پرسش وپاسخ
۱۳۹۱/۱۱/۱۶ ۰۷:۱۱ شناسه مطلب: 85592
سند ادعا کتاب پزوهشی بر فرهنگ حیا استاد عباس پسندیده که کتابشان کاملا مستند و مطمئن است و حوزه آن را تایید و سفارش به خواند کرده. من به بحث داستان تشخیص هویت بچه و ...کاری ندارم . حرفم اینست که اگر اسلام مطابق فطرت بشر حرف میزند چرا به میل زن بی توجهی کرده ولی به مرد نه؟چرا با اینکه شهوت زن 9برابر مرد است ولی رابطه جنسی مشروعش فقط با یک مرد جایز است؟
مقوله جواز چند همسري در مردان و حرمت چند شوهري زنان، دو مقوله مرتبط و در عرض يكديگرند كه بايد به هر دو و با توجه به هم نگريست و آن ها را مورد بررسي قرار داد . از آن جا كه ما معتقديم قوانين اسلام براساس نيازهاي واقعي بشر تنظيم شده است، نه احساسات و عواطف، ضرورت هاي اجتماعي در آن مهم ترين نقش را ايفا مي كند، در نتيجه پاسخ كامل به اين پرسش در گرو تحليل دقيق مساله چند همسري و ضرورت هاي فردي و اجتماعي آن است كه در صورت تمايل شما در نوبت هاي بعد به آن خواهيم پرداخت.
اما در مورد وضعيت شهوت جنسي در مدان و زنان بايد گفت:
ادعاي بيشتر بودن ميل جنسي زنان بر مردان هم از نظر پزشكي مورد تاييد نيست و هم تجربه عمومي بشري در جوامع مختلف مخالف اين ادعا است؛ اصولا نياز جنسي در مردان كاملا متفاوت از نياز جنسي در زنان است، به گونه اي كه در اغلب مردان انگيزه اصلي در ازدواج و ارتباط با جنس مخالف خواسته يا نا خواسته، ارضاي نياز جنسي است، در حالي كه در اغلب زنان اين انگيزه عاطفي و روحي است. حتي بخش نياز جنسي در آن ها هم ماهيتي دوگانه يعني عاطفي جنسي دارد؛ يعني در ماهيت و حقيقت اين نياز هم تفاوت آشكاري بين زنان و مردان وجود دارد.
بايد پذيرفت كه در شدت و قدرت اين نياز بين زنان و مردان تفاوت آشكاري وجود دارد، به گونه اي كه حتي در جوامع غربي كه بيش ترين تحريكات و بيداري هاي جنسي وجود دارد و عدم تمايلات جنسي عامل اجتماعي ندارد، تفاوت بين زنان و مردان در نياز جنسي امري كاملا آشكار است تا حدي كه در اكثر اين كشورها ميزان سرد مزاجي جنسي زنان تا حدود 35 درصد جمعيت زنان را تشكيل مي دهد، در حالي كه اين امر در مردان شايد به 10 درصد هم نرسد. (1)
البته در مورد 9 برابر بودن ميل جنسي زنان بر مردان بايد گفت كه اين امر در روايتي كه شيخ صدوق در كتاب خصال نقل فرموده آمده است، به اين مضمون كه امام صادق(ع) فرمودند:«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الشَّهْوَةَ عَشَرَةَ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا فِي النِّسَاءِ وَ وَاحِدَةٌ فِي الرِّجَال(2) همانا خداى تبارك و تعالى ميل زناشوئى را ده سهم قرار داده است كه 9 سهم آن در زن است و يك سهم در مردان.»
اما تحليل و بررسي سندي و محتوايي روايات امري دقيق و كارشناسانه است و نمي توان به صرف يك روايت برداشت هاي گوناگون فيزيولوژي و فرهنگي و فطري داشت؛ چنان كه خود شيخ صدوق بعد از اين روايت به روايت ديگربي از امام اشاره مي فرمايند كه به نوعي بيانگر روي ديگر سكه است: «حياء ده سهم است 9 سهم در زنان است و يك سهم در مردان» (3)
يعني اگرچه زنان 9 سهم از 10 سهم شهوت را دارا هستند. اما 9 سهم از 10 سهم حيا را نيز دارند و حيا نقطه مقابل بروز و ظهور شهوت است.
به علاوه در معناي روايت اول بر فرض صحت سندي آن مي توان گفت اين روايت در مقام كيفيت ميل جنسي در زنان است نه كميت آن؛ يعني ميل جنسي در زنان به طور طبيعي بر ساير تمايلاتشان نمي چربد و به علاوه به حدي نيست كه آنان را وادار به رفتارهاي كاملا نامعقول كند، اما در مقام ارضاءِ اين ميل و تحريك و غليان شهوت، همچنين در كيفيت و استمرار، اين ميل در زنان نسبت به ميل طبيعي مردان برتري دارد.
در واقع ميل جنسي در مردان بسيار قوي تر و نيرومندتر است و منشا رفتارهاي كاملا غير عقلاني و خطر پذيري هاي بالا است، اما در مقام ارضاء اين امر هم در زمان و هم در كيفيت وضعيتي ضعيف تر از وضعيت ميل جنسي زنانه دارد.
در نتيجه اكثر آنچه برخي از زنان در دوران تجرد به عنوان نياز جنسي احساس مي كنند، بيش تر ماهيت تجربه جنسي دارد كه با ارتباط با همسر برآورده مي شود. پس از ازدواج كم رنگ مي شود، در حالي كه در مردان اين نياز ، امري مداوم و كاملا مستقل و قدرتمند باقي مي ماند.
به علاوه بيشتر بودن نياز جنسي زن به هيچ وجه به معناي نياز به تعدد شوهر براي رفع اين نياز نيست و اصولا ماهيت زنان با اين تمايل همخواني ندارد و تحقيقات روانشناسي نيز ثابت كرده است كه زنان بيش از مردان خواهان تك همسري و توجه كامل به يك همسر هستند. (4)
پي نوشت ها:
1. رك: http://www.seemorgh.com/health/default.aspx
2. شيخ صدوق، الخصال، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1403 ه.ق، ج 2، ص 438.
3. همان، ص 439.
4. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران ، 1374، ج19، ص 302.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۶ ۰۴:۱۴ شناسه مطلب: 85578
سلام.حدود 5 ساله هر روز استمنا میکنم الان دچار افسردگی حاد شدم دگه بلد نیستم حرف بزنم یا ارتباط چشمی داشته باشم حتی با دوستام نمیدونم چیکار کنم؟
پاسخ:
خيلي مشخص است كه بايد استمنا را ترك كنيد، چون تاثير واضحي روي حالات رواني شما دارد.
به نظر مي رسد كه مسئله خود ارضايي شما حالت وسواسي به خود گرفته است. در مورد اختلالاتي كه حالت وسواسي به خود گرفته اند مداخله داروئي لازم است. توصيه ما به شما اين است كه اگر نتوانستيد جلوي خود ارضايي اتان را بگيريد به يك روان پزشك مراجعه كنيد و مشكلتان را در ميان بگذاريد، روان پزشك داروئي به شما مي دهد كه ميزان اضطراب شما را كاهش دهد، چون همان طور كه در ادامه گفته خواهد شد اضطراب نقش اساسي در اين مسئله دارد. هم چنين داروي ديگري به شما داده مي شود كه جلوي افكار پريشان را در شما خواهد گرفت و آنها را كنترل خواهد كرد. به گفته متخصصين مصرف دارو در مدت كوتاه ( حدود دو هفته) عارضه وابسته شدن به دارو را ندارد. معمولا گفته مي شود كه اين داروها را روزي سه بار مصرف كنيد. بعد از دو هفته پزشك به شما توصيه مي كند كه مصرف دارو را قطع كنيد و فقط وقتي مصرف كنيد كه فكر خود ارضايي به سر شما مي زند، در آن وقت دارو را مصرف مي كنيد و به خود تلقين مي كنيد كه دارو سريعا تاثير خود را خواهد گذاشت. با مصرف اين داروها فكر خود ارضايي از شما دور مي شود و شما مي توانيد بر خودتان كنترل پيدا كنيد. به تدريج با مصرف اين داروها ميزان تسلطتان بر اين مسئله زيادتر مي شود تا وقتي كه بتوانيد به كلي بر آن مسلط شويد. البته در ادامه مصرف داروها و در ضمن آن، اگر به يك روان شناس هم مراجعه داشته باشيد تا درمانهاي روان شناختي هم بر روي شما اجرا شود خيلي خوب است. با اين كارها مي توانيد تا حدود زيادي بر خود ارضايي غلبه كنيد، لذا حتما به فكر مراجعه به يك روان پزشك باشيد. در ادامه توصيه هايي را در مورد ترك خود ارضايي به شما خواهيم داد.
