پرسش وپاسخ

با عرض سلام و خسته نباشید 2 ماه پیش پسری از من درخواست ازدواج کرد که 18 سال دارد و 2 سال از من کوچکتر است. پسر خوبی است و او را برای زندگی انتخاب کرده ام. قضیه را با مادرم در میان گذاشتم.نظر ایشان این بود که او هنوز بچه است و اگر تا 4 سال دیگر سر حرفش باقی بود بعداز پدرم اجازه خواستگاری میگیرد. ما فقط یک بار آن هم با اطلاع مادرم همدیگر را ملافات کرده ایم میخواستم بدانم ارتباط تلفنی ما برای شناخت بیشتر اشکال شرعی دارد و آیا در آینده نشکلی در زندگی نخواهیم داشت؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
ازدواج بزرگ‏ترين و مهم‏ترين حادثه زندگي انسان است . موفقيت‏يا شکست در آن سرنوشت‏ساز خواهد بود . چه بسا شما نيز بر همين اساس تصميم گرفتيد مشکل خود را با ما در ميان گذاريد و از کارشناسان و مشاوران با تجربه بهره گيريد . در اين‏جا لازم است از تصميم به‏جا و درست‏شما تقدير و تشکر کنيم; زيرا به گفته اميرالمؤمنين (ع) هيچ ياور و پشتيباني از مشاوره بهتر نيست . به هر حال، دختران و پسران ميوه‏هاي باغ زندگي انسان‏هايند . دست آفرينش نوعي جاذبه و کشش دروني در آن‏ها به وديعت نهاده است . اضطراب و ناآرامي آنان در اين سنين از طريق ازدواج به سکونت و آرامش تبديل مي‏گردد . قرآن که راز آفريدن همسر را (لتسکنوا اليها) مي‏داند، بدين نکته اشاره دارد . البته ازدواج و زندگي مشترک وقتي ثمر بخش، سودمند و ماندگار است که عقربه روحيه‏ها، غرايز و طرز تفکر دو طرف، همسو و نزديک باشد . در غير اين صورت، ريسمان وحدت و يگانگي به ضعف و سستي مي‏گرايد و سرانجام گسسته مي‏شود . ما در زندگي خود شاهد پديده‏هاي تلخ و درد آوري هستيم که دختران و پسران و خانواده‏هاشان را مي‏آزارد و کاخ زندگي مشترک زوجين را فرو مي‏پاشد . بي‏ترديد محاسبات غلط، احساسات زودگذر، خيالات و توهمات بي‏اساس عامل اصلي تحقق اين پديده‏ها به شمار مي‏آيد . بنابراين، اگر در گزينش همسر اصول صحيح رعايت‏شود، بخش عظيمي از ناگواري‏ها و نابساماني‏ها و مشکلات از ميان مي‏رود و زندگي جوانان پربارتر و زيباتر مي‏شود .
داشتن دوست دختر و دوست پسر يکي از آسيب هاي ازدواج از طريق ارتباط غير سنتي (خياباني و اينترنتي و ...) است. برخي از جوانان بدون توجه به معيارهاي انتخاب همسر و مسايل ديگر ازدواج ،با صرف عشق و علاقه اقدام به ازدواج مي کنند. در واقع عشق و علاقه بدون پشتوانه عقلاني ، چشم و گوش آن ها را از ديدن حقايق مي بندد. هنگامي متوجه اشتباه خود مي شوند که کار از کار گذشته و ديگر کاري نمي توانند انجام بدهند.
بنابراين اگر تصميم به ازدواج داريد با چند مشكل مواجه هستيد:
1- اگر بخواهيد بر اساس معيارها دست به انتخاب بزنيد و بر فرض كه در بيش تر جهات و ملاك ها با هم سازگاري داشته باشيد، حداقل از جهت سني اختلاف داريد . به خاطر عللي نظر روان شناسان توصيه مي كنند كه سن مرد 2 الي 4 سال از زن بيش تر باشد. شايد در اوايل زندگي اين اختلاف سني خيلي محسوس نباشد ،ولي در آينده با مشكل مواجه مي شويد.
2- مشكل ديگر عدم موافقت خانواده شماست كه ازدواج با ايشان را موكول به چهار سال ديگر مي كنند. در اين صورت اگر بخواهيد چهار سال منتظر باشيد، عاقلانه نيست چرا كه ممكن است در اين چهار سال مورد بهتري از ايشان خواستگار شما باشد. ضمن اين كه هيچ تضميني براي اين ازدواج وجود ندارد چرا كه يقينا اگر ايشان در اين چهار سال مورد بهتري از شما پيدا كند، سراغ ايشان خواهد رفت و شما را رها خواهد كرد.
3- و بالاخره مشكل اساسي اين كه: اگر بخواهيد اين رابطه را ادامه دهيد، هر چند به قصد ازدواج باشد ، داراي آسيب هاي فراواني است ،از جمله؛
