مسائل اساسي جنسي

با عرض سلام ببخشید که این سوال رو میپرسم الن تناسلیم کوچک است برای بزرگ شدنش باید چه کار کنم لطفا پاسخ را به ایمیلم بفرستید

بايد مشخص كنيد كه منظورتان از كوچكي آلت تناسلي اتان چيست؟ اندازه متوسط آلت تناسلي افراد بالغ، در حالت معمولي (شل) بين 6 تا 11 سانتي متر است، و متوسط اندازه آلت در حالت راست شده، در محدوده 10 تا 20 سانتي متر است. نكته مهم اين است كه بر خلاف تصور عاميانه اي كه وجود دارد، در رابطه جنسي، طول آلت خيلي نقش ايفا نمي كند، بلكه كارهاي ديگري هستند كه نقش اساسي دارند، لذا با آلت تناسلي كوچك تر از اين اندازه ها هم، مي تواند يك رابطه جنسي اي كه هر دو طرف راضي باشند وجود داشته باشد، كه البته بايد طرفين رابطه، مخصوصا مردها، براي داشتن يك رابطه جنسي خوب، اطلاعات لازم را داشته باشد و نحوه صحيح برقراري رابطه جنسي را بلد باشند.
ما تخصصي در زمينه تغيير اندازه آلت تناسلي نداريم، اما ظاهرا پزشكان متخصص مي گويند كه راههايي كه در بعضي موارد براي بزرگ تر كردن آلت تناسلي پيشنهاد مي شود خالي از ضرر و خطر نيست، لذا اگر مايل بوديد مي توانيد به يك پزشك متخصص كليه و مجاري ادرار مراجعه كنيد و در اين مورد از او مشورت بگيريد.
موفق باشید.

سلام خسته نباشید خدا خیر بده شما رو که پییگیر هستین برای پاسخ سوالات ما می خواستم بدونم آیا خوردن آلت مرد خوب هست یا نه ؟ همسرم تا به حال این کار رو نکرده چون فکر می کنم دهان که جای خواندن قرآن و بوسیدن ظریح اهلبیت هست خوردن آلت کار خوبی نیست اما خوذم خیلی علاقه دارم که این کار رو بکنه ولی می خوام بدونم در کل خوب هست یا نه یعنی اولیا, خدا هم این کار رو می کردند؟ همچنین خوردن آلت زن ؟؟؟؟؟؟؟ قبلا ممنون از پاسخ گویی روشن شما

بر خلاف اديانى كه زناشويى و روابط جنسى را مغاير با معنويات مي دانند، اسلام به آن به قداست مي نگرد و بدان ترغيب مي كند و براى آن اجر و پاداش بسيار قائل است.
از آنجا كه دين اسلام، آئين زندگي است، براي همۀ جنبه هاي زندگي انسان برنامه هايي ارائه كرده است؛ از جمله در مورد آميزش و مسائل زناشويي آدابي بيان نموده كه رعايت آن، در بهداشت فردي و اجتماعي، روحي و جسمي زن و شوهر، بچه دار شدن و سالم بودن آن، ازدياد محبت و غيره تأثير دارد.
- مطالبي براي رسيدن به جواب اصلي:
1- جايگاه انسان به قدري بالاست كه تمام اعمال انسان بايد تحت برنامه ها و بروشورهايي كه اسلام تدوين كرده است، باشد؛ از آنجايي كه غريزۀ جنسي از قوي ترين غرايز است، برنامه هاي خاصي در مسايل جنسي و زناشويي از ديدگاه اسلام مطرح است؛ با توجه به شدت حساسيت از طرف اسلام به مسايل جنسي، مسايلي هم مطرح شده است كه با طبيعت انسان سازگار است. مسألۀ غريزۀ جنسي هم در كنار تمام اعمال ديگر انسان نياز به مديريت دارد.
هدف از ارتباط زناشويي، پاسخگويي به نياز مقدس جنسي است كه اسلام، هدف از آن را سكونت، آرامش و توليد نسل بيان كرده است. گرچه در روايات، از ارتباطات زناشويي تعبير به كشت زار شده است؛ ولي بايد به صورت طبيعي و حدي كه نياز جنسي انسان تأمين شود، بدان پرداخت؛ زيرا يكي از توصيه هاي كليدي اسلام، انجام روابط زناشويي در خفاء و پوشيده بودن آن است تا لذات و بهره هاي جنسي، طراوت خود را از دست ندهد. با رابطۀ سكس دهاني، شخص از فضاي طبيعي خارج شده و به جزئياتي كه شايد بعدها براي انسان لذت بخش نباشد، مي پردازد و با گذشت زمان از آن بهره اي نمي برد.
2- با توجه به اين مقدمه، توجه تان را به نكات زير جلب مي كنم:
ازدواج، مايه رشد و كمال انسان است. خداوند انسان را به گونه‏اي آفريد كه بدون جنس مخالف ناقص است. با جنس مخالف كامل مي‏شود. مرد به زن نيازمند است و زن به مرد. هر كدام از دو جنس از نظر روحي و جسمي به هم وابسته‏اند. با قرار گرفتن در كنار هم يكديگر را تكميل مي‏كنند.
انسان فطرتا نياز به همسر و ازدواج دارد. يكي از آثار مثبت ازدواج، ارضاي غريزه جنسي و تأمين نيازهاي انسان است.
3- اسلام براي روابط زناشويي آدابي را ذكر مي كند كه دانستن آنها انسان را نسبت به أهميت يادگيري مسايل جنسي، آگاه مي سازد.
يكي از آداب روابط زناشويي همسران اين است كه كاملا در اختيار همديگر باشند و از همديگر لذت ببرند. با توجه به فرمودۀ مراجع تقليد، زن و شوهر مي توانند هر نوع كا مجويي جنسي (ليسيدن اعضاي تناسلي زن و شوهر)، از هم ديگر ببرند.(1)
4- اما در رابطه با سوالي كه پرسيده ايد: «رابطۀ مسايل جنسي و كرامت انساني چيست؟» بايد خدمتتان عرض كنيم كه:
گرچه سكس دهاني با رضايت زن و شوهر اشكال ندارد. و زن و شوهر به هر شكلي كه مايل باشند و رضايت داشته باشند مي توانند از يكديگر لذت ببرند؛ ولي شايسته اين است كه زن و مرد مسلمان، از راه طبيعي مسايل جنسي، از همديگر بهره مند شوند، زيرا رابطۀ طبيعي و معمولي به معاشقه نزديك است.
برادر گرامي! درصد بالايي از خانمها از نوع سكس دهاني متنفرند. تعداد محدودي هم كه اين كار را انجام مي دهند، فقط براي همراهي شريك جنسي شان است.
ارتباط زناشويي، قسمتي از عشق بازي و عشق ورزي است كه هم لذت روحي و هم لذت جنسي را دارد. اما سكس دهاني فقط لذت جنسي دارد.
5- اينكه مي گويند: «ارتباط جنسي از طريق دهان، با كرامت و شأن انسان منافات دارد» دليلش اين است كه گرايش به اين نوع سكس، فطري نيست. كسي اين عمل را انجام نمي دهد، مگر اينكه از كسي آموخته باشد.
خداوند هيچ وقت عملي را كه موجب اذيت و تنفر كسي شود فطري نمي خواند! در سكس دهاني، فقط مرد لذت جنسي مي برد كه اين لذت هم با اكراه و اجبار يا خجالت و رودرواسي طرف مقابل بوجود آمده است! كدام عاشق و معشوق را ديديد كه جلوي ديگري مانند نوكران زانو زند و عملي كه به اكراه انجام دهد؟! ولي در ارتباط جنسي معمول كه بيشتر به معاشقه نزديك هست هر دو نفر رو در روي هم و به موازات قرار مي گيرند كه هم لذت روحي دارد هم جنسي!
6- از طرفي، از نظر بهداشتي، آلت تناسلي در معرض ابتلا به بيماري هاي پوستي و رشد قارچ هاي مختلف مي باشد. در صورت تمايل به اين كار، بايد مطمئن بود بيماري پوستي و ديگر بيماري ها وجود ندارد، قبل از اين عمل حتماً محل با آب و صابون شست و شو داده شود و ضد عفوني گردد.
همچنين، تحقيقات تاكنون ثابت كرده اند كه تماس از راه دهان مي تواند ويروس اچ. آي. وي. و علاوه بر آن ديگر بيماري هاي مقاربتي سرايتي را انتقال دهد.
متأسفانه با توجه به كثرت دردآور كليپ هاي جنسي، جوك هاي جنسي و گفتگو ها و فيلم هاي جنسي (با محتواي سكس دهاني) در محيط هاي اينترنت و ... گاهي اين رفتار در انسان ايجاد مي شود.
- حاصل سخن اينكه:
از نظر شرعي خوردن آلت تناسلي همسر (بدون خوردن مني) بي اشكال است و شما بايد لذت جنسي تان را تا همين حد مديريت نماييد.
چه از هر نظر در رابطه جنسي با همسرتان، هم سليقه هستيد و چه صاحـب علاقه مندي هاي متفاوت مي باشيد در هر صورت هر چند وقت يكبار صادقانه و صراحتا در مورد رابطه جنسي، اعمال و حالت هايي كه از آن لذت مي بريد با يكديگر گفتگو كنيد، چرا كه سليقه ها تغيير پذيرند و ممكن است شما نيز روزي از ليسيدن آلت تناسلي همسرتان لذت ببريد.
نگاه كردن به عورت زن و حتي تمام بدن زن، براي شوهر جايز است و هيچ اشكالي ندارد، بلكه نوعي لذت بردن از زن است كه جايز است.
اما چيزي كه در روايات آمده، اين است كه در موقع نزديكي نگاه به عورت زن نكنيد، كه زمينه كور به دنيا آمدن فرزند -هنگامي كه قصد انعقاد نطفه داريد- را فراهم مي كند.
- منابعي جهت مطالعۀ بيشتر:
1. ازدواج وآداب زناشويي در اسلام، محمد باقر مجلسي. مترجم: داود احمدي.
2. آداب زناشويي از خواستگاري تا فرزند داري، حسين درياب.
3. ويژگي ها، تفاوت ها و نيازهاي عاطفي زنان و مردان. مجتبي حيدري. موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).
4. بهشت خانواده. دكتر سيد جواد مصطفوي.
پي نوشت:
1. آيت الله مكارم شيرازي، بخشي از مسائل كثير الابتلا ، مسئله 93.
موفق باشید.

