پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باعرض سلام وخسته نباشید،

می خواستم بدانم که آیا یک مرد مجرد می تواند یک زن بیوه که مسیحی است را صیغه کند؟ آیا عقد موقت یک مسلمان با یک مسیحی حلال است؟

(طبق فتوای امام خمینی «رحمةالله علیه»)

پاسخ:
عقد موقت مسلمان با یک زن مسیحی جایز است (1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل م 2271 (مطابق با نظر آیت الله خامنه ای).

برای رسیدن به حد عصمت چه کار باید کرد و لازمه این کار داشتن چه ویژگیهایی در شخص است؟

پاسخ:
در ابتدا باید گفت:
گرچه نصاب تام عصمت یعنی عصمت مطلق اختصاص به چهارده نفر دارد، ولی ممکن است مراتب نازل از عصمت نصیب سایر افراد نیز بشود، زیرا گوهر اصلی انسان که نفس ناطقه‌ اوست، به گونه ای آفریده شده که اگر بخواهد، با تامین برخی شرایط می تواند به قله بلند عصمت برسد، زیرا نفس انسان با حرکت جوهری و تکامل معنوی از قوه به فعلیت رسیده و می تواند از آفت‌های سهو، نیسان، غفلت، جهالت و هر گونه ناپاکی مصون باشد، چون محدوده نفوذ شیطان محصور به مراحل وهم و خیال است که وابسته به طبیعت انسان است، اما مراتب عقل و قلب کاملا از قلمرو و نفوذ شیطان مصون است. سهو، نسیان، غفلت و جهل و هر ناپاکی دیگر در آن ساحت قدسی راه نمی‌یابد. بنا بر این چون شوون هستی انسان محدود به مراتب طبیعی، خیالی وهمی نیست، اگر کسی به مرتبه عقل خالص و قلب سلیم راه یافت، می تواند همچون فرشتگان از گزند لغزش های علمی و عملی مصون بماند. (1)
از سوی دیگر مصونیت معصومان در برابر گناه از مقام معرفت و علم و تقوای سرچشمه می‌گیرد، درست همانند پرهیز از پاره ای از گناهان برای بسیاری از افراد که به خاطر علم و آگاهی و ایمان و معرفت آن را ترک می‌کند، مثلاً هرگز با بدن لخت و عریان، قدم در کوچه و خیابان نمی‌گذارد. گروه زیادی از مردم نسبت به گناهانی مانند سرقت مسلحانه در شب یا قتل انسان‌های بی گناه یا انتحار و خودکشی مصونیت دارند. دارای حالت درونی خاصی می‌باشند که عوامل پیدایش این نوع گناهان در محیط ذهن آن ها، چنان محکوم و مورد تنفر می‌باشد که حتی به فکر آن نیز نمی افتند. بنا بر این بیش تر انسان‌ها از حد و درجه ضعیفی از عصمت برخوردارند.
گفتنی است که عصمت معصومان از دو چیز برخوردار است،
یکی علم و آگاهی از حقیقت و آثار گناه؛
دیگر ایمان محکم که آن ها را از گناه باز می‌دارد، بی آن که اختیار آن ها برای انجام یا ترک گناه سلب شده باشد.
معصوم در عین قدرت بر انجام گناه، با اختیار خودش گناه را ترک می‌نماید. مانند انسانی که به سیم لختِ برق دست نمی‌زند و یا باقی مانده غذای بیمارِ مبتلا به جذام و سل را نمی‌خورد.
از آن جا که منشأ عصمت «اراده و اختیار» آدمی است، (2) هر انسان صاحب اراده‏ای، می‏ تواند با ریاضت شرعی و تهذیب نفس، به مقام عصمت دست یابد. بنا بر این خداوند هیچ کس را از رسیدن به مقام عصمت محروم نکرده است. از این رو عصمت منحصر به پیغمبران و امامان معصوم (ع) نیست (3)؛ چنان که حضرت مریم (س)، حضرت فاطمه (س) و مخلصینی دیگر (4) که نه پیامبر بودند و نه امام - به مقام شامخ عصمت دست یافته‏ اند.
