پرسش وپاسخ

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
هنگامي كه مسافري نمازش را در سفر شكسته مي خواند ، اگر به وطن بازگشت و هنوز فرصت داشت ،لازم نيست نمازش را به طور کامل بخواند.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني ،توضيح المسائل ،م1367وسوال از دفتر آيت الله خامنه اي.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

كلااگر فبله كمي مايل باشد ، ضرورت دارد كه دقيقا در جهت قبله نماز خواند؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
ضرورت دارد كه انسان دقيقا در جهت قبله نماز بخواند.
در صورتي که با اطمينان به قبله بودن به جهتي که کمي مايل از جهت قبله بوده نماز خوانده ايد، چنانچه انحراف از قبله کم تر از 90 درجه به سمت راست يا به سمت چپ باشد، نماز صحيح است و قضا ندارد(1)
پي نو شت:
1. امام خميني، استفتائات ، ج 1، احکام قبله ، سؤال 32. ( نظر رهبري نيز دراين مسئله مطابق نظر امام خميني مي باشد).

اين در صورتي است كه هنوز بسياري از نماز باقي مانده.

شکستن نماز واجب از روي اختيار حرام است . به خاطر زنگ گوشي تلفن يا موبايل نمي توانيد نماز را بشکنيد. فقط در صورتي که جان انسان مؤمن يا جان خود نماز گذار در خطر باشد، شکستن نماز واجب جايز است يا براي حفظ مال و جلو گيري از ضرر مالي که اهميت دارد، شکستن نماز واجب جايز است. (1) اما براي پاسخ دادن به زنگ تلفن يا در خانه شکستن نماز واجب جايز نيست.
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل ،مسأله 1159 و 1160ا( نظر رهبري مطابق با فتواي امام دراين مسئله مي باشد.)

اگر خانه ای به قیمت چهل میلیون خریداری شود و پس از مدتی (1 الی 2 ماه بعد) بدون ان که گران فروشی شود همان خانه به قیمت پنجاه میلون فروخته شود ایا این گونه کسب درامد اشکال دارد؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در صورتي که خريدار خانه را ديده و به قيمت مذکور راضي باشد . اشکال ندارد، معامله مذکور صحيح و در آمد آن حلال مي باشد. (1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم شيرازي، توضيح المسائل، مسأله 1782 و 1783.

