پرسش وپاسخ

magar na inke zamani ke an hazrat namaz mikhand be noee motevajehe muhit atraf khod nemishod manand haman dastan maruf rajebe dar avardan tir az paye mobarakshan ke motevajeh an nashodand

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز مورخان و مفسران نوشته اند: روزي در مسجد پيامبر(ص) سائلي وارد شد و از مردم درخواست كمك نمود، امّا هيچ يك از مسلمانانِ حاضر در مسجد چيزي به او نداد؛ او دست خود را به سوي آسمان بلند كرد وگفت: خدايا، تو شاهد باش كه من در مسجد پيامبر و فرستادة تو از مسلمانان كمك خواستم، ولي هيچ يك به من پاسخ مساعد نداد. در همين حال حضرت علي(ع) كه در نماز و در حال ركوع بود، با انگشت كوچك دست راست خود اشاره كرد و سائل نزديك شد و انگشتر را از دست حضرت بيرون آورد. به دنبال اين عمل خدا پسندانه، بر پيامبر اكرم(ص) وحي نازل شد و آية «انّما وليكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون».(1) در عظمت و فضيلت امام علي(ع) بيان گرديد.(2)
از سوي ديگر نوشته اند: به پاي حضرت علي(ع) تيري اصابت نموده بود و از شدت درد نمي توانستند آن را از پاي حضرت بيرون آورند، حضرت زهرا(س) فرمود: اين تير را در هنگام نماز از پاي حضرت علي(ع) در آورند؛ چون كه او در نماز فقط به خدا توجه دارد و درد را احساس نمي كند.(3) اين دو نكته چگونه قابل جمع است؟
پاسخ: در صورت صحت سند و صحت انتساب، آن روايتي كه مي گويد: در هنگام نماز تير را از پاي حضرت علي(ع) درآوردند و حضرت متوجه نشد، مي گوييم: اين حادثه و اعطاي انگشتر در نماز به فقير هيچ منافاتي ندارد. در هر دو حضور قلب هست و هر دو عبادت خالصانه است، چون كه
اوّلاً: شنيدن صداي سائل و كمك به او، پرداختن به امور غير خدايي نيست. قلب پاك امام علي(ع) در برابر صداي سائلان حساس بود و به نداي آنان پاسخ مي گفت.
حضرت با اين كار عبادتي را با عبادت ديگر در مي آميخت. در حال نماز زكات داد و به فقير انفاق نمود. هر دو كار براي خدا و در راه تقرّب به او بود. اين عمل را قرآن به بهترين وجهي تأييد كرده و ستوده است.
اگر اين عمل نشانة غفلت و دوري از ياد خدا بود، قرآن آن را به عنوان يك كار با ارزش تلقي نمي كرد. از اين كه قرآن به آن ارج نهاده، خود دليل و گواه اين مطلب است كه پاسخ به نداي سائل در هنگام نماز، از بزرگ ترين عبادت‌ها است.
دوم: حالات پيامبران، امامان و اولياي خداوند در نماز هميشه به يك حال و به يك منوال نيست. گاهي حال متوسطي دارند . با حفظ حضور قلب، به عالم كثرت و مظاهر مادي هم توجّه دارند .از آن‌ها غافل نيستند و اگر مسئله اي پيش آيد، در صورت لزوم واكنش نشان مي دهند. اعطاي انگشتر به فقير و مستمند توسّط امام علي(ع) در هنگام نماز يكي از نمونه هاي بارز همين حالت است. نظير اين حالت را از پيامبر گرامي اسلام(ص) و ديگر امامان اهل بيت(ع) هم نقل كرده اند:
