دوستی

عقد اخوت و شرایط آن
عقد اخوت صرفاً یک دوستی معمولی نیست بلکه تعهد و پیمانی معنوی است که در آن دو نفر متعهد می‌شوند در مسیر خیر ونیکی یکدیگر را یاری دهند در سختی‌ها پشتیبان هم باشند

پرسش:

پسر جوانی هستم که می‌خواهم با یکی از دوستانم که آدم خوبی است، عقد اخوت ببندم! ولی به‌تازگی با بررسی موبایلش، متوجه شدم گاهی فیلم‌های نامناسب می‌بیند. به نظرتان با چنین کسی می‌توان عقد اخوت بست؟ و اینکه عقد اخوت چه آثار مثبتی دارد؟

پاسخ:

یکی از روابط مهم اجتماعی ازنظر اسلام، رابطه دوستی است که ملاک‌ها و معیارهای خاص خودش را دارد. به دلیل تأثیرپذیری عمیق انسان از دوست و دوستی‌ها، اسلام ما را از دوستی با برخی افراد بر‌حذر داشته است. تأثیر دوستی به‌قدری است که می‌تواند سعادت و سلامت انسان را تضمین و یا به خطر اندازد. خردمندی، صلاحیت اخلاقی، پایبندی به تعهدات و... ازجمله صفاتی است که باید در انتخاب دوست موردتوجه قرار گیرد.

میل به دانستن و آگاهی پیدا کردن از همه‌چیز باعث می‌شود که انسان همواره اهل کنجکاوی باشد؛ اما این میل فطری نیز همچون سایر امیال، نیازمند جهت‌دهی صحیح است؛ چراکه اگر میل به دانستن از مسیر صحیح خود منحرف گردد سر از تجسس درآورده و انسان را به گناه می‌کشاند. تجسس در زندگی شخصی دیگران ازجمله رذایل اخلاقی است که خداوند در قرآن، ما را از آن بر‌حذر داشته و می‌فرماید:

 «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمان‌ها بر‌حذر باشید که بعضی از گمان‌ها گناه است و در اسرار و محیط خصوصی زندگی دیگران کنجکاوی نکنید و پشت سر یکدیگر حرف نزنید.» (1)

تجسس در گناهان

اسلام برای حفظ آبروی مؤمن اهمیت بالایی قائل است تا جایی که حتی وقتی انسان گناه می‌کند خداوند اجازة اعتراف به گناه را نزد دیگران به او نمی‌دهد؛ بنابراین نه خود شخص حق دارد پرده از گناهش بردارد و نه دیگران چنین حقی دارند تا بخواهند از طریق تجسس بر گناه دیگران واقف گردند.

امام علی علیه‌السلام در حدیثی می‌فرمایند:

«کسی که از اسرار دیگران جستجو کند، خداوند اسرار او را فاش می‌کند.» (2)

عقد اخوت

سال اول هجرت در مدینه، بیش از هر چیزی نیاز به حفظ وحدت و دوستی میان تازه‌مسلمانان بود. پیامبر عزیز این نیاز را به‌خوبی تشخیص دادند و عقد اخوت از همان‌جا به‌عنوان پیمان برادری دو دوست شکل گرفت. آنچه در این عقد موضوعیت دارد یاری دوستان است که دوستانی که میانشان عقد اخوت بسته می‌شود ملزم به یاری یکدیگر در انجام امور خیر و نیک‌ هستند. ضمن اینکه باید به‌وقت سختی‌ها نیز همدیگر را فراموش نکنند و در همه حال دعاگو و خیرخواه یکدیگر باشند.

