اخلاق

ایا خود ارضایی و استمنا گناه محسوب میشود؟نظر و حکم علما وصاحبنظران در مورد این موضوع چیست؟این عمل چه عواقب دنیوی و اخروی دارد؟

پرسشگرگرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
یکی از چیزاهی که در روایات به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است خود ارضایی و استمنا است.خود ارضایی یا استمنا حرام و گناه کبیرۀ بسیار زشتی است. و هیچ کسی آن را جایز نشمرده است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "هر کس از راهی، غیر از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است". [1] یعنی از حکم الهی و انسانی تجاوز کرده است.
در روایتی پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: "هر کس شهوتش را با دست ( و هر طریق دیگری غیر از مسیر طبیعی و ازدواج) دفع کند، ملعون است". [2]
برخی از عوارض و عواقب استمنا عبارتند از:
الف. آسیب‏هاى جسمانى‏
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏
کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز تکرار شود این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مى‏انجامد. لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمى‏شود. بلکه کل بدن را ساقط مى‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل زشت شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى
خود ارضاى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مى‏گذارد و آن را کاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مى‏شود.
3. آسیب‏پذیرى در برابر بیمارى ها
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمى‏تواند در مقابل میکروبها و ویروسها از خود دفاع کند.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل‏
خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. به عقیده صاحبنظران بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
تورم غدد وذى‏، تورم کانال نطفه‏، تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار، شل شدن عضلات تناسلى‏، خروج بى اختیار منى با کوچکترین حادثه‏ ، ایجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران‏، از بین رفتن پرده بکارت‏، ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏، ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏ ، بیماریهاى مقاربتى‏، عقیم شدن
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خود مى‏شوند و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر و بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضایى‏هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
6. کم خونى، کم اشتهایى و مشکلات گوارشى، کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس، سر درد و سرگیجه؛ پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات؛ همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.
ب. آسیب‏هاى روحى - روانى‏
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏
2. اضطراب
دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمى‏کند، او مرتب با خود درگیر است و نمى‏تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست.
3. افسردگى‏
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاش‏گرى و بداخلاقى‏
شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق‏العاده دارد.
5. یأس از زندگى‏
6. از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
8. هوس باز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مى‏سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏کند. اینجاست که شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل مى‏شود. این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل: بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏ ، بى میلى به همسر، ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر، ناسازگارى خانوادگى‏، سرد بودن کانون خانواده‏، ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏ ، طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
5. افت تحصیلی
6. بزهکارى‏
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏
همه آسیبها و عواقب این گناه از یک سو، از سوی دیگر آسیب معنوى، که به راحتى قابل جبران نیست چرا که اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد. ثانیاً: این آسیب فقط دنیوى نیست. قرآن کریم مى‏فرماید: چنین نیست که بعضى خیال مى‏کنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دل‏هایشان نشسته، لذا از درک حقیقت وامانده‏اند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون»؛ (3) کلمه «ران» در آیه مذکور به معناى زنگار است. زنگ یا زنگار در امور مادى همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مى‏نشیند، همان لایه قرمز رنگى که بر اثر رطوبت هوا روى آهم و مانند آن ظاهر مى‏شود و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتن شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. (4) بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب مى‏شوند. (5) آری گناه استمنا و خود ارضایی گناه بسیار زشتی است که علاوه بر آثار دنیوی عذای و عواقب اخروی را به دنبال دارد برای نمونه به برخی از احادیث در این رابطه اشاره می کنیم:
1. امام صادق (ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد و برای او عذاب دردناکی است. (6)
2. رسول خدا (ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر کسی است که خود ارضایی کند. (7)
3. رسول خدا (ص): کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (8)
4. امام صادق (ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (9)

موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. مؤمنون ، آیة 7.
2. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، 1408هق، ج14، ص 536.
3. مطففین، آیه14.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374هش، ج26، ص 264.
5. همان، ص266.
6. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم ، دار الحدیث، چاپ ششم، 1385هش، ج12، حدیث 19049.
7. همان، حدیث19048.
8. همان، حدیث 19051.
9. همان، حدیث19050.

من دختری 22سالهمتدین و نماز شب خون و... هستم واز وقتی مسایل جنسی رو تشخیص دادم تا به حالا برای رفع حاجت خود ارضایی کردم همه عواقب و خطرات این گناهم می دونم و بارها هم ترک گناه کردم اما یک نکته اینکه نمی دونم یه جوون که تو اوج شهوت قرار میگیره تسخیر کردنش کار خیلی سخت و لاممکنیه من خیلی دلم می خواد ازدواج کنم خیلی از خدا خواستم التماسش کردم گریه کردم توسل به ائمه کردم اماخواستگار مناسب ندارم....من سالی چند بار ختم قران میکنم در ضمن شاغلم هستمزیبایی نسبی آداب معاشرت قوی ولی نمیدونم چرا شرایط لزدواج ندارکم به هزاران دلیل نتونستم گناهمو گناه کبیره امو که منو شبیه به خوک کرده ترک کنم خواهش میکنم کمکم کنید من یه دردی دارم که جز به خدا به هیچ کس نمی تونم بگم

