حديث

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام در سخنرانی آقای دهنوی در مورد ثواب نزدیکی مرد و زن آمده است: حدیثی داریم با این مضمون که ثواب مجاهد در راه خدا برای مردی است که با زنش نزدیکی می کند. (... المجاهد فی سبیل الله شاهرا سیفه، متن عربی شاید صحیح نباشد) واقعا چنین حدیثی هست؟ در کدام کتاب معروف حدیث آورده شده است؟ راویان حدیث کیستند و مطمئن هستند؟ و اگر حدیث درست است تفسیر آن چه خواهد بود؟ شاید کسی که میل به زنی پیدا کند ولی صبر کند و این لذت را با زن خود ببرد ثوابی در حد جهادگر داشته باشد و حتی بیشتر. اما در نزدیکی معمول با منطق جور نیست؟ لازم به ذکر است در اینترنت کلیپ ایشان پخش شده و این موضوع مورد تمسخر قرار گرفته است که از نظر بنده نیز حرف صحیحی نیست. با تشکر

در ابتداء به آيه قرآن استناد مي كنيم:
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنىَ‏ شِئْتُمْ وَ قَدِّمُواْ لِأَنفُسِكمُ‏ْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين (1) زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مى‏توانيد با آنها آميزش كنيد. و اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده! اين حديثي را كه شما از قول استاد دهنوي نقل كرديد در كتاب مهم وسائل الشيعه وجود دارد كه راويان حديث را ضمن بيان آن حديث براي شما ذكر مي كنيم:
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوْهَرِيِّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْجُعْفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ :...فَقَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا أَقْبَلَ اكْتَنَفَهُ مَلَكَانِ وَ كَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا هُوَ جَامَعَ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ كَمَا يَتَحَاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ فَإِذَا هُوَ اغْتَسَلَ انْسَلَخَ مِنَ الذُّنُوب: (2) پيامبر اسلام (ص) فرمودند: وقتي به تونزديك مي شود دو ملك او را احاطه مي كنند و مانند كسي است كه در راه خدا شمشير مي زند، پس وقتي نزديكي مي كند گناهانش مي ريزد مانند ريزش برگ درختان پس وقتي غسل مي كند، از تمام گناهان پاك مي شود.
عدم ارضاي نيازهاي جنسي زن و شوهر، يكي از عوامل مهم براي اختلاف زن و شوهر و در پي آن باعث ناهنجاري هاي زيادي در اجتماع مي شود. عدم توجه به نياز هاي جنسي يكديگر كه به ناتواني، بي ميلي يا سرد مزاجي فرد مربوط مي شود، با لطمه به روابط زن و شوهر، افراد را دچار عصبانيت و دلسردي نسبت به همسر وزندگي مي كند و به تدريج موجب بروز رفتارهاي پرخاشگرانه و در نهايت افسردگي مي شود. مشكل ترين وضعيت براي افرادي است كه همسرشان دچار سرد مزاجي، بي ميلي جنسي يا نوعي اختلال جنسي است. اين افراد به ممنوعت ها و شرايط اجتماعي، اقتصادي و خانواده ،وابستگي به فرزندان ونگراني نسبت به آينده، به ناچار شرايط را با فشار تحمل مي كنند. گاه ايرادگيري از هم ،نارضايتي از زندگي، قهر هاي طولاني مدت، كوبيدن يكديگر، تهديد به جدايي، ابراز خستگي وتمارض، از عوارض بر آورده نشدن نيازهاي جنسي زن و شوهراست.
براي اين كه زناشويي بر روي شالوده محكم واستوار پايه گذاري شود، نه تنها سليقه وهماهنگي اخلاقي بين طرفين موجود باشد، بلكه بايد از نظر روابط جنسي وامور آميزشي نيز هماهنگي وتوافق داشته باشد. اين مسئله اخير ،حتي اهميت بيشتري از توافق اخلاقي دارد. در صورت عدم ارضاي ميل جنسي زن، بخصوص زنان نسل جديد ، اختلافات زناشويي بالا مي گيرد واغلب شايد ندانند كه اين مشاجرات از عدم اقناع ميل جنسي است وبيشتر به مسايل ديگر ارتباط داده مي شود. در سابق اصولاً منكر ميل جنسي زن مي شدند ومردان حق تمتع ولذت را خاص خود دانسته وزن را وسيله آن مي شمردند ، ولي اين روزها، گذشته ها به فراموشي سپرده شده و زنان نيز بايد در رابطه زناشويي كامياب شوند.
عدم نيل به اوج لذت در زن، موجب باقي ماندن فشار عصبي پس از ختم عمل، بروز حس حقارت ونااميدي و شكست و حتي خشم در زن مي شود (بخصوص زنان تحصيل كرده ) و به مرور موجب اختلاف ونزاع زناشويي مي گردد.
گاهي اوقات ممكن است لذت كامل جنسي براي زن حاصل نشده، ولي با اين وجود، به علت اين كه احساس مي كند شوهرش از مقاربت وي متلذّذ شده است، برايش اقناع كننده باشد. فقط 40تا 50 در صد زنها از اوج لذت جنسي بهره مند مي شوند. عدم نيل به اوج لذت در زن، موجب باقي ماندن فشار عصبي پس از ختم عمل، بروز حس حقارت و نااميدي و شكست وحتي خشم در زن مي شود (بخصوص زنان تحصيل كرده )و به مرور موجب اختلاف ونزاع زناشويي مي گردد.
بعضي از زنان متدين كه آگاهي درست از دين اسلام نداشته در نتيجه با سردي برخورد مي كنند. همان گونه كه بيان شد اين زنان علاوه ازاين كه از يك زندگي گرم و سالم محروم خواهد شد، به آسيب هاي روحي وجسمي فراواني مبتلا خواهد شد. (3)
لذا همانطور كه با جنگ و مقابله با دشمن سرزمين جغرافيايي كاملا حفظ و از دستيرد دشمان دين سالم مي ماند و با رفع نياط دروني و جنسي به طور حلال و شرعي با بالاترين ارضاء طرفين در واقع خانواده سالم مي ماند و به هيچ وجه نگاه زن به نامحرم جهت رفع نياز دروني خويش صورت نمي گيرد و اين ثواب كسي است كه در برابر دشمن مقابله مي كند.
و اين كه مي گوئيد مورد تمسخر واقع شده است قابل قبول شرع مقدس نيست و اسلام بر ترويج اين امر بصورت حلال و دوري از بي حجابي و زنا سفارش اكيد دارند تمسخر بايد افرادي بشوند كه در فساد و گناه زنا غرق هستند و ديگران هم به اين منجلاب مي كشانند و بايد به اين نكته توجه داشته باشيد اين روايت مطلق است و هيچ مشكلي با منطق ندارد نمي دانم شما مشكل را دركجا مي بينيد.
پي نوشت:
1. بقره (2)، آيه 223.
2. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ اول، 1409 ق، ج‏20، ص 108.
3. موحدي، دانستني هاي زناشويي،سال 1387، ص 195.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

