پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۲۲:۲۴ شناسه مطلب: 14271
آیا جراحی بینی برای زیبایی و همچنین کاشت مو چه حکمی دارد؛ و اگر جایز نیست و شخصی به واسطه این که عمل زیبایی بر روی او انجام نشود به همسر دلخواه خود نمی رسد آیا باز هم اجازه چنین عمل زیبایی را ندارد؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
عمل زيبايي بيني و کاشت مو اگر با کار حرامي همراه نباشد (مثل نگاه پزشک مرد به موي زن)اشکال ندارد .
اگر همراه با حرام باشد ،جايز نيست، مگر در صورت ضرورت.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله فاضل لنکراني,احکام پزشکي,س 409و339 .
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۲۱:۳۹ شناسه مطلب: 14270
سلام من اخیرا با خانمی آشنا شده ام که بیوه است و به همدیگر علاقهمند شده ایم با توجه به اینکه من اعتقادات مذهبی زیادی دارم و او حاضر به جاری شدن صیغه محرمیت نمی باشد به این دلیل که من اعتقادی به این عمل ندارم. آیا به نظر شما من به درخواستم مبنی بر ازدواج ادامه دهم با توجه به اینکه ما رابطه ی جدی با هم نداشتیم.ضمنا من میترسم رابطه ام با خدا با این کار ضعیف شود لطفا راهنمایی کنید
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
شما را به جهت تدين و تقيد به احكام ديني تحسين كرده و براي تان موفقيت روز افزون و سعادت آرزومنديم.
آنچه بيش از همه به صلاح شما است، ازدواج دائم با زني مومن و پاك است كه همسري خوب براي شما و مادري پاك و مهربان براي فرزندان نسل بعدي تان باشد . اگر شرايط آن فراهم نيست، براي فراهم كردن شرايط آن اقدام نماييد . نگران رزق و روزي هم نباشيد؛ زيرا خدا به انسان هاي مومن وعده داده كه از فضل و رحمت خود آن ها را بي نياز مي سازد.
اما اگر قصد صيغه داريد، صيغه با خانم مورد نظر اشكال ندارد، گر چه به آن اعتقاد هم نداشته باشد، اما اگر به صيغه رضايت نمي دهد و رابطه بدون ايجاد محرميت را قبول دارد، ادامه ارتباط تان به هيچ روي به صلاح تان نيست . نتيجه آن جز فرو رفتن تدريجي در گناه و سست شدن ارتباط با خدا و لطف و عنايت حضرت حق چيز ديگري نيست.
موفق و سربلند باشيد.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۲۰:۳۲ شناسه مطلب: 14269
با سلام نذری کرده ام که در هنگام نذر کردن گفته ام که برای همیشه به آن عمل خواهم کرد چندسالی به آن عمل کرده ام حالا دیگر قادر به عمل به آن نیستم چه کار کنم جایگزینی دارد یا نه ؟ من وقتی در شهری بودم این نذر را کرده ام وحالا به شهر دیگری میروم و شاید دیگر اصلا نتوانم به آن عمل کنم .حتی اگر به شهر دیگری هم نروم باز نمی توانم به آن عمل کنم -لطفا راهنمایی دقیق فرمایید . لطفا پاسخ را حتما به آدرس ایمیلم بفرستید . با تشکر
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر صيغه نذر(براي خدا بر من است که اگر حاجتم برآورده شد، فلان عمل را انجام دهم) را نخوانده و بر زبان نياورده اي، نذر منعقد نشده و عمل به آن لازم نيست. اگر صيغه نذر را خوانده اي، نذر صحيح واقع شده و لازم است عمل کني، ولي اگر قدرت بر عمل نداري، عمل به نذر لازم نيست.هر وقت توان عمل پيدا کردي ، عمل مي کني. چون در نذرت گفته اي : هميشه به آن عمل خواهي کرد.