سلام خدمت شما زحمت کشان من چند ماهی هست که با یه دختری آشنا شدم قرار بود به پای هم بمونیمو ازدواج کنیم ولی کارهایی کرده که دیگه ازش خوشم نمیاد میخوام فراموشش کنم ولی خیلی سخته از درس خوندن افتادم چند ماه دیگه کنکور دارم تروخدا کمکم کنید چه طور میتونم فراموشش کنم هر کاری که میکنم بازم بهش پیام میدم کمکم کنید یه راهی بگید که بتونم فراموشش کنم به خدا دارم داغون میشم تروخدا کمکم کنید خیلی ممنونم

يكي از آسيب هاي ارتباط دخترها و پسرها در قبل از ازدواج، همين وابستگي اي است كه شما در آن گرفتار شده ايد، به طوري كه با اينكه مي دانيد كه مورد مناسبي براي ازدواج نيست و تمايل داريد كه ديگر با او رابطه نداشته باشيد اما نمي توانيد او را فراموش كنيد.
به احتمال زياد شما مقداري اضطراب داريد، و براي كم كردن اين اضطرابتان، به رابطه با او ادامه مي دهيد، چون رابطه با او در گذشته براي شما خوشايند بوده است و به شما آرامش مي داده است. شما بايد درصدد رفع اين اضطرابتان باشيد، كه اگر خفيف باشد از طريق تكنيك هايي مانند ريلكسيشن و تنفس صحيح مي توانيد آن را از بين ببريد. با خريد نوار و يا كتاب تن آرامي (ريكلسيشن) تمارين تن آرامي را روزي يكي دو بار انجام دهيد. به عنوان مثال بخش وسواس كتاب دو جلدي "رفتار درماني شناختي" ترجمه حبيب الله قاسم زاده، يا كتاب "وقتي اضطراب حمله مي كند" نوشته ديويد برنز ترجمه مهدي قرچه داغي را تهيه و طبق آن عمل كنيد.
راه حل اين وابستگي شما اين است كه قطع ارتباط كنيد، شايد در ابتدا كمي سخت باشد، اما تجربه نشان مي دهد كه در چنين مواردي، خيلي زود، عدم ارتباط با او براي شما عادي مي شود، و ديگر به سختي نمي افتيد. اگر اين ارتباط شما از طريق پيامك زدن است مي توانيد سيم كارتتان را از بين ببريد و براي مدتي كوتاهي، مثلا دو هفته به طور كلي بدون موبايل زندگي كنيد، مطمئن باشيد هيچ اتفاقي نمي افتد، بعد از اين مدت كوتاه هم به مخابرات مراجعه مي كنيد و تقاضاي يك سيم كارت ديگر از همان شماره اتان را مي كنيد كه با مبلغ كمي اين كار را انجام مي دهند. براي جدايي از اين دختر، بالاخره بايد از يك جايي شروع كنيد و چون مي گوييد كه قطع كامل رابطه برايتان سخت است اين كاري كه گفته شد مي تواند تا حدودي به شما كمك كند تا بتوانيد اين وابستگي را از بين ببريد.
براي اينكه قطع اين ارتباط برايتان راحت تر باشد سعي كنيد يك جايگزين براي آن پيدا كنيد، به عبارت ديگر مشغوليات ديگري براي خودتان ايجاد كنيد، مثلا دوستي اتان با دوستان ديگر (البته دوستان هم جنس) را گسترش دهيد هم چنين مي توانيد به كارهاي هنري، ورزشي و هر كار ديگري كه علاقه داريد بپردازيد تا كمتر وقت خالي براي فكر كردن به اين دختر داشته باشيد.
سعي كنيد در بيرون، هيچ آثاري از ايشان را جلوي ديد خود نداشته باشيد مانند عكس، شماره تلفن و يادگاري هاي و... و آنها را محو كنيد.
افرادي كه در وضعيت شما قرار دارند به هيچ وجه نقاط منفي و بدي ها و آسيب هايي كه از طرف مقابل متحمل شدن را نمي بينند و به همين دليل علاقه و وابستگي آنها ثابت مي ماند. شما با تهيه ليستي از نقاط منفي ايشان و مشكلاتي كه الان و بعد از ازدواج با ايشان براي شما ايجاد خواهد كرد را بنويسيد و هر روز مرور كنيد تا نگرشتان نسبت به ايشان منطقي تر شده و احساس ناراحتي و يا به عبارتي تنفر از ايشان ايجاد شود.
درباره امتيازات اين جدايي و خوبي هاي جدا شدن از ايشان نيز با خود فكر كنيد و سعي كنيد با خوشحالي از اينكه با ايشان ازدواج نكرده ايد مطالبي را ياد داشت كنيد.
سعي كنيد بدون خود سرزنشي و مقايسه، نقاط مثبت و خوبي هاي خودتان را فراموش نكنيد و با نوشتن و مرور و ناديده و بي ارزش نكردن آنها به آينده خوشبين و اميدوار باشيد، و به اين طريق ميزان عزت نفس و اعتماد به نفس خودتان را ارتقاء دهيد.
ساعات و لحظاتي كه شما ارتباط داشته ايد بسيار وسوسه برانگيز خواهند بود، مانند معتادي كه ترك كرده مكان و زمان هاي مصرف در روزهاي اوليه وسوسه انگيز بوده و ممكن است رفتاري مانند عصباني شدن و تحريك پذيري و يا رفتن به طرف مصرف زياد باشد. بنابراين شما نيز بايد با تغيير موقعيت فيزيكي و سر گرم شدن به يك كاري كه عمدا در اين ساعات در نظر خواهيد گرفت و با آرام سازي ذهني سعي كنيد با اين وسوسه ها مبارزه كنيد.
هنگام هجوم افكار و تصاوير ايشان در ذهن، بدون پرورش اين افكار و فكر كردن، مكان را ترك كرده و يا توجه و تمركزتان را به چيزي جلب كنيد، مثلا با قطع كردن افكار، مشغول گفتگو با يك فردي مي شويد، با عجله از آن مكان را ترك مي كنيد، با روشن كردن تلويزيون سعي در تمركز ديداري و شنيداري نسبت به نوع برنامه و حتي نوع لباس هاي مجريان و بازيگران و اسامي آنها مي شويد.
شايد هفته اول به دليل درگير شدن با اين افكار، دچار نوعي استرس و اضطراب شويد، ولي به مرور زمان، افكاري كه عادت داشتند هميشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهنتان شوند با تكنيك هاي شما ازاين حالت خارج شده و افكار جديد جايگزين مي شود و در هفته هاي دوم و سوم افكارتان يك دست شده و تعارضي احساس نخواهيد كرد.
ما نمي دانيم كه به چه علت شما از ازدواج با اين دختر پشيمان شده ايد، و نمي دانيم كه تصميمتان درست است يا نه، اما نكته اي كه هست اين است كه رابطه برقرار كردن شما با يك دختر از ابتدا درست نبوده است، حالا اگر تصميم گرفته ايد كه رابطه با او را خاتمه بدهيد و از ازدواج با او منصرف شده ايد به هيچ عنوان صحيح نيست كه او را با پيامك دادن هايتان، هم چنان اميدوار به اين ازدواج نگه داريد، حالا كه مي خواهيد زير قول و قرارتان بزنيد ديگر اين قضيه را كش ندهيد، چون اين كار، نامردي است كه شما با دختري چندين وقت ارتباط داشته باشيد و حالا هم جدايي از او را كش بدهيد و چند وقت ديگر هم او را سركار بگذاريد، اين ظلم آشكار به اين دختر است، و شما را هم گرفتار خواهد كرد، لذا اين رابطه را به هم بزنيد و پيامك دادن هايتان را قطع كنيد، و بيش از اين، اين دختر را اذيت نكنيد.
موفق باشید.