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در اين دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل سازتر است. پيگيري جدي شما براي ترك اين عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. استمنا مخصوصا وقتي كه ميزان آن بالاتر باشد ضربه هاي زيادي به شخص وارد مي كند، كه همان طور كه گفته شد ضربه هاي رواني شديدي هم به دنبال دارد،كاهش اعتماد به نفس، احساس گناه شديد، اضطراب شديد و غيره، كه به همه اينها بايد عوارض بدني و جسمي احتمالي را هم اضافه كرد.
در مورد آثار استمناء بايد اين نكته را بدانيد كه با ترك استمناء، زمان زيادي نمي گذرد كه خيلي از عوارض سوء اين عادت از بين خواهد رفت و جاي آن را سلامتي و شادابي و احساس خوب پاك بودن خواهد گرفت، لذا شما نگران مدت زمان برگشت سلامتي اتان نباشيد و بيشتر به فكر ترك اين عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. يكي از بهترين روش هاي كنترل خودارضايي و همچنين كاهش ميل جنسي، پرهيز از محرك هاي ديداري و ادراكي و دور شدن از موقعيتهاي مرتبط با احساس جنسي است، مثلا از ديدن مناظر و عكس ها و فيلم هاي جنسي خود داري كنيد، منظورم پرهيز از چشم چراني در همه ابعاد آن است، بدون آن هيچ يك از اقدامات درماني از تضمين كافي برخوردار نيست، چون وقتي كه تحريك جنسي صورت بگيرد، جلوگيري از آن، كار مشكلي است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد.
مطلب مهمي كه بايد به آن توجه شود اين است كه براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي كه دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي كه بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا كوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران كند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
مسئله ديگري كه بايد به آن دقت شود اين است كه هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت امكان ترك سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
همه متخصصان معتقدند براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شكست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست كه شما همين مقدار اراده داريد كه درجائي كه شرايط آن نيست اين كار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده كفايت مي كند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد بايد توجه داشته باشيد كه شكست مقدمه پيروزي است. به ما دستور داده شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
يك نكته مهم اين است كه ترك همه عادات، به صورت تدريجي، راحت تر و امكان پذير تر است. مثلا كسي كه ماهي چهار بار اين عمل را انجام مي دهد، به راحتي مي تواند آن را به ماهي سه بار تقليل دهد، و همين طور ادامه دهد تا به ترك كلي اين عمل موفق شود. اگر نمي توانيد كه يكباره اين كار را ترك كنيد، حتما از روش ترك تدريجي استفاده كنيد.
مسألة خود ارضايي هميشه به عنوان يك اختلال مرتبط با اضطراب، شناسايي و مطرح شده است. اين يكي از مسايلي است كه بايد در صدد كنترل آن باشيد. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مكرر به اين عادت نابهنجار روي ميآورد. وجود اضطراب به عنوان يك عامل تقويت كننده و نگه دارنده عادت ناپسند خود ارضايي مطرح است. استفاده از روش هايي مانند تن آرميدگي (ريلكسيشن) و متوقف ساختن افكار اضطرابي ميتواند به شما كمك كند تا از ميزان خود ارضايي كاسته شود و به تدريج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممكن ما را ملزم ميسازد كه اگر بيش از اندازه بود و نشانههاي بدني مانند: لرزش دست و پا، يخ كردگي، داغ شدن ناگهاني بدن و احساس گر گرفتگي، افزايش ضربان قلب و احساس كوبيدن قلب و جز آن را نشان داد، بايد به روانپزشك مراجعه نمود و با دريافت دارو اين نشانهها را متوقف سازيد.
اما براي برطرف نمودن اضطراب در صورتي كه داراي اين شاخصهها نباشد يا بسيار خفيف باشد، ميتوانيد از روش مكمل درماني مانند «تنآرميدگي» ( ريلكسيشن) و «تنظيم صحيح تنفس» استفاده نماييد. ميتوانيد براي اجراي تن آرميدگي، بدنتان را به شانزده گروه عضلاني( نوك انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهاي آرنج؛ بازو تا كتف؛ در هر دست؛ نوك انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا كشاله ران؛ عضلات پيشاني، به علاوه عضلات كاسه سر؛ عضلات صورت و فك؛ عضلات گردن و سينه؛ مجموعه عضلات شكم) تقسيم نموده و هر يك از آن ها را به طور جداگانه براي مدت 7 ثانيه با شمارش معكوس به طور نسبي منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازيد . بعد بر احساس خوشايند در نتيجه مقايسه بين حالت گرفتگي و انقباض و حالت رها شدگي متمركز شويد و به يك احساس خوشايند برسيد.
در اسرع وقت براي كاهش اضطراب و افكار وسواسگونه به يك روانپزشك مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است
احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد. احساس گناه افراطي كه در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا ميداند به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلكه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسههاي شيطاني است. احساس گناه يكي از بزرگترين منابع اضطرابزا است . به خوبي ميتوان دريافت كه همين احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خود ارضايي بيشتر فراهم ميآورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيكران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد است كه فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيك و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن كه ناخواسته موجب اضطراب بيشتر شده و به گناه بيشتر سوق دهد.
از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم بسزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
يكي از راههاي ترك خود ارضايي، استفاده از روش هاي تغيير فكر و توقف افكار مبتني بر تصاوير جنسي است كه ميتواند احساسي خوشايند در فرد ايجاد نمايد. هر چند با انجام روشهاي تنآرميدگي ميتوان تا حدّ زيادي از ادامه اين روند كاست، اما در درمان، به آن نيز بسنده نميشود. به فرد مبتلا ياد ميدهند كه چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صداي بلند فرمان بس! داده و فكر خود را كه شامل تصاوير جنسي است متوقف سازد. اين روش ظاهراً ساده كاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و يكي از روش هاي جالب و كوتاه توقف فكر محسوب ميگردد. فرد پس از مدتي در نهايت قادر ميشود تا با يك صداي نجواي دروني به افكار نامتناسب خود پايان دهد.
پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري كنند و هرگز تنها نباشند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه و يا كار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين كه در محيطي احساس تنهائي كردند از اين محيط بيرون روند. و اگر نخستين تحريكي متوجه آنان شد بلافاصله خود را سرگرم كار ديگري كنند.
پرهيز كامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فكري و بدني را آزاد مي كند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي كم تحركي هستند كه همين عوامل تحريك جنسي را در آنها تشديد مي كنند كه راه مبارزه با آن ورزش است.
از صحبت كردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري كنيد.
از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
از خيال پردازي دوري كنيد و سعي كنيد هميشه مشغول به كارهاي مفيد باشيد. (مطالعه كتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيكاري مسأله اي است كه اگر از آن دوري نكنيد، ممكن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي كه استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي كه ديده ايد، خودداري كنيد.