از طرف دیگر عصمت مراتب متعدد دارد. مراتب پائین تر عصمت که عصمت از گناه باشد، برای دیگران نیز دست یافتنی است. (5)
گرچه دست یابی بدین مقام منیع برای هر کسی به آسانی نمی شود و دشوار است؛ ولی در هر صورت مراتب نازل آن مقام دست یافتنی است‌. برای‌رسیدن ‌به ‌تزکیه و مقام عصمت نسبی ‌بعضی ‌از بزرگان ‌دو مرحله ‌پیشنهاد کرده‌اند:
1ـ تهذیب ‌نفس‌از بدی‌ها یعنی ‌تصفیه‌دل ‌از اخلاق ‌زشت ‌و دوری‌از گناه‌. این‌عمل ‌را تصفیه‌ و تخلیه ‌هم‌ می‌نامند.
2ـ پرورش ‌و تکمیل ‌نفس ‌به ‌وسیله ‌تحصیل‌ علوم ‌و معارف‌ برحق ‌و فضائل‌ و مکارم‌ اخلاق ‌و انجام‌ عمل‌صالح‌. این‌ عمل ‌را تحلیه‌ هم‌ می‌گویند، یعنی ‌پرورش ‌و تکمیل‌ و آرایش‌دادن‌. (6) البته‌ قبل ‌از تخلیه ‌و تحلیه ‌باید انسان ‌ضعف‌ خود را بشناسد. راه‌های‌ تشخیص‌ نقاط‌ ضعف‌ عبارتند از:
1ـ تقویت‌عقل‌.
2ـ تفکر قبل‌ از عمل‌.
3ـ بدبینی ‌به‌ نفس ‌(خود بین‌نبودن‌).
4ـ مراجعه ‌به ‌طبیب‌ روحانی‌.
5ـ مراجعه‌ به‌ دوست ‌دانا.
6ـ از عیب‌ دیگران ‌پند گرفتن‌.
پس‌ از این ‌که ‌بیماری‌ اخلاقی ‌شناخته‌ شد، باید وارد میدان‌ مبارزه‌ شد. آن ‌چه‌ در تهذیب ‌نفس ‌ما را یاری ‌می‌کند عبارتند از:
1ـ تفکر:
امام‌خمینی‌می‌گوید:
«اوّل ‌شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق ‌تعالی‌، تفکر است ‌و تفکر در این ‌مقام‌ عبارت‌ است ‌از آن ‌که‌: انسان ‌لا اقل‌ در هر شب ‌و روزی ‌مقداری ‌فکر کند در این ‌که ‌آیا مولای ‌او که ‌او را در این‌ دنیا آورده‌ و تمام ‌اسباب ‌آسایش ‌و راحتی ‌را از برای ‌او فراهم ‌کرده‌... آیا وظیفه ‌ما با این‌ مولای‌ مالک‌الملوک‌ چیست‌؟». (7)
2ـ توجه ‌به‌ کرامت‌انسانی‌:
کسی‌که ‌به ‌مقام‌ شامخ ‌خود پی‌ببرد، از رذایل ‌دوری‌ خواهد کرد، امام ‌علی ‌(ع‌) می‌فرماید:
«هر کس ‌نفس ‌خود را گرامی‌ بدارد، شهوت‌ها برای ‌او کوچک‌ و بی‌ارزش‌خواهد بود». (8)
3ـ مشارطه‌:
در اوّل ‌روز انسان‌ با خود شرط‌ کند که‌ امروز بر خلاف‌ امر الهی ‌رفتار نکند.
4ـ مراقبه‌:
انسان‌در طول‌روز مراقب‌اعمال‌خود باشد. این‌مرحله‌از حساس‌ترین‌مراتب‌سیر و سلوک‌به‌شمار می‌رود. قرآن ‌مجید بر این‌نکته‌تأکید دارد که‌خداوند بر احوال‌و اعمال‌شما نظارت‌دارد: «إنّ اللّه ‌کان‌ علیکم‌ رقیباً؛ (9) خداوند بر شما مراقبت‌دارد». کسی ‌که ‌از آیه‌ فوق‌ درس‌ گرفته‌ باشد، همواره ‌خدا را ناظر بر کارهای ‌خود می‌داند و از غفلت‌و گناه‌ دوری ‌می‌وزرد.
5ـ محاسبه‌:
برای ‌تزکیه ‌نفس ‌لازم ‌است ‌از اعمال‌ روزانه‌ حساب‌رسی ‌به‌ عمل ‌آید.
6ـ مؤاخذه ‌و مجازات‌:
پس ‌از محاسبه ‌لازم ‌است ‌نفس ‌به ‌خاطر عمل ‌زشتی ‌که ‌انجام ‌داده‌، تنبیه ‌و مجازات ‌شود تا از تکرار آن ‌جلوگیری‌گردد.