من مدتی با پسری دوست بودم وبرای ازدواج با او بودم و باهم رابطه جنسی داشتیم.تا اینکه متوجه شم قصد او سواستفادس.ازش جدا شدم وتوبه کردم.الانم با مردی دوست هستم که قراره چندماه دیگر ازدواج کنیم.ایا توبه من قبوله؟خیلی نگران این مساله هستم...

خواهر گرامي؛ وظيفه ما بيان نكات مشاوره اي در زمينه هاي مرتبط با مشكل شماست.
اولا كه رابطه اوليه شما با آن شخص كه رابطه جنسي نيز داشته ايد حرام و اشتباه بزرگي بوده كه در بسياري از موارد اثراتش تا مدتها باقي خواهد ماند. شما يك زن هستيد و بيشتر بايد مراقب اعمال و سوء استفاده هاي جنس مخالف خود باشيد. بسيار از پسرها و مردان فقط به قصد اطفاء غريزه خود دست به روابط نامشروع مي زنند و نام آن را عشق مي گذارند. اما وقتي كه نيازشان برطرف شد ديگر حاضر به ادامه ارتباط با طرف مقابل را ندارند.
اكنون نيز بايد ارتباط خود با اين آقا را در چارچوب آنچه شرع و عرف اجازه ميدهد ادامه دهيد. و حتما از مشورت بزرگترها خصوصا پدر و مادر بهره ببريد. چون به لحاظ شرعي نيز ازدواج شما بايد با اجازه ولي و سرپرست تان باشد. اما براي اينكه ديگر فريب افراد را نخوريد و بتوانيد معقول تر تصميم گيري كنيد نكاتي را ياد اوري مي كنيم.
1. هرگونه خيال پردازي افراطي در مورد جنس مخالف، به واقع بيني ما لطمه مي زند. تصور يك موجود ماورايي، مانند فرشته، در مورد جنس مخالف نشانگر ضعف بينش واقع بينانه ماست. همچنين تصور رابطه با جنس مخالف مي تواند روح و روان هر انسان سالمي را آلوده كند. همانگونه كه بخوبي متوجه شده ايد، خيال پردازي هايتان، شما را تا بدينجا كشانده كه مرحله به مرحله از ارتباطي به ارتباط ديگر كشانده شده ايد.
2. نيازهاي عاطفي و غرايز در ايام جواني، آدمي را به سوي دوست داشتن و عشق ورزيدن سوق مي دهد. اين يك پديده طبيعي و غريزي است كه كمتر مي توان راهي براي گريز از آن پيدا كرد. آنچه در ارتباط با جنس مخالف مبادله مي شود، محبت و عشق ويژه اي است؛ محبتي كه يك همجنس از ارائه آن ناتوان است. از اين رو سراغ جنس مخالف مي رود! پس محبت از نوع جنسيتي است و اگر پيام آرامش و سكون و ... نيز مبادله مي گردد، رنگ جنسيتي مي پذيرد. در اين نوع ارتباط، چون قواعد، شرايط و تعهدات طرفين تعريف نشده با پيامد منفي فراواني همراه است. براي مثال چون سطح دوستي تعريف نشده، دوستان در برابر همديگر احساس تعهد نمي كنند كه معمولا با خيانت، بي وفايي، شكست و ... همراه است.
3. در ارتباط دوستي با جنس مخالف، آنچه در معرض خسارت و ضرر يا بهتر است بگوييم تهديد، قرار مي گيرد، مال و سرمايه و تحصيل دانش نيست؛ بلكه آبرو و پاكي است كه اگر از كف برود، به سختي جبران مي شود.
4. بنابراين از ديدگاه دين و روانشناختي، چون ارتباط دوستي با جنس مخالف فاقد شرايط يك ارتباط سالم است و ويژگي هاي لازم در مؤلفه هاي آن رعايت نشده، يك ارتباط شكست خورده و مقرون به آسيب است و تا زماني كه به يك تعهد طرفيني همراه با رعايت آداب و شرايط منتهي نشود، بايد از آن سخت پرهيز كرد. البته اين بدين معنا نيست كه دختر يا پسر بطور كلي از روابط اجتماعي پرهيز كند. بلكه بايد بداند چگونه با جنس مخالف خود برخوردي مناسب داشته باشد.
5. برخورد مناسب و مطلوب با جنس مخالف، داراي اين خصوصيت است كه فرد با خونسردي تمام و نيز حفظ ارزش شخصيت خويش، بدون خورد كردن شخصيت خود و يا ديگران، با جنس مخالف برخورد كند. دختر يا پسري كه هنگام برخورد با ديگران هيجان زده شده و به گونه اي رفتار مي كند كه موجب تحقير خود و گاه دوستان خود مي شود، الگويي نامناسب در اين زمينه است. همچنين فرد هنگام برخورد با جنس مخالف بايد، بدون اينكه دچار خودپسندي و يا غرور شود، نسبت به خودش ارزش قائل شود و خودش را محترم بداند. متاسفانه بسياري از ارتباطات ناپسند ريشه در اين دارد كه فرد شخصيت خودش را غير محترم مي داند و به همين دليل حاضر مي شود پست ترين كارها را در قبال راضي نگه داشتن طرف مقابل انجام دهد. حتي اگر بداند عزيزان او (والدين، خواهر و برادرها) از اين خاري و خفت، ناراضي اند.
6. بر همين اساس ازدواج هايي كه بر پايه برقراري رابطه پنهاني بين دو جنس صورت گرفته، در اكثر موارد منجر به شكست واقعي در زندگي شده است. علاوه بر اينكه اين گونه روابط، اعتماد طرفين را تا حد زيادي خدشه دار مي كند.
اما بدانيد كه تمام دستورات اسلام براي انسانها مفيد است اگر چه علت آن را ندانند. كه يكي از اين دستورات نيز حفظ حدود و حريم ها در مورد ارتباط با نا محرم است. در هر صورت اگر شما از اعمال گذشته خود توبه كنيد و واقعا گناه را ترك كنيد خداوند حتما گناهتان را خواهد بخشيد. و حتي مورد محبت خدا نيز قرار خواهيد گرفت. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابين‏(1): خداوند، توبه‏كنندگان را دوست دارد.
پي نوشت ها:
1. بقره (2) آيه 222.
موفق باشید.

دوست29ساله ای دارم که متاهل است ویک فرزند دارد.مدتی است درچت بایک پسر30ساله ای اشناشده وبه هم تلفن میزنند دوستم همسرش را دوست دارد وقصد ازدواج با دوستش راندارد.تا انجا که من میدانم حرفهای خاصی به هم نمیزنند بارها به دوستم گفتم به او تلفن نکن او میگوید میخواهم اما نمیتوانم میدانم گناه است اما نمیتوانم به او وابسته شده ام من نگران زندگی دوستم هستم.دوستم گاهی میگوید من این زندگی رادوس دارم وخوش هستم احساس میکنم از زندگی اش خسته شده شاید به خاطر اثرات چت باشدوزیاد ماندن درخانه او باهمسرش زندگی خوبی دارد وهمسرش هرچه بخواهد فراهم میکند دوستم یکم اعتقاداتش ضعیف شده من واو در یک استان نیستیم که بتوانم حضوری به اوکمک کنم به دوستم میگویم با خانواده ات صحبت کن او میگوید انها دردنیای من نیستند لطفا مرا راهنمایی کنید فعلا اینترنت وراقطع کردند.فقط خواهرش از دوستی او باپسر خبر دارد.بقیه خانواده اش فقط میدانند که اوچت میکند.خودش میگوید به خانواده ام چیزی نگویید به نظر شما اگه رابطه اش قطع نشد به مادرش بگوییم؟

