پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۶:۰۹ شناسه مطلب: 14839
آیا تصور بوسیدن کسی را که دوستش داری گناه دارد؟ و به طور کلی تصورات جنسی بدون اینکه حالت ارضایی وجود داشته باشد چه حکمی دارد؟
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
فکر کردن به شکل مذکور به خودي خود حرام نيست، ولي آثار رواني بدي دارد. از آن پرهيز کنيد .
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۵۱ شناسه مطلب: 14838
من تا كنون بعد از صلوات تشهد وعجل فرجهم مي گفتم ولي به تازگي فهميدم نبايد اين كار را كرد آيا با اين موارد حج و نمازهايم صحيح نيست؟
پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
در تقصيرعمره و حج، گرفتن ناخن يا چيدن مو کافي است ،يعني يکي از اين دو کفايت مي کند .اگر هردو را انجام داده اي ،کار بهتري کرده اي و رعايت ترتيب معتبر نيست .بنابراين اشکالي در حج تو ايجاد نشده است.(1)
درمورد صلوات در تشهد نماز هايي که خوانده اي ،صحيح است، ولي بعدا «وعجل فرجهم» را نگوييد.(2)
پي نوشت ها:
1. مناسک حج امام خميني با حاشيه آيت الله خامنه اي,م 888و1123.
2. سوال تلفني(02517746666)از دفتر آيت الله خامنه اي.
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۴۱ شناسه مطلب: 14837
اوضاع من خیلی خراب است همیشه بسوی گناه کشیده می شوم ممیخواه ازدواج موقت بکنم آیا شما در شهر همدان کسی یا مرکزی سراغ دارید
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز .
از اين که اعتقادات تان براي تان مهم است و نمي خواهيد دامن خود را به گناه آلوده کنيد خوشحاليم . از خدا براي شما آرزوي دوام توفيق و سربلندي را داريم .
اگر خانمي که شرايط ازدواج موقت را داشت، يافتيد مي توانيد با ايشان صيغه کنيد ، ولي تا جايي که خبر داريم ، هيچ مرکز رسمي و غير رسمي که چنين اشخاصي را معرفي کند، وجود ندارد .
شايد معتمدان محل يا مسجد بتوانند به شما کمک کنند، يا دوستاني که معتقد به ارتباط سالم باشند و از زنان و دختران آگاه باشند .
سعي نماييد که مقدمات ازدواج دائم را براي خود فراهم کنيد ، حتي اگر به صورت نامزد شدن و طولاني کردن دوران نامزدي براي حصول شرايط باشد.
درصورتي كه شرايط ازدواج براي تان فراهم نيست، از تمركز فكري و عملي بر اين موضوع پرهيز كنيد؛ زيرا تمركز بر اين امور نيازهاي جنسي را بيش تر تحريك كرده و زمينه افتادن در گناهان را براي انسان بيش تر فراهم مي آورد . با وجود زمينه هاي گناه دور شدن از آن ها نيز به مراتب سخت تر است.
توصيه ما در اين شرايط آن است كه به جاي تمركز فكري به سمت ازدواج يا صيغه ، دنبال تحصيل، اشتغال مولد و ساير شرايطي باشيد كه مي تواند براي ازدواج و زندگي موفق در آينده بسيار موثر باشد.
اميدواريم هر چه زودتر مقدمات ازدواج دائم شما فراهم گردد.
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۳۹ شناسه مطلب: 14836
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۳۹ شناسه مطلب: 14835
آيانگاه كردن به انيميشن هايي كه زنان پوشش كافي ندارند گناه دارد؟
پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
اگر به قصد لذت نباشد و مفسده هم نداشته باشد و موجب واقع شدن انسان در گناه نباشد، اشکال ندارد.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله خامنه اي، استفتاآت ،س1186و1188.
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۳۴ شناسه مطلب: 14834
سلام من جوانی 20 ساله با دختری 23 ساله اشنا شدم که قبلا برای ازدواج با پسری صیغه شده بوده ولی به ازدواج نرسیدن حالا ایا من برای صیغه کردن ایشون باید اذن پدر داشته باشم یا اصلا برای صیغه اذن پدر لازمه ممنون میشم جواب بدید
پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
شما که پسر هستي، اذن پدر لازم نداري، ولي آن دختر اگر باکره باشد، بايد از پدرش اجازه بگيرد .
