زیارت اربعین

زیارت‌نامه اربعین در کتاب‌های معتبر شیعه مانند تهذیب الاحکام، اقبال الاعمال، مزار مشهدی و مزار شهید اول آمده است که خود نشان بر اعتبار آن است.

پرسش:

لطفاً در مورد اعتبار و محتوای زیارت اربعین توضیح کوتاهی بیان کنید؟

مقدمه:
روز بیستم ماه صفر، روز اربعین شهادت امام حسین علیه‌السلام و بنا بر نقل مشهور بازگشت اهل‌بیت حضرت از شام به کربلا است. شیعیان به حرمت این روز، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانستند مانند جابر بر مزار سیدالشهدا علیه‌السلام گِرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این زیارت‌نامه را امام صادق علیه‌السلام به «صفوان بن مهران» تعلیم می‌دهد و همین تعلیم، نشانه بزرگ داشت زیارت اربعین توسط معصومان علیهم‌السلام است. در این زیارت‌نامه، اوصاف و خصائص امام حسین علیه‌السلام، مقام و جایگاه ایشان و وصف دشمنان حضرت ذکر شده است. در ادامه به‌صورت خلاصه اعتبار و محتوای این حدیث مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

الف. اعتبار زیارت اربعین

برای پاسخ به سؤال مطرح شده، تحقیق حاضر در دو بخش، ابتدا به سند و منبع و سپس به صورت مختصر به محتوای زیارت‌نامه اربعین می‌پردازد.

1. اعتبار سند

سند حدیث چنین است: «أَخْبَرَنَا جَمَاعَهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى بْنِ أَحْمَدَ التَّلَّعُکْبَرِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مَعْمَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعَدَهَ وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ».

دو نفر از راویان این حدیث یعنی «محمد بن علی بن معمر» و «علی بن محمد بن مسعده» در کتاب‌های رجالی شیعه ناشناخته هستند به همین جهت بر اساس ارزیابی برنامه نرم‌افزاری «درایه النور»، سند زیارت اربعین متصل ولی به دلیل ناشناخته بودن این دو نفر ضعیف ارزیابی شده است؛ اما لازم به ذکر است که هرچند در کتاب‌های رجالی، توثیقی در مورد «محمد بن علی» وجود ندارد اما «ابو محمد هارون بن موسی بن احمد تَلَّعُکْبَری» که از بزرگان مورد اعتماد شیعه است به وی اعتماد کرده و از او روایت نقل می‌کند؛ پس می‌توان نتیجه گرفت «محمد بن علی» نیز شخص ثقه و مورد اطمینان بوده در غیر این صورت «تلعکبری» از او روایت نقل نمی‌کرده است. از سوی دیگر مرحوم شیخ کلینی نیز در کتاب «الکافی» از او روایت نقل کرده و این نشان می‌دهد که کلینی هم به وی اعتماد داشته است.
در ادامه سند، «محمد بن علی بن معمر» این زیارت‌نامه را از دو راوی یعنی «علی بن محمد بن مسعده» و «حسن بن علی بن فضال» نقل می‌کند؛ هرچند درباره «علی بن محمد» توثیقی وجود ندارد، اما «حسن بن علی» از افراد ثقه و مورد اعتماد است. پس می‌توان گفت سلسله سند زیارت‌نامه اربعین معتبر است.

در پایان به این نکته مهم نیز اشاره می‌شود که تنها راه اعتبار و ارزیابی حدیث، سند نیست بلکه سند یکی از قرائن صدور است و با توجه ملاک‌های دیگری که در صدور این زیارت‌نامه وجود دارد (برفرض ضعف سند) هیچ خدشه‌ای به اعتبار آن وارد نمی‌شود.

