پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۵:۳۵ شناسه مطلب: 14926
به نام خدا و به نام و یاد ولی او با سلام خدمت شما مادری هستم ، دختری دارم 24 ساله ، از مهر ماه سال پیش (88) متوجه شدم که دخترم به وسیله تلفن همراه با شخصی ارتباط دارد و پس از مدتی مشخص شد که گاهی حضوری نیز یکدیگر را ملاقات کرده اند در ضمن ما خانواده ای مذهبی هستیم و با این تماس ها بسیار مخالفیم ، پس از اطلاع یافتن از این امر به دخترم اظهار داشتم که اگر ممکن است به خانه ی ما بیایند تا از راه شرع و عرف دست به کار شوند . پس از چندین روز پسر 28 ساله به همراه مادر ، پدر ، دو دختر و دامادشان به خانه ی ما آمدند اما ما از همان نگاه اول دریافتیم که این خانواده با ما متناسب نیستند ، چه از لحاظ معنوی ، چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ مادی . البته فرزند آنان نیز از لحاظ جسمی و ذهنی کمی ناتوان می باشد و خانواده آنان بیماری صرع پسرشان را نیز از ما مخفی نگاه داشته بودند – که البته دخترم قبلا آن را در خانه بیان کرده بود – بنابرین به شکلی به آن ها پاسخ منفی دادیم . در روز های اول گذشتن این ماجرا دخترمان خیلی ناراحت بود اما به تدریج با آرام شدنش مطمئن شدیم که رابطه ی خود را با آن شخص قطع کرده است . حال با گذشت 8 ماه متوجه شدیم که نه تنها رابطه ی بین خود را قطع نکرده اند بلکه هم اکنون نیز با یکدیگر تماس دارند ..با توجه به این امر ما راه های بسیاری مانند منع استفاده از تلفن همراه و ... را اعمال داشتیم اما با این حال دخترم اظهار می کند که تنها او را می خواهد و از ما درخواست می کند تا به او اجازه دهیم با آن پسر ازدواج کند حتی در صورت بی توجهی کامل ما نسبت به او در صورت انجام این عمل . حال از شما تقاضامندیم تا با پیشنهاد راهی ما را یاری کنید تا بتوانیم به این رابطه پایان دهیم . التماس دعا [ در واقع من پسراین خانواده هستم و به دلیل سن پایینم که به من این اجازه را نمی دهم نمی توانستم این امور را برای مادرم بیان کنم در واقع من با کمی جست و جو در وسایل و تلفن همراه او ( که البته می دانستم خیلی کار درستی نیست ) متوجه شدم او با خواندن صیغه ای بدون اذن پدر که احتمالا باطل نیز می باشد اقدام به برقراری رابطه ی جنسی با او نیز نموده است و در ضمن این اولین رابطه ی او با یک پسر نیست در واقع از شما تقاضا دارم به طور غیر مستقیم این امر را در نظر داشته داشته باشید باتشکر ]
با سلام وتشکر از اعتماد سرکار نسبت به مرکز.
در ابتدا از زبان مادر خانواده نوشتيد و سپس عنوان كرديد كه پسر خانواده هستيد. اين كمي مبهم است، اما پاسخ ما به مادر خانواده است.
متأسفانه دختر شما در يک اشتباه بزرگ قرار دارد . مشکلاتي که در نامه ذکر فرموده ايد و تفاوت هاي موجود موجب ناپايداري و عدم دوام پذيري يک زندگي مشترک خواهد بود يا منجر به عدم رضايتمندي از زندگي زناشويي خواهد بود.
پيش از ازدواج افراد صرفاً بر ميزان علامقمندي و عشق به يکديگر فکر مي کنند؛ اما پس از ازدواج مسايل عاشقانه کنار مي روند و انتظارات و حقوق« من» پيش مي آيند که ما آن ها را از يکديگر مطالبه مي کنيم. تفاوت هاي فرهنگي و عدم تناسب در آنچه اشاره فرموده ايد ،در اين جا خودشان را نشان مي دهند . اختلافات را سبب مي شوند.يکي از توصيههاي هميشگي ما مشاوران به همه دختر و پسرها اين است که پيش از قول جدي در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همديگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همديگر دل نبنديد.