ا- فقدان شناخت درست و واقع بينانه:معمولا ادعا مي شود اين گونه روابط و دوستي ها به انگيزه ازدواج شكل مي گيرد، ولي با كمي دقت فهميده مي شود،روح حاكم بر اين دوستي ها عشق ورزي است، نه خرد ورزي.اين نوع انتخاب كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي گيرد، به دليل عدم شناخت عميق و واقع بينانه،زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي سازد.
ب-ايجاد جو بدبيني:دختر و پسر نسبت به هم پس از ازدواج اعتماد نداشته و احتمال وجود رابطه اي ديگر رامي دهند.
ج-افت تحصيلي يا ركود علمي:به علت تمركز و توجه صرف به ديدارها و ملاقات حضوري و تلفني مانع بزرگي براي رشد و ترقي علمي ايجاد مي شود.
د-عدم استقبال از تشكيل خانواده:اين گونه روابط و دوستي ها معمولِِا به انگيزه تفنن و سر گرمي شكل مي گيرد. در خلال آن از خود باوري و زود باوري دختران سوء استفاده مي شود.حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند.
ه-اضطراب،تشويش و احساس نگراني: در دوستي هاي موجود بين دختران و پسران به علت مقاومت خانواده و جامعه در برابر اين مسئله،اين گونه دوستي ها با مخاطرات رواني گوناگون از جمله اضطراب و تشويش همراه است.وجود افكار ديگري چون احساس گناه و نگراني از تهديداتي كه توسط پسر براي فاش كردن روابطش با دختر صورت مي گيرد ،يك تعارض دروني و اضطراب مستمر را دنبال خود دارد.
و-محروميت از ازدواج پاك:دختراني كه در پي اين روابط هستند ،معمولآ به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست مي دهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد مي كند.
ز: مشكلات رواني و روحي: اين گونه روابط موجب ايجاد تعلقاتي در دو طرف مي شود و چون احتمال نتيجه نشدن اين ارتباط به ازدواج وجود دارد و احتمال آن نيز بسيار است، قطع اين ارتباط با توجه به روابط چند ساله و دوستي و عشق و وابستگي، ضربه رواني زيادي به شخص وارد مي كند. اين ضربه روحي و رواني براي دختر و پسر يكسان است، اگر چه براي دختران بيش تر است.
ح: از دست رفتن فرصت هاي ازدواج موفق: به جهت وابستگي دو طرف و به ويژه دختران به دوست پسر خود، فرصت هاي زيادي براي خواستگاري پيش مي آيد كه به جهت دوستي و وابستگي به دوست پسر، يا به جهت قول و قرار هايي كه گذاشته اند، به رد خواستگاران و فرصت هاي خوب ازدواج منجر مي شود.
ط:خروج تدريجي از حريم هاي شرعي: به طور طبيعي دوستي دو جوان، از انگيزه هاي هشيار و ناهشيار جنسي برخوردار است. اين عامل ريشه اي در روابط اگر چه سعي در كتمان آن مي شود، اما خواسته يا ناخواسته در شكل هاي مختلف خود را نمايان مي سازد. بنابراين اگر چه در ابتدا تصور مي كنيد كه ارتبط شما يك ارتباط ساده و در محدوده احكام ديني و شرعي صورت مي گيرد، اما مطئناً در حدود شرعي نخواهد بود و شما را از حفظ حدود شرعي باز خواهد داشت. ضمن آنكه اصل اين روابط تا زماني كه عقد شرعي صورت نگيرد، از نظر شرعي اشكال دارد.
بنابراين حتي اگر قصد ازدواج با ايشان را داريد، چون مدت زمان زيادي را بايد به انتظار باشد و با توجه به آسيب هايي که خواهد داشت، ادامه ارتباط به اصلاً صلاح شما نيست. ما به دختران و پسراني كه شرايط مطلوب تر از شما را نيز دارند، اما مي خواهند تا چند سال براي شناخت بيش تر با هم ارتباط داشته باشند، به طور اكيد توصيه به قطع ارتباط داريم، تا چه رسد به شما كه شرايط تان حداقل از دو جهت سني و عدم موافقت مادر( در حال حاضر) اصلا مطلوب نيست. بهتر آن است که هر چه زودتر تا دلبستگي عميق تر نشده ، ارتباط را قطع كنيد. جلوي ضرر را هر جا که بگيريد ، به نفع تان است. سخن مادرتان براي صبر چهار ساله غير دور انديشانه است، مگر اينكه مادر چون احساس مي كند كه نمي تواند شما را قانع سازد، يا چون با خود مي گويد كه طي اين مدت چهار سال با اتفاقات بسياري كه پيش مي آيد، اين وضعيت تغيير مي كند، چنين سخني گفته است.
از نظر حكم شرعي نيز ارتباط شما با سخنان يا نگاه هاي تحريك كننده باشد، يا خوف افتادن در گناه باشد، اشكال دارد.
موفق باشيد.