کاربرد اجتماعی لعن چیست . و چه تاثیراتی در زندگی روزمره دارد.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قبل از پرداختن به كاربرد اجتماعي لعن خوب است به اين نكته توجه شود كه معنا و مفهوم «لعن» هم در لغت و هم در اصطلاح ديني بر خلاف آنچه در زبان فارسي و گويش عمومي مردم تلقي و استفاده مي گردد، توهين و ناسزاگوئي به فرد ملعون نمي باشد، بلكه نوعي اعلان موضع در مقابل يك رفتار خاص مي باشد كه كابرد ها و اهدافي متفاوت نسبت به آنچه عموم مردم به كار مي برند دارد. «لعن» در لغت به معناي طرد نمودن و دور ساختن از روى خشم (1) و در اصطلاح ديني نيز كاربردي نظير اعلان موضع منفي و اعلان برائت از يك رفتار و يا شخصيت خاص با ادبياتي ديني و بدون هتاكي دارد، كه مفهوم آن درخواست از خداوند و دعاي بر عليه فرد مي باشد. (2) خداوند متعال نيز از همين لفظ براي تاديب و بيان موضع نسبت به رفتارها و يا اشخاص خاصي كه رفتار ناشايست داشته اند. استفاده كرده (3) كه معنايش دور نمودن آنها از رحمت و يا وعيد به عذاب مي باشد.«إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛«كسانى كه دلايل روشن، و وسيله هدايتى را كه نازل كرده‏ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى‏كند و همه لعن‏كنندگان نيز، آنها را لعن مى‏كنند.»(4)
بر اين اساس مي گوييم:
كاربرد لغوي و اصطلاحي اين كلمه نشان مي دهد كه كاربرد اجتماعي لعن بيشتر جنبه تربيتي و هدايتي و اصلاحي است و هدف از به كارگيري آن در فرهنگ و جامعه ديني نوعي بازدارندگي و اعلان موضع اعتقادي و اخلاقي نسبت به يك رفتار و يا اعتقاد و يا تفكر خاص مي باشدكه اگر در جاي خود و درست به كار برده شود هم به لحاظ اخلاقي تاثير تربيتي خود را گذاشته و هم مورد تاييد دين مي باشد. البته اين تاثيرات اگر در زندگي افراد جزء به جزء شود، آثار فراواني در رفتار و كردار ايشان خواهد داشت به گونه اي كه تك تك افراد سعي خواهند كرد از رفتار و صفت خاصي را كه مورد نهي و موجب لعن شده پرهيز نمايند.
پي نوشت ها:
1. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، صفوان عدنان، داود، دارالعلم/ الدار الشامية، چاپ اول، دمشق/بيروت، ۱۴۱۲ ق، ص۷۴۱.
2. همان.
3. احزاب، ۵۷؛ آل عمران، ۸۷، هود، ۱۸.
4. بقره (2) آيه 159.
موفق باشید.