پاسخ:
اين سابقه بسيار طولاني در خودارضايي به احتمال زياد به وسواسي شدن ان منجر شده است. همان گونه يك فرد وسواسي خود را عاجز از ترك رفتار وسواسي مي بيند شما هم خود را ناچار به انجام خودارضايي مي بينيد.
همان گونه فرد وسواسي با خود درماني يا دعا درماني ختم قرآن درماني صرف نمي تواند بر بيماري اش فائق آيد. شما هم بايد در كنار همه اين امور مثبت و بسيار موثر به درمان تخصصي روي آوريد. درمان تخصصي وسواسي چيزي جز روان درماني و دارو درماني نيست. اين دو با مراجعه به رواشناس باليني و روانپزشك ميسر است. مصرف داروهاي ضد اضطراب و وسواس سهم به سزايي در كاهش اين رفتارهاي آسيب زا دارد. يك روانشناس باليني زن مي تواند بدون اطلاع از اصل مشكل شما (نيازي به خودافشايي نيست) طي چندين جلسه به حل مشكل واقعي شما كمك كند. قطعا بدون كمك تخصصي بسياري از رفتارهاي خود درمانگرانه شما بي اثر يا كم اثر خواهد بود.
به خاطر داشته باشيد ازدواج نيز درمان مناسبي براي ترك خودارضايي نيست و شما بايد با چندين ماه سابقه ترك كامل به ازدواج پا گذاريد.
اساسا تمركز شما بر روي ازدواج در شرايط كنوني بسيار آسيب زاست؛ چرا كه اولا اين امر تا حد زيادي از حيطه اختيار شما خارج است (معمولا پسران به خواستگاري دختران مي روند ) ثانيا اشتغال ذهني به ارضاي جنسي مشروع يعني ازدواج به ارضاي نامشروع شما از طريق خود ارضايي دامن مي زند.
شما بايد به جاي بزرگنمايي و فاجعه سازي نياز جنسي به ساده سازي و كم اهميت سازي ان مبادرت ورزيد. بايد مسائل جنسي را امري پيش پا افتاده قلمداد كنيد و بسيار دور از شان خود بدانيد كه همه فكر و ذكر خود را به آن اختصاص دهيد.
بايد از لذت جنسي لذت زدايي كنيد و حتي آن را با امور مشمئز كننده و تنفر انگيز مانند صحنه خوردن داروي تلخ يا صحنه تهوع تداعي نماييد.
تا زماني كه كام شما از لذت جنسي چه مشروع چه نا مشروع شيرين است ترك خودارضايي ناممكن است.
به گونه ايي در سبك زندگي خود تجديد نظر كنيد كه اگر تا 35 سالگي يا حتي بيشتر شرايط ازدواج برايتان پيش آمد نكرد كمتر دچار تشويش خاطر گرديد.
توصيه مي شود از هر گونه دعای افسرده وار پرهيز نماييد و فارغ از مسئله ازدواج به امور واجب و مستحب خود بپردازيد. همواره خواهان اجابت دعا با قيد مصلحت و حكمت خداوندي باشيد و از هر گونه بي تابي و عجز و لابه فرسايشي پرهيز نماييد.
گناه كبيره خودارضايي سد بزرگي بر سر راه اجابت دعاهاي شماست و چه بسا اگر شما چند سال پيش به اين مهم يعني ترك خودارضايي همت مي گمارديد تا به امروز به تقدير مثبت خود دست يافته بوديد.
به نظام شخصيتي خود فارغ از ازدواج يا هر امر بيروني سامان دوباره ببخشيد و بدانيد شما چه با ازدواج چه بدون ازدواج ارزشمنديد و مي توانيد در بدترين شرايط به انساني تاثير گذار در جهان مبدل گرديد.

باسلام.من به خدا قول داده بودم که دیگه استمنام نکنم و خدا منو به خواستم برسونه...ومن به اون خواسته بزرگم به لطفه خداوامام زمان(عج)رسیدم و بیش از یک ماه بود که استمنا رو ترک کرده بودم که متاسفانه چندی پیش قولم را شکوندم و مرتکب 2 استمنا شدم...الان حالم داره از خودم بهم میخوره و پشیمونم...دیگه احساس میکنم اگه بازم به خدا قول بدم که استمنا نکنم دیگه خدا حرفمو گوش نکنه ودیگه به خواسته هام منو نرسونه؟باتشکر