شيخ صدوق در علل الشرايع و علامة مجلسي در بحارالأانوار مي نويسند: در يكي از روزها كه پيامبر گرامي اسلامي(ص) به نماز اشتغال داشت و اصحاب هم به وي اقتدا كرده بودند، در هنگام نماز، كودكي شروع به گريستن نمود، حضرت نمازش را به سرعت به پايان رسانيد، بعد از نماز علت اين كار را از حضرت جويا شدند، فرمود: «أو ما سمعتم صراخ الصبي؛(4) آيا فرياد بچه را نشنيديد؟!» يعني: من نماز را به سرعت به پايان رساندم تا اين كه مادر كودك هر چه زودتر به دادش برسد و او را ساكت نمايد.
گاهي هم غرق در عالم ملكوت مي شوند و به جز ذات پاك كبريايي، چيزي نمي بينند و به آن چه در اطراف شان رخ مي دهد، هيچ توجهي ندارند؛ حتي از بدن خود غافل مي شوند. انگار كه دستگاه حواس ظاهري آنان در هنگامة جذبة عشق و عرفان رباني، از فعاليت خويش باز مي ماند و آن چه را مربوط به ابدان شان مي شود، احساس نمي كنند. بيرون كشيدن تير از پاي امام علي(ع) در هنگامة نماز از اين قبيل است.
در حالات عبادي امام سجاد(ع) نقل شده است: در يكي از شب‌ها فرزند امام سجاد(ع) از بلندي افتاد و دستش شكست . درون خانه فريادش بلند شد . همسايگان جمع شدند. امّا امام سجاد هم چنان به عبادت مشغول بود .هيچ گونه توجهي به اين حادثه نداشت. در هنگام صبح، حضرت متوجّه شد كه دست بچه اش بسته شده است. علت را پرسيد، گفتند: ديشب چنين اتفاقي پيش آمد.(5)
نيز نوشته اند: حضرت سجاد(ع) در خانه اش در حال نماز بود و سر بر سجده نهاده بود، در همين هنگام در گوشه اي از خانه آتش زبانه كشيد. اهل خانه فرياد زدند: « آتش! آتش» حضرت هم چنان سر بر سجده ساييده و به عبادت مشغول بود . به سر و صدا و آتش هيچ توجهي نداشت. آتش را خاموش كردند و سپس امام زين العابدين سر از سجده برداشت . با كمال آرامش و بي توجه به همة اين حوادث، نمازش را به پايان رساند.(6)
بنابراين اولياي الهي از حالات متفاوتي بهره مندند. گاهي غرق در ذات خداوندي‌اند . گاهي هم حالت متوسطي دارند. شبيه اين، جريان حضرت يعقوب پيامبر است كه فرزندش حضرت يوسف(ع) به جفاي برادران در چاه كنعان افتاد، حضرت يعقوب(ع) متوجّة اين امر نشد. بعد از گذشت سال هاي متمادي، حضرت يوسف عزيز مصر شد، برادران نزد يوسف رفتند، و از مصر پيراهن فرزند گمشدة يعقوب، يوسف را با خود آوردند، قرآن مي گويد:
«فلمّا فصلت العير قال أبوهم اني لأجدُ ريح يوسف؛(7) هنگامي كه كاروان فرزندان يعقوب از مصر حركت كرد، يعقوب كه در كنعان بود گفت: من بوي يوسف را استشمام مي كنم».
سعدي شاعر نامدار، اين دو حادثه را با هم مقايسه مي كند و مي پرسد كه چگونه شد حضرت يعقوب در هنگامي كه فرزندش يوسف را در نزديك محل زندگيش در كنعان به درون چاه انداختند، متوجّه نشد، امّا پيراهن يوسف را از مصر استشمام نمود؟!
يكي پرسيد از آن گم گشته فرزند كه اي روش روان پير خردمند