اگرچه حس دلسوزي و احساس مسئوليت شما نسبت به اين رفتار دوست تان كاملاً پسنديده و قابل تقدير است اما، اين را بدانيد كه در هر صورت و در همه حال آرامش فكري و سلامت روحي و رواني خود شما در اولويت نخست قرار دارد، بنابراين اگر دوست تان حاضر به همكاري و پذيرش توصيه ها و نصايح دلسوزانه شما نمي باشد در اين صورت، شما بيش از اين مسئوليتي در قبال او نداريد و بايستي به همان مقدار امر به معروف و نهي از منكر اكتفا كنيد و راه و چاه را به ايشان نشان دهيد. حال او خود مخير است كه به اختيار خود، قدم در كدامين راه بگذارد و شما و ديگران وظيفه بيشتري در اين خصوص نداريد. بنابراين اگر احساس كرديد كه اين مسئله شديداً فكر و ذهن تان را به خود اختصاص مي دهد و انرژي مضاعفي را از شما مي گيرد، رابطه دوستان خود را با او قطع كنيد و يا به حداقل ممكن اكتفا كنيد.
در اشتباه و غلط بودن رفتار دوست تان كه با پسري رابطه دوستانه پنهاني پيدا كرده و با وي حرف مي زند و بدين شيوه با او ارتباط برقرار كرده است، هيچ شكي نيست. چرا كه هم از منظر دين، صحبت با نامحرم در غير كارهاي ضروري جايز نيست و هم از منظر روانشناختي، اين گونه ارتباطات خالي از اشكال نيست و آسيب هاي فراواني در آن نهفته است، همه اين آسيب ها به خاطر اين است كه معمولاً اين گونه ارتباطات در يك سطح باقي نمي ماند و به تدريج دايره ارتباطات گسترش مي يابد و به ديدار حضوري، قرار ملاقات، گشت و گذار، ارتباطات پنهاني نامشروع و ديگر مسائل آسيب زا كشيده مي شود و چه بسا ممكن است آبرو و تمام هستي فرد را به مخاطره بيندازد.
اين كه چرا دوست تان مدتي است ارتباط دوستانه پنهاني با جنس مخالف پيدا كرده دلايل متعددي مي تواند داشته باشد. در خوشبينانه ترين حالت مي توان گفت كه وي از آسيب ها و مشكلات اين گونه روابط بي اطلاع و يا كم اطلاع است و از سر كنجكاوي به اين گونه روابط كشيده شده است و يا هنوز باور نكرده كه اين گونه روابط غير شرعي ممكن است چه آسيب ها و مشكلاتي را فرا روي فرد قرار دهد. احتمال ديگري كه در اين بين متصور است و شما نيز به آن اشاره نموده ايد، وجود برخي از مشكلات پنهان و آشكار در زندگي اوست. اين گونه مشكلات يا از روابط او با شوهرش ناشي شده است و يا از ضعف شخصيتي و برخي از آشفتگي هاي روحي و رواني وي حكايت دارد كه وي براي رهايي از ناملايمات زندگي و يا سرپوش گذاشتن به آشفتگي هاي روحي و رواني خود به اشتباه به ارتباط با جنس مخالف پناه آورده است. به هر حال، براي علت يابي و شناسايي دقيق مشكل نياز به بررسي كارشناسانه و مشاوره روانشناختي است. هرگز به صِرف احتمال نمي توان نسخه پيچيد و يا دردي را درمان كرد و مشكلي را برطرف نمود.
كاري كه شما ابتدائاً مي توانيد در قبال دوست تان انجام دهيد، اين است كه وي را از آسيب هاي روابط دختر و پسر آگاه گردانيد براي اين منظور مي توانيد كتاب هايي در زمينه ارتباط دختر و پسر و آسيب هاي آن و دوستي هاي نامناسب تهيه كنيد و در اختيارش قرار دهيد و يا مثلاً به او بگوييد من اين كتاب ها را مطالعه كردم بسيار با ارزش، خوب و مفيد بود. به هر حال، وظيفه شما نسبت به او در ابتداي امر، آگاه كردن وي از آسيب هاي ارتباط دختر و پسر و پرهيز دادن وي از روابط دختر و پسر و امر به معروف و نهى از منكر است.
توصيه ديگري كه مي توانيد به او بكنيد اين است كه به وي پيشنهاد دهيد كه براي شناسايي و درمان آشفتگي هاي رواني خود و رهايي از وابستگي رواني و همچنين برطرف نمودن اصولي برخي مشكلات زندگي به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي مراجعه كند و از مشاوران، روانشناسان و خانواده درمانگران باتجربه كمك بگيريد و تا هم مشكلات او برطرف گردد و هم از اين گونه روابط آسيب زا رهايي يابد.
گفتن اين مسئله به مادر دوست تان فعلاً توصيه نمي شود چرا كه ممكن است مادر وي درك جامعي از موضوع و علت پيدايش آن نداشته باشد و ناخواسته مسئله را بحراني و پيچيده كرده و مشكلات آن را افزايش دهد. در موقعيت كنوني بهترين كار، متقاعد كردن دوست تان و ارجاع وي به مراكز مشاوره اي براي پيگيري و بررسي بيشتر است.
موفق باشید.

طبق اندیشه های اقای فروید ایا همه بیماری های روحی و روانی بخاطر سرکوب میل جنسی است

نظريه فرويد روان شناس و روان كاو مشهور اتريشي در باب غريزه جنسي در همان سال هاي نخست مطرح شدنش با سر و صداي و جنجال فراواني مواجه گرديد. اين جنجال به حدي بود كه برخي از همكاران نزديك فرويد مثل يونگ به خاطر نظرات عجيب و غريب وي از او جدا شدند. فريد با تكيه بر روان ناخودآگاه آدمي، معتقد بود كه همه‌ي بيماري‌هاي روحي و رواني در نتيجه‌ي واپس زدن و سركوب غريزه جنسي است و حتي عشق مادري، محبت فرزندي و برادري، رفاقت و دوستي و احساسات مذهبي و هنري همه برخاسته از غريزه جنسي است. اين نظريه فرويد به مانند ديگر نظرات او موافقان و مخالفان زيادي داشت. كساني كه طرفدار آزادي گسترده جنسي بودند با تكيه بر نظريه فرويد و عَلَم كردن آن، معتقد بودند كه چون تمامي بيماري ها و آشفتگي‌هاي روحي و رواني ناشي از عدم ارضاي غريزه جنسي است و ايجاد هر گونه منع و محدوديت در مقابل غريزه جنسي موجب شعله ورتر شدن آن و حرص بيشتر انسان نسبت به آن مي‌گردد بنابراين، بهره وري از غريزه جنسي بايد از هر گونه قيد و بندي آزاد شود و لذا بايد با رفع هرگونه مانع و ايجاد آزادي بي حد و حصر جنسي با تحريك و ترويج غريزه جنسي مانع بيماري‌هاي روحي رواني و حرص ورزي مردم در اين زمينه شد.
اين نظريه فرويد كه با استقبال شديد طرفداران آزادي گسترده جنسي و برخي از سياستمداران مُغرض روبرو شد، امروزه كاملاً رد شده است. البته بسياري از نظرات فرويد نيز به اين سرنوشت دچار شده اند و بسياري از روانشناسان و دانشمندان نظرات او را نمي پسندند و كتاب ها و مقاله هاي فراواني در رد نظرات او نوشته اند.
در اينجا براي رد اين نظريه فرويد مي گوييم:
اولاً درست است كه سركوبي و ايجاد محدوديت‌هاي شديدي كه موجب عدم بهره‏وري كافي از غريزه جنسي شود مي‌تواند موجب بروز برخي آشفتگي‌ها و امراض روحي و رواني شود اما، اين ادعا كه همه بيمارهاي روحي و رواني ناشي از اين امراست دليلي روشني ندارد بلكه در مقابل آن، وجود آشفتگي‌ها و بيماري‌هاي جسماني و رواني بسياري در افرادي كه در ارضاي غريزه جنسي خود محدويتي ندارند دليل بر بطلان اين نظريه فرويد است. از طرف ديگر، اسلام به هيچ وجه با سركوبي غريزه جنسي موافق نيست بلكه آن را ضد ارزش مي‌داند. ثانياً انسان به دليل فطرت كمال جويي‌مطلق خود ظرفيت تنوع‏طلبي و سيري ناپذيري دارد كه لذت جويي انسان يكي از مصاديق آن است اگر اين ميل دروني انسان به سوي غرايز مختلف از جمله غريزه جنسي بي حد و حصر هدايت شود؛ انسان هرگز از برخورداري و بهره وري جنسي احساس سيري و بي نيازي نخواهد كرد و اين امر عواقب بسيار آسيب زا و خطرناكي از جمله انحراف مختلف جنسي، تجاوز و قتل و جنايت را در پي دارد. به همين خاطر، ما معتقديم كه با آموزش و تبين منطقي محدويت‏هاي لازم در زمينه غريزه جنسي بايد اين حساسيت‏ها و حرص و ولع انسان در اين زمينه را از بين برد. به هر حال، اسلام نه با رهبانيت و سركوب مطلق غريزه جنسي موافق است و نه با آزادي گسترده و بهره وري لجام گسيخته و ليبراليسم جنسي موافق است. سياست راهبردي اسلام نسبت به غريزه جنسي، بهره وري هدايت يافته و مهار شده است بنابراين، اسلام در اين مورد همانند بسياري از موارد، آدمي رابه اعتدال و ميانه روي در استفاده از غريزه جنسي فرا مي‌خواند و افراط و تفريط در بهره وري از غريزه جنسي را نشانه جهالت و ناداني انسان مي‌داند.
براي مطالعه بيشتر در اين زمينه مي توانيد به كتاب هايي كه تحت عنوان نقدي بر نظرات فرويد نگاشته شده است و يا به كتاب نقدي بر مكاتب روانشناسي كه از سوي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر شده است، مراجعه كنيد.
موفق باشید.

