بیماری

آیا صحیح است که قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) یک سوم مردم به دلیل بیماری فوت می کنند؟ ارتباط این روایات با بیماری کرونا چگونه است؟
علائم حتمی ظهور، علائم غیر حتمی ظهور، علائم آخر زمان، علائم ظهور، نشانه های ظهور، بیماری، روایات ظهور، ظهور امام زمان.

آیا صحیح است که قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) یک سوم مردم به دلیل بیماری فوت می کنند؟ ارتباط این روایات با بیماری کرونا چگونه است؟

پاسخ اجمالی

برخی از روایات در منابع شیعه و سنی وجود دارد که فرموده‌اند پیش از ظهور امام زمان (علیه‌السلام) یک‌سوم مردم جهان به خاطر بیماری، جان خود را از دست می‌دهند؛ اما این روایات جزء علائم حتمی ظهور نیستند، به همین دلیل ممکن است برخی از آن‌ها بنا بر مشیت و اراده الهی، دچار تغییر، تبدیل، تقدّم یا تأخّر شوند که در اصطلاح به آن «بداء» می‌گویند؛ از سوی دیگر به‌صورت قطعی نمی‌توان حکم کرد که منظور چه نوع بیماری و در چه زمان اتفاق خواهد افتاد.

پاسخ تفصیلی

تعدادی از روایات اشاره دارند که قبل از ظهور امام زمان (علیه‌السلام) قتل و کشتاری به وقوع می‌پیوندد، البته برخی ازاین‌روایات صرفاً به کشتار اشاره می‌کنند و برخی از آنان وسعت کشتار را نیز مورداشاره قرار می‌دهند.

1. ذکر روایات

 مثلاً از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل‌شده است که حضرت فرمودند:

«لا یخرج المهدی حتى یقتل ثلث و یموت ثلث و یبقى ثلث»؛ (1)

 یعنی حضرت مهدی (علیه‌السلام) ظهور نمی‌کند مگر اینکه یک‌سوم مردم کشته شوند و یک‌سوم بمیرند و یک‌سوم باقی بمانند.

در روایت دیگر از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مورد علائم قبل از ظهور چنین آمده است:

«قَتْلٌ فَظِیعٌ وَ مَوْتٌ ذَرِیعٌ وَ طَاعُونٌ شَنِیعٌ وَ لَا یبْقَى مِنَ النَّاسِ أَحَدٌ فِی ذَلِک الْوَقْتِ إِلَّا ثُلُثُهُمْ وَ ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ رَجُلٍ مِنْ وُلْدِی تَکثُرُ الْآیاتُ حَتَّى یتَمَنَّى الْأَحْیاءُ الْمَوْتَ مِمَّا یرَوْنَ الْآیاتِ فَمَنْ أُهْلِک اسْتَرَاحَ وَ مَنْ کانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ نَجَا ثُمَّ یظْهَرُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی فَیمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...»؛ (2)

کشتار و مرگى عمومى و ناگوار و پست و مرگ‌هایی سریع و پی‌درپی و شیوع طاعون که از مردم یک‌سوم باقى مى‏ماند و منادى از آسمان، نام یکى از فرزندان مرا مى‏خواند و بلاها بسیار مى‏شود تا جایى که زنده‏ها آرزوى مرگ مى‏کنند و کسى که بمیرد، راحت شده و کسى که نزد خدا عملى درست دارد، نجات مى‏یابد، سپس مردى از تبار من ظهور و زمین را، چنان‌که از ستم پرشده، از عدل پر مى‏کند.

هم‌چنین در روایت دیگر ابی بصیر می‌گوید از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که فرمودند:

 «لَا یکونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّى یذْهَبَ ثُلُثَا النَّاسِ فَقُلْنَا إِذَا ذَهَبَ ثُلُثَا النَّاسِ فَمَنْ یبْقَى فَقَالَ أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ تَکونُوا فِی الثُّلُثِ الْبَاقِی‏»؛ (3)

این امر واقع نمی‌شود تا این‌که دوسوم مردم از بین بروند؛ پس به حضرت عرض شد: اگر دوسوم مردم از بین بروند چه کسی باقی می‌ماند؟ حضرت فرمود: آیا راضی و خرسند نمی‌شوید که از یک‌سوم باقیمانده باشید.

امام صادق (علیه‌السلام) در روایت دیگر فرمودند:

«قُدَّامَ الْقَائِمِ مَوْتَتَانِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْیضُ حَتَّى یذْهَبَ مِنْ کلِّ سَبْعَةٍ خَمْسَةٌ الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ السَّیفُ وَ الْمَوْتُ الْأَبْیضُ الطَّاعُونُ»؛ (4)

پیش از قیام قائم (علیه‌السلام) دو مرگ‌ومیر عمومى رخ دهد، یکى مرگ سرخ و دیگر مرگ سپید تا به حدی که از هر هفت تن، پنج‌تن برود. مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سپید با طاعون است.

روایاتی که بیان شد، برخی از مواردی است که در احادیث اشاره گردیده است و علاوه بر این موارد، احادیث دیگری در کتب شیعه و اهل سنت وجود دارد که به بحث قتل و کشتار قبل از قیام قائم (علیه‌السلام) اشاره دارند.

2. بررسی مفهوم روایات

در توضیح این روایات به چند نکته اشاره می‌شود:

1-پیش از ظهور مهدی (علیه‌السلام) کشتارهایی رخ می‌دهد و تعداد زیادی از انسان‌ها کشته می‌شوند و افرادی که باقی می‌مانند کمتر از کشته‌شدگان هستند.

2-برخی از این احادیث بدون سند یا با سند ضعیف نقل‌شده‌اند.

3-برخی از این احادیث جزء مجهولات و اسرائیلیات می‌باشند که باهدف و انگیزه خاص، ازجمله ضربه زدن به نهضت و قیام حضرت به وجود آمده‌اند.

4-بر اساس این روایات، جهان قبل از ظهور حضرت (در هنگام ظهور) با یک تحول بزرگی درزمینهٔ قتل و کشتار مواجه خواهد شد. البته وقوع چنین کشتار گسترده‌ای با توجه به جنگ‌افزارهای امروزی کاملاً قابل‌درک است و اگر در بعضی روایات به بیماری و امراض، در کنار کشته‌های جنگ اشاره‌شده است چه‌بسا علتش همان جنگ‌ها باشد؛ به‌عبارت‌دیگر طبیعی است که جنگ‌ها با نابود کردن زیرساخت‌ها و نظام‌ها، حجم زیادی از مرگ‌ومیر را به ارمغان آورند.

بنابراین، تعدادی در جنگ کشته می‌شوند و تعدادی دیگر به‌واسطه بیماری‌های مسری که شاید سبب این بیماری همان کشته‌های به‌جامانده جنگ و یا سببش سلاح‌های شیمیایی و میکربی که بیماری تولید می‌کنند، باشند.

5-این کشتار ارتباطی به امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) و یاران ایشان ندارد و تنها به اوضاع نابسامان جهان در پیش از ظهور ناظر است؛ به‌عبارت‌دیگر جزئی از گستردگی ظلم قبل از ظهور ایشان است که نیاز مردم به عدل را در وجود آن‌ها روشن‌تر می‌کند و مردم، مشتاق امامی الهی می‌شوند و حاضر می‌شوند از او تبعیت کنند.

6- با توجه به اینکه روایات نشانه‌های ظهور به دلیل مصون ماندن از تحریف، دوپهلو و چندوجهی بیان‌شده، بنابراین نمی‌تواند حکم کرد که بیماری‌های مسری، مانند ویروس کرونا، آنفولانزا و... مقصود این‌گونه روایات هستند.

نتیجه

در روایات اسلامی برای ظهور و قیام امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) نشانه‌ها و علائمی بیان‌شده است تا این‌که مردم در تحیر قرار نگیرند. این نشانه‌ها را می‌توان به دسته‌های مختلف تقسیم کرد؛ ازجمله به نشانه‌های حتمی و غیرتمی.

برخی از نشانه‌ها و علائم ظهور امام زمان (علیه‌السلام) غیر حتمی و غیرقطعی هستند که این علائم فراوان هستند. برخی از آن‌ها ممکن است قبل از ظهور امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) صورت بگیرد و بعضی از نشانه‌ها نیز ممکن است به وقوع نپیوندد؛ به‌عبارت‌دیگر، علائم غیر حتمی به‌طور مشروط رخ می‌دهد و اگر مقتضی آن‌ها موجود و موانع مفقود باشد، تحققشان حتمی‌خواهد بود. به این معنا که ممکن است برخی از آن‌ها بنا بر مشیت و اراده الهی، دچار تغییر، تبدیل، تقدّم یا تأخّر شوند که در اصطلاح به آن «بداء» می‌گویند؛ مثلاً ممکن است یکی از نشانه‌ها نزول بلایی باشد که به‌واسطه دعا و توسل مؤمنان از بین برود و هیچ‌وقت حاصل نشود؛ بنابراین، علائم غیر حتمی، شرط ظهور امام زمان نیست. موردی که در سؤال مطرح‌شده است نیز جزء علائم غیر حتمی است.