بنابراين اگر مثلا گفته باشي :هرجمعه دو رکعت نماز بخواني. هر جمعه که قدرت خواندن نماز نداشتي، عمل به نذر ساقط مي شود و هر جمعه که توان داشتي، بايد بخواني.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، تحريرالوسيله ،ج2 ،ص123؛سوال تلفني(02517746666) از دفتر آيت الله خامنه اي.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۲۰:۰۷ شناسه مطلب: 14268
باسلام من پسری22ساله ام که دانشجو هستم آیا نسبت به کارهایی مثل بردن و آوردن خواهر هایم به محل کارشان و... مسئولیت دینی دارم درحالی که آنهاتوقع دارند و من هم کار خودم را دارم؟ لطفا درمورد رفتار من در مقابل این نوع توقع ها که چه طور باید باشد بگویید
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نسبت به بردن و آوردن خواهرتان مسئوليتي نداريد . اگر قادر به انجام آن بوديد ، براي خدا انجام دهيد تا از ثواب اخروي برخوردار گرديد . اگر وقت نداشتيد ،عذر خواهي کنيد و دليلش را بيان نماييد.
اگر انسان كاري براي رضاي خدا انجام دهد، در پي تلافي خواهي و يا حتي تشكر نيست . توقعات آن ها نيز براي او چندان مهم نيست؛ زيرا در اين مورد تنها با خدا معامله نموده ، هيچ عمل خيري را بدون پاداش قرار نمي دهد.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۲۰:۰۳ شناسه مطلب: 14267
با سلام اين چندمين بار است كه در مورد ين سوال براي شما مطلب مي نويسم اما دريغ از يه جواب هرچند بي ربط قبلا خيلي فعال تر بوديد و سريع جواب سوالات را مي داديد بعد از گلايه و شكايت براي چندمين بار سوالم را مي نويسم اميد است اين بار با دفعات قبل تفاوت داشته باشد و شما جواب بدهيد انشالله در حدود 10 تا 15 سالگي عادت زشتي داشتم كه اموال دوستانم را بدون اجازه برميداشتم با اينكه از زشتي عمل خود آگاه بودم اما آن را انجام مي دادم بعد از آن توبه كرده و ديگر گرد اين گناه نرفتم اما از آنجا كه حق الناس بر گردنم هست مي خواهم بدانم چگونه بار گناهم ميريزد ؟من خيلي از آنها را ديگر نمي بينم و اصلا نمي دانم كجا هستند از طرفي چند تايي هم كه از احوالشان آگاهم خجالت مي كشم بخاطر گناهيي كه 12 سال پيش كردم پيش آنها اعتراف كنم آيا راهي وجود دارد كه من زير دين آنها نباشم ؟مي شود بدون اينكه آنها بفهمند مالشلا را برگ ردانم يا حتما بايد به آنها بگويم ؟آيا بايد عين مال را برگردانم يا ارزش مالي آن هم قبول است ؟شما را به خدا تا دير نشده جوابم را بدهيد نمي خواهم حقي از مردم بر گردنم باشد در مورد كساني كه از حالشان خبر دارم و ندارم كامل بگوييد چكار كنم به حق امام رضاي غريب اين بار جوابم را بدهيد التماس دعا
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از سوال حاضر تاكنون 8 سوال از شما به دست ما رسيده كه به همهآن ها پاسخ داده ايم . چنانچه سوالي پاسخ داده نشد، امكان دارد كه اصلاً به دست ما نرسيده باشد. لطفاً آن را دوباره ارسال نماييد.
اما پاسخ به سوال حاضر:
نسبت به وسايلي که ازدوستان خود بدون اجازه برداشته ايد، الآن اگر عين آن اموال موجود است ، خود آن و گرنه قيمت آن را از هر راهي که مي توانيد و با هر روش عاقلانهاى که امكان دارد،به صاحب آن ها بدهيد؛ لازم نيست صاحب آن متوجه شود.(1)
اما اگر صاحب آن اموال را نمي شناسيد يا دسترسي به آن ها نداريد، پول موارد مذکور را، بايد با اجازه از مرجع تقليد تان ، از طرف صاحبان آن اموال به فقير صدقه بدهيد.