اگر اجازه نگيرد، به فتواي اغلب فقها نمي تواني او را صيغه کني.(1)
پي نوست:
1. توضيح المسائل مراجع، ج2 ،م2376.
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۲۸ شناسه مطلب: 14833
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نماز مي خوانيم چون خدا واجب کرده ،خدا واجب کرده، چون مي دانسته بندگانش براي رسيدن به سعادت وخوشبختي واقعا نياز به بندگي خدا دارند كه يكي از شيوه هاي بندگي همين نماز است. عبوديت و پرستش يكي از نيازهاي اساسي روح انسان است. و هيچ چيزي جاي آن را پر نميكند،
انسان موجودي است مرکب از جسم و روح . همان گونه که انسان براي رشد جسمش نياز به غذا دارد، براي رشد و تکامل روحش هم نياز به غذا دارد . غذاي روح و آن چه سبب رشد و تکامل آن مي گردد ، اطاعت وعبادت پروردگار است .
فلسفة نماز و عبادت در همة ابعاد، قابل درك براي بشر نمي باشد . در آيات و روايات تنها بخشي از آثار و حكمت هاي نماز و ساير عباد ات بيان شده است. اصولاً معلوم نبودن فلسفه احكام در برخى موارد فقط به خاطر اين است كه آدمهاى متعبد و پذيراى امر الهى از آدمهاى متكبّر و صاحب نخوت شناخته شوند. حضرت على(ع) مىفرمايد:
«و لكنّ اللَّه سبحانه ابتلى خلقَه ببعض ما يجهلون اصله...؛ خداوند بعضى از دستورهايى را به بشر مىدهد كه ريشه و فلسفهاش براى بشر معلوم نيست، تا اين كه حالت تسليم در مردم پيدا شود . خوبها از بدها تميز داده شوند، اطاعت كنندگان از معصيتكاران شناخته گردند».(1)
در ذيل به برخي از آثار نماز اشاره مي شود .
1 - قرب معنوي
يکي از آثار بسيار مهم نماز قرب به خداوند است. اين اثر روح عبادت و نماز را تشکيل ميدهد . در يکي از آيات قرآن هدف آفرينش انسان عبادت بيان شده (2) که حکايتگر بعد معنوي نماز و اهميت آن است، امام علي(ع) فرمود: "الصلوة قربان لکل تقي (3)، نماز وسيله تقرب هر پرهيز کاري به خداوند است". در برخي از روايات از نماز به عنوان معراج مؤمن ياد شده که اشاره به آثار معنوي آن ميباشد.
2 - ياد خدا و آرامش رواني
در قرآن آمده است: "اقم الصلوة لذکري(4)، نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي".
يکي از نويسندگان در تفسير اين آيه مينويسد: "روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز ياد خدا است. "ذکر اللَّه" است که در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است"(5) ذکر و ياد خداوند نقش تعيين کننده در آرامش رواني دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسانهاي نماز گذار آرامش ميدهد، "ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(6)، آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان است".
3 - عامل باز دارنده از گناه
يکي از آثار مهم نماز جلوگيري از گناه است: "إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنکر"(7). طبيعت نماز از آن جا که انسان را به ياد خدا نيرومندترين عامل بازدارنده ، يعني اعتقاد به مبدأ و معاد مياندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منکر است. انسان که به نماز ميايستد و تکبير ميگويد، خدا را از همه چيز بالاتر ميشمرد... بدون شک در قلب و روح چنين انساني، جنبشي به سوي حق و حرکت به سوي پاکي و جهشي به سوي تقوا پيدا ميشود..."(8)
4 - گناه زدايي
يکي از آثار بسيار مهم نماز گناه زدايي است. نماز وسيله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است(9). پيامبر(ص) از ياران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه يکي از شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهيد، آيا چيزي از آلودگي و کثافت در بدن او ميماند؟ در پاسخ عرض کردند،نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند اين آب جاري است. هر زمان که انسان نماز ميخواند، گناهاني که در ميان دو نماز انجام شده است، از بين ميرود."(10)
5 - غفلت زدايي
بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کند. غرق در زندگي مادي و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم اين که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميکند و هشدار ميدهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان ميسازد... و اين نعمت بزرگي است که انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.(11)
6 - تکبر زدايي
يکي از عوامل مهم تکبر زدايي نماز است، زيرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پيشاني بر خاک در برابر خدا ميگذارد و خود را ذره کوچکي در برابر عظمت او ميبيند، از اين رو پردههاي غرور و خودخواهي را کنار ميزند. از اين رو علي(ع) بعد از بيان فلسفه عبادت، يکي از آثار نماز را تکبر زدايي بيان نمود: "خداوند ايمان را براي پاکسازي انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براي پاکسازي از کبر"(12).