پی‌نوشت‌ها

  1. ابن طاووس، على بن موسى‏، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، محقق/مصحح: مؤسسة صاحب الأمر؛ اصفهان: گلبهار، قم: مؤسسة صاحب الأمر (عجل الله تعالى فرجه الشریف)، چاپ اول‏، 1416 ق، ص 128.
  2. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، قم: الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1412 ق، ج 2، ص 286.
  3. طوسى، محمد بن الحسن‏، الغیبة، محقق/مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، قم: دارالمعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411 ق، ص 339.
  4. ابن‌بابویه، محمد بن على‏(شیخ صدوق)، کمال‌الدین و تمام النعمة، محقق/مصحح: غفارى، علی‌اکبر، تهران: اسلامیه‏، چاپ اول، 1395 ق، ج ‏2، ص 655.

 

کلمات کلیدی

علائم حتمی ظهور، علائم غیر حتمی ظهور، علائم آخر زمان، علائم ظهور، نشانه‌های ظهور، روایات ظهور، ظهور امام زمان.

در قرآن کریم به چه عوامل مادّی و معنوی در عافیت از بیماری اشاره شده است؟
شفاء، درمان، بیماری، قرآن، عوامل، مادی، معنوی.

در قرآن کریم به چه عوامل مادّی و معنوی در عافیت از بیماری اشاره شده است؟

پاسخ اجمالی:

آیات مختلفی در قرآن کریم درباره شفای بیماری‌های جسمی، روحی و روانی وجود دارد که در هرکدام به عوامل مادّی و معنوی متعددی اشاره‌شده است، مثلاً در بیماری‌های جسمی می‌توان به خوردن غذاهاى پاک، ممنوعیت غذاهاى غیربهداشتى، دورى از گوشت مردار و شراب اشاره کرد. همچنین از عسل نیز به‌عنوان درمان بعضی از بیماری‌های جسمى یادکرده است. در بیماری‌های روحی، عمل کردن به آیات قرآن کریم و رعایت تقوا، بهترین عامل برای سلامتی است و برای بیماری‌های روانی هم مواردی مانند قرائت قرآن، صبر، توکل و ذکر، توصیه‌شده که عمل به آن‌ها می‌تواند انسان را در مقابل این بیماری‌ها مصون بدارد.

پاسخ تفصیلی:

عافیت از بیماری‌ها همیشه یکی از دغدغه‌های بشر بوده است. هرچند قرآن کریم کتاب بهداشت و پزشکى نیست، بلکه کتابى براى تربیت معنوى است ولی گاهی به‌عنوان مسیری برای خداشناسی به مطالب پزشکى، بهداشتى و علمى اشاره‌ای دارد تا راه خداشناسى را هموار کند و همچنین اعجاز علمى قرآن را به اثبات برساند. از سوی دیگر به خاطر پیوستگى نیازهاى جسمى و روحى و تأثیر آن‌ها بر هم، قرآن لازم می‌داند به بهداشت جسمى نیز توجه ویژه کند، زیرا در کمال روحى انسان تأثیر دارد. بیماری جسمی در قرآن کریم با کلماتی چون «مَرضی»(1)، «سَقیم»(2)، «اُولی الضَّرَر»(3) و «ضرّ»(4) معرفی‌شده است.

 این مطالب اگر در حد اعجاز علمى نباشد، قطعاً برخى از آن‌ها جزء شگفتی‌های علمى است.

«شفا» به معنای صحت و سلامتی از بیماری است. «راغب اصفهانی» می‌گوید: «الشفاء من المرض: موافاه شفا السّلامة» یعنی رسیدن به کنار سلامتی. (5) شفادهنده واقعی خداست لذا حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) می‌فرماید: «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفِین (6)؛ و هرگاه مریض می‌شوم اوست که شفایم می‌دهد». چون شافی خداست، واسطه‌هایی را هم برای این کار قرار داده است، لذا در قرآن کریم 4 مرتبه واژه «شفا» را به‌کاربرده است که 3 مورد از آن‌ها درباره شفا دهی قرآن کریم (7) و 1 مورد درباره شفا دهی عسل است. (8)

شفا در قرآن کریم، گاهی صحت و سلامتی از بیماری‌های جسمی است و گاهی از بیماری‌های قلبی و روحی و گاهی از بیماری‌های روانی که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت. (9)

بیماری‌های جسمی:

بیماری‌هایی هستند که مربوط به جسم و بدن انسآناند. درباره بهداشت غذایى، آیات متعددی در قرآن کریم آمده است که عبارت‌اند از: خوردن غذاهاى پاک (10)، ممنوعیت غذاهاى غیربهداشتى (11) اسراف نکردن در غذا (12)، دورى از گوشت مردار (13) گوشت خوک و خوردن خون (14) و شراب (15). درباره بهداشت شخصى نیز قرآن کریم دستوراتی دارد: وضو (16)، غسل (17)، طهارت لباس (18) و بسیاری از موارد دیگر. همچنین درباره بهداشت مسائل جنسى نیز مسائل مهمی در قرآن کریم ذکرشده است؛ ازجمله ممنوعیت آمیزش با زنان در عادت ماهیانه (19)، دورى از زنا (20)، دوری از لواط (21)، دوری از استمناء (22) و موارد دیگر.

در مورد درمان بیماری‌های جسمی در برخی آیات صراحتاً مواردی به‌عنوان شفا معرفی‌شده است، مانند شفا بودن عسل: «... از درون شکم آن (زنبور) نوشیدنى بارنگ‌های مختلف خارج مى‏شود؛ که در آن شفا براى مردم است.»(23)

خواص غذائى و دارویى (شفابخشى)، خاصیت ضد میکروبى و ضدعفونی و همچنین کاربرد درمانى عسل‏ در بیماری‌های پوستی، گوارشی، تنفسی، قلبی، کلیوی، عصبی و ... ازجمله آثار این ماده شفابخش است که امروزه به اثبات رسیده است. (24)

در برخی آیات دیگر نیز اعمال و رفتارهایی بیان‌شده که علاوه بر جنبه دینی و شرعی آن‌ها، در روایات و علم پزشکی امروزه، آثار درمانی آن به اثبات رسیده است مانند روزه:

«و مردان روزه‏دار وزنان روزه‏دار، مردان پاک‏دامن وزنان پاک‏دامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند وزنانی که بسیار یاد خدا مى‏کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است.» (25). (26)

بیماری‌های روحی (قلبی):

مراد از بیماری‌های روحی، بیماری‌های است که به روح انسانی انسان مربوط است. عقاید و باورهای انسان به این روح مربوط است و همین روح و متعلقات آن است که به تفکیک انسان از سایر حیوانات، منجر شده است. این بیماری از بیماری‌های بدن شدیدتر و صعب‌العلاج‌تر است؛ «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»(27). قلب مریض دوازده بار در قرآن آمده است و قرآن کریم شفا و دواى دردهاى قلوب نیز هست. بالاترین توصیه قرآن کریم که در جای‌جای این کتاب عزیز بدان سفارش شده است و عمل بدان می‌تواند انسان را از همه بیماری‌ها بخصوص قلبی و روحی نجات دهد، تقوا است. خداوند متعال می‌فرماید «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ؛(28) و هرکسی تقوای الهی را پیشه کند خدا برای او راه برون‌رفت از مشکلات را قرار می‌دهد.»

بیماری‌هایی چون شک، حقد، حسد، شرک، کفر و نفاق بیماری‌های قلبی‌اند که به‌وسیله قرآن زدوده می‌شوند: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنین (29)‏؛ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى‏کنیم‏.»

بیماری‌های روانی:

مفهوم «روان» بیش‌تر در مورد ابعادی از سلامت فرا مادی انسان مطرح می‌شود که با جسم و بدن او مرتبط باشد، برخلاف «روح» که بیش‌تر در مورد آن بعدی از وجود انسان به کار می‌رود که کاملاً از ماده مجرد شده است. هنگامی‌که از «روح» سخن به میان می­آید منظور بُعد فرا مادی، بدون ارتباط با بدن است و وقتی‌که از «روان» صحبت می­شود منظور بُعد فرا مادی در ارتباط با بدن است (30) قرآن کریم با الفاظ مختلفی از بیماری‌های روانی یادکرده است، مانند یأس، عدم اطمینان قلب، وسواس، سوءظن و... .

