پرسش وپاسخ

باسلام خدمت شما من دختري 23 ساله هستم كه مدتي است دچار وسواس فكري و عملي در زمينه ي مسايل شرعي و احكام طهارت و نجس و پاكي شده ام . البته اين مسئله حدود يك ماه و نيم است كه شدت گرفته به خصوص در زمينه طهارت . به اين ترتيب كه پس از دفع ادرار احساس مي كنم كه پاك نمي شوم و ادرارم قطع نمي شود و پس از مصرف مقدار زيادي آب (كه اين مسئله بيش از هر چيزي مرا آزار مي دهد) باز هم وقتي كه از دستشويي بيرون مي آيم احساس مي كنم كه خيس مي شوم . خيلي از نظر روحي حالم بد شده و مدام آرزوي مرگ مي كنم كه هم اينقدر آب را هدر ندهم و هم از شر اين افكار راحت شوم . شما را به خدا هم برايم دعا كنيد و هم به من بگوييد كه اين احساسي كه بعداز آمدن از دستشويي دارم چه حكمي دارد؟؟؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
وسواس(فكري و عملي) يکي از اختلالات نسبتاً رايج در جهان است . متأسفانه درمان فوري و اورژانسي ندارد . نيازمند مشاورة حضوري (حداقل 20 جلسه)مي‌باشد . درمان‌هاي نوشتاري ثمره چنداني براي شما نخواهد داشت. با کوچک ترين شرايط اضطرابي ، باز به جاي اول تان بازگشت مي‌کنيد.
وسواس ريشه در اضطراب بالاي فرد دارد. ميزان وسواس متناسب با سطح اضطراب فرد در نوسان است . اگر به هر دليلي از جمله عوامل استرس‌زا محيطي ،اضطراب فرد افزايش يابد، وسواس هم فزوني مي يابد. پس هر چه فرد به کمک تکنيک‌هاي شناختي يا رفتاري، سطح اضطرابش را پايين بياورد، در کاهش وسواس موفق‌تر است.
با پيگيري جدي درمان خود، از پي‌جويي راه‌هاي خلاصه و... پرهيز کنيد ، چرا که شما را در چرخه معيوب قرار مي‌دهد و از آرامش کامل و رشد روحي و... باز مي‌دارد. درمان واقعي وسواس زير نظر متخصص حداقل 20 جلسه طول مي‌کشد و با چهار دستور عمل ساده(مثل مشاوره اينترنتي) قابل حل نخواهد بود.
توصيه مي شود به جاي مشاوره هاي غير حضوري و احياناً نامه نگاري هاي متعدد با تصميم جانانه به درمان دارويي، از طريق مراجعه به روانپزشک و روان درماني از طريق روانشناس متخصص اختلالات اضطرابي و وسواس بپردازيد.
مي‌توانيد براي آشنايي بيش تر با درمان وسواس، به کتاب رفتاردرماني شناختي، ترجمه حبيب‌الله قاسم‌زاده (دو جلدي، انتشارات ارجمند) و کتاب غلبه بر وسواس، انتشارات رشد (خريد از طريق سفارش اينترنتي) و هم چنين مطالعه مطالب سايت‌هاي مختلف اينترنتي در اين زمينه بپردازيد .مطالعه کتاب الکترونيکي «شفاي وسواس» که از سايت انجمن شفاي وسواس (www. ioashefa. org ) دکتر اسلامي نسب قابل دريافت مي‌باشد، در درمان شما بي‌تأثير نيست.
همچنين با خريد نوار و يا کتاب تن آرامي (ريلكسيشن) تمارين تن آرامي را روزي يکي دوبار انجام دهيد. از آن جا که مجالي براي پاسخ گويي کتبي به هر کدام از موضوعات مورد وسواس شما نيست ، مي توانيد با شماره 09640 بدون کد و هزينه (ترجيحاً با کارشناس فقهي کد81 ) تماس حاصل نماييد.

سلام من دختر امروزی هستم که مثل همین دخترایی که توی خیابون میبینین 1 مشکل من به خدا اعتقاد ندارم چی کار کنم راستی من میخوام با شما که دارین جواب سوال هارو میدین از طریق چت صحبت کنم چی کار باید بکنم؟