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقي
نماز روح اخلاص و خداباوري را در انسان افزايش ميدهد و نتيجه آن پرورش فضايل اخلاقي است، انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون ميبرد و به ملکوت آسمانها دعوت ميکند و با فرشتگان همصدا ميشود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر ميداند.
8 - همگرايي
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودي نماز محسوب ميشوند، يکي از آثار مهم اجتماعي و سياسي نماز، همگرايي است، برگزاري نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمايش ميگذارد ،زيرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سياسي و اجتماعي جهان آگاهي پيدا ميکنند. خطيب جمعه با بيان احکام و طرح مسايل سياسي و اجتماعي به نمازگزاران رشد سياسي ميدهد .شايد به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزههاي ديني به اين دو فريضه اهميت خاصي داده شده است.(13) پيامبر اسلام(ص) فرمود:
"خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است. هر کس آن را در حيات من يا بعد از وفات من از روي سبك شمردن يا انکار ترک کند، خداوند او را پريشان ميکند . به کار او برکت نميدهد. بدانيد نماز او قبول نميشود، بدانيد زکات او قبول نميشود، بدانيد حج او قبول نميشود،..، تا از اين کار توبه کند..."(14).
9 - نفي طاغوت و ايستادگي در مقابل ستم
انساني که فقط خداوند را عبادت نمايد، در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براي او حقير و کوچک ميشود . کسي نميتواند با ظلم و ستم بر او چيره شود. در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسليم فرود نميآورد . با طاغوت کنار نميآيد. خداوند اين مسئله را يکي از اهداف بعثت پيامبر(ص) دانسته : "و در ميان هر امتي، پيامبري را مبعوث کرديم تا خداوند را عبادت نماييد . از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز کنيد.(15)
پينوشتها:
1. ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، ج9 ، 45.
2. ذاريات(51)، آيه 56.
3. نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسير نمونه، ج 16، ص 292.
4. طه(20)، آيه 14.
5. تفسير نمونه، ج 16، ص 289.
6. رعد(13)، آيه 28.
7. عنکبوت (29)، آيه 45.
8. تفسير نمونه، ج 16، ص 284.
9. همان، ص 290.
10. وسايل الشيعه، ج 3، ص 7.
11. تفسير نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
12. نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
13. جمعه (62) آيه 9، تفسير نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
14. وسايل الشيعه، ج 5، ص 7.
15. نحل (16)، آيه 36.
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۲۴ شناسه مطلب: 14832
میخواستم بدونم این عدل خداوند که بعضی از دخترا ازدواج نمیکنن با این وجود که هم خودشون هم خانواده اون دختر هیچ مشکلی ندارن،چرا دخترهای هرزه زود میتونن ازدواج کنن اما کسایی که سرشون به کار خودشون و هیچ مشکلی ندارن اینطوری نیستن؟چرا هر شب از خدا میخوام که یه بخت خوب نصیبم کنه اینکارو نمیکنه؟اگه من امسال ازداوج نکنم خودکشی میکنم 5 سال از خدا میخوام اما آرزوم براورده نشده چه حکمتی میتونه داشته باشه؟
با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
خواهر گرامي!نداشتن خواستگار يکي از مشکلات رايج در ميان دختران امروزي است. اين مشکل بسيار فراگير شده و اختصاصي به شما ندارد. چرا که همه ما در پيرامون خود شاهد دخترهايي بسيار شايستهاي هستيم که به هر دليلي حتى يک خواستگار نداشتهاند.
لازم است به نکات زير توجه کنيد :
1- هنوز فرصت براي ازدواج موفق را خواهم داشت. اين نکته را به هيچ عنوان خود فريبي قلمداد نکنيد . به يادآوري هر روزه اين نکته ملتزم باشيد. باور کنيد که « كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور».
2- هميشه زود ازدواج کردن به معني زودتر به خوشبختي رسيدن نيست. اگر در زندگي بسياري از كساني كه زود ازدواج كردند - به خصوص در مواردي كه آشناييها از طريقهاي غير مشروع انجام گرفته - دقت و تأمل كافي صورت گيرد، آشكار ميگردد زود ازدواج كردن هميشه به صلاح دختر و زندگياش نبوده ، بلکه گاهي زود ازدواج کردن شرّي است كه گريبانگير فرد مي گردد . مدتها زندگي مشترك دختر و خانوادههاي دو طرف را تلخ مي سازد.