فواید عقد اخوت

عقد اخوت نوعی تعهد اخلاقی است و التزام به آن نیز امری اخلاقی قلمداد می‌شود. برادری در این عقد ایجاب می‌کند که دو دوست در امر زیارت و دعا و شفاعت یکدیگر را فراموش نکنند. پیمان برادری، اوج محبت و ارتباط عاطفی میان دو مؤمن را نشان می‌دهد. علاوه بر این از مهم‌ترین فواید عقد اخوت تأکید دوباره در هم‌پیمان شدن مسلمانان در مسیر ایمان حقیقی است. درواقع این عقد منجر می‌شود تا دو مؤمن با تقویت رابطه اجتماعی خود به وظیفه خویش بهتر عمل کرده و مسیر بندگی را سهل‌تر طی کنند. ایجاد وحدت و پرهیز از تفرقه را نیز می‌توان از دیگر فواید عقد اخوت دانست. وقتی دو نفر باهم عقد اخوت می‌بندند به‌نوعی کمک‌کار یکدیگر در مسیر معنویت می‌شوند و همین امر تقویت ایمان و اخلاق را نتیجه می‌دهد. یکی از مواردی که در شروط این عقد مورد تأکید قرار می‌گیرد کمک به دوست به‌وقت سختی‌ها و رنج‌هاست؛ بنابراین از بهترین فواید آن این است که انسان مؤمن هنگام سختی احساس تنهایی و بی‌کسی ندارد و می‌تواند با تکیه‌بر این رفاقت، مشکلات خود را حل و بر سختی‌ها فائق آید. از دیگر فواید این عقد می‌توان به عملی و عینی شدن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر اشاره کرد چراکه وقتی دو دوست باهم عقد اخوت می‌بندند مسئولیتشان نسبت به یکدیگر بیشتر شده و در امر نمودن یکدیگر به معروف و نهی همدیگر از منکرات اهتمام بیشتری می‌ورزند. همچنین دو دوستی که میانشان عقد اخوت بسته می‌شود قرار می‌گذارند که در دنیا برای یکدیگر دعا کرده و در آخرت همدیگر را شفاعت کنند.

دوست خطاکار

انجام گناه مثل گناهی که از دوست خود مطلع شده‌اید (دیدن فیلم‌های نامناسب) به‌خودی‌خود مانعی برای بستن عقد اخوت نیست. آنچه در دوستی مهم است تأثیرپذیری مثبت انسان از دوست است. اگر گناهی که دوست شما مرتکب شده به‌گونه‌ای است که در رفتار و شخصیت او اثر منفی گذاشته و شما نیز احتمال می‌دهید همین اثرات را از دوست خود دریافت نمایید، در این شرایط مدیریت روابط توصیه می‌شود و پیشنهادی مبنی بر عقد اخوت داده نمی‌شود؛ اما اگر شخصیت و رفتار دوست شما در سایر ابعاد مثبت است و معتقد به امور شرعی و اخلاقی هستند، بستن عقد اخوت مانعی ندارد.

نتیجه‌گیری:

انسان موجودی است که اولاً زندگی اجتماعی دارد و ثانیاً دارای روحیه‌ای جستجوگر است؛ بنابراین تمایل دارد تا از زندگی خصوصی دیگران سر دربیاورد و به‌اصطلاح در زندگی آن‌ها تجسس کند؛ اما طبیعتاً خداوند برای خواسته‌های انسان حدومرز مشخص کرده و این خواسته‌ها و امیال را به‌واسطة عقل و شرع جهت داده است. ازجمله گناهان کبیره و رذایل اخلاقی که عادت‌کردن به آن سعادت و سلامت جسمی و روحی انسان را به خطر می‌اندازد و زندگی فردی و اجتماعی او را سخت می‌کند رذیلة تجسس است. منظور از تجسس، کنجکاوی در زندگی دیگران و همچنین تلاش در جهت کسب اطلاع از لغزش‌های مردم است. در آموزه‌های اسلام به مؤمنین سفارش شده که همگان باید مشغول عیوب خویش باشند و برای رفع عیوب خود تلاش کنند و هرگز حق ندارند خود را مشغول عیوب دیگران کرده و پرده از اسرار آن‌ها بردارند. چنانچه دوست شما گناهی شخصی و مخفیانه دارد و درعین‌حال در سایر جنبه‌ها فردی مؤمن و معتقد است؛ بستن عقد اخوت با او مانعی نداشته و چه‌بسا این دوستی و برادری تلنگری برای ترک گناه شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. «یا اَیُهَا الَّذینَ امَنُوا اِجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِ اِنَّ بَعْضَ الظَّنِ اِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضاً»، حجرات، آیه 12