علت مذموم بودن بت پرستی این بود که انها بین خود و خدا یک واسطه ای قرار می دادند حال ایا اینکه این نقش را به امامان بدهیم صحیح است؟ ایا اینکه برای حاجات خود نزد خدا یک واسطه ای قرار دهیم قابل قبول است؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
متاسفانه با نظر شما موافق نيستيم، زيرا بت پرستان بت را سبب مستقل مي دانستند . او را همه كاره عالم مي دانستند، ولي ما امامان را بندگان خدا مي دانيم كه خداوند برخي از مقام هاي معنوي را به ايشان اعطا كرده است.
براي اين كه قدري پاسخ بيش تر تبيين شود ، حقيقت توسل و جايگاه آن در دين اسلام را توضيح مي دهيم.
توسل به معناي مدد جستن از وسيله براي رسيدن به مقصود است، انسان براي رسيدن به هدف بايد به اسباب و واسطه‌هاي فيض متوسل شود . توسل به معناي استفاده از اسباب براي دستيابي به هدف است.
خداوند به مقتضاي لطف و رحمت بي انتهاي خويش، اسباب هدايت مردم را فراهم كرده كه يكي از آن ها فرستادن پيامبران و نزول كتب آسماني و راهنمايي رهبران ديني است. هر چند خداوند توانا است كه مستقيم تمام عالم را اداره كند و نياز به واسطه هاي فيض ندارد، اما با استفاده از ضمير جمع(انّا) اشاره به اسباب و نظام عالم مي كند و در عين حال كه مي تواند بدون واسطه، فيض خود را به موجودات برساند، ولي سنت الهي بر اين تعلق گرفته كه جهان هستي را بر اساس نظام اسباب و عوامل قرار دهد . فيض خود را تنها از راه علل و اسباب اعطا كند. امام صادق(ع) مي فرمايد: "ابي الله أن يجري الاشياء الا بالأسباب؛ (1) خداوند امور و اشيا را از طريق علل و سببش جاري مي سازد".
بر اين اساس انسان در همه كارهاي زندگي(مادي يا معنوي) به اسباب و وسايل توسل مي جويد.
خداوند براي اعطاي فيض خويش ، راه ها و اسبابي را مشخص كرده است، مانند نماز ، روزه ، نيكي به يتيم ، خدمت به مردم . از جمله اسباب و عوامل، نزول فيض و رحمت الهي ، وجود انسان هاي به حق رسيده (امامان و پيامبران) هستند. همان گونه كه در نزول بركات مادي نيز از ابزار و اسباب مادي بهره گرفته . شفا را در دارو قرار داده و به پزشك‌ آگاهي براي درمان انسان ها داده است.
بر همين اساس ريشه اصلي توسل در قرآن کريم آمده :
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ؛(2) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد و با وسيله به او توسل جوييد».
با توجه به اينکه کلمه وسيله در آيه اطلاق دارد، شامل همه امور معنوي مي‌شود که انسان را براي دريافت حاجت از خداوند کمک مي‌کند، بنابر اين همان طور که براي گرفتن حاجت به خانه خدا و حجر الاسود و نماز و روزه و درود به پيامبر متوسل مي‌شويم، به ارواح و قبور مطهر پيامبر، اولياي الهي، و بندگان صالح نيز مي‌توان متوسل شد و آن ها را در پيشگاه خداوند شفيع قرار داد و از خداوند حاجت خواست.
حکمت اعطاي اين نقش به بزرگان دين و اولياي الهي، جايگاه معنوي آنان است، همه موجودات عالم هستي، آيات و نشانه‌هاي حضرت حق‌اند، هر موجودي به اندازه وسعت وجودي خود نشانگر اسما و صفات خداوند هستند، عالي‌ترين و تابناک‌ترين جلوه و ظهور حضرت حق تعالى در آينه وجود پيامبر و ائمه تحقق يافته است، آن ها مظهر کامل اسما و صفات خداوندند، توسل به ارواح و قبور مطهر آنان توجه به مظاهر اسماي خداوند است. براي دريافت فيض الهي . اين کار از نظر عقلي و شرعي نه تنها محذوري ندارد،‌ بلکه يک کار پسنديده است . در آموزه‌هاي ديني در اين باره دلايل بسيار وجود دارد.(3)
اصل توسل به پيامبران و اولياي الهي در قرآن نيز آمده است: در آيه 97 سوره يوسف از زبان برادرانش خطاب به پدر مى‏خوانيم :
يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين ؛اى پدر ! براى ما استغفار كن كه ما خطا كار بوديم .
يعقوب نيز اين تقاضا را نه تنها انكار نكرد و نفرمود :برويد از خدا بخواهيد، نه از من، بلكه به آن ها قول مساعد داد و فرمود :
سوف استغفر لكم ربى : به زودى براى شما از درگاه خداوند تقاضاى آمرزش مى‏كنم .
بنابراين واسطه قرار گرفتن انسان هاي برگزيده الهي و متوسل شدن به آن ها در آيات قرآن به کار رفته و در صدر اسلام نيز توسط اصحاب و ياران پيامبران صورت مي گرفت.
آيت الله سبحاني در کتاب آيين وهابيت درباره دلايل قرآن و روايي وتاريخ توسل به اولياي الهي به تفصيل بحث کرده ، به نمونه‌هايي از دلايل ايشان در آن کتاب اشاره مي‌شود . تفصيل بحث را در همان کتاب ملاحظه فرماييد.
يکي از دلايل قرآني آيه‌اي است که در سورة يوسف آمده، حضرت يوسف خطاب به برادران خود فرمود:
«اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا؛(4) پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهره پدرم بيفكنيد تا بينا شود».
قرآن کريم در ادامه از بينايي يعقوب به برکت پيراهن يوسف چنين خبر داده است:
«فَلَمَّا أَن جَاء الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا؛(5) پس چون مژده‏ رسان آمد (پيراهن) را بر چهره او انداخت، پس بينا گرديد».
بر اساس اين آيه قرآن معلوم مي‌شود که توسل حتى به پيراهن يکي از اولياي الهي براي پيامبر الهي نظير يعقوب مؤثر واقع شد.
آيت الله سبحاني از کتاب‌هاي معتبر اهل سنت جريان‌هاي بسيار نقل کرده که اصحاب در حيات حضرت و در زمان بعد از رحلت او به حضرت توسل مي‌کردند، تفصيل اين رخدادها را به کتاب ياد شده مراجعه نماييد.(6) در اين جا به حديث امير مؤمنان(ع) اشاره مي‌شود :
«سه روز از دفن پيامبر گذشته بود که عربي آمد و خود را بر قبر پيامبر افکند. خاک قبر او را بر سر خود پاشيد و شروع کرد به سخن گفتن با قبر پيامبر . از جمله اين آيه را خواند: اگر کسي به خود ستم کند، آن گاه نزد پيامبر بيايد و او برايش از خدا طلب آمرزش نمايد، بخشيده مي‌شود(7) بر خويشتن ستم کرده‌ام .براي من از خدا طلب آمرزش بفرما، ناگهان ندايي شنيد که گناهان تو آمرزيده شد».(8)
بر اساس مباني اعتقادي و روايات صحيح و عملکرد صحابه به روشني معلوم مي‌شود که توسل به پيامبر و اهل بيت(ع) و امامزاده‌ها و علما و صلحا و شهدا مؤثر است، در آموزه‌هاي وحياني و عقلاني نه تنها منع و محذوري براي آن ذکر نشده بلکه بر انجام آن تأکيد گرديده است.
تفصيل اين بحث را در کتاب «آيين وهابيت» تأليف ايه الله جعفر سبحاني مطالعه فرماييد.