پاسخ:
غرق گنه نا امید، مشو ز دربار ما که عفو کردن بود، در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی بیا امیدواری بجو، ز نام غفار ما
توصیه ما این است اگر بارها هم توبه شکسته اید باز هم بلافاصله بعد از گناه توبه کنید و خود را در آغوش خدا بیاندازید چرا که توبه هر گاه حقیقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و واقعاً از گناهى که مرتکب شده احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضاى حق تعالى باشد, مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و برکاتش نمایان مى گردد. هر چند گناه بزرگ یا بسیار باشد. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید ، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همهء گناهان را مى آمرزد, زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .(1)
توبه حقیقی نه تنها آثار وضعی و تکلیفی گناه را محو می کند و گناهکار را از گناهان پاک می نماید، بلکه گناهکار توبه کننده را محبوب خدا می سازد. قرآن کریم می فرماید: «اِنّ الله یحبّ التوابین؛(2) خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد». کسی که دوست و محبوب خدا شد، خدا عزیزش می کند؛ همه گناهان کبیره و صغیره او را می بخشد، چنان که پیامبر فرمود: «التائب من الذنب کمَن لا ذنب له؛ (3) کسی که از گناه توبه کند (خداوند همه گناهان او را می آمرزد و) همانند کسی می شود که هیچ گناهی نکرده است». به فرموده امام صادق علیه السلام خدا چنین فردی را که زیاد توبه می کند دوست دارد: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُفَتَّنَ التَّوَّاب؛ (4) خداوند عبدی که دچار فتنه شده زیاد توبه می کند دوست می دارد».
وبدانید یکی از راه های شیطان برای غرق شدن در معاصی این است که به انسان القاء می کند که تو دیگر خیلی بد شدی و خیلی گناه کردی پس دیگر خدا تو را نمی بخشد و توبه ات قبول نیست پس لازم نیست توبه کنی و این باعث می شود که بیشتر از خدا دور شویم پس به این القائات توجه نکنید و بلافاصله توبه کنید
البته گناه نکردن خیلی مطمئن تر از توبه کردن است و برای اینکه دیگر مرتکب این گناه نشوید و بتوانيد در عمل راحت تر اين گناه را ترك كنيد به توصيه هاي زير توجه كنيد
1ـ خود را از محیطها و موقعیت های تحریک آمیز دور نگه دارد و از خلوت گزینی اجتناب ورزد؛
2ـ از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبنده خودداری ورزیده و از تماس و لمس نمودن اعضای بدن خود یا دیگران شدیداً دوری گزیند؛
3ـ از نگاه به نامحرم و چشم چرانی خودداری ورزد؛
4ـ تخیلات و تفکرات خود را کنترل کند زیرا تخیلات و تصوّر دربارة مسایل جنسی و شهوت آلود منجر به تحریکهای مداوم می گردد
5ـ با توجه به این که دوران جوانی، دوران پر شور و حساس عمر به حساب میآید، شایسته است که جوان با برنامه ریزی دقیق برای اوقات شبانه روزی به یاری کار و تلاش مداوم در زمینه های تحصیلی و علمی و مطالعاتی و کارهای ذوقی و تفریحی حداقل زمان لازم را به خوابیدن اختصاص دهد .زمانی به بستر رود که خواب بر او چیره شده و زود به خواب رود؛
6ـ با اشتغال به مطالعه کتب سودمند و مراجعه به کتابخانه ها در اوقات فراغت، زمینه موفقیت تحصیلی آینده خود را فراهم سازد؛
7ـ در تیم ها و گروه های ورزشی شرکت فعال داشته باشد . نیز در فعالیتهای تربیتی، فرهنگی و مذهبی شرکت کند؛ زیرا این اشتغالات در افزایش ایمان و توفیق در ترک معاصی به وی کمک میکند.
فعالیت های سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراوانی از انرژیهای جوان را به خود اختصاص میدهد و از تحریکهای جنسی و شهوت انگیز جلوگیری مینماید، چرا که مبتلایان به این عادت زشت، بیشتر میل به گوشه گیری دارند. شرکت در فعالیتهای تربیتی و اجتماعی و گروههای قرآن در مساجد و کتابخانه ها وتماس با افراد مؤمن و پاک در تقویت روحیه و ایمان این گونه جوانان بسیار مؤثر است؛
8ـ رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهیز از دوستان و رفقای بی بند وبار و منحرف؛
9ـ قبل از خوابیدن وضو بگیرد و آیة الکرسی را بخواند؛
10ـ اگر میتواند هفته ای یک یا دو روز را روزه بگیرد؛
11ـ در برنامه غذایی خود دقت کند و از مداومت در مصرف بعضی از خوردنی های محرک و مقوّی و شهوت برانگیز خودداری کند؛
12ـ تمایل ها و افکار خود را از توجه به خویشتن به سوی ازدواج و زندگی آینده معطوف سازد و بداند که دیر یا زود ازدواج میکند و باید آمادگی کامل داشته باشد؛
13ـ همواره با ذکر و یاد خدا اُنس و الفت داشته باشد.

پی نوشت ها:
1. سوره زمر، آیه 53.
2. سوره بقره آیه 222.
3. کلینی ،اصول کافی، ‏ ترجمه حاج سيد جواد مصطفوى‏ ، كتاب فروشى علميه اسلاميه ،ج 3، ص 109.
4. ثقه الاسلام كليني، كافي، الناشر: دار الكتب الاسلاميه، تهران، سال نشر/1365 ه.ش .ج 2 ، ص 435.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

زنجیر شدن شیطان در ماه رمضان
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است. درهای بهشت باز است و زمینه بهشتی شدن فراهم تر است. اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است.