2. «مَنْ بَحَثَ عَنْ اَسْرارِ غَیرِهِ اَظْهَرَ اللّهُ اَسْرارَهُ»، تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، قم، دارالکتاب الإسلامی، چاپ دوم،1410 ق، ص 638، قصار 1144

برای پیشگیری از دروغ‌گویی، تقویت بندگی خدا و صداقت در اعمال، تأمل در عواقب منفی دروغ، تقویت اراده و شجاعت ضروری است. و معاشرت با افراد صادق می‌تواند مفید است.

پرسش:

دوستم را می‌بینم که خیلی راحت دروغ می‌گوید! نمی‌خواهم مثل ایشان شوم، چه کنم؟ (راه‌های پیشگیری)

پاسخ:

از مهم‌ترین راهکارهایی که انسان را از افتادن در دام گناه ایمن می‌دارد، پیشگیری از گناه است. حقیقتاً پیشگیری اهمیت بیشتری از درمان دارد؛ چراکه اگر انسان دچار گناه شود و بدتر از آن به گناه عادت کند، درمانش به‌مراتب سخت‌تر خواهد بود و نسبت به وقتی‌که هنوز گناه نکرده، وقت بیشتری را باید برای ترک آن صرف نماید و به دنبال راهکارهایی برای درمان باشد.

آنچه انسان را از هر گناهی حفظ می‌کند تعبد و بندگی است. آدمی به هر میزان که بندگی کند به همان میزان از گناه دور می‌شود. اولین راه برای پیشگیری از دروغ این است که انسان صداقت خویش را در بندگی خدا نشان دهد. تقویت رابطه معنوی باخدا و تمسک به نماز اول وقت و پرهیز از بستر گناه، رنگ صداقت را در وجود انسان پررنگ و دروغ‌گویی را بی‌رنگ می‌کند.

 

راهکارهای مهم ترک گناه دروغگویی

1. تأمل در عواقب گناه

یکی از اموری که همواره می‌تواند مانع گناه شود، تأمل و تفکر در عواقب مادی و معنوی گناه است. دروغ قبیح‌ترین و خبیث‌ترینِ گناهان است. انسان دروغ‌گو در نزد مردم خوار شده و اعتباری ندارد. چنین شخصی همواره خجالت‌زده است و دائم ترس رسوایی دارد. اضطراب و نگرانی بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی دروغ‌گوست. دروغ‌گو ایمان ندارد، چراکه دروغ اعتقادها را متزلزل کرده و ایمان را تضعیف می‌کند. قرآن دراین‌رابطه می‌فرماید:

 «این است و جز این نیست که به‌دروغ، افترا می‌بندند کسانی که ایمان به خدا ندارند.»(1)

 حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز فرمودند:

 «بنده‌ای مزه ایمان را نمی‌یابد تا دروغ را ترک کند، خواه دروغ از روی شوخی و هزل باشد یا جدّی.»(2)

 در روایتی دیگر چنین آمده است:

 «دروغ، خراب‌کننده بنای ایمان است.»(3)

2. تقویت اراده

آنچه گناه را برای انسان سخت می‌سازد اراده است. تقویت ارده مهم‌ترین مانع در ارتکاب گناه است. اگر انسان بخواهد دروغ نگوید، باید از اراده بالایی برخوردار گردد. یکی از مهم‌ترین اموری که می‌تواند در تقویت اراده مؤثر باشد، تقویت شناخت است. به هر میزان که شناخت انسان نسبت به امری افزون گردد و فواید و مزایای انجام یک کار یا معایب ترک آن را بداند، به همان میزان میل و گرایشش به آن امر افزون می‌گردد. برای تقویت اراده، موانعی همچون پرخوری، پرخوابی، پرگویی، راحت‌طلبی، دوستان ناباب، عادت‌های بد، دل‌بستگی‌های مادی و... باید رفع گردد.