سلام خوبین؟ من دختری هستم 24 ساله و یک سالی است که در محیط کارم با یک آقا آشنا شدم. که در اوایل آشنایی من چندان به ایشان توجه نمی کردم ولی به علت محبتهایی که ایشان نسبت به من داشته اند و حس مسئولیتهایی نسبت به من ، موجب شد به مرور زمان به ایشان علاقمند شوم. من همیشه کاری را با منطق می پذیرم و تا بحال با کسی آشنا نشده ام یا اینکه ارتباط دوستی برقرار کنم. حتی خواستگاران زیادی دارم اما چون من با ایشان همکارم و ماهی یک بار همدیگر را ملاقات می کنیم نمی توانم تصمیم درستی بگیرم. دلیل کارهای ایشان چیست ؟؟؟؟؟ هر دو درس می خوانیم هردو مشغول کلاس های زبان هستیم و از لحاظ رفتاری هر دو مغرور خصوصیات اخلاقی خیلی شبیه به هم داریم.. او گاهی اوقات در رابطه با بعضی از مسائل غیر مرتبط با کار صحبت می کند اما من فقط گوش میکنم و نمی توانم صحبت کنم و صحبت ها زود خاتمه پیدا میکند حتی شده در رابطه با پخت یک غذا یا ظروف آشپزخانه هم این آقا صحبت کند اما من آن لحظه اصلا صحبت نمی کنم در صورتی که برای هر کسی بگم تعجب می کنند چون شخصیت این آقا با این حرف ها نمی خورد. یا کارها یا برنامه هایی که انجام مییدهد. ولی من دلیل این کارها رو نمی دانم. شما بگویید آقایان چه خصوصیات اخلاقی دارند و چرا اینگونه با خانم ها برخورد می کنند دلیلشان از این کار چه؟؟؟؟؟؟ خانواده ام و دوستانم اخلاق مرا میشناسند که من به هیچ کس رونمی دهم و زمان میبره تا با یکی دوست شوم و دختری هستم که در مقابل جنس مذکر کامل جدی و خشک برخورد میکنم اما من نمیدانم ایشان بابت چه چیزی اینقدر به من لطف دارن و اگر هم هیچ حسی ندارن چرا همانند بقیه همکاران برخورد عادی نمی کنند. چرا باید نگران درس من ؟حال من ؟تغذیه و کار من و... باشد و بخاطر این کار ها سبب شد که من نسبت به ایشان علاقمند شوم ولی ایشان هم همین برخورد را دارند ونتیجه ای از کار ندارم چطور بفهمم که ایشان از روی علاقه این کار ها را می کنند یا دوست دارند که منو اذیت کنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ . شما بگویید من چگونه برخورد کنم و چطور متوجه هدف این آقا باشم؟ . فقط نگویید که یکی از همکارا بره باهاش صحبت کنه و نظرشو نسبت به شما بپرسه چون من هم آدم مغرور و خود خواهی هستم. و هیچ وقتم اینکار رو نمی کنم. شما میدانید مذکر ها چگونه افرادی هستند. راستی آیا هر پسری که دختری را بخواهد سریع اقدام میکند و پیشنهاد ازدواج میدهد؟ من احساس می کنم خیلی به احساساتم لطمه می خورد چون در بین خواستگاران تا به حال علاقمند نشده ام من تا به حال کسی وارد زندگی ام نشده است و حالا این آقا خصوصیاتی دارد که من به عنوان یک فرد ایده آل در نظر داشتم. شخصیتش برایم جذاب شده است. بگوئید چگونه می توانم او را نیز مانند بقیه نگاه کنم که بیشتر از این اذیت نشم و فکر وخیال نکم برای چیزی که هنوز اتفاقی نیوفتاده است و مشخص نیست او چه هدفی دارد؟

بخشي از رفتارهاي همكارتان مي توان ناشي از عشق و علاقه غريزي به جنس مخالف باشد كه به طور طبيعي خداوند آن را وجود همه انسان ها قرار داده تا آنها بتوانند با فراهم نمودن يك ازدواج سالم به زندگي مشترك روي بياورند و نسل انساني را گسترش دهند و نوع بش را از خطر انقراض حفظ كند. البته فوايد ازدواج به اين نكته فقط بسنده نمي شود بلكه هدف اصلي ازدواج رسيدن به آرامش است كه اگر دختران و پسران در امر ازدواج خود دقت كنند و با توجه به معيارهاي عقلاني كار خود را پيش ببرند، رسيدن به اين هدف متعالي، دور از انتظار نخواهد بود.
البته اين ميل و كشش و عشق و علاقه، تنها زماني ارزشمند است كه در راه درست خود قرار بگيرد و به ازدواج صحيح بيانجامد، حال اگر در جايي اين ميل و كشش غريزي به رفتارهايي خارج از چارچوب هاي شرعي و قانوني و ضوابط عقلي و عرفي و يا ارتباطات نامشروع ديگر كشيده شود و باعث شود كه دختر و پسر نامحرم بدون در نظر گرفتن چارچوب هاي شرعي و عرفي به يكديگر ابراز علاقه كنند و يا حتي رابطه دوستانه پنهاني و ارتباطات نامشروعي با هم داشته باشند و يا در جايي امكان ازدواج آنها به خاطر عللي فراهم نباشد. ولي در عين حال، اين گونه عشق و علاقه ها به جنس مخالف وجود داشته باشد و روز به روز شديدتر شود، نشانگر اين است كه اين ميل و كشش غريزي از مسير درست و مورد لحاظ شده خود، فاصله گرفته و در مسير و راه كاملاً پر خطر و آسيب زايي كه سخت جولانگاه شيطان است قرار گرفته است. از اين روي، بايد تا دير نشده و موجب آسيب ها و خسارات هاي جبران ناپذيري نگرديده در فكر چاره باشيد و خود را از غلطيدن در پرتگاه فساد و منجلاب تباهي نجات بخشيد.
رفتار كاملاً جدي و برخورد خشك شما با نامحرمان، با توصيه هاي ديني و آموزه هاي اسلامي مطابقت دارد و باعث مي شود كه بيماردلان و هوس بازان در شما طمع نكنند و در انديشه بهره برداري جنسي و سوء استفاده هاي ديگر از شما به سر نبرند، بلكه به جاي اين قبيل كارهاي مضحك و زننده به ازدواج واقعي شما بينديشند. البته هيچ اشكالي ندارد كه اگر روزي فردي به شما ابراز علاقه كرد و تمايل به ازدواج با شما را داشت، خيلي صريح و جدي به او بفهمانيد كه اگر قصد ازدواج دارد تنها مي تواند از طريق خانواده ها اقدام كند و درخواست خود را با انجام خواستگاري رسمي به سمع و نظر خانواده ها برساند تا با انجام بررسي ها و تحقيقات لازم تصميم گيري نهايي صورت گيريد. با گفتن اين جمله تا حدودي مي توان به انگيزه واقعي طرف مقابل پي برد. بيشتر كساني كه انگيزه واقعي ازدواج دارند سعي مي كنند از طريق خانواده ها اقدام كنند و هر طور كه مي توانند نظر آنها را جلب كنند. اما اگر او بهانه آورد و يا توصيه به برقراري رابطه دوستانه پنهاني براي شناخت بيشتر كرد، يقين بدانيد كه او ممكن است اغراض پليدي داشته باشد و در صدد فريب دادن و سوء استفاده از شماست و مطرح كردن بحث ازدواج و دوستي بهانه اي بيش نيست.
اين كه مي فرماييد:«آيا هر پسري كه دختري را بخواهد سريع اقدام مي كند و پيشنهاد ازدواج مي دهد؟» در جواب بايد بگوييم كه هميشه اين طور نيست. بسياري از پسران ترجيح مي دهند كه دختري را كه براي ازدواج مي پسندند او را به انحاء مختلف امتحان كنند و بفهمند كه آيا اهل برقراري رابطه با جنس مخالف هست يا نه؟ و آيا با كسي رابطه داشته است يا نه؟ اگر آن دختر به راحتي با رابطه با آن پسر تن دهد در ادامه رابطه ممكن است آن پسر از قصد ازدواج منصرف شود و بيشتر به سوء استفادهاي ديگر فكر كند. ولي اگر آن دختر سرسختي نشان دهد و به هيج وجه به تقاضاهاي آن پسر اهميت ندهد در اين صورت، انگيزه براي ازدواج و پيگيري موضوع از طريق خانواده ها بيشتر خواهد شد. اين را بدانيد كه بر اساس تحقيقات انجام شده، حتي بدترين نوع پسرها و آلوده ترين آنها ترجيح مي دهند كه با دختري پاك و دست نخورده ازدواج كنند.
البته درصد كمي از پسران ممكن است به خاطر فراهم نشدن شرايط ازدواج و يا نداشتن امكانات مادي قضيه، از رفتن به خواستگاري امتناع ورزند و ترجيح دهند كه ابتدا دل دختر را به دست آورند تا اگر به خواستگاري او رفتند از ميزان مخالفت خانواده وي بكاهند.
براي اين كه تكليف خودتان را مشخص كنيد، لازم است طرف مقابل تان را امتحان كنيد براي اين منظور دو راهكار پيشنهاد مي شود. اول اين كه اگر همكارتان اين بار به شما توجه كرد، خيلي صريح به او بگوييد كه رفتار وي در چارچوب موازين شرعي و عرفي و حيطه كاري نمي گنجد بنابراين، انگيزه اش از اين گونه برخورد ها و صحبت كردن ها چيست؟ دوم اين كه در بين همكاران خود طوري وانمود كنيد كه خواستگار ديگري داريد و قرار است همين روزها فردي به خواستگاري رسمي شما بيايد. اگر آن همكارتان انگيزه ازدواج در سر داشته باشد به طور حتم، حركتي مي كند و عكس العملي از خود نشان مي دهد. اگر متوجه شديد كه او نيز انگيزه ازدواج دارد در اين صورت، مي توانيد او را به پيگيري موضوع از طريق خانواده ها ترغيب كنيد. ولي اگر انگيزه خاصي وجود نداشت در اين صورت، او را به چشم بقيه همكاران تان نگاه كنيد و اجازه ندهيد كه او با احساسات شما بازي كند. در مواردي لازم است با جرأت ورزي و اعمال قاطعيت با او برخورد منطقي داشته باشيد تا حساب كار دستش بيايد و حد و حريم ها را رعايت كند.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام من و یه آقایی دو ماهه همو دوست داریم چندبار هم با هم بیرون رفتیم ولی آگاهانه رابطه ی اسلامی و حتی حریم گفتاریمونو حفظ کردیم. فعلا امکان ازدواج نداریم چون ایشون مشکل مالی و خانوادگی دارن. من چند وقته که به این نتیجه رسیدم باید رابطه مونو تا برطرف کردن مشکل ایشون کاملا قطع کنیم. چون وابستگی زیاد میشه و امکان به گناه افتادنم هست و کسی از اعضای خانوادمون ممکنه ما رو ببینن و هزار تا فکر ناجور کنن. ایشون ناراحت شدن اما من از تصمیمم کوتاه نمیام. قرار شد جدا شیم. در حالی که همچنان همو دوست داریم. میخوام سعی کنم فراموششون کنم اما چون آدم درستیه و خاطرات خیلی خوبی با هم داشتیم سختمه. چی کار کنم که دوباره سمتش نرم؟؟ چه راهکارهایی هست؟؟؟؟؟

