پرسش وپاسخ

باسلام، چرا در نهج البلاغه کلمه غدیرخم نیامده و هیچ اشاره ای به این ماجرا نشده است؟ مضافا این که امام علی (علیه السلام) در فرازهای مختلفی از نهج البلاغه در مقام مقایسه یا گلایه فضایل بحق خود را برشمرده اند اما به موضوع بسیارمهم غدیرخم بالصراحه یا بالکنایه نپرداخته اند؟!

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز
کلمه غدیر خم در نهج البلاغه نیامده است. در قرآن هم این کلمه ذکر نشده، بلکه محتوا و مضمون و داستان ها و اتفاقات واقعی غدیر است که در قرآن و روایات و نهج البلاغه آمده است و این مهم است.
امام ابتدا احتجاج صریح را مناسب نمی دید و به بیان های مختلف بر حق خود تصریح می کرد. امام در نهج البلاغه می فرماید:
انسان را بر تأخیر در گرفتن حقش عیب نمی کنند. عیب بر آن کسی است که آنچه حقش نیست، بگیرد.(1)
امام در روز شورا با اصحاب شورا احتجاج کرد و از آنان اقرار گرفت که پیامبر در غدیر او را نصب کرده و فرموده: من کنت مولاه...(2)
خطبه شقشقیه (خطبه سوم نهج البلاغه) در بیان مظلومیت خود بعد از رسول خدا است که حق ایشان را غصب کردند و مرحوم سيد رضي بنا نداشته همه سخنان حضرت را جمع آوري كند، بلكه سخناني كه بر اساس ذوق ايشان در اوج بلاغت و فصاحت بوده، جمع آوري كرده و نام آن را نهج البلاغه گذاشته است .
برای اطلاع از بعضی موارد به کتاب رهبری امام علی(ع) در قرآن و سنت (ترجمه المراجعات سید عبد الحسین شرف الدین ) ، ص 486 -514 مراجعه کنید.

پی نوشت:
1.شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج16،ص234؛
2. نهج البلاغه ،حکمت166.

درکودکی یکنفر استمنارا به من یاد داد بدونه آنکه بدانم چیست این کار را انجام میدادم نمازمی خواندم و روزه می گرفتم تا وقتی که فهمیدم باید غسل انجام میدادم تا بتوانم نماز بخواندم وروزه بگیرم حالا نمیدانم این نمازها وروزه ها را باید دوباره بجا بیاورم کفاره روزه هایم راباید بپردازم؟

1- استمنا حرام است و از گناهان بزرگ مي باشد.
2- به نظر آيت الله صانعي، آبي که از زن خارج مي شود، حکم مني را ندارد . خانم ها بدون نزديکي با شوهر جنب نمي شوند. با استمنا کردن خانم ها جنب نمي شوند. مگر آن که يقين پيدا کنند که مني خارج مي شود . معمولا چنين يقيني براي زن ها حاصل نمي شود.
بنابراين نماز و روزه که خوانده اید، صحيح است . به فتوای ایشان قضا و کفاره برای نماز و روزه لازم نیست.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله صانعي، مجمع المسائل، ج1 ،سؤال 377و 378.

در احادیث ذکز شده که نزدیکی زن و شوهر بدون پوشش مکروه می باشد . آیا کراهت نزدیکی بدون پوشش زن و شوهر با تاریکی محیط برطرف نمی شود ؟کلا منظور از این کراهت چیست؟

1- مرحوم علامه مجلسی در کتاب حلیت المتقین از امام صادق علیه السلام نقل می کند که مرد در حال عریان با زن خود نزدیکی نکند . (1) از روایت استفاده کراهت شده و این روایات بدون قید بیان شده و معنایش آن است که فرق بین تاریکی و روشنائی نیست.
برهنه بودن زن اشکال ندارد ، ولی برهنه بودن تمام بدن مرد در هنگام نزدیکی کراهت دارد(2) . بنابراین اگر مرد لباس های خود را بیرون بیاورد و رکابی داشته باشد ، صدق برهنه بودن کامل نمی کند و کراهت برطرف می شود.
2- کراهت یعنی آن که ترک آن چیز بهتر است . شارع ترک آن کار را خواسته، ولی به صورت حتمی نیست که انجام آن حرام باشد، بلکه ترک آن کار نزد شارع بهتر است و شارع انجام آن را دوست ندارد. اما نه در مرتبه ای که به حدّی حرمت برسد.
پی نوشت ها:
1. محمد باقر مجلسی، حلیت المتقین، باب چهارم ، فصل چهارم : در بيان آداب زفاف و مجامعت .
2. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج2، کتاب النکاح،مسأله 8 ،ص 239.

