پرسش وپاسخ

چرا می گویند غسل جنابت را با آب سرد انجام دهید؟

پرسش: يا عرق فرد جنب نجس است؟ شرح : چرا مي گويند غسل جنابت را با آب سرد انجام دهيد؟

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
عرق جنب از حرام، نجس نيست، ولى احتياط واجب آن است كه با بدن يا لباسى كه به آن آلوده شده، نماز نخوانند، عرق جنب از حرام مانع از نماز خواندن مي باشد، يعني تا زماني که رطوبت آن در لباس يا بدن باشد ،نماز خواندن با آن صحيح نيست.
کسي که از راه حرام جنب شده ، بهتر است با آب ملايم غسل كند، كه به هنگام غسل بدن او عرق نكند، اين در صورتى است كه با آب قليل غسل نمايد .اگر با آب كر و مانند آن باشد، اشكال ندارد، امّا بعد از پايان غسل بنا بر احتياط مستحب يك بار همه بدن را آب بكشد . تا عرقي که قبل از تمام شدن غسل در بدنش پيدا شده است، از بين برود(1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم شيرازي، توضيح المسائل، مسأله 131و132.

با سلام وخسته نباشید خدمت شما عزیزان سوال من اینه که حکم خودارضایی در دین اسلام چیست؟ این سوال مممکنه سوال هزاران جوان دیگرهم باشد ممنون

با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
عمل خودارضايي حرام و طبق برخي از روايات از گناهان بزرگ است كه بر آن وعده عذاب داده شده حتي مجازات دنيوي براي آن تعيين شده است.
حرمت چنين عملي از اين آيه به دست مي‌آيد : کساني که براي ارضاي غريزه جنسي خود راهي غير از ازدواج طلب کنند، تجاوزگرند. (1)
هنگامي که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مي‌پرسند، مي‌فرمايد :
«گناه بزرگي است که خداوند در قرآن مجيد از آن نهي فرموده. استمنا کننده مثل اين است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسي را که چنين کاري مي‌کند بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد. (2)
هم چنين استمنا مضر و موجب بروز مشكلات روحي، رواني و جسمي مختلف مي شود، چون انحراف از مسير صحيح پاسخ به يك غريزه و نياز مي باشد.
در صورتي كه اين عمل براي قاضي اثبات شود، مجازات تعزير نيز دارد.
پي‌نوشت‌ها:
1 . مؤمنون(23) آيه 7.
2 . وسائل الشيعه، ج 18، ص 575 .

آيادختري 30ساله كه پدرومادرنداردبراي ازدواج بايدازبرادرخوداجازه بگيرد

پرسش: اجازه ازدواج شرح آيا دختري 30ساله كه پدر و مادر ندارد ،براي ازدواج بايدازبرادرخوداجازه بگيرد؟
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در فرض سؤال که دختر 30 ساله است و پدر هم ندارد، اجازه برادر لازم نيست و مي تواند بدون اجازه ديگران، ازدواج کند.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله فاضل لنکراني، توضيح المسائل، مسأله 2496 و سؤال از دفتر آيت الله فاضل.

سلام. سوال اول: مگر حجاب برای زنان فقط در مقابل نامحرمان نیست؟ مگر فلسفه حجاب پوشش و مصون ماندن از نگاه ناپاک نیست. چه کسی محرم تر از خدا است به انسان ها؟ چرا زنان در نماز باید حجاب داشته باشند . باید چادر و مقنعه بپوشند. باید فقط گردی صورت و مچ و کف دست و پایشان بیرون باشد. ؟؟؟؟؟ سوال دوم : در وضو گردی صورت و روی پا و دست از آرنج تا نوک انگشتان شسته می شوند ، هنگام نماز هم گردی صورت و آن مقدار از پا که در وضو شسته شده است می تواند حجاب نداشته باشد . پس چرا دست از آرنج نمی تواند بی حجاب باشد و باید تا مچ پوشانده شود؟