پی‌نوشت‌ها:
1. جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، نشر مرکز اسرا ، قم،1381 ش، ص 201.
2. پژوهشی در عصمت معصومان، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1377، فصل سوم، ص 72 - 43.
3. تفسیر موضوعی قرآن کریم، نشر مرکز اسرا، قم 1378ش. ج 9، ص 20-22.
4. علامه طباطبایی، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 3، ص 205.
5. جعفر سبحاني ، الالهيات ، قم ،‌نشر موسسه امام صادق عليه السلام ، 1423 هـ . ق ، ج 3، ص 203- 205.
6. ابراهیم‌امینی‌، خود سازی‌ نشر بوستان کتب قم 1375 ش، ص‌ 46.
7. امام‌خمینی‌، چهل‌حدیث‌ نشر موسسه آثار امام 1378 ش ، ص‌ 234.
8. نهج‌البلاغه‌، نشر موسسه امیر المومینین ، قم 1380 ش ، قصار 449.
9. نساء (4) آیه‌1.

با سلام اگر شخص متاهلي در هنگام نزديكي بازنش دچار مشكلات دستگاه تناسلي شده والتش غير فعال شده و ايشان مجبور به تحريك آن بادست شده و مني خارج شود .آيا گناه است و استمناع محسوب ميشود؟

اگر خود مرد با دست خود استمنا کند، مرتکب فعل حرام شده و جایز نیست؛ اما اگر همسرش او را با دست تحریک کند، گناه نیست و استمنا محسوب نمی شود. زن و شوهر می توانند هر گونه لذتی را از یکدیگر ببرند. (1)

پی نوشت:
1. آیت الله بهجت، رساله توضيح المسائل، ‌م 1897.

گناه عمل استمناء بیشتر است یا نزدیکی با دختران خیابانی

اگرچه استمنا از گناهان بزرگ است، ولی از روایات استفاده می شود که گناه رابطه جنسی با نا محرم، یعنی گناه زنا، بیش تر از استمنا است. در روایتی از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است، راوی سؤال می کند که آیا گناه استمنا بزرگ تر است یا گناه زنا؟ حضرت در پاسخ می فرماید: «هو ذنب عظیم»؛ (1) «زنا، گناه بزرگی است».
از این روایت و مضمون روایات دیگری که از معصومین - علیهم السلام - صادر شده است، استفاده می شود که گناه زنا بیش تر می باشد.
در عین حال، از بعضی روایات استفاده می شود که گناه استمنا، مثل گناه زنا است.
در روايتي دیگری که از امام صادق - عليه السلام - نقل شده است، ایشان مي فرمايد: استمنا، مثل زنا است؛ يعني گناه زنا را دارد. (2) در روايت ديگر، ابي بصير از امام صادق - عليه السلام - نقل مي کند که حضرت فرمود: خداوند روز قيامت با سه کس سخن نمي گوید و نظر رحمت به آن ها نمي کند و گناه آن ها را نمي بخشد و عذاب دردناک براي آنان است. از جمله اين سه طائفه، کسي است که در دنيا استمنا کرده باشد. (3)
توجه به این نکته در باب گناهان ضروری است که هر گناه از آن جهت که معصیت خداوند است، گناه بزرگ حساب
می شود . اگر کسی گناهی را کوچک بشمارد، همان گناه از بزرگ ترین گناهان به شمار می رود.
پی نوشت ها:
1.وسائل‏الشيعة، ج 28، ص 364، باب3: باب أن من استمنى فعليه التعزير.
2. همان، ج 14، باب 30: من ابواب النکاح المحرّم و ما يناسبه، روايت 2.
3. همان، باب 28، روايت 7.