پرسش: خدا شرح :
دختر امروزي هستم که مثل همين دخترايي که توي خيابون مي بينيد. به خدا اعتقاد ندارم چي کار کنم؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
همه افراد، چه دختر و چه پسر دختران و پسران روزگار خود هستند . به اصطلاح همه امروزيند . تصور آن كه كسي به خاطر نوع پوشش يا نوع ادبيات گفتگو يا نوع رفتار و سلوك اجتماعي امروزي تلقي گردد و ديگري ديروزي ،چندان منطقي و معقول نيست. همان طور كه ما در خيابان انواع دختران و پسران را مي بينيم. همه يك جور نيستند . همه يك جور نمي پوشند و همه يك جور فكر نمي كنند و...
در هر حال منظور شما براي ما روشن است . اميدواريم در زمره آن دختران امروزي باشيد كه در همه امور، عقلانيت و رعايت اصول عقلاني، اخلاقي و انساني معيار و مدار رفتارهاي شان است، نه احساسات زودگذر و تمايلات شهواني و تاثير پذيري كوركورانه از جو و فضاي جامعه و... .
اعتقاد به خدا به معني باور عميق دروني نسبت به اوست ، در واقع اعتقاد و عقيده از ماده "عقد" به معني گره است ، يعني چيزي كه به جان انسان گره مي خورد و به آساني جدا شدني نيست ، بر اين اساس عقيده كامل و حقيقي نسبت به خداوند چيزي نيست كه به آساني به دست بيايد و يا بسياري از افراد از آن برخوردار باشند، اگر چه اكثر انسان ها داراي اعتقاد و باور نسبي به خدا هستند؛ اين اعتقاد با فطرت انساني گره خورده است و اگر اعتقاد و باور به خدا نباشد، يا سست باشد، بايد ديد چه عواملي موجب آن شده است.
به نظر مي رسد وضعيت شما هم چيزي از همين قبيل باشد ، اما در هر حال شما هم مانند اكثر انسان ها عقيده اي در حد عادي نسبت به خداوند و ديگر امورغيبي داريد. به حكم عقل و فطرت دروني خود باور به خداوند را نمي توانيد ناديده بگيريد ، هرچند سوالات و ابهامات بسياري هم ممكن است در اين ميان براي شما وجود داشته باشد .
در هر صورت خود اين مسئله كه دغدغه اين وضعيت را داريد و نگران هستيد، بسيار ارزشمند است . مي توانيد از اين موقعيت فعلي كه با واقعيت باور خود منصفانه مواجه شده ايد ،بهترين نتيجه را گرفته ، براي رسيدن به عقيده اي كامل و تمام عيار و يقيني عميق بهره ببريد . مسير ادامه زندگي خود را با جهان بيني متفاوت و تفكري اصولي پايه ريزي و جهت گيري نماييد.
بنابراين بايد بينديشيد، علت عدم باور و اعتقاد، يا باور ضعيف به خدا يا شايد عدم ارتباط با خدا در چيست؟ چه عامل يا عواملي شما را در اين وضعيت قرار داده است؟ آيا عقل شما قانع نمي شود و با شما همراه نيست، يا دل در جاهاي ديگر است؟ يا چيزهايي ديدي و شنيديد كه باورتان را سست كرده، يا خانواده و محيط و دوستان شما را به چنين وضعيتي آورده، يا دليل و استدلال براي اعتقاد و باور به خدا نداريد؟ يا نمي دانيد كه چگونه با خدا ارتباط داشته باشيد؟
اما هر چه كه باشد ، از سرمايه بزرگي خود را محروم كرده ايد. سرمايه بزرگ زندگي كه هيچ چيز با آن مساوي و برابر نيست.
اجازه دهيد كه سخن آخر را با كلامي از امام حسين(ع) در دعاي عرفه پايان دهم كه فرمود: خدايا! آن كس كه تو را ندارد، چه دارد و آن كه تو را دارد، چه ندارد!
بله خواهرم! ببين كه اگر خدا را نداشته باشيم، چه داريم؟ چه چيز كه بر او تكيه كنم؟ چه چيز كه هميشه من همراه باشد؟ چه كس كه از تمام آنچه در درون دارم آگاه باشد؟ چه كس كه در تنهايي و غم ها با او سخن گويم؟ چه كس كه ما را با تمام وجود درك كند؟ چه كس كه مرا فقط به خاطر خود من دوست داشته باشد؟ چه كس در سختي و بيماري و... به او پناه برم؟ چه كس كه در ناتواني دستگيرم باشد؟ چه كس كه عشق پاك خود را فقط شايسته او بدانم؟ چه كس ...
موفق و سربلند باشيد.

پرسش: راستي من مي خوام با شما که دارين جواب سوال هارو مي دين از طريق چت صحبت کنم .چي کار بايد بکنم؟

پاسخ:
مي توانيد به بخش آنلاين مركز ملي مراجعه كنيد و با هر كدام از اساتيد و كارشناسان كه دوست داشتيد چت كنيد.
براي مشاهده جدول زمان بندي اساتيد بخش آنلاين به لينك زير مراجعه نماييد.
http://www.pasokhgoo.ir/onlines

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با عرض سلام خدمت شما در کتابی به نام موعود نامه و الفبای مهدویت موضوعی با عنوان جنگ ارماگدون خواندم که در ان اینطور نوشته شده است که در این جنگ اکثر انسان ها کشته میشوند و در روایات ائمه علیهم السلام این جنگ به نام قرقیسیا میباشد حال از شما میخواهم که موضوع اصلیه این جنگ را اگر ممکن میباشد برایم توضیح دهید زیرا این موضوع از اهمیت خاصی برایم برخوردار است التماس دعا باتشکر فراوان