پرسش 1:
جاب در نماز شرح مگر حجاب براي زنان فقط در مقابل نامحرمان نيست؟ مگر فلسفه حجاب پوشش و مصون ماندن از نگاه ناپاک نيست. چه کسي محرم تر از خدا است به انسان ها؟ چرا زنان در نماز بايد حجاب داشته باشند ؟ در وضو گردي صورت و روي پا و دست از آرنج تا نوک انگشتان شسته مي شوند ، هنگام نماز هم گردي صورت و آن مقدار از پا که در وضو شسته شده است مي تواند حجاب نداشته باشد . پس چرا دست از آرنج نمي تواند بي حجاب باشد و بايد تا مچ پوشانده شود؟

پاسخ:
@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
1- در مورد حجاب زنان در نماز، در روايات، به دليل و روايت خاصي که حکمت آن را بيان کند برخورد نكرده ايم، در حالي كه اصل وجوب پوشش زنان در آن ها بيان شده است. در عين حال كه مي­دانيم و اطمينان داريم احكام دين اسلام بر اساس مصالح واقعي است كه خداوند عالَم به تمام اسرار آن­ها آگاهي داشته و بر بندگان مقرر و معين كرده تا به مصالح واقعي احكام دست يافته و به سعادت و كمال برسند.
همچنين به عنوان يك حكمت عام در احكام دين اسلام مي­دانيم كه مقررات الهي سنجشي براي ميزان تعبد و تسليم انسان در مقابل پروردگار است كه چقدر اهميت و ارزش به رضاي الهي مي­نهد. اگر خواسته دل بر خلاف رضاي الهي باشد، چگونه عمل خواهد كرد و ميزان تعبد و تسليم او در مقابل آفريدگار جهان و عالِم به تمام اسرار هستي چگونه خواهد بود.

حكمت پوشش بدن و رعايت حجاب اسلامي بر زن در حال نماز پنهان كردن و مستور نمودن خود از خدا نيست؛ زيرا چيزي از علم خدا پنهان نيست و خداوند بر همه چيز در همه حالات آگاه است. لکن حکمت هاي ديگري در کار است که ممکن است موارد زير نيز از حکمت هاي حجاب در هنگام نماز باشد :
رعايت ادب:
يكي از حكمت هاي اين حكم رعايت ادب است، يعني بدون ستر عورت و پوشش لازم هنگام نماز خواندن نوعي بي احترامي به حساب مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آيد. اين مسئله در تمام اديان در هنگام عبادت وجود داشته و حفظ حجاب براي زنان داراي اهميت ويژه بوده است.
حضور قلب :
حكمت ديگر اين است كه رعايت حجا ب و آداب ديگر در نماز مانند پاك بودن بدن و لباس درتحصيل حضور قلب مؤثر است . رعايت اين برنامه ها شخص را از غياب به حضور مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رساند .پرده ها و حجاب هايي را كه ميان بنده و خدا ايجاد شده است كنار مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند.
در دين اسلام براي نماز و ايستادن در مقابل پروردگار و راز و نياز با او، آداب و احكامي قرار داده شده تا انسان آمادگي لازم براي حضور در مقابل پروردگار را پيدا كند. مانند طهارت رعايت قبله و امثال اين امور، حجاب نيز يکي از آداب لازم براي نماز است که با رعايت و توجه به حجاب آمادگي لازم براي نماز خواندن را پيدا نمايد.
پي بردن به ارزش و اهميت حجاب:
حكمت ديگري براي پوشش در هنگام نماز تأكيد در موضوع پوشش و حجاب بانوان است، و اين كه حجاب و پوشيده بودن بدن زن پسنديده و محبوب خدا است . اين حكم به زنان مسلمان مي فهماند كه حجاب مطلوب خداوند است به گونه اي كه حتي در نماز از زن مسلمان خواسته با حفظ حجاب با خداوند سخن گويد چون او بنده اش را اين گونه مي پسندد . نيز مي تواند تمريني براي زنان با ايمان باشد كه در حفظ حجاب به هنگام برخورد با نامحرمان كوشا باشند. حفظ حجاب در ميان جامعه اهميت بسيار دارد.
چه بسا حكمت‏هاي ديگري نيز وجود داشته باشد كه از آن‏ها آگاهي نداشته باشيم.
2- از آنچه در پاسخ سؤال اول شما بيان شد، پاسخ سؤال دوم نيز روشن مي شود، چون حکم خدا در مورد پوشش زن در مقابل نامحرم آن است که دست ها در برابر نامحرم از مچ به بالا بايد پوشيده باشد، در مسئله نماز نيز همان مسئله که در هنگام حضور در برابر نامحرم لازم است ،بايد رعايت گردد . اين مسئله که در وضو صورت شسته مي شود ،ولي پوشاندن آن از نامحرم لازم نيست، پس پوشاندن دست ها هم از آرنج به پايين واجب نباشد، قياس باطل است . ملاک حکم شرعي حکمت و مصلحت احکام است ،نه قياس کردن. اگر اين قياس صحيح باشد ،بايد بگوئيم که پوشاندن قسمت جلوي سر که مسح کشيده مي شود نيز واجب نباشد درحالي که پوشاندن موها براي زن در هرحال در برابر نامحرم و در نماز واجب مي باشد.
ضمناً اجازه باز بودن گردي صورت به اندازه وضو به معناي آن نيست كه وضو علت براي اين حكم است تا بگوييم كه شستن دست هم مربوط به وضو است، پس آن هم باز باشد. اين اشتباه در تصور است، بلكه براي آن گفته شده تا مقدار باز بودن را مشخص كنند. يعني اصل باز بودن صورت حكم شرعي است، اما براي اينكه بدانيم چه مقدار باز باشد، گفته اند همان اندازه كه شسته مي شود.