ز مصـرش بوي پيـراهن شنيــدي چرا در چاه كنعــانش نديدي؟
سپس سعدي پاسخ را چنين مي دهد:
بگفتا حال ما برق جهان است گهي پيدا و ديگر گه نهان است
گهـــي بر طارم اعلي نشينم گهـــي بر پشت بام خود نبينم(8)
در صورت صحت سند روايتي كه مي گويد: در هنگام نماز تير را از پاي حضرت امير(ع) بيرون كشيدند، منافاتي با اعطاي انگشتر به فقير در هنگام نماز ندارد، چون كه
اوّلاً: اعطاي انگشتري در نماز نوعي عبادت است.
دوّم: حالات اولياءالله در همه حال يكسان نيست.
اين‌ها پاسخي بود كه در صورت صحت سند آن روايت ارائه شد. ليكن با تحقيق و بررسي در سند اين روايت معلوم مي شود كه اين روايت سند درستي ندارد.
يكي از اسلام پژوهان معاصر در اين زمينه مي نويسد:
موضوع كشيدن تير از بدن علي(ع) در هنگام نماز، از مشهورات تاريخي است.
كهن ترين مأخذي كه اين موضوع در آن آمده است، كتاب «كشف اليقين في فضائل اميرالمؤمنين» از علاّمة حلي (648 ـ 726ق ) است. وي سند اين روايت تاريخي را ذكر نكرده و حتي نگفته است در كدام يك از جنگ‌ها تير به بدن آن حضرت رفته بود.
پس از آن، اين موضوع در كتاب «ارشاد القلوب ديلمي (ج 2، ص 217) و الانوار النعمانيّة از سيد نعمت الله جزايري (ج2، ص 371) و المناقب المرتضوية از محمد صالح كشفي حنفي (ص 364) و حلية الابرار از سيد هاشم بحراني (ج 2، ص 180) آمده است. به هر حال پذيرش اين موضوع ـ كه فاقد سند است ـ جاي تأمّل دارد.
اين موضوع در كتاب منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة از ميرزا حبيب الله خوئي و منتهي الآمال از شيخ عباس قمي و جامع السعادات نراقي و ملحقات احقاق الحق و عروة الوثقي از سيد محمد كاظم يزدي و مستمسك العروة الوثقي از سيد محسن حكيم، و به تبع كتاب عروة الوثقي، در همة رساله هاي توضيح المسائل آمده است.
از گذشتگان: سنائي و عبدالرحمان جامي و حكيم شفائي اصفهاني اين موضوع را به شعر در آورده‌اند. البته اين كتاب‌ها نمي‌تواند منبع براي اين موضوع تاريخي باشد.
به هر حال نويسنده براي اين موضوع منبعي مستند نيافت و احتمال مي رود كه از مشهورات بي پايه و از گفته هاي صوفيان باشد».(9)
پي‌نوشت‌ها:
1. مائده (5) آية 55.
2. تفسير نمونه، ج 4، ص 421 ـ 422.
3. مرحوم فيض كاشاني در محجّه البيضاء بعد از ذكر اوصاف خاشعين مي نويسد: «اقول و قيل هذا ينسب الي مولانا اميرالمؤمنين(ع) انه وقع في رجله نصل فلم يمكن من اخراجه؛ فقالت فاطمه(س) اخرجوه في حال صلاته فانه لا يمس لا يجري عليه حينئذٍ فاخرج و هو(ع) في الصلاة». (محجه البيظاء، ج 1، ص 397 و 398).
4. مجلسي، بحارالانوار، ج 88، ص 93؛ شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 2، ص 40.
5. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج 2، ص 10.
6. همان، ج 2، ص 10.
7. يوسف (12) آية98.
8. كليات سعدي، ص 53.
9. محمد اسفندياري، بُعد اجتماعي اسلام، ص 155، پاورقي.