3. شجاعت

خیلی از مواقع علت دروغ‌گویی ترس انسان از پیامدهای راست‌گویی است. انسان شجاع از هیچ‌چیز جز خدا نمی‌ترسد و اگر خطایی کرد با شجاعت اقدام به جبران می‌کند. گاهی برخی از خطاها به‌راحتی با شجاعت صاحبش و چاشنی عذرخواهی قابل‌جبران است و نیازی به‌دروغ گفتن نیست. درعین‌حال یادگیری مهارت نه‌گفتن ضروری به نظر می‌رسد، زیرا برخی از دروغ‌ها هم در شرایطی شکل می‌گیرد که شخص قادر به نه‌گفتن نیست.

نتیجهگیری:

تفکر در عواقب دروغ‌گویی یک راهکار مهم است برای خودداری از دروغ. دروغ گفتن ممکن است در کوتاه‌مدت و به شکل آنی، فواید مختصری را نصیب انسان کند؛ اما در بلندمدت عواقب جدی مثل ازدست‌دادن اعتماد دیگران، احساس گناه، بی‌آبرو شدن، کم‌شدن رزق‌وروزی و... را به همراه دارد. معاشرت با افراد صادق می‌تواند در دورشدن از دروغ‌گویی اثرگذار باشد. همچنین اگر انسان می‌داند در موقعیت خاصی احتمال دروغ گفتن او بیشتر است، باید از قرارگرفتن در آن موقعیت اجتناب کند و اگر هم در شرایط سختی قرار گرفت، به‌جای دروغ گفتن، روش‌هایی برای گفتن حقیقت به شیوه‌ای ملایم و قابل‌قبول پیدا کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. «إنَّما یَفْتَرِى الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ»؛ نحل، آیه 105.

2. «لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ»؛ الشیخ الکلینی، الکافی، محقق/المصحح: غفاری علی‌اکبر و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج 2، ص 340.

3. «إِنَّ الْکَذِبَ هُوَ خَرَابُ الْإِیمَانِ»؛ الشیخ الکلینی، الکافی محقق/المصحح: غفاری علی‌اکبر و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج 2، ص 339.

سلام.بایکی از بجه محل مدتی دوست شدم بعضی شبا تا یک ساعت باهم اس بازی می کردیم.الانم باهمخیلی جوریم اما فقط تو اس .وقتی باهمیم دوست دارم فقط با اون باشم واون فقط به من فکر کنه واگه کسی باهاش گرم میگرفت من ناراحت میشدم.مشکل چیه؟چیکار کنم.چند روزی بهش اس نمیدم وجوابشم نمی دم.خودم از عاقبتش میترسم نکنه در اینده برام مشکل ایجاد کنه خواهش میکنم ز.د جواب بدید.راستی ازمن ۳سال کوچیکه وخوشتیب وخوش هیکل.