با عرض سلام و تحیات الهی با عرض پوزش از شما خواهش دارم که منو درمورد یک موضوع راهنمایی کامل کنید و اگه بشه یک توضیح کامل بدید. مشکل اینجاست که من استمناء میکردم وحداقل 3سال این کارو ادامه دادم هردفعه هم هفته ای یکبار (میگن هرچی میرسه از دوست ناباب میرسه)تا اینکه از فروردین امسال حقایق برام آشکار شد و فهمیدم که گناه خیلی بزرگیه و بخشیده نمیشه بنابراین تصمیم به ترک گرفتم. یک ماه استمناء نکردم تا اینکه اوایل ماه دوم هر دوروز شب منی خود به خود بیرون میریخت گفتم بهتره دوباره استمناء کنم اومدم دوباره تو حموم این کارو کردم البته یبار.دوباره یک ماه ایستادم تا اینکه دوباره اوایل ماه دوم هر دوشب یبار منی خود به خود بیرون ریخت.دوباره به نیابت از کار قبلی یبار استمناء کردم ویه ماه صبر کردم دوباره اوایل هر ماه اونجوری میشدم وحداقل مجبور بودم تا مدام منی خود به خود بیرون نریزه حداقل یبار استمناء کنم و یک ماه بایستم.والان دو ماهه که اینکارو نکردم والان اوایل ماه سومه و یک هفتست که مدام شب ها منی من خود به خود بیرون میریزه حتی بدون اینکه حوسی بشم .می خواستم بدونم که ایا این کار که گناهه من مجبورم چی کار کتم ایا دوباره یکبار استمناء کنم و دو ماه بایستم .من دفعه پیش به شجره نامه خونمون که نگاه کردم (نیای بزرگ من )قسم خوردم که این کار رو انجام ندم و اگه انجام بدم گردنم نذرونیاز بیاد. والان موندم که باید استمناء کنم تا حداقل دوماه از ریختن خود به خود منی به بیرون راحت بشم یانه. پس قسمی که خوردم چی؟ لطفی که از شما دارم اینه که راهنماییم کنین چون من نمیتونم بایستم چون الان سه هفتست که هردوروز شب منیم خودبه خود بیرون میریزه.

1- استمنا يا خود ارضايي، شرعا حرام و از گناهان بزرگ حساب مي شود. کسی که مرتکب عمل استمنا گردد ، مستحق عذاب جهنم می باشد.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند با نظر رحمت به استمنا کننده نمي‌نگرد. (1)
استمنا و خود ارضائي در حقيقت يک نوع بيماري است که ضرر و زيان زيادي به انسان وارد مي کند، از جمله:
الف: پيامدهاي جسماني:
ضعف چشم و بينايي، تحليل رفتن قواي جسماني، عقيم شدن و ناتواني در توليد مثل، پيري زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتي چهره و از بين رفتن طراوت صورت.
ب: پيامدهاي روحي و رواني:
ضعف حافظه و حواس‏پرتي، اضطراب، منزوي شدن و گوشه‏گيري، افسردگي، بي‏نشاطي و لذت نبردن از زندگي، پرخاشگري و بداخلاقي و تندخويي، كسالت دائمي، ضعف اراده.
ج: عوارض اجتماعي:
ناسازگاري خانوادگي، بي‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بي‏غيرت شدن، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك.(2)
با توجه به حرمت خود ارضائي و پيامد هاي منفي آن مخصوصا برای شما که در اول نوجوانی قرار دارید، لازم است که براي ترک آن حتما چاره انديشي نمائيد و هرگز مرتکب گناه استمنا نشوید.
2- خارج شدن منی در خواب گناه نیست . جنب شدن و خارج شدن منی در خواب بعد از هر چند مدتی یک امر طبیعی است، لیکن هر رطوبتی که از انسان خارج می شود ، حکم منی را ندارد،
نشانه های خروج منی در مردانی که مریض نیستند، سه تا است:
ا: با جستن و پرش خارج می شود .
ب: همراه با لذت و شهوت خارج می شود .
ج: بعد از بیرون آمدن آن، بدن سست شود.
اگر رطوبتی خارج شود و شک کند که منی است یا نه و هیچ یک از این سه نشانه یا بعضى از این ها را نداشته باشد، و از راه دیگری نیز یقین به منی بودن آن پیدا نشود، حکم منى را ندارد. غسل هم ندارد . لباس و بدن را هم نجس نمی کند . وضو را هم باطل نمی کند.(3)
آنچه از شما خارج می شود ،اگر نشانه های منی را دارد، غسل واجب است . اگر نشانه های منی را ندارد و یقین به منی بودن آن هم نداشته باشید، حکم منی را ندارد و غسل هم لازم ندارد.
استمنا را ترک کنید . واجب است که از این کار توبه کنید . اگر در خواب منی از شما خارج می شود، گناه نیست . در صورتی که منی خارج شود، جنب می شوید و باید غسل جنابت نمائید.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پی نوشت ها:
1. وسايل الشيعه، ج 14، ص 268.
2. آيت الله دستغيب، گناهان کبيره، ج2، بحث استمنا، ص 332.
3. آیت الله خامنه ای، استفتائات، سؤال180.