در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي ايجاد كننده ميل به خود ارضايي، به ارزيابي بپردازيد و ببينيد كه در چه شرايطي افزايش مييابد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خود ارضايي را در برگهاي يادداشت نماييد . اين كار را براي وهلههاي ديگري كه اتفاق ميافتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خود ارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشنتر در طي يك ماه ببينيد يك وهله خود ارضايي با چه فكري آغاز ميگردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برميانگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خود ارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمانيهايي و در چه مكانهايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خود ارضايي در شما تشديد ميگردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه، به تجزيه و تحليل و جمع بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق ميتوانيد راهكارهاي كارآمد ترك خود ارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصابتان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را ميبينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث ميكنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه مثلا به شخص خاصي ميانديشيد. عيناً همين قضيه در زمينه مكانهاي تحريكزا تكرار ميگردد . وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي ميروم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خود ارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته بوديد كه براي يك مدّت آن را كنار بگذاريد. چنانچه به تنهايي نميتوانيد آن را بررسي نماييد از يك مشاور كمك بگيريد. در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد.
به طور ويژه بر روي زمان ها و مكانهاي تحريك شدنتان تمركز كنيد و پس از شناسايي آنها، در آن زمانها و مكانها مراقب خودتان باشيد و سعي كنيد كه خودتان را از آن حالت خارج كنيد.
تلاش كنيد تا با مراجعه به يك مشاور از تكنيكهاي انزجار درماني و شرطي زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق،) تبديل نماييد.
انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي، تاثير زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تأثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.
پرسش: به خاطر استمنا دچار افسردگي حاد شدم ديگه بلد نيستم حرف بزنم يا ارتباط چشمي داشته باشم حتي با دوستام نميدونم چيكار كنم؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
يكي از مشكلاتي كه در اثر عادت به استمنا براي اشخاص مبتلا ايجاد مي شود درماندگي در برابر اين عادت است، يعني شخصي كه به استمنا مبتلاست از اعماق وجود دوست دارد كه اين كار را ترك كند. اما چون چندين بار در مورد ترك كردن اين كار، شكست خورده است اعتماد به نفس خودش را از دست مي دهد و يك احساس عجز و درماندگي به او دست مي دهد، اين احساس درماندگي به تدريج انسان را به افسردگي و انزوا مي كشاند. از طرف ديگر به احتمال زياد شما دچار اضطراب هم هستيد، و افسردگي هم جزء اختلالات اضطرابي محسوب مي شود و اضطراب و استرس زياد، مي تواند موجب افسردگي شود. هم چنين خود ارضايي و احساس گناه ناشي از آن، موجب اضطراب مضاعف مي شود، لذا كار را مشكل تر مي كند. البته احتمالا علت ايجاد حالت هاي افسردگي در شما، منحصر به استمنا نباشد و علت هاي ديگري هم در جنبه.
در مورد درمان افسردگي بايد شما به يك روانشناس و يك روان پزشك مراجعه كنيد، و اگر روان پزشك دارويي را براي شما تجويز كرد آنها را مصرف كنيد. البته مصرف دارو به تنهايي نمي تواند مشكل شما را حل كند، بلكه بايد همزمان با مصرف دارو، توسط يك روان شناس، روان درماني هم بشويد.
بهترين و مهم ترين كاري كه بايد براي بهبود وضعيت افسردگي اتان انجام بدهيد همان ترك استمنا است كه در نامه ديگري كه برايتان ارسال شده است بعضي از كارهاي لازم را در اين مورد توضيح داده ايم. ترك استمنا باعث بهتر شدن اعتماد به نفس و عزت نفستان خواهد شد.
به احتمال زياد ميزان احساس گناه شما خيلي زياد است، و هم چنين عزت نفس شما سطح پاييني پيدا كرده است، يعني به واسطه انجام استمنا، خودتان را انساني پست و درمانده فرض مي كنيد و در هنگام ارتباط با ديگران، خودتان را در نقطه ضعف و ناتواني مي بينيد. براي رفع اين آسيب ها بايد حتما به روان شناس مراجعه كنيد. بايد دقت داشته باشيد كه گرچه استمنا، كار بسيار اشتباهي است، اما شما نبايد اجازه بدهيد تمام شئونات زندگي اتان درگير اين مسئله شود. درست است كه شما مبتلا به استمنا هستيد اما توجه داشته باشيد كه مي توانيد آن را ترك كنيد، ولو اينكه به صورت تدريجي اين كار را بكنيد. بنابراين شما بايد به تقويت اعتماد به نفس و عزت نفستان بپردازيد. اگر تمايل داشتيد در مورد افسردگي اتان و مشكلات مربوط به آن، باز هم با ما مكاتبه كنيد و توضيحات بيشتري بدهيد.
۱۳۹۱/۱۱/۱۵ ۰۴:۰۲ شناسه مطلب: 85496
سلام من یک بار به کربلا مشرف شدم ولی متاسفانه بعد از آن گناهان زیادی انجام دادم و خراب کردم الان چند ماه بعد باز هم می خواهم مشرف بشوم. آیا ثواب همان دفعه اول را دارد و با توجه به این که نمی توانم گناهانم را ترک کنم آیا بروم؟ آیا تمام گناهانم با سفر کربلا بخشیده می شود؟
پاسخ:
توبه هر گاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول درگاه خدا مي شود و آثار و بركات توبه نمايان مي گردد.
لطف خدا به بنده آن قدر زياد است كه امام صادق(ع) فرمود: "خداوند به داود نبي وحي كرد: بنده مؤمن من اگر مرتكب گناهي شد، ولي پشيمان گشت و توبه نمود و در وقت ياد آوري آن گناه از من حيا نمود، علاوه بر اين گناه او كه ميآمرزم، آن را به حسنه تبديل ميكنم و من خداي ارحم الراحمين هستم". (1) پس اينكه شما از كار خود پشيمان شده ايد و از خداوند حيا مي كنيد نيز باعث آمرزش مي شود. اهلبيت عليهم السلام نشانه هاي خداوند در زمينند و صفات خداوند در وجودشان متجلي است. اگر خدا رحمان و رحيم است ، آنان نيز همينگونه اند . پس پناه بردن به دامان اهلبيت را غنيمت بدانيد و از اين فرصت معنوي استفاده كنيد.
براي جبران گناهان ريز و درشت، راه روي همه بندگان باز است. اگر از اين گناه توبه كرده ايد، پس از اين، سعي كنيد كه در مسير خواست الهي زندگي كنيد. به رحمت الهي اميدوار باشيد. مطمئن باشيد، نسيم دلنواز عفو و رحمت پروردگاري كريم و رئوف كه توبه گنندگان درگاهش را در شمار محبوب ترين بندگان ميشمرد، شامل حالتان خواهد شد. در ادامه راه و در عنفوان سن پرطراوت جواني در انديشة ساختن روح و جان خويش باشيد و با عزم و اراده قوي در راه پاكي و كسب رضايت خداوند قدم نهيد.
فراموش نكنيد توبه از هر گناهي، ركن اساسي ديگري نيز دارد كه همان اراده بر ترك آن است. نيروي اراده و تصميم جدي، توفيق خداوندي است كه گناهكاران بزرگي چون فضيل بن عياض را كه به انواع گناهان و معاصي آلوده بودند نجات داد، فضيل بن عياض راهزن و سارق خطرناكي بود كه با شنيدن آيه اي از قرآن كريم ، از خواب غفلت چندين ساله بيدار گرديد و توبه جدي نمود و در راه بندگي خداوند تا بدان جا پيش رفت كه نامش در زمره زاهدان و عابدان ثبت گرديد.