پي نوشت :
1.آيت الله سيستاني،توضيح المسائل،م 2507.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۱۹:۵۸ شناسه مطلب: 14266
آیامی توان با پدر شوخی کرد و در شوخی گاهی صدا هم بلند میشود؟ لطفادر مورد طرز برخورد با پدر توضیح دهید؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
عواطف انسانى و مسأله حقشناسى، به تنهائى براى رعايت احترام در برابر والدين كافى است، ولى از آن جا كه اسلام، حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد، و عاطفه آن را به وضوح درمىيابد، سكوت را روا نمىدارد، بلكه به عنوان تأكيد در اين گونه موارد دستورات لازم را صادر مىكند، در مورد احترام والدين آن قدر تأكيد كرده است كه در كم تر مسألهاى ديده مىشود. كسى نزد پيامبر آمد و از حق پدر و فرزند سؤال كرد، فرمود:
لا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لايَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لايَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لايَسْتَسِبُّ لَهُ؛ بايد او را با نام صدا نزند (بلكه بگويد پدرم!)، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشيند، كارى نكند كه مردم به پدرش بدگوئى كند» (نگويند خدا پدرت را نيامرزد كه چنين كردى!).(1)
صميميت با پدر خوب و شايسته است . شوخي با پدر تا جايي که بي احترامي محسوب نشود، يا موجب ناراحتي او نگردد اشکالي ندارد. مهم رعايت ادب و شناخت مرز و حد است. بلند شدن صدا اگر بي احترامي تلقي شود، يا موجب جرأت ديگران بر بي احترامي شود و جايگاه پدر را تضعيف كند، بايد از آن جداً خودداري كرد.
پي نوشت :
1. نور الثقلين،ج3، ص 149.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۱۹:۵۳ شناسه مطلب: 14265
با سلام.من دختري سيده و 25 ساله هستم ليسانس مهندسي عمران .در مورد ازدواج مشكلي دارم و آن اينكه هرگاه افراد زيادي اقدام به خواستگاري ميكنند و ميگويند كه بعداً تماس ميگيرند ولي بعد خبري از آنها نمي شود . ما خانواده تقريباً سرشناس و مذهبي هستيم.و خودم محجبه ام قيافه ي بدي ندارم .چند مورد از خواستگارام كه پسر آمد و صحبت كرديم بسيار خواستار ازدواج بودند اما شرايط آنها با من جور نبود مثلاً يكي زندگي در تهران كه من نمي توانستم يا پدرم زياد راضي نبودويا ...به هر حال شرايطي پيش مي آيد جور نمي شود بسيار توسل كردم و بسياري اوقات بعد از توسل فردي زنگ ميزند ولي بعداً خبري نمي شود واز لحاظ روحي حال بدي دارم.من چكار بايد بكنم آيا جادو صحت دارد؟به چه چيز متوسل شوم؟ تا مشكلم حل شود.اين موضوع من و خانواده ام را ناراحت كرده.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به نظر مي رسد بالا رفتن سن ازدواج در جامعه - اگر نگوييم عامل اصلي - حداقل يکي از مهم ترين عواملي است که در به وجود آوردن اين مشکل که مشکل بسياري از جوانان نيز به شمار مي آيد، نقش دارد . بنابراين، بهتر است در ابتدا به بررسي اين سؤال پرداخته شود که چرا سن ازدواج بالا است و جوانان دوستدار عفت و پاکدامني چگونه اين نياز به وديعه گذاشته در درون شان را به گونه اي صحيح و عقلاني تامين و ارضا کنند؟
در پاسخ به اين سؤال مي توان به عواملي چند اشاره کرد:
1- ارتقاي سطح علمي جامعه انگيزه شديدي را در تمام جوانان دختر و پسر ايجاد کرده تا در ابتداي زندگي و مقدم بر هر نياز ديگر خود به کسب دانش بپردازند . آن ها، به گمان اين که تحصيل علمي با ازدواج تنافي و تضاد کامل دارد، به کسب علم و اخذ مدارج علمي بالاتر بيش تر اولويت مي دهند و بر اين باورند که با مدرک بالاتر از ازدواج موفق تر و زندگي مرفه تر و آسوده تري برخوردار خواهند بود . بنابراين، براي تحصيل علم، ازدواج را به تاخير مي اندازند .