سلام راحت میگم ولی شرمنده...! من با یه خانمی چند بار رابطه جنسی نامشروع داشتم راستشو بخوای قلبا از کارم پشیمونم و دوست ندارم انجامش بدم ولی بعضی وقتا اشتباه میکنم و رابطه تکرار میشه نمازمو کم و زیاد میخونم ولی میخونم راهنماییم کنید که ایا خدا من سید گناهکار رو میبخشه میخوام جبران کنم چیکار کنم؟ با چه کارهایی میشه کارای بد گذشتمو جبران کنم؟ کفاره بدم ؟ روزه بگیرم؟ شما راهنماییم کنید.اگه توصیه برادرانه دیگری برای حل مشکل من و جلو گیری از کارهای بعدیم دارین ممنون میشم بهم بگین. و من الله توفیق

پرسش: سوال شرعي شرح : با يه خانمي چند بار رابطه جنسي نامشروع داشتم . قلبا از کارم پشيمونم و دوست ندارم انجامش بدم ولي بعضي وقتا اشتباه مي کنم و رابطه تکرار مي شه. نمازمو کم و زياد مي خونم ولي مي خام راهنماييم کنيد که خدا من سيد گناهکار رو مي بخشه ؟مي خوام جبران کنم .چيکار کنم؟ با چه کارهايي مي شه کاراي بد گذشتمو جبران کنم؟ کفاره بدم ؟ روزه بگيرم؟

پاسخ: باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
گناه و تخلّف از فرامين خداوند و شكستن حدود و مرزهاي الهي موجب فساد وتباهي انسان شده ، او را از مسير انسانيت خارج نموده ، در پرتگاه سقوط در منجلاب بدبختي قرار مي دهد.
رسول گرامي اسلام فرمود: "از گناهان بپرهيزيد، زيرا گناهان خيرات را نابود و باطل مي كند".(1)
امام باقر(ع) مي فرمايد: "هيچ نكبتي دامن گير شخص نمي‏شود مگر به واسطه گناهي كه مرتكب شده است".(2)
ارتكاب معصيت در حقيقت يك بيماري است كه دامن گير انسان مي شود . داروي اين بيماري توبه واقعي و بازگشت حقيقي به سوي پروردگار مهربان است. رسول خدا(ص) در اين زمينه مي فرمايد: "لكل داءٌ دواءٌ و دواءٌ الذنوب الاستغفار؛ هر مرضي دارويي دارد، و داروي شفابخش گناهان استغفار و طلب مغفرت از پيشگاه ذات پاك الهي است".(3)
توبه كه به معني پشيماني واقعي از گناه و بازگشت از آن است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك، و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد. مكتب تربيتي اسلامي تمام آلودگان به گناه را دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته ،از در توبه كه در رحمت الهي است، وارد شوند و سعادت خود را باز يابند.
امام زين العابدين(ع) در مناجات زيباي خود مي فرمايد:
"معبود من تو كسي هستي كه به روي بندگانت دري به سوي عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏، و فرموده‏اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه كنيد، توبه خالص، حال كه اين در رحمت باز است، عذر كساني كه از آن غافل شوند و توبه نكنند چيست؟".(4) خداي مهربان علاقه فوق العاده‏اي به توبه بندگان دارد، چرا كه توبه آغاز تمام خوش بختي‏هاي انسان است. امام باقر(ع) مي فرمايد: "خداوند از توبه بنده‏اش بسيار شاد مي شود، بيش از كسي كه مركب و توشه خود را در بيابان خطرناكي در يك شب تاريك گم كرده و سپس آن را بيابد".(5)
در حديث قدسي مي فرمايد: "اگر پشت كنندگان به من بدانند چقدر مشتاق آن‏ها هستم و در انتظار توبه آن‏ها دقيقه شماري مي كنم، از شدّت شوق جان به جان آفرين تسليم مي کنند و بند بند اعضاي خود را خواهند بريد(6)
دوست عزيز !پرسيده اي : " آيا خدا من سيد گناهکار رو مي بخشه ؟مي خوام جبران کنم. چيکار کنم؟"
پاسخ روشن است . آري توبه هرگاه حقيقي و واقعي باشد و از اعمال جان برخيزد و انسان واقعاً از معصيتي كه مرتكب شده پشيمان شود، مقبول درگاه خدا مي شود و آثار و بركاتش نمايان مي گردد. توبه كار واقعي خود را از مجالس گناه دور مي دارد .از عواملي كه گناه را وسوسه و تداعي مي كند، بر حذر مي باشد، خود را در پيشگاه خدا شرمنده مي بيند . همواره در صدد كسب رضاي او مي باشد. گناهكار وقتي توبه كرد و به سوي ذات اقدس الهي برگشت و فهميد كه خداوند مهربان است و توبه را قبول مي كند و آثار گناه را پاك مي كند (البته گناه اگر مربوط به حقوق مردم باشد، بايد ادا شود) اضطراب و نگراني ناشي از گناه برطرف شده و به جايش آرامش روحي برقرار مي گردد.
خداوند در آيات کثيري به گناهکاران و کساني که به خود ستم کردند و خودشان را در معرض معصيت قرار دادند، توصيه کرده است که توبه کنند . رابطه بين خود و خدا را اصلاح کنند. خداوند همة گناهان آنان را خواهد بخشيد، قرآن مجيد مي‌فرمايد:
«مگر کساني که توبه کردند و به اصلاح کارهاي فاسد خود پرداختند . آن چه را کتمان کرده بودند ،بيان کنند. در اين صورت توبه آن ها را مي‌پذيرم و من بسيار عذرپذير و قبول کنندة توبه و مهربانم».(7)
چه کسي در وفاي به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجيد وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش مي‌پذيرد. بنابراين گناهکاري که به گناه خويش اعتراف دارد و از آن پشيمان است و عزم جدّي بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، بايد به قبولي توبه خويش و رحمت و مغفرت خداوند اميدوار باشد.
دوست گرامي ! اگر واقعآً نادم و پشيمان باشي و توبه كني ، مطمئن باش كه خداوند قبول مي کند البته سعي کنيد از اين به بعد در موقعيت هايي قرار نگيريد که امکان لغزش هميشه فراهم است . لزومي براي كار هاي ديگر مثل پرداخت كفاره و روزه و ... نيز نمي باشد، بلكه همين اندازه كه از اعمال قبل پشيمان باشي و عزم و اراده بر ترك گناه داشته باشي در تحقق توبه مي كند.
غرق گنه نااميد مشو ز ديدار ما كه عفو كردن بود هم دم كار م
بندة شرمندة تو، خالق بخشندة من بيا بهشتت دهم مرو تو در نار م
توبه شكستي بيا، هر آنچه هستي بيا اميدواري به جوي ز نام غفار ما