حکم استمنا چیست و عواقب آن از نظر دین اسلام و پزشکی چیست؟

استمناء مطلقا حرام است. (1)
حرمت چنین عملی از این آیه به دست می‌آید : "کسانی که برای ارضای غریزه جنسی خود راهی غیر از ازدواج طلب کنند، تجاوزگرند". (2)
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا می‌پرسند، می‌فرماید:
«گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده.استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسی را که چنین کاری می‌کند بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد». (3)
ضررها و عوارض استمنا عبارتند از:
الف) آسیب‏هاى جسمانى‏:
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏؛
کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود، این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مى‏انجامد.
... وقتى قلم به دست مى‏گیرم، زود خسته مى‏شوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مى‏گذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامه‏اى از یک جوان»
... آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل)، جسمى نحیف و درهم شکسته است.«نامه‏اى از یک جوان».
... با این که ورزشکارم، زانوهایم مرتب سست مى‏شود.«پسرى 18 ساله»
لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى، ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمى‏شود بلکه کل بدن را ساقط مى‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى؛
خود ارضائی به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مى‏گذارد و آن را کاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مى‏شود.
با این که اهل ورزش هستم، چشمانم خسته مى‏شود و جلو چشمم تیره و تار مى‏شود، به حدى که سرگیجه مى‏گیرم؛ آیا این از عوارض خودارضایى است؟ «نامه‏اى از یک پسر 18 ساله»
جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود، وقتى مى‏خواست کتابى را بخواند، چشم هایش سیاهى مى‏رفت، حدقه‏هاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشم‏هاى خود درد شدید احساس مى‏کرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان).
روزى در یکى از خیابان‏ها چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مى‏کرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده است و دست از این کار برنداشته تا به این روز افتاده است. (همان).
3. آسیب‏پذیرى در برابر بیمارى ها؛
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمى‏تواند در مقابل میکروب ها و ویروس ها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارى‏هاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مى‏کرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فرا گرفت.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل‏؛
خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتى‏هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
- تورم غدد وذى‏؛
- تورم کانال نطفه‏؛
- تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار؛
- شل شدن عضلات تناسلى‏؛
- خروج بى اختیار منى با کوچک ترین حادثه‏‏؛
- ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج؛‏
- ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زود هنگام‏؛
- بیماری هاى مقاربتى؛‏
- عقیم شدن‏.
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز؛
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خون مى‏شوند و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود.خودارضایى‏هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مى‏شود.
به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
... قسمت‏هاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامه‏اى از یک جوان»
و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیب‏ها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.
- کم خونى؛
- کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛
- کم خوابى و اختلال در خواب؛
- تنگى نفس؛
- سر درد و سرگیجه؛
- پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات؛
همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.
ب) آسیب‏هاى روحى - روانى‏:
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏؛
همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مى‏شود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد، در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مى‏ماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است.
... استعداد کافى داشتم و تحصیل مى‏کردم. اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمى‏کنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مى‏دهم. «نامه‏اى از یک دانش‏آموز»
2. اضطراب؛
دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمى‏کند، او مرتب با خود درگیر است و نمى‏تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مى‏شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه‏اى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مى‏کوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مى‏شود، امان او را مى‏گیرد.
... آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مى‏ماند. «امضا: همدم مرگ»
... آیا پس از ترک مى‏توانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامه‏اى از یک جوان»
آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»
3. افسردگى‏؛
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاشگرى و بداخلاقى‏؛
شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و ... حساسیت فوق‏العاده دارد.
5. یأس از زندگى‏؛
... در سنین 16 یا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مى‏روم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامه‏اى از یک جوان»
6. از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
8. هوس باز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏:
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مى‏سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏کند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم گردیده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مى‏شود.
این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل:
- بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏
- بى میلى به همسر
- ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر
- ناسازگارى خانوادگى‏
- سرد بودن کانون خانواده‏
- ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏
- طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
5. افت تحصیلى‏:
این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «نوجوان 15 ساله»
6. بزهکارى‏:
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و ...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏:
همه آسیب‏هاى سه گانه که سخن از آن ها به میان رفت، قابل اصلاح و جبران است؛ اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست!!
چون اولاً:
آسیب به قلب و دل است که هیچ چیز بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد.
ثانیاً:
این آسیب فقط دنیوى نیست.
خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است، شاید از همین باب باشد که اثر در قلب و دل آدمى مى‏گذارد و آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مى‏شود.
این ها ضررها و آسیب های عمل خود ارضایی است. بنا بر این شایسته است این عوارض را جلوی چشم خود قرار دهید و از آن عمل برای همیشه خداحافظی کنید.
پی نوشت ها:
1. آیت الله خامنه ای، رساله اجوبه الاستفتائات، س 787 .
2. مؤمنون (23)، آیه 7.
3. وسائل الشیعه، ج 18، ص 575.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام کسی که خیالی داره سکس میکنه یا تو خواب با کسی سکس میکنه، آیا ازنظر شرعی این کار حرام است؟ آیا نگاه کردن فیلم هائی که باعث تحریک شدن میشوند حرام است؟ آیا سکس خیالی غسل داره؟ نیت این غسل برای یک دختر چیست؟ با تشکر...