2. اعتبار منبع

قدمت و شهرت کتاب‌هایی که این حدیث را نقل کرده‌اند، می‌تواند در تعیین اعتبار یک حدیث مؤثر باشد. منابع متعدد حدیثی شیعه این زیارت را نقل کرده‌اند، برخی از این کتاب‌ها عبارت‌اند از: تهذیب الأحکام، (1) مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، (2) إقبال الأعمال، (3) مزار ابن مشهدی، (4) المزار شهید اول (5) و البلد الأمین و الدرع الحصین. (6)‏ در جمع‌بندی باید گفت به دلیل نقل منابع معتبر و کهن متعدد، از جهت منبع، زیارت اربعین از اعتبار بسیار خوبی برخوردار است.
3. اعتبار متن و محتوای زیارت

بررسی تحلیلی متن و محتوای این زیارت نشان می‌دهد مطلبی که با قرآن یا مبانی اعتقادی شیعه و همچنین روایات پذیرفته شده، تنافی و تناقض داشته باشد، در آن وجود ندارد، بلکه مؤیدات قرآنی و روایی فراوانی در این زیارت وجود دارد؛ بنابراین از جهت متن و محتوا نیز زیارت اربعین را معتبر است.

ب. محتوای زیارت اربعین

قبل از بررسی محتوای زیارت اربعین لازم است متن آن آورده شود.

1. متن زیارت اربعین

«السَّلَامُ‏ عَلَى‏ وَلِیِ‏ اللَّهِ‏ وَ حَبِیبِهِ‏ السَّلَامُ عَلَى خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلَامُ عَلَى صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَهِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَهِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلَادَهِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَهِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَهِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَهِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّهً عَلَى خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَهَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلًا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ حَمِیداً وَ مِتَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَهِ وَ الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَهِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّهُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَهُ التَّقْوَى وَ أَعْلَامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّهُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ».

2. تحلیل محتوای زیارت اربعین

اکنون به بررسی اجمالی محتوای زیارت اربعین پرداخته می‌شود.

1-2. سلام بر امام و حجت خدا

زیارت اربعین، با سلام بر امام حسین علیه‌السلام شروع‌ شده و در هر یک از سلام‌ها، به یکی از اوصاف و القاب امام علیه‌السلام اشاره می‌شود. در این زیارت، امام حسین علیه‌السلام به‌عنوان، ولی خدا، حبیب خدا، خلیل خدا، برگزیده خدا، شهید مظلوم، گرفتار رنج‌ها و مصیبت‌ها و کشته اشک‌ها یاد می‌شود.

2-2. ویژگی‌های امام علیه‌السلام

در بخش دیگر این زیارت، زائر شهادت می‌دهد که امام حسین علیه‌السلام، ولی خدا، فرزند ولی خدا، برگزیده خدا و فرزند برگزیده خداست. همچنین به برخی از اوصاف ویژه و کرامت‌های آن امام شهید اشاره شده است.

3-2. اشاره به فلسفه قیام عاشورا

در بخش دیگری از این زیارت به فلسفه قیام عاشورا اشاره شده است یکی از اهداف قیام امام حسین علیه‌السلام در این زیارت، «هدایت و بیداری امّت» بیان شده است. امام صادق علیه‌السلام در این زیارت خطاب به جد بزرگوارش سید الشهداء علیه‌السلام می‌فرماید: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَه».

4-2. معرفی چهره دشمنان امام علیه‌السلام

در بخش بعدی این زیارت، امام علیه‌السلام به معرفی چهره ظالمان و دشمنان امام حسین علیه‌السلام پرداخته و اهداف آن‌ها از شهادت آن حضرت را «فریفته شدن به دنیا؛ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا» و «هوی پرستی؛ وَتَرَدّی فی هَواهُ» معرفی می‌نماید.
5-2. لعن و تبری از دشمنان

در بخش دیگری از این زیارت، امام صادق علیه‌السلام با عبارتی همچون «اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلًا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِیما» به لعن و نفرین قاتلان امام حسین علیه‌السلام پرداخته است.