همان طور كه مي دانيد اصل اول در اين گونه مسائل پرمخاطره اصل پيشگيري است وگرنه بعد از ابتلا معلوم نيست راه درمان خاصي وجود داشته باشد. متاسفانه شما هر چند جزء پاكترين و خويشتندارترين و معقول ترين دختران اين مرز و بوم محسوب مي گرديد، ولي به دلايلي ناملعوم پا در اين وادي بسيار پرآسيب گذاشته ايد.
بروز علاقه بين دو جنس مخالف يك امر فيزيولوژيكي است كه حتي در غير انسان ها و جمادات هم وجود دارد. اين تعلقات خاطر همچون افكار و هيجانات سمّي در تار و پود ذهن شما نفوذ مي كنند و باعث دست خوردگي عاطفي شما مي گردند. پس تا اين جا كار (هر چند شما به ترك كامل ايشان موفق شويد) به دست خوردگي عاطفي خفيف يا شديد دچار شده ايد و اين دست خوردگي خداي ناكرده شما را از چشيدن مزه واقعي يك ازدواج پاك در آينده محروم مي نمايد. هر چقدر اين دست خوردگي بيشتر شود بر شدت ناكامي ازدواج شما در آينده با هر پسري خواهد افزود. خوشبختانه شما هر چند در ابتدا كمي ناپخته عمل كرده ايد. ولي خوشبختانه در ادامه پخته تر با اين علاقه كاملا بي پشتوانه برخورد كرده ايد. قطعا پسري كه امكان ازدواج ندارد ولي با اين حال به جنس مخالف رابطه برقرار مي كند زياد زيبنده عنوان آدم درست نيست، چرا كه آدم درست هيچگاه به خود اجازه نمي دهد به خاطر نا آرامي هاي دروني خودش يك دختر معصوم را بدون هيچ پشتوانه اي از راه به دركند (و با او بيرون رود و خاطرات خوشي براي او باقي گذارد). به عنوان يك روان شناس به شما خواهر گرامي توصيه مي كنم كمي در اين جمله كه همچنان او را هم دوست داريم تجديد نظر كنيد، چرا كه رضايت دادن به محتواي آن بسيار به ضرر شما تمام خواهد شد. در آينده اين روياي شيرين خداي ناكرده به كابوس دهشتناك زندگي شما مبدل خواهد شد (هر چند شما مخالف نظر اين حقير باشيد و به هر دليلي آن را بي آسيب تا كم آسيب ارزيابي نماييد).
در هر صورت اين خود شماييد كه آينده زندگي تان تصمييم مي گيرد و راقم اين سطور به هيچ وجه قصد ندارد كه تصميم شما را به هم بزند.
در زمينه فراموشي بايد گفت اين تعلقات خاطر به جهت بار هيجاني بالايشان به همين راحتي قابل حذف و فراموشي نيستند و اساسا نيازي به حذف آنها نيست. بايد به جاي پررنگ سازي و آب و تاب دادن به اين رابطه صد درصد نامشروع (رابطه اسلامي با جنس مخالف متاسفانه در مورد شما مصداق پيدا نمي كند) به بي رنگ سازي يا لاااقل كمرنگ سازي آن بپردازيد و ماهيت واقعي اين پسر را جايگزين ماهيت دوست داشتني وي نماييد. بالاخره اين پسر با ورود سرزده به حريم ذهن تان شما را از برخي چيزها در آينده محروم كرده است و خاطرات وي آن چنان هم كه شما فكر مي كنيد قابليت به يادسپاري ندارد.
به هر ترتيب تا زماني كه شيريني اين خاطرات خيلي خوب! در زير زبان شما وجود دارد هر گونه بازداري از شروع مجدد رابطه بسيار دشوار و ناشدني است و شما بايد با غيرفعال كردن مكانيزم دفاعي انكار و استدلال تراشي سعي در جايگزين كردن مزه غير واقعي اين رابطه به جاي مزه خيالي آن نماييد. در صورت امكان از حل يك تنه ماجرا صرف نظر كنيد وبا همراهي يكي از دوستان همجنس خود يا يك مشاور متعهد و متدين سعي در پيمودن اين مسير دشوار نماييد.
موفق باشید.