برخى از روانشناسان با تحقیق درآیات قرآن دریافته‌اند که قرآن بر روان انسان تأثیر زیادی می‌گذارد. آنان شفابخشى قرآن را با علوم تجربى مقایسه کرده‌اند و نتایج حاصل از آن را با عنوان تأثیر قرائت قرآن بر بهداشت روانى انسان منتشر کرده‌اند.

مداومت بر قرائت قرآن، نقش مؤثرى در رویارویى با اضطراب دارد. فهم قرآن نیز در مقابله با اضطراب مؤثر است. نتیجه تحقیقى که از ۶۰ دختر به دست آمد، نشان داد رویارویى میزان اضطراب و گرایش به افسردگى در گروهى که طى ۶ ماه روزانه حداقل نیم ساعت به قرائت قرآن می‌پرداختند، به‌طور چشمگیرى کمتر از دیگران است. (31)

توصیه‌هایی هم در قرآن کریم در این راستا آمده است:

-دمیدن روح امید و دورى از یأس و اثر آن در کاهش افسردگى. (32)

-دعوت قرآن به صبر و اثر آن در کاهش فشارهاى روانى. (33)

-دعوت قرآن به توکل به خدا و نقش آن در آرامش انسان. (34)

-یاد خدا و آرامش دل. (35)

-ممنوعیت سوءظن، تجسس و غیبت و اثرات آن بر سلامتى جامعه و شخصیت افراد. (36)

به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت: همه دستورهاى الهى به‌نوعی براى آرامش فردى، اجتماعى و رشد و بالندگى فرد و جامعه است. (37)

نتیجه:

قرآن، نگاه انسان را محدود به بیماری‌های جسمی نکرده بلکه از گذرگاه بیماری‌های جسمی، او را به امراض روحی و قلبی نیز توجه داده است. در مرتبه بعد، متناسب با بیماری، توصیه‌های مادی و معنوی را برای پیشگیری و درمان، بیان کرده است.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره نساء، آیه 43.
  2. سوره صافات، آیه 89.
  3. سوره نساء، آیه 95.
  4. سوره انبیاء، آیه 84.
  5. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، المفردات فی غریب القرآن‏، تحقیق: صفوان عدنان داودى‏، چاپ اول‏، دمشق بیروت: ‏دارالعلم الدار الشامیة، 1412 ق‏، ص 459.
  6. سوره شعراء، آیه 80.
  7. سوره یونس، آیه 57؛ سوره اسراء، آیه 82؛ سوره فصلت، آیه 44.
  8. سوره نحل، آیه 69.
  9. ر.ک: سایت خبرگزاری بین‌المللی قرآن (iqna) ذیل عناوین: «منظور از شفا بودن قرآن چیست؟» و «قرآن چگونه بیماری‌های جسمی را شفا می‌دهد؟»
  10. سوره بقره، آیه ۱۷۲.
  11. سوره اعراف، آیه 157.
  12. سوره اعراف، آیه ۳۱.
  13. سوره انعام، آیه ۱۴۵.
  14. سوره بقره، آیه ۱۷۳.
  15. سوره مائده، آیه 90.
  16. سوره مائده، آیه 6.
  17. سوره نساء، آیه 43.
  18. سوره مدثر، آیه 4.
  19. سوره بقره، آیه 222.
  20. سوره اسراء، آیه 32.
  21. سوره اعراف، آیه 80-81.
  22. سوره مؤمنون، آیه 7.
  23. سوره نحل، آیه ۶۹.
  24. ر.ک: محمدعلی رضایی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ناشر: کتاب مبین‏، رشت‏، سال چاپ: 1381، چاپ سوم‏، ج 2، ص 428 تا 452.
  25. سوره احزاب، آیه 35.
  26. ر.ک: محمدعلی رضایی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ناشر: کتاب مبین‏، رشت‏، سال چاپ: 1381، چاپ سوم‏، ج 2، ص 440.
  27. سوره بقره، آیه 10.
  28. سوره طلاق، آیه 2.
  29. سوره اسراء، آیه 82.
  30. غلامرضا نور محمدی، درآمدی بر نظام جامع سلامت اسلام، تهران، ناشر: ایرانیان طب، چاپ 1، 1396 ش، ج 1، ص 515.
  31. ر. ک. به مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشکى، آذر ۱۳۷۶، ص ۸۸-79.
  32. سوره‏ یوسف، آیه‏ ۸۷.
  33. سوره‏ بقره، آیات ۱۵۳ و ۱۵۵ و سوره‏ آل‌عمران، آیه‏ ۲۰۰.
  34. سوره‏ احزاب، آیه‏ ۳ و سوره‏ آل‌عمران، آیه‏ ۱۵۹.
  35. سوره‏ اسراء، آیه‏ ۲۴ و سوره‏ بقره، آیه‏ ۸۳.
  36. سوره‏ حجرات، آیه‏ ۱۲- ۱۱.
  37. ر. ک. به خلاصه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، دانشگاه پزشکى تهران، ۱۳۷۶ آذرماه.
     

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. محمدعلی رضایی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن
  2. آن‏سوى آیه‏ها نگرشى بر اعجازهاى پزشکى قرآن‏، نویسنده: صمد نورى زاد
     

کلمات کلیدی

شفا، درمان، بیماری، قرآن، عوامل، مادی، معنوی.

از اینکه جوان دسته گلم رو بر اثر بیماری از دست دادم ولی هنوز خودم زنده ام دائماً خودم رو سرزنش می کنم. دوست داشتم من جای او مرده بودم. چه کار کنم؟
خودسرزنشی، احساس گناه، مرگ عزیزان، سوگ، بیماری، کرونا

از اینکه جوان دسته گلم رو بر اثر بیماری از دست دادم ولی هنوز خودم زنده ام دائماً خودم رو سرزنش می کنم. دوست داشتم من جای او مرده بودم. چه کار کنم؟

پاسخ:

از دست دادن فرزند بسیار دردناک است. ضمن تسلیت به شما برای این ضایعه تلخ و آرزوی رحمت و غفران الهی برای ایشان، نکاتی رو خدمت شما عرض می‌کنم:

1. فقدان و از دست دادن افراد نزدیک بخش جدانشدنی از زندگی هرکسی است. توجه به این واقعیت و قبول فقدان به‌عنوان چیزی که ارزش سوگواری دارد در پذیرش و سازگاری با وضعیت جدید نقش مهمی‌ دارد.

2. سوگواری پنج مرحله دارد که گذشتن از این پنج مرحله مهم است: مرحله اول: شوک، ناباوری و کرختی است که در این مرحله پذیرش فقدان برای فرد سخت است. مرحله بعد: آرزو کردن و جستجو کردن است که فرد ممکن است ازاین‌جهت که نمی‌تواند فرد ازدست‌رفته را برگرداند خشمگین شود. مرحله سوم: درماندگی و آشفتگی است که فرد امید خود را برای بهتر شدن وضعیت و بازگشت به حالت قبلی از دست می‌دهد. مرحله چهارم: کنار گذاشتن امیدهای کاذب و پذیرش فقدان است و مرحله پنجم: این است که فرد خود را با شیوه جدید زندگی که با گذشته متفاوت است تطبیق می‌دهد. (1)

3. فرد سوگواری همچون شما برای عبور کم آسیب از فقدان به وجود آمده باید تکالیفی انجام دهد. اول پذیرش واقعیت فقدان است که باید از کمتر جلوه دادن یا انکار اهمیت فقدان خودداری کرده و از تجربه سوگ فرار نکند و مهم است که زمانی کافی برای خود در نظر بگیرد که با این فقدان کنار بیاید و درنهایت به زندگی ادامه دهد. دوم تجربه کردن ناراحتی و سوگ است که فرد، داغداری خود را بروز می‌دهد. سوم سازگار شدن با زندگی جدید و قبول کردن این مطلب که زندگی ما انسان‌ها چه بخواهیم چه نخواهیم مالامال از درد و رنج است و چاره‌ای جز کنار آمدن و سازگاری با این مهم نیست و تکلیف آخر برگشت به زندگی است که این به معنای فراموش کردن آن شخص ازدست‌رفته نیست بلکه صرفاً آماده شدن برای یک زندگی جدید است.

4. در حوادث این‌چنینی که فردی یکی از عزیزان خود را از دست می‌دهد، برای مدتی قبول آن دشوار است؛ اما به‌تدریج بعد از گذشت مدتی، فرد می‌تواند خود را با مسئله فقدان عزیزش وفق دهد و آن را بپذیرد و معمولاً بعد از گذشت شش ماه از تاریخ رویداد ناخوشایند، فرد به‌خودی‌خود به حالت عادی برمی‌گردد و زندگی معمولی خود را دنبال می‌کند.