6-2. اعلان به ایمان و تبعیت از امام علیه‌السلام

در بخش‌های پایانی این زیارت‌نامه، زائر ایمان خود و تبعیت از آن حضرت را اعلان می‌نماید و می‌گوید: «أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِع‏».

7-2. درود پایانی

زائر نهایت ادب و احترام را در این زیارت رعایت نموده و با سلام و درود پایانی به امام علیه‌السلام آن را به پایان برده و می‌گوید: «صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُم‏».
نتیجه:
در کتاب‌های حدیثی شیعه، احادیث فراوانی در زمینه زیارت امام حسین علیه‌السلام وجود دارد. زیارت‌نامه اربعین یکی از آن موارد است که نمود جهانی پیدا کرده است. این زیارت‌نامه در کتاب‌های معتبر شیعه مانند تهذیب الاحکام، اقبال الاعمال، مزار مشهدی و مزار شهید اول آمده است که خود نشان بر اعتبار آن است. این زیارت‌نامه را امام صادق علیه‌السلام به صفوان بن جمال تعلیم داده است و در آن ضمن سلام و درود به سیدالشهدا علیه‌السلام به بیان ویژگی‌های حضرت، فلسفه قیام، معرفی چهره دشمنان ایشان و لعن بر آن‌ها پرداخته شده است.

کلیدواژه:
زیارت اربعین، زیارت امام حسین علیه‌السلام، صفوان جمال.

پی‌نوشت‌ها:
1. طوسى، محمد بن الحسن‏، تهذیب الأحکام، محقق/مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، تهران، دارالکتب الإسلامیه‏، چاپ چهارم، 1407 ه.ق، ج 6، ص 113.

2. طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، 1411 ه.ق، ج 2، ص 788.

3. ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال، تهران: دارالکتب الإسلامیه‏، چاپ دوم، 1409 ه.ق، ج 2، ص 590.
4. ابن مشهدى، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق/مصحح: قیومى اصفهانى، جواد، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، چاپ اول، 1419 ه.ق، ص 514.

5. شهید اول، محمد بن مکى‏، المزار، محقق/مصحح: مدرسه امام مهدى علیه‌السلام/موحد ابطحى اصفهانى، محمد، قم، مدرسه امام مهدى علیه‌السلام، چاپ اول، 1410 ه.ق، ص 185.

6. کفعمى، ابراهیم بن على عاملى‏، البلد الأمین و الدرع الحصین‏، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ اول، 1418 ه.ق، ص 274.

که مسئله پیاده‌روی برای زیارت اربعین، امری حادث و نوآورانه نیست؛بلکه هرکدام از اجزای این عمل یعنی زیارت اربعین و پیاده‌روی برای زیارت،مستند به سیره اهل‌بیت است.

پرسش:

با توجه به اینکه پیاده روی اربعین، قدمت زیادی ندارد و امامان نه خودشان این کار را انجام می‌دادند و نه شیعیان در زمان آن‌ها این کار انجام می‌دادند تا امامان این کار را رد یا تأیید کنند، آیا نمی‌توان آن را بدعت و مایه هرج و مرج در دین دانست؟ اگر قرار باشد، هر کار سلیقه‌ای را با عنوان تعظیم شعائر در دین وارد کنیم، یک وقتی به خودمان می‌آییم و می‌بینیم در طول سال، همیشه در حال هفتم گرفتن و چهلم گرفتن و سالگرد گرفتن برای این امام و آن امام و امامزاده هستیم و دین الهی و بدعت‌های بشری را در هم آمیخته‌ایم و مرزی میانشان باقی نمانده است!