سلام علیکم من یه دانشجوی بسیجی ام انشاالله قراره برم خواستگاری یکی از خواهرای بسیجی ولی نمی دانم باید چه کنم مادرم چند سالی به رحمت خدا رفته اند و یک پد رپیر و یک برادر دارم وضعیت مالی درست و حسابی هم که نداریم و در مجموع الهی شکر چه کنم آیاخانواده ایشون قبول می کنند،مادر نداریم باکی برویم خواستگاری،اصلا جلسه خواستگاری چی باید بگم منی که یادم نمی اید در تمام طول تحصیل 4ساله رودررو با خانمی صحبت کرده باشم، راهنماییم کنیدتا بدانم چه باید بکنم سپاسگزارم اجرکم عندالله

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
قبل از خواستگاري لازم است كه از راه تحقيقات محلي، دوستان، فاميل ها، همسايگان، شناخت نسبي از دختر مورد نظر و خانواده او پيدا كنيد . به صرف اينكه در بسيج خواهران فعاليت دارد و از نظر ظاهر او را پسنديد، به اين كار اقدام نكنيد.
در مرحله بعدي مي توانيد از طريق يكي از دوستان يا واسطه ها نظر دختر مورد نظر را جويا شويد . به شكلي شرايط كلي خود را به ايشان بگوييد.از جمله شرايط مالي،خانوادگي و ... . اين كار صرفاً وقتي انجام شود كه پيامدهاي منفي در ميان دوستان، محيط دانشگاه و در ميان فاميل يا خانواده دختر نداشته باشد.
بعد از انجام اين مراحل چنانچه نتايج مثبت بود ،براي خواستگاري رسمي از طريق يكي از افراد بزرگ فاميل، عمو، دايي، يا عمه و.. اقدام كنيد.
نکاتي وجود دارد که در طرح سئوالات جلسات خواستگاري ، شناسايي دختران و پسران در رابطه هاي شان يا ....، کمک مي کند که فرد شناخت عقلاني ( نه احساسي) نسبت به طرفش کسب کند.
بايد داراي شرايطي باشد که بعضي از آن ها به قرار ذيل است:
1 - فکر نکنيم که سؤالات بايد استاندارد شده و از پيش تعيين شده و با جواب هاي مشخص باشد، بايد هنگام گفتگو مانند آدم آهني خشک نباشيم و سعي کنيم سؤالات را در همان جلسه نسبت به هرچيزي که مبهم هست، طرح کنيم.
2 - سؤالات کلي براي شروع خوبست .
مثلا اين سؤالات:
نظر شما در مورد حجاب چيست؟
چه توقعي از همسر آيند ه ات داريد؟
نظرشما در مورد اخلاق و ايمان چيست؟
ميعارهاي شما براي ازدواج چيست؟
چه نقشي براي زن در خانواده ، يا چه نقشي براي مرد در خانواده قائل هستيد؟
چون سؤالات چنين کلي، حتما جواب کلي دارد و جواب هاي کلي چون مبهم و ناشفاف هستند ، طرفين همان طور که دوست دارند بر اساس ذهنيات خود تفسير مي کنند و اين مفهوم شناخت از يکديگر را با تحريف روبرو مي سازد.
3 - به جاي سؤالات کلي، سعي کنيد مفاهيم را به زودي به طرف مصداق ها و مثال هاي عيني بکشانيد، با طرح مسئله فرد را در موقعيت قرار دهيد. موقعيت هايي که هر روز در زندگي خانوادگي افراد پيش مي آيد و زوجين نسبت به آن واکنش احساس، فکري يا رفتاري نشان مي دهند.
بهتر است به عنوان مثال به جاي اينکه اين سئوال کلي را بپرسيد که نظرتان در مورد حجاب چيست، مي توانيد سؤالات جزئي زير را بپرسيد:
آيا به نظر شما براي حجاب خانم حتما چادر ضروريست؟
آيا مانتو و مقنعه را حجاب مي دانيد؟
آيا روسري و لباس پوشيده مثل بلوز و شلوار حجاب هست؟
آيا خانم مي تواند بين افراد نزديک مثل پسر عمو، دوست ، پسر خاله، يا اقوام بدون روسري باشد؟
آيا تفاوتي بين پوششي که خانم با شوهرش داره و پوششي که با پسر خاله اش داره وجود داره، تفاوتش چيست؟
آيا به فرض پذيرش حجاب مورد نظر شما، کار خانم در محيط هايي که کاملا مردانه هست ، مثل يک کارخانه يا معدن يا ...، اشکالي دارد؟
آيا يک آقا يا يک خانم پس از ازدواج مي تواند يک ارتباط عاطفي با جنس مخالف داشته باشد؟ سطح اين ارتباط را مثال بزنيد؟ حدودش چقدر است؟
آيا براي يک خانم دست دادن به يک اقوام نزديک مثل پسر عمه را مي پذيريد؟
آيا خنده ، شوخي، و سر به سر گذاشتن يک آقايي را که ازدواج کرده با خانم هاي دوست و فاميل را قبول داريد، يا همين مورد را در مورد خانم ها مي پذيريد؟
و صدها سئوال از اين دست که تمرکزشان بر جزئيات است، يعني مثال هايي که در زندگي هاي مختلف کم و بيش ممکن است پيش بيايد.
اين به شما بستگي دارد که سئوال هاي را جزئي و با مثال و متناسب با حال و احوال خود طرح کنيد.
4- اين سوالات جزئي و دقيق و عمليات را حول چه محورهايي تهيه کنيم.
بعضي از مهم ترين محورها اين ها هستند:
ا) سؤالات در خصوص مسئوليت پذيري و انجام وظايف فرد مثلا شغلش، تحصيلاتش، وظايف دوستي و خانوادگي که به گردن داشته و .....
ب ) انعطاف پذيري
اين بند هم بسيار مهم هست، ما بايد با طرح سؤالاتي متوجه بشويم اين فرد تا چه ميزان خاصيت کششي دارد و حاضر به انعطاف و تغيير در نظراتش هست.
به اين سئوال توجه کنيد:
اگر ما آماده شده ايم به يک مسافرت راس ساعت 18 برويم، ناگهان تلفن زنگ مي زند و يکي از اقوام که از شهرستان آمده اند، خواهان آدرس دقيق منزل ما هستند که به ميهماني ما بيايند، در اين هنگام شما چه کار مي کنيد؟
نحوه پاسخگويي به اين سئوال مهم هست، نه خود جواب.
اگر فرد بگويد: به آن ها مي گوييم برنامه مسافرت داريم و نمي توانيم در خدمت شما باشيم.( اين نشانه عدم انعطاف هست)
اگر فرد بگويد به آن ها مي گوييم قدم تان روي چشم بفرمائيد( اين هم نشانه عدم انعطاف هست)