آیا عرق کسی که استمنا کرده نیز نجس است و باید علاوه بر غسل لباسش را نیز عوض کند؟

عرق کسی که استمنا می کند ، نجس نیست . فقط باید غسل جنابت انجام دهد . عوض کردن لباس ها لازم نیست . اگر لباس ها به عرق جنب از راه حرام خیس باشد ، نمی تواند با آن لباس ها نماز بخواند، گرچه آن لباس پاک است .(1)
لطفا در ارتباط هاي بعدي نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد .
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 116.

در خطبه ی قاصعه، امیرالمومنین (علیه السلام) در مورد عبادات شش هزار ساله ی شیطان لعین صحبت می کنند و در این باره می فرمایند: «روشن نیست این تعداد سال از سال های دنیا بوده است یا از سال های آخرت». این روشن نبودن آیا با علم الهی امام (ع) مغایرت دارد یا خیر؟

پاسخ:
حضرت در اين خطبه مي فرمايد:« لَايُدْرَى‏ أمِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الْآخِرَة» و نمي فرمايد:« لا أدري أمِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الْآخِرَة». معناي اين دو عبارت يكي نيست.
معناي عبارت اول اين است كه «معلوم نيست شش هزار سال طبق محاسبه سال هاى دنيا بوده يا آخرت»‏ و معناي عبارت دوم اين است كه « نمي دانم شش هزار سال طبق محاسبه سال هاي دنيا بوده يا آخرت». اگر حضرت عبارت دوم را به كار مي برد، مي توانستيم اشكال شما را بپذيريم و بگوييم عبارت با علم الهي امام مغايرت دارد اما حضرت اين عبارت را به كار نبرده و فرمود: «معلوم نيست ...». عبارت مفهومش اين نيست كه امام از اين مسئله خبردار نبوده، بلكه اشاره به اين است كه توده مردم از آن آگاه نيستند. نزد مردم معلوم نيست كه اين شش هزار سال طبق محاسبه سال هاي دنيا بوده يا آخرت.(1)

پي نوشت:
1. پيام امام اميرالمؤمنين، آيت الله مكارم شيرازي، ج‏7، ص 364.

باسلام اینکه اکثر افراد میگن در دوره صفویه احادیث زیادی جعل وسند سازی شده است و مردم نیز پذیرفته اند و اکنون در زمان حال نیز استفاده میشود تا چه حد صحت دارد؟وچه دلایلی برای رد یا اثبات این گفته وجود دارد. بنده میبینم وگاهی عمیقا به فکر میروم که چرا مرم اینقدر به مستحبات توجه میکنند و از واجبات دوری.به عنوان مثال همین امروز همه پس از اتمام مراسم دعای عرفه مسجد را ترک کردند در حالیکه به اذان مغرب 5 دقیقه مانده بود.

