آداب دوستی

عقد اخوت و شرایط آن
عقد اخوت صرفاً یک دوستی معمولی نیست بلکه تعهد و پیمانی معنوی است که در آن دو نفر متعهد می‌شوند در مسیر خیر ونیکی یکدیگر را یاری دهند در سختی‌ها پشتیبان هم باشند

پرسش:

پسر جوانی هستم که می‌خواهم با یکی از دوستانم که آدم خوبی است، عقد اخوت ببندم! ولی به‌تازگی با بررسی موبایلش، متوجه شدم گاهی فیلم‌های نامناسب می‌بیند. به نظرتان با چنین کسی می‌توان عقد اخوت بست؟ و اینکه عقد اخوت چه آثار مثبتی دارد؟

پاسخ:

یکی از روابط مهم اجتماعی ازنظر اسلام، رابطه دوستی است که ملاک‌ها و معیارهای خاص خودش را دارد. به دلیل تأثیرپذیری عمیق انسان از دوست و دوستی‌ها، اسلام ما را از دوستی با برخی افراد بر‌حذر داشته است. تأثیر دوستی به‌قدری است که می‌تواند سعادت و سلامت انسان را تضمین و یا به خطر اندازد. خردمندی، صلاحیت اخلاقی، پایبندی به تعهدات و... ازجمله صفاتی است که باید در انتخاب دوست موردتوجه قرار گیرد.

میل به دانستن و آگاهی پیدا کردن از همه‌چیز باعث می‌شود که انسان همواره اهل کنجکاوی باشد؛ اما این میل فطری نیز همچون سایر امیال، نیازمند جهت‌دهی صحیح است؛ چراکه اگر میل به دانستن از مسیر صحیح خود منحرف گردد سر از تجسس درآورده و انسان را به گناه می‌کشاند. تجسس در زندگی شخصی دیگران ازجمله رذایل اخلاقی است که خداوند در قرآن، ما را از آن بر‌حذر داشته و می‌فرماید:

 «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمان‌ها بر‌حذر باشید که بعضی از گمان‌ها گناه است و در اسرار و محیط خصوصی زندگی دیگران کنجکاوی نکنید و پشت سر یکدیگر حرف نزنید.» (1)

تجسس در گناهان

اسلام برای حفظ آبروی مؤمن اهمیت بالایی قائل است تا جایی که حتی وقتی انسان گناه می‌کند خداوند اجازة اعتراف به گناه را نزد دیگران به او نمی‌دهد؛ بنابراین نه خود شخص حق دارد پرده از گناهش بردارد و نه دیگران چنین حقی دارند تا بخواهند از طریق تجسس بر گناه دیگران واقف گردند.

امام علی علیه‌السلام در حدیثی می‌فرمایند:

«کسی که از اسرار دیگران جستجو کند، خداوند اسرار او را فاش می‌کند.» (2)

عقد اخوت

سال اول هجرت در مدینه، بیش از هر چیزی نیاز به حفظ وحدت و دوستی میان تازه‌مسلمانان بود. پیامبر عزیز این نیاز را به‌خوبی تشخیص دادند و عقد اخوت از همان‌جا به‌عنوان پیمان برادری دو دوست شکل گرفت. آنچه در این عقد موضوعیت دارد یاری دوستان است که دوستانی که میانشان عقد اخوت بسته می‌شود ملزم به یاری یکدیگر در انجام امور خیر و نیک‌ هستند. ضمن اینکه باید به‌وقت سختی‌ها نیز همدیگر را فراموش نکنند و در همه حال دعاگو و خیرخواه یکدیگر باشند.

