توقع داشت همين كه فردي استدلالات و نكات مطرح شده ما را شنيد و حتي آنها را درست دانست و جوابي براي رد آنها نيافت ، در عمل ورفتار نيز كاملا بر اساس همان ايده رفتار نمايد ؛هرچند مي توان به اصلاح گرچه مختصر بسيار اميدوار بود . اما بررسي دقيق مطالب مكتوب شما : تقريبا همه مطالبي كه در ضمن 30 شماره وبه همراه 3 تذكر ذكر كرديد، صحيح ومطابق با تفكرات ديني ماست ؛ مشخص است كه به اين امور به عنون دغدغه هاي ذهني خودتان فكر كرده ايد و به اين پاسخ هاي درست رسيده ايد ؛ اما بايد روشن باشد مطالبي كه ذكر نموده ايد ، اولا تحت عنوان برهان ودليل به كسي ارائه ندهيد چون از ساختار برهاني واستدلالي برخوردار نيست ؛ ثانيا مجموع اين مطالب هرچند وجود جهان ديگري را براي تحقق عدالت خدا ضروري نشان مي دهد ، اما بيان صريحي در اثبات معاد به حساب نمي آيد چون در حالت عادي خود مبتني بر مقدمات متعدد غير بديهي است. معمولا كسي كه به اعتقادات ديني مانند معاد ، ايمان چنداني ندارد، به اين مقدمات هم باوري نداشته باشد ؛ مثلا تعابيري مانند :"جهان خالق دارد" ،"خلق مخلوقي کامل تر ، براي خالق مطلوب تر و ارزشمندتر است"،چون نادان وناتوان وظالم نيست عدالت را برقرار خواهد کرد ونتايج اعمالمان را به ما نشان خواهد داد"و... حقايقي درست اما مورد انكاربسياري از مخاطبان هستند . ثالثا : ممكن است برخي افراد همه اين مقدمات را نيز بپذيرند اما راهكار ديگري براي برقراري عدالت ارائه بدهند ،همانند ديدگاه كساني كه قايل به تناسخ هستند كه معتقدند براي تحقق عدالت، روح هر انساني پس از مرگ در قالب انسان يا موجود ديگري وارد مي شود تا نتيجه اعمال حيات قبلي خود را ببيند . البته اين نظريه داراي اشكالات عديده اي است ،اما نبايد از ياد برد كه مخاطب ما لزوما از مقدمات شما به نتيجه دلخواه تان ممنتهي نمي شود . پيشنهاد مي كنيم اين مطلب را در چند بخش جداگانه وتحت عناويني غيراستدلالي و تا حدودي عرفي مانند " آنچه در تنهايي هايم دريافتم " يا " پاسخي كه براي سوالاتم داشتم " براي ديگران ارسال كنيد تا علاوه بر اثر متقاعد كننده و اخلاقي واحيانا آرام بخشي كه در فرد مخاطب مي گذارد، به صورت حاشيه اي و پنهان تاثيرات عقلي و استدلالي كه مي تواند داشته باشد، بر آنها بگذارد . مخاطب با ديدن اولين نكته غير مستدل از ادامه مطلب سرباز مي زند ويا آن را با ديده غير علمي بودن به انتها مي رساند . دليل اينكه اصرار داريم مطلب تان را به چند بخش تبديل كنيد، آن است كه اصولا مخاطب امروزي ،تاب تفكر ودقت در خصوص يك متن خاص مانند اين را در اين حد ندارد ؛ مثلا اگر پاراگراف هاي 24 و 25 و 29 با هم ضميمه شوند وتحت عنواني مانند اين :« چرا خدا روحيه شفاف سازي ندارد ؟ » يا « چرا هميشه خوب وبد چندان روشن نيست ؟» آغاز شده و با توضيحي تبيين شود ،آن گاه همين سه پاراگراف در جواب دوباره نويسي شود ، اثر بسيار بيشتري بر مخاطب خواهد داشت . نظير همين امر را در خصوص پاراگراف هاي ديگر هم توصيه مي كنيم . در مجموع پيشنهاد مي كنيم در صورت ترديد كار را به صورت آزمون وخطا آغاز كنيد. از بازخورد و عكس العمل مخاطبان مسير صحيح كارتان را بيابيد . برايتان آرزوي موفقيت داشته و منتظر نقطه نظريات شما هستيم .