سلام، در خصوص روز عاشورا سؤالی پیش اومده لطفا راهنمایی کنید، این دو منبع با هم تناقض دارند:

امام باقر(علیه السلام) می فرماید: آیا می دانید که این روز -عاشورا- چه روزی است؟ همان روزی است که خداوند توبه آدم و حوا را پذیرفت، روزی است که خداوند دریا را برای بنی اسرائیل شکافت و فرعون و پیروانش را غرق کرد و موسی (علیه السلام) بر فرعون پیروز شد، روزی است که ابراهیم (علیه السلام) متولد شد، روزی است که خداوند توبه قوم یونس (علیه السلام) را پذیرفت، روز تولد حضرت عیسی (علیه السلام) و روزی است که حضرت قائم (علیه السلام) در آن روز قیام می کند. (بحار الانوار، ج52، ص 285)

ولی در کتاب مفاتیح الجنان شیخ قمی در اعمال روز عاشورا: شیخ صدوق می گوید: از جبله مکیه نقل شده میثم تمار فرمود: والله می کشند این امت پسر پیامبر خود را در محرم و هر آینه اعدای حق تعالی این روز را روز برکت قرار دهند و همانا این کار شدنی است و پیشی گرفته است در علم خداوند و من می دانم آن را به سبب عهدی که از مولایم علی (ع) به من رسیده است جبله می پرسد چگونه مردم روز قتل حسین (ع) را روز برکت قرار می دهند؟ پس میثم گریست و فرمود: "حدیثی جعل کنند که ان روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفت با اینکه خداوند در ماه ذی الحجه توبه آدم را قبول کرد و گمان می کنند روزی است که خدا یونس را از شکم ماهی بیرون آورد در حالی که در ذی القعده این کار انجام شد و گمان می کنند؛ سفینه نوح بر جودی قرار گرفت با اینکه اینکار روز 18 ذیحجه بوده و می گویند روزی است که خدا دریا را در این روز برای موسی شکافت با اینکه این کار در ربیع الاول بوده و ... .