پرسش:

با توجه به اینکه گفته میشود شیطان در ماه مبارک رمضان در بند است پس چرا انسان مرتکب گناه میشود؟

پاسخ:
ماه مبارک رمضان است، ماه رحمت؛ ماه مغفرت؛ ماه عنایت های مخصوص خداوند. متدینان و علاقه مندان به تعالیم عالی اسلام در این ماه با ادای فرائض و سنن اسلامی، مراتب اطاعت و فرمانبرداری خود را به پیشگاه خداوند بزرک ابراز می دارند تا از این راه به حضرت رب العالمین‏ نزدیک شوند. از رحمت‏های واسعه او در این ماه برخوردار گردند. شاید بسیاری میل دارند بدانند کدام عمل در ماه رمضان بهتر از تمام اعمال است تا در انجام‏ آن بکوشند،اگر این پرسش از افراد عادی مسلمان بشود جواب های گوناگونی می دهند.یکی‏ می گوید بهترین عمل در این ماه قرآن خواندن است.دیگری می گوید افطار دادن،به نظر بعضی‏ بهترین عمل صله رحم و عیادت مریض. بعضی گمان می کنند اذکار و دعاهای مستحب‏ خواندن. هرکس به یک نوع کار خیر بیش تر توجه می کند و آن را بهترین عمل در ماه رمضان می داند.
رسول اکرم(ص)چه می فرماید؟
روز جمعه‏ای که مصادف با آخر شعبان بود ،نبی اکرم (ص) بر منبر خطبه می خواند و وظائف مردم را در ماه رمضان بیان می فرمود.علی(ع)به پاخاست و گفت: در ماه رمضان چه عملی بهتر از تمام اعمال است؟پیغمبر فرمود:الورع عن محارم الله‏:بهترین عمل اجتناب از گناهان است. (1)
مردم بهترین عمل را در ماه رمضان بین کارهای مثبت و نیکی ها جستجو می کنند، ولی‏ نبی اکرم(ص)به کفه منفی قضیه توجه داشته و بهترین عمل را در ماه رمضان اجتناب از گناه‏ فرموده است.(2)
خداوند متعال به لطف و رحمت و عنایت ویژه ای که به بندگانش و به ویژه مؤمنان دارند، زمان ها و مکان ها و اسبابی برای شان قرار داده است تا با ارتباط با آن ها بتوانند از آن ها استمداد جسته، جهت حفظ و تقویت ایمان خود و قرب به پروردگار و نیز جبران خطاها و گناهان گذشته و پاک کردن آن ها و آمادگی پیدا کردن برای دریافت فیض الهی، تلاش و کوشش کنند.
بهترین فرصت برای نیل به این اهداف والا، ماه مبارک رمضان است که ماه مهمانی پروردگار و نزول رحمت بی کران او است. در این ماه عزیز خداوند قدرت شیطان را محدود کرده و زمینه و فضای ایجاد وسوسه و اغوای او را تنگ و محدود نموده است . روح و روان و درون انسان ها را برای عبادت حق و بندگی خداوند و عمل به دستورات او آماده و مهیا ساخته، ولی معنای این سخن، از بین رفتن قدرت اختیار و انتخاب و تعطیل شدن میدان فعالیت شیطان و بسته شدن در تکالیف و امتحان و آزمایش الهی نمی باشد.
دلیل بسته شدن دست شیطان در ماه مبارک رمضان با توجه به مقدمات زیر مشخص می شود:
1-هدف خداوند از آفرینش انسان رساندن او به کمال است.
2- تبلور کمال انسان در معرفت خداوند است . معرفت در گرو عبادت خدا است؛ زیرا با معرفت و عبادت کمال انسان تحقق می یابد .
3- تنها عبادت آگاهانه و از روی اختیار انسان را به کمال می رساند.
4-خداوند انسان را موجودی مختار آفریده و انتخاب سعادت و شقاوت را در اختیار او قرار داده :
اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا؛ راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاسگذار است و یا ناسپاس.(3)
5- امتحان یکی از اهداف واسطه ای خلقت انسان است؛ زیرا امتحان تبلور اختیار انسان است . جای تعجب ندارد که در آیات فراوانی از قرآن کریم این مسأله مطرح شده است:
إِنّا خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ؛ انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم.
6-برقراری یک امتحان عادلانه تنها با وجود شرایط و امکانات، برای گزینش هر یک از دو طرف خیر و شر امکان پذیر است. بنابراین هر چند آزادی انتخاب گناه یا اطاعت در همه زمان ها حتی در ماه رمضان مطرح است و دست انسان در انتخاب باز است ،ولی در ماه رمضان زمینه اطاعت و بستر بندگی و عمل به دستورات الهی فراهم تر و بستر وسوسه و شیطنت و فریب شیطان کم تر و تنگ تر است . در غل و زنجیر بودن دست و پای شیطان در خطبه شعبانیه پیامبر گرامی اسلام(ص) به همین معنا اشاره دارد، به همین دلیل در ادامه این خطبه پیامبر(ص) می فرماید: کاری نکنید که شیطان از زنجیر آزاد شود یا در بهشت به روی شما بسته و در جهنم به روی تان باز شود.
نتیجه گیری:
در روایت آمده که درهای بهشت باز است ،ولی داخل شدن آن شرائطی دارد. نفرموده که همه را در این ماه وارد بهشت می کنند.
قسمتی از روایت پیامبر(ص) چنین است:
«ایها الناس ان ابواب الجنان فی هذا الشهر مفتحه,فاسئلوا ربکم ان لا یغلقها عنکم,و ابواب النیران مغلقه فاسئلواربکم ان لا یفتحها علیکم,و الشیاطین مغلوله فاسئلوا ربکم ان لا یسلطها علیکم؛(4)ای مردم! درهای بهشت در این ماه باز است. از خدا بخواهید که آن را بر شما نبندد.در های جهنم بسته است. از خدا بخواهید که بر شما باز نشود(باز نکند).شیطان ها در غل و زنجیرند.از خدا مسئلت کنید که بر شما مسلط نکند.
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است .درهای بهشت باز است ، برای کسانی که با اعمال خود مشمول رحمت شوند .شرائط داخل شدن در بهشت را برای خود فراهم کنند. در این ماه زمینه بهشتی شدن فراهم تر است . اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است. در جهنم بسته است مگر اینکه با اعمال بد آن را به روی خود باز کنیم.
در روایت این شرائط و قیود روشن شده, اینکه می فرماید از خدا بخواهید در بهشت را به روی شما نبندد و در جهنم را نگشاید و شیطان را بر شما مسلط نکند، یعنی زمینه رحمت وجود دارد ،ولی برای کسانی که این فرصت را غنیمت بشمارند.از برکات آن بهره مند شوند . در روایت آمده اگر کسی خود را در معرض رحمت قرار ندهد بدبخت است.
خداوند عنایت ویژه ای در این ماه به بندگان خود کرده و فرصت استثنائی ایجاد کرده که مردم خود را بیابند .باز سازی کنند .از رحمت خاص بهره مند شوند. اگر کسی در خواب غفلت بود ،خسران بزرگی کرده که از این فرصت استفاده نکرده است.به تعبیر روایت شقی و بیچاره است در نتیجه می شود در این ماه هم کسی خود را جهنمی کند. همه چیز در گرو تصمیم و عمل ما می باشد. بدون زحمت به کسی چیزی نمی دهند.
در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همۀ خانه ها قرآن تلاوت می شود . زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است. البته ممکن است جایی صد تا در باز باشد و یک نفر هم نرود. در جادۀ اتوبان بعضی به نرده می زنند. جاده باز است، راه گسترده است، خطر جلویش است، ولی از آن غافل است، خواب است. رمضان ماه بسته شدن شیطان است، به شرطی که عرض کردیم.
برای مطالعه بیش تر:
رجوع کنید به کتاب معارف قرآن، انسان شناسی، استاد مصباح یزدی.
پی نوشت ها:
1.شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ص 164.
2.درس هایی از مکتب اسلام ، شماره 49 ، صفحه 14.
3. انسان(76) آیه 3.
4.شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج7، ص226.