مقدمه:
پیاده‌روی و راهپیمایی اربعین، از مناسک و آیین‌های شیعی است که در روزهای منتهی به بیستم صفر، یعنی چهل روز بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از مسیرهای مختلف، (خصوصاً از مسیر نجف تا کربلا) به‌قصد زیارت حضرتش، در کشور عراق، است. این راهپیمایی میلیونی شیعی، مورد توجه جهانیان واقع شده و به جهت تأثیرات فراوانی که در ارتقاء هویت شیعی و اعتلای مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام داشته است، خصوصاً در سال‌های اخیر، مورد هجمه بسیار قرار گرفته است.

با این مقدمه به سراغ سؤال یاد شده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم می‌کنیم:

نکته اول:

در ابتدا باید گفت که ما نیز بر این باوریم که اگر قرار باشد، مناسک و آیین‌های دینی، خاستگاهی جز سلیقه و میل شخصی افراد نداشته باشد، دیگر سنگ روی سنگ بند نشده و هر خرافه و امر بی‌ارزشی، پس از مدتی کوتاه در میان مسلمانان به‌عنوان مناسک مقدس و آیین محترم، بدل خواهد شد.

در حقیقت، روحیه خرافه گریزی و بدعت شکنی، امر مبارکی است که انتظار می‌رود، هرکسی که ادعای پیروی از مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام را دارد، آن را در وجود خود تقویت کرده و راه را برای فاسدان و مفسدانی که به عمد یا به جهل، سعی در نفوذ و گسترش بدعت‌ها و خرافات در میان مردم دارند، ببندند.

با توجه به تاریخ ادیان و مذاهب، آنچه ادیان گذشته، خصوصاً مسیحیت و یهودیت را از مسائل عقلی تهی کرده و از این ادیان جز پوسته‌ای از مراسم مذهبی برایشان باقی نگذاشته است، مسئله بدعت است.

نتیجه آنکه بدعت، گامی از گام‌های شیطان و خطری است که گاهی در ابتدای امر، آثار ویرانگر خود را در فرد و جامعه نشان نمی‌دهد، ولی به‌تدریج به جایی می‌رسد که اصل شریعت، غیرمعقول و نا­پذیرفتنی جلوه کرده و تشخیص خرافات از غیر آن عملاً سخت می‌شود.

نکته دوم:

علی‌رغم برکاتی که در روحیه بدعت شکنی وجود دارد، باید توجه داشت که نباید همین امر سبب وسواس و افراط شده و نتیجه آن مخالفت با هر امر نوآورانه‌ای که تعالی دینی را در پی دارد، باشد. چرا که بدعت، تعریف روشن و مشخصی داشته و صرف بی‌سابقه بودن یک امر، به معنای بدعت بودن آن نیست.

در حقیقت، بدعت، عبارت است از «آوردن امر بی‌سابقه‌ای در دین که هیچ نص خاص و هیچ عموماتی آن را پوشش نمی‌دهد». (1)

در نتیجه، اتصاف یک نوآوری به بدعت، زمانی موجه است که دو چیز در آن وجود داشته باشد:

1-بی‌سابقه بودن در سیره

2-عدم تکیه به اصول یا عمومات

با توجه به این تعریف، روشن است که مسئله پیاده‌روی برای زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز اربعین را نمی‌توان مصداق بدعت دانست، چراکه اجزای آن یعنی «زیارت اربعین» و «پیاده‌روی برای زیارت» در سیره و روایات معصومین علیهم‌السلام وجود داشته و در حقیقت، در اینجا با عملی مطابق با سنّت، مواجه هستیم نه عملی که سابقه‌ای در سنت برای آن قید نشده باشد.