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
1- فکر کردن به مسائل جنسی به فتوای آیت الله مکارم تا زمانی که منتهی به انجام گناه نشود، گناه حساب
نمی شود.(1) همچنین است خواب گناه دیدن . یعنی گناهی برای انسان نمی نویسند.
وارد شدن غیر اختیاری این نوع افکار اشکال ندارد، ولی بهتر است از ادامه دادن به این افکار خود داری شود. زیرا هرچند با این نوع افکار گناهى در نامه عمل ثبت نمى‏شود اما فکر و اندیشه گناه، پاکى و صفاى قلب را از بین مى برد و انسان را به ارتکاب آن وا مى دارد. حضرت على(ع) فرمود: «من کثر فکره فى المعاصى دعته إلیها؛(2) کسى که در مورد گناهان زیاد فکر کند، گناهان او را به سوى خود مى کشند».
از این رو حضرت مسیح به پیروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد زنا نکنید، اما من به شما سفارش مى کنم فکر زنا را هم نکنید، زیرا کسى که به زنا بیاندیشد، مانند کسى است که در اتاق زیبا و رنگ آمیزى شده‏اى، آتش روشن کند. در این صورت هر چند ممکن است خانه در آتش نسوزد، لکن دست کم دود آن را سیاه و خراب مى کند».(3)
2- اگر منظور شما فیلم مبتذل باشد. نگاه جایز نیست.(4)
3- سکس خیالی غسل ندارد اما اگر زن بر اثر تحریک های جنسی به قدری تحریک شود که به اوج تحریک و شهوت جنسی (ارگاسم) برسد و در آن حال مایعی از او خارج شود، جنب می شود. اگر به اوج شهوت نرسد و مایع خارج شود و یا به اوج لذت و شهوت برسد، ولی مایعی خارج نشود و یا شک کند که مایعی خارج شد یا نه، جنب نمی شود و غسل لازم نیست.
بنا بر این مواقعی که زن بر اثر برخی تحریک های شهوانی مقداری لذت می برد و در آن حال رطوبتی از او خارج
می شود ،چون به اوج شهوت نرسیده ، جنب نمی شود . رطوبت خارج شده هم پاک است . وضو و غسل را باطل نمی کند.(5)
تا یقین به خارج شدن منی پیدا نکنید، غسل لازم نیست.
4- در صورت واجب شدن غسل، نیت آن همان نیت غسل جنابت است.(غسل جنابت به جا می آورم قربه الی الله)
پى نوشت‏ها:
1. آ یت الله مکارم، استفتای کتبی.
2. غررالحکم،ج5،ص321.
3. بحارالانوار، ج 14، ص331 .
4. سؤال تلفنی از دفتر آیت الله مکارم شیرازی(7838800) و استفتائات جدید، ج‏3 ، سؤال 679.
5. آیت الله مکارم ،توضیح المسائل ،م 361و احکام بانوان ،س 257.