2- اشتغال و نداشتن منبع درآمد کافي مشکل ديگري است که جوانان با آن روبه رو هستند و مي خواهند با اطمينان يافتن از داشتن پشتوانه مالي مناسب و حتي گاه با لزوم پس انداز کردن امکانات، به ازدواج روي آورند . تا بتوانند پاسخگوي نيازهاي اوليه خانواده خود باشند; به همين جهت، جوانان و خانواده هاي آن ها به خود اجازه نمي دهند قبل از حل جدي اين مساله به ازدواج بپردازند و در نتيجه ازدواج پسران و دختران به تاخير مي افتد .
3- موج رو به افزايش قبولي دختران در مراکز دانشگاهي و ارتقاي سطح علمي آن ها تعادل پذيرفته شدگان و فارغ التحصيلان پسر و دختر را بر هم زده است . با توجه به بافت فرهنگي جامعه ما معمولا دختراني که از سطح علمي و مدرک بالاتري برخوردارند ، حاضر نيستند با پسرهايي که از سطح علمي پايين برخوردارند ،ازدواج کنند; مثلا يک دختر خانم ليسانس معمولا حاضر نمي شود با يک پسر ديپلم ازدواج کند . از طرف ديگر، پسراني که مدرک علمي پايين تري دارند ،معمولا به خود اجازه نمي دهند به خواستگاري دختراني که سطح علمي و مدرک شان بالاتر از آن ها است بروند . به همين ترتيب است که سن ازدواج در جامعه افزايش يافته است . البته افزايش سن ازدواج جوانان يکي از عوارض سوء اين مساله است که بايد مسئولان جامعه در سطح کلان به بررسي عميق اين زمينه و پيامدهاي گسترده منفي آن بپردازند .
4- افزايش سطح انتظار خانواده ها و جوانان و عدم اجتناب از برخي تشريفات غير ضروري نيز به افزايش سن ازدواج کمک کرده است .
5- حوادثي نظير جنگ، گسترش ارتباطات بين کشورها و مسافرت هاي خارجي، سربازي پسرها و نظاير آن نيز تا حدودي در به هم خوردن تعادل بين پسران و دختران بي تاثير نبوده است . با توجه به آنچه ذکر شد، هر چند دغدغه ازدواج در سنين ازدواج براي جوانان عزيز و گرامي امري طبيعي است; ولي با توجه به عواملي که سن ازدواج را افزايش داده و موانعي که بر سر راه ازدواج براي جوانان وجود دارد، نبايد مساله نداشتن خواستگار موجب نگراني و اضطراب شديد شود . نگرش فرد به جهان و نظام آفرينش را تغيير دهد يا موجب افت تحصيلي و در بعضي مواقع مشکلات رواني و بيماري گردد; زيرا:
اولا، سن ازدواج در جامعه کنوني افزايش يافته است . اين واقعيت اجتماعي مطلوب نيست و بايد در پي کاهش آن بود; ولي بايد به عنوان يک واقعيت تلخ و رنج آور پذيرفته شود . حتي برخي دختران در سنين بالاتر از 30 سال ازدواج مي کنند و ازدواج موفقي هم دارند . بنابراين، بايد گفت: کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور .
دوم، گمان نشود تعدد خواستگار نشانه يا دليل برتري يا داشتن کمال فردي است و نداشتن آن نشانه نقص و ضعف . چنان نيست که همه دختران داراي خواستگارهاي متعدد چنين و چنان باشند . خيلي از خانم هاي متاهل که در زندگي مشترک خود نيز خوشبخت هستند، مي گويند شوهر من اولين و آخرين خواستگارم بود . پس کثرت خواستگاران خيلي مهم نيست .