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
از روايات استفاده مي‌شود که از علائم ظهور، جنگ سختي است که در مکاني به نام «هرمجدون» واقع در شمال فلسطين اتفاق مي‌افتد.(1) دکتر عبدالکريم زبيدي مي‌گويد:
«در اين نبرد که به معرکه «قرقيسيا» نيز معروف است، ميليون‌ها نفر از امريکا، اروپا، روسيه، ترکيه، مصر، دولت‌هاي مغرب عربي و لشکرياني از سوريه، اردن، لبنان، فلسطين و اسرائيل شرکت خواهند داشت که همگي در منطقه‌اي به نام «قرقيسيا» از بلاد شام (که فلسطين،‌جزء آن است) جمع مي‌شوند، و سفياني در اين هنگام خروج مي‌کند».(2)
در باره همين معرکه، امام باقر(ع) به «ميسّر» فرمود:
«در آن مکان (قرقيسيا) معرکه‌‌اي رخ مي‌دهد که همانند آن از آغاز آفرينش تا آن زمان، اتفاق نيفتاده است و در آينده هم رخ نمي‌دهد. آن جا محل پذيرايي پرندگان خواهد بود . درندگان و پرندگان از اجسام مردگان سير مي‌شوند»(3) که اشاره به کشتار زيادي است که در آن جا رخ مي‌دهد.
از مجموع رواياتي که در اين باره وارد شده، به خوبي استفاده مي‌شود که فرمانده عملياتي اين جنگ از جانب دشمنان اسلام، به شخصي به نام «سفياني» سپرده مي‌شود. او با کمک مراکز جاسوسي امريکا و يهود ميان مردم تفرقه ايجاد مي‌کند.مردم را بر ضد شيعيان تحريک خواهد کرد. نيز پس از ظهور امام زمان و پناه بردن حضرت به خانه خدا، «سفياني» با عده‌اي از ياران خود در صدد مقابله با حضرت بر مي‌آيد که خود و يارانش در منطقه‌‌اي به نام «بيدا» به زمين فرو مي‌روند.(4)
در روايت‌هاي متعددي يكي از نشانه‌هاي حتمي ظهور امام مهدي (عج)، خروج سفياني ذكر شده است.(5) نام وي عثمان بن عَنبَسه و از فرزندان ابوسفيان مي‌باشد.(6) وي داراي صورتي سرخ، پوستي سفيد و چشماني زاغ مي‌باشد.(7) او از شهرهاي روم (شايد مراد اروپاي فعلي باشد) به پا مي‌خيزد و بر گردن صليب دارد.(8)
شايد او مسيحي يا مسلمان منحرفي باشد كه دشمني اميرالمؤمنين(ع) را به دل دارد. زيرا در برخي روايت‌ها آمده كه وي در كوفه اعلام مي‌كند هركه سر شيعه علي بن ابي طالب را بياورد، هزار درهم جايزه مي‌گيرد.(9) در روايتي از امام صادق (ع) آمده است: زمان خروج وي ماه رجب است .خروج وي از آغاز تا انجام، 15 ماه مي‌باشد كه 6 ماه به نبرد مي‌پردازد . 5 مكان مهم: دمشق، حمص، فلسطين، اردن و حلب را اشغال مي‌كند . 9 ماه بر آن‌ها فرمان‌روايي مي‌كند.(10)
در بسياري از روايت‌ها از نبردي در مكاني ميان مكه و مدينه به نام «بيداء» خبر داده شده است كه سپاه سفياني با امام مهدي (عج) و لشكريانِ آغازينِ ايشان در آن مكان رو در رو مي‌شوند . سپاه دشمن در زمين فرو مي‌رود.
در روايتي آمده است كه اميرالمؤمنين(ع) در تأويل آيه شريفه «ولَو تَري إذ فَزِعوا فَلافَوتَ»(11) مي‌فرمايند كه لشكر سفياني به مدينه مي‌آيند تا به «بيداء» برسند، خدا آن‌ها را در زمين فرو مي‌برد.(12)

پي‌نوشت‌:
1. موعودشناسي و پاسخ به شبهات، ص 526.
2. همان، به نقل از مجله الفکر الجديد، شماره 15 و 16.
3. همان. ج 8، ص 295، حديث 451.
4. موعودشناسي و پاسخ به شبهات، ص 526.
5. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، ص650.
6. همان، ص 651.
7. شيخ نعماني، الغيبة، ترجمه جواد غفاري، چاپ اول، 1363، كتابخانه صدوق، تهران، ص 435.
8. شيخ طوسي، الغيبة، بصيرتي، قم، ص 278.
9. همان، ص 273.
10. نعماني، الغيبة، ص 426.
11. سبأ(34) آيه 51.
12. سيد محمد صدر، تاريخ غيبت كبري، ترجمه دكتر سيد حسن افتخارزاده، نيك معارف، تهران، 1371، ص 648.