پي‌نوشت‌ها:
1. كافي،ج1، ص 183.
2. مائده (5) آيه 35.
3. شفاعت و توسل، سيد کاظم روحاني، ص 49 ـ 50.
4. يوسف (12) آيه 93.
5. همان، آيه 96.
6. آيين وهابيت، ص 188.
7. نساء (4) آيه 64.
8. آيين وهابيت، ص 190.

ايا امامان و پيامبران از همان دوران كودكي كاملو پاك و معصوم بوده اند يا اين عصمت و كمال را بعداز منصوب شدن بدست اوده اند؟ چراكه فقط خدا كامل است و كمال تنها براي اوست.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بر اساس باورها و مبناي شيعي، انبيا و ائمه(ع) قبل از نبوت و امامت‌شان معصوم بوده‌اند . از هرگونه عيب و نقص و لغزش علمي و عملي و سهو و نسيان مصون‌اند.
در اين باره توصيه مي‌شود که کتاب «آموزش کلام اسلامي» ج 2، ص 72 را ملاحظه بفرماييد.

سلام اولین آبی که هنگام شستشو توسط ماشین لباسشویی خارج می شود آیا نجس است. بنده مقلد مرحوم بهجت هستم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اولين آبي که هنگام شستشو توسط ماشين لباسشويي خارج مي شود، نجس نيست و پاک است.
آيت الله بهجت در مورد ماشين لباسشويي فرموده:.
اگر بعد از زوال عين نجاست يك مرتبه با آب متّصل به كرّ يا دو مرتبه با آب قليل مى‌شويد، پاك مى‌كند، البته لزوم دو مرتبه در آب قليل نسبت به لباس نجس‌شده‌ به بول است . هم چنين در شستن به آب قليل، ملاحظه‌ ساير احكام آب‌كشى با آب قليل بشود. (1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت، استفتائات، ج1 ،س 221.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در موضوعات زیر در هر کدام چند حدیث می خواستم لطفا منبع آنها بطور کامل ذکر شود تکریم سادات، رفتن به جهاد در هر شرایطی، واگذار کردن امور به خدا، کرم پیامبر، شاعر اهل بیت بودن، رسیدگی به کار مردم و نیازمندان