به‌عنوان نمونه در بحث سنت بودن زیارت اربعین می‌توان به روایت امام صادق علیه‌السلام که زمان و کیفیت آن را نیز بیان فرموده‌اند اشاره کرد. (2) تا جایی که سید محمدعلی قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهدا، زیارت امام حسین در روز اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز به این حرکت پایبند بوده‌اند. (3) و نیز در خصوص فضیلت پیاده‌روی در زیارت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام می‌توان به این روایت اشاره داشت که امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

«به‌درستی که هرکسی از خانه‌اش به قصد زیارت قبر حسین بن علی خارج شود، اگر پیاده باشد، با هر قدمی، حسنه‌ای برایش نوشته شده و گناهی از او پاک می‌شود...». (4)

در نتیجه، همین مقدار کافی است که نشان دهد، سنت پیاده‌روی برای زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز اربعین، مستند به روایات حضرات معصومین علیهم‌السلام بوده و از اساس، به جهت آنکه امر نوآورانه و تازه‌ای نیست، نمی‌تواند موضوعی برای بحث «بدعت» باشد.

نکته سوم:

در این مسئله نیز با پرسشگر محترم، هم عقیده‌ایم که صرف داخل بودن یک عمل ذیل عناوین عام، نظیر «تعظیم شعائر» و یا «مودّه فی القربی»، نمی‌تواند جواز انجام آن را در ساحت فردی یا اجتماعی صادر کند.

به عبارت دیگر، برای آنکه یک عمل بخواهد به نحو مطلوب و شرعی، در ساحت فردی و اجتماعی، مجاز بوده و از انجام آن مفسده‌ای برنخیزد، صرف بدعت نبودن آن کافی نیست، بلکه باید توجه شود که آیا دیگر شرایط جواز انجام آن عمل نیز وجود دارد یا خیر.

به عنوان مثال فرض کنید کسی بتواند مسئله «قمه‌زنی» و «زدن زنجیر تیغ‌دار» را تحت عنوان «مودّه فی القربی» داخل کند، در این فرض، هرچند ممکن است این اعمال از تحت عنوان «بدعت» خارج شود، اما عموماتی چون «حرمت اضرار به نفس» و یا «حرمت وهن مذهب» در اینجا مانع از جواز، انجام و یا شیوع این عمل در سطح فردی و اجتماعی خواهد شد.
درنتیجه، درست است که داخل شدن یک عمل، تحت تعظیم شعائر آن را به جهت استظهار به یک اصل عام، از بدعت بودن خارج می‌کند، اما مسئله به همین‌جا ختم نشده و اصول دیگر -به‌عنوان احکام اولیه و یا عناوین ثانویه- را نیز باید رعایت کرد. رعایت آن اصول، مانع از ایجاد هرج و مرج و داخل شدن اعمال سلیقه‌ای و موهون در دین خواهد شد.
نتیجه:
از آنچه بیان شد روشن می‌شود که مسئله پیاده‌روی برای زیارت اربعین، امری حادث و نوآورانه نیست؛ بلکه هرکدام از اجزای این عمل یعنی زیارت اربعین و پیاده‌روی برای زیارت، مستند به سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام بوده و انجام آن نیز، سبب اعتلای فرهنگ و هویت شیعی بوده و آثار و برکات بسیاری برای آن بیان شده است. (5) البته امروزه بحث حرکت اربعین از انجماد تاریخی خود عبور کرده و به حرکتی جهانی بدل گشته است که آثار و برکات آن، پیش روی ماست و واکاوی ریشه‌های تاریخی آن، هرچند ازنظر علمی فایده‌هایی بر آن مترتب است، ولی به نظر می‌رسد که جریان پیاده‌روی اربعین امام حسین علیه‌السلام بخشی از هویت عالم تشیّع را شکل داده است.

کلمات کلیدی:

بدعت، زیارت اربعین، پیاده‌روی اربعین، امام حسین علیه‌السلام.

پی‌نوشت‌ها:
1. «البِدْعَهُ فی الشَّرعِ ما حَدَثَ بَعْدَ الرَّسُولِ [بما انّه من الدین‏] وَ لَمْ یَکُنْ فِیهِ نَصٌ عَلى الخصوصِ وَ لا یَکُونُ داخلًا فی بَعْضِ العُمُوماتِ». (مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، تهران، نشر اسلامیه، بی‌تا، ج 74، ص 202)

2. ن.ک طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ ق، ص 788؛ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ ق، ج 6، ص 113؛ شهید اول، محمد بن مکی، المزار، محقق / مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمدباقر، قم، مدرسه امام مهدی علیه‌السلام، ۱۴۱۰ ق، ص 185 ـ 186.

3. قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، قم، بنیاد علمی و فرهنگی شهید آیت‌الله قاضی طباطبایی، ۱۳۶۸ ش، ص ۲.

4. «عَن ِاَلصَّادِقِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُریدُ زیارَهَ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اَلَّهِ عَلَیْه إِنْ کَانَ مَاشِیاً أَوْ رَاکِباً کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ حَسَنَهٌ». (قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، نجف، دارالمرتضویه، ۱۳۵۶ ق، ج 1، ص 132)

5. ر.ک طاهرزاده اصغر، اربعین حسینی: امکان حضور در تاریخی دیگر، تهران، لب المیزان، 1399 ش؛ حسینی‌ طهرانی، سید محمد محسن، اربعین در فرهنگ شیعه، قم، مکتب وحی، 1399 ش؛ ارزیده، محمدعلی، اربعین قبله‌گاه اهل یقین، تهران، شفیعی، 1400 ش.

احترام به قوانین برای همه افراد لازم و برای آن‌ها که داعیه‌دار دین و دین‌داری هستند امری لازم‌تر است.
تبعیت از قانون در زیارت اربعین

پرسش:

من چون بیماری‌هایی دارم اطمینان دارم که واکسن برایم ضرر دارد، الآن هم شرط رفتن به زیارت اربعین کارت واکسن است، آیا می‌توانم واکسن صوری بگیرم؟ یا کلاً به پیاده‌روی نروم؟

پاسخ:

مقدمه
زیارت امام حسین علیه‌السلام امری است مستحب که بسیار به آن توصیه‌شده و دارای اثرات فراوان روحی و معنوی است. انجام این زیارت در ایام اربعین نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که از حال و هوای معنوی حاکم بر فضای پیاده‌روی اربعین به‌راحتی نمی‌توان گذشت.

تبعیت از قانون

یکی از امور کلی که باید در تمام شرایط، زمان‌ها و مکان‌ها به آن توجه داشته باشیم احترام به قوانین و مقررات است. احترام به قوانین برای همه افراد لازم و برای آن‌ها که داعیه‌دار دین و دین‌داری هستند امری لازم‌تر است. با توجه به اینکه ما در جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم و قوانین کشورمان نیز بر اساس قانون اساسی و ریشه در آموزه‌های اسلام دارد تبعیت از قوانین بر همه ما لازم است. در رابطه با موضوع واکسن زدن شما نیز دو مسئله قابل‌تأمل است. مسئله اول واکسن زدن فارغ از بحث زیارت که شما فرموده‌اید به دلیل بیماری به ضرر این واکسن اطمینان دارید. البته این موضوع در حیطه تخصص ما نیست منتها دقت کنید که اطمینان شما اطمینان حقیقی و عقلانی باشد و صرفاً بر اساس تصور و یا متأثر از حرف دیگران تصمیم به عدم واکسینه شدن نگیرید. مسئله دوم اینکه برای رفتن به زیارت در همه موارد کوچک و بزرگ باید تابع قوانین و مقررات کشوری باشید. اگر واکسینه بودن شرط زیارت است و شما بخواهید بدون توجه به این قانون و از طریق تقلب و یا تهیه واکسن صوری به این زیارت بروید یعنی قانون را دور زده‌اید و این کار ازنظر اخلاقی مذموم است.