http://stor-tums.blogfa.com/post-17.aspx • همجنسگرایی ، همجنس بازی ، مبدل پوشی و تغییر جنسیت کلیه این حالت ها هم در بین خانم ها وهم در بین آقایان با نسبت های مختلف وجود دارد. بر طبق پژوهش های انجام شده برخی از این حالت ها ریشه ژنتیکی دارند و برخی ریشه رفتاری، برخی ریشه فیزیولوژیک دارند و برخی ریشه محیطی - اجتماعی . اما اکثر متخصصان بر این باور هستند که ترکیبی از عوامل ذکر شده در شکل دادن جنسیت فرد، تصور فرد از جنسیتش و کشش جنسی وی تقش دارند. همجنسگرایی و همجنس بازی: بطور کلی همجنسگرایی به حالتی گفته میشود که فرد با دیدن و یا تصور کردن جنس موافق لذت جنسی میبرد اما بدلایل مختلفی از جمله تابوهای اجتماعی موجود در مورد اینگونه رابطه جنسی ، شرایط خانوادگی و اعتقادات مذهبی و یا انتخاب شخصی وغیره هرگز وارد رابطه جنسی با فرد همجنس نشود و شاید بنابر جبر و یا انتخاب حتی با فردی از جنس مخالف ازدواج کند. حالتی که فرد اصلا کششی به جنس مخالف ندارد و رابطه جنسی را با جنس موافق تجربه می کند همجنس بازی خوانده می شود. حالتی هم در این بین وجود دارد که فرد کشش جنسی به هر دو جنس دارد اما باز هم ممکن است با هر دو جنس وارد رابطه جنسی بشود و یا نشود . برخی افراد ممکن است پس از ازدواج وداشتن فرزند متوجه میل خود به جنس موافق بشوند که شرایط سختی را برای فرد و همسرش ایجاد می کند. مشاوره زوج با یک فرد زبده می تواند تا حد زیادی به کم کردن تنش کمک کند. مبدل پوشی: بعضی افراد در خفا و یا علنا لباس های جنس مخالف را می پوشد و خود را در قالب فردی از جنسی مخالف تصور میکند که به آنها مبدل پوش میگویند. بنابر یافته های علمی دلایل زیر ممکن است در بوجود آمدن ایت حالت موثر باشند: هورمونهای جنس مخالف در این افراد بیشتر هستند. ساختار مغزی این افراد بیشتر شبیه جنس مخالف است. در آقایان عدم حضور پدر در زمان رشد و داشتن مادری با شخصیت خیلی قوی هم جزو این دلایل احتمالی شمرده شده است. اما برای اثبات قطعی هرکدام از موارد ذکر شده تحقیقات بیشتری با تعداد شرکت کننده بیشتری لازم است. تغییر جنسیت: زمانی که فرد با تزریق هورمون و یا عملهای جراحی و یا هردو از نظر ظاهری به جنس مخالف (برعکس جنسی که با آن به دنیا آمده) تبدیل می شود یعنی تغییر جنسیت داده است. این کار ممکن است با توصیه پزشک و یا بر اساس خواست شخص انجام شود. - در جوامعی که همجنس گرایی و بخصوص همجنس بازی جنبه قانونی ندارد ممکن است افراد همجنس گرا تصمیم بگیرند که با تغییر جنسیت خود موانع اجتماعی را تا حدی شکسته و زندگی جنسی را که آرزو دارند دنبال کنند. اما در برخی مواقع این کار تنها به پیچیدگی مسئله دامن میزند. برخی ازافراد مبدل پوش هم ممکن است در طول زمان تصمیم بگیرند که جنسیت خود را به جنس مخالف تغییر دهند. افراد دوجنسیتی که ممکن است از نظر ظاهر شبیه جنس مونث و یا مذکر باشند اما از نظر هورمونی تمایل بیشتری به یکی از جنس ها داشته باشند و یا از نظر ظاهری موذب باشند، با توصیه پزشک ممکن است تصمیم بگیرند که جنسیت خود را به یکی از جنس ها تغییر دهند. تا پیش از 1885 میلادی تصور می شد که همجنس بازی یک نوع انحراف جنسی است . اما با پیشرفت علم روانپزشکی متخصصان متوجه تفاوتهای رفتاری و روانی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسی دارند شدند . تفاوت هایی مثل نحوه پاسخ دادن این افراد به محرکهای مختلف در مقایسه با افرادی که به جنس مخالف تمایل دارند . بنابراین همجنس گرایی و همجنس بازی جزو گروه ناهنجاری های روانی طبقه بندی شد و متخصصان به درمان این به اصطلاح بیمارها پرداختند. با پیشرفت علم اعصاب شناسی و دستگاه های تصویر برداری از مغز، علم فیزیولوژی و علم ژنتیک متخصصان تئوری های جدیدی در مورد تفاوتهای ساختار مغزی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسی دارند ارائه دادند. تفاوتهایی چون: سلولهای قسمت جلویی غده هیپوتالاموس در مغز در افرادی که همجنس باز هستند از مردانی که به جنس مخالف کشش دارند کوچکتر است. این قسمت از مغز تقش مهمی در تعیین کشش جنسی افراد دارد. بنابراین این اشخاص نسبت به جنس موافق کشش بیشتری پیدا می کنند. این مسئله ربطی به قوای فکری این افراد ندارد. و مطرح است که افراد بزرگی در طول تاریخ همجنس گرا بوده اند از جمله: افلاطون، میکل آنژو داوینچی. یک نوع کروموزوم در افراد همجنسگرا بیشتر دیده شده که این فرضیه ارثی بودن همجنس گرایی را تا حدی تایید می کند. این آزمایشات بر روی برادران دوقلو انجام شده بود. ساختار مغزی افراد همجنس گرا بیشتر شبیه به ساختار مغزی افراد جنس مخاف است. یعنی مثلا مغز یک مرد همجنس باز بیشتر شبیه مغز یک زن است تا یک مرد. از طرفی دانشمندان علوم اجتماعی و رفتار شناسی مطرح کرده اند که در بعضی موارد شرایط خانوادگی و اجتماعی افراد را به سمت داشتن رابطه جنسی با جنس موافق سوق میدهد. به عنوان مثال برای سربازانی که برای مدت زیاد به دور از خانواده و جنس مخالف هستند بعضا مکن است این شرایط پیش بیاید (شواهدی از زندگی سربازان در جنگهای جهانی و غیره در دست است). چنانچه پس از تغییر شرایط فرد به جنس مخالف تمایل نشان دهد به صرف داشتن چندین تجربه جنسی با فرد همجنس، همجنس باز یا همجنس گرا نیست. اکثر این پژوهش ها بر روی آقایان همجنسگرا انجام شده اما در حال حاضر بررسی های مفیدی در حال انجام بر روی خانم های همجنسگرا در جریان است. و این نکته هم قابل ذکر است که اکثر این پژوهش ها بر روی اجساد افراد همجنس گرا انجام گرفته که بر اثر بیماری ایدز از دنیا رفته بوده اند که خود این بحث را پیش می آورد که ممکن است به عنوان مثال تغییراتی که در ساختار مغز این افراد مشاهده شده بر اثر بیماری دراز مدت بوده و یا اینکه بر اثر سبک زندگی این افراد ایجاد شده نه به دلیل گرایش جنسی شان. در سال 1992 سازمان بهداشت جهانی با بدست آوردن استنادات کافی علمی و با توجه به پذیرش جوامع مختلف همجنس بازی را از لیست امراض حذف کرد. اما هنوزدر کشورهای مختلف با افراد همجنسگرا و یا همجنس باز برخوردهای متفاوتی می شود. جان مانی، پژوهشگر باسابقه در علوم جنسی: " محکوم کردن شخصی که همجنسگرا و یا همجنس باز است مانند این است که فرد را به راست دست بودن محکوم کنیم". با وجود اینکه با تنبیه و دخالت های پزشکی و روان-درمانی میشود شخص همجنسگرا را به حالت معمول در جامعه یعنی کشش جنسی نسبت به جنس مخالف وادار کرد اما اینکار مانند این است که از فردی راست دست بخواهیم که با دست چپ بنویسد.