فواید عقد اخوت

عقد اخوت نوعی تعهد اخلاقی است و التزام به آن نیز امری اخلاقی قلمداد می‌شود. برادری در این عقد ایجاب می‌کند که دو دوست در امر زیارت و دعا و شفاعت یکدیگر را فراموش نکنند. پیمان برادری، اوج محبت و ارتباط عاطفی میان دو مؤمن را نشان می‌دهد. علاوه بر این از مهم‌ترین فواید عقد اخوت تأکید دوباره در هم‌پیمان شدن مسلمانان در مسیر ایمان حقیقی است. درواقع این عقد منجر می‌شود تا دو مؤمن با تقویت رابطه اجتماعی خود به وظیفه خویش بهتر عمل کرده و مسیر بندگی را سهل‌تر طی کنند. ایجاد وحدت و پرهیز از تفرقه را نیز می‌توان از دیگر فواید عقد اخوت دانست. وقتی دو نفر باهم عقد اخوت می‌بندند به‌نوعی کمک‌کار یکدیگر در مسیر معنویت می‌شوند و همین امر تقویت ایمان و اخلاق را نتیجه می‌دهد. یکی از مواردی که در شروط این عقد مورد تأکید قرار می‌گیرد کمک به دوست به‌وقت سختی‌ها و رنج‌هاست؛ بنابراین از بهترین فواید آن این است که انسان مؤمن هنگام سختی احساس تنهایی و بی‌کسی ندارد و می‌تواند با تکیه‌بر این رفاقت، مشکلات خود را حل و بر سختی‌ها فائق آید. از دیگر فواید این عقد می‌توان به عملی و عینی شدن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر اشاره کرد چراکه وقتی دو دوست باهم عقد اخوت می‌بندند مسئولیتشان نسبت به یکدیگر بیشتر شده و در امر نمودن یکدیگر به معروف و نهی همدیگر از منکرات اهتمام بیشتری می‌ورزند. همچنین دو دوستی که میانشان عقد اخوت بسته می‌شود قرار می‌گذارند که در دنیا برای یکدیگر دعا کرده و در آخرت همدیگر را شفاعت کنند.

دوست خطاکار

انجام گناه مثل گناهی که از دوست خود مطلع شده‌اید (دیدن فیلم‌های نامناسب) به‌خودی‌خود مانعی برای بستن عقد اخوت نیست. آنچه در دوستی مهم است تأثیرپذیری مثبت انسان از دوست است. اگر گناهی که دوست شما مرتکب شده به‌گونه‌ای است که در رفتار و شخصیت او اثر منفی گذاشته و شما نیز احتمال می‌دهید همین اثرات را از دوست خود دریافت نمایید، در این شرایط مدیریت روابط توصیه می‌شود و پیشنهادی مبنی بر عقد اخوت داده نمی‌شود؛ اما اگر شخصیت و رفتار دوست شما در سایر ابعاد مثبت است و معتقد به امور شرعی و اخلاقی هستند، بستن عقد اخوت مانعی ندارد.

نتیجه‌گیری:

انسان موجودی است که اولاً زندگی اجتماعی دارد و ثانیاً دارای روحیه‌ای جستجوگر است؛ بنابراین تمایل دارد تا از زندگی خصوصی دیگران سر دربیاورد و به‌اصطلاح در زندگی آن‌ها تجسس کند؛ اما طبیعتاً خداوند برای خواسته‌های انسان حدومرز مشخص کرده و این خواسته‌ها و امیال را به‌واسطة عقل و شرع جهت داده است. ازجمله گناهان کبیره و رذایل اخلاقی که عادت‌کردن به آن سعادت و سلامت جسمی و روحی انسان را به خطر می‌اندازد و زندگی فردی و اجتماعی او را سخت می‌کند رذیلة تجسس است. منظور از تجسس، کنجکاوی در زندگی دیگران و همچنین تلاش در جهت کسب اطلاع از لغزش‌های مردم است. در آموزه‌های اسلام به مؤمنین سفارش شده که همگان باید مشغول عیوب خویش باشند و برای رفع عیوب خود تلاش کنند و هرگز حق ندارند خود را مشغول عیوب دیگران کرده و پرده از اسرار آن‌ها بردارند. چنانچه دوست شما گناهی شخصی و مخفیانه دارد و درعین‌حال در سایر جنبه‌ها فردی مؤمن و معتقد است؛ بستن عقد اخوت با او مانعی نداشته و چه‌بسا این دوستی و برادری تلنگری برای ترک گناه شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. «یا اَیُهَا الَّذینَ امَنُوا اِجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِ اِنَّ بَعْضَ الظَّنِ اِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضاً»، حجرات، آیه 12