چطور بايد بفهميم كه يك اتفاقي يا امري به صلاحمون بوده يا ما اشتباه كرديم.؟؟؟؟؟؟؟و اگر در ازدواج كسي رو كه قسمتمون بوده ناخواسته رد كنيم بازم امكان داره خوشبخت بشيم يا انتخاب خوبي داشته باشيم؟

پرسش: قسمت شرح : چطور بايد بفهميم كه يك اتفاقي يا امري به صلاحمون بوده يا ما اشتباه كرديم؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
«قسمت » و «مصلحت»به معاني مختلفي به كار برده مي شود كه اعتقاد به برخي از آن ها، موجه است و به برخي ديگر ناموجه وبي دليل.
قسمت و مصلحت به اين معنا كه : «يك رويداد، معلول يك سري عوامل است كه با تحقق آن عوامل، قطعاً آن رويداد به وقوع خواهد پيوست » كاملاً منطقي و صحيح است ؛ مثلاً اگر كسي هر روز ورزش كند، عضلاتش قوي خواهد شد و يا اگر در عبور از خيابان دقت نكند، تصادف رخ خواهد داد.
كاربرد معنايي ديگر براي قسمت، آن است كه : «نقش فرد در حوادث كاملاً ناديده گرفته شده ، همه چيز به مقدرات واگذار گردد». اين برداشت از قسمت برداشتي نادرست و توجيه خوبي براي اهمال و ناتواني ها است و با آموزه هاي ديني در تضاد است.
معناى صحيحى كه براى قسمت و مصلحت وجود دارد، قضا و قدر الهى است .قضا و قدر، مشيت الهي است که در نظام هستي، هر چيز را با محاسبه دقيق و معين به طور قانون‏مند و سازوار در چارچوب نظام علت و معلول قرار داده است. شناخت صحيح مشيت خداوند و خواست انسان، مبتني بر داشتن تصور صحيح از مشيت خداوند در نظام جهان و انسان است.
هيچ رخدادي در جهان جز به مشيت خداوند اتفاق نمي‏افتد. برگي که از درخت ساقط مي‏شود و يا کاري که از انسان سر مي‏زند، هر دو به مشيت خداوند است. اما چگونگي جريان مشيت در اين دو تفاوت دارد؛ زيرا انسان تفاوتي عمده و اساسي با ديگر موجودات دارد و آن اينکه داراي اختيار است . مشيت انساني کارهاي اختياري انسان آن است که اراده انسان در آن دخالت داشته باشد.
خداوند خواسته است که انسان مختار باشد و به اختيار خود بتواند کاري را انجام دهد. بر اين اساس اختيار انسان در طول مشيت و قضا و قدر خداوند است؛ يعني، خداوند خواسته که انسان توان خواستن و انتخاب کردن را داشته باشد. از همين رو اگر علت‏ها و عوامل کاري را کاملا فراهم و بر آن اقدام کرديد، آن واقعه اتفاق خواهد افتاد؛ مثلا اگر آتش، بنزين و اکسيژن را در کنار هم قرار داديد، قطعا انفجار رخ خواهد داد. اين همان نظام متقن و تخلف ناپذير هستي است.
مشيت خدا چيزي زايد بر در دسترس قرار دادن اسباب و علل و تأثير بخشي به آن نيست. در مورد انسان هم مشيت او بر آزاد و مختار بودن انسان است. بنابراين فعاليت‌هاي ارادي انسان جبراً از او صادر نمي‏شود و مستند به خواست آزاد خود اوست. در عين حال به مشيت الهي نيز استناد دارد؛ به اين معنا که اگر تکويناً نمي‏خواست چنين بشود، به او آزادي و اختيار نمي‏داد و مانند ديگر اجزاي طبيعي در مسير واحدي انسان را به حرکت در مي‏آورد.
براين اساس اتفاقاتي که در زندگي ما واقع مي شود ،صرف نظر از خواست خداوندي و صلاح دانستن او، در چارچوب نظام علت و معلول تحقق مي‏پذيرد . اراده انسان يکي از علل افعال اختياري اوست.
بنابراين اراده انسان تا حدودي در سرنوشت او و حوادثي که واقع مي شود مؤثر است. اگر چه تنها عامل تعيين‏کننده رخدادهاي زندگي او نيست.
بر اين اساس نمي توان به طور قطعي اتفاقي را که در زندگي واقع شد، به صلاح ديد خداوند نسبت داد و يا به طور قطع آن را انکار نمود زيرا نظام عالم در چارچوب نظام علت و معلولي است . افعال اختياري انسان از علل موثر در زندگي اوست .
ظاهرا سوال شما با توجه به سوال دوم که در آن از جواب منفي به خواستگارتان سوال کرده ايد ،مطرح شده است که در اين صورت پاسخ تکميلي در آن جواب طرح شده است .

پرسش: اگر در ازدواج كسي رو كه قسمتمون بوده ناخواسته رد كنيم بازم امكان داره خوشبخت بشيم يا انتخاب خوبي داشته باشيم؟