سلام من جوانی 18 ساله هستم که خانواده فرهنگی دارم ولی خودم خیلی بی فرهنگ هستم حالا می خواید بدونید واسه چی من به دردی دچار شده ام که نمی توانم ازش بیرون بیایم اول اینکه هر دو روز یکبار استمنائ می کنم دوم قبلا هم با جنس موافق امیزش داشتم و بعدش به دخترهای خانواده و فامیلا با نظر بد نگاه می کنم بعضی اوقات فکر می کنم که شیطان وجودم را فرا گرفته امااا... الان در فکر توبه هستم و چند روز پیش مراحل توبه رو خوندم و الان توبه کردم و نماز می خوانم ولی شب باز فکرهای بد اومد و دوباره.... دیگه نمی دونم چیکار کنم واقعا نامید شدم خواهش می کنم بگید چیکار کنم... اگه میشه در مورد توبه واقعی ، چگونگی ترک این مرض را هم واسم بگید دیگه خیلی نامید شدم و دارم به یه چیزهای نظیر شرک کشیده می شم با تشکر

این که به دنبال توبه از گناهان هستید و در پی جبران گذشته خویش می باشید، یکی از الطاف ویژه خدا به شما است که نصیب هر کسی نمی شود. بسیاری از انسان ها هستند که در گناه غوطه ور هستند و دنبال توبه نیستند و چه زیبا سروده :
غرق گنه نا امید، مشو ز دربار ما که عفو کردن بود، در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی بیا امیدواری بجو، ز نام غفار ما
با توبه می‏توان از عذاب رهایی یافت. گنهکار قبل از توبه حالت و وضعیتی دارد که به موجب آن مستحق عذاب است، ولی پس از توبه و استغفار در پیشگاه خداوند، حالت او دگرگون می‏شود و روح عصیانگر او تصفیه شده و مستحق آمرزش و رحمت می‏گردد. مانند کسی که پس از ارتکاب جرم و ضایع کردن حق دیگری شایسته کیفر است؛ اما وقتی که شاکی را راضی کرد، مستحق تخفیف و یا بخشش می‏شود.
هیچ گناهی غیر قابل بخشش نیست. اين را بدانيد اظهار پشیمانی در پیشگاه الهی دستور خاصی ندارد. مهم عزم بر ترک گناه و ندامت و پشیمانی درونی است. اگر کسی به این حالت دست یافت ، حقیقت توبه در او محقق شده است و مراتب دیگر توبه برای رسیدن به مراتب بالاتر کمالات است. توبه هر گاه حقیقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و واقعاً از گناهى که مرتکب شده احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضاى حق تعالى باشد, مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و برکاتش نمایان مى گردد. هر چند گناه بزرگ یا بسیار باشد. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همهء گناهان را مى آمرزد, زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است . (1) توبه حقیقی نه تنها آثار وضعی و تکلیفی گناه را محو می کند و گناهکار را از گناهان پاک می نماید، بلکه گناهکار توبه کننده را محبوب خدا می سازد. قرآن کریم می فرماید: «اِنّ الله یحبّ التوابین؛ (2) خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد». کسی که دوست و محبوب خدا شد، خدا عزیزش می کند؛ همه گناهان کبیره و صغیره او را می بخشد، چنان که پیامبر فرمود:«التائب من الذنب کمَن لا ذنب له؛(3) کسی که از گناه توبه کند (خداوند همه گناهان او را می آمرزد و) همانند کسی می شود که هیچ گناهی نکرده است».