مرجع تقليد اينجانب امام خميني هستند. ازنظر ايشان حكم خريد ما از بهاييان چيست؟

پرسش 1:
خريد از بهاييان
شرح : مرجع تقليد اينجانب امام خميني هستند. ازنظر ايشان حكم خريد ما از بهاييان چيست؟

پاسخ:
2@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خريد و فروش از بهائي در صورتي که سبب تقويت آن ها نباشد، اشکال ندارد (1) . بهائي ها کافر و نجس اند . چنانچه خريد و فروش با مسلمان ممکن باشد ، بهتر است از مسلمانان خريداري شود.
پي نوشت:
1. امام خميني ،استفتاآت ،ج3 ،ص594 ،سوال 77 از متفرقه و ج2 ،سؤال 105 و 106و 107.

جناب آقای قائتی،استادگرامی با سلام من دختری 22ساله هستم.پسری 28 ساله که گویاشغلش دبیری است شدیدا به بنده ابراز علاقه می کند.طبق گفته های خودش فردی مومن وحافظ کل قران است.وطبق گفته های خودش،به قصدازدواج پاپیش گذاشته است.من حدود2ماه در حدبسیار کم،درحدی که قرارگذاشتیم همدیگرراملاقات کنیم بااوبودم.امااوشدیداوابسته شده است.من بعدازملاقات بااوخواستار اتمام این رابطه شدم.اما اوشدیدامخالف است. دلایل مخالفت من: *بعدازاین دیداراوگفت سفری به کشورترکیه داشته و در آنجا بازنان رابطه جنسی دشته است.برای شرعی شدن این رابطه با آن زنان صیغه محرمیت خوانده است. آقای قرائتی،این مساله اصلابرایم قابل هضم نیست.اصلا هم این مساله بافردی که حافظ قرآن است جور درنمی آید. ناگفته نماند که اوحالا می گویداین حرف رافقط برای امتحان کردن من گفته است. آقای قرائتی مگرمی شودازکنارچنین حرفی گذشت. *ازمن خواست در خانه ای با هم تنها باشیم.گفت فقط می خواهم باهم راحت حرف بزنیم.امامن نپذیرفتم.آقای قرآئتی اصلا این کارباعقل وشرع جور درنمی آید. *ازلحاظ ظاهری هم به دلم نمی نشیند. *1-2بارهم دستش رابه من زده و من هرباربااومشاجره داشتم. ........... آقای قرآئتی،اوفقط نفرینم می کند و ادعا دارد خیلی مرا دوست دارد.گرچه ظاهرااینطور است. حالا لطفاراهنمائیم کنید که باوجود علاقه شدید او و مسائلی که عرض کردم،اگربه او جواب مثبت ندهم،ممکن است درآینده آه و نفرینش دامنگیر من شود؟اگر حتی 1% احتمال دهیم که حرفهایش صادقانه بوده باشد چه؟آه او حق من خواهد بود؟ چکار باید بکنم. باتشکر