با توجه به ويژگي هايي كه از اين پسر در نامه تان ذكر كرده ايد چه بسا اين رابطه، رابطه قابل توصيه اي نباشد. اساساًهر گونه وابستگي عاطفي به هر كس و هر چيز (از جمله يك انگشتر يا تسبيح و ..) امر ناهنجار است و به هيچ وجه قابل تأييد نيست.
وابستگي عاطفي در برخي موارد بسته به شدت و ضعفش ريشه در برخي اختلالات عمده روانپزشكي يعني اضطراب و افسردگي و .... دارد. اين ناهنجاري هاي احتمالي تا حد زيادي تحت تأثير شرايط سني، شرايط خانوادگي و اجتماعي مي باشد. فرد وابسته معمولاً عزت نفس پاييني دارد، هر چند اعتماد به نفس بالايي داشته باشد. كسي كه از درون خود را ارزشمند مي داند برايش فرقي نمي كند كه ديگران هميشه به او فكر مي كنند يا فقط با او گرم مي گيرند يا نه. با اين وصف بايد با مطالعه كتب و مقالات در زمينه عزت نفس سعي در بالا بردن خود ارزشمندي تان نماييد. خوشبختانه شما موفق شده ايد چند روزي بهش اس ام اس ندهيد. اين گام هر چند كوچك باشد آغاز تغيير و تحولات عمده در شما مي باشد. اگر از هم اكنون در صدد حذف وابستگي عاطفي خود برآييد قطعاً مي توانيد روي موفقيت ازدواجتان در آيندهحساب باز كنيد. مردي كه از وابستگي عاطفي در رنج است مسلماً نمي تواند نقش يك شوهر سالم را ايفا كند و وابستگي عاطفي باعث تضعيف روز افزون ابهت و اقتدار مرد در نزد همسرش مي گردد. زنان بعد از مدتي از مردان عاشق پيشه و وابسته عاطفي دلزده مي گردند، چرا كه نمي تواننند بر روي اين گونه مردان متزلزل تكيه نمايند. پس هر اقدام مثبت شما در حذف اين وابستگي بركات زيادي در آينده شما خواهد داشت.
اگر شاهد رگه هايي از اضطراب يا افسردگي در خود هستيد، در اسرع وقت به يك روان شناس باليني مراجعه نماييد. به ياد داشته باشيد كه ترس شما از مشكل تراشي دوستتان، ترسي غيرمنطقي و احتمالاً تحت تأثير روحيه مضطرب شما مي باشد. اساساً اين قطع يا تعديل رابطه چه آسيبي مي تواند در آينده به شما وارد نمايد.
نكته پاياني اين كه معمولاً در عشق مرضي و وابستگي عاطفي ما شاهد انگيزه هاي هشيار و ناهشيار جنسي هستيم، پس ويژگي هاي ظاهري اين پسر نقش مؤثري در بروز و تداوم اين عشق بيمارگونه داشته است. به هوش باشيد و از همين امروز براي يك عمر زندگي موفق و خداپسندانه تلاش نماييد. سر بلندي شما در آزمايش هاي ريز و درشت الهي بستر مساعدي براي شادكامي دو دنياي شما فراهم خواهد آورد.

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من یک دوست دارم که فقط میخوام بقلش کنم ببوسمش وبعضی وقت هاهم رویش میخوابم بدون این که منی من خارج بشه گناه دارد

بغل کردن و بوسیدن دوستت و نیز بر روی او خوابیدن به قصد لذت و شهوت حرام است گرچه منی خارج نشود.
با توجه به ضرورت انتخاب مرجع تقليد در عمل به تكاليف شرعي و همچنين وجود اختلاف نظر مراجع عظام تقليد در برخي مسائل، لطفاهروقت سوال شرعی می پرسید مرجع تقلید خود را مشخص کنید تا مطابق نظرمرجع شما پاسخ داده شود.

سلام من خوابگاهی هستم اغلب اوقات با دوستم روی یه تخت میخوابیدیم وهم رو بغل میکردیم.امروز از حد گذشتم سینه اش رو لمس کردم.اما هیچ لذتی شهوانی نبرد حکم قصاص من چیه ایاخدامارومیبخشه

روی یک تخت نخوابید و اگر به قصد لذت دست به سینه یا جای دیگر بزنید تا 60 ضربه شلاق دارد. ولی لازم نیست خود را برای شلاق خوردن معرفی کنید بلکه اگر واقعا توبه کنید خدا می بخشد.(1)
پی نوشت:
1 قانون مجازات اسلامی ماده 124.