پاسخ:
خواهر گرامي !در پاسخ سوال قبل گفتيم معناى صحيحى كه براى قسمت و سرنوشت انسان وجود دارد، قضا و قدر الهى است. ازدواج نيز يکي از موارد سرنوشت انسان است.اراده انسان تا حدودي در سرنوشت او مؤثر است. بله اراده انسان تنها عامل تعيين‏کننده رخدادهاي زندگي او نيست .چه بسا انسان اراده کاري را دارد ، ولي موانع بسياري براي او پديد مي‏آيد يا اراده چيزي را ندارد اما آن امر براي او به راحتي محقق مي‏شود. نکته‏اش اين است که علل مؤثر در عالم طبيعت دو دسته است:
1- علل مادي،
2- علل معنوي. يکي از عوامل مؤثر در سرنوشت انسان علل معنوي است که اعمال انسان نيز جزو اين علل است؛ يعني، اعمال خوب يا بد انسان در سرنوشت انسان مؤثر است. مثلاً رنجاندن خاطر مؤمن يا ملامت و تحقير و يا تمسخر او آثار بسيار سوئي در زندگي آن شخص دارد.
در بين عوام رايج شده که در بسياري از وقايع زندگي تعبير مي‏کنند که «قسمتش چنين بود» و از اين تعبير معمولاً معناي جبر برداشت مي‏شود، در حالي که «قسمت» به معناي «جبر» و سرنوشت حتمي گريزناپذير پذيرفتني نيست. تنها معناي مقبولي که براي «قسمت» وجود دارد ،قضا و قدر است که شرحش گذشت و با اراده و اختيار انسان منافاتي ندارد.
حال مراد شما از« نا خواسته رد کردن » در اين جمله که نوشته ايد : " كسي رو كه قسمتمون بوده ناخواسته رد كنيم " چيست ؟
1- اگر معتقد هستيد به آن چه دربين مردم معروف است و قسمت را به معناي عدم تأثير فرد در سرنوشت خود و تعيين همسر از قبل و سلب اختيار از انسان مي‏ دانيد، و مرادتان از « ناخواسته » اين است که بدون اين که بخواهيد، با قسمت و قضاي الهي مخالفت کرده ايد ،بايد بگوييم :
اين نوع اعتقادات رايج بين مردم درباره قضا و قدر از نظر اسلام مردود است، چون خداوند به آدمي، اختيار و اراده داده است. در همه امور از جمله ازدواج، حق انتخاب و گزينش محفوظ مي‏باشد.
از کجا معلوم کسي که خواستگار شما بوده ، قسمت شما بوده ؟ چه کسي گفته جواب منفي دادن به خواستگار اگر با دليل باشد، مخالفت با قسمت - به معناي صحيح آن - است ؟
اگر امري قضاي الهي و به قول شما قسمت تان باشد، قطعا محقق مي شود . در تحقق قسمت افعال خود شما نيز موثر است . شاهد مدعاي ما روايات زيادي است که همگان را به دقت در انتخاب همسر فراخوانده و ضوابطي را در اين امر منظور داشته‏اند. اگر انسان در انتخاب همسر نقشي نداشته باشد، روايات بسياري که در اين باب وارد شده معني ندارد. از رسول اکرم(ص) نقل شده:
«فردي مناسب براي ازدواج را در نظر بگيريد و انتخاب کنيد، زيرا زنان تان فرزنداني شبيه خواهران و برادران خود متولد مي‏کنند».(1)
اگر با دليل محکم و نه از روي هوي و هوس به خواستگار جواب منفي داديد ، جاي هيچ نگراني نيست و در آينده مي توانيد با انتخاب خوب در زندگي خود خوشبخت شويد.
2- اما اگر مرادتان از جواب منفي ناخواسته به خواستگار، رد کردن خواستگار خوب به بهانه هاي واهي و پوچ و در حقيقت بدون دليل است ، نوعي مصداق کفران نعمت خداوند محسوب مي گردد .داراي اثرات وضعي در زندگي دنيوي ما مي باشد. ضروري است از هر طريقي که مي توانيد (مانند توبه و...) کفران نعمت را جبران نماييد.

پي‏نوشت‏:
1. ميزان‏الحکمه، ج 2، ص 1183.

سلام من دختری هستم که مدتی است که خواب های عجیبی می بینم و مرا سردرگم کرده مثلا این که اعزرائیل جانه بضی از افراد رامیگیرد و من هم با او همکاری میکنم و یا بخی اوقات تماشا می کنم یا اینکه برخی مسائل در ایران رخ میدهد من ازپیش در خواب می بینم مثلااختشاشات روز عاشورا و از این قبیل خواب ها حالا سوال من این است معنی این خواب ها چیست و چرا من که یک فردی معموای هستم باید ببینم خواهش میکنم جواب مرابه صورت واضح بیان کنید واقعا احتیاج به کمک دارم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بسياري از مسايلي که انسان‌ها در خواب مي‌بينند، افکار و تخيلاتي است که در طي روز به آن اشتغال داشته اند يا در فکر آن ها بوده اند. به هر حال در طي خواب از فشار سانسور کاسته مي شود . فرصتي فراهم مي شود تا آن چه در ناهشيار وجود دارد, برون ريزي کند . در قالب خوابديده ها رخ دهند. بنابراين بسيار مهم است که بدانيم هر آن چه روزها با آن به سر مي‌بريم ،ممکن است به شکل‌هاي ديگر در خواب بازسازي شوند.مسايل سياسي مورد اشاره, اتفاقات رخ داده نيز در اين قالب مي گنجند. اما در خصوص آنچه که خواب مي بينيد، رخ مي دهد , چندان مطمئن نيستيم، ولي ممکن است آن را در قالب رؤياي صادقه تفسير نمود که به هر حال بايد با يک فردي از عالمان ديني گفتگو کنيد.
در خصوص اين که با عزراييل همکاري مي کند, ممکن است با يک اختلال رواني روبرو شده باشيد که مي تواند جزيي باشد . در صورت رسيدگي برطرف خواهد شد, البته مشروط به آن که هر چه سريع تر اقدام نماييد و مشمول مرور زمان نگردد که طبعاً وضعيت پيچيده تر خواهد شد.
چنانچه خواب ديده ها از لحاظ شدت يا تعداد به گونه اي باشند که خواب يا بخشي از زندگي ما را مختل نمايند, بايد توسط روانپزشک معاينه و توسط روانشناس تحت درمان قرار گيرند. در اين راستا اقدام به دارودرماني و روان درماني ضروري است. در اين خصوص تفاوتي ميان دو جنس نيست .نبايد نگران آن باشيد, چون با ادامه دادن مسير درمان از شدت اين وضعيت کاسته خواهد شد.
ممكن است هنوز برخي از عوامل تحريكي سابق همچنان وجود داشته و از صحنه زندگي شما حذف نشده باشد. در طي روز آن را كنترل مي كنيد، اما در خواب قابل كنترل نيست. لازم است كه آن عوامل را حذف نماييد، حتي اگر عوامل فكري و ذهني يا محيطي باشد. منتهي اغلب افراد به تنهايي قادر به حذف اين عوامل و دستيابي به وضعيت مطلوب نخواهند بود . مراجعه به روانشناس مي تواند وضعيت شما را بهبود بخشد. چنانچه با ترسي بيش از اندازه روبرو هستيد ، در اعتقادات ما است که صدقه، توسل و دعا بسياري از «تقديرات» را تغيير مي‌دهد. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «دعا، قضا را بر مي‌گرداند، هرچند محکم و مبرم شده باشد. والسلام .خدانگهدار.

