پرسش وپاسخ

از کجا باید فهمید که دوست پسری که با ما دوست می شود قصد ازدواج دارد؟
در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم كه اولاً طبق تجارب بالینی ما، این گونه دوستی ها عاقبت خوشی ندارد

از کجا باید فهمید که دوست پسری که با ما دوست می شود قصد ازدواج دارد؟

در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم كه اولاً طبق تجارب بالینی ما، این گونه دوستی ها عاقبت خوشی ندارد و ایجاد و ادامه این چنین دوستی هایی كه خارج از چهارچوب های دینی و فرهنگی جامعه ما است، به نابسامانی های روحی و روانی دو طرف و مخصوصاً دختران كه روحیه ای عاطفی دارند، می انجامد. معمولا پسران شیادی كه قصد سوء استفاده جنسی از دختران را دارند، با برقراری این گونه ارتباطات و بیان جملات بسیار زیبا و گول زننده كه از آن به عنوان مغازله یاد می شود، اقدام به فریب دادن دختران می كنند و با وابسته كردن آن ها به خود، اقدام به اخاذی های جنسی از آنان می نمایند.   من در این خصوص یك ماجرایی كه اخیراً اتفاق افتاد را برای شما نقل میكنم تا بینش شما در این گونه موارد تقویت شده و با عصای احتیاط حركت نمایید و هوشیاری خویش را از دست ندهید و خود و خانواده تان را گریبانگر نابسامانی های روحی و روانی كه اغلب غیر قابل جبران هستند، ننمایید. قضیه ای را كه نقل می كنم چندی پیش در یكی از دانشگاه هایی كه من به عنوان مشاور به آن جا رفت و آمد میكنم، رخ داده است. قضیه چنان بغرنج و پیچیده شده كه هنوز ما نتوانسته ایم آن را حل نماییم. حیثیت، آبرو و عفت دختری بر اثر ندانم كاری او بر باد رفته و ضربات بسیار عمیق روحی، روانی و عاطفی چنان بر پیكر نحیف او وارد شده كه كارش به حد اختلال روانی رسیده و هم اكنون روزی یك مشت قرص اعصاب قوی مصرف میكند تا بتواند اندكی بر خود مسلط شود. دختری كه پدر و مادرش او را با هزار امید و آرزو برای كسب دانش و داشتن آینده شغلی مناسب و با تحمل مخارج سنگین به دانشگاه فرستاده اند، اكنون روزی صد بار آرزوی مرگ وی را می كنند و خود دختر كه همیشه آرزوی كانون خانواده گرمی را داشته كه خود مادر آن باشد و با بچه هایش ایام را به شادی به سر كند، هم اكنون به دلیل ضربات روانی كارش به حد جنون كشیده و چند بار اقدام به خودكشی نا موفق كرده است. جریان از این قرار است كه چندی پیش در یكی از دانشگاه ها دختری از خانواده نسبتاً مذهبی، وارد دانشگاه می شود و بعد از مدتی، پسری به او ابراز محبت و علاقه می كند و حرف های بسیار عاشقانه كه حكایت از عشقی پاك داشته را به او می زند و قول ازدواج به او می دهد و می گوید كه: «تو تنها ستاره درخشان آسمان تاریك زندگی من هستی». طبق اظهار دختر، چون نیاز به محبت دختر در خانه پدری چندان تأمین نشده بوده، سریعاً در دام این شیاد كه ده ها دختر دانشجو را به همین طریق فریب داده بوده  و از آن ها سوء استفاده جنسی كرده بوده، می افتد. این دختر ساده دل با گریه اظهار می كرد كه این پسر چند سال است كه از من سوء استفاده جنسی می كند و هر بار كه به او می گویم چرا پدر و مادرت را برای خواستگاری به خانه ما كه در فلان شهرستان هستند، نمی آوری؟ او مرتب بهانه جویی میكند و همین اواخر كه خیلی به او اصرار كردم، اظهار داشت كه مادرم از دخترهایی كه قبل از ازدواج با پسرها رابطه برقرار كرده اند، اصلا خوشش نمی آید.