پرسش 1:
درخواست چند حديث شرح : در موضوعات زير در هر کدام چند حديث مي خواستم. لطفا منبع آن ها کامل ذکر شود: تکريم سادات،
پاسخ:
در باره تکريم سادات : دو حديث که از پيامبر (ص) نقل شده است :
لا يومن احدکم حتي اکون احب اليه من نفسه و اهلي احب اليه من اهله وعترتي احب اليه من عترته وذر يتي احب اليه من ذر يته ؛ (1)
احدي از شما مومن نخواهد بود مگر اينکه مرا و خاندانم وسادات از نسلم را از خاندان وفرزندان خود بيش تر دوست داشته باشد .
در حديث ديگر مي فرمايد :
إني شافع يوم القيامة لأربعة أصناف ، ولو جاءوا بذ نوب أهل الدنيا : رجل نصر ذريتي ، و رجل بذل ماله لذريتي عند الضيق ، و رجل أحب ذريتي بالقلب واللسان ، و رجل سعى في حوائج ذريتي اذا طردوا او شردوا.(2)
در روز قيامت چهارگروه راشفاعت مي کنم، اگر چه به اندازه همه اهل دنيا گناه کرده باشند:
1- فردي که فرزندانم را ياري کرده باشد.
2- کسي که در موقع سختي به آن ها مالي داده باشد .
3- کسي که فرزندانم را به زبان ودل دوست داشته باشد .
4- کسي که در انجام حوائج آنان در وقتي که گرفتار دشمن و رانده و آواره شده اند، سعي کرده باشد .
براي اطلاع بيش تر به احاديث مربوطه به ارشادالاذهان علامه حلي، ج 1 ، ص 174 مراجعه نماييد .
پي نوشت ها :
1- ميزان الحکمه، ج1 ،ص 518 .
2- شيخ المفيد، مقنعه ، ص 267 - 268.

پرسش 2:

حديث رفتن به جهاد در هر شرايطي بنويسيد.

پاسخ:
امام علي (ع) : ان الجهاد باب من ابواب الجنة .فتحه الله لخاصة اوليائه و هو لباس التقوي و درع الله الحصينه وجنة الوثيقه .(1)
براي اطلاع بيش تر به کتاب ميزان الحکمه ،باب الجهاد مراجعه نماييد .
پي نوشت :
1- محمدي ري شهري ، ميزان الحکمه، ج 1 ،ص 443 .
پرسش 3:
حديث واگذار کردن امور به خدا بنويسيد.

پاسخ:
در باره واگذار کردن امور به خداي متعال که در روايات به عنوان تفويض آمده، احاديث فراوان ذکر شده است که به يکي بسنده مي کنيم : حضرت رضا (ع) مي فرمايد: الايمان اربعة ارکان : التوکل علي الله والرضا بقضائه والتسليم لامرالله والتفويض الي الله .
اين فرمايش دقيقا با آيه 44 سوره غافر مطابقت دارد : و افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد . (1)
براي اطلاع بيش تر به کتاب ميزان الحکمه، ج3 باب التويض مراجعه نماييد .
پي نوشت:
1- محمدي ري شهري ،ميزان الحکمه ،ج 3 ،ص 2472. باب التفويض .
پرسش 4:
حديث در باره بخشش و کرم پيامبر بنويسيد.
پاسخ:
درباره صفات پيامبر ( ص) ازجمله صفت جود وکرم حضرت احاديث فراوان نقل شده است که هم اهل سنت نقل کرده اند وهم شيعه که به برخي
اشاره مي شود.
عن انس بن مالك، قال: كان رسول (ص) احسن الناس، و كان أجود الناس، و كان أشجع الناس، الحديث و قال: كان النبى (ص) من اجرأ الناس، و أجود الناس و أشجع الناس.
نيزنقل مي کند از ابن عباس ، كان رسول اللّه (ص) أجود الناس بالخير، و كان أجود ما يكون فى شهر رمضان، إن جبرئيل كان يلقاه فى كل سنة من رمضان حتى ينسلخ فيعرض عليه رسول اللّه ( ص) القرآن فاذا لقيه جبرئيل كان رسول اللّه (ص) أجود بالخير من الريح المرسلة .
حديث ديگراز على (ع) نقل شده : كان على (ع ) اذا وصف النبى (ص) قال: لم يكن بالطويل الممغط ......
بين كتفيه خاتم النبوة و هو خاتم النبيين، أجود الناس كفا، و أشرحهم صدرا و أصدق الناس لهجة، و ألينهم عريكة، و أكرمهم عشيرة من رآه بديهة هابه، و من خالطه معرفة أحبه، يقول ناعته: لم أر قبله و لا بعده مثله. (1)
جهت اطلاع بيش تر به کتاب هايي که در سيره عملي پيامبر تدوين شده است، مراجعه فرماييد.
پي نوشت:
1- فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج‏1، ص: 113 باب في جود النبي ؛
صحيح الترمذي، ج 2 ،ص 286

پرسش 5:
حديث شاعر اهل بيت بودن بنويسيد.