5. اگر فرد نتواند فقدان عزیزش را بپذیرد و با آن کنار آید و علائم و نشانه‌هایی دیگری همانند کرختی و درماندگی شدید، ترس و وحشت‌زدگی، ناامیدی و استیصال، افسردگی شدید، محدود شدن طیف عواطف و احساسات، کاهش رغبت یا مشارکت در فعالیت‌های عمومی، مشکلات خواب، عدم تمرکز و... همراه آن باشد (2) و هرروز برشدت و دوام این‌گونه نشانه‌ها افزوده شود در این صورت، احتمال یک اختلال جدی روان‌شناختی همانند اختلال سوگ پایدار یا اختلال افسردگی یا اختلال استرس پس از آسیب، تقویت می‌شود. برای درمان هرکدام از آن‌ها نیازمند مداخله روانشناس بالینی و اعمال روش‌های مختلف درمانی مثل شناخت درمانی، روان‌درمانی، گروه‌درمانی، خانواده‌درمانی، دارودرمانی و درمان‌های دیگر است که این، با مراجعه حضوری امکان‌پذیر است.

6. در موارد خفیفت تر، تقویت ایمان با توسل به اولیای الهی، دعا و یاد خداوند و نیز مطالعه کتاب‌های مذهبی در زمینة فلسفه مصائب و سختی‌ها، آخرت و جهان پس از مرگ، هدف خلقت، فلسفه مرگ وزندگی کارساز خواهد بود، در کنار آن مراجعه حضوری به روانشناس باتجربه می‌تواند کیفیت سازگاری با رویدادهای تلخ زندگی را به شما آموزش دهد و با آموزش فن تن آرامی و تمرینات ریلکسیشن شمارا از اضطراب، استرس و فشار روانی رهایی دهد تا به آرامش برسید.

 7. باید دانست که فقدان عزیزان که با مرگ آنان ایجاد می‌شود همه‌روزه و هرلحظه براثر حوادث گوناگون در جهان تحقق می‌یابد و عملاً شما همدردهای متعددی در پیرامون خود دارید، کافی است نگاهتان را از اطرافیانتان بردارید و شعاع دیدتان را وسیع‌تر کنید و ببینید که چه بسیارند کسانی که وضعیت مشابه شما و شاید هم بدتر از آن رادارند.

8. اگر با این راهکارها مشکلتان بهبود نیافت، توصیه می‌شود از یک روان‌پزشک و یا روانشناس بالینی باتجربه کمک بگیرید.

پی‌نوشت:

  1. 1.   کلینکه، کریس. ال. مجموعه کامل مهارت‌های زندگی، ترجمه شهرام محمدخانی، ناشر: رسانه تخصصی، ص 301-302.
  2. American Psychiatric Association, DSM-5 (DIAGNOSTIC AND STATISTICAL MANUAL OF MENTAL DISORDERS), 2013, p 164 & p 199 & p 284.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. لیهی، رابرت؛ نسخه افسردگی را بپیچید؛ ترجمه مهدی اکبری، تهران، ناشر: ابن‌سینا، 1397
  2. لیهی، رابرت؛ نسخه اضطراب را بپیچید؛ ترجمه مهدی اکبری، فیروزه ضرغامی، تهران، ناشر: ابن‌سینا، 1397
  3. ریچ، فیل؛ مشاوره سوگ "راهنمای برنامه‌ریزی تمرین در منزل"، ترجمه هورا رهبری و بدری سادات بهرامی، تهران، ناشر: دانژه، 1389
  4. وردن، ویلیام؛ مشاوره و درمان سوگ: کتاب مرجع برای روان شناسان بالینی، روان‌پزشکان و مشاوران، ترجمه احمدرضا کیانی، ناشر: کتاب ارجمند، 1396

 

کلمات کلیدی

خودسرانشی، احساس گناه، مرگ عزیزان، سوگ، بیماری، کرونا

چطور می شود از بروز تعارضات زناشویی یا تعارضات خانوادگی پیشگیری کرد؟
تعارض زناشویی، تعارض خانوادگی، قرنطینه خانگی، بیماری 

در ایام خاصی مانند فراگیر شدن بیماری و ... زوجین و افراد خانواده بیشتر از معمول در کنار هم حضور دارند، چطور می شود از بروز تعارضات زناشویی یا تعارضات خانوادگی پیشگیری کرد؟

پاسخ:

برخی از مردم که در بافت یک رابطه عاطفی قرار دارند، بر این باورند که رابطه خوب، رابطه‌ای بدون تعارض است، درحالی‌که این مسئله افسانه‌ای بیش نیست. چه بپذیریم و چه نپذیریم باید دانست اصل وجود تعارض در زندگی زناشویی، امری اجتناب‌ناپذیر است. تجربه ناسازگاری و تعارض یکی از ویژگی‌های انسان بودن یا یکی از لازمه‌های هستی داشتن است. به‌طورکلی تعارضات خانوادگی به سه دسته تقسیم می‌شوند: تعارض میان والدین (همسران)، تعارض میان والدین و فرزند (فرزندان) و تعارض میان دیگر اعضای خانواده. (1)

هر چه ارتباط و مجاورت افراد بیشتر باشد، احتمال بروز تعارض افزایش پیدا می‌کند؛ بنابراین ممکن است در ایامی که افراد تعطیلات طولانی را باهم سپری می‌کنند، مشکلات و تعارضات اوج بگیرد مخصوصاً در خانواده‌هایی که قبل از این نیز دچار تعارض بوده‌اند.

درهرصورت بهترین راه برای کنترل موقت اوضاع و کاهش تعارضات، برنامه‌ریزی برای دور شدن از زمینه‌های اختلاف یا همان ماشه چکان‌ها و راه‌اندازها (2) است. به‌عنوان‌مثال ورود کودک 3 ساله به اتاق برادر 13 ساله و به هم ریختن وسایلش، موجبات ناراحتی برادر بزرگ‌تر را فراهم می‌آورد، او در این شرایط نمی‌تواند رفتار خود را کنترل کند و معمولاً به دنبال این اتفاق، موجی از درگیری در خانواده به راه می‌افتد. ماشه چکان این اختلاف، ورود کودک سه‌ساله به اتاق است. پس تدارک تمهیداتی برای برطرف کردن این اتفاق می‌تواند زمینه درگیری را از بین ببرد. برای نمونه می‌توانیم به نحو دیگری کودک را سرگرم کنیم و یا این‌که درب اتاق همیشه بسته بماند. نمونه دیگر، اختلاف بین پدر و دختر نوجوان بر سر تماشای اخبار ساعت 21 و دیدن سریال یا فیلم سینمایی است. اگر پدر بتواند به‌جای اخبار ساعت 21، اخبار دیگری را جایگزین کند و یا اینکه دختر، تکرار سریال یا فیلم سینمایی را در ساعت دیگری تماشا کند، تعارض حل می‌شود.

والدین (همسران) در این روزها باید برنامه زندگی را طوری بچینند که قلمرو اعضا، حفظ‌شده و زمینه بروز حساسیت‌های آن‌ها فراهم نشود. می‌توان گفت که هر فردی، در روان خود نقاط مین‌گذاری شده‌ای دارد که پا گذاشتن روی آن‌ها به انفجاری هیجانی و رفتاری منجر خواهد شد. پس بهتر است تا افراد، حتی‌الامکان به منطقه خطر فرد مقابل نزدیک نشوند.