پرسش 1:
منظور از ولايت تکويني و ولايت تشريعي انسان چيست؟(با توجه به آيه فتبارک الله احسن الخالقين)*

پاسخ:
ولايت واژه اي عربي است كه ازكلمه ي وَلْي گرفته شده است.وَلْي در لغت عربي، به معناي آمدن چيزي است در پي چيز ديگر؛ بدون آن كه فاصله اي ميان آن دو باشد . لازمه ي چنين تواني و ترتّبي،قرب و نزديكي آن دو به يكديگر است. ازاين رو، اين واژه با هيئت هاي مختلف(به فتح و كسر) درمعانيِ حبّ و دوستي ، نصرت وياري، متابعت و پيروي، و سرپرستي استعمال شده كه وجه مشترك همه اين معاني همان قرب معنوي است.
ولايتِ به معناي سرپرستي، خود داراي اقسامي است و بايد هريك توضيح داده شود تا روشن گردد كه دراين مسأله، كدام يك از آنها مورد نظر مي باشد.
ولايت تكويني، ولايت برتشريع، ولايت تشريعي
ولايت سرپرستي، چند سنخ است كه به حسب آن چه سرپرستي مي شود(مُولّي عليه) متفاوت مي گردند. ولايتِ سرپرستي، گاه ولايت تكويني است، گاهي ولايت بر تشريع است، وزماني ولايت درتشريع. ولايت تكويني به دليل آن كه به تكوين و موجودات عيني جهان مربوط مي شود، رابطه اي حقيقي ميان دو طرف ولايت وجوددارد و ولايتي حقيقي است، امّا ولايت برتشريع و نيز ولايت درتشريع با دوقسم خود- كه درصفحات بعدي توضيح داده مي شود- همگي ولايت هاي وضعي و قراردادي هستند؛ يعني رابطه ي سرپرست با سرپرستي شده، رابطه ي علّي ومعلولي نيست كه قابل انفكاك و جدايي نباشد.
ولايت تكويني يعني سرپرستي موجودات جهان و عالم خارج وتصرف عيني داشتن درآنها؛ مانند ولايت نفس انسان بر قواي دروني خودش. هرانساني نسبت به قواي ادراكي خود مانند نيروي وهمي و خيالي و نيز بر قواي تحريكي خويش مانند شهوت و غضب، ولايت دارد؛ براعضا و جوارح سالم خود ولايت دارد؛ اگر دستور ديدن مي دهد، چشم او اطاعت مي كند و اگر دستور شنيدن مي دهد، گوش او مي شنود .اگر دستور برداشتن چيزي را صادر مي كند، دستش فرمان مي برد و اقدام مي كند؛ البتّه اين پيروي و فرمانبري، درصورتي است كه نقصي دراين اعضا وجود نداشته باشد.
بازگشت اين ولايت تكويني، به علّت ومعلول است. اين نوع از ولايت،تنها بين علّت ومعلول تحقّق مي يابد و براساس آن، هرعلتي، وليّ و سرپرست معلول خويش است و هرمعلولي، مولّي? عليه و سرپرستي شده و درتحت ولايت و تصّرف علّت خود مي باشد.
ازاين رو، ولايت تكويني (رابطه ي علّي ومعلولي) ، هيچ گاه تخلّف بردار نيست . نفس انسان اگر اراده كند كه صورتي را درذهن خود ترسيم سازد، اراده كردنش همان وترسيم كردن وتحقّق بخشيدن به موجود ذهني اش همان.
نفس انسان، مظهر خدايي است كه: « انّما أمرُهُ إذا أراد شيئاً أن يقول له كُن فيكون»(1 ) هرگاه چيزي را اراده كند و بخواهد باشد،آن چيز با همين اراده و خواست ، در حيطه نفس، موجود و متحقّق مي شود. وليِ ّواقعي و حقيقي اشيا و اشخاص كه نفس همه ي انسان ها در ولايت داشتن مظهر اويند،فقط ذات اقدس الهي است؛ چنان كه در قرآن كريم ولايت را در وجود خداوند منحصر مي كند و مي فرمايد: « فالله هو الوليّ»(2).
ولايت بر تشريع، ولايت برقانونگذاري وتشريع احكام است ،يعني اين كه كسي، سرپرست جَعْلِ قانون و وضع كننده ي اصول و مواد قانوني باشد. اين ولايت كه درحيطه ي قوانين است و نه دردايره ي موجودات واقعي و تكويني، اگر چه نسبت به وضع قانون تخلّف پذير نيست، يعني با اراده مبدء جَعل قانون، بدون فاصله ، اصل قانون جعل مي شود، ليكن درمقام امتثال، قابل تخلّف وعصيان است؛يعني ممكن است افراد بشر، قانونِ قانونگذاري را اطاعت نمايند . ممكن است دست به عصيان بزنند وآن را نپذيرند؛ زيرا انسان برخلاف حيوانات،آزاد آفريده شده و مي تواند هريك از دو راه عصيان و اطاعت را انتخاب كند و در عمل آن را بپيمايد. تنها قانون كامل وشايسته براي انسان، قانوني است كه ازسوي خالق انسان وجهان و خداي عالِم و حكيم مطلق باشد . ولايت برتشريع و قانونگذاري ، منحصر به ذات اقدس اله است، چنان كه قرآن كريم دراين باره فرموده است:« إن الحكم إلاّ لله».(3)
ولايت تشريعي يعني نوعي سرپرستي كه نه ولايت تكويني است ونه ولايت برتشريع وقانون ،بلكه ولايتي است درمحدوده ي تشريع و تابع قانون الهي كه خود بردوقسم است: يكي ولايت بر محجوران و ديگري ولايت بر جامعه ي خردمندان.
پي نوشت ها:
1. يس، آيه 82 .
2. شوري ،آيه 9.
3. يوسف(ع)،آيه 67.