پاسخ:

امام صادق (ع) فرمود:«هر كس درباره ما شعرى بسرايد, خداوند براى او خانه اى در بهشت بنا مى كند» .(1)
حسن بن جهم مي گويد: از امام رضا (ع ) شنيدم : هر كس درباره ما شعري بسرايد و ما را مدح كند, خداوند شهري در بهشت كه وسيع تر از دنيا باشد, براي او بنا كند.
با ز امام صادق (ع)فرمود: «هر كس يك بيت شعر در مدح ما بگويد: خداوند او را به واسطه روح القدس تأييدخواهد كرد».(2)
ابوطالب قمي مي گويد: نامه اي به امام نهم , حضرت امام محمد تقي (ع) نوشتم و در آن اشعاري را درباره پدرش امام رضا(ع)سرودم و از او خواستم اجازه دهد آن ها را براي مردم بخوانم . حضرت در گوشه نامه نوشت : بسيار كارخوبي كرده اي . خداوند به تو جزاي خير دهد. براي من و براي پدرم شعرهاي حزن انگيز و مرثيه بخوان .(3)
ابوعماره شاعر خدمت امام صادق (ع)رسيد. حضرت به او فرمود: اي ابوعماره ! درباره امام حسين (ع)اشعاري برايم بخوان . مي گويد: شروع به شعر خواندن كردم . حضرت گريه كرد, آن قدر كه صداي گريه حضرت از دور شنيده مي شد. بعد فرمود: اي ابوعماره ! هر كس درباره امام حسين (ع)شعري بخواند و پنجاه نفر يا سي نفر يا بيست نفر يا دونفر و يا حتّي يك نفر را بگرياند, جزاي او بهشت خواهد بود.(4)
زيد شحّام مي گويد: من و جماعتي از كوفيان در محضر امام صادق (ع)بوديم . جعفربن عفّان وارد شد. حضرت به او احترام كرد و او را نزد خود جاي داد. سپس فرمود: اي جعفر! شنيده ام درباره امام حسين (ع)شعر مي سرايي و مي خواني . گفت : بله . حضرت فرمود: بخوان . مي گويد: خواندم و حضرت و اطرافيان , بر حسين (ع)گريستند. بعدامام (ع)فرمود: اي جعفر! واللّه ملائكه مقرّب خدا در اين جا جمع شده اند و اشعار تو را شنيدند. آنان نيز بر حسين (ع)گريستند .خداوند تو را بيامرزد.(5)
براي اطلاع بيش تر به کتاب بحارالانوار، ج26 مراجعه نماييد .

پي نوشت ها:
1. بحارالانوار, ج 26,ص 231.
2.همان , ص 229.
3.همان .
4.همان , ص 232.
5.همان .

پرسش 6:
حديث رسيدگي به کار مردم و نيازمندان بنويسيد.

پاسخ:

در باره رسيدگي به کارمردم و نيازمندان روايات درمنابع اسلامي فراوان است ،از جمله اين دوحديث که به آن ااشاره مي شود. امام صادق ( ع) مي فرمايد :
قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ حُمْلَانِ أَلْفِ فَرَسٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ‏.
برآورده کردن حاجت مومن بهتر است از آزاد کردن هزار بنده .نيز بهتر است از به عهده گرفتن مخارج هزار اسب در راه خدا و براي جهاد .
أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ از امام صادق( ع) نقل مي کند:
يَقُولُ مَنْ طَافَ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ سِتَّةَ آلَافِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ سِتَّةَ آلَافِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ سِتَّةَ آلَافِ دَرَجَةٍ قَالَ وَ زَادَ فِيهِ اإِسْحَاقُ بْنُ عَمَّارٍ وَ قَضَى لَهُ سِتَّةَ آلَافِ حَاجَةٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً.
کسي که خانه خدا را هفت دور طواف کند ،از سوي خداي متعال براي او شش هزار حسنه نوشته مي شود . شش هزار گناه ازاو محو مي گردد .شش هزاردرجه بالا مي رود . از اين شخص شش هزارحاجت برآورده مي شود.برآورده کردن حاجت مومن بهتر است از طواف .(1)
براي اطلاع بيش تر به اصول کافي . باب قضاء المؤمن مراجعه نماييد .
پي نوشت:
1- الكافي ،ج‏2 ،ص 194 باب قضاء حاجة المؤمن.

صفحه‌ها