2. «مَنْ بَحَثَ عَنْ اَسْرارِ غَیرِهِ اَظْهَرَ اللّهُ اَسْرارَهُ»، تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، قم، دارالکتاب الإسلامی، چاپ دوم،1410 ق، ص 638، قصار 1144

سلام من نسبت به دوست خودم بدبین شده ام احساس میکنم که دوستی ما خیلی کم است. مثلا امروز دوست من می توانست مرا به خانه مان با ماشینش برساند،ولی گفت می دانی که بنزین گران است. و گفت خودت برو . در حالی که من اگر جای او بودم دوست داشتم او را برسانم.برایم هم مهم نبود که چه قدر بنزین مصرف شود. او فردی با تقوا است حالا به نظر شما من دوستی ام را با او ادامه دهم؟ کمک کنید

در روایات از دوستی با کسی که عقل و خرد(1) و صلاحیت اخلاقی(2)ندارد و به تعهدات خویش پای بند نیست، نهی شده است. امام صادق‏(ع) می‏فرماید:"دوستی حد و مرزی دارد. هر کس آن‏ها را مراعات کرد، دوست حقیقی است و گرنه نسبت دوستی به او نده. حدود دوستی عبارتند از:
1 . آن که نهان و آشکارش برای تو یکسان باشد.
2 . زینت تو را زینت خود و عیب تو را عیب خویش شمارد.
3 . اگر به ریاست و ثروت و پست و مقام برسد، رفتارش عوض نشود.
4 . اگر تمکن پیدا کرد، از آن چه دارد، نسبت به تو دریغ نورزد.
5 . تو را در گرفتاری‏ها رها نکند و تنها نگذارد". (3)
امام سجاد علیه‏السلام مردم را از رفاقت با پنج دسته برحذر داشته است:
ای فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آن‏ها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آن‏ها نشو:
1 - از رفاقت با دروغ‏گو بپرهیز که او مانند سراب است که نزدیک را دور و دور را نزدیک جلوه می‏دهد.
2 - از دوستی با گناهکار اجتناب کن که تو را به یک لقمه یا کم‏تر می‏فروشد.
3 - از رفاقت با بخیل خودداری کن که تو را در زمانی که نیاز به او داری، رها می‏کند.
4 - از مصاحبت با نادان بپرهیز که او می‏خواهد به تو نفع رساند. اما ضرر می‏رساند.
5 - از دوستی با کسی که از خویشاوندانش بریده، دوری کن که او را در قرآن ملعون یافته‏ام". (4) دوست خوب کسی است که به آداب دوستی متعهد باشد.
با توجه به آن چه گذشت:
چنان چه دوست شما ویژگی های یک دوست خوب را دارد و خصوصا اگر تمکن داشته باشد، از آن چه دارد، نسبت به شما دریغ نورزدو در گرفتاری‏ها شما را رها و تنها نگذارد، بهتر است با استفاده از اسباب تقویت دوستی این رشته رفاقت را محکم تر کنید. یکی از مهمترین اسباب در استحکام رشته رفاقت و دوستی، پرهیز از بدبینی و سوءظن است.
معنای حسن ظن داشتن به افراد این است که درباره اشخاص گمان بد نداشته باشیم، نه این که یک باره با کمال سادگی دین و دنیای خود را به آن ها تسلیم کنیم. این کار خلاف عقل و دین است که آدمی به اشخاصی که شناخت درست و کاملی ندارد و آنان را هنگام عمل نیازموده، اعتماد کند و تسلیم آنان شود.
بر این اساس بر فرض مثال اگرچه دوست شما می توانست شما را به خانه برساند، ولی گفت می دانی که بنزین گران است، باید سخن او را حمل بر صحت و عدم تمکن و توانایی او در پرداخت هزینه بنزین و...نمایید.
فراموش نکنید گاهی انتظارات بیش از حد و نا بجا سبب دلخوری انسان از دیگران و کم کم قطع روابط می شود. در این مورد نیز تامل کنید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر با بخش تلفنی مرکز (09640) تماس بگیرید و با طرح جزئیات، راهنمایی لازم را دریافت نمایید.
مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم:
1- دوستی در قرآن و حدیث، ری شهری؛
2- دوستی و دوستان، سید هادی مدرس، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، از انتشارات آستان قدس رضوی، 1376 ؛
3- آئین دوستی (دوست یابی) دیل کارنگی، انتشارات پیمان 1378؛
پی‏نوشت‏ها:
1. غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش، ص429 .
2. همان، ص 431.
3. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق ، ج8، ص 329 .
4. ثقة الاسلام كلينى، الكافي‏، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج2، ص 376 .