اگر کسی بیماری داشته باشدکه هر روز نیاز باشد لباسش رو عوض کرده و غسل نماید ولی امکان آن نباشد(جه از نظر زمان و مکان و چه از نظر اصراف در آب ) چکاری باید انجام دهد؟

پرسش 1:
سوال شرعي شرح : اگر کسي بيماري داشته باشدکه هر روز نياز باشد لباسش رو عوض کرده و غسل نمايد ،ولي امکان آن نباشد(چه از نظر زمان و مکان و چه از نظر اسراف در آب ) چه کاري بايد انجام دهد؟

پاسخ:
1) @@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در صورتي که لباس نجس باشد، اگر امکان عوض کردن لباس باشد، بايد لباس را عوض کند . اگر بدن نجس باشد ،بايد تطهير کند .چنانچه ممکن باشد، با هر وسيله اي ممکن جلو سرايت نجاست به لباس و بدن را بگيرد.
اگر آب کشيدن بدن ممکن نباشد يا به جهت آن که آب ضرر داشته باشد يا وقت تطهير نباشد يا آب نباشد ، با بدن نجس نماز بخواند.
اگر لباس نجس باشد، در صورت امکان يا تطهير کند يا لباس را عوض کند يا با چيزي پاکي عورتين خود را بپوشاند. لباس نجس را از بدون بيرون بياورد و با ساتر عورتين نماز بخواند . اگر ساتر هم نداشته باشد، در صورتي که ممکن باشد برهنه نماز بخواند .با دست خود عورتين را بپوشاند.در صورتى كه نامحرم او را مى بيند ،بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند.
اگر برهنه خواندن ممکن نباشد ، ساتر پاکي که عورتين را بپوشاند ،هم نباشد، و هيچ راه براي تطهير يا عوض کردن لباس هم نباشد ، با همان لباس نجس نماز بخواند.
نسبت به غسل: اگر غسل برگردن داشته باشد ،درصورتي که نتواند غسل کند يا از جهت آن که آب ضرر داشته باشد يا وقت غسل نباشد يا آب نداشته باشد و يا به هر دليلي غسل کردن ممکن نباشد، بايد تيمم کند و با تيمم نماز بخواند.(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ، مسأله 793-797، 812، 813 و 674 و 677 و 678.