در حالي که فرد منعطف به راه هاي ديگري به غير از بله يا خير نيز توجه دارد. مثلا مي گويد:
بايد ببينم سفر ما چقدر اهميت دارد؟ آن فاميل کيست؟ ضرورت ميهماني او چيست؟ تاثير رفتن به اين سفر روي ما چقدر هست؟ و ....، يعني بررسي همه جوانب و جوابي شبيه اين:
به او مي گوييم قصد سفر داريم، اما خيلي دوست داريم در خدمت شما باشيم ، تا ساعت 18 که وقت حرکت ماست مي توانيم در خدمتتون باشيم. يا اينکه ما مي توانيم هفته آينده اين سفر را برويم . خوشحال مي شويم در خدمتتون باشيم.
فراموش نکنيد اين ها مثال هستند، شما مي توانيد مسائل ديگري را طرح کنيد ،
ج) تقسيم وظايف و نقش زن و مرد
مي توانيد با مثال هايي کارهايي را که در خانواده هست ، مطرح کنيد و از طرفتون بخواهيد بگويد چه کسي اين کارها را بايد انجام دهد. خريد، تصميم گيري، کارهاي منزل ، نگهداري بچه ، ادامه تحصيل، تفريحات و ....
دـ) مسائل اقتصادي خانواده
اين بند هم بايد با سؤالات ريز و جزئي همراه باشد. مثلا ميزان خرجي که براي جشن عروسي در نظر داريد و نوع تالار آن را مشخص کنيد؟ محل مسکوني چگونه است ، کجاست؟ مشترک هست ؟ شخصي هست؟ اجاره اي هست؟ موقعيت جغرافيايي آن ؟
درآمدهاي زن و مرد چگونه در خانواده هزينه مي شود؟ تصميم گيرنده کيست؟
ه) ميزان استقلال يا وابستگي فرد
مثال هايي فرضي بزنيد که مثلا شما دوست داريد در شهر ديگري زندگي کنيد، نظر او را جويا شويد؟
سؤال هاي فرضي مطرح کنيد که مادر و پدر شما يا مادر و پدر وي توصيه اي به شما دارند، بايد چگونه با آن ها برخورد کنيد.
يا سؤال هايي از اين قبيل: فکر مي کنيد هر چند روز يک بار بايد به خانواده هاي مان يا اقوام خود سر بزنيم؟
يا سؤال هايي از اين دست که آيا پس از ازدواج مسافرت يا تفريح يکي از همسران بدون طرف ديگر به همراه دوست را مي پذيريد؟ چند بار در سال يا ماه؟
و) صفات شخصي و رواني:
افسردگي، پرخاشگري، اضطراب، وسواس، سوء ظن، زودرنجي، کج خلقي، تنهايي، ترس ها، سابقه هاي بستري و درمان و .... جزء مهم ترين مسائلي هست که بايد بررسي شود،( شايد بررسي اين بند يکي از ضرورت هايي هست که دختر و پسر بايد به روانشناس مراجعه کنند). اما اگر خودشان قصد بررسي داشتند، بايد نشانه هاي اختلالات را بشناسند، با سؤال و دقت در نشانه ها و علائم اختلالات پي به مشکل ببرند.
همچنين صفاتي مثل خسيس بودن،حسابگر، ولخرج بودن، دست و دلباز، بي خيال ،اجتماعي بودن ، منزوي و بي علاقه به تفريح، (اهل تفکر و مطالعه بودن)، پيگير بودن( سمج)، سهل انگار نبودن( سخت گير نبودن)و ....، جزء مسائلي هست که مي تواند با مثال هاي عملياتي پرسيده شود.
ح) مسائل اعتقادي و اخلاقي:
اين سؤالات را بر اساس آنچه خود هستيد، بايد طراحي کنيد، اگر به مواردي اعتقاد نداريد، بايد با طرح سؤال هاي متناسب و ريز بررسي کنيد که فرد مقابل در اين زمينه در تعارض با شما نباشد مثل مسئله حجاب .
اين سؤال را دقت کنيد:
آيا وقتي ما در دورن و در دل مان خدا را قبول داريم و رفتار خوبي داريم ، بايد دقيقا نمازمان را هم سروقت بخوانيم، حالا اگر نخوانديم مشکلي پيش مي آيد؟
آيا آرايش خانم بيرون از منزل مشکلي ايجاد مي کند؟
آيا شما هم با اين موافقيد که خانم ها براي بيرون رفتن از منزل بايد از شوهران شان اجازه بگيرند؟
چه وقت مي شود دروغ گفت؟ دروغ مصلحتي چيست؟
ط) دوستان
اگر بتوانيد از طريق سؤال يا تحقيق بر دوستان فرد احاطه پيدا کنيد و مورد شناسايي قرار دهيد ، مسائل زيادي در مورد همسر آينده خود متوجه خواهيد شد.
سؤالاتي از اين قبيل چند تا دوست صميمي داريد؟ ( تعداد زياد آن نشانه برونگرا بودن و تعداد کم آن نشان دهنده حساسيت ، زودرنج بودن و درونگرا بودن هست)
با کدام دوستت صميمي هستيد و او چه خصوصيت جالبي دارد؟( پيش بيني اينکه اگر بخواهي در آينده خيلي خوب در کنار آن طاقت بياوري بايد چنين باشي)
با کدام دوستت ارتباط کم تري داريد ، يا خوشت نمي آيد، چه صفاتي دارد؟ ( مهم از اين نظر که اگر چنين هستيد، در زندگي با اين فرد مشکل دار خواهي شد)
ي) خانواده فرد
سؤالات دقيق از خصيصه هاي مختلف خانواده و تعلقات آن ها ، تحصيلات، فرهنگ، شغل ، و فرزندان ديگر خانواده که ازدواج کرده اند و نحوه ارتباط عروس ها و داماده هاي آن ها با خانواده و ...، هم به شناسايي شما نسبت به اين خانواده بيش تر کمک مي کند.
ک) بيماري هاي جسمي، معلوليت ها و .... در فرد و خانواده شان:
اين مورد بايد مستقيم سؤال شود. خيلي ها در جلسات شناسايي دروغ نمي گويند، اما ملزم به اين نيست که همه چيز را بگويند. مثلا اگر بپرسيد بيماري مزمن يا حادي داشته ايد؟ جواب صحيح مي دهند، اما اگر نپرسيد ،ضرورتي براي توضيح اين موارد در خود نمي بينند.
( البته اگر سلامتي جسمي همسر آينده تان در تصميم گيري تان موثر هست)
ل) برنامه تفريحات، سرگرمي و برنامه ها براي ارتباطات درون خانواده
م ) سؤالات زيادي در مورد هر يک از معيارهاي ازدواج که به صورت عيني و دقيق و انعطاف پذير و شفاف طرح شود ، مي توان مطرح کرد.
بايد مفاهيم تئوري و زير بنايي معيارهاي ازدواج را خوب بشناسيد تا خوب بتوانيد بر اساس آن نسبت به فرد مقابل خود شناسايي حاصل کنيد.
اميدواريم که زندگي شيرين و خوشبختي داشته باشيد.