با سلام و خسته نباشید. با توجه به اینکه دوستی گستره وسیعی دارد و از صدا زدن به اسم کوچک تا آسیب های حاد را شامل میشود در صورت امکان در مورد احکام انواع دوستی میان دختر و پسرو دلائل آن ها(عقلی ونقلی) توضیح دهید. با احترام

باید بدانید که دوستی میان دختر و پسر نامحرم، حرام است و اشکال دارد و زمینه فساد و گناه را فراهم می کند و ضرر و ضربه آن را نه تنها خود دختر و پسر می بینند، بلکه جامعه هم متضرر می شود. مطمئناً رابطه دختر و پسر، یک دوستی ساده مانند دوستی دو دختر یا دو پسر نیست؛ بلکه در دوستی و ارتباط دو جنس مخالف، پدیده‌ای وجود دارد که نباید آن را نادیده گرفت و آن هم مسئله غرایز جنسی است که قابل انکار نیست. هرچه سعی شود نادیده گرفته شود، باز نمی‌توان وجود آن را انکار کرد. به خصوص، در مورد دختران و پسران جوانانی که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسی قرار دارند.
این که از نظر اخلاقی یا دینی برای آن حد و مرزی قرار داده شده، به جهت پیامدهای مختلف آن است.
اسلام می‌خواهد انواع لذت‌های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد و از این طریق، آرامش روحی و روانی و پیوند‌های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود.
به جهت همان میل شدید جنسی، گاهی اوقات بی آن که دختر و پسر (به خصوص پسران) بخواهند، در شرایطی قرار می‌گیرند که حتی اراده خود را از دست می‌دهند و دیگر نمی‌توانند از ارتباط جنسی خودداری کنند و ناخود آگاه و بی آن که بخواهند، کم کم در آن شرایط بدون بازگشت قرار می‌گیرند و زمانی متوجه می‌شوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی با فراهم شدن شرایط دیگر، اراده جلوگیری، بسیار سخت و دشوار است. پس چرا نباید این جریان را از سرچشمه بست؟ به همین جهت، در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است. در آخر این که مگر غیر از این است که تمام روابط جنسی بین دختران و پسران، از همین ارتباط‌ های به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است؟ متأسفانه، به همین ارتباط جنسی ختم نشده، بلکه عاملی برای پدید آمدن بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی و روانی نیز می‌شود. بهترین شاهد بر ادعای فوق، مراجعه به واقعیات موجود در اجتماع است. شما در باره طلاق ‌ها، فسادهای جنسی، اعتیاد و افسردگی‌ها مقداری تحقیق کنید. ببینید نقطه شروع این نابسامانی‌ها از کجا بوده؟ بسیاری از آن ها با یک نگاه ساده یا یک ارتباط کلامی کوچک با نامحرم شروع شده و به تدریج، به ایجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجامیده و در انتها به قرار و مدار و... .