پرسش 1: لب گرفتن شرح 1) لب گرفتن بين دو پسر بدون قصد شهوت و براي ابراز احساسات و دوست داشتن حرام است يا انجام ندادن آن بهتر است ؟ درست است که معمولا اين امر بيش

پرسش 1:
لب گرفتن شرح 1) لب گرفتن بين دو پسر بدون قصد شهوت و براي ابراز احساسات و دوست داشتن حرام است يا انجام ندادن آن بهتر است ؟ درست است که معمولا اين امر بيشتر بين زن و شوهر رواج دارد ولي آيا بدون قصد و هوس حرام است ؟ 2) اگر براي هميشه نباشد و براي يکي دوبار يا بيشتر از اين باشد و بعدا تکرار نشود  حرام است ؟ 260

 

پرسش 1: لب گرفتن شرح 1) لب گرفتن بين دو پسر بدون قصد شهوت و براي ابراز احساسات و دوست داشتن حرام است يا انجام ندادن آن بهتر است ؟ درست است که معمولا اين امر بيشتر بين زن و شوهر رواج دارد ولي آيا بدون قصد و هوس حرام است ؟ 2) اگر براي هميشه نباشد و براي يکي دوبار يا بيشتر از اين باشد و بعدا تکرار نشود حرام است ؟ پاسخ: پرسشگر گرامي باسلام و تشکر بوسيدن و لب گرفتن دو نفر اگر هم جنس باشند، ( چه پسر و چه دختر ) در صورتي که با قصد لذت و شهوت نباشد،وترس افتادن درگناه نباشد اشکالي ندارد . اگر با قصد لذت لب هاي همديگر را ببوسند ، يا اگر قصدي هم ندارند ، ولي موجب تحريک شهوت و لذت جنسي شود ، حرام است(1) يك بار يا دوبار فرقي در مسئله ايجاد نمي كند. ضمناً ممكن است براي يكي از دو نفر تحريك كننده ، يا موجب افتادن در گناه نباشد ، ولي براي ديگري باشد ؛ بنابراين بايد به جانب ديگر مسئله نيز توجه داشت. پي نوشت: 1- تحرير الوسيله ،حضرت امام(ره) ج2 کتاب النکاح احکام النظر ،مسئله 16 و 20 لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .

با سلام اگر کسي نداند استمنا در ماه رمضان روزه را باطل مي کند و استمنا کند حکمش چيست؟

با سلام اگر کسي نداند استمنا در ماه رمضان روزه را باطل مي کند و استمنا کند حکمش چيست؟

پرسش 1:
استمنا شرح با سلام اگر کسي نداند استمنا در ماه رمضان روزه را باطل مي کند و استمنا کند حکمش چيست؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي اعمال.
اگر مي دانست استمنا حرام است، ولي نمي دانست روزه را باطل مي کند،قضا وکفاره به گردنش آمده است، مگر به فتواي آيت الله سيستاني که مي فرمايد:کفاره واجب نيست .اگرجهل به حدي بوده که احتمال باطل شدن روزه را نمي داده، قضا هم واجب نيست. به نظر آيت الله خامنه اي فقط قضا لازم است . به نظر آيت الله مکارم بنا براحتياط قضا وکفاره لازم است.
اگر نمي دانست استمنا حرام است ونيز نمي دانست روزه را باطل مي کند، قضاي روزه لازم است ،ولي کفاره لازم نيست. آيت الله سيستاني مي فرمايد:کفاره واجب نيست .اگرجهل به حدي بوده که احتمال باطل شدن روزه را نمي داده، قضا هم واجب نيست.(1)
پي نوشت:
1. پرسش ها وپاسخ هاي دانشجويي ،شماره 17(احکام روزه) ص62و63 ،سوال 83و85
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم

 

امام صادق عليه‏السلام : هر چيزى زكاتى دارد و زكات دانش اين است كه آن را به اهلش بياموزى . بحار الأنوار : 78 / 247 / 77 منتخب ميزان الحكمة : 246

 

پرسش 1:
روزه-نماز شرح من24 ساله هستم. متاسفانه در كذشته خود ارضايي مي كردم.چند سال قبل فهميدم كه گناه است و سعي در ترك آن كردم كه به لطف خدا مدتي است آن را ترك كرده ام.ولي تازه در همين سايت شما يك روز مانده به آخر ماه رمضان قبل از سحر فهميدم كه بر كسي كه اين عمل را انجام داده ،غسل جنابت واجب است و من نمي دانستم.آن روز تا فهميدم اذان شد ،من هم كه شوكه شده بودم ،نمي دانستم چه كار كنم.ظهر غسل كردم.(روزه ي آن روز كه فهميدم و به غسل نرسيدم كفاره دارد؟(نمي دانستم مي توانم تيمم بكنم)).مي دانم كه بايد نمازهايم را قضا كنم ،من هم شروع كردم به قضا كردن آنها.فقط از وقتي كه يادم مي آيد(البته دست بالا گرفتم)كه اين كار را شروع كردم تا الان را 12 سال حساب كردم كه مي خواهم نمازهايش را قضا كنم.ولي روزه هايم را نمي دانم چه كنم؟

پاسخ:

