پرسش وپاسخ

- با توجه به اینکه ما اعتقاد داریم انسان در لحظه مرگ به وسیله عزرائیل قبض روح می شود و در روایات اومده بعضی این فرشته رو به شکل زیبا می بینند و بعضی با هیبتی ترسناک، یا در جای دیگری داریم هرکس می میره امام علی (ع) رو می بینه، مطالبی در بعضی از مجلات چاپ می شه در مورد کسانی که مرگ رو تجربه کردن و دوباره بنا بر مصلحت خدا به این دنیا برگشتن تقریبا برای همه اتفاقات مشابهی افتاده و مرگ رو بسیار راحت و خوش آیند توصیف کردن وهیچ یک صحبت از ملاقات با عزرائیل یا سختی قبض روح نمی کنن علت چیه؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
كيفيت قبض روح و خارج ساختن جان انسان از بدن او يكسان و برابر نخواهد بود. هريك از انسان ها به تناسب اعمال و رفتار خود شرايطي دشوار يا آسان را تجربه خواهند نمود ؛امام صادق(ع) مي فرمايد:
«هو للمؤمن کأطيب ريح يشمّه فينعس لطيبه فيقع التعب و الألم کلّه عنه؛(1) مرگ براي مؤمن مثل بوي خوشي است که آن را استشمام مي‌کند . تمام سختي و دردها از او برداشته مي‌شود».
در ادامه همين حديث آمده که از حضرت سؤال شد: اگر چنين است، پس چرا گفته مي‌شود که تحمل مرگ براي انسان از تحمل قطعه قطعه شدن با اره و يا تيغ قيچي سخت‌تر است؟ فرمود:
«مرگ براي کفار و افراد فاجر و فاسق آن گونه است، نه براي افراد صالح و مؤمن».
سدير صيرفي مي‌گويد: به امام صادق عرض کردم: آيا مؤمن از مرگ و قبض روح خود مي‌ترسد؟ فرمود:
« سوگند به خدا !هرگاه فرشته مرگ به سوي مؤمن مي‌آيد، وحشت مي‌کند، آن گاه فرشته به او مي‌گويد: اي وليّ خدا ! وحشت منما، قسم به خدايي که پيامبر را برانگيخت! نسبت به تو از پدر مهربان‌تر هستم. چشم‌هاي خود را باز نما و نگاه کن. محتضر چشم‌هاي خود را باز مي‌کند، مي‌بيند که رسول خدا، اميرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسن و حسين و ساير ائمه عليهم السلام براي او نمودار شده‌اند. اين حال شيرين‌ترين لحظات براي اوست».(2)
پس معلوم است كه بر اساس روايات ما فرايند خروج روح از بدن و ملاقات با فرشته مرگ براي انسان هاي متفاوت خواهد بود.
اما در مورد افرادي كه به نوعي مرگ را تجربه كرده اند بايد گفت: مرگ حقيقي را تجربه نكرده، بلكه نوعي خروج روح يا به اصطلاح خلع روح را تجربه كرده اند . در نتيجه اين تجربه، ديدن لوازم و ضروريات مرگ واقعي را هم به دنبال نداشته است.
در واقع ميان روح و بدن آن ها گسست كامل و ستاندن جان صورت نگرفته است، بلكه تنها احساس كرده اند كه براي لحظه اي روح از بدن آن ها مفارقت كرده‌ و حد سوط بين دنيا و بزرزخ قرار گرفته اند.
اما اينكه همه اين افراد تجربه خوب و شيريني داشته اند ، به احتمال بالا برمي گردد ، چون تجربه ادراك تجرد روح از بدن خود، ممكن است تجربه شيريني باشد ، اما حتي در اين موارد خاص هم نمونه هايي از افراد كه داراي شرارت ها و رفتار ناشايستي بودند ، صحنه هاي هولناك و دهشتناكي نقل شده كه در برخي از فيلم هاي مربوط به اين افراد هم نقل شده است .

پي نوشت ها:
1. محجه البيضاء، ج 8، ص 256.
2.همان، ص 261.