پرسش 1:
آيا خود ارضايي جزو گناهان كبيره است؟

پاسخ:
2@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
استمنا حرام و به نظر فقها و مراجع از جمله گناهان كبيره‏ است كه بر آن وعده عذاب داده شده حتي مجازات دنيوي براي آن تعيين شده است.
صاحب جواهر الكلام در آخر كتاب حدود مي‏نويسد:
هر كسي با دست يا عضو ديگرش استمنا كند، بايد تعزير شود، چون كار حرام انجام داده و مرتكب كبيره شده است. چنان كه از حضرت امام صادق (ع) در اين باره (استمنا) مي‏پرسند، مي‏فرمايد: "(استمنا) گناه بزرگي است كه خداوند در قرآن مجيد آن را مورد نهي قرار داده است. استمنا كننده مثل اين است كه با خودش ازدواج كرده است. اگر كسي چنين كاري بكند و من او را بشناسم، با او هم غذا نخواهم شد".
راوي مي‏پرسد: از كجاي قرآن حكم آن فهميده مي‏شود؟ فرمود: از آيه «فمن ابتغي وراء ذلک فاولئک هم العادون ؛ هر كس با غير از همسر و كنيزش شهوتش را دفع كند،تجاوزكار است».(1) راوي مي‏پرسد: گناه زنا بزرگ‏تر است يا استمنا؟ حضرت مي‏فرمايد: استمنا گناه بزرگي است.(2)
استمنا در حقيقت يک بيماري است که ضررهاي زيادي دارد از جمله:
ا) پيامدهاي جسماني: ضعف چشم و بينايي، تحليل رفتن قواي جسماني، ناتواني در توليد مثل، پيري زود رس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتي چهره و از بين رفتن طراوت صورت.
ب) پيامدهاي روحي و رواني: ضعف حافظه و حواس‏پرتي، اضطراب، منزوي شدن و گوشه‏گيري، افسردگي، بي‏نشاطي و لذت نبردن از زندگي، پرخاشگري و بداخلاقي و تندخويي، كسالت دائمي، ضعف اعصاب ودر نهايت ضعف اراده.
ج) عوارض اجتماعي: ناسازگاري خانوادگي، بي‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بي‏غيرت شدن نسبت به حفظ ناموس، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك. دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك و عدم اقناع جنسي از همسر. (3)
البته ممکن است علاوه بر ضررهايي روحي و جسمي که استمنا دارد، حکمت يا حکمت هايي ديگري هم در حرمت آن در کار باشد ،ولي ما به تمام حکمت هاي احکام آگاه نيستيم.
پي‌نوشت‌ها:
1. مؤمنون (23) آيه 7.
2. شهيد دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 331؛ وسايل الشيعه، ج 14، ص 267.
3. گناهان کبيره، ج2، بحث استمنا، ص 332.