من دوستي دارم كه بسيار مومن است و همه اعمالش را انجام ميدهد ولي نسبت به زنش وفادار نيست و 2 دوست دختر دارد .آيا اعمال او مورد قبول قرار ميگيرند؟

عمل صالح تا زمانی که عاملی همچون گناه آن را نسوزاند، انسان را رشد می‏دهد، به کمال نزدیک می‏کند و نزد خداوند پذیرفته شود.
توفیق انجام اعمال صالح و حفاظت آن ها، برای هر کسی پدید نمی‏آید. لطف خداوند در دادن توفیق عمل صالح، شامل کسانی است که از گناه پرهیز می‏کند. امام صادق(ع) فرموده:
«همانا شخص گناهی می‏کند و در اثر آن از نماز شب محروم می‏شود . تأثیر کار بد در عامل آن از تأثیر کار بد در گوشت سریع‏تر است».(1)
بر اساس روایات،گناه اعمال صالح را نابود می‏کند. برخی از گناهان علاوه بر این اثر سوء، مانع قبولی اعمال دیگر می‏شوند. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«خداوند فرشته‏ای داردکه هر شب برفراز بیت المقدس ندا می‏دهد: کسی که حرامی بخورد، خداوند هیچ عمل واجب یا مستحبی را از او نمی‏پذیرد».(2)
پذیرفته نشدن اعمال از آن روست که گناهکار تا زمانی که بر گناه خود اصرار می‏کند و یا به فکر جبران خطای خود بر نیامده ، از دایره تقوا بیرون است.
خداوند در قرآن کریم فرموده است: «انّما یتقبّل اللَّه من المتّقین؛(3) خدا فقط از تقوا پیشگان می‏پذیرد».
در روایات نیز بر اهمیت ورع و تقوی در قبول اعمال تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«اگر آن قدر نماز گزارید که چون میخ‏های کوبیده بر زمین شوید و آن قدر روزه بگیرید که چون چوب‏های تراشیده ضعیف گردید، خدا از شما نمی‏پذیرد مگر با ورع باز دارنده از گناه».(4)
در مورد سوال اگر رابطه فرد مذکور در چهارچوب قوانین اسلامی باشد ، اشکال ندارد. در غیر این صورت حرام بوده و فرد گناهکار است. اعمال این فرد نیز چنانچه با شرایط خود به جا آورده شود، صحیح بوده و واجب را ازعهده او ساقط می کند، اما اینکه بخواهد مقبول درگاه خدا قرار گیرد، باید شرایطی فراتر از صحت اعمال به دست آوریم . یکی از شرایط قبولی اعمال ما ، ترک گناه است. چنانچه فرد عاصی باشد، بسیار بعید است که اعمال او مقبول درگاه خدا باشد.
سعی نمائید او را به گونه ای راهنمایی کنید که رابطه خود را با همسر خود درست نماید . زندگی خود را همراه با شادمانی ادامه دهد.
برای این کار و روش های برخورد با همسر نیازمند کسب مهارت هست که در این جا مجال بیان این امور نیست.می توانید با بخش تلفنی این مرکز (09640)ارتباط برقرار نموده تا از راهنمایی مشاورین ما بهرمند شوید و یا از دوست تان بخواهید که تماس بگیرد.