پس بهتر است برای پاسداشت حریم عفت خود و زحمات بی دریغ پدر و مادرتان، هر گاه پسری نسبت به شما ابراز علاقه كرد، به او بفهمانید كه باید از كانال های تعریف شده در عرف و شرع اقدام نماید و اگر این گونه عمل نماید، معلوم می شود كه ابراز علاقه او به شما حقیقی بوده و به جهت تفریح و یا سوء استفاده جنسی صورت نگرفته است و اگر چنین شد و شما زیر نظر خانواده جلساتی را برای شناخت بیش تر از همدیگر صرف نمودید و تصمیم به ازدواج گرفتید، سزاوار است كه از جهت مهریه و سایر مخارج عروسی بر او سخت گیری نكنید و سعی نمایید تا حضرت زهراء - سلام الله علیها - را به عنوان الگوی خود در زندگی قرار دهید.

می خواستم بدونم این رابطه اشكالی داره؟
از نظر ما روان شناسان رابطه با نامحرم آسيب زاست چه به قصد ازدواج باشد چه غير ازدواج

من 17 سال دارم و دختر خالم 1 سال از من كوچكتره،ما همدیگرو از بچگی دوست داشتیم، اونقدر همدیگر و دوست داریم كه خیلی ها تو فامیل حالا دروغ نشه، چون من نمی دونم خیلی ها یا... هرچیه هستن تو فامیل كه میدونند ما همدیگرو دوست داریم، اما ما بهم چیزی از این بابت بطور آشكارا نگفتیم، من بجز اینكه امید وارم در آینده ان شاالله با هم وصلت كنیم بهش نگاه نمی كنم و فقط و فقط از این نظر بهش نگاه میكنم نه یه دوست دختر یا...، من اصلا به غیر از این دختر خالم با هیچ دختری نه پیامك بازی نه هیچی، حتی نگامم از نامحرم می دوزدم، ولی از این دختر خالم دیدمو نمی دزدم با خنده و شوخی و... بدون هیچ نگاه حرامی با هم اونم با كمی خجالت كه بعضی وقتا تو مهمونی چیزی اونم به مدت حتی كمتر از 1 دقیقه ممكنه صحبت كنیم و رابطه ی بعدی ما با پیامكه البته نه هر دقیقه بطور معمول حتی بعضی وقت ها ماه ها بهم پیامك نمیدیم، بخاطر درس و...

1- خوب حالا می خواستم بدونم این رابطه اشكالی داره؟

2- اگر بعد ها این ربطه به تماس تلفنی هم كشیده بشه،كه البته بخاطر كم رویی فكر نمی كنم ولی اگه كشیده بشه اون موقع اشكالی داره؟

اجازه مي خواهم كمي آسيب شناسانه و نه همدلانه به نامه شما نظري بيفكنيم اميد است كه از گزش احتمالي قلم دلگير نگرديد.

آيا شما تصوري از رابطه اشكال دار و گناه آلود جز آن چه كه شما در حال انجام آن هستيد داريد.

از نظر ما روان شناسان رابطه با نامحرم آسيب زاست چه به قصد ازدواج باشد چه غير ازدواج چه فاميل باشد چه غير فاميل چه با يك نفر باشد چه با چند نفر چه با خنده و شوخي باشد چه با غير خنده و شوخي چه با پيامك باشد چه با غير پيامك.

يكي از كمترين آسيب هاي رواني رابطه با نامحرم كاهش عملكرد در فرد و افت تحصيلي و ذهن مشغولي كاملاً بي دليل باشد.

البته در ماه هاي اوليه اين رابطه به ارتقا سطح عملكرد روزانه فرد مي انجامد. ولي در ادامه همچون سرطان به تار و پود ذهن و جسم فرد نفوذ مي كند.

در بسياري موارد ما شاهد نوعي افت تحصيلي در طرفين مي باشيم كه اين امر در آينده شغلی شما بسيار تاثير خواهد گذاشت.

يكي از آسيب هاي اين رابطه وابستگي عاطفي مرضي مي باشد وابستگي عاطفي هم علت و هم معلول برخي ناهنجاري هاي روحي و رواني مانند اضطراب وسواس و افسردگي است.