سوم، اگر در زندگي بسياري از کساني که خواستگاران بسيار داشتند يا زود ازدواج کردند - به خصوص در مواردي که آشنايي ها از طريق هاي غير مشروع انجام گرفته - دقت و تامل کافي صورت گيرد، آشکار مي گردد کثرت خواستگار يا زود ازدواج کردن به صلاح دختر و زندگي اش نبوده ، در واقع شري است که به دنبال عدم رعايت اصول اخلاقي و ارزشي و بي توجهي به عفت و عفاف گريبانگير فرد گرديده ، مدت ها زندگي مشترک دختر و خانواده هاي دو طرف را تلخ ساخته است . خداوند مي فرمايد:
«چه بسا شما چيزي رادوست نداريد ولي خير شما در آن است . چه بسا شما چيزي را دوست داريد ولي آن چيز براي شما شر است.» پس تعدد خواستگار و زود به خانه بخت رفتن هميشه به معناي خوشبختي نيست . اگر به حفظ پاکي و عفت خود استمرار بخشيد و در امتحان الاهي موفق و سرافراز شويد، خداوند از طريقي که هيچ کسي نمي داند، فرد صالح و شايسته و لايقي را به سراغ شما مي فرستد . مطمئنا شما هم خوب مي دانيد عفت از هر ارزش ظاهري ديگري گرانسنگ تر و ارزشمندتر است . در واقع با هيچ امر ديگري قابل مقايسه نيست .
در پايان پيشنهاد مي کنيم به راهکارهاي عملي زير توجه فرماييد:
1- تا زماني که کسي به خواستگاري شما نيامده، فکر و ذهن خود را از مسائل مربوط به ازدواج، خواستگاري، ارتباط با جنس مخالف و نظاير آن خالي کنيد . بيش ترين تلاش تان درس و ادامه تحصيل باشد; زيرا بهترين فرصت براي رشد و کمال و کسب مدارج علمي و عملي دوران جواني و تحصيل است . مي توانيد با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي تان، به يکي از امتيازات و ارزش هايي که مي تواند در آينده و خوشبختي تان مؤثر باشد دست يابيد . افزون بر اين، با کم تر فکر کردن به اين مساله و توجه به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفس تان نيز بيش تر خواهد شد .
2- مطمئن باشيد با حفظ شئون اخلاقي و ديني و رعايت وقار، متانت و حجاب کامل بهتر خواهيد توانست خود را از دام خطا و لغزش حفظ کنيد . بي ترديد جوانان غيرتمند، اهل زندگي و وفا وعشق و متدين و هم شان شما سراغ افرادي چون شما خواهند آمد . براي ازدواجي موفق از شانس بيش تري برخوردار خواهيد بود . پس در حفظ متانت و وقار خود بيش تر دقت کنيد . همان طور که خودتان نيز به اين حقيقت دست يافته ايد پسرهايي در پي برخي روابط با جنس مخالف هستند، بيش تر به فکر هوس هستند تا عشق و وفاداري . چه بسا براي دختري همچون شما که به اين واقعيت تلخ اجتماعي رسيده است ،نيازي نباشد تجربه هاي تلخ دختران و جواناني را که گمان مي کردند مي توان با زير پا گذاشتن عفت و وقار و حجاب به همسر دلخواه دست يافت، تکرار کنيد; زيرا مي توانيد از تجربه تلخ ديگران بهره گيريد .
يکي از جواناني که قرباني اين تجربه تلخ شده است، مي نويسد:
«اکنون پي برده ام حتي پست ترين پسرها دنبال سنگين ترين و باوقارترين دخترها مي گردند .» بنابراين، اگر به دنبال خوشبختي و آرامش رواني در زندگي مشترک با همسري مناسب و شايسته هستيد، به اين نکته مهم در ابتداي زندگي بيش تر توجه داشته باشيد که البته مطمئنيم توجه داريد .