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
در این که چرا شیعیان تقید لازم را به واجبات به خصوص نماز و جماعت و دیگر واجبات ندارند، ولی نسبت به مستحبات و توسلات و زیارات و...خیلی عنایت دارند، باید تحقیق میدانی و مفصل صورت گیرد.
شاید یکی از وجوه آن تبلیغ غلط روایات مربوط به مستحبات از جانب مبلغان ديني باشد.(1)
متاسفانه برخي مبلغان بدون این که قیدها و شرط های عامی که وجود دارد و روایات مربوط به مستحبات را مقید و مشروط می کند، ذکر کنند، به تبلیغ مستحبات می پردازند . شیعیان عوام را بدان روایات بدون ذکر قید و شرط شان دلخوش می کنند . آن ها هم با توجه به تبليغ غلط ، در صدد رفع بی قیدی خود نسبت به واجبات بر نمی آیند.
دلایل دیگر هم ( كوتاهي مردم در آشنا شدن با مسائل ديني و صدا و سيما و.....)باید بررسی شود.
جعل حدیث از صدر اسلام و از زمان خود پیامبر وجود داشته ، در هر دوره ای نسبت به بعضی وجوه به تناسب شرایط و اوضاع زمان، شدت یافته ، ولی این که در دوران صفویه جریان جعل حدیث شدت یافته باشد، تا به حال در منبع معتبری بدان بر نخورده ایم.
ممکن است منظور همان معضل بالا باشد که اشاره شد، یعنی از این دوره اهل منبر با نقل روایات مربوط به مستحبات و بدون تبیین قید و شرط آن ها در تربیت دینی مردم انحراف و اخلال ایجاد کردند . حاصل آن بی تقیدی نسبت به انجام واجبات به خصوص نماز و جماعت و روآوردن افراطی و غیر صحیح به مستحبات و زیارات شد.
پی نوشت ها:
1. شرح چهل حدیث، امام خمینی،ص568-576 . مناسب است فرازی از سخن امام در این جا آورده شود:
پس اى عزيز، شيطان تو را مغرور نكند و هواهاى نفسانيه تو را گول نزند. البته انسان تنبل مبتلا به شهوات و حب دنيا و جاه و مال، مثل نويسنده، هميشه دنبال بهانه است از براى تأييد تنبلى خود، و هر چه موافق با شهوات او باشد و مؤيد هواهاى نفسانيه و خيالات شيطانيه او باشد، اقبال به آن نمايد و چشم و گوش خود را به آن باز كند، بدون آن كه فحص از مغزاى آن نمايد يا به مقابلات و معارضات آن نظر نمايد.
بيچاره گمان مى‏كند به مجرد دعوى تشيع و حب اهل بيت طهارت و عصمت(و انجام بعض اعمال مستحب یا تلاوت بعض سور و ادعیه) جواز ارتكاب هر محرّمى را خداى نخواسته دارد و قلم تكليف، نعوذ باللّه، از او برداشته شده! بدبخت نمى‏داند كه شيطان بر او تعميه كرده(بینایی او را گرفته)، و در آخر عمر بيم آن است كه محبت بي مغز بيفايده نيز از دستش برود و با كف تهى در صف نواصب اهل بيت محشور گردد. آخر دعوى محبت كسى [كه‏] بيّنه نداشته باشد پذيرفته نيست.
ممكن نيست من با شما دوست باشم و محبت و اخلاص داشته باشم، و بر خلاف تمام مقاصد و مطلوبات شما اقدام كنم. درخت محبت ثمره و نتيجه‏اش عمل بر طبق آن است، و اگر اين ثمره را نداشته باشد، بايد دانست كه محبت نبوده، خيال محبت بوده.
پيغمبر اكرم و اهل بيت مكرم او، صلوات اللّه عليهم، تمام عمر خود را صرف در بسط احكام و اخلاق و عقايد نمودند و يگانه مقصد آن ها نشر احكام خدا و اصلاح و تهذيب بشر بوده و هر قتل و غارت و ذلت و اهانتى را در راه اين مقصد شريف سهل شمردند و از اقدام باز نماندند، پس محبّ و شيعه آن ها كسى است كه در مقاصد آن ها با آن ها شركت كند و پيروى از آثار و اخبار آن ها كند. اينكه در اخبار شريفه اقرار به لسان و عمل به اركان را از مقوّمات ايمان شمرده ،بيان يك سرّ طبيعى و سنّة اللّه جاريه است، چون كه حقيقت ايمان ملازم با اظهار و عمل است. عاشق در جبلّه طبيعيه اوست اظهار عشق و تغزّل در شأن معشوق، و عمل به لوازم ايمان و محبت خدا و اولياى او. [اگر] عمل نكرد ،مؤمن نيست و محبت ندارد. و اين صورت ايمان و محبت بى مغز و معنى نيز با جزئى حوادث، و في الجمله فشار، از بين مى‏رود و صفر اليد (دست خالي)به دار جزاى اعمال منتقل شود.

با سلام.مدتی است که متوجه شدم برادرم بایه دختری رابطه دارد البته بیشتر درحد تلفنی.از آنجایی که خانواده ما یه خانواده مذهبی است و کاملا مخالف این جور روابط است مخصوصا در این سن(برادرم 18ساله است) من نمیدانم چگونه باید با او برخورد کنم و او را متوجه اشتباهش بکنم.پدرم از این جریان کاملا بی اطلاع است.برادرم نماز و روزه اش را انجام میدهد.لطفا مرا راهنمایی کنید تا بتوانم او را از این وضعیت خارج کنم.همچنین باید بگم که او روحیه خیلی حساسی داردو اگر شروع به لج کردن و دعوا و قهر بکند هرکاری را میتواند انجام دهد از جمله اینکه تا هفته ها غذا نخورد یا حتی دست به خودکشی بزند.