پس حتما و در اولين فرصت توبه كنيد
اما براي اينكه بتوانيد در عمل راحت تر اين گناه را ترك كنيد به توصيه هاي زير توجه كنيد
1ـ خود را از محیطها و موقعیتهای تحریک آمیز دور نگه دارد و از خلوت گزینی اجتناب ورزد؛
2ـ از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبنده خودداری ورزیده و از تماس و لمس نمودن اعضای بدن خود یا دیگران شدیداً دوری گزیند؛
3ـ از نگاه به نامحرم و چشم چرانی خودداری ورزد
4ـ تخیلات و تفکرات خود را کنترل زیرا تخیلات و تصوّر درباره مسایل جنسی و شهوت آلود منجر به تحریکهای مداوم گردیده و زمینه گناه را فراهم می کنید
(تذکر مهم: بزرگترین علت برای استمنا نگاه حرام و فکر کردن پیرامون مسایل جنسی است)
5ـ با توجه به این که دوران جوانی، دوران پر شور و حساس عمر به حساب میآید، شایسته است که جوان با برنامه ریزی دقیق برای اوقات شبانه روزی به یاری کار و تلاش مداوم در زمینه های تحصیلی و علمی و مطالعاتی و کارهای ذوقی و تفریحی حداقل زمان لازم را به خوابیدن اختصاص دهد. زمانی به بستر رود که خواب بر او چیره شده و زود به خواب رود؛
6ـ با اشتغال به مطالعه کتب سودمند و مراجعه به کتابخانه ها در اوقات فراغت، زمینه موفقیت تحصیلی آینده خود را فراهم سازد؛
7ـ در تیم ها و گروه های ورزشی شرکت فعال داشته باشد. نیز در فعالیت های تربیتی، فرهنگی و مذهبی شرکت کند؛ زیرا این اشتغالات در افزایش ایمان و توفیق در ترک معاصی به وی کمک می کند.
فعالیت های سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراوانی از انرژی های جوان را به خود اختصاص می دهد و از تحریک های جنسی و شهوت انگیز جلوگیری می نماید، چرا که مبتلایان به این عادت زشت، بیشتر میل به گوشه گیری دارند. شرکت در فعالیت های تربیتی و اجتماعی و گروه های قرآن در مساجد و کتابخانه ها و تماس با افراد مؤمن و پاک در تقویت روحیه و ایمان این گونه جوانان بسیار مؤثر است.
8ـ رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهیز از دوستان و رفقای بی بند و بار و منحرف؛
9ـ قبل از خوابیدن وضو بگیرد و آیة الکرسی را بخواند؛
10ـ اگر می تواند هفته ای یک یا دو روز را روزه بگیرد؛
11ـ در برنامه غذایی خود دقت کند و از مداومت در مصرف بعضی از خوردنیهای محرک و مقوّی و شهوت برانگیز خودداری کند؛
12ـ تمایل ها و افکار خود را از توجه به خویشتن به سوی ازدواج و زندگی آینده معطوف سازد و بداند که دیر یا زود ازدواج می کند و باید آمادگی کامل داشته باشد؛
13ـ همواره با ذکر و یاد خدا اُنس و الفت داشته باشد.
نکته مهم:
پرسشگر عزیز! اگر موارد ذکر شده برای شما کارساز نبود، حتما لازم است مسئله استمناء را با مشاور روانشناس در میان بگذارید،تماس با شماره09640 بخش مشاوره روانشناسی.
به فضل خدا موفق و موید باشید.

پي نوشت ها:
1. سوره زمر (39) آیه 53.
2. سوره بقره (2) آیه 222.
3. کلینی ،اصول کافی، ‏ترجمه حاج سيد جواد مصطفوى‏، كتاب فروشى علميه اسلاميه ، ج 3، ص 109 .

صفحه‌ها