پس مي توان با همت و اراده و درخواست توفيق از خداوند و توسل به اولياي پاك او، جبران گذشته را نمود. فرصت هاي از دست رفته را جبران نمود و در كاروان بندگان پاك خداوند كه عازم ديدار كوي دوست مي باشند، وارد شد و از مقيمان حضرت دوست گرديد. سعي كنيد از اين قافله عقب نمانيد.
همين كه توبه كرده ايد واز كار غافلانه خود پشيمان هستيد نشان از پذيرش توبه شما و پاك بودن قلبتان دارد. اميد است كه سفر شما پر از معنويت باشد و باعث شود كه از درگاه خدا و اهلبيت ، هيچ وقت فاصله نگيريد.
هيچگاه به خود تلقين نكنيد كه نمي توانم، بلكه خود را باور كنيد و سعي و تلاش را از دست ندهيد، خواهد ديد با ارادۀ فولادي خود بر هواي نفس غلبه كرده ايد.
پي نوشت:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج 6، ص 28.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۴ ۲۳:۵۰ شناسه مطلب: 85482
سلام خسته نباشید لطفا منو دقیق راهنمایی کنید. همسر من به حجاب علاقه نداره. لباس جذب و بد جور نمی پوشه. فقط دوست داره موهاشو بیرون بذاره. من ملزم کرم این کارو نکنه. البته زیاد بیرو نمیذاره. حالا هم دوست داره موهاشو رنگ کنه. این قضیه به زندگیم داره لتمه میزنه. ایا به حال خودش واگذار کنم . تا موهاشو بیرون بذاره. ازشم علتشو میپرسم . میگه دوست داره این کارو. من همیشه راهنماییش میکنم. شما بگید چی کارکنم . اخه همش زور کنم ازم زده میشه. این همه مرد تو بیرون هستن با گشتن بد زناشون مشکل ندارن. راهنماییم کنید.نمازش رو هم میخونه . روزه هم میگیره. کارای دینی شو انجام میده. مرجع تقلیدش ایت الله خامنه ای.
در ابتدا به دو نكته توجه كنيد:
1. به عنوان يك مسلمان معتقديم آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكليف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نيست. مصالح و منافع واقعي اجراي احكام و مقررات ديني متوجه خود ما مي شود؛ زيرا نه اعمال نيك ما به خداوند سودي مي رساند و نه اعمال بد، ضرري را متوجه او مي سازد. سود و ضرر همه متوجه خود ما است. خداوند نيز به جهت محبت و عشق به بندگانش و اينكه خواهان سعادت و خوشبختي و كمال آن ها است؛ احكامي را مقرر نموده است و از جمله اين احكام، وجوب رعايت حجاب است.
2. ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ... مجموعه عللي هستند كه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود.
با توجه به اين نكته مي گوييم:
بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي در ابتداي پاسخ به آن اشاره شد، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (1) انسان ها دشمن چيزي هستندكه به آن جهل دارند"
پرسشگر گرامي؛
آن چه در سوال بيان كرده ايد، حاكي از عدم آگاهي همسرتان درباره فوايد و فلسفه حجاب و احكام الهي است. از اين رو لازم است با استفاده از آيات و روايات، متون قوي ديني، اعتقادات ايشان تقويت و ايشان را به فلسفه حجاب آشنا سازيد. براي ترغيب و تشويق به ايشان به رعايت حجاب در آغاز زير بناهاي فكري همسرتان را مورد بررسي قرار داده و در اصلاح آن بكوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و ... اموري است كه داراي نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد است. پس بايد در تقويت و اصلاح اين مباني بكوشيد. يعني به جاي الزام ايشان سعي كنيد با بالابردن عنصر آگاهي در ايشان،به گونه اي برخوزد كنيد كه ايشان با علاقه واختيار خود حجاب و بلكه حجاب برتر را برگزيند. چنان چه ايشان از پشتوانه ايمان و اعتقاد ديني مستحكم برخوردار شوند و با فلسفه حجاب آشنا شوند و گوهر وجودي خويش را بشناسند چنين سخناني را بر زبان جاري نمي سازند. علاوه بر آن كه ايشان بايد توجيه شوند كه با بي توجهي خود به مقوله حجاب زمينه گناه را براي ديگران فراهم مي كنند. پس از اين جهت نيز مقصر و گناه كارند.
البته برخي موارد اشكالي ندارد. مثل رنگ كردن مو، در صورتي كه ايشان حجاب خود را رعايت كنند، از نظر شرعي مانعي ندارد كه ايشان موهاي خود را رنگ كنند و روشن است در حرمت در معرض ديد نامحرم قرار دادن،فرقي بين موي رنگ شده و غير آن نيست.
برادر گرامي؛
هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد همسرتان را با مسأله آشنا سازيد بايد سعي كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آوريد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد. اما به طور كلي تذكر نبايد در ميان جمع باشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كنيد.(2) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(3) سعي كنيد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين ميباشد، كه باعث موضعگيري منفي وي شود، پرهيز كنيد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيد تذكرات شما براي تبديل به وضعيت بهتر و نيكوتر است. راهنمايي هاي تكميلي در اين زمينه را از همكاران بخش تلفني همين مركز به شماره (096400) جويا شويد.
براي آشنا كردن ايشان با فلسفه حجاب و بالا بردن آگاهي هاي ايشان،لازم است مطالعاتي داشته باشيد. لذا براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم. البته مي توانيد از خود ايشان نيز بخواهيد آن كتاب ها را مطالعه كنند:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛
3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
پينوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.
2. اسراء (17) آيه 53.
3. طه (16) آيه 43.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۴ ۱۰:۰۹ شناسه مطلب: 85451
سلام بر دوستان. با توجه به عبارت "لا اكراه في الدين" ، آيا به اجبار حجاب رو در جامعه برقرار كردن درسته؟ ما كه معتقديم در دين اجبار نيست، چرا بايد در حجاب اجبار كنيم؟ خيلي طول ميكشه تا به سوالام جواب بدين، چرا؟ معمولا چند روز طول ميكشه تا پاسخ بدين؟ ممنونم. ايشا... هرچي از خدا ميخوايد بهتون بده. يا علي
معناي آيه «لااكراه في الدين» چيزي نيست كه تصور كرده ايد؛ متاسفانه معمولا تفسير درستي از اين آيه نمي شود و معناي آن به شكلي ناصحيح تلقي مي گردد؛ اين آيه بيانگر حقيقتي معرفتي و به اصطلاح گزينه اي اخباري است، نه دستوري؛ يعني خداوند در اين آيه خبر مي دهد كه اجبار در اصل دين ممكن و شدني نيست. زيرا اصولاً دين و اعتقاد به عنوان يك امر دروني، قابليت اجبار و تحميل كردن يا اجباري شدن ندارد؛ دين و اعتقاد مربوط به قلب و درون انسان است. حوزه درون و قلب و دل انسان اصلاً اجبار بردار نيست.
به همين خاطر دين حقيقي هر انساني همان چيزي است كه در اعماق قلب خود بدان پايبند است و آن را حق مي داند و با عقل و جان خود به حقانيت آن رسيده است. اسلام همه افراد را به ضرورت رسيدن به چنين ديني تشويق نموده است. از هر نوع تقليد كوركورانه در اصول و مباني معرفتي و ديني مذمت نموده است.