از مطالب ارسالی استفاده بردیم، هرچند به دلیل جدیت پرسش در این حوزه و تعدد سوالات و ابهامات در این زمینه انواع و اقسام گرایشات به جنس مخالف یا جنسیت مخالف برای ما روشن بود. متوجه تنوع تمایلات و گرایشات در این خصوص بوده و هستیم .تفاوت این گروه های خاص و به اصطلاح دگرباش های جنسی را می دانیم. اما در هر حال در شریعت اسلام و سایر شرایع مطلق رابطه با جنس موافق حرام دانسته شده، بلکه از بزرگ ترین گناهان محسوب می گردد؛ البته در منظر مراجع تقلید معمولا تعبیر انحراف جنسی به کار نمی رود. این تعبیر معمولا در اصطلاحات و مباحث روانشاسی استفاده می شود، اما در هر حال از منظر تعالیم ادیان گرایش فردی که در گروه جنسی معینی قرار دارد،به جنس موافق در هر شکل و صورتی مذموم و غیر قابل قبول تلقی شده است. این گرایش معصیت و جرم شمرده می شود .
سال هاست که در زمینه گرایش به همجنس نظرات و احتمالات متعددی بیان می شود . چنان که خود ذکر کردید، بسیاری از این ها به مرور زمان مخدوش شده نادرست خوانده شد ؛ اما به هر حال نه در درستی نظراتی که امروزه مقبول خوانده می شود و نه در نادرستی نظرات مردود و مطرود ،یقین و اطمینانی وجود دارد. مهم تر از همه آن که به دلیل علل و عوامل گوناگون که به یقین بخشی غیر پزشکی و غیر علمی است، همجنس گرایی از دائره بیماری ها خارج دانسته شد .
چرا در دین اسلام چنین نگاه عام و مطلقی در قبال این نوع گرایش و این افراد وجود دارد ؟
برای تحلیل این نگاه درون دینی، تقسیم مشخصی در این مورد ارائه می دهیم ؛ در خصوص گرایش به همجنس می توان گفت:این نوع تمایلات در یک نگاه کلی دو گونه است:
1- برخی از همجنسگرایان از ابتدا این گونه نبوده و در اثر تربیت های ناصحیح ، محیط ناسالم و عوامل دیگر به همجنس تمایل پیدا کرده اند . در واقع بیش تر کسانی که از آنان به عنوان همجنسگرا نام برده می شود ،از این دسته بوده و می توانند با به کار بستن راهکارهایی ،از این خوی ناپسند جدا شده،مانند دیگر انسان ها زندگی سالم و معقولی را داشته باشند و با ازدواج به زندگی عادی برگردند.
2- عده کمی از همجنس گرایان بدون این که عوامل بالا در این گرایش دخیل باشد، به جنس مخالف تمایلی نداشته و بیش تر به همجنس خود علاقه نشان می دهند.
اگر بخواهیم پاسخ سوال شما را بدهیم، قطعا روی سخن ما این عده هستند. با اکثریتی که در دسته اول هستند، کاری نداریم. درباره تمایل همجنسگرایانه دسته دوم به رغم همه اظهار نظرها دو نظر متصور و مفروض است که البته دو دیدگاه هم محسوب می شود . برخی این گرایش را نوعی بیماری دانسته و برخی دیگر آن را نه یک بیماری ،بلکه یک خصوصیت ژنتیکی و ذاتی می دانند .
طبیعی است اگر نظر گروه اول را بپذیریم، باید بگوییم این نوع همجنس گرایان نیز باید مانند هر بیمار دیگر، به درمان خود اقدام نمایند. بیمار بودن دلیل بر تجویز ارتباط جنسی آنان با همجنس نمی گردد. این اشخاص با استفاده از داروهایی که برای شان تجویز می شود و استفاده از هورمون های مخصوص چه بسا بتوانند به تدریج تمایل شان به همجنس را از دست داده و به زندگی عادی بر گردند. هم چنین ممکن است که اینان دو جنسی های ناشناخته باشند که با آزمایش و جراحی و برخی کارهای دیگر تغییر جنسیتی داده شود تا با جنس مخالف ازدواج نماید.
اما اگر نظر دسته دوم را پذیرفته و همجنسگرایی را نه بیماری ،بلکه یک گرایش طبیعی جنسی در فردی بدانیم که از طریق ژنتیک این خصوصیت را به ارث برده اند، در این خصوص باید گفت:
بین این گروه هم افراد معمولا به طور مطلق دگر جنس گرا نیستند، بلکه به نوعی دو جنس گرا (bisexual)هستند . امکان و تمایلی ضعیف تر به رابطه با جنس مخالف را هم دارند .در نتیجه ایشان می توانند نیاز جنسی خود را همانند دیگر افراد با جنس مخالف برطرف سازند. نمی توان گفت سخت گیری اسلام در روابط جنسی با همجنس ظلم به آن ها است ؛ این امر همانند آن است که فردی به شدت علاقه مند به مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر است. اما قانون این امر را منع نموده است . روشن است که به طور طبیعی نوشیدنی های جایگزین برای این فرد وجود دارد و نباید فشار قانونی بر این فرد را ظلم دانست .
اما اگر این گونه نبود و چنین فردی هیچ تمایل جنسی به جنس مخالف نداشت چه ؟ در این خصوص البته در متون اسلامی استثنائی لحاظ نشده اما اولا باید دانست که این سخت گیری انحصار در اسلام ندارد . روابط جنسی با همجنس از نظر ادیان آسمانی دیگر نیز گناه و بسیار ناپسند است. در بین همه فرقه های مسیحی همجنس گرایی گناه و معصیت محسوب می شود. در انجیل به صراحت حکم قتل برای آن صادر شده؛ در انجیل آمده‌ است:
«مردی که به همخوابی با مرد دیگر مبادرت کند، در حالی که با زنی همخواب شده ؛ هر دوی آن ها مرتکب گناه شده‌اند و باید کشته شوند و خون شان بر خودشان است» (1)
ثانیا : در مورد این نهی و تحریم نباید فراموش کنیم که دستورات دینی همیشه بر اساس مطابقت با امیال انسانی تنظیم نشده ،بلکه بر مبنای امر درست و مطابق با سعادت او تنظیم شده که در بسیاری از موارد مخالف میل درونی انسان هاست .
فرض کنید هر انسانی یا لااقل اکثر افراد از دگر جنس گرایان (heterosexual) ، میل به برقراری نامحدود روابط جنسی با افراد متعدد ( از جنس مخالف) دارند . معمولا در این زمینه فارغ از بحث شدت و ضعف تمایلات ، شهوت جنسی در اصل تمایل تفاوتی بین محرم و نامحرم و زن شوهر دار و غیر شوهر دار و .... نمی گذارد ، در حالی که همه ادیان محدودیت های زیادی در این باره دارند و مجازات های سنگینی برای آن وضع کرده اند .
در شریعت اسلام نیز در مورد برخی تمایلات جنسی محدودیت های مطلق و غیر قابل چشم پوشی وجود دارد . به هیچ وجه این تمالات تایید و تجویز نشده مانند روابط جنسی با محارم (2) یا با زنان شوهر دار یا ازدواج با خواهر زن (3). دلیل این امر آن است که انسان در زندگی دنیا موظف به طی کردن موفق آزمایش های الهی است که در برابر امیال درونی و خواسته های نفسانی او واقع می شود . بنا نیست که تجویز اسلام در برابر تمایلات درونی جنبه ای مطلق و بدون محدودیت داشته باشد .
اگر بنا بر تایید و تجویز هر نوع تمایل و گرایش در افراد باشد ،نظام و ساختار و ضابطه ای در مسیر زندگی بشر قابل تعریف نیست . باید جلوی همه قوانین که به نوعی محدودیت آورند ،گرفته شود . روشن است که در این فرض زمینه آزمون بشر و رشد و تکامل وی نیز وجود نخواهد داشت ؛ بماند که اصولا اسلام در وضع این قوانین مصلحت های پیدا و پنهان بشر در دنیا و آخرت را مورد ملاحظه قرار می دهد . در بسیاری از این محدودیت ها مصالح شخصی و همین طور عمومی بشر به دقت مورد ملاحظه قرار می گیرد .
ممنوعیت همجنس گرایی را نیز باید در همین راستا تبیین نمود . این نوع گرایش را به دلیل پیامدهای خطرناک و مضری که برای بشر دارد ،باید در زمره موارد استثنایی و خارج از چارچوب های قانونی تصور نمود ؛ در نتیجه افرادی مانند گروه آخر همجنس گرایان نیز در طول زندگی برابر آزمایش الهی باید مقاومت کنند . از راه شرعی به دفع متعارف نیاز جنسی خود بپردازند . به این تمایل درونی همانند بسیاری از تمایلات دیگر افراد نسبت به محدودیت های شرعی و قانونی شان که از ان ها پرهیز می کنند ، بنگرند .
اما در نهایت بد نیست به برخی از پیامدهای منفی همجنس گرایی بپردازیم :
يكي از دلائل اصلي حرمت همجنس بازي، كاهش نسل و از بين رفتن نسل بشر مي باشد. در واقع با همجنس گرايي نوعي فساد در نسل بشر ايجاد مي شود كه به معني فساد روحي ، فيزيولوژي ، اجتماعي و معنوي بشر نيز مي باشد.
اما در كنار اصل خطر كاهش نسل بشر ( در صورت شيوع عام اين عمل به صورتي كه همه انسان ها به آن اقدام كنند و از ازدواج با جنس مخالف سرباز بزنند ) خطرات ديگر نيز براي نسل بشر وجود خواهد داشت.
به عبارت روشن تر با گسترش همجنس گرايي، ازدواج به عنوان يكي از مهم ترين اصول سعادت بشري متروك و مهجور مي شود . نتايج منفي اين امر دامن گير جامعه مي گردد ؛ چون ارضای غریزه جنسی و تامین نیازهای فیزیولوژیک انسان از آثار مثبت ازدواج است كه با همجنس گرايي پاسخي نادرست به اين نياز داده مي شود و زمينه و انگيزه ازدواج منتفي مي شود
البته روشن است که در پرتو ازدواج یکی از مهم ترين نیازها و غرایز جدي انسان يعني غریزه جنسی هم تامین و به روشی درست ارضا می‏شود . با تأمین این نیاز جسمانی، فرد از نظر روانی، ذهنی و اخلاقی به آرامش می‏رسد . مسیر بسیاری از انحرافات جنسی و اخلاقی و اجتماعی بسته می‏شود ، اما در اثر گرايش به عمل همجنس گرائي همه نتايج سودمند ازدواج از بين مي رود. تنها نياز جنسي ، آن هم با پيامدهاي بسيار و خطرات جسمی متعدد برآورده مي شود ؛ اما بايد توجه داشت كه همجنس گرايي خود داراي مضرات و نتايج سوء بسياري است .
از نظر پزشکی ثابت شده که رابطه مرد با مرد و همجنس با همجنس یک رابطه پرخطر است . هیچ پزشکی چنین رابطه ای را توصیه نمی کند . مسلما هیچ نظریه ای مبنی بر سالم بودن و بی ضرر بودن این رابطه ارائه نگردیده، بر عکس، این رابطه همیشه از نظر پزشکی نقض گردیده است. مشكلاتي مانند آسیب دیدگی اسفنکتر خارجی مقعد كه باعث می شود که دریچه خروجی مقعد به درستی کار خود را انجام ندهد؛ یعنی فرد از قدرت ارادی خارج شود، يعني به مرور زمان امکان ارادی خروج مدفوع یا نگه داشتن خود را از دست بدهد.
همچنين سایر بیمارهای عفونی، ویروسی همانند هپاتیت، ایدز، سفلیس و سایر بیماری های مقاربتی در روابط متداول هم جنس گرايان به وفور شايع است . به علاوه بسياري از آسيب ها و خطرات در نوع روابط همجنس گرايانه زنان نيز وجود دارد و تبعات منفي اين رفتارهاي شنيع دامن گير آن هاست .

پی نوشت ها :
1. كتاب مقدس عهد جدید، اساطير، تهران، 1383ش ، انجیل لوقا 20:13.
2. نساء (4) آیه 23.
3. همان .

صفحه‌ها