پرسش: مدتی است که متوجه شدم برادرم با یه دختری رابطه دارد .البته بیش تر درحد تلفنی.از آن جایی که خانواده ما یه خانواده مذهبی است و کاملا مخالف این جور روابط است مخصوصا در این سن(برادرم 18ساله است) من نمی دانم چگونه باید با او برخورد کنم و او را متوجه اشتباهش بکنم. پدرم از این جریان کاملا بی اطلاع است.برادرم نماز و روزه اش را انجام می دهد. لطفا مرا راهنمایی کنید تا بتوانم او را از این وضعیت خارج کنم.همچنین باید بگم که او روحیه خیلی حساسی دارد و اگر شروع به لج کردن و دعوا و قهر بکند، هر کاری را می تواند انجام دهد از جمله اینکه تا هفته ها غذا نخورد یا حتی دست به خودکشی بزند.
پاسخ: با عرض سلام خدمت شما پرسشگر محترم
در مورد سؤال شما مطالب زير را پيشنهاد مي كنيم:
1. به هيچ عنوان اين مسئله را با شخص ديگري مطرح نكنيد، مگر اينكه شخص مطمئن و راز داري باشد و بتواند به حل اين مسئله كمك كند.
2. سعی کنید رابطه دوستی صمیمانه با ایشان برقرار کنید.
3. علل دوستی با جنس مخالف را از ایشان جویا شوید. چون بعضی به خاطر کمبود محبت در خانه به این گونه دوستی ها رو می آورند.
4. بعد از این که رابطه صمیمی با ایشان برقرار کردید و در واقع دل ایشان را به دست آوردید و زمانی که احساس کرد واقعا یک دوست صمیمی هستید، به تدریج عوارض این گونه ارتباطات را که در ادامه گفته خواهد شد، برای ایشان بیان کنید. مراقب باشید که نصیحت شما به شکل مستقیم نباشد که اثر معکوس خواهد داشت.
5. اگر توانستيد، سعي كنيد بفهميد كه دختر كيست و چه شخصيتي دارد. اگر دختر مناسبي باشد، مي توانيد به برادرتان پيشنهاد ازدواج با او را بدهيد. احتمالا اين پيشنهاد را خيلي صحيح نمي دانيد، اما واقعا چه اشكالي دارد؟ اگر خانواده ها همكاري كنند، مي شود كه يك پسر 18 ساله هم ازدواج كند. حداقل مي توانيد امتحان كنيد.
6. اگر نتوانستيد كه او را قانع كنيد، مراقب باشيد كه روابط آن ها به جاهاي خطرناك كشيده نشود.
7.هم چنين مي توانيد با دختر به صورت ناشناس ارتباط برقرار كنيد و او را از اين كار منع كنيد. اگر صلاح بود، او را تهديد به فاش كردن ارتباط كنيد.
8. در انتها اگر نتوانستيد كه آن ها را به هيچ صورت قانع كنيد، مسئله را به شخصي از اطرافيان خود، كه اطلاعات كافي دارد و انسان معقولي است،اطلاع دهيد تا قضيه را پيگيري كند.
در ادامه بعضي از آسيب هاي روابط نامشروع دختر و پسر را براي شما مي گوييم تا با آن ها مطرح كنيد:
1ـ آسیب روانی:
گاهی دختر و پسری به هم علاقه‌مند مي شوند، اما پس از بی‌وفایی يكي ، طرف ديگر به شدت دچار سرخوردگی گردیده و گاهی تا مرز افسردگی و بیماری‌های شدید روانی بیش می‌رود. هم چنين اعتماد چنین شخصی، به خاطر بی وفایی های که در نتیجه آن ارتباط دیده، از جنس مخالف سلب خواهد شد و در زندگی آینده نمی تواند متعادل باشد.
2ـ آسیب‌های اجتماعی:
دختر و پسري که در شهری کوچک با هم ارتباط دارند و ارتباط آن ها آشکار می شود، چنین اشخاصی جایگاه و شخصیت اجتماعی خود را از دست می‌دهند و تحقیر می‌شوند، حتى اگر ازدواج کنند، نمی‌توانند زندگی متعادلی داشته باشند، ‌زیرا از طرف همسر و خانواده طرف مقابل سرزنش می‌شوند و به هر بهانه‌ای، روابط قبلی وی را به رخش می‌کشند. این پدیده می‌تواند تهدیدی برای نهاد خانواده در جامعه و افزایش میزان طلاق باشد.
3ـ آسیب تربیتی:
دختر و پسري كه با هم ارتباط دارند، جایگاه خود را به عنوان فردی شایسته برای تربیت، در ذهن اولیای خانه و مدرسه و حتى دوستان شان از دست می‌دهند.
4ـ آسیب معنوی:
دختری و پسري که به صورت نامشروع با هم رابطه دارند، با گناه و معصیت، از خداوند دور شده و از نظر اخلاقی نیز آسیب می بینند. آن ها دیگر از عبادت خود لذت نمی‌برند و احساس گناه و ملامت درون، روح شان را آزار می‌دهد، مگر آن که توبه کنند و راه پاکی را پیشه سازند.
5- ضعیف شدن حس اعتماد:
دختران و پسرانی که بر اثر آشنایی در خیابان یا محیط های دیگر و ایجاد علاقه و دوستی بین آن ها، به ازدواج اقدام می کنند، گاهی در زندگی آینده دچار بی اعتمادی می شوند؛ زیرا با خود می گویند همسر او که به راحتی با او دوست شده و با او ارتباط برقرار کرده است، آیا امکان ندارد که قبلا با دیگری نیز دوست شده باشد؟ این فکر همیشه برای زوجین آزار دهنده است. در روابط و تصمیم های زندگی نیز خود را به صورت های مختلف نمایان می سازد. حتی اگر به ازدواج ختم نشود، چون خود با این مسئله مواجه بوده، احتمال می دهد که شاید همسر او نیز با شخص دیگر پیش از ازدواج، رابطه داشته است.
6- نگراني برملا شدن ارتباط:
اين گونه از روابط از آن جا كه به دور از چشم والدين برقرار شده است، در هر دو طرف يك حالت ترس و اضطراب به خاطر آشكار شدن آن به وجود مي آيد كه مي تواند در روند سالم زندگي فردي شخص تاثيري منفي بر جاي گذارد.
7- افت آموزشي و ترك تحصيلي.