پي نوشت‏ها:
1-محمد ري شهري، ميزان الحكمة، ماده ذنب، شماره 6633، ج 2، ص 995.
2- محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 15.
3-ميزان الحكمة، ماده نظر، شماره 20280، ج 4، ص 3291.
4- همان، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص997.
5- آيت اللَّه مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 218.
6- همان ؛ لقاء اللَّه مرحوم ملكي تبريزي.
7. بقره (2) آيه 160.

اگر هنگام غسل از انسان مذی(آب شهوت) خارج شود.غسل چه حکمی دارد؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
اگر در هنگام غسل، مني (آب شهوت ) خارج شود ،غسل باطل است و بايد دوباره از ابتدا غسل کنيد؛اما اگر مذي خارج شود، غسل صحيح است و بايد ادامه دهيد.
مذي آبي است که کمي لزج و چسبنده است و نوعاً بعد از تحريک شدن جنسي (مانند ديدن صحنه شهوت‌انگيز، يا فکر کردن درباره آن يا نگاه و صحبت با جنس مخالف ويا بازي با همسر) خارج مي‌شود. معمولاً قبل از خروج مني خارج مي‌شود و پاک است(1) . غسل و وضو را باطل نمي‌کند.
در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 70، مسئله 73.

با عرض سلام و خسته نباشید به شما از شما یک سوال داشتم و این سوال این است که اگر خدا به نمازهای ما احتیاجی ندارد پس چرا می گویند که اگر نماز نخوانده ای دز خانه ای باشد آن خانه بی برکت می شود و یا چرا می گویند اگر همه کارهای خوب را انجام دهی ولی نماز نخوانی خدا قبول نمی کند با تشگر از شما لطفا جواب من را سریعا بدهید

باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
مجازاتي که براي ترک نماز است ،به دليل نياز داشتن خدا به آن نيست، همان گونه كه خواندن آن در دنيا نشانه نياز خالق به آن نيست، بلكه به جهت آن است كه نماز نماد تمام دين است. اگر كسي بر آن همت نگمارد، گويا به اصل دين عمل نكرده .از اين رو در سخن پيامبر(ص) نماز به عنوان تراز و ميزان عمل معرفي شده است.(1)
وقتي نماز به فرمايش امام علي(ع)(2) ستون دين است، ترک نماز ترک اصل و ستون دين خواهد بود. دينداري و دينمداري افراد را مي‏توان از اهميّت دادن آن‏ها به نماز شناخت. از اين رو مي‏توان گفت همه چيز تابع نماز است. امام علي(ع) به محمد بن ابي بكر مي‏فرمايد:
"إنّ كلّ شي‏ء تبعٌ لصلاتك واعْلم أنّ من ضيّع الصلاة فهو لغيرها أضيع؛
هر شي‏ء تابع نماز توست .بدان كسي كه نماز را ضايع كند، امور ديگر را بيش تر ضايع خواهد كرد".(3)
انسان به مقتضاي بنده بودن وظايفي دارد كه بايد بدان عمل نمايد . واجباتي را انجام دهد و محرماتي را ترك نمايد.
طبيعي است در روز قيامت كه محكمه عدل الهي است، همه بايد درباره اعمال خود پاسخ گو باشند .بر اساس اعمال خود ثواب و پاداش يا جزا داده مي‏شوند.
كسي كه نماز خوانده ، مراتب سپاسگزاري و قدرشناسي خود را به اثبات رسانده ، روح عبوديت و بندگي و اطاعت و تسليم در او بوده، با كسي كه چنين نبوده است، بايد تفاوتي داشته باشد؛ بنابراين براي رسيدن افراد به ثواب يا عذاب بايد حسابرسي صورت گيرد.خداوند براي تشويق نيکوکاران و تنبيه بدکاران ثواب و عذاب هايي را در نظر گرفته است. هر چند در نهايت نتيجه عمل عائد خود افراد مي شود.خدا نسبت به بندگانش مهربان است و مي خواهد از طريق بندگي به سعادت برسند. براي اين منظور به عبادت و نماز امر کرده است.
پي نوشت‏ها:
1. فروع كافي، ج 1، ص 267.
2. نهج البلاغه، نامه 47.
3. همان، نامه 27.

در دستشویی ایا طهارت با دست راست اشکال دارد؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز

طهارت با دست راست اشکال ندارد ،ولي مکروه است.(1)
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ،ج1 ،م79.

کدام ایه در قران است که در ان به بدی بعضی شیطنت هایی که از انسان سر میزند و بدتر از شیطان است اشاره دارد

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
درقرآن آيه اي که بفهماند بدي هاي انسان از بد ي هاي شيطان بدتراست نداريم ،چون شيطان سرچشمه تمامي بدي ها ومظهرتمامي شرارت ها است. شايد منظورتان آيه 179سوره اعراف باشد که گمراهي برخي انسان ها را مانند حيوان چهارپا وپايين ترازآن ها دانسته وآنان را غافل و بي خبر از همه چيز معرفي کرده است .

23 ساله ام تا جایی که یادم است از کودکی به این گناه دچارم قبل از اینکه از رابطهی جنسی چیزی بدانم اگر پسر بودم ازدواج موقت میکردم ولی دختران از این نعمت محرومند افکار جنسی لحظه ای ترکم نمیکنند و من در مقابلشان توان تحمل ندارم 1000 بار توبه کردم ولی فایده نداشت به خود خدا قسم اینقدر درگیرم که حتی اگر مردی کنارم باشه تحریک میشم از خودم خسته شدم هر چه برای ازداج دعا میکنم بی فایده است وقتی خستم بیشتر میان سراغم!چه کار کنم؟دلم نمیخواد از خدا دور تر شم!آیا راهی هست؟به خودش قسم بار ها تلاش کردم شبها تا پارهای به خودم پیچیدم تا گناه نکنم ولی شیطان پیروز شده!خواسنگار به صورت جدی هم ندارم!