خودم و همسرم انسانهای متشرعی هستیم، مدت زیادیست که کاهل نماز شده ام به راحتی گناه میکنم دروغ،غیبت از خدا بسیار فاصله گرفته ام و به همین خاطر روی خواستن فرزندی سالم و صالح را ندارم. چه کنم تا معبودم را احساس کنم و مهیای فرزند شوم؟

باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
اطاعت از اوامر الهي که انجام واجبات و ترک محرمات باشد، بهترين راه براي تقويت و رشد زمينه هاي معنوي در وجود انسان است.قوي ترين عامل براى رشد معنوي و پرورش ملكات اخلاقى و كمالات انسانى و نجات از پستى و حضيض رذائل و رسيدن به اوج قلّه فضائل ، اطاعت از اوامر الهي است.
از آن جايي که در نظر اسلام پدر و مادر مقام بسيار بلندي دارند، وظائف سختي نيزدر قبال فرزندان دارند. چه را که اولين ومهم ترين مسئوليت تربيت فرزند ، هم از لحاظ زماني و هم از لحاظ رتبه ، برعهده پدر و مادر است . بايد از ابتدايي ترين لحظه ممکن ، نسبت به تربيت فرزندي سالم و شايسته ومفيد اهتمام ورزند. براي رسيدن به اين مهم بر والدين لازم است تا زمينه اي را مهيا کنند تا شخصيت فرزند در آن شکل بگيرد. والدين بايد کردار و رفتارخود را شديدا تحت مراقبت قرار دهند، به اين معنا كه از محرمات دوري و به انجام واجبات روي آورند.
توصيه مي کنيم :
1- در اولين اقدام موانع بين خود و خدا را از ميان برداريد. نخستين گام و اولين شرط براي رفع فاصله بين بنده و خدا توبه و ترك گناه است.توبه، پشيماني و ندامت از خطاها و گناهان و كاهلي و سستي‌هاي گذشته است .
2- سعي کنيد هميشه با وضو باشيد . نمازهاي خود به خصوص نماز صبح را در اول وقت بخوانيد.
3- قرآن زياد بخوانيد . در معاني آيات آن تفكر كنيد. به ويژه آيه نور را بسيار تلاوت کنيد. تلاوت اين آيه توسط والدين قبل از بارداري و مادر در ايام بارداري سفارش شده است :
" اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (1)
خدا نور آسمان‏ها و زمين است .وصف نورش مانند چراغدانى است كه در آن، چراغ پر فروغى است، آن چراغ در ميان آبگينه بلورينى است، كه آن قنديل بلورين گويى ستاره تابانى است، [و چراغ‏] از [روغن‏] درخت زيتونى پربركت كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى‏شود، [و] روغن آن [از پاكى و صافى‏] نزديك است روشنى بدهد، گرچه آتشى به آن نرسيده باشد، نورى است بر فراز نورى. خدا هر كس را بخواهد، به سوى نور خود هدايت مى‏كند، خدا براى مردم مثل‏ها مى‏زند [تا حقايق را بفهمند] و خدا به همه چيز داناست. "
4- در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.از مجالس گناه و نافرماني خداوند دوري نماييد.
5- به تغذيه خود و همسرتان پيش از نزديکي و انعقاد نطفه و پس از آن در دوران بارداري و شيرخواري توجه ويژه داشته باشيد . از مواد غذايي شبهه ناك دوري كنيد. اين توجه بايد از جهات مختلف باشد. مثلاً:
ا) چه نوع غذاهايي در شکل‌گيري شخصيت انساني،‌روحي و اخلاقي و ديني بچه مؤثر است ؟
ب) چه نوع غذاهايي است که در تقويت نيروي فکري و عقلي و هوش بچه مؤثر است؟
5- براي سلامت جسمي و روحي و رواني فرزند و برخي جهات ديگر، به دستورعمل‌هاي اسلام براي زمان و مکان و چگونگي آميزش دارد توجه نماييد که در صورت نياز در مکاتبات بعدي به آن ها اشاره مي‌شود.

پيشنهاد مي کنيم براي آگاهي بيش تردر رابطه با مسائل مربوطه به اين بحث با مطالعه کتاب هاي ازدواج مكتب انسان سازي، شهيد دكتر پاك‏نژاد، ج 3 - بهشت خانواده ،دكتر مصطفوي- بهداشت ازدواج از نظر اسلام ،دكتر صفدر صانعي- ازدواج و مسائل جنسي، گروهي از نويسندگان - ريحانه بهشتي ، سيما مخبر مراجعه نماييد.

پي نوشت :
1. نور (24) آيه 35 .

با سلام آیا نزدیکی از مقعد در دوزان حیض کفاره دارد؟چقدر است؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
به نظر آيت الله بهجت نزديکي از مقعد در حال حيض بنا بر احتياط واجب جايز نيست، ولي کفاره ندارد. در حال پاكي اگر موجب اذيت زن شود، حرام و گر نه شديداً مكروه است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت، استفتاآت، ج 1، سؤال 1060 .

باسلام.دوسه سال پیش بود که بنابر فیلمی که دیده بودم ترس تمام وجودم را فراگرفت ودرحقیقت میترسیدم که آن اتفاق برای من هم بیافتد .در واقع میترسیدم که روزی شیطان در لباس یک آدم با من ارتباط برقرار کند ومرا از را ه درست منحرف کند که زمانی که میترسیدم فوراً به خدا رجوع میکردم واز او میخواستم که این بلا را از من دور کند .حالا بعد از گذشت این چند سال من با چشم هیچ شیطانی ندیدم ولی شیطان به صورت غیبی مرا از را ه حق منحرف کرد واینقدر کفر را در ذهن من رواج داد که طرز تفکرم مثل جاهلان زمان پیامبر شده همانگونه که آنها زندگی میکردند وتفکر میکردند وهمان بهانه گیریهایی که آن ها از کار خدا میکرند.اما خوشبختانه هنوزم دوست دارم بار دیگر تا از دنیا نرفته ام خدا را باور کنم وبا عشق او زندگی کنم.من هنوزم نمازم رو میخوانم. من فکر میکنم خدا زمانی که دیده من اینقدر از شیطان ترسیدم که مرا گول بزند یعنی در واقع ترس من از شیطان بیش از خداست به شیطان اجازه ی یک همچنین کاری را داده وشیطان هم زمانی که شرایط را محیا دیده دست به عمل زده.حالا شما به من بگید که چه کار کنم این ترس را از وجود خود بیرون کنم وبیش از اندازه از خدا بترسم وبه او توکل کنم.باتشکر