  • با توجه به امکان به وجود آمدن اختلال در سیستم اقتصادی خانواده و کاهش درآمد بعضی از خانواده‌ها، لازم است همه افراد خانواده این شرایط را درک کرده و با پدر یا سرپرست خانواده جهت مدیریت اقتصادی همراهی کنند. مخصوصاً خانم با همدلی بیشتر با همسرش و به‌کارگیری مهارت‌های شوهرداری می‌تواند سهم مهمی در کاهش فشار روانی و استرس ناشی از بی‌کاری و نداشتن درآمد شوهرش داشته باشد.
  • لیستی از فعالیت‌های لازم و لیستی از فعالیت‌های موردعلاقه برای خود تهیه کنید و سعی کنید در خانواده، به یک جدول زمان‌بندی مشترک خانوادگی دست پیدا کنید. هدف از پایبندی به برنامه‌های فردی حفظ قلمروها و مرزهای اعضای خانواده است. در خانواده هرکسی باید برای خودش مرزی داشته باشد؛ یعنی درعین‌حال حالی که متعلق به «ما» ی خانواده است، «من» خود را نیز حفظ کند. اگر افراد خانواده حریم و مرزهای خشک و بسته داشته باشند، ما با یک خانواده ازهم‌گسسته روبرو هستیم، چیزی شبیه به همخانگی و اگر حریم افراد پراکنده و نامشخص باشد، ما با یک خانواده درهم‌تنیده مواجه هستیم که افراد بسیار به هم چسبیده و وابسته هستند. حالت مطلوب این است که مرزهای بین اعضای خانواده و مرزهای بین والدین و فرزندان، مشخص و شفاف باشند. در چنین خانواده‌ای احساس «من بودن» توأم بااحساس «ما بودن» محقق می‌شود. (3)
  • ساعت خواب‌وبیداری و غذا خوردن را با در نظر گرفتن شرایط جدید و توافق اعضای خانواده تنظیم کنید و برای حفظ آرامش خانواده لازم است هر فرد در طول شبانه‌روز بخش قابل‌توجهی از زمان را به کارهای شخصی مشغول بوده و کاری به دیگر اعضاء خانواده نداشته باشد. برای رسیدن به این منظور از پیشنهادها زیر ایده بگیرید و با خلاقیت، اعضای خانواده را مشغول نمایید:
  • برای بازی‌های جمعی و خانوادگی برنامه‌ریزی کنید (برای انتخاب بازی‌های قدیمی و جدید موردعلاقه در اینترنت جستجو کنید)
  • آلبوم‌های قدیمی و خانوادگی را باهم ورق زده و خاطرات را زنده کنید و به خاطره گویی بپردازید.
  • شادباشید و محیط خانه را هر طوری که هست شاد کنید. برای هم لطیفه بگویید و باهم بخندید.
  • شروع به خاطره‌نویسی کنید. خاطره یک سفر، یک رویداد مهم در زندگی یا حتی امور روزانه و حالت‌ها و هیجان‌ها (نوشتن به تخلیه روانی کمک می‌کند)
  • حل جدول، دومینو یا بازی‌های فکری که ذهنتان را درگیر می‌کند انجام دهید.
  • لیستی از رومان‌های معروف و یا کتاب‌های موردعلاقه‌تان را تهیه کنید و در ساعات طولانی حضور در خانه از مطالعه‌شان لذت ببرید.
  • اگر کارهای هنری بلدید حتماً به آن بپردازید: نقاشی، بافتنی، قلاب‌بافی، خیاطی و...
  • سایت‌های مفید را مرور کنید و اطلاعات عمومی یا اطلاعات مرتبط با کار یا رشته خود را کسب کنید.
  • اگر سایت، صفحه شخصی، کانال، گروه و... دارید به مدیریت و نظم دهی به آن بپردازید.
  • مدتی را در روز به ریلکسیشن و آرام‌سازی بپردازید.
  • ورزش‌های خانگی انجام داده و بدنتان را سرزنده و فعال نگه‌دارید.
  • بیشتر خودتان آشپزی کنید و کمتر از بیرون غذا سفارش دهید. درست کنید. دسر، کیک، شیرینی، غذاهای موردعلاقه خانواده یا غذاهایی که وقت‌گیر هستند و مدت‌هاست دوست دارید درست کنید ولی فرصتش را نداشتید، درست کنید.

در پایان به این نکته توجه داشته باشید برای شما که ضوابط پیشگیرانه را رعایت می‌کنید دوران قرنطینه می‌تواند از خاطره‌انگیزترین و ناب‌ترین و متفاوت‌ترین دوران زندگی باشد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. فاطمه دائمی، نفیسه مهدوی، سعید کیان پور، جعفر حسنی، بررسی یک دهه پژوهش درزمینهٔ مداخله در تعارض‌های خانوادگی و زناشویی؛ دو فصلنامه آسیب‌شناسی، مشاوره و غنی‌سازی خانواده، انجمن مشاوره ‌ایران، ش 2، سال دوم، پاییز و زمستان، 1395
  2.  trigger
  3. کیانوش زهراکار، فروغ جعفری، مشاوره خانواده (مفاهیم، تاریخچه، فرآیند و نظریه‌ها)، تهران، ارسباران، 1395.

هر شب موقع خواب احساس ناامیدی می کنمو مرگ عزیزانم را در اثر بیماری کرونا مرور می کنم؟
 اضطراب، افکار مزاحم، اختلال خواب، بیماری، کرونا 

هر شب موقع خواب احساس ناامیدی می کنم و در خیالات خود افرادی را می بینم که به منزل ما آمده اند و با لباس مخصوص همسر و فرزندان را برده اند و مرگ عزیزانم را در اثر بیماری کرونا مرور می کنم؟

پاسخ:

مشخص است که شیوع بیماری کرونا، باعث نگرانی شدید و افکار ناامیدکننده و تکراری در شما شده است. داشتن چنین افکار و خیالاتی و مرور مرتب آن‌ها می‌تواند استرس زیادی در شما ایجاد کند و حتی در صورت عدم ابتلا به بیماری، از چند جهت آسیب ببینید. برای حل مشکل خود به این نکات دقت کنید:

1. استرس ناشی از این افکار می‌تواند سیستم ایمنی بدنتان را تضعیف کند و آسیب‌پذیری شمارا در مقابل بیماری‌های مختلف ازجمله بیماری کرونا افزایش دهد. این در حالی است که افراد خوش‌بین و امیدوار در برابر بیماری‌ها ازجمله بیماری کرونا، از قدرت دفاعی بیشتری برخوردارند و سیستم ایمنی بدنشان مقابله مؤثرتری با بیماری دارد.

2. سعی کنید در زمان حال زندگی کنید و قدر داشته‌هایتان را بدانید و گرمابخش جمع خانواده باشید. اکنون‌که به این بیماری مبتلا نیستید، امیدوار باشید که با توکل بر خدا و با رعایت نکات بهداشتی به این بیماری مبتلا نخواهید شد. پس با اجتناب از پیش‌بینی منفی، فاجعه سازی و افکار منفی که همانند یک ویروس عمل می‌کنند، شادی، نشاط، انگیزه و انرژی را به زندگی خود تزریق کنید.

3. برای مقابله با این افکار در زمان هجوم آن‌ها خود را مشغول به انجام کارهای مختلفی کنید تا ذهنتان از این افکار خالی شود.

4. روابط اجتماعی خود را از طریق تماس‌های تلفنی و مجازی حفظ کنید و گسترش دهید. داشتن رفتارهای حامیانه و دریافت چنین رفتارهایی از افراد دیگر می‌تواند نقش بسیار مثبتی در افزایش روحیه شما و کاهش چنین افکاری داشته باشد.

5. با استفاده از تکنیک‌های خودآرامسازی مثل ریلکسیشن و تمرکز روی حرکات و آرامش بعد از حرکات، یا تنفس عمیق دیافراگمی و تمرکز روی تنفستان برای چند دقیقه، خود را آرام کنید. (1)

6. تمرکز خود را روی مسائل قابل حل ببرید. به این معنا که شما نمی‌توانید غیر از رعایت بهداشت و کم کردن استرس کار دیگری برای مقابله با شیوع بیماری انجام دهید؛ بنابراین به‌جای تمرکز روی این بیماری و افکار درباره مسائلی که تسلطی روی آن ندارید اهدافی برای خود ترسیم کنید، برایشان برنامه‌ریزی کنید یا اهداف قبلی‌تان را با برنامه‌ریزی در این روزها پیگیری کنید.

7. برای افزایش احساسات مثبت، حتماً لیستی از فعالیت‌های لذت‌بخش و شادی‌آفرینی که امکان اجرای آن به همراه اعضای خانواده در خانه وجود دارد را تهیه کنید و به کار ببندید.

8. در صورت عدم موفقیت در مقابله با افکار منفی و ادامه فشارهای روانی حتماً در وهله اول از مشاوره‌های تلفنی و در صورت ادامه مشکل به‌صورت حضوری به روانشناس یا روان‌پزشک مراجعه کنید.

پی‌نوشت:

  1. . ر.ک: راهنمای آموزش آرام‌سازی روانی، نوشته: داگلاس برنستین و تامس بورکووک، ترجمه دکتر صاحبی، انتشارت دانشگاه فردوسی مشهد. همچنین: لیهی، رابرت؛ درمان نگرانی: هفت گام برای غلبه بر نگرانی؛ ترجمه زهرا اندوز و حسن حمیدپور، تهران، ناشر: ارجمند، 1395.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

لیهی، رابرت؛ درمان نگرانی: هفت گام برای غلبه بر نگرانی؛ ترجمه زهرا اندوز و حسن حمیدپور، تهران، ناشر: ارجمند، 1395

 

کلمات کلیدی

 اضطراب، افکار مزاحم، نگرانی، بیماری، کرونا

دعا های شفا بخش بیماری های مسری

سلام. ويروس کرونا زياد رو ذهنم تأثیر گذاشته و من را  دچار استرس کرده است.  دعايي هست بخوانم خودم و خانوادم و شيعيان  مصون بمانند؟

با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.