سلام. می خواستم یه سوالی ازتون بپرسم. در واقع یه مشکلی پیش اومده . ببینید تا دو سه ماه پیش اصلا مشکلی وجود نداشت. نمی دونم چرا این طوری شد. من قبل از این خیلی راحت فیلم ها و سریال های ایرانی و خارجی ای را که تلویزیون خودمان پخش می کرد خیلی راحت و بی درد سر می دیدم ولی از یک زمانی به بعد نمی دونم چه اتفاقی افتاد . یعنی من با خودم فکر می کردم نباید فیلم یا چیزی ببینم که خلاف دستورات اسلام باشد. اما همین فکر باعث شد وقتی داشتم فیلم یا سریالی را از همین تلویزیون خودمان می دیدم مدام خود را مشغول کنم که مبادا با دیدن این فیلم ها احساس هایی در من به وجود آید که خجالت می کشم اسمشان را بیاورم و شما می دانید من چه می گویم و من نمی خواستم کاری بکنم که برانگیزاننده ی آن احساسات باشد. در صورتی که من قبل از آن خیلی راحت فیلم ها و سریال های مجاز خودمان را می دیدم بدون این که احساسی در من به وجود آید. اما این چند وقت اخیر اصلا نمی توانستم به سمت تلویزیون بروم چون فکرهایم مرا به سمتی می برد که نباید ببرد . من قبلا هیچ مشکلی در این زمینه نداشتم و فقط می خواستموقتی این فیلم ها را می بینم فکرم به جایی نرود و کار خلاف دین نکرده باشم. یعنی هر چه میخواستم به این مساله فکر نکنم بیشتر ذهنم به این سمت می رفت. و من هر چیز معمولی و عادی ای زا که در تلویزیون می دیدم همان احساس ها را در من به وجود می آورد. حتی دیگر نمی توانستم مجری های خانمی را که با حجاب چادر برنامه اجرا می کردند ببینم و مسابقات جام جهانی فوتبال را هم رها کردم. چون می ترسیدم مبادا یک تماشاگر زن را نشان دهد. ولی می دانم این احساسات رافکر من به وجود می آورد.چون من قبلا این طور نبودم. یعنی فکر من دقیقا به همان سمتی میرود که من نمی خواهم. در واقع به نظر من این احساسات واقعی نیستند و حاصل لجبازی ذهن من با من است. در واقع فکر می کنم یه جور وسواس فکری دارم.و این احساسات زاییده ی این فکر است و واقعی نیست و من واقعا هیچ گونه حسی قلل تر از این نسبت به چیزهایی که در تلویزیون می دیدم نداشتم. همان طور که گفتم این اواخر حتی از دیدن چادری های تلویزیون هم دچار آن احساسات می شدم که البته همین مساله نشات می دهد این افکار منحرف مربوط به ذهن لجوج من است. البته در این مورد (یعنی ندیدن چادری ها ) با خودم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدم که این مورد خیلی افراطی گری است و پس از مدتی مبارزه با خودم و تمرکز حواس توانستم در این مورد با خودم کنار بیایم و دیگر دیدن چادری ها برایم مشکلی به وجود نمی آورد. ولی هنوز برای دیدن فیام ها و سریال ها و برنامه هایی که که از تلویزیون خودمان پخش می شود، مشکل باقی است. ببینید یکی دوبار این مشکل قبلا هم برایم به وجود آمده بود و من با بی توجهی به این افکار توانسته بودم آن را حل کنم. یعنی مثلا برای یکی دو روز می نشستم پای تلویزیون و برنامه ها را نگاه می کردم و با تمرکز حواس پس از یکی دو روز همه چیز عادی می شد. حتی قبلا (ببخشید این را می گویم) توهین هایی در ذهنم به خدا و معصومین به وجود می آمد که واقعا دست خودم نبود ولی با بی توجهی به لطف خدا توانستم بر آن پیروز شوم. ولی این دفعه این کار را نکردم چون فکر می کنم نشستن پای تلویزیون و دیدن برنامه های آن به منظور درمان این افکار منحرف و تمرکز حواس، خود مستلزم انجام گناه است. بعد از این همه روده درازی می خواهم بپرسم بهتزین کار برای حل این مشکل چیست ؟ آیا می توانم بنشینم پای تلویزیون و سعی بر بی توجهی کنم ؟ آیا این کار با توجه به اینکه احساساتی (هر چند مجازی) در من به وجود می آید، گناه نیست ؟ یعنی آیا اگر بخواهم این احساسات را کنترل کنم اشکالی ندارد فیلم ها و سریال ها وبرنامه ها راببینم و به تمرکز حواس بپردازم ؟ آیا اصلا بها دادن به این افکار منحرف درست است ؟ لطفا فنی و دقیق به سوال من پاسخ دهید و لطف کنید تمام حرف های مرا در نظر بگیرید. چون فکر می کنم در آینده ام و روابط اجتماعی ام به شدت تأثیر دارد. با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تا حدودي از اضطراب بي‌بهره نيستيد. اضطراب موجب برخي افکار و احساسات وسواس گونه در شما گشته است.