با سلام و تشکر از اعتماد به ما و ارتباط تان با اين مرکز و عرض پوزش از ديركرد در ارسال پاسخ.
مشكلي كه مطرح كرده ايد، ناشي از ترس افراطي است كه وجود شما را در اثر القائات غلط فرا گرفته است . ترس افراطي ناشي از اضطراب بالاي فرد است. اگر به هر دليلي از جمله عوامل استرس‌زا محيطي مثل ديدن فيلم هايي كه استرس در انسان زياد شود، اضطراب فرد افزايش يابد، در نتيجه ترس نيز كه زاييده اضطراب است زياد مي شود. پس هرچه فرد به کمک تکنيک‌هاي شناختي يا رفتاري، سطح اضطرابش را پايين بياورد، در دور كردن ترس از خود موفق‌تر است.
در عين حال نكات زير براي رفع مشكل تان مفيدند:
1-نوشته ايد : " مي ترسيدم که روزي شيطان در لباس يک آدم با من ارتباط برقرار کند و مرا از را ه درست منحرف کند. در اين مواقع فوراً به خدا رجوع مي کردم واز او مي خواستم که اين بلا را از من دور کند "
اصولاً هر كس در هر مرحله اي از ايمان ودر هر سن و سال گاه گرفتار وسوسه هاي شيطاني مي گردد . گاه در خود احساس مي كند كه نيروي محرك شديدي در درون جانش آشكار شده و او را به سوي گناه دعوت مي كند. وسوسه ها و تحريك ها مسلماً در سنين جواني بيش تر است .تنها راه نجات از آلودكي ها درچنين شرايطي سخت ،فراهم ساختن سرمايه تقوا است.(1)
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: " ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكر وافاذاهم مبصرون" (2)
يعني؛ پرهيزكاران هنگامي كه گرفتار وسوس هاي شيطان مي شوند، به ياد خدا و پاداش و كيفر او مي افتند و در پر تو ياد او حق را مي بينند و بينا مي گردند.
براساس اين آيه شريفه در دل انسان مومن جاي ترس از شيطان نيست، بلكه مومن حربه ها و وسوسه هاي دشمن را مي شناسد تا از آن ها در امان بماند . در هر زمان كه اين وسوسه ها به او روي آورد ،به پروردگار عالميان پناه مي برد. آيه كريمه فرمود هنگام خطور وسوس هاي شيطاني به ياد خدا بيفتيد تا شيطان از شما دور شود.
مي‌فرمايد: «اگر از شيطان وسوسه‏اي به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنواي دانا است».(3)
بنابراين به جاي ترس وسواس گونه از شيطان و ايجاد اضطراب در درون خود، بيش تر به فكر رحمت گسترده خدا باشيد كه انسان را در مقابل وسوسه هاي شيطاني حفظ مي كند.
2- نوشته ايد : " با چشم هيچ شيطاني نديدم ولي شيطان به صورت غيبي مرا از را ه حق منحرف کرد "
وسوسه‌هاي شيطان هر چند قوي و نيرومند باشد ،از انسان سلب اختيار نمي‌كند، بلكه باز انسان مي‌تواند با نيروي علم و ايمان در مقابل آن ايستادگي كند. بنابراين مي‌توان با فرار از دام هاي شيطان و تقويت اراده و زدودن رذايل نفساني و تقويت نيروي عقلي و خرد و فاصله گرفتن از اوهام و خيالات باطل و داخل شدن در دژ مستحكم بندگي خدا و پا نهادن راستين در صراط مستقيم الهي بر وساوس شيطان غلبه كرد و شيطان را رام خود ساخت.
3- سعي كنيد روزانه مقداري قرآن بخوانيد و در معناي آيات تدبر كنيد. با تلاوت قرآن ضمن بيرون كردن ترس از خود به آرامش نسبي نيز دست پيدا مي كنيد. بسيار ذكر بگوييد.
4- تجربه نشان داده هرچه فرد در ترک گناهان و محرمات و انجام واجبات بيش تر تلاش کرده ،وسوسه هاي شيطان در وي رو به کاستي نهاده است .پس با تقويت ارتباط با خدا بر اضطراب هاي خود به نحو چشم‌گيري چيره آييم و ترس را كه زاييده آن است از خود دور نماييم .
6 ـ ترسي كه به واسطه ترس افراطي به خاطر منشأ اضطرابي‌ در شما به وجود آمده ، رجوع به روانپزشک و دارو درماني را مي طلبد. بنابراين به يك پزشك متخصص روان پزشك مراجعه نماييد.
7- توصيه مي كنيم از عوامل استرس‌زا اعم از محيطي و غير محيطي بپرهيزيد. مثلا ازرفتن به مكان هايي كه استرس و ترس را در انسان زياد مي كند يا از ديدن فيلم هايي كه چنين هستند خودداري نماييد.
8- ‌پيشنهاد مي كنيم حتماً خود را ملزم کنيد که روزي حداقل يک تا دو ساعت ورزش سنگين کنيد. ورزش کردن باعث مي‌شود علاوه بر ترشح مواد تسکين دهنده در خون شما انرژي اضطرابي بدن شما نيز به ميزان زيادي کاهش دهد. هر چقدر انرژي اضطرابي شما کم تر باشد،ترس شما کم تر خواهدشد
9-سعي کنيد در هفته يک بار حتى المقدور به کوهنوردي بپردازيد.
10 - سطح آگاهي هاي خود را با مطالعه كتاب هاي مناسب بالا ببريد. مطالعه كتاب قلب سليم اثر شهيد دستغيب پيشنهاد مي شود .
موفق باشيد.