پس زود به خانه بخت رفتن هميشه به معناي خوشبختي نيست. اگر به حفظ پاكي و عفت خود استمرار بخشيد و در امتحان الهي موفق و سرافراز شويد، خداوند از طريقي كه هيچ كسي نميداند، فرد صالح و شايسته و لايقي را ان شاء الله به سراغ شما ميفرستد.
3- خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد . همه تخم مرغ هاي خوشبختي را در سبد ازدواج نچينيد . همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نکنيد .چه بسا زنان بسيار تأثيرگذاري در جامعه بوده اند که در پرتو تحصيل ، کار و اشتغال مولد،و ... به خانه خوشبختي و بخت واقعي خود راه يافته اند. بنا براين ،تمرکز ذهني خود را تا زمان مقتضي، و تا زمانى كه كسى به خواستگارى شما نيامده، از مسئله ازدواج به امور مثبت ديگر ببريد. به هيچ عنوان اجازه ندهيد ازدواج تمام فضاي ذهني شما را اشغال کند.
4- در ناکاميها به جاي بغرنج سازي به سادهسازي و عادي سازي بپردازيد، چرا که ناکاميها آن قدر هم فکر ميکنيم ناکامي نيستند. بر عکس کامرواييهاي ما هم آن قدر هم کامروايي محسوب نميگردد. نمونهاش همه دختران ازدواج کردهاي است که با هزار اميد و آزرو راهي خانه بخت مي شوند، ولي ديري نمي پايد که چيزي جز طلاق قانوني يا عاطفي و عملي نصيب آنان نميگردد . آرزو مي كنند كه اي كاش تن به ازدواج نمي دادند.
5 - مطمئن باشيد که دعا و مناجات هاي شما نزد خداوند براي هميشه و تا ابد محفوظ مانده ، موجب سعادت دنيوي و اخروي شما خواهد بود .
دعا براى فراهم شدن زمينه ازدواج با همسري شايسته از کارهاي خوب ، مستحب و مورد ترغيب است .
امّا اجابت دعا هميشه آن نيست که خواسته انسان به همان گونه و در همان زماني که توقع دارد، برآورده شود . گاهي انسانخواستههايي دارد که برآورده شدني نيست، يا اگر مستجاب شود، به ضرر او يا ديگران است، و او نميداند، يا اجابت دعا به مقدمات و شرايطي نياز دارد که فراهم نيست، يا زمان آن هنوز فرا نرسيده و دهها دليل و احتمال ديگر. بنا بر اين :
اولا - ذهن تان را به سمت بسته شدن بخت يا سحر و مانند آن نبريد . علت تأخير ازدواج را به آن يا گناه منحصر نکنيد.
ثانيا - لازم است به نکات مهم زير توجه نماييد و در آن تأمل کنيد:
1- چه بسا اتفاق مي افتد که انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ايده آل و به نفع خويش ميپندارد .او چنان به پندار خود ، به خير و مصلحت بودن خواسته و دعايش يقين دارد که آن را همانند دو، دو تا چهارتا واضح مي داند، حال آن که واقعيت امر غير از پندار ماست. عکس آن نيز صادق است، يعني چه بسا امري را زشت و به ضرر خود مي پنداريم، ولي از آثار و عواقب آن بي اطلاعيم . نميدانيم آن چه رُخ داده، از الطاف خفيِّه و پنهان پروردگار است. قرآن کريم در اين خصوص مي فرمايد
« چه بسا مي شود که از امري اکراه داشته باشيد و انجام آن را نا گوار و به ضرر خود بپنداريد، در حالي که خير و صلاح شما در آن است، يا چيزي را دوست داشته باشيد( و انجام و اجابت آن را از خدا بخواهيد) و حال آن که بدبختي و شر شما در آن نهفته است. خدا (عواقب و نتايج کارها را )مي داند و شما نمي دانيد.»(1)
پس اي عزيز گرامي ! از خداي مهربان و عالم به همه چيز و آگاه از ظاهر و باطن ، و پيدا و پنهان انسان، بخواه که ان شاء الله همسري شايسته و لايق و با کمال نصيب شما شود . کسي را که او مي پسندد، همسرتان گرداند.