پاسخ:
پرسشگر محترم روايت اول را شيخ طوسي در تهذيب نقل مي كند.(1)
و بقيه عالمان هم اين روايت را به نقل از ايشان آورده اند و تصريح كرده اند كه اين روايت در شرايط تقيه صادر شده است يعني در جامعه حاكمان اين عقيده را داشتند و اين را تبليغ مي كردند و كسي جرأت انكار نداشت و امامان هم مجبور بودن به جهت نشان دادن موافقت خود اين گونه سخن بگويند تا خود و شيعيانشان در امان باشند و بتوانند به اهداف مهم تر برسند از اين رو در فرصت مناسب و نزد افراد مورد اطمينان دروغ بودن اين مطالب را گوشزد مي كردند.
حديث دوم كه بيان باطل بودن و تقيه اي بودن حديث اول است، هم در كتب مختلف روايي آمده است.(2)
روز عاشورا را بني اميه به جهت پيروز شدن بر امام حسين عيد شمرد و محدثان حكومتي براي مبارك نشان دادن اين روز حديث ها جعل كردند و اين روز را از ازل روز نزول بركت شمردند و پيروزي خود در اين روز را از همان بركت هاي مقدر شده خدا معرفي كردند و امامان گر چه در شرايط تقيه اين گونه و در موافقت با عقيده آنان سخن گفته اند، ولي در جاهاي ديگر حق را بيان كرده و به ابطال اين احاديث همت گماشته اند.
محدثان هم اين روايات را با توجه به معتبر بودن سندشان نقل كرده و توضيح داده اند كه اين روايات با مباني امامان سازگار نبوده و به طريق تقيه صادر شده است.
محقق خوانساري مي نويسد: خبر كثير النواء (خبر اول كه مربوط به بركت هاي روز عاشورا است) در روايتي از اخبار وضع شده و دروغيت شمرده شده است و از مجالس شيخ صدوق نقل مي كند كه جبله مكي از ميثم تمار شنيده كه مي گفت: اين امت فرزند پيامبرشان را در روز دهم محرم مي كشند و دشمنان خدا اين روز را عيد مي گيرند ... . جبله گويد: چگونه روز شهادت حسين را عيد و روز بركت مي گيرند؟
ميثم گفت به جهت حديثي جعلي به بركت اين روز معتقد مي گردند و در آن حديث جعلي آمده روز عاشورا روزي بوده كه ... (3)
روايات تقيه اي از امامان فراوان است و شرايط خفقان شديد حكومت اموي و عباسي آنان را مجبور مي كرد موافق عقيده حاكم سخن بگويند تا حاكمان براي تعرض به آنان و شيعيانشان بهانه اي نداشته باشند و آنان بتوانند در فرصت هاي مناسب به وظيفه خود در حفظ و بيان حقيقت اقدام كنند.

پي نوشت ها:
1. شيخ طوسي، تهذيب، تهران، اسلاميه، 1365ش، ج4، ص302.
2. محقق خوانساري، مشارق الشموس، قم، مؤسسه آل البيت، ج2، ص458.
3. همان.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام بنده شنیده ام که اگر کسی استمنا کند یا شراب بخورد تا"نماز"وی قبول نیست

پاسخ:
پرسش گر گرامي در مورد شراب خوردن روايت داريم كه هر كسي اين كار را كند تا 40 روز نمازش قبول نيست از امام صادق (ع) نقل شده است: « مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً أَرْبَعِينَ يَوْماً(1)هركس شراب بخورد خداوند تا چهل روز نمازش را قبول نمي كند.
و در مورد استمنا براي عدم قبولي نماز روايتي نديديم. ولي روايتي وارد شده كه: يكي از كساني كه خداوند در روز قيامت با آنها تكلم نمي كند و به آنها نگاه نمي كند كسي است كه با خودش ازدواج مي كند يعني استمناء مي كند.(2)
هنگامي كه از حضرت صادق(ع) در مورد استمنا مي پرسند، مي فرمايد:«إِثْمٌ عَظِيمٌ قَدْ نَهَى اللَّهُ عَنْهُ فِي كِتَابِهِ وَ فَاعِلُهُ كَنَاكِحِ نَفْسِهِ وَ لَوْ عَلِمْتَ بِمَا يَفْعَلُهُ مَا أَكَلْتَ مَعَهُ(3)گناه بزرگي است كه خداوند در قرآن مجيد از آن نهي فرموده. استمنا كننده مثل اين است كه با خودش نكاح (زنا) كرده باشد. اگر كسي را كه چنين كاري مي كند بشناسم، با او هم خوراك نخواهم شد».
ولي بايد بدانيد اين عذاب ها و اثرات گناه تا وقتي است كه انسان توبه نكند، ولي اگر انسان توبه كند اين آثار و عوارض گناه ديگر از بين مي رود. چرا كه خداوند وعده داده با توبه هر گناهي را مي بخشد و وقتي انسان بخشيده شد ديگر معنايي براي عذاب يا عدم قبولي نماز وجود ندارد خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: اي بندگان كه بر خود اسراف و ستم كرديد، از رحمت خدا مأيوس نشويد كه خدا همهء گناهان را مى آمرزد, زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.(4)
و عدم قبولي نماز نيز نبايد باعث ترك نماز بشود، چون در اين صورت انسان به خاطر ترك نماز هم عقاب مي شود و دو عذاب و عقاب خواهد شد.
پي نوشت ها:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج 6، ص 401.
2. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ناشر مؤسسه آل البيت، قم، سنه النشر/1409 ه.ق، ج20، ص 353.
3. همان، ج 28، ص 364.
4. سوره زمر(39) آيه 53.
موفق باشید.

چند زیارت عاشورا داریم؟ آیا زیارت عاشورایی که در کتاب کامل الزیارات هست صحیح یا زیارت عاشورایی که کفعمی گفته و در مفاتیح الجنان هست؟ چون این دو باهم در تناقض اند، در جملاتی که در پایین آورده ام دقت کنید؟

«اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِيِّكَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ وَ أَبَاهُ وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.» (كامل‏ الزيارات، ص 179)

زیارت عاشورای کفعمی و آنچه که در مفاتیح الجنان آمده و در دسترس مردم است، لعن به خلفا را اضافه دارد و آمده است:

«ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِيَ ثُمَّ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.»

پاسخ:
زيارت عاشورا در حقيقت يك حديث است و در احاديث به جهت اختناق شديدي كه در نقل حديث از امامان وجود داشت و عوامل ديگر اختلاف روايت حاصل شده است و اين اختلاف ها غالبا جزيي است و در اجمال و تفصيل است به اصل معنا ضرري نمي زند و تناقض و نفي نيست. اين گونه نيست كه در يكي به لعن دشمنان اهل بيت فراخوانده شده و در ديگري از لعن آنها نهي شده باشد.
البته كتاب كامل الزيارات معتبرتر از مصباح كفعمي است و در نزد حديث شناسان اعتبار بيشتري دارد در عين حال زيارت عاشوراي وارد در مصباح كفعمي هم معتبر است و هر كدام كه خوانده شود، ثواب دارد.
در زيارت عاشورا نكته مهم توجه دادن به برائت و بيزاري از دشمنان اهل بيت است؛ كساني كه اين ظلم را پايه گذاري كردند وكساني كه تداوم بخشيدند.
حالا اين كه در يكي از نقل ها ظالم اول و ثاني و ثالث و رابع به اجمال و بدون ذكر نام لعن شده و يزيد پنجمين شان خوانده شده و در ديگري فقط ظالم اول به عنوان اول بودن لعن شده و بقيه تحت عنوان دشمنان اهل بيت به او عطف شده اند، تفاوت مهمي ايجاد نمي كند.
از اين گونه اجمال و تفصيل ها در روايات فراوان است.
موفق باشید.

با سلام، با توجه به اینکه راویان زیارت عشورا از زبان امام باقر (علیه السلام) راویان زیر می باشد پس چگونه ما شیعیان زیارت عاشورا را قبول داریم؟

1. حكيم بن داود بن حكيم و غيره: هر دو مجهول هستند و در کتب رجالی نه توصیف و نه توثیق شده اند.

2. محمد بن موسى الهمداني: در مورد او آمده است که مذهب وی مشخص نیست ولی به غلو و مخلوط کردن احادیث و شبیه به این متهم است. نجاشی می گوید: قمیون او را ضعیف می دانستند. ابن ولید در مورد وی گفته است که حدیث جعل می کرده است.

3. محمد بن خالد الطيالسي: امامی و ثقه است.

4. سيف بن عميرة: امامی و ثقه است.

5. صالح بن عقبة: در مورد وی اختلاف است. عده ای او را غالی و کذاب دانسته اند ولی برخی او را امامی و ثقه یعنی مورد اعتماد دانسته اند.

6. جميعا عن علقمة بن محمد الحضرمي: ظاهرا صحیح المذهب و شیعه بوده است.

7. محمد بن إسماعيل: بزیع، برخی وی را امامی و ثقه دانسته اند.

8. مالك الجهني: شخص مجهولی است.

پاسخ:
شيخ طوسي با سه سند اين زيارت شريفه را نقل مي ‏نمايد:
1- عقبة ابن خالد از امام باقر(ع)؛
2- صفوان بن مهران از امام صادق‏(ع) از پدرانش از پيامبر و جبرئيل و سرانجام از خدا؛
3- علقمه بن محمد حضرمي از امام باقر(ع).
سندهاي سه گانه بالا به اين شرح اند:
روى محمد ابن اسماعيل بن بزيع، عن صالح بن عقبه، عن أبيه، عن أبي جعفر(ع)(1)
قال صالح بن عقبة و سيف بن عميرة قال علقمة بن محمد الحضرمي: قلت لابي جعفر عليه السلام علمني ...(2)
روى محمد بن خالد الطيالسي عن سيف بن عميرة قال خرجت مع صفوان بن مهران الجمال ... (3)
با توجه به اين كه سه روايت مي باشد بر فرض كه بعض طريق ها ضعفي هم داشته باشد، با طريق ديگر كه صحيح است اين ضعف جبران مي شود.
وقتي يك روايت صحيح و چند روايت ضعيف به يك مضمون داشته باشيم، همين يكي بودن مضمون سبب مي شود كه ضعف آنها به كمك روايت صحيح هم مضمون، جبران گردد.
در سند اول محمد بن اسماعيل، صالح بن عقبه و پدرش راوي هستند كه توسط عالمان رجال توثيق شده اند و با توجه به جرحي كه بعضي وارد كرده اند، روايت اگر صحيح نباشد، حداقل حسن است و حسن درجه خوبي از اعتبار است.
در سند دوم صالح و سيف از علقمه نقل مي كنند كه سيف و علقمه توثيق شده اند.
در سند سوم هم محمد بن خالد طيالسي، سيف و علقمه هستند كه هر سه توثيق شده اند.
بنابراين رجال اين روايات همه مورد توثيق يا مدح مي باشند و جرح قابل اعتنايي نسبت به آنها وجود ندارد علاوه كه اين سندها ضعف احتمالي يكديگر را جبران مي كنند.
نكته ديگر اين كه اين روايت مربوط به زيارت است كه مستحب مي باشد و در اعمال مستحب به اعتبار روايات صحيح، اگر به حديث وارد از امامان به اعتبار وعده اي كه بنا بر آن حديث داده شد، عمل شود به ثواب موعود مي رسيم حتي اگر آن حديث به واقع از معصوم صادر نشده باشد.
روايات مربوط به زيارت عاشورا بر فرض كه صحيح نباشند، باز هم ما چون به اعتبار سخن معصوم به آن عمل مي كنيم، به ثواب موعود مي رسيم.
در ضمن محتواي اين زيارت علاوه بر اين كه با اصلي از اصول قرآن و روايات و عقل مخالفت ندارد، با روايات فراوان ديگر كه با اين محتوا وارد شده اند مطابقت دارد و اين خود دليلي بر وارد شدن اين زيارت از طريق معصوم است.
براي آگاهي بيشتر از اعتبار سندي اين زيارت به "شفاء الصدور، ج1، ص30 -70 مراجعه كنيد.

پي نوشت ها:
1. ميرزا ابوالفضل ثقفي طهراني، شفاء الصدور، امير المؤمنين، 1370ش، ج1، ص39.
2. همان، ص43.
3. همان، ص47.
موفق باشید.

من با برنامه ريزي مي خوام آميزش به منظور بچه دار شدن كنم .شب جمع دوست دارم ولي مي افته 30 ماه ذي الحچه يا اول محرم بعد از ظهر جمعه قصد آميزش دارم خوبه يا بد؟

بعد از ظهر روز جمعه خوب است به شرطي كه اول يا آخر يا وسط ماه نباشد، و يا عوامل ديگري مانند قمر در عقرب بودن در آن دخيل نباشد. بنا بر اين زمان مورد نظر شما، زمان مناسبي نيست.

موفق باشید.

صفحه‌ها