- با توجه به اینکه انسان موجودی تربیت پذیر است و عوامل مختلفی در شکل گیری شخصیت انسان موثر است از جمله : خانواده ،غذای حلال، محیط ، دوست و ... و اعمال و رفتاری که بعد از مکلف شدن از انسان سر می زند اگرچه با ارده نهایی خود انسان صورت گرفته ولی بسیار متاثر از تربیت و شخصیت انسان در گذشته است برخورد خداوند با دو شخصی که دارای دو شرایط تربیتی متفاوت بوده اند و یک گناه مشابه را انجام داده اند چگونه است آیا مثلا ضریب عذاب برای یک گناه فرق می کند یا تمام کسانیکه در آن گناه به نحوی دخبل بوده اند، همه به سهم خود مجازات می شوند یا پاسخ چیز دیگری است؟ با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اولاً : علي رغم همه تفاوت ها در ميان انسان ها، عنصر اختيار در همه وجو د دارد و به خاطر همين عنصر اختيار و حق انتخاب انسان ها است که مشاهده مي کنيم انسان ها در شرايط مساوي از نظر طبيعي، خانوادگي، ژنتيکي و... عملکرد هاي متفاوتي دارند.
در يک خانواده، شخصي مانند کميل بن زياد نخعي از ياران خاص و از اصحاب سرّ اميرالمومنين (ع) قرار مي گيرد و برادر ديگر (حارث بن زياد نخعي) قاتل فرزندان مسلم بن عقيل مي شود.
از اين نمونه ها در تاريخ بسيار است.
هم چنين به واسطه همين عنصر اختيار است که پسر يزيد بن معاويه ملعون، حاضر نمي شود خلافت بعد از پدر را برگزيند؛ اما عموي امام زمان و پسر امام معصوم (جعفر کذاب)، خود را براي غصب مقام منيع امامت، جلو مي اندازد. يا پسر پيامبر اولوالعزم الهي و شيخ الانبياء (حضرت نوح) جهنمي مي شود، اما فرزند دشمن پيامبر(ص) از ياران آن حضرت مي شود.
ثانياً: شرايط مسابقه و ميدان عمل و نوع تکليف براي انسان ها يکسان نيست. خداوند در فرموده است : «لايکلف الله نفسا الا وسعها » (1) هيچ کس را جز به اندازه توان او تکليف نمي کنيم و کاملا روشن است که توان انسان ها در شرايط نامساوي، نامساوي خواهد بود و خداوند نيز بر اساس همان شرايط و با توجه به عنصر اختيار در وجود هر انسان بر او تکليف مي کند تا در ميان مسابقه براي رسيدن به مقام قرب الهي به تلاش و کوشش بپردازد و بر اساس همان تفاوت ها است که جزا و پاداش مي دهد، مانند ميدان سمابقه دو و ميداني که در يک پيست دايره شکل جريان مي يابد.
در دوهاي دويست و چهارصد متر، خط استارت دوندگان، با هم تفاوت مي كند؛ در حالي كه خط پايان همه، يك خط است. يعني در پيست دو و ميداني، فردي كه در قوس اول و كناري متمايل به داخل مي نشينيد؛ از همه عقب تر است. فردي كه در قوس خارجي مي نشينيد؛ از همه جلوتر استارت مي زند.
در اينجا براي ما شبهه پيش مي آيد كه فرد قوس داخل و خط اول، بايد بيشتر از همه بدود؛ فرد قوس خارج و خط آخر، كمتر مي دود. يا به عبارتي عدالت در مورد آنها رعايت نشده است.
در حالي كه اين شبهه به خاطر آن است كه ما دقت نداريم در حركت دايره اي، مسير بر اساس شعاع دايره، كوتاه و بلند مي شود. يعني آن كه در خط اول مي دود؛ چون شعاع دايره او كوچك تر است؛ مسيرش كوتاه تر خواهد شد. آن كه در خط آخر مي دود؛ چون شعاع دايره اش بلندتر است؛ مسيرش بلندتر خواهد بود.
مسئولان مسابقات براي آنكه هر دونده اي 200 يا 400 متر خالص بدوند؛ با محاسبات دقيق به اين نتيجه رسيده اند آنكه در خط اول مي نشيند؛ بايد چندين متر از بقيه عقب تر باشد. آنكه در خط آخر مي نشيند؛ بايد چندين متر از همه جلوتر باشد.
بنابراين خداوند با توجه به شرايط متفاوت از انسان ها، انتظارات متفاوتي خواهد داشت و برخورد و محاسبه اعمال انسان ها نيز متفاوت خواهد بود.
پي نوشت:
1.بقره (2) آيه‌276.