2- گاهي ميزان ايمان و باور ،صداقت ، «اعتماد » و «حُسن ظن» انسان به خدا از طريق تأخير استجابت و يا عدم استجابت دعا ها مورد آزمايش قرار مي گيرد، يعني تأخير در استجابت دعا براي اين هدف است که فرد«حقيقت ايمان » و جوهر وجودي خود و ميزان «حُسن ظن» خود به خدا را آشکار نمايد. ميزان دلبستگي و علاقه و ايمانش به حقانيت خدا را نشان دهد. آيا تا آن جا با خداست و او را قبول دارد که خدا تابع او باشد و دعا ها و خواسته هايش را اجابت کند ؟ امام صادق (ع) مي فرمايد
« اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ريشه در «حُسن ايمان» و «سلامت دل» دارد . علامت و نشانه اش اين است هر چيزي را که مي بيند(و هر راحتي و گرفتاري به او مي رسد) با چشم بصيرت و پاک، و نگاهي ارزشمند به آن نگرد.»(2)
چه بسا يكي از مهم ترين آزمايش هاي خداوند براي بندگان خوبي چون شما تاخير در اجابت ها و سنجش ميزان صبر و حسن ظن شما به خدا باشد.
اگر به اوصاف الهي توجه كنيم و به صفات پروردگار ايمان بياوريم و بدانيم خداوند رئوف و رحيم است، در مييابيم كه اگر خواستههاي انسان بر آورده نميشود، دليلش بخل نيست. خداوند با توجه به كمال و سعادت و مصلحت انسان خواستههاي او را اجابت ميكند. در دعاي افتتاح ميخوانيم :
« خدايا! اگر حاجتم را دير برآوردي، از سر ناداني بر تو عتاب و اشکال كردم (که چرا حاجتم را بر آورده نکردي يا دير اجابت کردي)، در صورتي كه تأخير در اجابت حاجتم (يا عدم اجابت دعا ) برايم بهتر بوده است، زيرا تو به فرجام امور آگاهي».
البته شيطان در يكي از مواردي كه وسوسه ميكند، تأخير اجابت دعا است. از اين راه انسان را مأيوس ميكند تا او به خدا بدبين شود. ائمه اطهار(ع) به اين نكته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبيني و سوء ظن به خدا برحذر داشتهاند.
اميرمؤمنان(ع) ميفرمايد «دير اجابت نمودن خدا، تو را نااميد نكند كه بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولانيتر گردد و بخشش خدا كاملتر شود. چه بسا چيزي را از خدا خواستهاي آن را به تو نداده ،ولي بهتر از آن را در دنيا يا آخرت به تو داده است و يا بهتر آن بوده كه آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو ميداد، تباهي دين و دنياي خود را در آن ميديدي». (3).
3- هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. اما گونههاي استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) ميفرمايد «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد :
براي او ذخيره ميگردد، يا در دنيا بر آورده ميشود، يا بلايي را كه ميخواست به او برسد، از وي ميگرداند». (4)
عدم اجابت ظاهري داراي آثار و بركات بسياري براي او خواهد بود. اگر کسي بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنيا، چه پاداشي براي او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضي نميشود. امام صادق(ع) ميفرمايد :
«روز قيامت خداوند ميفرمايد: اي بنده من!مرا خواندي و اجابتت را به تأخير انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو ميکند که کاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نميشد، اين براي ثواب و پاداش نيکي است که ميبيند». (5)
خودكشي راه درستي براي رويارويي با مشکلات نيست، بلكه بدترين شيوه براي مقابله بامسائل به حساب مي آيد و به جاي حل مسئله ، صورت مسئله را پاك مي كند. كسي كه به خودكشي مي انديشد، بيش از هر چيز ناتواني خود را در برابر حوادث و مسائل به ظهور مي رساند، و اين نهايت ضعف و درماندگي است.اين سخن شما که اگه من امسال ازداوج نکنم ،خودکشي مي کنم، حرف نادرستي است.مومن در هر حال به خدا تکيه مي کند و نا اميد نمي شود.