حقیقت زیارت:

حقیقت زیارت چیزی جز روگرداندن از غیر حسین علیه‌السلام و رو آوردن به حسین علیه‌السلام نیست؛ بنابراین اگر بخواهیم زائر حقیقی حضرت باشیم باید همان مسیری را که امام طی نمودند ما نیز دنبال کنیم. در زیارت اربعین آمده است: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»(1) «جانش را درراه تو بذل کرد، تابندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند». در حقیقت هدف امام از قیام و شهادت ایشان این بوده که معرفت انسان‌ها را افزایش دهند تا بتوانند حق را از باطل و نور را از ظلمت تشخیص دهند؛ بنابراین ما نیز باید تمام تلاش خویش را به کار ببریم تا در مسیر نور و حقیقت باقی بمانیم و ازآنچه موجب ظلمت و انحراف می‌گردد دوری‌کنیم.

توجهات قلبی:

آنچه به‌عنوان هدف در زیارت مطرح می‌شود نزدیک شدن قلب و روح انسان به امام و سنخیت پیدا کردن با امام است و نه صرفاً نزدیکی فیزیکی و مکانی اگرچه آن‌هم دارای ارزش است. امروزه زیارت اربعین به موضوعی جهانی تبدیل‌شده و شما اگر توفیق رفتن پیدا کردید از این طریق فرهنگ اربعین را ترویج دهید و اگر شرایط رفتن نبود هر جا که هستید می‌توانید مُبلغ اربعین باشید. قرآن کریم می‌فرمایند: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی»(2) «بگو: شمارا تنها به یک‌چیز اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید»؛ بنابراین حتی اگر نمی‌توانید در خیل جمعیت عظیم اربعین حاضر شوید به‌تنهایی و یا گروهی با خانواده و اقوام و دوستان به اقامه این امر اقدام نمایید.

خدمت‌رسانی:
یکی از جلوه‌های زیبای اربعین روحیه‌ی خدمت است. آن‌هایی که اربعین حاضر نشدند می‌توانند از طریق خدمت به اهل خانه، اقوام و خویشاوندان، همسایگان و دوستان و جامعه، خود را در زمره زائران حقیقی قرار دهند.

جلب رضایت حضرت مقدم بر زیارت:

هدف از زیارت چیزی جز جلب رضایت امام نیست. پس اگر قرار باشد زائر حضرت شویم، اما رضایت ایشان را با عمل خویش جلب ننماییم، یعنی فقط به امری ظاهری و پوسته‌ای شکننده تمسک یافته‌ایم. آنچه اهمیت دارد کسب رضایت حضرت است و این رضایت جز در سایه عمل امکان‌پذیر نیست. اینکه می‌گوییم خود را تابع قانون بدانید و به قوانین جامعه اسلامی احترام بگذارید بدین معناست که در عمل، این حب را نشان دهید. اگرچه احساسات عمیق دینی و مذهبی شما به‌گونه‌ای است که نمی‌توانید از زیارت بگذرید؛ اما همین گذشتن از زیارت به خاطر عدم ارتکاب به امر خلاف قانون، خودش تمرینی در جهت تهذیب نفس و جلب رضایت امام است؛ بنابراین مؤمن حقیقی احساسات و عواطف خود را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند که با فقه و شرع و اخلاق و قانون سازگار باشد. فلسفه پیاده‌روی این است که ما در مسیر دین‌داری با امام خویش همراه و همفکر و همدل بمانیم پس باید با این هدف، قلباً قدم در این مسیر بگذاریم.
معرفت به امام:

زیارت کالبدی است که روح آن معرفت عمیق و دقیق پیدا کردن نسبت به امام است. وقتی انسان نسبت به امام معرفت بیابد و اندیشه‌اش را درست پایه‌ریزی نماید محبتش به امام افزون می‌گردد؛ مانند زمانی که در ماه رمضان می‌گوییم گرسنگی و تشنگی کشیدن پوسته ظاهری رمضان است و اصل این است که انسان حقیقت روزه را دریابد؛ در رابطه با زیارت هم همین‌گونه است. اگرچه پیاده‌روی اربعین امر ارزشمندی است، ولی اگر بدون معرفت لازم باشد نصیب و بهره انسان از آن ناچیز خواهد بود. دوستی با دوستان حضرت و دشمنی با دشمنان ایشان عاملی است که می‌تواند معرفت ما را نسبت به ایشان تقویت نماید. همان‌گونه که در زیارت اربعین می‌خوانیم: «وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ» (3) «گواهی می‌دهم که من به‌یقین مؤمن به شمایم و به بازگشتتان یقین دارم، بر اساس قوانین دینم و عواقب عملم و قلبم با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان، ویاری‌ام برای شما آماده است تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و بر حاضر و غایب تان و بر ظاهر و باطنتان، آمین ای پروردگار جهانیان».

پیدا کردن جایگزین:

 اگر توفیق زیارت حضوری را از دست دادید ناامید نشوید و از روش‌های جایگزین برای کسب فضیلت بهره ببرید ازجمله:
1. برقراری مجالس دعا و زیارت خانگی، هرچند فقط اعضای خانواده حاضر باشند و اگرچه حتی با گذاشتن یک نوحه انجام گیرد.

2. نرفتن را برای خود تبدیل به یک فرصت نمایید و در جهت تعظیم شعائر دینی گام بردارید.

3. فراهم کردن توشه سفر برای زائران آن حضرت.

4. خواندن زیارت اربعین مطابق با آنچه در مفاتیح آمده است.

نتیجه:
زیارت امام امری ارزشمند است و انسان به‌واسطه زیارت بر امام خویش سلام می‌دهد؛ اما سلام دادن صرفاً بیان چند واژه نیست، بلکه منظور از سلام دادن به امام این است که زائر چه از نزدیک و چه از دور به امام اعلام می‌نماید که هیچ آزاری و آسیبی از ناحیه من به آن امام، نه در آن‌وقت و نه پس ‌از آن نخواهد رسید؛ چراکه زائر قصد دارد با سلام دادن به امام، حال خود را به‌گونه‌ای قرار دهد که مورد رضایت امام باشد، نه مایه اذیت آن حضرت. علاوه بر این هدف امام از قیام، بیرون بردن مردم از جهالت و ضلالت است؛ بنابراین ما نیز باید در این مسیر با جهالت مبارزه کنیم و با بالا بردن میزان معرفت و آگاهی و شناخت خویش از امام در تقویت عمل کوشا باشیم؛ بنابراین بر همه ما لازم است که تابع دستورات شرعی و اخلاقی و قوانین حاکم بر جامعه اسلامی باشیم و امری برخلاف قانون و مقررات انجام ندهیم و این‌گونه به امام خود ثابت کنیم که ما حتی در عشقمان به شما نیز خودخواهانه عمل نمی‌کنیم و احساسات خویش را تابع شرع و اخلاق و قانون قرار می‌دهیم.

کلمات کلیدی:

زیارت، اربعین، واکسن، کرونا.

منابع برای مطالعه بیشتر:

1. آموزه‌های اخلاقی قیام امام حسین علیه­السلام، عبدالرحمن فقیهی مازندرانی.

2. آیینه جمال: نگرشی بر مکارم اخلاق امام حسین علیه‌السلام، لطف‌الله صافی گلپایگانی.

3. فرهنگ زیارت: اهداف، آثار، تاریخچه، مشروعیت، سازندگی و آداب زیارت، جواد محدثی.

پی‌نوشت‌ها:
1. الشیخ عباس القمی، مفاتیح‌الجنان، المحقق: الشیخ علی آل کوثر، مجمع احیاء الثقافه الإسلامیه، ص 568.

2. سوره سبأ، آیه 46.

3. الشیخ عباس القمی، مفاتیح‌الجنان، المحقق: الشیخ علی آل کوثر، مجمع احیاء الثقافه الإسلامیه، ص 569.