به نام خدا با سلام و خسته نباشید، مادرم شغل آزاد دارد و مدتی ماهیانه پولی به عنوان بیمه زنان خانه دار به دولت پرداخت می کرد (البته قسمتی از این پول را یکجا پرداخت نمود) ولی پس از مدتی طرح مذکور برداشته شد و کل پول پس انداز شده ( که حدود 900000 تومان شده ) را به وی بازگرداندند. آیا به این پول خمس تعلق می گیرد ؟ (مرجع : آیه الله وحید خراسانی) با تشکر

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر سال بر اين پول گذشته ، بايد خمس آن را پرداخت نمايد.(1)
پي نوشت:
1.سؤال تلفني(02517740611) از دفتر آيت الله وحيد خراساني.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام خسته نباشید آیا میتوانم به نیت خواندن نماز ظهر و عصر قبل از اذان ظهر مثلا ساعت 10 صبح وضو بگیرم؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نمي تواني به نيت خواندن نماز ظهر و عصر قبل از اذان ظهر مثلا ساعت 10 صبح وضو بگيري، ولي براي با وضو بودن(طهارت داشتن) مي تواني وضو بگيري . نيز نزديک اذان ظهر مي تواني براي نماز ظهر و عصر وضو بگيري.(1)

پي نوشت:
1.آيت الله خامنه اي، استفتاآت ،س119و122.

با سلام خدمت دست اندركاران سايت جواني هستم كه هنوز ازدواج نكرده ام و شرايط ازدواج ندارم چند بار براي ازدواج اقدام كردم ولي بدون هيچ دليلي موفق به ازدواج نشدم آدم فاسدي نيستم اهل نماز و معتقد به خدا ولي بعد از اين قضايا سرشكسته شدم ونياز شديدي به رابطه عاطفي و جنسي دارم آيا مي توانم يك زن فاحشه را براي مدت يك يا چند شب صيغه موقت كنم ودر مورد زن فاحشه خارجي چطور؟ مگه نبايد دو طرف راضي باشند آيا در ايران جايي براي ازدواج موقت هست كه ما به گناه كبيره زنا آلوده نشويم آيا پيامبر اسلام(ص)ازدواج موقت داشته اند و اهل سنت نيز اعتقادي به ازدواج موقت دارند يا خير با تشكر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
1- مي تواني زن فاحشه را براي مدت يك يا چند شب صيغه موقت كني .(1)
مرد مسلمان نمي‌تواند با زن غير مسلمان (کافر) ازدواج کند(چه دائم و چه موقت)، ولي مي‌تواند با زنان اهل کتاب (مسيحي، يهودي، زرتشتي) چه ايراني و چه خارجي ازدواج موقت نمايد.(2)
2- از وجود چنين مکاني در ايران اطلاعي نداريم.
3-درتاريخ به موردي در خصوص ازدواج موقت توسط پيامبر اسلام بر نخورديم.
4- در منابع اهل سنت نيز روايتي بر جواز متعه وجود دارد (3) . بر همين اساس بعضي از علماي اهل سنت آن را قبول دارند اما اکثر علماي اهل سنت قائل به حرمت ازدواج موقت هستند . دليل آن ها گفته عمر بن خطاب است که گفت: « مُتْعَتَانِ كَانَتَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أَنْهَى عَنْهُمَا وَ أُعَاقِبُ عَلَيْهِمَا مُتْعَةُ النِّسَاءِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ (4)؛ يعني در زمان پيامبر دو متعه جايز بود و من (عمر) آن ها را حرام اعلام مي کنم و کسي که اين دو متعه را انجام دهد، او را عقوبت مي کنم».
اين روايت در کتب اهل سنت مشهور است. در اين روايت خود عمر نيز اعتراف به جواز آن در زمان پيامبر بوده ولي او حرام نموده است. درحالي که مي دانيم کسي حق تحريم حلال خدا را ندارد.
اهل سنت معتقد به نسخ آيه قرآن اند، در حالي که نسخي براي آن صادر نشده و گفته عمر هم نمي تواند ناسخ قرآن باشد.
در هر صورت ازدواج موقت يک ضرورت اجتماعي است .اگر با شرائط خاص و معين آن در بين جامعه رائج گردد و فرهنگ ازدواج موقت به صورت درست جا بيافتد، دامنه فساد و فحشا جمع مي شود. به همين جهت امير المؤمنين علي عليه السلام فرمود : اگر عمر بن خطاب آن را منع نکرده بود و ازدواج موقت رائج مي شد، هيچ شخصي زنا نمي کرد مگر کسي که شقي و بدبخت بود.(5)
پي نوشت ها:
1.آيت ا... بهجت،استفتاآت،ج 4،س4588.
2.آيت ا... بهجت، توضيح المسائل،م1916؛
3. كنزالعمال، ج 16، ص 518.
4. شرح‏نهج‏البلاغه(ابن ابي الحديد) ج1، ص182؛ بحارالأنوار، ج30، ص630.
5. تهذيب‏الأحكام ،ج7، ص250، باب24.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها