حديث

سلام ان شا الله که عباداتتون تا الان مقبول بوده باشد. سوال من در مورد وجه اخلاقی لعن کردن است.این که آیا در دین ما صحیح است؟ چه طور ائمه کسانی را لعن می کرده اند؟ لعن کردن مسلمانان اشکالی ندارد؟ به عنوان مثال در مورد این حدیث که بسیار در اینترنت رایج شده است : حسین بن ثویر و ابن سلمه سراّج می گویند: از امام صادق شنیدیم که بعد از هر نماز چهار مرد و چهار زن را لعنت می کردند . (اصول کافی، جلد سه) این موضوع درسته؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دوست بزرگوار به چند نكته توجه فرمائيد:
1.معنا و مفهوم «لعن» هم در لغت و هم در اصطلاح ديني بر خلاف آنچه در زبان فارسي و گويش عمومي مردم تلقي و استفاده مي گردد، توهين و ناسزاگوئي به فرد ملعون نمي باشد، بلكه نوعي اعلان موضع در مقابل يك رفتار خاص مي باشد كه كابرد ها و اهدافي متفاوت نسبت به آنچه عموم مردم به كار مي برند دارد. «لعن» در لغت به معناي طرد نمودن و دور ساختن از روى خشم (1) و همچنين مترادف ذم، تقبيح و نكوهش نيز آمده است.(2) در همين راستا در اصطلاح ديني نيز كاربردي نظير اعلان موضع منفي و اعلان برائت از يك رفتار و يا شخصيت خاص با ادبياتي ديني و بدون هتاكي دارد، كه مفهوم آن درخواست از خداوند و دعاي بر عليه فرد مي باشد. (3) خداوند متعال نيز از همين لفظ براي تاديب و بيان موضع نسبت به رفتارها و يا اشخاص خاصي كه رفتار ناشايست داشته اند. استفاده كرده (4) كه معنايش دور نمودن آنها از رحمت و يا وعيد به عذاب مي باشد.«إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛«كسانى كه دلايل روشن، و وسيله هدايتى را كه نازل كرده‏ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى‏كند و همه لعن‏كنندگان نيز، آنها را لعن مى‏كنند»(5) در مجموع كاربرد لغوي و اصطلاحي اين كلمه نشان مي دهد كه هدف از به كارگيري آن در فرهنگ دين نوعي بازدارندگي و اعلان موضع اعتقادي و اخلاقي نسبت به يك رفتار و يا اعتقاد و يا تفكر خاص مي باشد كه جنبه تربيتي و هدايتي و اصلاحي به خود مي گيرد،كه اگر در جاي خود و درست به كار برده شود هم به لحاظ اخلاقي تاثير تربيتي خود را گذاشته و هم مورد تاييد دين مي باشد.
2. همانطور كه بيان شد «لعن» نوعي اعلان موضع مي باشد. لذا همانطور كه به كارگيري آن در جاي مناسب مورد تاييد مي باشد استفاده از آن با اغراض شخصي و يا از روي غضب و انگيزه هاي غير الهي و يا استفاده از ان در مورد افراد مؤمن و صالح به شدت نهي شده است. زيرا تبري جستن از چنين افرادي به جهت ايمان و داشتن عمل صالح نوعي اعلان برائت و دوري از ايمان و عمل صالح محسوب مي گردد كه به نوعي تاثير لعن را به خود فرد لعن كننده بر مي گرداند.(6) خداوند متعال نيز اگر به جهت رفتار خاصي فرد و يا گروه خاصي را لعن مي نمايد به همين جهت قبل از لعن نمودن وجه آن و رفتار و صفت خاصي را كه مورد نهي و موجب لعن شده را بيان مي كند كه جنبه تربيتي و اصلاحي لعن از بين نرود.
3. با توجه به وجود انگيزهاي فراواني كه افراد مغرض و دشمان اهل بيت در جعل روايات و نسبت دادن برخي رفتارهاي حساسيت برانگيز به اهل بيت داشته ودارند در مورد اين گونه رواياتي كه از ائمه نقل شده و در برخي از آنها اشخاص با اسم خاص لعن شده اند نيز نمي توان با اطمينان و بدون تحقيق كامل از صحت انها مورد استناد قرار داد، خصوصا اينكه اهل بيت در مورد تعامل با اهل سنت و احترام به مقدسات آنها و حتي تقيه نمودن در برخي موارد اختلافي تاكيدات فراواني داشتند. لذا نسبت به اين گونه روايات ولو اين كه در كتب روائي مهمي چون اصول كافي هم نقل شده باشند لازم است دقت بيشتري داشته باشيم، و بر فرض صحت اين گونه روايات نيز همانگونه كه در نكته اول اشاره شد در مورد معني و مفهوم لعن كردن خصوصا در بستر زماني كه قرآن و روايات اهل بيت از اين تعبير استفاده نموده اند نيز بايد توجه داشت، و در عين حال به جهت بار معنائي كه در حال حاضر در جامعه لعن كردن پيدا نموده است كه نوعي فحش و ناسزاگوئي نيز تلقي مي گردد با توجه به روايات فراواني كه در مورد مدارا و تقيه و پرهيز از انجام رفتاري كه مورد وهن اهل بيت در بين اهل سنت گردد(7)، حكم ثانوي در مورد لعن نمودن علني در مورد افرادي كه به عنوان مقدسات اهل سنت محسوب مي شوند، جهت حفظ انسجام امت اسلامي در مقابل فتنه هاي دشمنان قسم خورده اسلام اين است كه بايد از چنين رفتارهائي پرهيز گردد كه مي توان فتواي اخير مقام معظم رهبري را در حرمت توهين به مقدسات اهل سنت در همين راستا ارزيابي نمود.
پي نوشت ها:
1. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، صفوان عدنان، داود، دارالعلم/ الدار الشامية، چاپ اول، دمشق/بيروت، ۱۴۱۲ ق.ص۷۴۱.
2. دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۴۶ش.ج۴۳، ص۶۶۰.
3. المفردات في غريب القرآن، ص۷۴۱
4. احزاب، ۵۷؛ آل عمران، ۸۷؛ هود، ۱۸.
5. بقره(2) آيه 159.
6. مجلسي، بحار الانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت، ج27، ص 208.
7.همان، ج 65، ص 151.

موفق و موید باشید

سلام، آیا امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده که ابوبکر و عمر حضرت فاطمه ( سلام الله علیها) را به شهادت رساندند؟ با اینکه امام علی در منزل بود؟

پاسخ:
گرچه در نهج البلاغه -به صراحت- شهادت زهرا (سلام الله علیها) مطرح نشده است، اما در اين كتاب از رنج ها و مصائب فاطمه زهرا (س) -كه درپي بي حرمتي به آن حضرت صورت گرفت- سخن به ميان آمده است. علي (ع) در هنگام دفن ايشان خطاب به رسول خدا (ص) عرضه داشت: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ‏ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ(1)‏
درود بر تو اى رسول خدا، از من و دخترت كه هم اكنون در كنارت آرميده و از سايرين زودتر به تو ملحق شده.
اى رسول خدا شهادت دخترت فاطمه صبر و تحمّلم را كم كرده و طاقت و توانايى من با فراق او از دست رفته است. ولى براى من كه ناراحتى فراق تو را ديده‏ ام و سختى اين مصيبت را كشيده‏ ام جا دارد كه در مصيبت فاطمه (عليها سلام) شكيبايى كنم.
من تو را داخل قبر گذاشتم و هنگامى كه سرت روى سينه‏ ام بود، جان از تنت بيرون رفت. «از جانب خدا آمده‏ ايم و به جانب او بازخواهيم گشت».
اى رسول خدا امانت و گرو (فاطمه عليها سلام) دريافت شد. ولى اندوه من هميشگى است و شب ها را بيدار خواهم ماند تا آن زمان كه خداوند خانه‏ اى را كه تو در آن سكونت دارى برايم اختيار نمايد.
زود باشد كه دخترت به تو خبر دهد كه اين مردم با او چه كردند و چه ستمها بر وى روا داشتند (يعني فدكش را غصب، پهلويش را شكستند و بالاخره مادر و فرزند را به شهادت رساندند) از او بپرس و نوع رفتار آنها را با ما از وى پرسجو كن، كه اين همه ظلم در حالى بر ما وارد شد كه چند روزى از رفتن تو نگذشته و ياد تو از بين نرفته بود.
بر تو و فاطمه ‏ات درود، درود وداع كننده از روى محبت و دوستى و نه از روى دلتنگى. پس اگر از كنار قبر تو بروم نه از روى خستگى و بى‏ علاقگى است و اگر بمانم نه بخاطر بدگمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است.

پي نوشت:
1. سيد رضى‏، نهج البلاغه، ناشر: هجرت، ص 320، خطبه 202.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام برای داشتن فرزند زیبا و با صفات خوب چه اعمالی قبل و بعد از حاملگی انجام شود؟ مثلا خودن به و گلابی برای زیبایی کودک و خوردن کندر توسط زنه حامله باعث باهوش شدن بچه میشود. ضمن درخواست توضیح کامل لطفا بفرمایید برای داشتن فرزند پسر ایا راه حلی هست؟ تشکر

برادر گرامي! در نگاهي به سيرۀ معصومين(ع) در مي يابيم كه دغدغه و پرسش ايشان در بدنيا آمدن نوزادان، سلامتي آنها بوده است. در دعاهايي كه از معصومين(ع) صادر شده است آمده است:
مرد از خداوند، فرزندي سالم، صالح و عاقبت به خير طلب كند. يكي از دعاهاي وارده چنين است: «بسم الله الرحمن الرحيم الَّذي لا اِلهَ اِلاّ هُوَ بَديعُ السَّماواتِ وَ الاَرضِ، أَللّهمَّ اِن قَضَيتَ مِنّي في هذِهِ خَليفَهً فَلا تَجعَل لِلشَّيطانِ فيهِ شِركَاَ وَلا نَصيباً ولا حَظّاً وَ اجعَلهُ مُخلِصاً مِنَ الشيطانِ و رِجزِهِ، جلَّ ثناؤكَ.»(1) هم چنين از ابي جعفر (ع) روايت شده كه فرموده اند در هنگام جماع گفته شود: «اَللّهُمَّ ارزُقني وَلَداً وَ اجعَلهُ تَقيا زَكياً لَيسَ في خَلقِهِ زيادَهٌ وَلا نُقصانٌ واجعَل عاقِبَتهُ اِلي خَيرٍ».(2)
متأسفانه اعراب جاهلي كه دختران را زنده بگور مي كردند، عيبشان اين بود كه با تولد دختر، بجاي تهنيت تسليتشان مي گفتند. امروزه هم گويا اين فرهنگ هنوز زنده است و دغدغۀ داشتن فرزند پسر در اولويت است.
أما خدمت شما عرض كنيم كه اگر قصدتان فخر فروشي و شرم از دختر دار شدن نيست، جواب سوالتان را در دو بخش پاسخ مي گوييم:
- بخش أول: آداب بارداري در اسلام:
زن و شوهر بهتر است در حيات جنسي هم قصد قربت و كسب رضاي خدا را فراموش نكنند و طمأنينه و آرامش در نظر داشته باشند كه آميزش توأم با طمأنينه باعث مي شود گردش خون، طبيعي بوده و در نتيجه نسلي طبيعي و بهنجار پديد آيد. در دين مقدس اسلام، غذا هم از لحاظ مادي بررسي مي شود و هم از لحاظ معنوي؛ گرچه درست است كه غذاي حرام تاثير بدتر در روح و روان فرزند مي گذارد. از اين رو بسيار سفارش شده كه والدين از غذاي حرام و حتي غذاي مشكوك پرهيز نمايند. با أنجام اين نكات، فرزند از نظر روحي و جسمي، در شرايط خوبي قرار مي گيرد.
در اينجا توصيه هايي براي بچه دار شدن كه در داشتن فرزند زيبا و سيرت خوب تأثير دارد، اشاره مي شود:
الف) توصيه ها قبل از آميزش:
در اينجا به برخي از اين توصيه ها اشاره مي شود:
1. تلاوت آيه نور توسط والدين، قبل از بارداري و توسط زن در ايام بارداري بسيار ضروري است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَوهٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُّبَارَكَهٍ زَيْتُونَهٍ لَّا شَرْقِيَّهٍ وَ لَا غَرْبِيَّهٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِى‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَآءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عَلِيمٌ»(3)
2. خوردن گلابي به پدر توصيه مي شود: در كتاب كافي از امام صادق(ع) نقل شده: ايشان در حالي كه به كودكي زيبا مي نگريستند فرمودند:«ينبَغي اَن يكونَ اَبو هذَا الغُلامِ آكِل السَّفَرجَل؛ بايد پدر اين پسر بچه، گلابي خورده باشد.»(4)
3. خوردن كاسني به پدر سفارش شده است.(5)
4. خوردن قاووت به پدر و مادر توصيه شده است.(6)
5. سفارش به خوردن انار.(7)
ب) توصيه ها در حين آميزش:
1. تغذيه: نوع غذا (از نظر حلال و پاك بودن آن) اثر فراواني در فرزند دارد كه لازم است در اين زمينه نيز توجّه كافي صورت گيرد.
2. حالات پدر و مادر: سيستم فكري و حالات رواني پدر و مادر در حين آميزش، بر روحيات فرزند مؤثر خواهد بود.
در پي رواياتي كه بيانگر تأثيرات، به پدران و مادران سفارش شده است كه در حين نزديكي با وضوء بوده و به ياد خدا باشند. بديهي است ياد خدا موجب آرامش قلب مي شود و در فرزند اثر مثبتي خواهد داشت. هم چنين رغبت و ميل قوي جنسي زوجين، در زيبايي جنين و هوشمندي وي اثري قطعي خواهد نهاد. ترس و اضطراب والدين به هنگام عمل زناشويي، بدترين تأثير را بر روي طفل مي گذارد؛ همان گونه كه آرامش خاطر پدر و مادر، تأثيري بس نيكو در فرزند مي نهد. تجربه نيز نشان داده است فرزنداني كه نطفه آن ها در ساعات پاياني شب منعقد مي شود از هوش بيشتري بر خوردارند.
- به طور كلي از ديدگاه اسلام، چند اصل در دوران بارداري توصيه مي شود:
1. تغذيه مناسب.
2. استراحت كافي.
3. داشتن آرامش روحي و معنوي.
4. انجام ورزش هاي مناسب.
5. انجام مراقبت هاي دوران بارداري.
6. شناخت علائم خطر در حاملگي.
5. مراقبت هاي دوران بارداري.
- بخش دوم: پسر يا دختر شدن فرزند:
پيشترها كه مردم به فرزندي كه پسر باشد بيشتر اشتياق و علاقه داشتند، به حكيم باشي‌ها، رمال‌ها و دعانويس‌ها مراجعه و از آنان مي‌خواستند كه به آنها كمك كنند. در مناطق عشايري كه به داشتن اولاد ذكور از لحاظ زياد كردن ايل و تبار و پشتيباني قبيله‌اي نياز بيشتري داشتند، براي اينكه همسرشان حامله و حملش پسر شود، سعي مي‌كردند زن را در حالتيكه آمادگي و تمايل چنداني به مجامعت نداشته باشد غافلگير كنند، تا مني مرد زودتر انزال شود و اين اعتقاد را در اثر تجاربي كه داشتند بكار مي‌بستند، كه ما هم در دستورات پيشوايان دين داريم كه اگر مني مرد زودتر انزال شود، جنين با خواست خدا پسر و بالعكس اگر مني زن زودتر نزال شود، جنين با خواست خدا دختر خواهد شد.
كلام آخر: براي اينكه روش‌هاي انتخاب جنسيت جنين و مسايل مربوط به آن را پيگيري كنيد، به منابع زير مراجعه فرماييد:
- http://www.andisheqom.com/Files/moshavere.php?idVeiw=31578&level=4&subid...
- http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=89776
- http://www.roham.ws/web/ftopicp-1164.html#1164
پي نوشت ها:
1. شيخ حرعاملي، وسائل الشيعه، كتاب النكاح، ج7، باب 97، قم، آل البيت، 1409ه.ق.
2. همان، ج20، ص 117، باب 55، حديث 25180.
3. نور(24)، آيۀ 35.
4. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، ج6، ص 22، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش.
5. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج62، ص 215، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق.
6. همان، ج66، ص 278.
7. همان، ج63، ص 164.
موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

منبع روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) را می خواستم.

متن روایت چنین است: «ای انسان تو دائم در حال شدنی هر لحظه سنگی از بنای شدنت. پس نیکو بیندیش چه گفته ای و چه کرده ای. اگر دو روزت یکی باشد مانده ای، آب مانده مرداب و مرداب مرگ آب»

پاسخ:
این روایتی را که ذکر کردید در منابع روایی خودمان نیافتیم تنها به این روایت که در برخی از کتاب ها آمده است اشاره می کنیم :
مَنْ‏ سَاوَى‏ يَوْماه‏ فهو مَغْبونٌ ؛ (1) هر كه عمل دو روز او مساوى باشد، او مغبون است و زيانكار است. (چه، جاى آن كه عمل روز بعد، كم تر از روز قبل باشد.)

پی نوشت:
1. جعفر بن محمد (ع)، مصباح الشريعة، ترجمه و شرح عبد الرزاق گيلان‏، ناشر پيام حق‏، چاپ تهران‏،چاپ1377 ش‏، نوبت اول، ص 185.

باسلام.بنده برای فرزند دار شدن قصد دارم انجام این عمل در شهر قم که کیلومترها از شهر خودم دور است انجام شود.که با حدیثی در حلیه المتقین مواجه شدم.((یا علی در سفر به مدت سه شبانه روز باهمسر خود نزدیکی نکن))حال نظر شما درباره قصد بنده و این نمونه از احادیث چیست؟

اولا شما اگر به صورت شرعی نذر نکرده اید و بر خود واجب ننموده اید، لازم نیست برای فرزند دار شدن به قم بیائید و اینجا با همسر خود همبستر شوید. شما علاوه بر مراجعه به پزشک متخصص و درمان لازم، به خدا هم توكل كنيد و نذر هم کنید و دعا نمایید و انشاء الله در همان شهر خودتان فرزند دار می شوید.
اما روایتی که گفته اید، به شرح زیر است:
يا علي، لا تجامع أهلك إذا خرجت إلى سفر مسيرة ثلاثة أيام ولياليهن، فإنه إن قضي بينكما ولد يكون عونا لكل ظالم عليك .(1)
ای علی هر گاه برای سفر خارج شدی تا سه شبانه روز در سفر با همسرت همبستری نکن که اگر فرزندی برایت حاصل شود ، هر ظالم به تویی را یاور خواهد بود.
این روایت و امثال آن چون در باب مکروه و مستحب وارد شده اند ، مورد دقت فقهی و سندی واقع نشده اند و در آنها مسامحه شده است و بر فرض صدور از امام ، ما وجه علمی آن را نمی دانیم.
چنین روایاتی دلالت بر نهی مولوی ندارد که مخالفت آن گناه داشته باشد. بلکه نهی ارشادی است و راهنمایی به آن است که در چنین حالاتی اگر نطفه ای بسته شود، چنین زمینه ای دارد.
بنا بر این همبستری با همسر در سفر حرام و ممنوع نیست و با رعایت آداب و با یاد و پناه بردن به خدا و با صدقه دادن می توان از این پیامد احتمالی هم ، امان یافت.
پی نوشت ها:
1. صدوق، فقیه، قم، انتشارات اسلامی، 1404 ق، ج 3، ص 553.

سلام، آیا زوار امام حسین (علیه السلام) که برای زیارت حضرت به کربلا مشرف می شوند و کشته می شوند مقام شهید را دارند؟ چه جایگاهی دارند؟ در قیامت چه وضعیتی دارند؟

پاسخ:
به چند نکته توجه کنید:
1. به لحاظ فقهی تفاوت میان شهدای میدان جهاد و کسانی که در راه مأموریت های کاری شهید می شوند این است: شهدای میدان جهاد غسل داده نمی شوند و با همان لباس خونین شان دفن می شوند، اما شهدای در غیر میدان جنگ مثل انسان های دیگر غسل داده می شوند و کفن می شوند و به خاک سپرده می شوند. (1)
2. برای زیارت امام حسین، ثواب ها و برکات و آثار زیادی در روایات اشاره شده است که خارج از این مقال است. البته اعطاء ثواب به مقدار خلوص نیت و عوامل دیگر بستگی داردکه می تواند در زیاده و نقصان آن تأثیر داشته باشد،
درباره کشته شدن کسانی که به زیارت امام حسین می روند، از امام صادق عليه السلام چنین نقل شده است:
" اگر زاير حسين عليه السلام، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد و سرشت ملكوتى او بسان سرشت پيامبران به گونه اى شست و شو داده مى شود كه از سرشت حيوانى كافران و فاسقان، پاك و پاكيزه و خالص مى گردد؛ همين گونه قلب او شست و شو داده مى شود و هر ناخالص از آن زدوده و لبريز از ايمان مى گردد، و در حالى خدا را ملاقات مى كند كه از همه ناخالصى ها خالص است و شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران دينى اش بدو ارزانى شده است . فرشتگان به همراه جبرييل و فرشته مرگ، نماز او را مى خوانند و كفن و حنوط او از بهشت هديه مى گردد. و آرامگاهش بر او گسترده و نورباران مى گردد.
درى از درهاى بهشت به رويش گشوده مى شود و فرشتگان از بهشت بر او هديه مى آورند و پس از هيجده روز، به ملكوت پر مى كشد و تا آستانه رستاخيز با دوستان خدا همچنان در آنجا خواهد بود.
پس از آغاز برپايى رستاخيز، او نيز سر از خاك بر مى دارد و بار ديگر با پيامبر و على و امامان نور عليه السلام مصافحه مى كند، آنان بشارت كاميابى نجات بدو مى دهند و او را به همراه خود مى بردند تا از حوض كوثر مى نوشد و هر كه را دوست دارد مى نوشاند."(2)
3. هر چند در روایت بالاحضرت می فرماید :"اگر زاير حسين عليه السلام ، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد" اما این بخشش شامل حق الناس و بيت المال نيست لذا حق الناس حتي از گردن شهيد هم ساقط نمي شود. لذا در جایی که حقوقی نسبت به انسان دیگر پایمال شده، توبه تنها و بدون جلب رضایت کفایت نمی کندبلکه باید رضایت صاحب حق را جلب کرد. چون صاحب حق، دیگری است. البته در مواردی که حق الناس سهوا صورت گرفته تنها باید جبران شود و توبه لازم نیست چون گناهی صورت نگرفته است.
4. اعطاء ثواب به شهید مقدار خلوص نیت و عوامل دیگر بستگی داردکه می تواند در زیاده و نقصان آن تأثیر داشته باشد. لذا همه شهدا د ریک رتبه و دارای یک مقام و ثواب به اندازه مساوی نیستند.
مطالعه کتاب "فضائل و سيره امام حسين - عليه السلام - در كلام بزرگان" تالیف عباس عزيزى در این زمینه مناسب است.
با توجه به آن چه گذشت پاسخ سایر سؤالاتتان نیز روشن می شود. برای اطلاعات بیشتر و نیز مسئله شفاعت و نحوه اعطاء ثواب و ... با همکاران در گروه کلام بخش تلفنی به شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:
1. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج1، ص66، مساله 1. استفتائات، ج1، ص79، سوال 191.
2. عباس عزيزى، فضائل و سيره امام حسين - عليه السلام - در كلام بزرگان، فصل 30 ، نکته شماره 814 به نقل از بحارالانوار، ج 101، ص 78.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام دنبال سند (منبع) فرمایش امام علی (علیه السلام) هستم؟ امام علی (علیه السلام) می فرماید: مواظب افـکــارت بــــــاش که گفتــارت می شود، مواظب گفتــارت بــــــاش که رفتـــارت می شود، مواظب رفتـــارت بــــــاش که عــــادتت می شود، مواظب عــــادتت بـــــاش که شخصیتت می شود، مواظب شــخـصیتت بــــــاش که سرنوشتت می شود.

پاسخ:
اين جمله مشهوري است. اما بارها جستجو كرديم. ولي در اسناد روایی چیزی نیافتیم. لطفا در مکاتبه بعدی عربی این کلام را بفرستید تا جواب کامل تری به شما داده باشیم .

صفحه‌ها