با سلام خواهش مي كنم معياري براي درستي اعمال و افكار ديني معرفي فرماييد تا بفهميم در مسير بندگي خداوند هستيم يا خير؟ بعضي اوقات انسان ها فكر مي كنند كه مسير را درست مي روند و زماني مي فهمند كه ديگر دير شده گاهي فكر مي كنم نه دنيا را دارم نه آخرت راو فكر مي كنم بنده خوبي هستم لطفا مراراهنمايي كنيد با تشكر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بهترين معيار و ميزان براي درستي اعمال و افكار ديني که ملاک حرکت در مسير بندگي خداوند است ، همان است که در روز حشر و قيامت معيار و ميزان است .
نظام «ميزان» در عالم حشر، نظامي است كه وجود، عالم و صحيفه انسان سنجش مي‏گردد و تشخيص داده مي‏شود كه مجموع وجود انسان، به كدام سمت مي‏چربد؟ آيا به سوي خدا است تا وارد موقف ديگر شود، يا به سوي غيرخدا است تا پس زده شده و از ادامه حركت بازماند.
افرادي براي پالايش و پيرايش وارد اين موقف مي‏شوند كه صحيفه اعمال، افعال، عقايد، اوصاف و اخلاق‏شان، در مجموع به سوي خداوند باشد، نه غير خدا. افرادي كه مجموع وجودشان به سوي فرار از خدا است، تسويه و حسابرسي ندارند.
اگر مجموع عالم و نامه عمل انسان سنجش شود، قهراً هر ذره‏اي از اعمال، افكار، عقايد، اوصاف، روش‏ها، خصلت‏ها و اخلاق او در اين سنجش مؤثر و تعيين‏كننده است. يك كلمه، قدم، فكر، تمايل، خطور و.. در سير تكاملي يا قهقرايي آدمي نقش دارد. به همين جهت است كه در آيات «ميزان» گفته مي‏شود: كوچك‏ترين ذره در سنگيني مجموع صحيفه عمل به سوي حق و يا غير حق تأثير دارد. اين مسئله ناظر به كميت عمل نيست؛ بلكه به كيفيت عمل توجه دارد.
ما زبان را ننگريم و قال را ما روان را بنگريم و حال را
ناظر قلبيم اگر خاشع بود گرچه گفت لفظ ناخاضع رود(1)
آيات قرآن با لحن‏هاي گوناگون و تعبيرات مختلف، ابعاد گوناگون اين نظام را تشريح كرده‏اند:
1. « در آن روز (قيامت)، سنجش [اعمال از آنِ حق و از جانبِ‏] حق است، پس هر كس ميزان‏هاي [ عمل‏] او سنگين باشد، آنان رستگارانند . هر كس ميزان‏هاي [عمل] او سبك باشد، پس آنانند كه به خود زيان زده‏اند؛ چرا كه به آيات ما ستم كرده‏اند».(2)
اين آيات با تعبير جالبي، اين حقيقت را بازگو مي‏كند كه وزن و ميزان از آنِ خدا بوده و از جانب او است. هر چقدر نامه عمل انسان با حق تطابق داشته باشد ، هر مقدار كه حق سنگيني كرده و بر اعمال انسان حاكم باشد؛ آدمي رستگار خواهد بود . در مقابل هر اندازه كه صحيفه عمل از حق دور بوده و با آن مطابقت نداشته باشد، آدمي زيان‏بار و ستمكار به نفس خود خواهد بود. اين آيه به خوبي مي‏رساند كه انسان، با حق سنجيده مي‏شود. اگر چرخش به سوي حق بود، رستگاري است؛ و گرنه به سوي هلاكت و فلاكت خواهد بود.
در برخي روايات ديني از ائمه معصوم(ع) آمده كه «ما ميزان هستيم» و طبق آيه اي كه ميزان را حق معرفي مي كند و روايتي كه به حق بودن علي(ع) اشاره مي كند:
«علي مع الحق و الحق مع علي» روشن مي شود كه بودن در صراط ائمه نيز حقيقت و ميزان سنجش اعمال انسان در آخرت است.
2.«بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانيم؟ [ آنان‏] كساني‏اند كه كوششان در زندگي دنيا به هدر رفته و خود مي‏پندارند كه كار خوب انجام مي‏دهند؛ [ آري ] آنان كساني‏اند كه آيات پروردگارشان و لقاي او را انكار كردند، در نتيجه اعمال شان تباه گرديد . روز قيامت براي آن ها وزنه [ و ميزاني ]نخواهيم نهاد. اين جهنم سزاي آنان است؛ چرا كه كافر شدند و آيات من و پيامبرانم را به ريشخند گرفتند». (3)
آيات ياد شده بيانگر اين حقيقت است كه هر قدر موازين عالم انساني، با حق تطبيق نكند و كشش به سوي غيرحق شديد باشد، اصلاً وزنه و ميزاني در كار نخواهد بود. كساني كه جذب به سوي خدا نداشتند و اعمال، افكار، كردار، اوصاف و اخلاق‏شان براساس عشق به حق نبود، اصلاً ميزاني براي آنان نخواهد بود .مستقيم به سوي جهنم و جهنم‏ها فرو رفته و سير قهقرايي خواهند داشت.
هشام بن حكم روايت مي‏كند:
زنديقي [كه از مخالفان امام صادق بود] از حضرت پرسيد: آيا چنين نيست كه اعمال وزن مي‏شوند؟
فرمود: «نه، حقيقت آن است كه اعمال جسم نيستند [تا وزن شوند]؛ بلكه [در چگونگي و كيفيت] آنچه كه عمل مي‏كنند، موازنه هست. كسي احتياج به وزن كردن در اشيا دارد [كه] عدد اشيا و سنگيني و سبكي آن ها را نداند اما هيچ چيزي بر خداوند پوشيده نيست».
زنديق گفت: پس معناي «ميزان» چيست؟ فرمود: «يعني عدل».
زنديق‏ پرسيد: معناي اين آيه «پس كسي كه موازينش سنگين باشد» چيست؟
فرمود: «كسي كه عملش برتر باشد »(4)
اين روايت، نكات قابل تأملي را بيان مي‏كند:
يكم. «ميزان»، نظامي است كه چگونگي عمل را مي‏سنجد و به كيفيت نظر دارد، نه به كميت.
دوم. ميزان براساس عدل خواهد بود، يعني - اين عالم و موقف - به اندازه‏اي دقيق است كه هيچ عمل، صفت، خلق و عقيده‏اي را - و لو كوچك و جزئي - در هنگام سنجش فروگذار نخواهد كرد و از نظر دور نخواهد داشت.
سوم. ميزان و معيار عمل انسان است. يعني، رجحان عمل انسان به سوي حق.