3- از ائمه اطهار عليهم السلام استمداد كنيد. هيچگاه از رحمت بيکران الهي مأيوس نگرديد. خداوند همواره از بندگان سختکوش خود مثل شما امتحانات سخت ميگيرد. امتحان سخت را به پاي گناهکاري خود نگذاريد.
4ـ با پيجويي از مراکز مسئول در زمينه ازدواج جوانان مانند سازمان ملي جوانان شهرتان و معتمدان فاميل راههاي جديد و شرعپسند براي ازدواج بيابيد.
5- داشتن حجاب و رابطه نشدن با نامحرم بسيار شايسته و ارزشمند است اما گاهي لازم است براي شناخت بهتر شما ، در محيط هايي مانند مجالس زنانه و مذهبي حضور يافته ، توانمندي هاي خود را به عنوان دختري شايسته و صاحب کمالات و شايسته براي اداره زندگي و همسر نشان دهيد. زيرا خيلي از زنان از همين مجالس مورد براي ازدواج پيدا مي کنند. در هر حال بايد با حفظ حريم عفت و حيا ، خود را بيش تر به جامعه و مردم معرفي كنيد تا بيش تر شما را بشناسند و خواستگار شوند. معرفي خانواده و فاميل ها به صورت مستقيم نيز در اين مسئله موثر خواهد بود.
نكته پاياني اين كه: نداشتن خواستگار ربطي به جادو و طلسم ندارد.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۱۹:۵۲ شناسه مطلب: 14264
باسلام ایا کسی که قرآن را به انگیزه اینکه ازان در زندگی استفاده کند حفظ کرده باشد اگربرلی مسابقات قرآنی و کسب جایزههم تلاش کند آیا اشکالی دارد و پایین آوردن شان قرآن نیست؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
حفظ قرآن براي هر هدفي که باشد، البته به دور از ريا و مطامع مادي ،مستحب است و ثواب دارد، منتهي اگر براي هدف مقد سي انجام گيرد، مثل اينکه براي درک و آگاهي بهتر و عمل به آن باشد، پاداش مخصوص به خود را دا رد . قرآن كريم و معصومان، به اين ا مر بسيا ر، ترغيب و تشويق نمودها ند، اما دربا ره اهميت حفظ قرآن، همين بس كه از طرف معصومان براي آن، نماز و دعاي مخصوصي وارد شده است (1). در دعاهاي ائمه آمده كه از خدا بخواهيم آن را روزي ما بفرمايد. (2) از طرفي، برخي فقها، آن را از واجبات كفايي شمردهاند ( 3) درباره حافظ قرآن نيز در روايات معصومانچنين آمده است: در روز قيامت، وقتي حافظ قرآن وارد بهشت ميشود، با قرائت هر آيهاي، درجهاي بر درجاتش افزوده ميشود تا آن جا كه درجات او از همه بالاتر ميشود (4)
پي نوشت ها :
1. سيدبنطاووس حسني ، جمال الاسبوع، ص 86؛ بحارالانوار، ج 92، ص 341.
2.سيدبن طاووس حسني، اقبال الاعمال، ج 3، ص 138.
3. شهيد ثانيمنية المريد ، ص 381.
4. مرحوم محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 89، ص 22.
۱۳۸۹/۰۴/۲۱ ۱۹:۰۴ شناسه مطلب: 14263
سلام درصورتی که خانمی عذر شرعی داشته باشد و به سفر سوریه برود آیا میتواند وارد حرم شود و به ضریح دست بزند؟؟؟با توجه به اینکه این سفر زیاد میسر نمیشود..
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
رفتن زن حائض به حرم امام زاده ها اشکال ندارد . خانم ها مي توانند در ايام عادت ماهانه به حرم حضرت زينب (س) و حرم حضرت رقيه (س) و ساير اماکن مقدسه داخل شوند و آن بزرگواران را زيارت نمايند.(1) اما توقف در مساجدي که در کنار زيارتگاه قرار دارد، براي زن حائض جايز نمي باشد.
پي نوشت :
1.توضيح المسائل مراجع ، ج1، مسأله 355 و450.