در ابتدا بهتر است بر اعصاب خود مسلط شويد و از هرگونه مسئله‌اي که باعث مي‌شود ذهن شمارا به اين مسئله ‌بکشاند دوري نماييد و برای کسب این مهارت مي‌توانيد با دوستان ما در قسمت مشاوره از همين طريق يا تماس با شماره 09640 تماس حاصل فرماييد تا مشکل شمارا برطرف نمايند.

در منابع ديني براي جلوگيري و درمان امراض توصيه‌هايي شده که علاوه بر رعايت اصول بهداشتي مي‌توانيد از آن‌ها بهره ببريد در ذيل به دو نمونه از اين راهکارها اشاره مي‌شود:

1. امام صادق (علیه السلام ) می فرماید: بعد از نماز صبح و نماز مغرب هفت مرتبه بگوید: ) بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏ لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْعَلِيِ‏ الْعَظِيم‏(

- خداوند عز و جل هفتاد نوع بلاء از  برطرف نماید كه آسان‌ترین آن‌ها بادهاى بد (چون استسقاء( مریضی تشنگی) و غيره يا مقصود عفونت اعضاء است كه بوى بد می دهد يا گرفتارى به طوفان كه موجب سقوط و هلاكت باشد- از مجلسى و غيره) و پيسى و ديوانگى است و اگر بدبخت باشد از بدبختی نجات یابد و  از جمله سعادتمندان نوشته شود. در روايتِ ابى بصير از آن حضرت مانند این روایت آمده جز اينكه گويد آسان‌ترين آن بلاها جنون است و جذام و برص و اگر شقى باشد من اميدوارم كه خدا عزوجل او را به سعادت منتقل سازد.

از ابى الحسن (علیه السلام) هم مانند آن نقل است جز اينكه او فرموده است: اين ذكر را سه بار در بامداد گويد و سه بار در آغازِ شب و نترسد از شيطان و نه از سلطان و نه از برص و نه از جذام و در آن هفت بار ذكر نشده و ابوالحسن (ع) فرموده است: من آن را صدبار گويم.

 ابوالحسن (ع) فرمود: چون نماز مغرب را خواندى پايت را دراز مكن و باکسي سخن مگو تا صدبار به‌گوئی‏

بسم اللَّه الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوة الّا باللَّه العلى العظيم‏

و صدبار هم پس از نماز صبح بگو: هر كه آن را گويد خدا از او صد نوع از انواع بلا دفع كند كه از آن جمله است: برص و جذام و شيطان و سلطان. (1)

بهتر است به دستور آخر عمل شود.

2. روايتي از امام صادق (ع) به صفوان است که مي‌فرمايد: زيارت عاشورا را بخوان و بر آن مواظبت کن، به‌درستي که من چند خير را براي خواننده آن تضمين مي‌کنم، اول زيارتش قبول شود. دوم سعي و کوشش او مشکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه او برنگردد زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (2)

بنابراين روايت در دوره‌هاي مختلف علماي شيعه در برخورد با مشکلات مانند مريضي‌هاي لاعلاج اين زيارت را توصيه مي‌نمودند. البته تعدادي که علما مطرح نمودند و هديه‌ي آن، از مجربات هست و در متون حديثي به اين مسائل اشاره نشده است؛ اما انجام آن‌ها براي مداومت بر زيارت مطلوب هست.

پي‌نوشت‌ها:

1. كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي (ط - الإسلامية) ، دار الكتب الإسلاميه، تهران، ج‏2، ص 531.

2. طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، مؤسسه فقه الشيعة، بيروت، ج‏2، ص: 781.

شفای کرونا با زیارت عاشورا
آيا درست است که زيارت عاشورا کرونا را از بين می‌برد؟

در سایت ها و فضای مجازی نقلی آمده که در برخورد با وبا در سامرا، علما دستور به خواندن زیارت عاشورا دادند و بیماری از آن شهر رخت بربست آیا این واقعیت دارد و آیا در مورد کرونا هم که گفته می شود فراگیر شده کارساز است؟ آيا درست است که زيارت عاشورا کرونا را از بين می‌برد؟

با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.

صحت واقعه که بيان کرديد و وقايع مشابه با اثر زيارت عاشورا مرتبط است. روايتي از امام صادق (ع) به صفوان است که مي‌فرمايد: زيارت عاشورا را بخوان و بر آن مواظبت کن، به‌درستي که من چند خير را براي خواننده آن تضمين مي‌کنم، اول زيارتش قبول شود. دوم سعي و کوشش او مشکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه او برنگردد زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (1)

بنابراين روايت در دوره‌هاي مختلف علماي شيعه در برخورد با مشکلات مانند مريضي‌هاي لاعلاج اين زيارت را توصيه مي‌نمودند. بنابراين نمي‌توان آن را مختص يک بيماري معرفي نمود. بهتر است به دستور امام صادق عليه‌السلام بر مواظبت بر اين زيارت عمل کرد، انشاء الله مشکلات هم حل مي‌شود. البته تعدادي که علما مطرح نمودند و هديه‌ي آن، از مجربات هست و در متون حديثي به اين مسائل اشاره نشده است؛ اما انجام آن‌ها براي مداومت بر زيارت مطلوب هست.

پي‌نوشت:

1. طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 781، مؤسسة فقه الشيعة، بيروت.

اثر نکردن دعا در مریضی های صعب العلاج درست است؟
استجابت و پذیرش دعا لزوماً به معنای رسیدن ما به خواسته‌های خودمان نیست و چه‌بسا بسیاری از خواسته‌های مشروع بندگان، به اجابت موردنظر نمی رسد.

در جواب كسانی كه به برخی افراد كه گاها دچار مرضی صعب‌العلاج هستند و همچنان امید دارند كه شفا بگیرند از طرف خدا، می گویند كه چرا خدای شما شفا نداد مگه نمیگویید كه دعا كنیم خدا جوابمان را میدهد چرا جواب شما را نداد پس دعاهایتان بی خود دعا نكنید، قرآن نخونید. لطفاً از طریق مقالات علمی پاسخ بدید چون این جور افراد به قرآن و احادیث توجهی ندارند؟

در خصوص توجیه و هدایت این‌گونه افراد تذكر چند نكته خالی از فایده نخواهد بود:

1- خداوند متعال خود را اجابت‌کننده خوانده و فرموده است: «اُدعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ (1) مرا بخوانيد تا (دعاي) شمارا بپذيرم»؛ اما باید توجه داشت كه این استجابت و پذیرش دعا لزوماً به معنای رسیدن ما به خواسته‌های خودمان نیست و چه‌بسا بسیاری از خواسته‌های مشروع بندگان، حتی بهترین بندگان خداوند به اجابت موردنظر نمی‌رسد. چنان‌که در زمان بیماری حضرت زهرا (علیهاالسلام) چند معصوم برای شفای ایشان دعا می‌کردند اما درنهایت آن حضرت بهبود نیافت و به شهادت رسید!

البته در معنای عام و دقیق اجابت همه درخواست‌های معقول و مشروع بخصوص آن‌که به‌واسطه اهل‌بیت به درگاه ربوبی منتقل شود به‌نوعی مستجاب می‌گردد، هرچند این استجابت به معنی رسیدن به همان خواسته و مطلوب نبوده باشد.

2- مشكلات و سختی‌ها و ناگواری‌ها در زندگی همه افراد کم‌وبیش وجود دارد و نباید از علت‌های پیدا و پنهان این مشكلات چشم پوشید و به‌جای بررسی علل و عوامل و راه‌کارهای حل مشكل یا برخورد منطقی با آن، به دنبال راه‌های غیرعادی و اعجاز گونه بود كه شیوه خداوند و سنت او هم در امور عالم این نیست كه كارها را از مجاری غیرعادی و غیرطبیعی انجام دهد. چه‌بسا در بسیاری از موارد باید در عین دعا و تضرع به درگاه خداوند به دنبال راهكارهای طبیعی و مادی درمان هم برویم زیرا سنت خداوند آن است كه كارها را از مجاری طبیعی خود به سرانجام برساند.