سئوال:نزدیکی مرد با همسرش از عقب چه حکمی دارد؟ با سلام،این سئوال را همسرم از شما پرسیده و پاسخ آن را کراهت شدید داده اید و این مساله باعث اختلاف بین من و همسرم شده است این در حالی است که در تفسیر المیزان که بخشی از آن را در ذیل آورده ام و در دنباله آن استناد به روایات متعدد نموده منع نشده است حال می خواهم بدانم چرا در تفسیر وروایات و رای مجتهدین اینقدر اختلاف وجود دارد و به چه دلیل شما آن را کراهت شدید می دانید استدعا دارم آن را با استدلال و معانی در تفسیر المیزان یا ... بیان نمایید. ترجمة الميزان ج : 2ص :316 و آيه شريفه : فاتوهن من حيث امركم الله از نظر سياق شباهت به آيه شريفه : فالان باشروهن و ابتغوا ما كتب الله لكم . و آيه : فاتوا حرثكم اني شئتم ، و قدموا لانفسكم دارد ، پس از اين شباهت چنين به نظر مي‏رسد كه مراد از امر به آمدن در آيه مورد بحث ، امر تكويني است ، كه خلقت و تكوين انسان هم بر آن دلالت دارد ، چون خلقتش مجهز به اعضائي است كه اگر مساله تناسل نبود اعضائي زايد و بيهوده بود ، و نيز مجهز به قوائي است كه انسان را به عمل زناشوئي دعوت مي‏كند ، تا نسل بشر قطع نگردد ، پس امر نامبرده امر شرعي نيست ، همچنانكه منظور از كتابت در جمله : و ابتغوا ما كتب الله لكم نيز همين مساله توالد و تناسل است ، و اين معنا به خوبي از آيه استفاده مي‏شود . البته ممكن است بگوئيم : مراد از امر دستور شرعي است ، و مي‏خواهد مساله ازدواج و تناسل را بطور كفائي واجب كند ، به اين معنا كه بر عموم انسانها واجب است نسلي براي بعد از خود درست كنند ، اگر چند نفر اين كار را كردند ، تكليف از ديگران ساقط است ، مانند ساير واجبات كفائي ، كه زندگي جز با انجام آنها تامين نمي‏شود ، ليكن اين احتمال بعيد است . بعضي از مفسرين به اين آيه استدلال كرده‏اند بر اينكه جمع شدن با زنان از عقب حرام است ، ولي استدلال بسيار سست و ناپسند است ، براي اينكه منشا و اساس آن يكي از دو پندار است ، كه هر دو غلط است ، يا گمان كرده‏اند كه مفهوم ( پس نزد ايشان شويد از آنجا كه خدا دستور داده ) ، اين است كه از عقب نزديك نشويد ، كه اين مفهوم لقب است ، و قطعا حجت نيست ( و اين عبارت كه فرمان تكويني خدا به اينكه بايد نسل بشر حفظ شود با نزديكي از جلو اطاعت مي‏شود ) ، هيچ ربطي به حليت و حرمت ساير اقسام نزديكي ندارد . و يا اينكه پنداشته‏اند : امر به هر چيزي دلالت دارد بر نهي از ضد آن ، كه نيز قطع داريم ترجمة الميزان ج : 2ص :317 بر ضعف چنين دلالتي . (تفسیر و روایات را می توانید در صفحه317ج2 المیزان مطالعه نمایید)