دليل آن هم روشن است چون بعد از وابستگي عاطفي امکان دست يابي به يک شناخت مناسب نخواهد بود . از دست مشاوران هم کاري بر نمي آيد مگر در جلسات مشاوره متعدد ؛ تازه آن هم با قصد خود دختر يا پسر!
در مورد فراموش كردن رابطه هاي احساسي و عاشقانه هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي و ماندگارتر هستند.
بنابراين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي دخترتان نسبت به آن ها چه چيزي باشد. كسي كه معتقد است نميتواند ان را فراموش كند، يعني كه نميخواهد ان ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند. حال اگر همين فرد واقعاً معتقد گردد كه ميتواند آن را به كمك روانشناس يا مشاور كنار بگذارد ، احتمال كنار آمدن با اين تعارض به زودي صورت خواهد گرفت.
البته يادتان باشد که دخترها به دليل جنبه عاطفي اشان گاهي به دست و پا هم مي افتند. بنابراين بهتر است به همراه دخترتان با يک روانشناس گفتگو کنيد تا دخترتان روش تحليل مسايل و حاکم کردن منطق بر عاطفه و احساس را فرا بگيرد.
دختر يا پسر لازم است فرا بگيرد كه دنيا محل به دست آوردن و از دست دادن است؛ يعني همان طور ياد مي گيريم كه چيزهايي را به دست آوريم ،بايد ظرفيت تحمل از دست دادن برخي چيزها را هم به دست آوريم. اين درست است كه ما چيزهاي زيادي داريم؛ اما همة آن ها همواره در معرض تهديد هستند . ممكن است هر آن هر يك از آن ها را از دست بدهيم. در واقع، چه كسي به ما تضمين داده است كه تمام اين امكانات براي هميشه يا تا اخر عمر با ما همراه باشد؟ به همين دليل هم خداوند ظرفيت سازش با موقعيت هاي شكست و ناخوشايند را در اسان قرار داده است و فرد اندكي بعد با موقعيت سازگار ميشود.
در هر حال ضروري است كه دخترتان را متقاعد كنيد كه روان شناس يا مشاوري ارتباط برقرار كند، به ويژه آن كه ارتباط با افراد ديگر را نيز در گذشته مطرح كرده. او از نظر عاطفي بسيار آسيب پذير شده و امكان بازيابي سلامت و هويت خود بدون مشاوره امكان پذير نيست.
مي توانيد به عنوان مادر يا برادر محيط عاطفي و صميميت را در خانواده و ميان افراد خانواده فراهم كنيد تا بتوانند تا حدي نيازهاي عاطفي در محيط خانه برآورده شود . نيز بتواند مشكلات و نيازهاي خود را با شما در ميان بگذارد.
در صورت تمايل به مشاوره تلفني با سرويس رايگان مرکز با شماره 09640 تماس بگيريد .
والسلام .خدانگهدار!
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۵:۱۷ شناسه مطلب: 14925
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۵:۱۳ شناسه مطلب: 14924
آیا نماز خواندن با چادر و لباس مشکی مکروه است؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مركز
پوشيدن چادر مشکي براي خانم ها در نماز کراهت ندارد، ولي نسبت به پوشيدن لباس مشکي غير از چادر در هنگام نماز استفاده کراهت مي شود.(1)
پي نوشت:
1.سؤال تلفني (7741415-0251) دفتر آيت الله سيستاني.
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۵:۱۱ شناسه مطلب: 14923
پرسش: آیا غیبت کسی که مسلمان است ولی مومن نیست اشکالی دارد؟
به نظر آيت الله سيستاني، غيبت مؤمنان و کساني که شيعيان اميرالمؤمنين علي عليه السلام هستند، حرام است،
غيبت کردن غير مؤمنان هرچند از فرقه هاي اسلامي و مسلمان باشند حرام نيست، لکن بهتر است از غيبت کردن ديگر مسلمانان هم خود داري شود(1)
پي نوشت:
1.سؤال تلفني (7741415-0251) دفتر آيت الله سيستاني.
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۵:۰۹ شناسه مطلب: 14922
سلام در امر ازدواج باید به چه چیز توجه کرد؟ به نظر من زن نباید با مردی که ازش پایین تره ازدواج کند. ایا این طرز فکر درست است؟ خودم فکر میکنم اشتباه میکنم اما نمی توانم طرز فکرم را عوض کنم
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
اين طرز فكر شما كاملا صحيح است كه ما از آن به تعادل تعبير مي كنيم كه يكي از ملاك هاي اساسي انتخاب همسر مي باشد.
زنان اگر از نظر تحصيل، مال، شغل و سن پايين تر باشند و از نظر زيبايي بالاتر، ملاك هاي عمومي ظاهري و اوليه خوبي براي ازدواج دارند. چنانچه هر يك از اين موارد اشكالي باشد و تغيير يابد، به همان نسبت ريسك ازدواج بالاتر مي رود. البته اين بدان معنا نيست كه با اختلال در هر يك از اين ها، ازدواج حتماً ناموفق خواهد بود، بلكه ريسك بالاتر است و لازم است از عناصر ديگر پوشش يابد.
مثلاً شايد يكي از اين چند مورد وجود نداشته باشد، اما موارد ديگر باشد، پس مي تواند تا حدي از طرف موارد ديگر مورد پوشش قرا گيرد.
ملاك هاى ديگري نيز وجود دارد كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود كه عبارتند از؛
ا. آن هايى كه ركن و اساس اند و براى يك زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.
ب. آن هايى كه شرط كمال هستند و براى بهتر و كامل تر شدن زندگى اند و بيش تر به سليقه و موقعيت افراد بستگى دارد.
ملاك هاى دسته اول عبارتند از:
1. تدين و دين دار بودن فرد. زيرا انسانى كه دين ندارد، هيچ ندارد .انسان بى دين در حقيقت مرده متحرك است . كسى كه پاى بند به دين (كه اصلى ترين مسأله زندگى است) نباشد، هيچ تضمينى وجود ندارد كه پاى بند به رعايت حقوق همسر و زندگى مشترك باشد. انسان ديندار هرگز نمى تواند با همسر بى دين كنار بيايد و با هم زندگى سعادتمندانه اى داشته باشند.
2. اخلاق نيك داشتن كه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاى پسنديده در نظر عقل و شرع است. در واقع اخلاق و دين دو ملاك و معيار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است.
اگر بخواهيم نمونه هايى از اخلاق خوب و بد را اشاره كنيم، مى توان موارد زير را ذكر كرد.
ا. خوش زبانى و بدزبانى، زبان ترجمان و بيانگر احوال درون است .زبان دريچه اى است از محتويات درون فرد. زبان انسان، آينده دل اوست .
ب. بزرگوارى و حسادت .
ج. خوش خلقى و كج خلقى .
د. حق پذيرى و لجاجت .
3. شرافت و اصالت خانوادگى كه منظور نجابت و پاكى خانواده است، زيرا ازدواج دختر و پسر تنها پيوند و تركيب دو فرد نيست، بلكه پيوند دو خانواده است . نمى توان گفت مى خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كارى به خانواده و فاميلش ندارم. زيرا اين فرد شاخه اى است از اين خانواده و از ريشه هاى همان درخت خانواده تغذيه كرده است . صفات اخلاقي ،روحى عقل و جسمى آن خانواده از راه وراثت و محيط و عادات به اين فرد منتقل شده است.
4. عقل؛ در واقع همان نور افكنى است كه جاده زندگى را روشن مى كند.بايد زن و شوهر براى اداره زندگى و تربيت فرزندان از نيروى عقل و فهم مجهز برخوردار باشند . رشد عقلى كافى پيدا كرده باشند همان طور كه ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهى فرموده اند.
5. تناسب همتايى و كفو همديگر بودن كه از حساس ترين نكاتى است كه بايد در انتخاب همسر مورد توجه قرار گيرد. همتايى و تناسب از نظر و جنبه هاى مختلف مثل :
ا. تدين و ميزان پاى بندى به دستورات شرع .
ب. همتايى و هماهنگى فرهنگى و فكرى .
ج. همتايى اخلاقي و پاى بندى به آداب اخلاقي .
د. كفو همديگر بودن از نظر تحصيلات علمى .
ه. تناسب در زيبايى .
و. تناسب سنى .
ز. تناسب مالى و سطح اقتصادى .ملاك ها و معيار و مسائل ديگرى كه بيش تر مربوط به سليقه و موقعيت افراد دارد. در دسته دوم قرار مى گيرد و مى توان از آن صرف نظر كرد. ولى براى اينكه بتوان به يك تصميم صحيح و عاقلانه اى رسيد ،بهتر است با افراد مورد اعتماد مثل والدين، يا اقوام نزديك دلسوز و عاقل و داراى تجربه مشورت كرده و با دقت كافى تصميم مناسبى اتخاذ شود.
اما راه هاي شناخت اين ملاک ها:
اقدام براى شناسايى ملاك هاى فوق و اطلاع يافتن از وجود آن ها در يك فرد از راه هاى زير امكان پذير است:
1- تحقيق و بررسى از خانواده و چگونگى روابط خانوادگى و فاميلى. چون هر فردى تحت تأثير محيط خانواده به دنيا آمده و رشد كرده ، از آن فضاى فرهنگى و اجتماعى تأثير پذير بوده و هست.
2- تحقيق و شناسايى دوستان و نزديكان و رفقاى صميمى در محل زندگى و سكونت، محل درس و محل كار.
3- گفتگوى مستقيم (ولى تحت نظارت خانواده هاى دو طرف) با يكديگر و اطلاع يافتن از نقطه نظرات همديگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آينده مى تواند در زندگى مشترك تان تأثيرگذار باشد . كسب اطلاع از ميزان اهتمام وى نسبت به ملاك ها و معيارهاى معرفى شده.
نكته پاياني اين كه: در معيارها و ملاك ها نبايد وسواس داشت . اگر طرفين در مجموع اين ملاك ها معدل بالاي 50 بياورند ،مي توانند يك زندگي ايده ال داشته باشند.
موفق باشيد.
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۴:۳۷ شناسه مطلب: 14921
پرسش: آیا دختر و پسر می توانند خودشان صیغۀ محرمیت بخوانند؟
با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
در صورتي که پسر و دختر بتوانند عقد را درست بخوانند و تمام شرايط خواندن عقد موقت را رعايت کنند، اشکال ندارد .عقدي که مي خوانند صحيح است.
شرايط خواندن عقد ازدواج :
ا) به عربى صحيح خوانده شود. اگر خود مرد و زن مي توانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، بنابر احتياط واجب بايد به عربي صحيح بخوانند . اگر نمي توانند ،چنانچه عقد را به فارسي يا با هر زبان ديگري بخوانند ،بايد لفظى بگويند كه معناى زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
اگر در عقد يک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل مي شود.
ب) زن با گفتن «زَوَّجْتُكَ نَفْسِى» قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد . مرد با گفتن قبلت قصدش پذيرش ازدواج باشد.
ج) كسى كه صيغه عقد را ميخواند، بايد مفهوم لفظى را كه مى گويد دقيقاً بداند . اگربه عربي بخواند، در صورتي که هر کلمه را صحيح بخواند و معناي هر کلمه را جدا گانه بداند ، صحيح است.
د) در عقد موقت بايد مهريه و مدت تعيين شود . بدون تعيين مهريه و مدت عقد، عقد موقت صحيح نيست.
ها) اگر دختر باکره باشد ،به نظر رهبري بنابراحتياط واجب بايد پدر دختر اجازه بدهد)(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسئله2369 و2370 و 2372 و 2421و2376.
سؤال تلفني(7746666-0251) از دفتر رهبري.
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۴:۳۶ شناسه مطلب: 14920
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
کشتارگاه هاي کشور خصوصا کشتار مرغ زير نظر مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران انجام مي گيرد . در کشتارگاه ها رعايت ذبح اسلامي مي شود .
اگر فرد بدون اطلاع از ذبح غير شرعي از آن ذبيحه خورده باشد، اشکال ندارد ،چون اطلاع نداشته است.
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۴:۰۹ شناسه مطلب: 14919
پرسش: در توجیه به اینکه آیا آدم دچار معصیت شد می گویند امر خداوند ارشادی بوده است نه مولوی. از طرفی ما در اصول فقه داریم که اگر در استخراج حکمی از نص ما دلیل یا مرجحی ندیدیم که امر به وجوب کاری شده است باید آن را واجب در نظر بگیریم و حکم به وجوب آن دهیم. سوال من این است که آیا حضرت آدم از این موضوع که امر خداوند امری ارشادی است نه مولوی اطلاع داشته است یا خیر؟ که اگر اطلاع نداشته است مهم نیست که امر خداوند ارشادی باشد یا خیر؟ در هر حالتی حضرت آدم دجار معصیت شده است.
پاسخ:
اين بحث که امر «لاتقربا هذه الشجره» (1) به اين درخت نزديک نشويد. آيا امر مولوي بوده يا ارشادي، در مقام تحليل علمي از عملکرد جناب آدم امروز مطرح است، و گرنه در آن عصر و شرايط که آدم بوده است شرايط براي تکليف فراهم نبوده تا امر مولوي متوجه او شده باشد بلکه از باب راهنماي خداوند او را به اموري در رابطه به شرايط زندگيش در بهشت راهنمايي کرده و گوش نموده که اگر بدين راهنمايي توجه نکند در زندگي دچار رنج و زحمت خواهد شد(2) از اين روز گفته شده: خداوند به آدم وحوا فرمود: اگر ميخواهيد در بهشت بمانيد و گرسنگي و تشنگي و گرما و سرما شما را رنج ندهد نبايد به اين درخت نزديک شويد وگرنه بر خود ستم کرده، به نشئه رنج و زحمت وارد ميشويد مانند اين که طبيب ميگويد: از اين غذا نخور وگرنه بيمار ميشوي، يا معلمي به شاگردش ميگويد: شب کمتر غذا بخور تا بتواني سحر براي مطالعه برخيزي در حالي که در نهيهاي مولوي غالبا سخن از جهنم و کيفرهاي اخروي آن است. (3) بنابراين بر خلاف آنچه در پرسش آمده حضرت آدم مصون از گناه بوده و معصيتي مرتکب نشده است.
پينوشتها:
1- بقره (2) آيه 35
2- طه (20) آيه 123 و 117
3- ر. ک: تفسير تسنيم ج 3، ص 340.
۱۳۸۹/۰۴/۲۹ ۱۴:۰۶ شناسه مطلب: 14918
با سلام یکی از اقوام ما در زمانی که یک دختر 9 ساله بوده به منزل یکی از همسایه ها رفت و آمد داشته و اینقدر با آن خانواده نزدیک شده که یک روز مادر آن خانواده بچه 40 روزه خود را به این دختر 9 ساله سپرده و برای کاری بیرون رفته است.در زمان غیبت مادر دختر 9 ساله که به این نوزاد علاقه زیادی داشته او را بغل می کند و راه میبرد که احتمالا بچه از دست او می افتد . چند ماه بعد بچه دچار تشنج شده و فلج مغزی می شود.با اینکه پزشکان متخصص عامل فلج مغزی بچه را که الان 18 سال دارد ارثی می دانند ولی اطرافیان بچه مادر را مقصر میدانند.حالا هر دو بچه بزرگ شده اند و مادر این بچه 9 ساله را که الان زنی 27 ساله است را مقصر می داند.سوال اینجاست که آیا این زن 27 ساله باید پیش خدا جوابگو باشد.یا از نظر مادی باید چیزی را جبران نماید؟
با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
در فرض سؤال اگر استناد تشنج به افتادن بچه از بغل دختر 9 ساله ثابت نيست و پزشکان هم تشنج بچه را به مسئله ارثي بودن نسبت داده اند، هيچ گونه خسارت مادي متوجه دختر 9 ساله مذکور که الآن خانم 27 ساله است نمي باشد.
زن مذکور که بچه از بغل او افتاده ، چون عمدا نبوده ،در پيش خدا نيز جوابگو نمي باشد و مرتکب گناه نشده است.
چنانچه اختلاف دراين مسئله باشد، مي توانند به دادگاه مراجعه کنند.