پي نوشت ها :
1. تفسير نمونه ، جمعي از نويسندگان ، ج 7 ، ص 66
2. اعراف(7)آيه201
9. همان، آيه 2.

من دانشجو هستم و در اصفهان زندگی می کنم برای کار آموزی از 20 تیر تا 31 مرداد به شرکت فولاد مبارکه در 65 کیلو متری اصفهان می روم سوال من این است که شرایط نماز من چگونه است وهمچنین روزه هایم.

اگر در اين مدت هر روز مي رويد و برمي گرديد و يا حداقل در هر کم تر از ده روز يک بار بين اصفهان و شرکت فولاد رفت و آمد داريد ،يعني ده روز يک جا نمي مانيد ،نماز و روزه تان در اصفهان و شرکت فولاد و بين اين دو کامل است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله فاضل لنکراني ،توضيح المسائل ،م1325.

سلام علیکم . در کتاب سیری در سیره ی نبوی (شهید مطهری) در صفحات 184 تا 185 (کتاب من کمی قدیمی است ممکن است این صفحات دقیق نباشند) شهید مطهری مطلبی را از پیامبر اکرم نقل می کنند : ای جابر ! با خودت مدارا کن ! ای جابر ! آن آدم هایی که خیال می کنند با فشار آوردن بر روی خود و سختگیری بر خود زود تر به مقصد می رسند ، اشتباه می کنند ، آنها اصلا به مقصد نمی رسند . ----------- خب مشکل من اینجاست که نمی توانم بین این مطلب و ریاضات شرعی وجه اشتراکی کنم . یعنی در ذهن من تصوری به وجود آمده که پس چرا روزه می گیریم و گرسنگی می کشیم ؟ پس چرا علی(ع) کرباس(نمی دانم املایش درست است یا نه؟) می پوشید ؟ پس چرا و چرا ...؟ احساس می کنم درست متوجه فرمایش نبی مکرم اسلام نشدم و دارم راه را بیراهه می روم . لطفا کمکم کنید ...

باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
در روايات معصومين (ع) به رفق و مداراي با خود پرداخته شده است. منظور از رفق و مداراى با خود، در نظر گرفتن ظرفيت و طاقت خويش و پرهيز از فشار و تحميل است. اين، موضوع مهمى است كه متأسفانه گاهى از آن غفلت مى‏شود. بعضى از جوانان كه تشنه چشمه زلال معارف دين و معنويت ناب‏اند، اين اصل مهم را ناديده گرفته ، تكاليف و برنامه‏هاى طاقت‏فرسايى را بر خود تحميل مى‏كنند، در حالى كه نهادينه كردن عقايد و عواطف و ملكه شدن صفات پسنديده در جان، زمان مى‏طلبد . بايد به ظرافتى خاص انجام گيرد. با شتاب و عجله نمى‏توان به جايى رسيد و با كم طاقتى و خشونت چيزى حاصل نمى‏شود.
رسول اكرم (ص) در وصيت خود به امير مؤمنان (ع) فرمودند: «يا علىّ ان هذا الدين متين فأوغل فيه برفق و لا تبغّض الى نفسك عبادة ربّك انّ المنبتّ (المفرط) لا ظهراً ابقى و لا ارضاً قطع؛(1) على جان! اين دين، متانت و قوّت دارد (نيازى به اعمال سخت و گران ندارد)، پس با رفق و مدارا، در آن سير كن . جانت را نسبت به عبادت پروردگارت دشمن مكن، زيرا انسان زياده‏رو نه مركب سالمى براى خود مى‏گذارد و نه مسافتى مى‏پيمايد.»
امام صادق (ع) مى‏فرمايد: روزى در ايام جوانى، در حال طواف بودم . با تلاش بسيار عبادت مى‏كردم . از شدت فشارى كه در اين‏باره بر خود وارد كرده بودم ،عرق از بدنم سرازير بود. در همين حال پدرم مرا اين‏گونه مشاهده كرد و فرمود: فرزندم جعفر! وقتى خداوند بنده‏اى را دوست بدارد، وارد بهشتش مى‏كند و به عمل كم او خرسند است.(2)
اين روايات با انجام تکاليفي مانند نماز وروزه منافاتي ندارد.روايات ناظر به سخت گيري و تحميل عبادت بر خود و افراط در عبادت است .
اما در مورد لباس امام علي (ع) بايد گفت:
ساده‏زيستى براى پيشوايان و مديران جامعه، يك ضرورت است. امام على (ع) مى‏فرمايد: «ان الله تعالى فرض على ائمة العدل ان يقدّروا انفسهم بضعفة الناس كيلا يتبيّغ بالفقير فقره؛(3) خداى متعال بر پيشوايان دادگر واجب كرده است كه خود را با مردم ناتوان برابر قرار دهند تا رنج فقر، مستمندى را ناراحت نكند». حضرت در جايى ديگر مى‏فرمايد: خداوند مرا پيشواى خلقش قرار داده و بر من واجب كرده است كه درباره خودم و خوراك و پوشاكم مانند مردمان ناتوان عمل كنم تا اين‏كه فقير به سيره فقيرانه من تأسى كند . ثروتمند به وسيله ثروتش سركشى و طغيان نكند.»(4)
ساده‏زيستى رهبران و زمام‏داران، دو نتيجه مثبت و رعايت نكردن آن، دو خطر بزرگ در پى دارد. تحمل فقر و عدم طغيان ثروت‏مندان، دو پى‏آمد مثبت ساده‏زيستى، و عدم صبر و تحمل محرومان و گستاخى ثروت مندان، دو خطر تجمل‏گرايى رهبران است.
وقتى به امام على (ع) خبر مى‏رسد كه كارگزار او «عثمان بن حنيف» در بصره به مهمانى يكى از ثروتمندان آن شهر رفته كه در آن مهمانى، غذاهاى رنگارنگ تدارك ديده شده و جاى فقرا خالى بوده است، او را سخت سرزنش كرده و به وى گوشزد مى‏كند كه گمان نمى‏كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندان شان به جفا رانده شده‏اند.(5)
پي نوشت ها:
1- اصول كافى، ج 2، ص 87.
2- همان، ص 86.
3- نهج البلاغه صبحى صالح، ، خطبه 209.
4- الكافى، ج 1، ص 410.
5- نهج البلاغه، نامه 45.