زن دردو صورت جنب مي شود :
1-آميزش جنسي، که اگر دخول ازعقب يا جلو به اندازه ختنه گاه يا بيشتر انجام شود، زن ومرد هردو جنب مي شوند ،گرچه مني بيرون نيامده باشد.
2-خارج شدن مني.که اگر زن به وسيله تحريک هاي جنسي به اندازه اي شهوي شود که به اوج لذت جنسي برسد(حالتي که معمولا بعد ازآن زن ارضا مي شود وحالت شهوتش تمام مي شود) ودرآن حال مايعي ازاو خارج شود، دراين صورت زن جنب مي شود وبايد غسل کند. اگر شک کند که به مرحله اوج لذت رسيده ويا شک کند مايع خارج شده ، جنب محسوب نمي شود وغسل لازم نيست.
ترشحا تي که درغير از حالت اوج لذت جنسي از زن خارج مي شود، گرچه مقداري هم لذت بخش باشد ،پاک است ونياز به غسل ندارد و وضو را باطل نمي کند.(1)
پس اگر جنب نشده باشي ،همه اعمالت اعم از نماز وروزه و عمره وحج صحيح است ونياز به قضا ندارد. اما برفرض اين که جنب شده باشي ، اگرغسل حيض کرده اي و نيتت اين بوده است:غسلي که فعلا وظيفه ام است انجام مي دهم،اعمال بعد از اين غسل صحيح است.
اگر غسل حيض نکرده اي ،چنانچه مي دانستي جنب شده اي ولي نمي دانستي غسل لازم است، نماز ها وروزه هارا بايد قضا کني واعمال مکه ات صحيح است ،ولي بايد طواف ها ونماز طواف ها را اعاده کني .اگر خودت نمي تواني به مکه بروي ،نايب بگير تا برايت انجام دهد. چنانچه اصلا نمي دانستي جنابت چيست ،نماز ها قضا دارد، ولي روزه ها قضا ندارد و طواف ونماز طواف را بايد قضا کني يا نايب بگيري.
درمورد اعمال عمره وحج نبايد نگران باشي ،چون برفرض اين که درحال اعمال جنب بوده اي ،فقط طواف ونماز طواف اشکال پيدا مي کند که آن هم اگر خودت نتواني بروي، نايب مي گري ونايب طواف ها ونماز طواف ها را انجام مي دهد(درعمره دو طواف است: يکي طواف عمره که بعدش نماز طواف عمره خوانده مي شود .دومي طواف نسا ونماز طواف نسا. وقتي به وسيله خودت يا نايب طواف ونماز انجام گرفت ،مي تواني ازدواج کني). (2)
مي تواني با سازمان شهر خودت يا سازمان حج تهران تماس بگيري تا آن ها در عرض چند روز مشکلت را حل کنند ،چون مي توانند به مکه زنگ بزنند ويکي از کارمندان بعثه مقام معظم رهبري در مکه به نيابت از تو طواف ونماز طواف را انجام دهد.
مي تواني باکسي که به مکه مي رود وقرائت نمازش صحيح است ،مانند روحاني کاروان يا مدير کاروان تماس بگيري تا او برايت نيابت انجام دهد.
مي تواني دراين مسئله :عدول از مرجع تقليد مساوي( دراعلم بودن )به مرجع تقليد مساوي ديگر جايز است ، ازآيت الله خامنه اي به آيت الله سيستاني عدول کني. بعد ازاين که دراين مسئله عدول کردي (چون آيت الله سيستاني عدول از مساوي به مساوي را جايز مي داند) درمسئله کفايت غسل حيض وغسل جمعه وغسل احرام وغسل ورود به مسجد پيغمبر(ص) و غسل زيارت خانه کعبه ازغسل جنابت از آيت الله سيستاني تقليد کن .
دراين صورت اگر يکي از اين غسل ها را قبل از اعمال مکه انجام داده باشي، اعمال مکه ات صحيح است ونياز به انجام طواف ونماز ش را نداري. مثلا اگر درمدينه قبل از محرم شدن غسل احرام کرده باشي يا غسل ورود به مسجد پيغمبر(ص) يا غسل حيض يا غسل جمعه کرده باشي، اعمالت صحيح است.(3)
هم چنين ازوقتي که بعد از جنابت(برفرض جنب شدن)اگرغسل واجب مثل غسل حيض يا غسل استحاضه کثيره يا يک غسل مستحب مثل غسل جمعه وغسل احرام انجام داده باشي ،بعد ازآن غسل نماز وروزه ات هم صحيح است ونياز به قضا ندارد.

اگر دراين مسئله: اگر کسي جنب باشد ولي جنابت را نداند ويا جنابت را بداند اما نداند که غسل لازم دارد ،حکم اعمالش چيست، به آيت الله سيستاني عدول کني ،درصورتي که احتمال هم نمي دادي که جنابت غسل مي خواهد ،روزه هايت قضا ندارد، ولي نمازها رابايد قضا کني.(4) البته اين درصورتي است که (برفرض جنب شدن ) هيچ غسلي مانند يک غسل واجب يا مستحب نکرده باشي ،چون اگر غسلي واجب يامستحب انجام داده باشي، کفايت ازغسل جنابت مي کند واعمالت صحيح است.
اميد واريم توانسته باشيم دررفع مشکل ونگرانيت کمک کرده باشيم.
پي نوشت ها:
1. آيت الله خامنه اي، استفتاات ،سوال 171.
2.مناسک حج ،امام خميني (با حاشيه مراجع)مسئله677.
3. آيت الله سيستاني ،توضيح المسائل ،مسئله389و634.
4 سوال تلفني(02517836565)از دفتر آيت الله سيستاني.