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
نياز جنسي مانند ساير نياز يک نعمت خدادادي است كه هدف خاصي را دنبال كرده و از طريق خاصي در زمان خود بايد ارضا شود. اين نياز ساختگي نيست و راه صحيح برآورده شدن نياز توسط ايجاد کننده نياز مطرح شده، اما ممکن است که راه صحيح ارضا به دليل مشکلات و موانع به تأخير بيافتد؛ بنابراين نمي تواند توجيه كننده راه هاي انحرافي ارضاي آن باشد كه به جسم و جان و روح انسان آسيب مي رساند.
در مورد شما وضعيت استمنا يک راه انحرافي براي ارضاي نياز جنسي است . از طرفي به دليل آگاهي هاي مذهبي و درون مايه هاي مذهبي بعد از برآورده شدن اين نياز از راه غير معمول دچار احساس گناه مي شويد و خودتان را سرزنش مي کنيد . سرزنش اعتماد به نفس تان را کاهش داده و اضطراب در شما ايجاد مي کند . اضطراب در بعضي از موقعيت ها تحريک کننده است . بايد به دقت راهکارهاي ترک استمنا را که در پايين ارائه شده است ، بخوانيد و گزارشي از روند انجام تکنيک ها براي خودتان و درصورت علاقه براي ما بفرستيد.
1- پرهيز از خود سرزنشي و احساس گناه.
نبايد به خاطر اين مسئله که پيش آمده ،خودتان را سرزنش کنيد . با پذيرش اين موضوع كه مشكل يا بيماري داريد، بايد با خود بگوييد همان طور که در بيماري هاي جسمي يا مسائل ديگر زندگي فرد شخصيت خودش را نمي کوبد و دنبال درمان و حل مسئله اش مي گردد، راه حل مشكل تان را با خونسردي و عدم سرزنش بايد فرا بگيريد.
2- احترام به خود و تهيه ليستي از نقاط مثبت فراموش شده و مرور روزانه و پرهيز از ناديده گرفتن نقاط مثبت و اميد وار كننده.
3- به دست ‌آوردن عزت و خود ارزشمندي و اينكه خود را برتر از آن بدانيد كه به كارهاي پست و ناچيز هر چند گناه هم نباشد، تن دهيد.
4- پرهيز از تنهايي، افزايش تعاملات اجتماعي و مشغوليت هاي خانواده و دوستان .
5-حذف تصاوير و به طور کلي محرک هاي جنسي در بيرون مثلا در محيط آموزشي مي توانيد با توجه گرداني و تمرکز يابي روي چيزهايي مانند درس، برنامه هاي جذاب، از نگاه کردن به محيط اطراف تان غافل شويد . همچنين در بيرون کلاس با توجه به وسايل و موضوعاتي که وسوسه برانگيز نيستند ، وقت تان را بگذرانيد. از ديدن فيلم ها و... که تحريک کننده جنسي هستند بپرهيزيد.
6- به خوبي از علت و ريشه آگاه شديد؛ بنابراين بايد بيش ترين كنترل خود را بر حذف محرك ها قرار دهيد، تا بر جلوگيري از استمنا پس از تحريك.
7- هنگام هجوم افکار جنسي که معمولا در تنهايي اتفاق مي افتد، عدم پرورش اين افکار و قطع ناگهاني به محض ورود اين افکار شناخته شده از طريق ترک موقعيتي كه در آن هستيد و تغيير موقعيت فيزيکي ، مثلا رفتن به طرف يخچال و آب خوردن ، خارج شدن از محيط تنهايي و برقراري مکالمه با خويشاوندان ، روشن کردن تلويزيون و... باعث قطع افکار زنجيره اي جنسي خواهد شد.
8- ورزش و تحرکات بدني باعث تبديل انرژي جنسي به سوخت و ساز مي شود. پس ترجيجا در جمع ورزش کنيد.
9-سعي کنيد تا وقتي که خسته نشديد، وارد رختخواب نشويد. هنگام خواب خواندن کتاب يا گوش کردن و تمرکز روي موسيقي آرام خوب است.
10- سعي کنيد به خود امنيت براي عمل استمنا را ندهيد، مثلا درها ي اتاق را کاملا نبندييد . همچنين محل خواب تان را زياد گرم نگه نداريد.
11- از پوشيدن لباس هاي تنگ خود داري کنيد .
12- هيچ وقت به طور کامل، حتي در حمام عريان نشويد . سعي کنيد حتي المقدور اندام هاي جنسي خود را نبينيد .
13- از دست ورزي به آلت تناسلي خود در هر شرايطي ، حتي در حمام كردن پرهيز کنيد.
14-هرگاه مورد هجوم افکار جنسي واقع شديد، بايد بلافاصله از مکان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شده و خود را به کاري سرگرم کنيد.
15- موفقيت خودتان را هر چند اندك (مثلاً روزي 1 بار، به جاي 4 بار) قدر بدانيد. براي آن ارزش قائل شويد و بر اساس همان خود را تشويق نماييد . مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد، يا كم تر به اين گناه دچار شويد، جايزه اي به خود بدهيد ( مثلاً يک بستني يا هر چه که دوست داريد ) . اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد.
موفق و سربلند باشيد.

