پرسش وپاسخ

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
در زمان نامزدي هم ممکن است غسل لازم باشد .
توضيح: به دو چيز انسان جنب مى شود و وقتي جنب شد بايد غسل جنابت کند : اول آميزش, اگر انسان آميزش کند و به اندازه ختنه‌گاه يا بيشتر در جلو يا عقب داخل شود هم زن و هم مرد هر دو جنب مى شوند و بايد غسل جنابت کنند گرچه مني بيرون نيايد... دوم بيرون آمدن منى ، چه در خواب باشد يا بيدارى ، كم باشد يا زياد با شهوت باشد يا بى شهوت ، با اختيار باشد يا بى اختيار.1
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ج1 م 345.
.

مرجع تقلید قبلی من آقای بهجت بود که حالا فوت کرده .آیا بنده حتما باید مرجع تقلیدجدیدی انتخاب کنم یا میتوانم هنوز هم ازایشان تقلید کنم؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
تمامي مراجع فعلي فرموده اند بقا بر تقليد از ميت جايز است.کسي که مرجع تقليدش از دنيا رفته است، مي‌تواند با اجازة يک مرجع تقليد زنده، بر تقليد از مرجع تقليد مرحومش باقي باشد. يعني در مسئله بقاء برميت از يک مرجع زنده تقليد کند و مطابق نظر او باقي بماند(1)البته به فتواي آيات عظام صافي ، سيستاني ، مکارم ،زنجاني ، فاضل و بهجت اگر مرجعي که فوت کرده، اعلم باشد، بقا بر او واجب است.
پي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، مسئله 9 و ذيل آن .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در جایی حدیثی ( کتاب طبقات ابن سعد)خواندم که شهوت پیامبر (ص) به اندازه چهل مرد می باشد ?کدام امام یک همسر داشته که نشان دهد چند همسری طبیعی نیست؟ شما از کجا تشخیص می دهید که مردان ممکن است این میل طبیعی چند همسری را نداشته باشندخودتان را شاهد بیاورید و صادقانه جواب دهید؟ چگونه میتوان جلوی تمایل ذهنی به زنان را گرفت؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
صرف نظر از درستي يا نادرستي سند اين مطلب بايد توجه داشت :پيامبري كه در دوران زندگي به مبارزه با نفس پرداخته و ديو شهوت را به خاك نشانده ،چگونه مي توان در حق ايشان چنين مطلبي را پذيرفت ؟پيامبر (ص) در دوران جواني (زمان به اوج رسيدن شهوت)هواي نفس را سركوب وقوه شهويه را مهار نموده ، با مطالعه زندگي حضرت درميابيدكه ازدواج‌هاي پيامبر(ص) به جز ازدواج با حضرت خديجه، بعد از پنجاه سالگي و در دوران پيري بوده، در دوران جواني و حدود بيست و پنج تا پنجاه سالگي،‌ دوران نيرومندي و قدرت غريزة جنسي است . خيلي از افراد در اين دوران دنبال تنوع و ارضاي حداکثري غريزة جنسي هستند . بعد از آن که سن انسان از پنجاه گذشت،‌اين غريزه رو به کاهش و ضعف مي‌رود. اگر فردي دنبال مسائل جنسي باشد ،معمولاً قبل از رسيدن به سن پنجاه سالگي، بيش تر به سراغ اين مسايل مي رود ، در حالي که در مورد پيامبر اين گونه نبوده است .
او در زمان جواني انساني پاک بود . هنگام ازدواج نيز با زني که بيش از سن او بود،ساليان زياد زندگي کرد حتي پيشنهاد قريش مکه را براي دست برداشتن از رسالت خود در مقابل ازدواج با زيباترين دختر مکه رد مي کند. اين ها نشانه هاي چيست؟
اگر مي بينيد پيامبرپس از پنجاه سالگي ازدواج هاي مكرر دارد ،بر اساس مصالح اسلامي و اجتماعي بوده. پيامبر با اين روش، نفوذ اجتماعي خود را تقويت کرد . دشمني‌ها و کينه‌توزي‌هاي دشمنان اسلام را کاهش داد و ضريب امنيتي مسلمانان را بالا برد.
براي آگاهي بيش تر به کتاب همسران پيامبر(ص) از حسن عاشوري لنگرودي مراجعه نماييد.