اما مسئله این است که چون جوانان و نوجوانان، مخصوصاً دختران جوان، هنوز به سنی نرسیده‌اند که عاقبت برخی از کارها برایشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتدای کار را که شیرین است، می‌بینند و خدای ناکرده به دوستی با پسران نامحرم تن می‌دهند و به این ترتیب، وارد دامی می‌شوند که خلاصی از آن، بسیار دشوار است؛ چرا که اولین مشکل آن ها، مشغولیت فکرشان است و عقب افتادن تدریجی از درس. مشکل بعدی چنین ازدواج هایی، سست بودن نظام خانواده ای است که این گونه شکل می گیرد. آن ها اگر بخواهند با همان پسری که از طریق کوچه و خیابان با او آشنا شده‌اند، ازدواج کنند، هیچ ضمانتی وجود ندارد که او چند دوست دختر دیگر در آستین نداشته باشد و سر بزنگاه از این دختر جدا و به آن ها نپیوندد و به این ترتیب، دختران زیادی را دچار داغ فراق و افسردگی و نابسامانی خانوادگی نکند؛ حتی در دانشگاه‌ها یا محیط‌های کاری نیز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالباً باعث گرفتاری است؛ زیرا چه بسا باعث ایجاد عشق‌هایی در دل دختران و پسران جوان می‌گردد که به دلایل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن برای همیشه به دل طرفین خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق، هیچ کدام قصه نیست؛ بلکه واقعیت‌هایی است که به وفور در جامعه جاری است و ما تنها با گوشه هایی از آن ها آشنا می‌شویم. بسیاری از گرفتاران این مسائل، به دلیل حیا و شرم، مشکلات خود را برای دیگران بازگو نمی‌کنند. اگر این کار را می‌کردند، درس عبرت خوبی برای دیگران، مخصوصاً جوانان و نوجوانان می‌گشت.
نکته مهم این است که وقتی این مشکلات ریشه‌یابی می‌شوند، غالب آن ها از همان نگاه‌های کوچک و سخن‌های کوتاه و عشوه‌هایی آغاز می‌شوند که برخی می‌گویند، نباید روی آن ها حساسیت نشان داد؛ ‌اما چه می‌توان کرد که همین موارد کوچک اگر مورد بی توجهی واقع شوند و ادامه یابند، سر از مشکلاتی بسیاری در می‌آورند.
بنابراین، احکام دین مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگی انسان‌ها است و خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطری انسان را می‌شناسد، از روی محبت و برای خود ما این احکام را وضع نموده؛ وگرنه او نه بخیل است و نه نیازمند به این احکام.
ما نیز در نگاه خود به زندگی باید عاقبت کارها را بنگریم و از زندگی دیگران عبرت بگیریم و به مسائل عمیق تر نگاه کنیم و به آنچه از طرف خداوند بزرگ و عالم مطلق بیان شده، توجه بیش تری نماییم.
به این ترتیب، روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت‌های التذاذی آنان را که منشأ برای روابط بعدی می‌شود، حرام و ممنوع ساخته است.
البته دوستی های حلال هم دارای ملاک و شرایط و افت های بسیاری هست که اطلاع از این عوارض و آفات به ما کمک خواهد کرد تا در دوستی ها سالم عمل کنیم و شما برای به دست آوردن اطلاعات مفید در زمینه دوستی و آفت های آن بهتر است از کتاب های زیر استفاده کنید:
1. دوستی در کتاب و سنت، اثر اقای محمدی ری شهری.
2. کتاب دوستی، اثر اقای جواد محدثی.
3. روابط دختران و پسران، اثر اسدالله محمدی نیا.