خداوند براي هر دردي، درماني و براي هر مشكلي، راهكاري قرار داده است. براي حل هر مشكلي از ما خواسته كه به راهكار طبيعي و منطقي آن دست بزنيم. از منظر دین، دور زدن اسباب و علل عادی و طلب كردن نتایج از راهی غیر از اسباب عادی و طبیعی، امری نادرست است. این حقیقت، مضمون رواياتی است كه می‌فرماید: «خداوند متعال ابا دارد از این‌که امور را از راهی غیر مجاری عادی آن به جریان بیندازد». (3)

بسیار دیده می‌شود كه افرادی بدون توجه جدی به این‌گونه امور و بدون تلاش مناسب در جهت حل مشكل از مجرای طبیعی و عرفی تنها می‌خواهند از طریق دعا و طلب شفا از خداوند متعال به نتیجه درخواست‌های خود برسند كه این امر بر اساس سنت الهی به نتیجه نخواهد رسید.

3- در كنار همه مسائل دیگر نباید از یاد برد كه در ساختار طبیعی عالم این قبیل مشكلات و سختی‌ها لازمه زندگی بشر است و مهم‌ترین راه‌کار آزموده شدن بشر در آزمون بزرگ زندگی دنیا به‌حساب می‌آید؛ چنان‌که قرآن میفرماید: «قطعاً همه­ی شمارا با چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و كمبود میوهها آزمایش میكنیم و بشارت‌ده استقامت كنندگان را». (4)

خداوند برای شكوفا كردن استعدادها و پرورش دادن بندگانش، آنان را با گرفتاریها میآزماید، یعنی همان‌گونه كه فولاد را برای استحكام بیشتر در كوره میگذارند تا به‌اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در كوره حوادث سخت پرورش میدهد تا مقاوم گردد. امتحان خدا با گرفتاری‌ها، به كار باغبان پرتجربه شبیه است كه دانههای مستعد را در سرزمینهای آماده میپاشد. دانهها با استفاده از دادههای طبیعی شروع به رشد و نمو میكنند، تدریجاً با مشكلات میجنگند و با حوادث پیكار مینمایند، در برابر طوفانهای سخت و سرمای كشنده و گرمای سوزان، ایستادگی به خرج میدهند تا شاخه­ی گلی زیبا یا درختی تنومند و پرثمر بار آید كه بتواند به زندگی خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.

4- در انتها این نكته را هم از یاد نبرید كه عطا و پاداش الهی در برابر سختی‌ها و مشکلات دنیا آن‌قدر زیاد وبی نظیر است كه بر اساس روایات در هنگام اعطاء این پاداش‌ها به اهل بلا كسانی كه در دنیا كمتر سختی دیده‌اند آرزو می‌کنند به‌جای آن‌ها بوده و در دنیا به انواع بلاها دچار می‌شدند تا ثواب آن را به دست می‌آوردند. از امام باقر (ع) حكایت شده: «اگر مؤمن میدانست كه خداوند در مقابل این بلاها چه اجری به او میدهد، آرزو میكرد گوشتهای بدنش را قیچی میكردند تا او به اجر آن برسد». (5)

 

پی‌نوشت‌ها:

1. غافر (40) آیه 60.

2. امام سجاد علیه‌السلام، الصحيفة السجادية دعای سیزدهم، نشر الهادي‏، قم‏، 1418 ق، ص 69.

3. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه ش، ج 1، ص 183.

4. بقره (2) آیه 155.

5. مجلسي، محمدتقی، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 67، ص 24.

رابطه رحمت الهی و اشاره نشدن به درمان بیماریهای واگیر دار در قرآن
قرآن در بيش از 700 آيه ماده علم را به‌کاربرده و در آن حدود سيصد آيه به مسائل‏ پزشكي و بهداشت اشاره‌کرده‏ است.

چرا خداوند در زمینه‌های مانند بیماری‌ها و راه­های پيشگيري و درمان آن‌ها در کتاب‌های آسماني را بر پيامبران نازل كرد چيزي نگفته است. ؟ و آيا نشان دادن راه پيشگيري يا درمان اين بیماری‌ها توسط پروردگار نمی‌توانست انسان‌های بسياري را از خطر مرگ‌ومیر نجات دهد و چه‌بسا باعث سعادت دنيوي بسياري از كساني می‌ش
 

 قرآن كريم همان‌گونه كه درون انسان را نوراني مي‏كند، برون انسان و جامعه را نيز نورافشانی مي‏كند و ازاین‌رو است كه نزول قرآن در عصر ظلمت و جهل و ظلم، چونان برقي درخشيد و از اعراب و ملت‌هایی كه اسلام را پذيرفتند در چند قرن چنان تمدن عظيمي بپا كرد كه چشم جهانيان را خيره ساخت.

يكي از عرصه‏ هاي اين تمدن عظيم، علوم پزشكي بود. به‌طوری‌که پس از مدت كوتاهي در كشورهاي اسلامي پزشكان بزرگي رخ‌نمودند و در كشورهاي اسلامي بیمارستان‌های متعدد و پيشرفته بنانهاده شد. به‌طوری‌که اولين مدرسه پزشكي را در اروپا (ساليدين ايتاليا) مسلمانان ايجاد كردند.

مسلمانان آثار جاويداني را نيز به جهان عرضه كردند:

محمد بن زكرياي رازي (251- 313 ه. ق) كه از استادان طب محسوب مي‏شود كشف الكل (الكحل) را به او نسبت مي‏دهند و ازجمله آثار او طب منصوري و طب الملوك است.

ابوريحان بيروني (362- 430 ه. ق) نيز در پزشكي تحقيقات عميقي داشت.

و نيز شیخ‌الرئیس ابوعلی سينا حسين بن عبدالله (370- 428 ق- 980- 1037 م) كه پزشك ماهري بود و كتاب قانون او يك دوره كامل طب است كه تا مهروموم‌ها در دانشگاه‌های اروپا مورداستفاده بود.

اسرار توجه مسلمانان به دانش و به‌ویژه علوم پزشكي را بايد در پيام‏هاي قرآن كريم و تعليمات اسلامي پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل‌بیت (علیه السلام) جستجو كرد.

قرآن در بيش از 700 آيه ماده علم را به‌کاربرده و بارها مسلمانان را دعوت به تفكر و تعمق در پديده‏هاي طبيعت كرده است به‌طوری‌که در آن حدود سيصد آيه به مسائل‏ پزشكي و بهداشت اشاره‌کرده‏ است. پزشكي شامل «درمان و معالجه» و بهداشت به معناي‏ «پيشگيري» است. اكثر مطالب طبّي قرآن،‏ درباره بهداشت تغذيه مانند ‏ حرمت شراب، خون، مردار، گوشت خوك، بهداشت جنسي (زنا و لواط و ...)، بهداشت فردي، (شستن دست قبل وضو و پاک نمودن بدن قبل از غسل و ...) و برخي‏ مطالب قرآن نيز درباره پزشكي و درمان بیان‌شده است، مانند جنین‌شناسی، اعضاي بدن، فوايد عسل و ...

 يكي از مهم‌ترین علل عمده توجه مسلمانان به علوم پزشكي همين آيات قرآن كريم است. علاوه بر اين پيامبر (صلی الله علیه واله) و ائمه معصومين (علیهم‌السلام) نيز تأكيد ویژه‌ای نسبت به اين مسائل داشتند تا آنجا كه از پيامبر اسلام (صلی الله علیه واله) نقل‌شده‏ است كه علم پزشكي در كنار علم‏ دين قرار دارد چنانكه حضرت مي‏فرمايد: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْيَانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَانِ.»(1) «علم دو گونه است، دانش دین‌ها و دانش بدن‏ها.»

برخي از توصيه ‏هاي مؤکد بهداشتي و درماني معصومان (علیهم‌السلام) نيز به‌صورت مجموعه‏هاي پزشكي و بهداشتي مدون شده است و تحت عناويني چون«طب‏ النبي (صلی الله علیه واله)، طب الرضا (ع) و طب‏ الصادق (ع) منتشرشده است. (2)

بنابراين اينكه معتقد باشيم كه قرآن كريم و دين اسلام در خصوص مسائل پزشكي هيچ اظهارنظری نداشته اعتقاد صحيحي نيست.