اسلام خودكشي را در هيچ وضعي تجويز نمي كند، بلكه روش هاي مثبت و حيات آفرين را مورد توجه قرار مي دهد تا انسان هر چه بهتر بتواند از زندگي لذت ببرد و به حيات خود ادامه دهد. اسلام، خودكشي را قتل نفس مي داند كه از گناهان بسيار بزرگ است. همان گونه كه كشتن ديگران گناه عظيم است، خودكشي مانند آن است كه انسان شخص ديگري را بكشد و او را از زندگي محروم كند.بايد بدانيم كمال انسان در سختي ها است . خلقت آدمي به تعبير قرآن از آغاز با رنج آميخته بوده است ، نيز سختي ها و مشكلات، شلاق تكامل است . سنگ وجود انساني تنها در كوره آزمايش و سختي ها به طلاي ناب تبديل مي شود.هر چه حرارت بيش تر باشد، عيار بالاتري به دست مي آيد.در اين صورت خود را در مقابل اين گونه مسائل آماده مي كنيم . خم به ابرو نمي آوريم حتي از آن بهره گرفته و استفاده مي كنيم، از مشكلات استقبال مي كنيم چون آنان را زمينه ساز رشد و پيشرفت و تكامل بشر به حساب مي آوريم.
پينوشتها:
1. بقره(2)آيه 216.
2.مستدرک الوسايل، ج2، ص110.
3.نهج البلاغه، نامه 31.
4.تحف العقول، ص 202.
5 . اصول كافي، ج 4، ص 247 .
۱۳۸۹/۰۴/۲۸ ۱۵:۰۳ شناسه مطلب: 14831
ایا عشق یا عاشق شدن گناه است ؟ از کجا بفهمیم واقعا عاشقیم؟
با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
عشق به جنس مخالف تا هنگامي که در حد احساس قلبي است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است، از نظر اسلام حرام نيست ، اما با دو مشکل مواجه است.
اولاً اشتغال قلبي ، آن هم در حد عشق و علاقه مفرط ، باعث سرگرمي فکر و هزينه شدن بسياري از نيرو و سرمايه مادي و معنوي براي آن مي شود که غالباً بي ثمر و حتي مخرب است .
دوم: با توجه به اين که چنين عشقي برخاسته از طوفان غريزه جنسي است، به طور طبيعي و غالباً ، پس از اظهار عشق، روابط ديگري شکل ميگيرد که خارج از حدود شرع و قانون و هنجارهاي اجتماعي و... است. متأسفانه چنين عشق و علاقه هاي از مسير معيّن، خارج ميگردد و مراحل بعدي قابل کنترل نيست.
مانند گفته مولانا :
عشق ها کز پي رنگي بود عشق نبود عاقبت ننگي بود.
بسياري از دوستيهاي دختران و پسران در جامعه ما، داراي کارکرد رواني اجتماعي است، يعني دختران و پسراني که براي خود دوستي انتخاب ميکنند، به دنبال يافتن يک پايگاه رواني و اجتماعي مطمئن هستند، ولي با اين کارکرد نميتوان استمرار دوستيها را تضمين کرد. اطمينان خاطري که دختران و پسران از طريق برقراري دوستي بين خود، جستجو ميکنند، زياد طول نميکشد و آنان پي ميبرند که اين اطمينان خاطر، به قيمت از دست دادن بسياري از اطمينان خاطرهاي ديگر به دست آمده است.(1)
بنابراين عشق و علاقه مندي شديد به يك شخص ، فكر و ذهن انسان را به خود مشغول كرده ، ممكن است به صورت هاي مختلف مانند افت تحصيلي ، پريشاني خيال و فكر و انجام گناه و از دست دادن سرمايه اصيل پاکدامني منجر شود . در ضمن فكر و ذهن انسان را از ياد خداوند باز مي دارد.
نکته مهم ديگري که بايد در روابط دختر و پسر و تداوم عشق و عاشقي ميان آنان مورد نظر قرار گيرد، اين است: بر فرض اين که عاشق شدن متضمن هيچ گناهي نباشد(که معمولاً چنين نيست) ، از آن جايي که اين گونه عشقها از حالت سلامت که حاصل معرفت است، جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و. . . ) درميآيد. از طرفي انگيزههاي ناهشيار جنسي نيز سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق بيمبنا دارد ، از نظر روانشناختي داراي پيامدهاي بسيار منفي است که در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي شود .
1- دختر به دلايل گوناگون فقط به يک چيز فکر کند و آن هم وصال پسر و به عکس. علاقه افراطي آنان را از ديدن همه مسايل پيراموني خود باز ميدارد و اشتغال ذهني هيچ گاه آنان را رها نمي سازد.