اما اين بدان معنا نيست كه در مفاهيم و دستورات درون ديني هيچ اجبار و قانون الزام آوري وجود نداشته باشد و كسي كه اسلام را يا زندگي در تحت حكومت اسلامي را پذيرفته، موظف به رعايت برخي دستورات و مقررات نباشد ؛ اگر اين آيه مي گويد كه هيچ گونه اجبار و لزومي در دين نيست، چرا پيامبر و اهل بيت در دوران حكومت خود توده جامعه را ملزم به رعايت دستورات ديني كرده، در صورت تخلف حدود شرعي را بر آن ها جاري مي نمودند ؟
اسلام دين آزادي و اختيار و انتخاب است و آدمي با انديشه و خرد خود ميتواند راه و آيين حق را برگزيند. در اين انتخاب كاملاً آزاد است. اما دو نكته در اينجا وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرد:
1- اصل پذيرش دين آزاد است، اما آيا اگر كسي ديني را آگاهانه و آزادانه پذيرفت، در اعتقاد و عمل و پايبندي به احكام ديني و جزئيات عملي آن دين هم آزاد است؟ مثلاً مي توانيم بگوييم مسلمان هستيم و اسلام را اختيار كرديم، اما آزاديم مثلاً در مقام اعتقاد نماز را لازم بدانيم يا ندانيم يا در مقام عمل نماز بخوانيم يا نخوانيم؟
وقتي اسلام را اختيار كرديم، التزام و تعهد خود را نسبت به احكام آن و فرامين خداوند نيز اعلام كرديم. با اين حال نميتوانيم بگوييم نسبت به احكام آن آزاديم كه انجام بدهيم يا ندهيم. اين مساله امري متعارف و عقلايي است ؛ مثلاً آزاديم كه داخل يك كشور يا منطقه اي بشويم يا نشويم، اما همين كه وارد شدن به آن كشور را انتخاب كرديم، بايد نسبت به قوانين و احكام آن پايبند باشيم.
اين لزوم و ضرورت به معني اجبار عملي و نظارت هاي فردي نيست. يعني در بسياري از تكاليف ديني كه در حيطه مسائل فردي است، نظارت و اجبار و اصراري اعمال نمي شود. اما در حوزه مسائلي كه صورت اجتماعي و غير فردي دارند و عمل كردن يا نكردن افراد به اين قوانين وپايبندي داشتن و نداشتن آنها مي تواند موجب مشكلات اجتماعي گردد، اجبار و تاكيد وجود دارد.
در واقع آيه«لا اكراه في الدين» نيز به همين امر مهم اشاره دارد و آن اينكه در اصل دين و اعتقاد، اكراه واجباري ممكن نيست؛ زيرا دين امري باطني و قلبي است، اما ربطي به قوانين ومقررات الزامي هر ديني كه انجام آن از گروندگان به آن دين خواسته شده نيست و حجاب نيز به تصريح صريح قرآن از اين نمونه هاست.(1)
آزادي عقيده ميتواند درست باشد، اما آزادي مطلق درعمل نه تنها در جامعه ديني و اسلامي، بلكه در هيچ جامعه اي وجود ندارد.
تمام جوامع متمدن كم و بيش محدوديت هايي را بر اساس اصول و موازين حقوقي و اخلاقي آن جامعه وضع ميكنند و جامعه آزاد مطلق نداريم. حتي در جوامع غربي امروز كه خود را به عنوان جامعه باز و آزاد معرفي ميكند، محدوديتهاي بسياري در حوزه هاي گوناگون، حتي اعتقادات فردي وجود دارد. كه بر اساس اصول خاصي كه خود تعريف ميكنند اعمال ميشود. حتي در برخي از آن جوامع مشاهده ميشود كه براي نوع پوشش مردان و زنان نيز در محيط هاي خاص مانند ادارات، محدوديتهاي قانوني وضع شده است، يا مثلاً اگر خوردن مشروبات الكلي را آزاد ميدانند، در شرائطي كه امكان ايجاد مشكل براي ديگران وجود دارد، مجاز نيست مثلا در هنگام رانندگي شخص را به شدت جريمه كرده و ممانعت به عمل ميآورند.
اين مسئله در جامعه ديني نيز وجود دارد، با اين تفاوت كه در جامعه ديني احترام به قوانين ديني و مراعات آن كه جنبه علني و اجتماعي دارند، نيز مد نظر قرار ميگيرد. بديهي است كساني كه در يك جامعه ديني زندگي ميكنند، بايد احترام ارزشهاي ديني را داشته باشند و گناهان علني را انجام ندهند، اگر چه اصلاً مسلمان نباشند يا اعتقاد هم نداشته باشند. چنين شخصي در اعتقاد و باور داشتن يا نداشتن آزاد است و خود جوابگوي اعتقاد و اعمال و تكاليف خود نزد خدا است، اما مراعات و احترام به قوانين اجتماعي و در مسئله اي مانند حجاب، حفظ عفت عمومي در جامعه ديني لازم است.
2- مسئله حفظ عفت عمومي و تعادل اخلاقي جامعه به عنوان يك حق انساني و هنجار اجتماعي شناخته ميشود. در چنين شرايطي آزاد بودن شخص در نوع پوشش ممكن است موجب به هم خوردن تعادل اخلاقي جامعه، گسترش محرك غريزه جنسي و فساد اخلاقي، ايجاد آسيبهاي رواني و اجتماعي و تزلزل در بنيانهاي اجتماع مانند خانواده گردد.
در چنين شرايطي اين مسئله از يك موضوع شخصي خارج شده و يك موضوع اجتماعي تلقي ميشود. بديهي است كه در چنين صورتي در هر جامعهاي، آزاديهاي فردي به جهت منافع اجتماعي محدود ميشود. اين موضوع در هر جامعهاي وجود دارد، يعني به حقوق اكثريت افراد جامعه نظر ميشود. با اين تفاوت كه در جهان غرب، هنجارهاي اخلاقي و مشكلات اشاره شده به عنوان مصالح اجتماعي تلقي نميشود تا بر اساس آن آزادي فردي محدود شوند، اما در مقابل در همان جوامع بسياري از موارد به عنوان مصلحتهاي اجتماعي تصور شده و به جهت آنها آزاديهاي فردي محدود ميشود.
مويد اجتماعي بودن نگاه اسلام به اين مساله اين است كه هر چند رعايت حجاب در برابر افراد نامحرم در هر حريمي( چه خانه و چه جامعه ) از نظر اسلام ضروري است. اما اسلام اجازه تجسس و تحقيق در عمل كردن به اين ضرورت ديني در حريم خصوصي افراد را نمي دهد. تنها اصرار عملي در رعايت آن در حريم جامعه دارد. در اين عرصه تفاوتي بين مسلمان و غير مسلمان نيست. بلكه حتي اقليت هاي ديني كه شهروند جامعه اسلامي هستند، نيز ملزم به رعايت اين قانون اجتماعي هستند.
البته اين مطالب به معني تاييد همه روش هايي كه در گذشته و حال در خصوص برخورد با معضل بد حجابي در كشور اعمال مي شده و مي شود نيست؛ بلكه ترويج و تشويق به امر حجاب و حل مشكلات فكري در اين خصوص و در كنار آن آسيب شناسي وجود اين ناهنجاري اجتماعي وشيوه هاي درست مقابله با آن، اموري كاملا تخصصي و دقيق هستند كه بايد در خصوص راهكارهاي آن كارهاي عميق علمي انجام شود.
ولي در هر حال نمي توان اصل اين نوع اجبار را براي حفظ عفت عمومي و فضاي اجتماعي صحيح و سالم رد كرد. در نتيجه بي توجهي به اين امور ديني و رها كردن اين مسائل اجتماعي اسلام نيز مورد قبول نيست. افرادي كه به اسلام به عنوان يك دستور ديني معتقدند به طور طبيعي بايد به حجاب نيز پايبند باشند. اما كساني كه در اين كشور به اسلام معتقد نيستند يا به هر دليل مايل به رعايت اين دستور ديني نيستند موظفند از نظر رعايت قانون اجتماعي به اين امر پايبند باشند.
در مورد تاخير در ارسال پاسخ ها هم كثرت سوالات و پرسشگران و محدوديت هاي گوناگون در اين مركز عامل اصلي است كه پوزش ما را بابت اين امر مي پذيريد؛ اميدواريم مدت زمان پاسخگويي در آينده كوتاه تر گردد.