توجه به این نکته مهم است، چنانكه اين انتظار كه بخواهيم همه مسائل پزشكي و راه درمان همه بیماری‌ها در قرآن كريم آمده باشد نيز انتظار صحيحي نيست. زيرا قرآن كريم براي هدايت و تربیت انسان‌ها به‌سوی كمال نهايي نازل‌شده و گرچه در قرآن كريم در خصوص محافظت از بدن توصیه‌هایی بیان‌شده است؛ اما قرار نيست كه در اين كتابي كه قرار است به‌صورت جهاني و جاودانه باقي بماند همه مباحث پزشكي و همه بیماری‌ها و راه درمان آن‌ها مطرح شود چنانكه درباره ساير مسائل نيز همين رويه جاري است و بسياري از احكام دين به‌صورت تفصيلي در قرآن كريم وارد نشده و تفصيل و تبيين آن‌ها بر عهده رسول خدا (صلی الله علیه واله) و اوصياي ايشان (علیهم‌السلام) نهاده شده است. علاوه بر اين، كشف راه درمان بیماری‌های جسمي مسئله‌ای نيست كه خود انسان‌ها نتوانند راه‌حل آن را كشف كنند و خداوند متعال ابزار تفكر و ابزار تجربه را در اختيار انسان قرار داده تا به‌وسیله بكار بستن اين امور، امراض و بیماری‌ها و علل آن‌ها را متناسب با عصر و زمان خود كشف كنند و لذا همان‌طور كه لازم است در هر عصري عده‌ای به‌عنوان متخصص امور ديني به استنباط احكام شرعي و مسائل مبتلابه مكلفان بپردازند لازم است كه عده‌ای نيز در امور پزشكي متخصص شوند و به استخراج راه درمان بیماری‌های مبتلابه بپردازند.

نكته ديگري كه بايد توجه داشت اين است كه بسياري از بیماری‌ها زائيده جهل و ندانستن نيست و چه بسيار بیماری‌هایی هستند كه انسان‌ها عليرغم دانستن مسائل آن خود را گرفتار آن‌ها می‌سازند چنانكه در عصر ما بااین‌همه تأكيد بر مضرات سيگار و مواد مخدر و شراب و ...بازهم می‌بینیم كه انسان‌ها دست‌بردار نيستند.

 همچنين برخي از بیماری‌ها نشئت‌گرفته از عدم توجه به همان اصول و كلياتي است كه در قرآن كريم بیان‌شده است. به‌عنوان نمونه بسياري از بیماری‌ها نشئت‌گرفته از زیاده‌روی در خوردن و آشاميدن است و اگر همين يك آيه قرآن كه می‌فرماید: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا»(3) «بخوريد و بياشاميد، ولي اسراف نكنيد» مورد توجه قرار بگيرد بیماری‌هاي متعددي ریشه‌کن می‌گردد.

پی‌نوشت‌ها:

1. علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، سال 1404 هـ ق، ج‏1، ص 220.

2. ر.ك: رضایی اصفهاني، محمدعلی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، رشت، كتاب مبين، 1381 ش، ص 295.

3. أعراف (7) آيه 31.د كه بی‌گناه در اثر ابتلا به اين بیماری‌ها جان خود را ازدست‌داده‌اند آيا  حتما لازم بوده تا مثلاً بیماری‌هایی مثل وبا يا طاعون يا سل، جان میلیون‌ها انسان بی‌گناه را بگيرد تا بالاخره دانشمندان بتوانند با استفاده از تحقيق و آزمايش و كسب تجربه راهي را براي درمان آن پيدا كنند؟

آیا هم به علت شيوع آنفولانزا و بیماری مسری ازمصافحه باید جلوگیری شود؟
در بعضي از روايات به روبوسي كردن در هنگام ديدار هم سفارش شده است، اما در برخي ديگر، محدود به موارد خاص و يا حتي نهي شده است.

آيا در وصف دست دادن (مصافحه) و همچنين روبوسي، در دين اسلام رواياتي داريم؟ آيا فرهنگ ایرانیان در این زمینه نشئت‌گرفته از آموزه‌های ديني ماست يا اينكه صرفاً يك عادت و فرهنگ مخصوص به ماست؟ با توجه به اينكه مدتي پيش هم به علت شيوع آنفولانزا و بیماری مسری از این عمل جلوگیری میشود آیا با دستورات دینی متناقض نیست. آیا در روایات به این نوع برخورد اشاره شده است؟

در روايات بسياري، مسلمانان به مصافحه و دست دادن به يكديگر سفارش شده‌اند. به‌عنوان نمونه در حديثي از پيامبر (صلی الله علیه و آله) می‌خوانیم:

«تحِيَّاتُكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْمُصَافَحَة» (1) «تحيت كامل بين شما دست دادن به يكديگر است.»

در حديث ديگري می‌خوانیم: «إِذَا الْتَقَيْتُمْ فَتَلَاقَوْا بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصَافُحِ وَ إِذَا تَفَرَّقْتُمْ فَتَفَرَّقُوا بِالاسْتِغْفَار»(2)

«چون يكديگر را ملاقات كرديد، با سلام و مصافحه يكديگر را ملاقات كنيد و چون از يكديگر جدا شديد، با طلب آمرزش براي يكديگر از هم جدا شويد.»

گفتني است كه در بعضي از روايات به روبوسي كردن در هنگام ديدار هم سفارش شده است، اما در برخي ديگر، محدود به موارد خاص و يا حتي نهي شده است. (3) همچنين بين علما درباره جواز و محدوديتهاي روبوسي اختلافاتي وجود دارد، اما ميتوان گفت در مورد مصافحه(دست دادن)، اختلاف چنداني به چشم نميخورد كه اين خود بيانگر جايگاه و اهميت اين كار پسنديده است.

از برخي روايات چنين استفاده ميشود كه دست دادن با برادران ديني آن‌قدر مهم است كه حتي در حال ناپاكي باطني نيز نبايد آن را ترك كرد. امام صادق (ع) فرمود:

«روزي پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) حذيفه را ديد و دست مبارك خود را به‌سوی او گرفت، اما حذيفه دست خود را عقب ميكشيد. پيامبر فرمود: اي حذيفه! دست خود را به‌سوی تو آوردم، اما تو دست خود را دور كردي!

حذيفه در پاسخ گفت: اي رسول خدا! همگان مشتاق دستان مبارك شما هستند، اما چون ناپاك بودم (و هنوز غسل نكردهام)، نميخواستم دستم در چنين حالتي دست مباركتان را لمس كند.

پيامبر فرمود: « أَمَا تَعْلَمُ أَنَّ الْمُسْلِمَيْنِ إِذَا الْتَقَيَا فَتَصَافَحَا تَحَاتَّتْ ذُنُوبُهُمَا كَمَا يَتَحَاتُّ وَرَقُ الشَّجَر» (4) «آيا نميداني كه هر گاه دو مسلمان با يكديگر ديدار كنند و سپس دست بدهند، گناهانشان چون برگهاي درختان ميريزد؟!»(5)

اما در خصوص تعارض استحباب مصافحه و انتقال آنفولانزا بايد بگوييم روشن است روايات اسلامي این‌گونه نيست كه به‌صورت ترتيب موضوعي صادر و تدوین‌شده باشند تا همه قيود و شرايط يك حكم به‌صورت یکجا بیان‌شده باشد، بلكه غالباً این‌گونه است كه روايات مربوط به يك موضوع به‌صورت پراكنده صادرشده است و لذا براي شناخت حكم واقعي يك مسئله نبايد به يك يا چند روايت اکتفا كرد. بلكه بايد فحص و جستجوي كامل در تمام روايات داشته باشيم تا اگر احیاناً اين حكمي كه از يك يا چند روايت استفاده‌شده داراي قيود و شرايطي باشند اين قيود و شرايط را كشف كنيم. در خصوص مسئله مصافحه هم همين رويه جاري است. يعني گرچه در برخي روايات به‌صورت مطلق استحباب مصافحه بیان‌شده، اما با توجه به ساير روايات و قواعد كلي اسلام كشف می‌کنیم كه اين حكم قيود و شرايطي دارد و ازجمله آن‌ها اين است كه مصافحه مستلزم ضرر رساندن به خود يا ديگري نباشد زيرا ضرر رساندن به خود يا ديگري حرام است؛ ولي مصافحه مستحب و عدم ارتكاب عمل حرام بر انجام يك عمل مستحب مقدم است. بنابراين استحباب مصافحه گرچه در ظاهر به‌صورت مطلق است؛ اما طبق ساير روايات و قواعد كلي اسلام، قيود و شرايطي دارد كه با توجه به اين قيود تعارضي باحالت شيوع آنفولانزا پيدا نمی‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. شيخ طوسي، الأمالي، قم، دارالثقافه، 1414، ص 639.

2. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 هق، ج‏2، ص 181.

3. ر.ك: همان، ص 185. (باب التقبيل)

4. همان، ص 183.

5. براي مطالعه تفصيلي ر.ك مروجي طبسي، محمدهادی، مقاله «مصافحه؛ چرا و چگونه؟»، فصلنامه فرهنگ كوثر، پاييز 1389 - شماره 83، از 112 تا 130.

صفحه‌ها