سلام علیکم . در عرفان می دانیم که انسان به جایی می رسد که می تواند ارواح مردگان را ببیند و با آنها سخن بگوید . و لذا آیت الله قاضی وقتی که پسر جوانش از دنیا رفت و مادرش خیلی گریه می کرد ، او گفت : چرا گریه می کنید ؟ پسرم تازه پیش من بود . از طرفی می دانیم که معصومین ما از نظر معنوی و غیره از سایر مردم خیلی قوی ترند . پس چرا زهرای اطهر آنگونه گریه می کرد ؟ مگر ایشان مقام پدر را نمی دانست و هر وقت که می خواست نمی توانست با ایشان ارتباط برقرار کند ؟ دیگر گریه بر فراق پدر چه معنا داشت ؟ تشکر ...

پرسش 1:
چرا اوليا براي مرگ عزيزان گريه مي کردند ؟ شرح : در عرفان مي دانيم که انسان به جايي مي رسد که مي تواند ارواح مردگان را ببيند و با آن ها سخن بگويد . آيت الله قاضي وقتي که پسر جوانش از دنيا رفت و مادرش خيلي گريه مي کرد ، او گفت : چرا گريه مي کنيد ؟ پسرم تازه پيش من بود . از طرفي مي دانيم که معصومين ما از نظر معنوي و غيره از ساير مردم خيلي قوي ترند . پس چرا زهراي اطهر آن گونه گريه مي کرد ؟ مگر ايشان مقام پدر را نمي دانست و هر وقت که مي خواست نمي توانست با ايشان ارتباط برقرار کند ؟ ديگر گريه بر فراق پدر چه معنا داشت ؟
...

پاسخ:
2@@باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مرکز.
گريه تجسم عيني تأثرات دروني و عاطفي است . بر اين اساس گريه معصومين و اولياي الهي براي عزيزان شان با ارتباط معنوي منافاتي ندارد . در حقيقت از دو مقوله متفاوت هستند.
پيامبر اسلام(ص) در مرگ فرزندش ابراهيم گريه كرد و دليلش را چنين فرمود: "قلب محزون مي شود و اشك از چشمم جاري مي گردد، ولي چيزي نمي گويم كه خدا را غضبناك كند".(1) پيامبر (ص) بشر بود و عاطفه داشت . طبيعي است که در فراق فرزندش بگريد. در حقيقت گريه ايشان بر فراق فيزيکي از فرزند است و نه فراق معنوي . همچنين است گريه حضرت زهرا بر فرق پدر.
هرکسي و نه فقط معصومين و يا اولياي الهي مي تواند از طريق معنوي با عزيزان خود ارتباط برقرار کند . اما به خوبي روشن است که ديدار معنوي جاي فراق فيزيکي را پر نمي کند .
بنابراين گريه نشانه عطوفت و مهرباني و تأثر يك انسان از فقدان عزيز است . در اثر يک واکنش طبيعي در فراق فيزيکي عزيزان از ديدگان جاري مي شود . فرقي هم نمي کند کسي که مي گريد، چه کسي باشد ،معصوم باشد و يا غير معصوم . زيرا که معصومين از دايره بشر بودن فرا تر نيستند : " قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ" (2) من هم بشرى مانند شمايم .
پي نوشت :
1. وسائل الشيعه، ج 1، ص 921، حديث 4.
2. کهف (18) آيه 110.

با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
اگر قسمتي از پيشاني به اندازه قدر واجب از سجده( اندازه دو ريالي) روي مهر باشد، نماز صحيح است . نيز اگر بعد از گفتن ذکر واجب مهر جا به جا شود، اشکال ندارد .
اگر قبل از گفتن ذکر واجب، مهر به گونه اي جابه جا شود که به اندازه واجب از پيشاني روي مهر نباشد ، بايد بدون آن که پيشاني را بلند کند، پيشاني را بکشد تا مستقيما روي مهر قرار بگيرد و ذکر را بگويد.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي، استفتاءات، سؤال493؛آيت الله فاضل،جامع المسائل،ج1،سوال343.

سلام علیکم . حدود دو سه سال پیش (نمی دانم به بلوغ رسیده بودم یا خیر ) در مدرسه کار ناشایستی انجام می دادیم . منظورم این است که غذای بچه ها را به بازی می گرفتیم. یعنی در عالم خودمان دنبال هم می کردیم و مقداری از غذای همدیگر را می گرفتیم . به عبارتی غارت می کردیم . بچه ها هم هر وقت می دیدند ما خوراکی داریم به ما امان نمی دادند . خلاصه این که حالا پس از دو سه سال این قضیه را به یاد آوردم سوالم این است آیا در این مورد حق الناس را باید ادا کرد ؟ در نظر داشته باشید که به همه ی آن ها دسترسی دارم یعنی در دوره ی دبیرستان هم با هم در یک مدرسه ایم .

پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
اگر بچه ها راضي بودند که با همديگر اين گونه رفتار کنيد، لازم نيست حلاليت بطلبيد اما اگر کسي راضي نبوده که خوراکي او را بگيريد و گرفته ايد، بايد حلاليت بطلبيد.(1)
پي نوشت:
1. سوال تلفني(02517746666)از دفتر آيت الله خامنه اي .

صفحه‌ها