باسلام وعرض ادب من ازسال دوم یاسوم راهنمایی تابه حال تقریبا از بازیگرای جوان یا شخصیتهایی که خیلی خوش تیپ هستندخیلی خوشم می آید الان من سال اول دانشگاه هستم وهنوز این خصلتی که باهر دید ازبعضی پسرا خوشم می اید یامن است وفقط معطوف به بازیگرانیست وجدیدا شامل همه میشود ومن میترسم ازینکه این خصلت با من بماند وبرای زندگی آینده ام مشکلساز شود من مجردم ولی نمیدانم بااین خصلت اگر روزی برایم خواستگار بیاید چه طورمیتوانم منطقی تصمیم بگیرم لطفا مرا راهنمایی کنید

برای حل مشکلتان، قبل از هر چیز لازم است که اعتقاد راسخی بر آسیب زا بودن اینگونه عشق و علائق بظاهر مقدس داشته باشید. بنظر می رسد بهترین توصیه ای که می توان کرد این است که در مورد فرایند عاشق شدنتان و مؤلفه‌های آن بیشتر دقت بکنید، و به یک واکاوی دقیق و همه جانبه اقدام نمایید. برای راهنمایی شما جهت حل مشکل، در ذیل به مجموعه ای از علل اشاره می شود.
1. یکی از عواملی که بسیار در فرایند عاشق شدن انسان‌ها مؤثر است، عامل افسردگی است؛ که شامل اموری همچون فقدان معنا برای زندگی، فقدان انرژی، کسالت و سرخوردگی از افراد خانواده و دوستان و... والبته فقدان عشق واقعی به حضرت حق می‌باشد. تجربیات نشان می‌دهد که بسیاری از عشق‌ها از افسردگی فرد نشأت می‌گیرد. در این زمینه مراجعه به یک روانشناس بالینی زن بهترین راهکار برای درمان افسردگی است.
2. افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند و البته ارزشمندی‌شان درونی است، ‌نه بیرونی، معمولاً برای هر گونه دل بستگی (از جمله عاشق شدن) فرایند نسبتاً طولانی را طی می‌کنند و تا به تمام جوانب موضوعِ دلبستگی، اشراف نسبتاً کاملی پیدا نکنند، به راحتی خود را به اموری که ابهامش ده‌ها برابر جنبه‌های آشکارش می‌باشد، دلبسته نمی‌شوند.
3. مسلّماً هیچ فردی صرفاً از طریق دیدن بازیگران سینما و یا حتی مطالعه زندگی نامه آنها نمی‌تواند به یک صدم هویت و شخصیت واقعی او پی ببرد و اگر فردی خدای ناکرده بخواهد با این فرد (که نود ونه درصد شخصیتش در هاله‌ای از ابهام قرار دارد) روابطی تا مرز ازدواج پیش ببرد، مسلّماً عاقبتی بهتر از افراد عاشق‌پیشه شکست خورده نخواهد داشت.
4. افراد با ضریب هوشی بالا و به ویژه افرادی که از هوش هیجانی سرشاری برخوردارند، همیشه معترفند که شناختشان حتى نسبت به نزدیکترین افراد پیرامونشان از جمله پدر و مادر با گذر زمان در حال تغییر و تحوّل است، چه رسد به شناختشان نسبت به افرادی که آشنایی‌شان به چند روزیا چند ماه نمی رسد.
در مجموع با توجه برداشتی که از نامه شما داشتم، به نظرم می‌آید که (الحمد لله) از همه مؤلفه بالا بهره‌مند هستید. حال با توجه به تدین، تقوا و عزت نفس و ضریب هوشی بالایی که دارید، حتى اگر این کار شما صد در صد حلال و مباح باشد، ادامه این روند به همین سبک شاید به نفع شما نباشد، چه بسیار افرادی که مرتکب حرامی نمی‌شوند، ولی ناخواسته و گام به گام بدون هیچ قصد سویی، زندگی آینده خود را به مخاطراتی که هیچ گاه، وقوعش را در زندگی خویش تصور نمی‌کردند انداخته‌اند.
در پایان بدون هیچ گونه توصیه یا نصیحتی شما را به تفکر بیشتر در توصیه خود فرا می‌خوانم. مسلّماً مهم نسیت که شما در ادامه چه مسیری را انتخاب می‌کنید، ولی شاید بهتر باشد آن راهی را که انتخاب می‌کنید، به درستی شناخته باشید.