همه ما انسان‌ها نيک مي‌دانيم که ساز و کار ذهني ما به گونه‌اي است که در صورت ايستادگي ذهني در برابر ورود برخي افکار و تصاوير نابهنجار، اين افکار و صحنه‌ها به شکل مضاعفي به ذهن ما هجوم مي‌آورد.
تا پيش از دو سه ماه گذشته ذهن شما به دروازه‌باني اين افکار و احساسات نمي‌پرداخت . پس بدون کوچک ترين حساسيتي اين احساسات به ساحت ذهن شما ورود و خروج مي‌کرد . حال که ذهن شما نسبت به اين احساسات حساس شده ، حساسيت به تشديد احساسات انجاميده است.
ما روان شناسان بر اين نظريم که در مقابل افکار مزاحم به هيچ وجه نبايد ايستادگي کرد. اين افکار مانند نسيمي که از توري مي‌گذرد، بايد بدون کوچک ترين اصطکاک و تنشي از توري مغز و ذهن ما گذر کند. اگر در مقابل اين افکار مانند ديوار بايستيم ،نتيجه‌اي جز هجوم روزن افزون اين افکار نخواهد داشت.
وقتي خداوند با همه حکمتش هيچ گونه دروازه‌بان ذهني براي ما قرار نداده است ، چرا ما به اتلاف انرژي خود در اين زمينه بپردازيم؟
در هر صورت توصيه مي‌شود:
1-براي هزينه انرژي‌هاي مزاحم جنسي ورزش سنگين (به حدي که عرق شما را درآورد) را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد.
2- به تدريج و نه به يکباره به بالا بردن آستانه حساسيت جنسي خود بپردازيد. با تمرين ذهني مي‌توان به جاي بغرنج سازي احساسات جنسي به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن ها پرداخت. وقتي ما احساسات جنسي را نه يک موضوع تنش‌زا بلکه يک مساله بي‌تنش در نظر بگيريم ، احساسات به راحتي هر چه تمام تر و با کم ترين آسيب در حياط خلوت ذهن ما به آمد و شد مي‌پردازند.
3- از دقت وسواس گونه در احکام اسلامي برحذرباشيد .از موشکافي و مته به خشخاش گذاشتن در زمينه رعايت قيود شرعي بپرهيزيد. رعايت احکام اسلامي تا زماني که به وسواس نينجاميده است ،صد در صد در راستاي اهداف الهي است، ولي به محض اين که کوچک ترين رنگ و بوي وسواس به خود بگيرد ، در راستاي اهداف شيطاني خواهد بود.
4- سعي نماييد کم کم به ديدن فيلم‌هاي تلويزيوني که تحريک کم تري در شما به وجود مي‌آورند بپردازيد . به مرور اين امر را به ساير برنامه‌هاي مجاز شرعي تلويزيون تسري دهيد. اين اجتناب‌ها گر چه ظاهري مثبت و خداپسندانه دارند، ولي در حقيقت چيزي جز سياست گام به گام شيطان نيست، شيطان با پيشروي در اين امر کم کم ذهن شما را پر از مسائل جنسي خواهد کرد . دير يا زود فکري جز افکار جنسي از ذهن شما تراوش نخواهد کرد.

خانمی در دوران مریضی است قرآن خواندن چه حکمی برای ایشان دارد؟ باتشکر

پرسش 1:
قرآن خواندن زن مريض شرح : خانمي در دوران مريضي است. قرآن خواندن چه حکمي براي ايشان دارد؟

پاسخ:
2@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خواندن قرآن(غير از سوره هاي سجده دار) در ايام عادت ماهانه مکروه است. يعني نسبت به قرائت قرآن در غير ايام عادت ماهانه ثواب کم تري دارد. در مورد سوره هاي سجده دار بنابر فتواي برخي از مراجع ، حايض نمي تواند هيچ يک از آيات سوره هايي که آيه سجده واجب دارد بخواند . بنابر فتواي برخي ديگر فقط خواندن آيات سجده حرام است . خواندن بقيه آيات آن سوره ها اشکالي ندارد.
همچنين دست زدن به آيات هم در حال حيض حرام مي باشد.(1)

پي نوشت :
1. توضيح المسايل مراجع ، م 450 و 355 و356 و ذيل آن ها .

صفحه‌ها