پي نوشت:
1. نور(24) آيه 31.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۴ ۰۷:۰۶ شناسه مطلب: 85439
سلام . خسته نباشید میخواستم بدونم تعریف حجاب چیه ؟ آیا کسی که چادر نداره حجاب هم نداره ؟ حجاب درست از نظر اسلام چیه ؟ آیا این گفته درسته که میگن استاد مطهری در کتاب خودشون چادر رو لزوم حجاب ندونستن ؟ یک زن چی باید بپوشه تا حجاب خودش رو رعایت کنه ؟ بدون چادر هم میشه حجاب داشت ؟ حجاب در مقابل محرم و نامحرم چجوری باید باشه ؟ حجاب در مجالس عروسی و جشن و مهمونی ها باید چجوری باشه ؟ ممنون از زحمات شما
پرسشگر گرامي! سوال شما چند بخش است كه به طور تقريبا جدا گانه مورد بررسي قرار مي گيرد.
الف. تعريف حجاب و حجاب درست از نظر اسلام چيست؟ حجاب در مقابل محرم و نامحرم چگونه بايد باشد ؟
حجاب در لغت به معناي، پرده و پوشش آمده است، استعمال اين كلمه بيشتر به معناي پرده است. اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش مي دهد كه پرده، وسيلة پوشش است.(1) به نگهبانان، حاجب مي گويند چون مانع ورود اغيار و بيگانگان در يك حريم و محيط خاص است. بنابراين حجاب و پوشش زن به منزلة يك حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است كه قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس ديگران را دارند.
حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است و عمل به اين امر ظاهري برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد است. پوشش ظاهري افراد، به ويژه زنان را حجاب مي گويند، كه مانع از نگاه نامحرم به آنان مي شود.
اگر بخواهيم از حجاب اسلامي سخن بگوئيم، بي ترديد حجاب طبيعي و كامل همان است كه در متون ديني اسلام مانند قرآن و حديث ذكر شده است كه بحث بسيار مفصل و دقيق دارد. از اين رو، لازم است به صورت مختصر توضيح دهيم.
دستور حجاب در اسلام، در دو بخش عمده آمده است:
الف. پوشاندن بدن، به جز جاهايي كه شرع مقدس اجازه داده است.
ب. پنهان داشتن زينت ها
بدن زن به طور طبيعي براي جنس مخالف جاذبه دارد و معمولاً موجب تحريك جنسي ميشود. حال اگر علاوه بر زيبايي هاي طبيعي، زن به آراستن خود بپردازد و اندام آراسته خود را در معرض ديد ديگران قرار دهد. طبيعي است كه از بسياري سلب آرامش نموده و موجب تحريك جنسي و گاهي فساد در جامعه ميشود. و در مواردي نيز موجب گسستن پيوند خانواده و سست شدن الفت بين زوجها مي گردد. مراعات درست پوشش اسلامي از امور ضروري در پيشگيري از اين مفاسد است. بنابراين خانمي كه ملتزم به ارزش هاي اسلامي است، هيچگاه با لباس هاي رنگارنگ و تنگ كه برآمدگي هاي بدن را نشان مي دهد و با تزئينات و آرايش هاي مهيّج از خانه بيرون نمي آيد. قرآن كريم از تبرّج (خود آرايي به منظور خودنمايي) نهي نموده و آن را متعلّق به جامعه جاهلي دانسته است. نحوه پوشش، آرايش و حركات زن تا حد زيادي نشانگر شخصيت، نحوه فكر، گرايش ها و الگوهاي ارزشي اوست. بنابراين پوشش اسلامي در واقع بدون آن كه جسم انسان را به نمايش بگذارد، تجلي ارزش هاي روحي و رواني است. عفاف، شخصيت زن و متانت و وقار وي را نمودار مي كند و زن با حجاب از طمع و آرزوهاي پست ديگران در امان مي باشد. قانون آفرينش است كه هر چه موجود لطيف تر باشد محافظت از آن جدي تر است. موجود هرچه گران بهاتر باشد بيشتر آن را محافظت مي كنند، درّ گرانب ها را در گاو صندوق نگه مي دارند، تا از دستبرد ديگران در امان بماند.
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بيان نقش پوشش كامل به عنوان حفظ ارزش و احترام زن مي فرمايد: «فانّ شدّة الحجاب ابقي عليهنّ. همانا حجاب و پوشش كامل، زنان را سالمتر و پاكتر نگاه خواهد داشت.»(2)
حاصل اين كه حجاب اسلامي با هر نوع پوششي كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد منافات دارد و آن نوع لباس و پوششي كه بهتر حدود شرعي را حفظ مي كند بهتر و كامل است. بنابراين استفاده از چادر مشكي با فلسفه حجاب و پوشش زنان در مقابل نامحرم كه همان عدم تحريك و تهييج در مقابل نامحرم و ايجاد آرامش رواني در جامعه است، بيشتر و بهتر سازگار است.
مراد ما از حجاب، پوشش اسلامي است و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكي از احكام وجوبي اسلام، اين است كه زن هنگام معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خونمائي نپردازد.
علاوه بر اين، در قرآن از انواع ديگر حجاب كه در رفتار خارجي انسان تجلي مي كند نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه كه مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصيه شده اند: «اي رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشانند»(3) يا در آية ديگر همين سوره آمده كه «اي رسول ما به زنان، مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.»(4)
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب گفتاري زنان در مقابل نامحرم است: «نازك و نرم با مردان سخن نگوييد، مبادا آن كه دلش بيمار (هوا و هوس) است به طمع بيفتد.»(5)
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب رفتاري زنان در مقابل نامحرم است، به زنان دستور داده شده است به گونه اي راه نروند كه با نشان دادن زينت هاي خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.(6)
از مجموع مباحث طرح شده به روشني استفاده مي شود كه مراد از حجاب اسلامي، پوشش و حريم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحاي مختلف رفتار، مثل نحوة پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
ب. آيا كسي كه چادر ندارد حجاب هم ندارد؟ بدون چادر هم مي شود حجاب داشت؟
از ديدگاه روانشناسي رنگها، اين يك واقعيت مسلم است كه رنگ مشكي رنگي صامت و غير فعال است كه باعث تحريك و جلب توجه نمي شود.
بله، چادر مشكي از آن جهت كه تمام بدن زن را مي پوشاند و برجستگي ها و زيبائي هاي زن را در خود پنهان مي دارد و كمتر موجب جلب توجه نامحرمان مي گردد. بهتر از مانتو مي باشد. زيرا در مانتو حركات جذاب زنانه، آشكارتر است و ممكن است بيشتر موجب تحريك نامحرمان گردد.