بنابراين اگرکسي بخواهد ببيند در مسير بندگي عمل مي کند يا نه ،بايد مسير حرکت خود را با مسير حق و سيره ائمه(ع) بسنجد.هر چقدر نامه عمل انسان با ‌آن تطابق داشته باشد و هر مقدار كه حق سنگيني كرده و بر اعمال انسان حاكم باشد؛ آدمي رستگار خواهد بود.به هر اندازه كه نامه عمل از حق دور بوده و با آن مطابقت نداشته باشد، آدمي زيان‏بار و ستمكار به نفس خود خواهد بود.
پي‌نوشت‌ها:
1. مثنوي معنوي، دفتر دوم، ابيات 1757 - 1760.
2. اعراف (7) آيه 8 و 9.
3. كهف (18) آيات 103 - 106.
4. بحارالانوار، ج 7، ص 249 - 248 ح 3.

من شیعه ی هستم و مرجع تقلید من حضرت خامنه ای هست من در شهری زندگی می کنم که اکثریت سنی و اندیشه های انحرافی دارند خواستم بپرسم دوستی با آنان چه حکمی دارد برای سلامتی و فرج امام زمان (ع) صلوات

رفتار با اهل سنت هيچ تفاوتي با رفتار با ديگر برادران ديني ندارد. برخورد معقول و عاطفي و عادلانه وظيفه ماست در اين مسير اگر زمينه هايي فراهم شود که شخص بتواند با آگاهي هاي دقيق و مطالعه شده در مورد مذاهب و بدون مجادله و الفاظ بي نتيجه طرف را به مذهب حق دعوت کند، اين کار خوب است، ولي تأکيد مي کنيم ورود بدون مطالعه بي نتيجه و گاهي نتيجه عکس خواهد داشت .
برخورد ما با اهل سنت بايد عاطفي و اخلاقي باشد و با عمل صالح همراه شود.
بنابراين ارتباط و دوستي با چنين افرادي به ويژه اگر داراي زمينه حق پذيري باشند، هيچ اشکال ندارد.