گرچه در برخي از تفاسير به مناسبت آيات فقهي، مباحث فقهي هم مطرح شده، اما صرف مراجعه به تفاسير براي شناخت تفصيلي احكام شايسته نيست . اگر كسي مجتهد و متخصص استنباط احکام است ،بايد با مراجعه به همه منابع فقه (قرآن و روايات و عقل و اجماع) به استنباط احكام بپردازد . اگر تخصص كافي را ندارد و به مرحله اجتهاد نرسيده ،بايد از متخصصان و مجتهدان امور فقهي سوال نمايد.
اما درباره آنچه به تفسير الميزان نسبت داده ايد ،بايد بگوييم كه علامه در اين جا در مقام بيان حكم اين عمل نيست ، بلكه مي خواهد استدلال افرادي كه آميزش از راه پشت را به وسيله آيه 222 سوره بقره حرام مي دانند، نادرست بداند، يعني علامه مي خواهد سستي و فساد استدلال آن ها به آيه 222 سوره بقره را تبيين نمايد . مي فرمايد كه تمسك به اين آيه براي استنباط حرمت اين عمل نادرست است :
« بعضى از مفسرين به اين آيه استدلال كرده‏اند بر اينكه جمع شدن با زنان از عقب حرام است، ولى استدلال بسيار سست و ناپسند است براى اينكه منشا و اساس آن يكى از دو پندار است، كه هر دو غلط است، يا گمان كرده‏اند كه ...‏»(1)
از سوي ديگر علامه وقتي روايات را نقل مي نمايد، از روايات استنباط نمي كند كه اين عمل مباح است و هيچ گونه منع و كراهتي ندارد ،بلكه برخي از روايات را مربوط به جواز آميزش با زن از پشت مي داند :
« ظاهرا مراد از نزديكى با زنان در عقب ايشان اين است كه از عقب در جلو ايشان وطى شود. استدلال به آيه هم بر اين اساس بوده ،هم چنان كه خبر معمر بن خلاد گذشته بر آن شهادت مى‏دهد.»(2)
از برخي روايات ديگر استفاده مي شود آميزش از راه پشت اگر با رضايت زوجه باشد و موجب اذيت و آزار وي نباشد ،حرام نيست . حرام نبودن اعم از اين است كه مباح يا مكروه باشد .علامه نگفته كه مباح است . ايشان نظر ائمه معصومین را كراهت شديده مي داند :
« قول ائمه اهل بيت هر چند جواز با كراهت شديد است، به طورى كه اصحاب اماميه به طرق خود كه تا ائمه دارند آن را روايت كرده‏اند، الا اينكه هيچ يك از ائمه در حكم مساله به آيه: «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ ...»(3) تمسك نكرده‏اند، بلكه به گفتار لوط پيغمبر تمسك كرده‏اند، كه فرمود:« هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ» (4) ، چون لوط با اينكه مى‏دانست قومش جز لواط را نمى‏خواهند، دختران خود را عرضه كرد، و در قرآن كريم آيه‏اى براى نسخ اين حكم نيامده است».(5)
علامه آيه 223 سوره بقره را بيانگر جواز آميزش در فرج از پشت مي داند، نه جواز آميزش در پشت . اگر در روايات هم به اين آيه تمسك شده ،برای دلالت بر جواز آميزش در فرج از پشت تمسك شده ،نه جواز آميزش در پشت. آيه اي كه براي جواز آميزش در پشت به آن تمسك شده، آيه 71 سوره حجر است.
علامه در اين حكم فقهي با فقها اختلافي ندارد . ابهاماتي كه براي شما ايجاد شده، به سبب عدم تأمل كامل در كلام علامه در الميزان است.
پي نوشت ها:
1. ترجمه الميزان، ج‏2، ص 316.
2. همان، ص 326.
3. بقره(2) آيه 223.
4. حجر(15) آيه 71.
5. ترجمه الميزان، ج‏2، ص 327.