همچنين بعضي از مراجع تقليد چادر مشكلي را بهترين نوع حجاب دانسته اند از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي در اين باره مي فرمايد: «من مي گويم چادر، هم بهترين نوع حجاب است و هم نشانه ملّي ماست كه هيچ منافاتي با هيچ نوع تحرّكي از زن ندارد. اگر واقعاً كار اجتماعي و كار سياسي و كار فكري به معناي تحرّك باشد، لباس رسمي زن مي تواند چادر باشد كه بهترين نوع حجاب است. البته مي توان محجّبه بود و چادر هم نداشت. منتها همين جا هم بايد آن مرز را پيدا كرد. عده اي از چادر فرار مي كنند به خاطر اين كه هجوم تبليغاتي غرب دامن گيرشان نشود. امّا از چادر فرار مي كنند به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نمي آورند چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مي دهد. تصور نكنيد اگر ما فرضاً چادر را كنار گذاشتيم آن مقنعه كذايي را... درست كرديم، دست از سرما برميدارند. نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند، بلكه مي خواهند همان فرهنگ منحوس را در اين جا مثل زمان شاه كه زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل بشود.»(7)
ج. يك زن چه بايد بپوشد تا حجاب خودش را رعايت كند؟
از نظر اسلام، وجود زن زينت بخش آفرينش انسان است و افق روح او تجلي گاه رحمت الهي است. زن مظهر ظرافت و جمال آفرينش است.(8) حال جايگاه والاي اين گوهر آفرينش اقتضاء دارد كه در صدف حجاب قرار گيرد تا ارزش هاي او حفظ شود. بنابراين فلسفه حجاب حفظ ارزش هاي والاي زنان و دختران است. پس در انتخاب رنگ لباس نيز بايد رنگي را برگزينيم كه هدف اصلي يعني حفظ ارزش هاي والاي زنان و دختران تأمين گردد. اسلام گرچه رنگ خاصي را براي پوشش بانوان تعيين نكرده است اما در عين حال از رنگي كه سبب جلب توجه نامحرم گردد نهي فرموده است. خداوند دربارة يك نمونة شايع زينت، كه در صدر اسلام وجود داشته مي فرمايد: «زنان پاي بر زمين نكوبند تا زينت هاي مخفي پاهايشان معلوم نگردد...»(9) فقهاء با استنباط از اين آيه فرموده اند: «پوشيدن آنچه در عرف مردم زينت محسوب شود مانند گلوبند، گوشواره و... در برابر نامحرم حرام است،» بنابراين پوشيدن هر نوع لباس زينتي، در حضور نامحرم مورد نهي خداوند است. زينتي بودن لباس گاهي به نوع قيمت پارچه و گاهي به دوخت و رنگ آن بستگي دارد. بنابراين، اگر رنگ لباس روشن از نظر عرف زينت محسوب شود و جلب توجه نامحرم كند، قطعاً پوشيدن آن مورد رضاي خداوند نيست.
د. حجاب در مجالس عروسي و جشن و مهماني ها بايد چگونه باشد؟
حكم شرعي اين مساله، به خاطر مجلس عروسي و يا مجالس خانوادگي، تغييري نمي كند و در همه حال، اين كار حرام است. پس در عروسي ها نيز زنان بايد از ديد نامحرم، خود را بپوشانند. اما اگر در جمعي بودند كه فقط زنانه بود، ديگر اين احكام را ندارد اگر چه نبايد لباسي بپوشند كه تحريك شهوت كند و لباسي كه تحريك شهوت مي كند در جمع زنانه نيز حرام است.
ه. آيا اين گفته درست است كه مي گويند استاد مطهري در كتاب خود چادر را لزوم حجاب ندانستند؟
البته همه فقها پوشش را واجب دانسته اند حتي اگر چادر نباشد اما همه بزرگان و شهيد مطهري چادر را به عنوان بهترين حجاب و حجاب برتر معرفي مي كنند.
پي نوشت ها:
1. مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، 1374، ص 78.
2. نهج البلاغه، نامه 31.
3. نور(24) آيه30.
4. نور، آيه31.
5. احزاب(33) آيه 32.
6. نور(24) آيه31.
7. برگرفته از سخنان مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي، فرهنگ تهاجم فرهنگي، تهران، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، چاپ اوّل، 1373، ص 261 ـ 262.
8. فلسفي، محمد تقي، حجاب و آزادي، سازمان تبليغات اسلامي، 1368، ص 118 ـ 109.
9. نور، آيه31.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۳ ۰۳:۱۳ شناسه مطلب: 85358
باسلام . آیا بازی کردن با همسر خود بطوری که موجب جنب شدن مرد گردد در حالی که هر دو پوشش داشته در مقابل طفل 2 ماه که خواب نیز میباشد مشکل دارد ؟ و اگر هم این حالات پیش بیاید با چه عملی میتوان(صدقه - روزه و ...) آن را جبران نمود که خدایی نکرده مشکل اخلاقی در آینده برای فرزند به وجو د نیاید.
پدر و مادرها بايد توجّه داشته باشند كه در محل حضور كودكان حتي كودكان چند ماهه كارهاي شهواني كه موجب التذاذ (حتي يكي از طرفين) است انجام ندهند.
پيامبر اكرم(ص) نيز فرموده است:«سوگند به آن كسي كه جانم در دست او است، اگر مردي با همسرش در خانه اي همبستر شود و كودكي آنها را بنگرد و سخن و صداي نفس آنها را بشنود، آن كودك هرگز رستگار نخواهد شد، اگر پسر باشد زناكار مي شود و اگر دختر باشد آلوده دامن مي گردد.(1) البته گرچه اين روايت در مورد آميزش است. اما از آنجا كه كارهاي شهواني ديگر نيز با تغيير حالات افراد، همراه است و دليل روايت (شنيده شدن صداي نفس در آن حالت) در اينجا نيز هست، از اين كارها نيز در حضور اطفال بايد خود داري كرد.
اگر با آگاهي نسبت به اين مسائل اقدام كنيد، در تربيت فرزندان خود موفق تر خواهيد بود. در اين مورد هم لازم نيست نگران باشيد و فكر خود را آزار دهيد. اما مي توانيد براي جبران اين كار صدقه اي براي رفع آثار احتمالي بر روي كودك بدهيد.
البته بيان روايت دال بر حرام بودن نيست. بلكه بيان كراهت است، اما اگر كسي اين مسائل را رعايت نكرد و كودكش خداي ناكرده دچار چنين حالاتي شد نبايد غير از خود را سرزنش كند.
پي نوشت ها:
1. كليني، محمد بن يعقوب، فروع كافي،دارالكتب1365، چ 4، ج 5، ص 500.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۲ ۲۱:۳۴ شناسه مطلب: 85330
با سلام و سپاس فراوان از پاسخگویی این مرکز من میدانم که همه ی نعمت و خوبی هایی که دارم بعد از خدا از وجود امام مهدی هست و همینطور وقتی کسی حرف از دوستی میزنه باید با عمل اثبات کنه البته من آنها رو دوست دارم و لی آدم خیلی خوب و کاملی نیستم و میدانم که شان خدا و امامش خیلی بالاست سوال اولم: آیا انجام ندادن برخی از گناهان با وجودی که آدم کامل یا خیلی خوبی نیستم میتونه تاثیر خوب بذاره برای من در رابطه و دوستی با خدا و امام مهدی با و جود این همه آدم خوبی که در اطراف آنها هستند؟ برخی از گناهان: من توی یه اقوام و نزدیکانی قرار گرفتم که همه الکل و مشروبات الکلی استفاده میکنند و حتی دوستام (البته از آنها دوری میکنم بخاطر این) و با وجودی که حتی چیزهای گران استفاده میکنند چند بار دوست داشتم امتحان کنم ولی فقط بخاطر خدا و امام مهدی و دوست داشن آنها نخوردم و نمی خورم هیچوقت و با وجودی که از کوچکی با حرام آشنا شدم ولی هیچ وقت زنا نکردم با وجودی که محیطش برام فراهم بوده و عکسهای حرام ترک کردم بخاطر اثبا ت دوستی آیا میتونه برام تاثیر داشته باشه در دوستی با آنها با وجودی که آنها رو دوست دارم و شان آنها هم خیلی بالاست البته اینو هم میدانم که لیاقت دوستی با امام مهدی رو ندارم و خیلی کوچکتر از اونم که بخوام اسم ایشان رو بیارم ولی خیلی به ایشان وابسته شدم البته نه برای بهشت یا دنیا و سوال آخرم:اگر من با اصلاح خودم برای محرمات و واجبات و با وجود دوستی ایشان آیا امکان داره ایشان منو هم دوست داشته باشه باوجودی که من توی حالت دوست داشتن چیزی به جز زحمت برایشان ندارم؟ و حتی در شان ایشان بالاتره که من خدمتگزارشان باشم به جان خودم خیلی وابستگی شدید دارم و حاضرم تمام زندگیمو بدم حتی بهشت رو فقط یه بار پای ایشان رو ببوسم از پاسخ شما بی نهایت ممنون و سپاسگذارم
پرسش گر گرامي تقيد و تقوا و خويشتن داري شما از گناه هايي كه ذكر كرديد بسيار ارزشمند است، مطمئن باشيد اگر شما بر اين شيوه دوري از گناهان استمرار داشته باشيد، حتما مي توانيد يكي از دوستان خداوند و اهل بيت عليهم السلام باشيد، كار شما در دوري از گناهان بسيار با ارزش است و در قرآن آمده كسي كه از گناهان كبيره صرف نظر مي كند، خداوند گناهان كوچكش را مي بخشد: « إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً .» (1) اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مىشويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مىپوشانيم و شما را در جايگاه خوبى وارد مىسازيم. پس قدر اين حالت خود را بدانيد.