پرسش: be koda va ahle beit k maro mibinano komak mikonan shak daram
شرح :
به خدا و اهل بيت كه ما رو مي بينن و كمك مي كنن ، شك دارم.
پاسخ: باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.

سوالي كه طرح كرديد، چندان گويا و شفاف نيست.
گاهي نسبت به يك چيز اعتقاد داريد، اما در عين حال خواسته يا ناخواسته در شما شك ايجاد مي شود، يعني نوعي خلجان ذهني و فكري كه مي خواهيد از آن رها شويد، اما نمي توانيد، اما گاهي نسبت به اصل موضوع شك داريد، شك داريد كه خدا ناظر بر ما است. يا اصلاً شك داريد كه خدايي هست يا نه؟ در اين جا دنبال معرفت و شناخت بيش تر هستيد. به دلايل قانع كننده نرسيديد. اين نوع شك و ترديد مقدمه‏اي براي رشد و كمال فكري است. بنابراين از بروز آن نبايد نگران بود. شك و ترديد انگيزه‏اي است كه موجب تلاش فكري مي‏شود . آدمي را از نقاط تاريك، به وادي نور و روشنايي سوق مي‏دهد. پس بايد از اين انگيزه استقبال كرد .در جست و جوي راهكارهاي مناسب جهت حل مشكلات بود. البته اگر آدمي تسليم ترديدها بشود و براي رسيدن به حقيقت تلاش نكند، بديهي است كه در گرداب اوهام و ترديدهاي خويش غرق خواهد شد.
بنابراين از بروز اين حالت ـ كه تقريبا متناسب با سن شماست ـ نگران نباشيد. با برنامه‏اي منظم و حساب شده، به رفع ترديدها و كشف حقيقت بپردازيد.
مي‏دانيد كه فطرت آدمي حقيقت طلب است و تا آن را نيابد، آرام نمي‏گيرد. به گفته مولوي :
كز نيستان تا مرا ببريده‏اند از نفيرم مرد و زن ناليده‏اند
سينه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگويم شرح درد اشتياق
هر كسي كو دور ماند از اصل خويش باز جويد روزگار وصل خويش
آدمي آن روز آرام مي‏گيرد كه جرعه‏اي از زلال حقيقت بچشد .حلاوت آن را در دل خويش احساس كند. حال چگونه بايد حركت كرد تا ترديدها برطرف شده و جاي خود را به اطمينان بدهد؟ به گفته بزرگان براي كشف حقيقت و وصول به آن، دو كار لازم است:
بايد دانست پس از اعتقاد به اصول دين آنچه در «پيدايي» و «پايداري» و «يقين» مهم است ،«قلب پاك»، «انجام عبادات» و «رفتار خداپسندانه اجتماعي» است. با عبادت و عمل صالح است كه ايمان و يقين عمق پيدا مي كند . آثار ايمان به طور نمايان آشكار مي شود . اعتقادات در قلب نقش مي بندد ،به طوري كه در ناملايمات زندگي و سختي ها هنگام مرگ و پس از مرگ، همچنان ملكه ايمان آدمي پابرجا مي ماند. البته هر چه معرفت نظري بالاتر باشد ،كيفيت عمل نيز كامل تر و پايدارتر خواهد بود.
اما گاهي شك به صورت مستمر و به صورت يك امر تكراري در وجود انسان در مي آيد . ريشه رواني داشته (نه فكري) و به صورت وسواس نمايان مي شود. يعني با اينكه انسان اعتقاد دارد و از نظر عقلي و منطقي مشكلي ندارد، اما نمي تواند از شك و تريدد رها شود و اين انسان را‌ آزار مي دهد.
اين نوع شك ها از نوع وسواس فكري است كه يك نوع بيماري است و بايد درمان شود.
از نظر ديني شك و ترديدهاي ناخواسته، موجب گناه يا كفر و مانند آن نمي شود. در روايات براي خلاصي و رها شدن از اين نوع شك و ترديدهاي ناخواسته و قت وبي وقت، ذكر هايي آمده است.
ما چون اطلاعات زيادي نداريم و سوال تان شفاف نيست، پاسخ تفصيلي به هر يك از اين دو نوع شك و ترديد را به ارتباط بعدي و توضيحات كامل و شفاف شما موكول مي كنيم.

آيا نگاه کردن و تماشاي عکس بازيگران و ورزشکاران به طور مدام حرام است؟استفاده از اين عکس ها براي تصوير زمينه ي کامپيوتر و موبايل حرام است؟

نگه داشتن عکس ها اشکال ندارد . نگاه چنانچه بدون قصد لذت باشد و منشأ مفاسدي نگردد، اشکالي ندارد اما اگر با قصد لذت باشد ،حرام است.(1)
قرار دادن عكس بازيگران در موبايل و کامپيوتر نشان از عشق و علاقه خاص و تأثير پذيري و الگو گيري از آنان است. اين موضوع به صلاح نيست. به خصوص علاقه خاص به مردان بازيگر براي خانم ها و زنان بازيگر براي مردان كه شايسته مومن و مسلمان نمي باشد.
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم، استفتاءات جديد، ج 1، سؤال783.

صفحه‌ها