اسلام تعدد زوجات را بدون قيد و شرط و نامحدود قبول ندارد. با بررسي وضع محيط­هاي مختلف قبل از اسلام به اين نتيجه مي‏رسيم که تعدد زوجات به طور نامحدود، امر عادي بوده و قبل از اسلام جريان داشته؛ تعدد زوجات از ابتکارات اسلام نيست، بلکه دين آن را در چارچوب ضرورت‏هاي زندگي انسان محدود ساخته ، براي آن قيد و شرايط سنگين قرار داده است.
قوانين اسلام براساس نيازهاي واقعي بشراست، نه احساسات، زيرا ممکن است هر زني از آمدن رقيب در زندگي ناراحت بشود، ولي وقتي مصلحت تمام جامعه در نظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاريم، فلسفه تعدد زوجات روشن مي‏شود. هيچ کس نمي‏تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگي، بيش از زنان در معرض خطر مرگ قرار دارند . در جنگ‏ها و حوادث ديگر، قربانيان اصلي را آن‏ها تشکيل مي‏دهند.
نيز نمي‏توان انکار کرد که بقاي غريزه جنسي مردان از زنان طولاني‏تر است، زيرا زنان در سن معيني، آمادگي جنسي خود را از دست مي‏دهند، در حالي که در مردان چنين نيست.
هم چنين زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتي از دوران حاملگي، عملاً ممنوعيت آميزش دارند، در حالي که در مردان اين ممنوعيت وجود ندارد.
از همه گذشته زناني هستند که به علل گوناگوني همسران خود را از دست مي‏دهند . اگر تعدد زوجات نباشد، آن‏ها بايد براي هميشه بدون همسر باقي بمانند.
با در نظر گرفتن اين واقعيت‏ها در اين گونه موارد (که تعادل ميان مرد و زن به هم مي‏خورد) ناچاريم عددزوجات را انتخاب کنيم به شکلي که کساني که قدرت دارند بيش از يک همسر را اداره کنند و از نظر جسمي و مالي و اخلاقي مشکلي براي آن‏ها ايجاد نمي‏شود، نيز قدرت بر اجراي کامل عدالت ميان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بيش از يک همسر انتخاب کنند.
در پايان چند نکته را ذکر مي‏کنيم:
1 - جواز تعدد زوجات با اين که در بعضي موارد يک ضرورت اجتماعي است . از احکام مسلم اسلام محسوب مي‏شود، اما شرايط آن با گذشته تفاوت بسيار کرده است، زيرا زندگي درگذشته، يک شکل ساده داشت . رعايت عدالت بين زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمي‏آمد، ولي در زمان ما بايد کساني که مي‏خواهند از اين قانون استفاده کنند، مراقب عدالت همه جانبه باشند. اگر قدرت بر اين کار دارند، چنين اقدامي بنمايند. اقدام به اين کار از روي هوي و هوس نبايد باشد.
2 - تمايل پاره‏اي از مردان را به تعدد همسر نمي‏توان انکار کرد. اين تمايل اگر جنبه هوس داشته باشد، مورد تأييد نيست، اما گاه عقيم بودن زن و علاقه شديد مرد به داشتن فرزند، اين تمايل را منطقي مي‏کند، يا گاهي بر اثر تمايلات شديد جنسي و عدم توانايي همسر اول براي برآوردن خواسته غريزي، مرد خود را ناچار به ازدواج دوم مي‏بيند. حتي اگر از طريق مشروع انجام نشود، از طريق نامشروع اقدام مي‏کند. در اين گونه موارد نمي‏توان منطقي بودن خواسته مرد را انکار کرد.(1)
گاهي مسئله تعدد زوجات در يک خانه موجب کينه و دشمني مي‌شود اما اين اشکال بر افراد وارد است که دشمني مي‌ورزند، نه بر اسلام و تعاليمش، زيرا دين قانون تعدد زوجات را به طور وجوبي وضع نکرده است. در واقع تعدد زوجات در اسلام يک قاعده نيست، بلکه يک استثنا است . تنها حکم به جواز داده شده، نه الزام، چنان که براي آن شرطي گذاشته شده و آن اطمينان مرد به اين است که مي‏تواند ميان زنان به عدالت عمل کند.(2)
پي‏نوشت‏ها:
1. تفسير نمونه، ج‏3، ص 256 - 260؛ مجموعه آثار، مطهري، ج‏19، ص 357 - 361.
2. الميزان، ج‏4، ص 319؛ مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج19، ص 302.

چرا فقها ار جمله بروجردی طباطبایی و بعض دیگر غير از امام خميني با حکومت هاي فاسد که اکثريت مردم مبارزه نکردند و اصلا امام خمینی را همراهی نکردند؟ آیا اسلام آمریکایی داشتند؟ چطور مثل ابراهیم خلیل عمل نکردند حضرت ابراهیم (ع) به بتخانه حمله کرد و بتهای اکثریت مردم را شکست و اگر امروز در هندوستان بود آیا او و طرفدارانش یعنی شماها باز هم بتها را می شکستند؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
ابتدا لازم است بين دومقوله:
1)مبارزه ومخالفت با عملكردهاي ظالمانه حكومت ظالمان و
2) تشكيل حكومت فرق گذاشت.
به رغم مشي ويژه آيه الله بروجردي در مسايل سياسي ،در اين مورد كه آيه الله بروجردي وساير علما ومجتهدين در برابر عملكردهاي ظالمانه حكومت سكوت اختيار كرده باشند نمي پذيريم ،زيرا وي چه در طول مرجعيت عامه و چه قبل از آن با شاه به مبارزه پرداخت . بارها تهديد کرد اگر کارهاي پشت پرده رژيم عملي شود ، از کشور خارج مي‌شوم.(1)
در جايي ديگر گفته بود : در قبال خلاف‌کاري ها و قانون شکني هاي دولت ساکت نمي‌نشينم.(2)
در بسياري موارد بدين علت که شاه عملکرد مناسبي نداشت ،نمايندگان وي را به حضور نمي‌پذيرفت.(3)
وي با بي بند و باري شاه نيز به شدت مخالفت مي‌کرد .بارها شاه را به حضور نپذيرفت . کمک يک مليون توماني وي را به مسجد اعظم قبول نکرد.(4)
مخالفت او با شاه بر سر مسائل جزيي نبود بلکه اغلب، در مواردي به مخالفت پرداخت که رژيم آن را از اهداف حياتي خود به شمار مي‌آورد. مبارزات وي عليه شاه در اين مقاله نمي‌گنجد.تنها به يك مورد اشاره مي كنيم:
مخالفت با اصلاحات ارضي 43 .
در دوره اي که دمکرات ها و کندي در آمريکا قدرت را به دست گرفتند، فشارهاي زيادي به شاه ايران وارد آمد تا اصلاحات را در قالب لوايح ششگانه انقلاب سفيد به اجرا بگذارد. شاه به ايشان در ضمن نامه اي نظرشان را جويا شد و آيت الله‌بروجردي در پاسخ به نامه شاه مبني برضرورت اصلاحات با مشورت علما به خصوص با امام خميني(ره)، نوشت:
«شما مي گوييد در ممالک ديگر اسلامي اصلاحات شده، آن ممالک اول جمهوري شدند و بعد اصلاحات کردند.»(5)
آيت الله‌بروجردي در مقابله با اصلاحات به شدت مبارزه مي‌کرد .وي در جايي در مورد اصلاحات مي‌گويد:
«به شاه بگوييد کاري نکند [انجام اصلاحات] که عصايم را بر دارم و عمامه ام را بر سر بگذارم و تاج و تختش را ويران کنم.»(6)
در نامه‌‌اي به بهبهاني مي‌کوشد هر سخني از اصلاحات را با توجه به اينکه اسلام حامي حق مالکيت خصوصي است، تحريم کند .(7) وي در ادامه اعتراضات نامه اي به سردار فاخر رياست مجلس وقت مي‌نويسد و از وي مي‌خواهد جداً با اصلاحات مخالفت کند.
تهديدهاي آيت الله‌بروجردي شاه را به تکاپو مي‌اندازد . با ترس از تغيير سلطنت، مجبور مي‌شود اصلاحات را تا زمان فوت وي تأخير بياندازد. نقش وي در توقف روند اصلاحات به حدي بود که نويسندگان نوشته‌اند با فوت وي يکي از بزرگ‌ترين موانع داخلي در راه اصلاحات و نوسازي غرب‌گرايانه از بين رفت.(8)
تشكيل حكومت يا عدم تشكيل حكومت از سوي مجتهدان مبتني بر شرايط زمان و مكان و مباني فقهي و كلامي است. اگر فقيهي زمينه را براي حكومت مي‏ديد، بي شك حكومت اسلامي را بر پا مي‏كرد. همين حقيقت را حضرت علي(ع) فرمود: "اگر حضور مردم و پيمان خدا نبود كه از عالمان گرفته كه در برابر ظالمان و شكم خوران و گرسنگي مظلومان ساكت نباشيد، ريسمان شر خلافت را به گردنش مي‏انداختم تا هر جا مي‏خواهد برود".
يكي از عوامل مهم تأثير گذار در مباني مجتهدان، شرايط زمان و مكان است. چنان كه زمان و مكان در سيره و گفتار معصومان(ع) تأثير گذار بوده است.
امام حسن(ع) با معاويه صلح مي‏كند و امام حسين(ع) قيام مي‏كند . امام علي(ع) 25 سال سكوت كرده و بعد به تشكيل حكومت مي‏پردازد. طبيعي است اين اختلاف ريشه در شرايط زمان و مكان دارد.
عدم تشكيل حكومت از سوي آيت اللَّه بروجردي و سايرين مبتني بر شرايط زمان و مكان بوده. درآن زمان ، شرايط تشكيل حكومت ديني فراهم نبود، از اين رو حكومت تشكيل ندادند، فراهم نبودن شرايط ممكن است بر اثر عدم رشد فرهنگي مردم يا سياست حكومت‏ها باشد، ولي در زمان امام تا اندازه‏اي شرايط تشكيل حكومت فراهم شده بود، زيرا امام به فرهنگ سازي پرداخته و مردم را آماده قيام نمود.
البته شجاعت و قاطعيت، مديريت، زمان‏شناسي و خداباوري امام، او را از فقيهان ديگر متمايز مي‏ساخت.
امام راحل عقيده دارد ولايت حق فقيهان بوده كه در طول تاريخ از آنان گرفته و غصب شده است. امام باور دارد اگر زمينه تشكيل حكومت ديني فراهم شود، بر فقيهان تشكيل حكومت واجب است. هرگاه فقيهي تشكيل حكومت داد، بر فقيهان ديگر واجب است از او اطاعت كنند.

پي نوشت ها :
1-دواني؛ نهضت روحانيون ايران؛‌ ص25.
2-جلال الدين مدني؛ همان؛ ص611.
3-محمدعلي‌آبادي؛ همان؛ ص 195.
4-علي دواني؛ زندگاني آيت الله بروجردي؛ ص410.
5-مجله حوزه؛ ش44-43؛ ص101.
6-محمدعلي‌آبادي؛ همان؛ ص219
7-يرواند آبراهاميان؛ همان؛ ص422.
8-تحولات سياسي اجتماعي ايران (57-20)؛ به کوشش مجتبي مقصودي؛ تهران؛ روند80؛ ص358.
رجوع شود به سايت http://www.hawzah.net

با عرض سلام و خسته نباشید من با مشکل بزرگی مواجه هستم و آن این است که نمی دانم که ترسم در این زمینه ای که خدمتتان عرض می کنم صحیح است یا نه. خیلی معذرت می خواهم سرویس بهداشتی خانه ی ما در حیاط خانه است و در داخل ساختمان سرویس بهداشتی نداریم در ضمن در داخل خانه زیرزمینی داریم که این زیرزمین مکان خوبی برای پنهان شدن دزد است و خوب، محله ی ما نیز سابقه ی دزدی (البته در روز) دارد. متأسفانه خانواده ی من هم چندان به خواندن نماز صبح در اول وقت اهمیت نمی دهند. به همین دلیل من که می خواهم نماز صبح را در اول وقت بخوانم با این مشکل مواجه هستم و متأسفانه اکثر اوقات نماز صبحم دیر می شود و بدتر اینکه چند مرتبه ای هم قضا شده است. درصد زیادی از ترسم هم به علت این است که من دختر هستم. می خواستم بدانم آیا ترس من صحیح است یا نه. باید برای رفع کردن ترسم چکار کنم؟ با تشکر فراوان

پرسش 1:
آيا ترس جنس مؤنث در همه ي مواقع صحيح است؟ شرح : با عرض سلام و خسته نباشيد من با مشکل بزرگي مواجه هستم و آن اين است که نمي دانم که ترسم در اين زمينه اي که خدمتتان عرض مي کنم صحيح است يا نه. خيلي معذرت مي خواهم سرويس بهداشتي خانه ي ما در حياط خانه است و در داخل ساختمان سرويس بهداشتي نداريم در ضمن در داخل خانه زيرزميني داريم که اين زيرزمين مکان خوبي براي پنهان شدن دزد است و خوب، محله ي ما نيز سابقه ي دزدي (البته در روز) دارد. متأسفانه خانواده ي من هم چندان به خواندن نماز صبح در اول وقت اهميت نمي دهند. به همين دليل من که مي خواهم نماز صبح را در اول وقت بخوانم با اين مشکل مواجه هستم و متأسفانه اکثر اوقات نماز صبحم دير مي شود و بدتر اينکه چند مرتبه اي هم قضا شده است. درصد زيادي از ترسم هم به علت اين است که من دختر هستم. مي خواستم بدانم آيا ترس من صحيح است يا نه. بايد براي رفع کردن ترسم چکار کنم؟ با تشکر فراوان

پاسخ:
باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مرکز.
ترس از غرايز ذاتي و اساسي هر موجود جانداري است. واكنشي است طبيعي که در صورت کنترل و نگاه داشتن آن در حد اعتدال و معقول ، براي ادامه زندگي بسيار مفيد و لازم است، ترس يكي از پديده هايي است كه نقش بسيار تعيين كننده اي در تكامل انسان ابتدايي داشته است. چنان که در شكل گيري و تکوين شخصيت انسان ، و در تنظيم در روابط اجتماعي، ترس جزء يكي از فاكتورهاي اساسي محسوب مي شود. در يک نگاه مي توان ترس را به دو دسته معقول و موهوم تقسم کرد.
ترس معقول ترسي است كه در آن وقوع يك خطر واقعي وجود داشته باشد. در اين ترس، هيچ گونه سرزنشي متوجه شخص نمي‏گردد بلكه از اين جهت كه از يك امر خطرناك ترسيده و پرهيز نموده است ،مورد تأييد ديگران قرار مي‏گيرد. مثلاً اگر كسي از ترس مواجه شدن با يك حيوان درنده خطرناك از رفتن به بيابان و يا جنگل خودداري كند، هيچ كس او را بابت اين ترس سرزنش نمي‏كند بلكه اگر به اين ترس خود اعتنا نكند و خود را در موضع خطر قرار دهد، مورد سرزنش افراد عاقل قرار مي‏گيرد.
در مقابل ترس معقول ، ترس موهوم قرار دارد ؛ يعني درواقع خطري انسان را تهديد نمي‏كند اما توهمات انسان به گونه‏اي است كه او خود را مواجه با خطر مي‏بيند مانند شخصي كه از تاريكي مي‏ترسد و گمان مي‏كند خطري در تاريكي او را تهديد مي‏كند ،در حالي كه مي‏داند در آن مكان تاريك هيچ چيز خطرناكي وجود ندارد. اين ترس موهوم جبن ناميده مي‏شود و چيز خوبي نيست . انسان بايد توهمات را از خود دور كند تا بتواند شجاعت لازم در زندگي را داشته باشد.
ترس غير معقول يا هراس ،ريشه در بدآموزي ها دارد و اغلب اكتسابي است. بشر به علت نادانسته ها(جهل ها) از بدو پيدايش و نيز به دليل نيافتن راه حل هاي منطقي از بسياري عوامل ناشناخته زيستي، چون مرگ و مير، ترس از حيوانات، ترس از آينده اي مبهم و .... همواره هراسان بوده است. البته شروع بسياري از هراس ها آن قدر تدريجي است كه مشكل بتوان بر وجود عوامل تسريع كننده خاص صحه گذاشت.
ترس‌هاي موهوم و خيالي ناشي از وسواس و توهم بيجا، در حقيقت يک نوع بيماري رنج‌آور است که منشأ خسارت‌هاي فراواني است. به نظر مي‌رسد شما به اين ترس افراطي مبتلا شده‌ايد. براي درمان آن، بايد دريابيد که با بيم و هراس هرگز کار مثبتي انجام نمي‌شود. هراس و ترس زاييدة تخيلات انسان است. پس رفع آن نيز در گرو اصلاح فکر و واقع بيني است. اصلاح فکر در گرو، 1-تلقين مثبت.
2- تقويت اراده و خودباوري.
3- خود اشتغالي و پرهيز از افکار مزاحم.
4- تقويت مباني اعتقادي و ارتباط با خدا است.
راه مقابله با ترس‏هاى موهوم
.براى مقابله با ترس‏هاى موهوم، كارآمدترين وسيله، اعتماد به نفس است. بايد از خود بپرسيد: آيا واقعاً چيزى هست كه از آن بترسم؟ تجزيه و تحليل و تلقين، زمينه را براى از ميان بردن ترس فراهم مى‏كند. تنها آگاهى يافتن از اين كه گرفتار تخيلات بى اساس شده‏ايد كافى نيست. اگر تاريكى شما را به وحشت مى‏افكند، چراغ‏هاى خانه را به تدريج خاموش كنيد و در اتاق‏ها بگرديد و با صداى بلند حرف بزنيد و يا آواز بخوانيد. اشيا را با لمس كردن جست و جو كنيد و سعى نماييد چيزهايى را كه نشناخته‏ايد، تشخيص دهيد. درهاى اتاق را بگشاييد و شخصاً به جست و جوى اشباحى كه مى‏پنداريد وجود دارند بپردازيد.
خواهيد ديد كه هيچ شبحى در كار نيست.(1)
يکي از مهم ترين راهکارهاي درمان، غرقه سازي است ؛يعني از چيزها و يا جاهايي که مي ترسي ،خود را با آن ها درگير کن، مثلا اگر در تاريکي از دستشويي مي ترسي، چندين بار در تاريکي به دستشويي برويد، هر چند نياز به دستشويي نداشته باشيد.
امام على(ع) مى‏فرمايد: "هرگاه درباره چيزى دچار ترس شدى، خود را در آن بيفكن كه تشويش براى مصون ماندن از خطر آن به مراتب سخت‏تر از ابتلاى به آن است".(2)
يكى از روان شناسان داستان كسى را نقل مى‏كند كه: "در ايستگاه قطار كار مى‏كرد و ساعت كار او از هفت شب تا هفت صبح بود. در اوّلين شبى كه در ايستگاه پياده شد، ترس او را فرا گرفت. وحشت زده چراغ را روشن كرد، همه درها را بست و پرده‏ها را كشيد و به هر زحمتى بود شب را به صبح رساند. او به بازرس گفت: ديگر تحمل ادامه كار را ندارد، چون از تنهايى و تاريكى مى‏ترسد. بازرس به او گفت: ترس تو به خاطر عدم شناخت تاريكى است. تاريكى دشمن انسان نيست. يك شب ديگر امتحان كن و اين مرتبه سعى كن آن را بشناسى. خودت را در اتاق حبس نكن. تاريكى ترس ندارد. شب بعد با اين كه باز مى‏ترسيد، درهاى اتاق را باز گذاشت. با تعجب ديد چه قدر بهتر است. يك مرتبه متوجه هواى صاف و مطبوع شب گرديد. از اتاق بيرون آمد و آسمان قشنگ و پرستاره را ديد. آن شب از بهترين شب‏هاى او بود. او ياد گرفته بود كه چگونه بر ترس خود فائق آيد".(3)
مشکل ترس از تاريکي ، جن و ساير رفتارهاي وسواس گونه همگي ريشه در اضطراب دارد .
استرس به طور كلي زماني اتفاق مي‏ا فتد كه فرد از ذهني منفي گرا برخوردار باشد0 توانائي هاي خود را در برابر مقاومت و كنار آمدن با استرس زير سؤال ببرد 0 انسان ممکن است يك زمان از آمدن برف شاد شود و زمان ديگر ناراحت0 در صورتي كه عا مل هر دو يك چيز است. مثلا" زماني كه براي شركت در آزمون يا انجام کاري عجله داريد، صبح كه از خواب بيدار مي‏شويد با ديدن برف ممكن است دچار استرس شويد0 چرا چون تصور مي‏كنيد با آمدن برف رفت وآمد اتومبيل‏ها كند شده و ممكن است به موقع نتوانيد به محل آزمون ياکارگاه برسيد0 اين خود
يك عا مل استرس‏زا مي‏شود. زمان ديگر از خواب پا شده‏ايد و با ديدن برف بسيار خوشحال مي‏شويد چرا كه با دوستان تان قرار گذاشته ايد که درصورت باريدن برف به ا سكي رفته و تفريح و ورزش خواهيد كرد.
بنابراين، اين فكر ماست كه شرايط را مطلوب يا نا مطلوب نموده و عا مل استرس‏زا مي‏شود.
براي رفع استرس روش هاي ذيل به صورت يك برنامه روزانه براي مقابله بااسترس پيشنهاد مي‏شود.
1- هر روز به آرامي از خواب بيدار شويد، يعني با بيدار شدن از خواب بلافاصله از رختخواب با عجله جدا نشويد .سعي كنيد يك الي دو دقيقه در رختخواب بما نيد0 ابتدأ نفس عميق بكشيد و با نام و ياد خدا روز را شروع كنيد. آرزوي يك روز خوب را براي خودداشته باشيد، به خود بگوئيد حتما ا مروز روز خوبي خواهد بود . و هيچ نخواهم ترسيد.
2-ارتباط خودتان را با خداوند قوي كنيد. هميشه به خودتان بگوئيد خداوند مرا دوست دارد و مرا از لطف و كمك‏هاي خود بهرمند مي سازد.
3- ارتباط خودتان را با خودتان گسترش دهيد0 به خود بگوئيد وتلقين کنيد" همان قدر كه با ديگران مهربان هستم، به خود نيز محبت مي‏كنم". ترسيدن نوعي نا مهرباني و ظلم به خودم است پس نبايد بترسم .
4- در هر روز تمرين‏هاي ورزشي را به صورت منظم انجام دهيد.
5 - به تغذيه‏ خودتان توجه داشته باشيد.يك رژيم غذائي سا لم را در پيش بگيريد0 توجه داشتن به تغذيه، خوردن هر وعده چلوكباب و يا چلوخورشت نيست بلكه استفاده از سبزيجات ميوه‏ها لبنيات و تنوع غذايي است که بسيار اهميت دارد.
6- هر ساعت يك تا سه بار نفس عميق بكشيد.
7- مهم ترين توصيه ما به ا فرادي كه دچار استرس و اضطراب هستند،‌اين است كه درهاي ديروز و فردا را به روي خويش محکم ببنديد. فقط به كارها و تكا ليف امروزتان بيند يشيد. در حواد ث و خاطرات گذشته را قفل کنيد، درمورد آينده چه پيش خواهد آمد هر گز فکر نکنيد0.
به بيان ديگر: عبرت را جايگزين حسرت بر گذشته و تدبير را جانشين بيم از آينده قرار دهيد0.
8- روز را با همان صورتي كه شروع كرده‏ايد،تمام كنيد0 پيش از اين كه بخوابيد ،سعي كنيد از خودتان راضي باشيد. اگرا شتباهي كرده‏ايد ،سعي كنيد از آن به عنوان يك تجربه استفاده كنيد، نه اينكه اشتباه گذشته باعث خرابي آينده تان شود.0
9- روح انسان براي رهايي از هيجانات واسترس ها محتاج تكيه گا هي مطمئن است . داشتن عقائد صحيح از آن جمله است ، اعتقاد توحيدي صحيح در مؤمن اين با ور را به وجود مي آورد که ذره اي در عا لم هستي مؤثر نيست مگر به اذن خداي سبحان .بديهي است که چنين توكل واعتقاد ي نيازمند مقدمات معرفتي خاصي است، به گونه اي كه در گام اول ، عقل انسان قانع شود كه خداوند، قادر به هر چيزي است وچيزي از اختيار او خارج نيست . اين معرفت عقلاني هنگا مي که با عمل خالصانه همراه شد، به معرفت قلبي تبديل مي شود وسبب «استقرار ايمان در قلب» مي شود .
آنچه انسان را به آرامش و نشاط روحي نايل مي گرداند ،قوّت و انرژي مي بخشد ،عشق و دلبري مي آفريند و از همه خستگي ها ،استرس ها ،اضطراب ها ،دغدغه ها،و بالاخره از همه هياهوهاي جهان مادي دور نگه مي دارد ،ايماني است که از مرحله معرفت عقلاني به معرفت قلبي رسيده باشد.ايمان را در قلب مستقر و مأوا داده باشد 0
بنا براين ،از يک سو بايد سطح معرفت عقلي و قلبي را افزايش داد .از سويي ديگر آن چه را که به آن معرفت حاصل شد، عمل گردد تا نور حق در قلب تجلي يابد.دل از همه نا هنجاري ها و دغدغه ها و ترس ها خلاص شود و به آرامش واقعي و ماندگار دست پا زد0
10- با خواندن دعا هاي زير ترس را از خود دور کن .
الف- أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.
ب-آيت الکرسي.
ج- وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
.د- سوره هاي اخلاص و ناس و فلق.
پى نوشت ها:
1. مصطفى قالب، غلبه بر ترس، ترجمه جواد صالحى، ص 113.
2. نهج البلاغه، فيض الاسلام، قصار 166.
3. وينست پيل، معجزه اراده، ترجمه وجيهه آزرمى، ص 104 و 103.

سلام علیکم 1- آیا مرد می تواند زنی را که صیغه موقت او بوده و هنوز مدت صیغه تمام نشده به عقد دائم خود در آورد؟ ایا صیغه باید فسخ شود؟ چگونه فسخ شود؟ 2- آیای می توان صیغه را به فارسی نیز خواند؟ با تشکر

پرسش: عقد موقت شرح : سلام عليکم 1- آيا مرد مي تواند زني را که صيغه موقت او بوده و هنوز مدت صيغه تمام نشده به عقد دائم خود در آورد؟ ايا صيغه بايد فسخ شود؟ چگونه فسخ شود؟
پاسخ:
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
مرد مي تواند با زني که همسر موقت او بوده ازدواج دائم کند، لکن بايد مدت باقي مانده را به زن ببخشد و يا صبر کند تا مدت عقد قبلي تمام شود. اگر بدون بخشيدن مدت عقد يا بدون تمام شدن مدت عقد، صيغه عقد دائم را بخوانند، صيغه دائم باطل است.
فسخ عقد موقت به اين است که مرد با قصد بخشيدن مدت عقد، به زن بگويد مدت عقد را بخشيدم و بعد از آن مي توانند عقد دائم بخوانند.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسأله2432 و ذيل مسأله.

پرسش: آياي مي توان صيغه را به فارسي نيز خواند؟ با تشکر

پاسخ:
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
به احتياط واجب به عربى صحيح خوانده شود و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، به هر لفظى كه صيغه را بخوانند، صحيح است . مثلا به فارسي با وجود ديگر شرائط ، زن در عقد دائم بگويد : خود را زن تو نمودم، به مهري که معين شده، پس از آن بدون فاصله مرد بگويد : ازدواج را قبول کردم. عقد صحيح است ( 1 ) و اين دو زن و شوهر هستند .
پي نوشت ها:
1 . امام خميني ( ره ) توضيح المسائل ، ج 2 ، ص 381 ، مسئله 2368 . و سوال از دفتر آيت الله خامنه اي.

پرسشگر گرامي با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
خون و يا خونابه اي که خانم ها در ادامه حيض مي بينند ،تا قبل از ده روز محکوم به خون حيض است، گرچه کم رنگ باشد.يعي از اول حيض تا آخر حيض اگر ده روز يا کمتر از ده روز باشد همه اش حيض است . اگر از ده روز متجاوز شد، اگر عادت ماهانه داشته باشند ،به همان مقدار، حيض است.افزون بر آن استحاضه است. البته اگر ترشحات خون باشد و گرنه ترشحات ديگر پاک است و وضو وغسل را هم باطل نمي کند.

سلام.جواب دقیقی میخواهم.من یک طلبه هستم.ممنون اگربصورت تیترواراین اقدامات رانام ببرید

پرسش: اقدامات فرهنگي پيامبر(ص)بعدازهجرت کدامند؟ شرح :

پاسخ: با سلام و تشكر از اين كه پرسش تان را با مركز ملي پاسخگويي در ميان گذاشتيد.
برخي از اقدانات فرهنگي رسول خدا (ص)پس از هجرت:
1-پايه گذاري تاريخ هجري.
2-تاسيس وبناي اولين مسجد با ورود به دهكده قبا .
3-پايه گذاري مسجد النبي در اولين سال هجرت.
4-اجراي پيمان برادري وعقد اخوت بين مهاجرين وانصار.
5-درخواست تغيير قبله از خداوند توسط پيامبرو تغيير آن.
6-تشكيل شوراي نظامي در جنگ بدر.
7-ازدواج دختر بزرگوار پيامبر (ص) و بر پايي مراسم عروسي.
8- اعزام سپاه تبليغي در سال چهارم .
9-مبارزه با سنت هاي غلط توسط پيامبر باازدواج حضرت با زينب همسر پسر خوانده اش .
10-سفر دسته جمعي به سوي عمره.
11-بيعت رضوان.
12-پيمان وصلح حديبيه.
13-دعوت به اسلام به وسيله ارسال پيك ودعوت نامه به نقاط دوردست.
14-سفر دسته جمعي براي عمره القضا.
15-عفو عمومي پس از فتح مكه.
16-تخريب مسجد ضرار.
17-مبارزه با خرافات هنگام فوت فرزندش(ابراهيم) وگرفتن ماه.
18-پذيرش مراسم مباهله.
19-حجه الوداع وآموزش عمومي مناسك حج.
20-واقعه غدير وايراد خطبه اي ويژه ونصب علي (ع)به جانشيني خود.
21-مبازه با مدعيان دروغين نبوت.

با سلام : دوستی دارم که تا مدتی پیش در قید و بند نبود و گناهان در نظرش کوچک بود با اینکه متاهل بود به همسرش خیانت کرد اما اکنون پشیمان است میخواهد بداند خدا او راتحت چه شرایطی می بخشد؟ آیا کرم خدا شامل حالش می شود و می تواند از کابوسهایش رهایی یابد یا قطعا باید مجازات شود تا آمرزیده گردد؟خواهشا جواب بدین. با تشکر

پرسش 1:
زنا شرح :
دوستي دارم که تا مدتي پيش در قيد و بند نبود و گناهان در نظرش کوچک بود. با اينکه متاهل بود، به همسرش خيانت کرد اما اکنون پشيمان است . خدا او راتحت چه شرايطي مي بخشد؟ آيا کرم خدا شامل حالش مي شود و مي تواند از کابوس هايش رهايي يابد يا قطعا بايد مجازات شود تا آمرزيده گردد؟

پاسخ:
@@پرسشگر گرامي با سلام وسپاس از اعتمادتان.
لازم است در مورد گناه زنا و روابط نامشروع و آثار آن تذکري داده شود : زنا از گناهاني است كه در تمام اديان‌آسماني حرام اعلام شده و از گناهان بزرگ شمرده شده است . چنانچه اين گناه توسط زن شوهر دار واقع شود، گناه‌آن بسيار بزرگ تر است . به همين خاطر هم مجازات دنيايي آن سنگين است و هم مجازات اُخروي آن.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهي انسان و باعث فنا و هلاكت او است. امام باقر(ع) فرمود: "ما من نكبة تصيب العبد الا بذنب؛ هيچ نكبتي دامنگير شخص نمي شود مگر به واسطه گناهي كه مرتكب شده است". (1)
امام علي(ع) مي فرمايد: "خداوند آسايش و زندگي راحت هيچ مردمي را نمي‏گيرد مگر به علت گناهاني كه مرتكب شده‏اند. خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمي‏كند". (2)
گناه صرف نظر از خطراتي كه براي جهات فردي و اجتماعي دارد، بزرگ‏ترين عامل انحطاط و سقوط انسانيت است.
قرآن كريم در مورد زنا مي فرمايد: "ولا تقربوا الزّنا انّه كان فاحشة و ساء سبيلاً؛ نزديك زنا نشويد كه كار بسيار زشت و بد راهي است". (3)
زنا از گناهان كبيره است . آثار و عواقب بسيار خطرناك دنيوي و اخروي به دنبال دارد. از جمله شش اثر آن که در بيان امام صادق عليه السلام آمده، عبارت است از: سه اثر زنا در دنيا و سه اثر آن در آخرت.
اما آثار دنيوي زنا:
1- آبرو را مي برد
2 رزق وروزي را كم مي كند،
3- مرگ را نزديك مي كند،
اما آثار اخروي آن:
1- خشم و غضب پروردگار را به دنبال دارد،
2- در عالم قبر وقيامت از او به سختي وبدون ارفاق وتخفيف حساب کشي مي شود.
3- جايگاه زناکار هميشه در جهنم است . (4)
اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد: "در روز قيامت به امر خدا بوي گندي وزيده مي شود كه تمام اهل محشر ناراحت مي شوند تا اين كه نفس كشيدن بر آن‏ها مشكل مي گردد، پس منادي ندا مي كند: آيا مي دانيد اين بوي گند چيست؟ گويند: نمي‏دانيم و سخت ناراحت مان كرده، پس گفته مي شود: اين بوي عورت زناكاران است كه بدون توبه از دنيا رفته‏اند. پس اي اهل قيامت همه آن‏ها را لعنت كنيد كه خدا نيز آن‏ها را لعنت كرده است ؛ در اين صورت كسي نمي‏ماند در محشر مگر اين كه آن‏ زناکاران را نفرين و لعنت مي­كند و مي گويند: خدايا! زناكاران را لعنت فرما". (5)
بنابراين زنا و لواط و بي عفتي و بي بند و باري جنسي، فاسد كننده دنيا و آخرت است. كسي كه مرتكب چنين اعمال شنيع شده، واجب و لازم است فوراً نادم شده و توبه كرده و به سوي خداوند باز گردد تا خود را از منجلاب بدبختي نجات دهد.
امّا با همه اين سخنان و روايات بايد به پيام آرام بخش و زندگي ساز خداوند جان دل سپرد و دانست که : هيچ گناهي غير قابل بخشش نيست: «ان اللّه‏ يغفر الذنوب جميعاً» ؛ خداوند همه گناهان را مي‏بخشد». (6)
اگر كسي مرتكب گناه يا گناهاني شود، کبيره باشد يا صغيره ،کم باشد يا زياد، ولي پشيمان شده باشد و توبه حقيقي نمايد و به درگاه خداوند استغفارکند ،خداوند توبه او را مي پذيرد و گناهان او را مي بخشد.
درآيه 53 سوره زمر مي‏فرمايد:
«به آن بندگانم كه با گناه ‏كردن بر نفس خويش ظلم و ستم روا داشته اند ، بگو هرگز از رحمت بي‏منتهاي خدا نااميد مباشيد. البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشيد كه او خدايي بسيار آمرزنده و مهربان است»
رسول اكرم(ص) فرمود:
"هر مرضي دارويي دارد و داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است". (7) توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
گناه هر چه باشد ،قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود، به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل توبه كرده باشد.
گناه زنا نيز با توبه واقعي پاك مي شود. توبه واقعي پشيماني از تمام رفتارهاي گناه‌آلود گذشته كه به زنا ختم شد و عزم و تصميم واقعي به ترك همه آنها واقع مي شود. اگر چنين چيزي صورت گرفت، توبه واقعي شكل مي گيرد و وعده خدا نيز به پذيرش توبه محقق خواهد شد و شخص توبه كار واقعي محبوب خدا مي شود. پس از اين مرحله، نياز به چيز ديگري نيست. گناه زنا حق الله است و فقط با توبه پاك مي شود و نياز به بازگو كردن آن پيش كسي، يا مجازات و يا كفاره و مانند آن ندارد.

پي نوشت‏ها:
1. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 2، ص 269، حديث 4.
2. محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 16 (المستطرف، ج 2، ص 461).
3. اسراء (17) آيه 32.
4. بحارالانوار، ج 76، ص 22.
5. وسايل الشيعه، ج 14 ص 243.
6. زمر (39)آيه 53.
7. محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.

صفحه‌ها