2- دختر و پسر در گرداب عاطفي غوطهورتر مي گردند ، به گونه اي که حتي خواب و خوراک را از ياد مي برند ، در نتيجه قواي جسماني آن ها تحليل مي رود . اين همه در صورتي است که عشق دو طرفه باشد.
3 - وقتي عشق آمد ، عاشق کم کم از عملکرد سابق خود در زمينه تحصيل، روابط خانوادگي، روابط با همسالان و تمرکز بر امور اساسي زندگي فاصله ميگيرد. به کاهش عملکرد در زندگي روزمره دچار ميگردد. در اين بين به بهانه وصال به صورت انفجاري به انجام فعاليتهاي ويژه ميپردازد،
4- ماهيت عشق بسيار پيچيده است. اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد، رنگ و بوي اختلال نيز به خود ميگيرد. در برخي علاقههاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمرهاش جدا ميگردد، رگههايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار وسواسي و. . . مشاهده ميشود.
5- اضطراب طرد و جدايي، طرفين را فرا ميگيرد و ترس لو رفتن رابطه لحظهاي آنان را رها نميکند.
6- دو طرف به ماسکهايي زيبا براي خوب نشان دادن خود مجهز ميگردند. در هالهاي از شيدايي به وعدههاي سر خرمن ميپردازند.
7- بسياري از پسران به دلايل متعددي پس از مدتي از ازدواج با دختر معشوق طفره ميروند. طبق برخي آمارها 95/0 اين گونه روابط خارج از چارچوب ، به ازدواج ختم نميگردد.
8 - يکي از فرجام هاي روابط دختر و پسر و عشق و عشقبازي هاي آنان اين است که دختر به دليل افت معنوي و تحصيلي به اجبار به کارهاي روي مي آورد که به هيچ وجه تصور آن را از ابتدا نميکرد.
9- . اين گونه ارتباطها هرچند در ابتدا بسيار دلانگيز است، ولي در ادامه به جنگي فرسايشي مبدل ميگردند، آري داستان عشق آغازي دلانگيز و پاياني بس غمانگيز دارد، چنان که امير المؤمنين عليه السلام مي فرمايد : اوّل الشهوة طرب و آخرها عطب (2) .
البته شکي نيست در اين ميان استثناهايي وجود دارد، ولي نميتوان فرصت يک بار زندگي کردن در دنيا را به استثناها واگذار کرد.
10 -نگاه دختر و پسر به هم ، آتش شهوت را در دل شعله ور مي کند ، زمينه را براي فتنه انگيزي شيطان فراهم مي سازد .امير المؤمنين عليه السلام مي فرمايد : النَّظْرَةُ بَعْدَ النَّظْرَةِ تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً؛(3)
نگاه بعد از نگاه (به نامحرم ) بذر شهوت را در دل کشت مي کند ، همين براي منحرف ساختن فرد و کشاندنش به سمت فتنه و فساد کافي است .
11- ديگر کسي را ياراي بازداري ايشان نيست .گناه يا غير گناه بودن اين رابطه براي آنان بيمعنا ميگردد. زيرا عشق و شهوت نظام و پيوستگي عقل را مختل مي کند و آن را از شکوفايي و بهره دهي مي اندازد . (4)
12- روابط پسر و دختر باعث مي شود عشق مجازي جايگزين عشق حقيقي گردد . آن موقع ديگر طرف عشق مجازي او مي شود خداي او . از خداي جهان آفرين درخواستي جز وصال و رسيدن به معشوق خود را ندارد. ارتباط و عبادتش ، راز و نيازش ، اشک و گريه اش ، نماز و روزه اش و...براي اين است که خدا او را به معشوقش برساند . به همين دليل است که سر انجام عشق و عشقبازي بسياري از دخترها و پسرهايي که به خواسته هاي شان نمي رسند ،به ضعف و سستي در ايمان و عقيده کشيده مي شود . پايبندي به احکام و مقررات ديني را رها مي کنند . نمره شان در امتحان و آزمايش هاي خدا تک و مردودي است ، زيرا پسران و دختران در ارتباط گناهآلود به خطوط قرمز الهي يکي پس از ديگري وارد ميشوند. هر کدام را به بهانهاي توجيه مينمايند.
پي نوشت ها :
1. دکتر احمدي، روابط دختر و پسر در ايران، ص 118.2.
2. معجم الفاظ غررالحکم ، ص 563.
3. منلايحضرهالفقيه ، ج4 ، ص18.
4. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ، ج7 ، ص200.