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : پرسش نيمى از دانش است . كنزالعمّال : 29260 منتخب ميزان الحكمة : 260

 

پرسش 1:
آيا دريافت قرض/هديه مصداق تصرف در مال هست؟ شرح با اجازه آيت الله شيخ علي آقاي صافي گلپايگاني بر تفليد از آيت الله بهجت (رحمه الله) باقي مانده ام.
1. آيا دريافت قرض الحسنه -از کسي که معتقد به پرداخت خمس نباشد- مصداق تصرف در مال است که اگر مبلغ مورد نظر متعلق خمس بود ،خمسش بر قرض گيرنده واجب گردد (چه سال خمسي بر آن بگذرد و چه نگذرد)؟
پاسخ:
سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛

1. دريافت قرض يا هديه مصداق تصرف در مال مي باشد ،ولي در فرض مزبور اگر ندانيد که داخل پول قرض گرفته شده ، پول حرام يا خمس هست ، تصرف در آن بر شما حلال است(1)
2. همچنين دادن خمس پولي که قرض گرفته مي شود واجب نيست. (2)
پي نوشت ها:
1. آيت ا... بهجت ، استفتاءات ، ج 3 ، سوال 3680
2. همان ، سوال 3676
پرسش 2:
آيا دريافت هديه -از کسي که معتقد به پرداخت خمس نباشد- مصداق تصرف در مال است که اگر مبلغ مورد نظر متعلق خمس بود خمسش بر هديه گيرنده واجب گردد (جداي از مازاد بر مؤؤنه در پايان سال خمسي که خمسش احتياطاً واجب است)؟
پاسخ:

گرفتن هديه مصداق تصرف در مال است. بنا به نظرمرحوم آيت ا... بهجت اگر هديه از راه حرا م باشد ،هديه گيرنده نبايد آن را بگيرد ،مگر اين که مال حرام را به صاحبش برگرداند و خمس مال متعلق خمس را بپردازد(1)
اما اگر علم و اطمينان به بودن خمس در مال مورد ابتلا ندارد ،تصرف در آنها مانعي ندارد(2)
پي نوشت ها:
1. آيت ا... بهجت ، استفتاءات ، ج 3 ، سوال 3579
2. همان، سوال3745

پرسش 3:
اگر از شخصي پولي را به عنوان قرض الحسنه بگيريم و آن شخص معتقد به پرداخت خمس نباشد، و به طور خاص بدانيم که در مال مورد ابتلا خمس هم وجود دارد، آيا گيرنده ي قرض حق استفاده از اين مبلغ را دارد؟ اگر ندارد آيا مي تواند 4 سهم از 5 سهم آن را مصرف کند و يک سهم باقي مانده را خمس دهد و در زمان بازپرداخت قرض تمام 5 سهم را به قرض دهنده پس دهد؟ يا آيا مي توان تمام را خرج کند و هر چه خرج کرد و بعداً به قرض دهنده پس داد ،نسبت 1 به 4 آن را به عنوان خمس بدهد (همان موقع که قرض گرفت يا وقتي داشت قرضش را پس مي داد)؟ اگر نمي شود چه بايد کرد ،وقتي به آن پول نياز داريم؟
پاسخ:

1- در صورتي که يقين نداشته باشد در خصوص پولي که قرض گرفته ، خمس تعلق گرفته است و نداند که در خصوص اين مورد خمس تعلق گرفته ، دادن خمس لازم نيست ،هرچند شخص قرض دهنده اهل خمس نباشد، اما ممکن است از درآمد سال يا پولي که هنوز متعلق خمس نشده است، قرض داده باشد ، مي تواند قرض بگيرد و در پول مذکور تصرف کند..
2- در صورتي که احتمال بدهيد پولي که پدر به شما قرض مي دهد ياهديه است ،در اين پول خمس واجب نشده باشد و از درآمد بين سال که هنوز متعلق خمس نشده ، به شما پول داده است، تصرف درآن اشکال ندارد . اگر يقين داريد از پولي که به آن خمس تعلق گرفته، از عين همان پول به شما قرض يا هبه داده ، پيش از دادن خمس نمي توانيد در آن تصرف کنيد . بايد خمس آن را پرداخت کنيدو يا با اجازه مرجع تقليد خود در آن تصرف کنيد .هر وقت توان مالي پيدا کرديد ،خمس آن را بدهيد.

صفحه‌ها