آیا به هنگام آمیزش می توان با تحریک اعضا خود مثلا مالیدن به ارضا خود کمک کرد یا الزاما باید از همسر خواست که این کار را بکند؟(چون زن دیر تر به ارگاسم می رسد میتواند خودش اعضایش را حین آمیزش تحریک کند تا هر دو همزمان به ارگاسم برسند؟)

با اعضاي شوهرش مي تواند خودش را تحريک کند تا ارضا شود . نيز شوهرش مي تواند با اعضاي بدن خودش، يا دستش زنش را تحريک کند تا ارضا شود, نيز اگر زن با اعضاي خودش کاري مي کند که وقتي شوهرش با او نزديکي مي کند، با هم ارضا شوند، اشکال ندارد، ولي خودش نبايد تا ارضا شدن ادامه بدهد. يعني خودش نبايد خودش را ارضا کند.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم، بخشي از مسائل کثيرالابتلا ،م 93وسوال تلفني (0251784001)از دفتر آيت الله مکارم.

من 14 روزدر ماه را بیرون از شهرم کار میکنم و در این 14 روز ممکن است ماموریت هایی را نیز به صورت 2الی 3 روزه به مناطق دیگر که حداقل 20 کیلومتر از محل کارم فاصله دارد بروم.من مقلد اقای خامنه ای هستم. میخواستم بپرسم که نماز و روزه من در این ماموریتها به چه صورتی است.کامل یا شکسته؟متشکرم

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
اگر در دو سه روزي که به ماموريت مي رويد ،بيش از حد مسافت شرعي ،يعني بيش از 5/22 رفت و آمد کنيد، کثير السفر شغلي هستيد و نمازتان کامل و روزه صحيح است، ولي اگر کم تر از حد مسافت مثلا 20 کيلومتر رفت و آمد داريد، نمي توانيد در آن مکان قصد ده روز بکنيد، در نتيجه نمازتان شکسته و روزه صحيح نيست ،ولي اگر در اين مدت 14 روز بتوانيد قصد ده روز بکنيد. (مثلا بدانيد که ماموريت تان بعد از ده روز است ) نمازتان کامل و روزه تان صحيح است حتي در ماموريت 20 کيلومتري. (1)
پي نوشت:
1 . آيت الله خامنه اي ، رساله اجوبه الاستفتاات س 657 و 672.

سلام،اگر از موی مصنوعی استفاده شود و قسمتی از آن جلوی نامحرم پیدا باشد از نظر شرعی مانعی دارد وگناه است؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
استفاده از موي مصنوعي براي خانم ها اشکال ندارد ،ولي چون زينت محسوب مي شود ،از نامحرم بايد بپوشاند و اگر نپوشاند ،گناهکار است.(1)
پي نوشت:
1. سوال تلفني (02517836363)از دفتر آيت الله سيستاني.

صفحه‌ها