پی نوشت ها:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسی، ج 2، ص 272.
2. شهید دستغیب، گناهان کبیره، انتشارات دفتر اسلامی، ج 1، ص 15.
3. مائده (5)، آیه 27.
4. محسن فيض الكاشاني، المحجة البيضاء، مكتب النشر الإسلامي‏، 1417 ه ق، ج3، ص 301 .

با سلام.در خواندن نماز کاهلی می کنم.خیلی هم ناراحتم.کارهای بدی نمی کنم.ولی در هم نشینی با دوستانم این طور شدم.فکر می کنم اگر نماز بخونم بدبختی سراغم می آید.تورو خدا راهنماییم کنید دانشجوی کارشناسی ارشد هستم

پاسخ تان را در قالب چند نکته بیان می کنیم :
اول : آگاهی و معرفت، درمان هر دردی است.
یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن، عدم آشنایى با فلسفه نماز است. همان طور که شما نیز به این بی اطلاعی تان اقرار کردید و گفتید (فکر می کنم اگر نماز بخونم، بدبختی سراغم می آید)، اگر انسان بداند نماز یعنی چه و چرا نماز می خواند، پایبندی و تقید به نماز اول وقت چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و سبک شمردن نماز و عدم پایبندی به نماز اول وقت یا ترک آن چه عواقب و نتایجی خواهد داشت، قطعاً با میل تمام، بلکه عاشقانه به سوی نماز خواهد رفت؛ زیرا کسی که نسبت به نماز و به فلسفه و علت اقامه آن معرفت پیدا می کند، از درون وجود خویش معنای با خدا حرف زدن و راز دل با او گفتن را درک می کند. حالش پیش از فرا رسیدن موقع نماز و بلند شدن صدای روح نواز اذان ، همانند آن عاشق شیدایی و فدایی می شود که نه همچون مجنون منتظر لیلی و نه همچون زلیخا اسیر زلف یوسف و یک تبسم او، بلکه هزاران بار جنونش از مجنون فزون تر و چشم به انتظار نماز ماندنش از زلیخا جانسوزتر می گردد.
از این رو، هنگام نماز برای او، هنگامه به پایان رسیدن هجران و چشم انتظاری است. هنگام فرا رسیدن لحظات وصال و عشقبازی عاشق و معشوق حقیقی است. قطعاً هیچ لذتی برای او لذت بخش تر از نماز خواندن و مناجات و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقی اش، یعنی خدا نیست. مرحوم آیة الله بهجت شبی بعد از نماز فرمود: اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد، هیچ گاه دنبال مسائل مادی نبودند. (1)
دوم: آگاهی از عواقب ترک نماز یا سستی و کاهلی در آن.
اگر انسان از بی خبری و حال و هوای بچگی در آید و به عواقب زیان بار گناهان از جمله سستی و کاهلی در اقامه نماز یا ترک نماز آگاهی پیدا کند، گناه نمی کند . هرگز جرأت نمی کند در نماز یا هر عبادت دیگری سستی کند؛ زیرا آن را با هلاکت و نیستی خویش برابر می بیند.
می گویند حضرت موسی (ع) در ایام کودکی که در دربار فرعون بود، روزی چنگ انداخت و ریش بلند فرعون را محکم کشید؛ به گونه ای که فرعون عصبانی شد و گفت: این بچه همان فردی است که تاج و تخت مرا بر باد خواهد داد، باید او را بکشم. به او گفتند: او بچه است، خوب و بد را تشخیص نمی دهد. الآن ظرفی از آتش و ظرفی از طلا را جلوی او می گذاریم. اگر دستش را به سوی آتش دراز کرد، حرف ما درست است و کشیدن ریش تو از روی عمد نبوده و اگر به سوی طلا دستش دراز شد، حق با تو است .
ما انسان ها و به اصطلاح آدم های بزرگ گاهی همانند بچه ها هستیم . دست به سوی آتش دراز می کنیم تا آن را بر داریم و بخوریم؛ چون از عواقب و اثر سوزندگی آتش بی خبریم . اگر آثار و عواقب ترک نماز و روزه و ارتباط با خدا، خوردن مال حرام و مال یتیم، غیبت و تهمت و سایر گناهان را می دانستیم و آن را در وجود خود حس می کردیم، هرگز گناه نمی کردیم؛ زیرا بچه به دلیل نادانی دست به سوی آتش یا لجن دراز می کند؛ ولی ما بزرگ ترها با ترک نماز یا سستی و کاهلی در آن و یا انجام هر گناه دیگر، همه هستی خود را به آتش می کشیم؛ بلکه خود را هیزم جهنم می کنیم:
"پس از آتشی که هیزم آن مردم بد کردار و سنگ خارا است، بپرهیزید". (2) "آن ها جز آتش جهنم در شکم های خود فرو نمی برند". (3) نه تنها دست به سوی لجن دراز می کنیم، بلکه آن را سر می کشیم؛ چنان که قرآن باطن کارهای ما را این گونه گزارش می دهد:
«لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُن؛ (4) غذایی جز چرک و خون نصیب شان نمی شود. این طعامی است که آن را جز خطاکاران و گنهکاران نمی خورند».
در این جا فقط به دو روایت معروف در مورد عواقب سبک شمردن نماز که جامعیّت دارد، اشاره مى کنیم:
الف) حضرت رسول (ص) مى فرماید: «هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا هنگامى که از قبر بیرون مى آید. آنچه در دنیا به آن دچار مى شود:
1. خداوند برکت را از عمر او بر مى دارد.
2. خداوند برکت را از روزى اش بر مى دارد.
3. چهره خوبان از او گرفته مى شود.
4. کار نیک وى پاداش نخواهد داشت.
5. دعایش به اجابت نمى رسد.
6. از دعاى خوبان بهره‏اى نخواهد برد.
امّا آنچه هنگام مرگ به آن دچار مى شود:
1. با ذلت و خوارى مى میرد.
2. گرسنه از دنیا مى رود.
3. تشنه مى میرد.
امّا آنچه در قبر گریبانش را مى گیرد:
1. خداوند ملکى را در قبر وى مى گمارد تا او را شکنجه دهد.
2. قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.
3. درون قبر وى تاریک خواهد بود.
آنچه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:
1. خداوند فرشته‏اى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمین بکشد.
2. با وى محاسبه سختى خواهد داشت.
3. هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افکند». (5)
ب) امام صادق (ع ) فرمود: رسول الله (ص ) فرمود: «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله ؛ (6) به خدا قسم! از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد و کنار حوض کوثر بر من وارد نمی شود».
نماز زمینه ساز توفیق های مختلف و یاری کننده انسان در عرصه های متفاوت زندگی مادی و معنوی است . خداوند در قرآن می‌فرماید: «از شکیبایی و نماز یاری جویید. به راستی این (کار) گران است؛ مگر بر افراد فروتن و متواضع ». (7)
ارتباط با خداوند و چنگ زدن به ریسمان الهی و پیوند دائمی با خداوند، انسان را بسیار یاری می کند تا بتواند ناهمواری ها را هموار و سختی ها را پشت سر بگذارد.
نکته مهم: دوست بد در انحراف انسان بسیار مؤثر است که خودتان هم گفتید در همنشینی با دوستانم این طور شده ام. توصیه می کنیم برای خدا از دوستانی که شما را نسبت به نماز بی اهمیت می کنند، فاصله بگیرید و با افراد با خدا و با نماز و با مکان های مذهبی مانند مساجد بیش تر ارتباط برقرار نمایید.
تذکر:
هیچ کس با خواندن یک یا چند کتاب و رساله یا پای منبر نشستن و موعظه شنیدن، به معرفت لازم و محرک و شوق آور در مورد خدا و نماز نخواهد رسید. این ها تماماً ابزارهایی هستند که می توانند سبب بیداری و آگاهی انسان گردند؛ درست مثل همین نامه که برای شما نوشته ایم. آنچه آگاهی ها را به «نور» و «هدایت» تبدیل می کند و به معرفت محرّک و مشوّق مبدّل می سازد، «اراده و تصمیم جدی، عمل آگاهانه و خالصانه» شما است.