از طرفي خداوند شرط دوستي خود و اهل بيت را اطاعت و تبعيت از آن ها معرفي مي كند، يعني كسي مي تواند ادعاي دوستي اهل بيت را بكند كه صادقانه از اوامر و دستورات آن ها اطاعت كند خداوند در قرآن در مورد سزاوارترين مردم و نزديك ترين مردم به حضرت ابراهيم مي فرمايد:ِ «انَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهيمَ لَلَّذينَ اتَّبَعُوهُ »(2) سزاوارترين مردم به ابراهيم، آنها هستند كه از او پيروى كردند. و در جايي ديگر مي فرمايد شرط دوستي تبعيت است: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ »(3) بگو: «اگر خدا را دوست مىداريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.»
حال دستور خدا و اهل بيت چيست؟ آيا غير از انجام واجبات و ترك گناهان است؟ مهم ترين دستور اهل بيت تقوا و خويشتن داري از گناهان است و كسي كه از اهل بيت تبعيت مي كند و مانند آن ها خود را از گناهان حفظ مي كند در حالي كه در معرض گناهان است، اين فرد قطعا محبوب خداو اهل بيت (ع) است.
وقتي شما از گناهان دوري مي كنيد مي توانيد از دوستان امام زمان باشيد. خود امامان معصوم نيز اين اطاعت و تقوا را به عنوان معيار دوستان شان بيان كرده اند. امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُو .(4) هركس مطيع خدا باشد دوست ماست و هر كس خدا را عصيان و نافرماني كند دشمن ماست.
پس شما مي توانيد با استمرار اين دوري از گناه و انجام واجبات دوست امام زمان(عج) باشيد و ايشان هم در اين صورت شما را دوست خود خواهند دانست. درست است كه مقام آن ها بسيار بالا است و شيعيان خاك پاي ايشان هم نمي شوند ولي خودشان اعلام كرده اند دوستاني دارند و مهم ترين ملاك دوستان شان را نيز تقوا و اطاعت بيان كرده اند.
توصيه مي كنيم به اين روش خود ادامه دهيد و با اعمال تان دل امام تان را شاد كنيد.
پي نوشت ها :
1. نساء(4) آيه 31 .
2. ال عمران (3) آيه 68.
3. همان، آيه 31.
4. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسى، ج 2، ص 74.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۱/۱۲ ۰۹:۰۴ شناسه مطلب: 85313
اگه یه پسرحدود شش ماه دنبال یه دختر باشه وبگه واسه ازدواج میخواد ولی الان موقعیت نداره.فقط با هم دوست باشن تا کارای پسره جوربشه.و پسره به دختره دستم نمیزنه فقط تلفنی دختره بایدچیکارکنه به نظرتون؟
فرض پاسخ اين است كه شما همان دختر مطرح شده در سؤال هستيد از نظر ما روان شناسان اصرار و پافشاري اين پسر هر چند ظاهري مثبت دارد ولي مي تواند باطن مرضي داشته باشد پسري كه از سلامت روان نسبي برخوردار است هيچ گاه بي گدار به آب نمي زند و تا زماني كه مقدمات اوليه ازدواج را فراهم نياورده دست به انتخاب همسر (چه رسد به خاطرخواهي و پيگيري رابطه) نمي زند و بي دليل خود را در تب و تاب ازدواج نمي اندازد. اگر پسري قبل از ازدواج از روي احساسات و هيجانات دست به يك سري رفتارهاي ناپخته و غير دور انديشانه زد بسيار احتمال دارد كه همين رفتارهاي ناپخته و عجولانه رابه نوعي ديگر بعد از ازدواج تكرار كند شما فكر مي كنيد چرا اين قدر آمار طلاق در كشور مان بالا رفته است يكي از دلايل اصلي آن اين است پسران و دختران دراين زمينه اول دگمه را پيدا مي كنند و بعد ماه ها و سالها به دنبال كت متناسب با آن مي گردند عاقلانه اين است كه اول كت را دوخت و بعد به دنبال دگمه متناسب با آن گشت. در هر صورت اين انتظار فرسايشي و مالا مال از حوادث غير مترقبه حد و مرزي ندارد و معلوم نيست كه كي و چگونه اين پسر در كسب مقدمات ازدواج موفق خواهد شد. اين احتمال وجود دارد كه اين پسر مثل ساير پسران به ناگاه جا زند و آن وقت شما به عنوان يك دختر بايد پاسوز نوسانات خلق و روان و همچنين تغييرات در تصميمات ايشان باشيد.
پس با اين كار سلامت روان ايشان تا حدي زير سؤال است و نبايد خوش خيالانه اين رفتارهاي به ظاهر مثبت و رمانتيك ايشان را تفسير خود كامبخش كرد.
نكته ديگر اين كه شما خواه يا ناخواه شش ماه در رابطه با ايشان هستيد و شايد هشدار ما در زمينه تداوم رابطه براي شما زياد پذيرفتني نباشد نيك بپذيريم كه دوستي با جنس مخالف (هر چند به قصد ازدواج در آينده اي نامعلوم باشد) بر خلاف رضايت خداست و محال است ما رضامندي زناشويي را در ازدواجي كه نطفه اش با خلاف رضايت خداوند (يعني رابطه دوست دختر و پسري ) بسته شده است يافت نماييم رضامندي زناشويي در سايه جلب رضايت خداوند ميسر است و هيچ استثنايي در اين زمينه نيست.
به ياد داشته باشيد كه اين انتظار هاي محنت زا پر از حوادث از قبل پيش بيني شده است حوادثي كه باعث خواهد شد. اين پسر عطاي شما را به لقاي شما ببخشد و با دختر ديگري وارد مذاكره گردد. دست خوردگي عاطفي از جمله بدترين آسيب هايي است كه در اين رابطه شما را تهديد مي كند.
اين پسر ضرر چندان نخواهد كرد. چرا كه به سادگي به آب خوردني مي تواند به خواستگاري به مراتب بهتر از شما اقدام نمايد. با فرض ازدواج شما حرف تازه اي براي گرفتن نداريد. چرا كه ماه ها و سال ها اين حرف ها در تلفن رد و بدل شده است اين ازدواج احتمالا بوي كهنگي مي دهد و كمتر چيز تازه اي در آن اتفاق مي افتد. رابطه راستي در اكثر موارد به جاهايي خواهد كشيد كه از ابتدا تصورش را نمي كرديد و اين يعني خداحافظي با همه چيز، با فرض اين كه سلامت روان به صورت نسبي تأمين بود و ازدواج شما از اين حيث در معرض تهديد جدي نبود باز شما چاره اي نداشتيد كه هر گونه فكر رابطه مخفيانه (چه تلفني چه غير تلفني) از سر دور نماييد و صرفا يا اجازه و اطلاع والدين خود به ايشان براي كسب مقدمات ازدواج فرصت دهيد. البته ضرورت مشاوره پيش از ازدواج حتي با اجازه والدين پسر جاي خودش باقي است و شما اين مسأله ضروري را نبايد از نظر دور بداريد.
موفق باشید.