سلام .آیا کسی با دوستش که صیغه برادری بخواند به دلایلی از هم جدا و قهر شوند  گناه دارد یا نه؟آیا این صیغه قابل به هم زدن است یا نه؟(با تشکر فراوان)

با خواندن عقد اخوت حقوق اخلاقی بر یکدیگر پیدا مى کنید , مثلا حق پیدا مى کنید که یکدیگر را در مواقع دعا فراموش نکنید, در قیامت از یکدیگر شفاعت کنید, در خوبی ها هر یک دیگرى را مقدم بدارید.(1)
قهر و جدایی از برادر دینی چه عقد اخوت خوانده باشند یانه بر اساس روایات مذموم است. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) فرمود: "لاهجره فوق الثلاث؛ بیشتر از سه روز قهر بودن جائز نیست".
علامه مجلسی درباره این حدیث گفته است: ظاهر این حدیث آن است که اگر میان دو برادر ایمانی کدورت و ناراحتی پیدا شد و سرانجام به قهر و جدایی انجامید، نباید بیش از سه روز ادامه دهند. اما در آن سه روز برای قهر و جدایی گناهی نیست، چون سبب تسکین غضب و بد خلقی می‏شود".(2)
2- این صیغه هم مانند دیگر عقود قابل فسخ است و می توان به هم زد مخصوصاً زمانی که رفاقت دو نفر مفسده داشته باشد و ضررش بیشتر است.
پی‌نوشت‏ها:
1. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.
2. اصول کافی، ج 4، ص 44 (با ترجمه).

با سلام بنده يك دوستي دارم كه 4 سال از بنده كوچكتر است و بنده او را همچون برادر كوچكتر دوست مي دارم بنده بيشتر اوقات پشت ايشان در روي موتور مي نشينم بي اختيار دچار نعوظ شده و آب مذي از بنده خارج مي گردد و بسيار شرمنده در ضمير خويش ميشوم سوال 1-اينكه دليل آن (نعوظ) چه مي تواند باشد 2- آيا راه حلي براي آن وجود دارد 3- آيا بنده مرتكب گناهي مي شوم

دليل نعوظ تماس بدني با دوست تان است . اگر در آن حالت از اين کار لذت مي بريد گناه مرتکب شده ايد . راه حل آن ترک اين عادت براي چند هفته است . يعني از سوار شدن روي موتور پشت سر کسي ،خودداري کنيد .سعي نماييد دوستي خود را با ايشان محدودتر نماييد.

دختری بیست و سه ساله هستم که وقتی با دوست پسرم صحبت میکنم یا حتی با هم مسج میدهیم آبی شفاف مانند آب ولی با غلظت بیشتر ازمن خارج می شود آیا این آب منی است و حکم جنابت رادارد ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
گرچه دوستي شما با پسر نامحرم جايز نيست ،ولي آنچه از شما خارج مي شود، مني نيست و حکم جنابت را ندارد.
اگر زن بر اثر تحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود ،جنب مي شود. اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود و يا به اوج لذت برسد، ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه ، جنب نمي شود و غسل لازم نيست.
زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند ، جنب مي شود و اگر يقين پيدا نکند ،جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و در آن حال رطوبتي از او خارج مي شود ،چون به اوج شهوت نرسيده ،جنب نمي شود و رطوبت خارج شده هم پاک است و وضو و غسل را باطل نمي کند.(1)
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود. که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود و لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. بعد از تمام شدن آن حال انسان احساس تخليه شدن و ارضا مي کند .حالت شهوتش تمام مي شود و بدنش سست مي شود . حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت ، ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد، ولي وقتي غذا خورد و سير شد، ديگر ميل به غذا ندارد.
آنچه که از شما خارج مي شود، مذي مي باشد. مذي آبي است کمي لزج و چسبنده که نوعاً بعد از تحريک شدن جنسي (مانند ديدن صحنه شهوت‌انگيز، يا فکر کردن درباره آن يا نگاه و صحبت با جنس مخالف و يا بازي با همسر) خارج مي‌شود. پاک است و غسل و وضو را باطل نمي‌کند.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت :
1.آيت الله خامنه اي، استفتائات ، سوال 171.

صفحه‌ها