اگر  مرد  با  زن  خود  که  جنب  است  نزدیکی  کند  جنین  به  وجود  امده  در  معرض  چه  بیماریهایی  است؟برای  دفع  این  بیماریها   چه  کارهایی  میتوان  انجام  داد؟

خواهر گرامی! از اين كه با ما مكاتبه نموده ايد سپاسگزاريم!
در پاسخ به پرسش شما نکاتی را تقدیم می داریم:
1. حصول جنابت در بانوان به دو طريق است:
الف) دخول و نزدیکی؛ ب ) خروج مني، در خواب يا بيداري.
البته هر مايعي كه از زنان خارج شود، مني نيست. تنها ترشحاتي كه در اوج لذت شهوت جنسي، خارج مي‏گردد، حكم مني را دارد. ولي مايعي كه با شهوت هاي جزئي خارج مي شود، مني نيست.
گاهي پس از برانگيختگي جنسي، مايع سفيد رنگي خارج مي شود، كه آن مايع اگر چه از روي شهوت و احساس لذت خارج شده، ولي مادامي كه علائم مني را نداشته باشد (مذي) ناميده مي‏شود و پاك است و هيچ يك از احكام مني بر آن مترتب نمي‏شود.
علائم مني عبارتند از:
1- مايعي كه خارج مي‏شود از روي شهوت و همراه با ارضاء كامل باشد.
2- با فشار و جستن بيرون مي‏ريزد (در زنان لازم نيست با جستن بيرون آيد).
3- بدن پس از آن، كمي سست مي‏شود.
بنابراين ترشحاتي كه با اندكي شهوت و خوشايندي خارج مي‏شود، پاك است و غسل ندارد؛ ولي مايعي كه همراه با اوج شهوت (ارگاسم) از زن خارج مي‏شود، حكم مني را دارد و موجب جنابت است.
2. نزدیکی و مجامعت بعد از جنابت، در شرع مقدس اسلام حکم خاصی ندارد و از موارد جایز و مباح تلقی می گردد؛ بنابراین نزدیکی بعد از جنابت، تأثیری در بیماری جنین بر فرض حاملگی مادر ندارد.
3. در احکام شرعی، نزدیکی و مجامعت در مواردی مكروه است که یکی از آن موارد، نزدیکی بعد از احتلام (جنب شدن و بیرون آمدن منی در خواب) است که در احکام اسلامی، مکروه شمرده شده است که البته این غیر از نزدیکی بعد از جنابت است؛ در اين موارد و موارد مشابه، ممكن است فرد، دچار عفونت هاي داخل رحمي شده و فضاي پرورش جنين به دليل اين عفونت ها دچار تغييرات نامناسبي خواهد شد؛ البته اين يكي از آسيب هایي است كه ممكن است به وجود بيايد.
4. باید دقت کرد که احکام شرعی بر اساس مصالح واقعی انسان بیان شده است و در مجموع به نفع اوست؛ اگرچه ما از فلسفه و حکمت كامل آن بی اطلاع باشیم.
براساس پاره‏ایي از روايات وارده از ائمه هدي(ع) حالات و رفتارهاي والدين به هنگام آميزش و در دوران بارداري، تأثير زيادي بر روحيات فرزند دارد. به خاطر همین توصیه شده است که زن و شوهری که قصد فرزندآوری دارند، پیش از نزدیکی وضو بگیرند و نماز خوانده و دعا کنند و با آرامش کامل و بدون هرگونه فشار و استرس به عمل آمیزش مبادرت کنند.
اين مطالب از نكات ارزنده و مهم تربيتي اسلام است كه پيش از رشد علمي بشر، به آساني، ريزترين و پيچيده‏ترين مسائل مؤثر در شخصيت افراد را بيان نموده و آنان را در جهت ساختن نسلي بهتر، راهنمايي كرده است.
5. اما در صورت نزديكي، در اين موقعيت كه شما فرموديد، شما بايد با دكتر متخصص تان نسبت به وضعيت بهنجار و نرمال جنين اطلاع كسب كنيد و در صورت به وجود آمدن وضعيت غير عادي، با استفاده از دارو و راهنمايي هاي پزشك متخصص، وضعيت جنين را به حالت نرمال برگردانيد! موفق باشيد.

صفحه‌ها