پی نوشت ها:
1. مؤسسه البهجه، بهجه القلوب ( زندگی نامه آیة الله بهجت )، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت بهجت ، ص 16.
2. بقره (2)، آیه 24.
3. بقره (2)، آیه 174.
4. الحاقه (69)، آیه 35 و 36.
5. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه.ق . ج 1، ص 172 و 171.
6. حاج شيخ عباس قمي، سفينه البحار، دار الاسوة الطباعة و النشر، 1422 ه.ق، واژه "صلاه".
7. بقره (2)، آیه 45.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من14ساله ام من از طریق نفسم به این راه کشیده شدم چگونه توبه کنم؟

پاسخ:
@@@@پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
جوان عزیز!‌چه زود به ارزیابی و شناخت خویش همت گماشتی و بر خود چیره آمدی . این حال خوش و تداوم راهِ خود شناسی را از دست مده. بدان که حقیقت توبه، پشیمانی است. علامتش، آه و اندوه و حسرتی است که جانش را فرا می گیرد. از خوف و بیم آثار گناه رنج می برد. تا سوز و اندوه و خوف و بیم بر جان کسی نیفتد، توبه کامل حاصل نشده است. در سایه چنان سوز درونی است که آثار هلاکت بار معصیت از قلب و روح زدوده می‌شود. دل، صاف و رقیق می گردد. در شما این‌ آثار و نشانه ها به خوبی مشهود است.
وقتی سوز و اندوه و پشیمانی، دل را فرا گرفت، شیرینی گناه به تلخی مبدل می‌شود، به گونه ای که هرگاه به یاد گناه می افتد، خاطرش آزرده و دچار عذاب روحی و وجدان می گردد. چنین حالتی، نشانه توبه و بازگشت انسان به خدا و لطف و رحمت خاص حضرت حق به گناهکار است.
بنابراین از این فرصت استفاده کرده و از راه رفته به درگاه الهی ابراز پشیمانی کنید. با خدا عهد ببندید که مرتکب این گناه نخواهی شد. زیرا توبه از گناه دو رکن دارد:
یکی ابراز پشیمانی از عملی که انجام داده است.
دیگری عزم و اراده بر ترک و عدم تکرار آن.
به رحمت الهی امیدوار باشید.تنها شیطان است که از درگاه خداوند رانده شده و رجیم است. کَرَم و لطف خداوند چنان وسیع و گسترده است که اگر فرعون و سایر طاغوت های تاریخ هم توبه می کردند،حق تعالی توبه آنان را می پذیرفت و از گناه آنان می گذشت.
فراموش نکنید که ناامیدی از خدا، گناهش از گناه نگاه به تصاویر مستهجن و زشت بالاتر است. به خصوص آن که از این گناه نجات یافته اید.
در صورت تحقق توبه از انسان شکی نیست که خداوند آن را می‌پذیرد. این بشارت را خداوند در قرآن داده است: «هو الّذی یقبل التوبة عن عباده ویعفو عن السیئات؛(1) خدا است که توبة بندگانش را می‌پذیرد و گناهان آنان را عفو می‌نماید».
بنابراین نگران گناه قبلی نباشید. همه گناهان از جمله نگاه به تصاویر مستهجن، در دنیا قابل اصلاح و جبران و در نتیجه قابل بخشش و آمرزش الهی است. برای توبه از نگاه به تصاویر مستهجن تنها پشیمانی و عزم بر ترک آن لازم است که در شما این دو، وجود دارد. در توبه همیشه به روی بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم می باشد.
این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آی
توبه حقیقی چنان انسان را دگرگون می‌کند که گویی هیچ گناهی را مرتکب نشده است. پذیرش توبه شرایط خاصی دارد. هر گاه آن شرایط محقق گشت، توبه نیز مورد قبول حق تعالی قرار می‌گیرد.(2)
خداوند در آیات کثیری به گناهکاران و کسانی که به خود ستم کردند و خودشان را در معرض معصیت قرار دادند، توصیه کرده است که توبه کنند و رابطه بین خود و خدا را اصلاح کنند. خداوند همة گناهان آنان را خواهد بخشید، قرآن مجید می‌فرماید: «مگر کسانی که توبه کردند و به اصلاح کارهای فاسد خود پرداختند و آن چه را کتمان کرده بودند بیان کنند. در این صورت توبه آن ها را می‌پذیرم و من بسیار عذرپذیر و قبول کننده توبه و مهربانم».(3)
چه کسی در وفای به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجید وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد.(4) بنا بر این گناهکاری که به گناه خویش اعتراف دارد و از آن پشیمان است و عزم جدّی بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، باید به قبولی توبه خویش و رحمت و مغفرت خداوند امیدوار باشد.
نگاه به تصاویر شهوت آمیز اثرات سویی بر روح و روان انسان می گذارد،مانند : ریشه دواندن هوای نفس و شهوت ، ایجاد غفلت.کور شدن عقل و قلب از آینده و عاقبت نگری.ایجاد و تداوم حسرت و اندوه به واسطه اشتباهات فکری و علمی ناشی از آن ، فاصله گرفتن از فطرت توحیدی . برای فرار از دام های شیطان که از جمله آن ها نگاه به تصاویر شهوت آمیز است ،راهکارهایی وجود دارد که در صورت تمایل در نامه بعدی بنویسید تا بیان کنیم.
موفق و سربلند باشید.

پی نوشت ها:
1. شورى (42) آیه 25.
2. جهت آگاهی از توبه و مسائل آن کتاب «توبه از دیدگاه قرآن و حدیث» نوشته علیرضا حسنی را مطالعه کنید.
3. بقره (2) آیه 160.
4. شوری (42) آیه 25.

صفحه‌ها