به عنوان مثال بعد از مدتي صدا و تصوير و خاطرات اين دختر به صورت وسواس گونه به ذهن شما هجوم مي آورد و يك آن نمي توانيد از فكر او به در آييد.

اين وابستگي عاطفي به اشتباه به اين تصميم مي انجامد كه ما دو نفر زوج ايده ال براي تشكيل زندگي هستيم اين در حالي است كه عشق غير سالم چشمان طرفين بر بسياري از عدم همتايي ها و هم كفوي ها مي بندد بديهي است ازدواج غير ملاكمند با موفقيت فرسنگ ها فاصله دارد و اگر شما سري به دادگاه هاي خانواده بزنيد پر از زوجيني است كه با همين رابطه فاميلي خود را نيمه گمشده ديگري دانسته اند.

اساسا اين علاقمندي نه يك امر ماورايي و خداخواسته، بلكه در اثر يك اصل فيزيكي ساده يعني اصل مجاورت صورت مي پذيرد.

خواه نا خواه دو جنس مخالف كه به هر دليلي در مجاورت يكديگر قرار مي گيرند به تناسب هم خواني هاي روحي رواني به يكديگر علاقمند مي گردند.

ترديدي نيست كه اين علاقه خشك و خالي به هيچ وجه دست مايه خوبي براي تشكيل يك زندگي مشترك با همه فرازها و نشیب هایش  نيست.

موانع پيدا و پنهان بسياري فراروي اين ازدواج فاميلي مي باشد كه از جمله آن ها عدم همخواني خوني و ژنتيكي مي باشد در شرايط كنوني هر گونه سرمايه گذاري رواني شما به شدت مخاطره آميز است و بهتر است از هم اكنون به جاي پيش روي در اين خاطر خواهي به تعديل روز افزون آن بپردازيد.

ازدواج پاك با رابطه ناپاك (هر چند شما صددرصد آن را پاك و بي اشكال بدانيد ) محقق نمي گردد و حفظ حريم نگاه در همه جا به هر بهانه اي از جمله ازدواج در آينده اي نامعلوم ضروري است.

اگر خواهان تداوم و تشديد اين رابطه هستيد لااقل به توجيه و تطهير و تقديس آن نپردازيد و مانند جوانان اين مرز و بوم منكر حقيقت ماجرا نگرديد.

آن روي سكه اين خاطر خواهي ناكامي و عدم وصال است و بايد همواره متوجه اين امر باشيد كه اگر اين ازدواج به هر دليلي سر نگيرد و چه بر سر دختر خاله كمرو و البته دست خورده عاطفي شما خواهد آمد.

در هر صورت به عنوان يك روان شناس و فارغ از حكم شرعي اين رابطه به شما دوست عزيز توصيه مي كنم كه از پيشروي سراسيمه و بي محابا در اين رابط به شدت پرهيز نماييد و با يك دورانديشي و همه جانبه نگري به باز نگري شرايط خود بپردازید.

به هيچ وجه اجازه ندهيد كه دختر خاله تان تمام روح و جسم شما را مسخر نمايد و براي هر گزينه احتمالي دیگر جايي باز نماييد تعديل اين علاقه و حذف هر گونه ارتباط وابسته ساز از مهمترين رهنمودها در شرايط كنوني مي باشد.

البته ماهم منكر اين نيستيم آن روي سكه اين رابطه دوستي ازدواج است. ولي اين ازدواج بايد از بستر سالم و پاك كم آسيب محقق گردد.

اگر من جاي شما بودم با موافقت دختر مورد نظرم هر گونه رابطه پيامكي و ديداري را به حداقل يا صفر مي رساندم و به خودم و به ايشان در زمينه پيشگيري از هر گونه وابستگي و تشديد علاقه هشدار مي دادم تمركز خود را بر روي امور مهمتر زندگي يعني تحصيل اشتغال مي گذاشتم و از هر گونه وعده سر خرمن به يكديگر حذر مي نمودم هم خودم و هم ايشان را از گزينه هاي ديگر محروم نمي كردم و صرفا اگر در زمان مقتضي طرفين شرايط ازدواج ملاكمند را داشیتم به ازدواج با يكديگر مي انديشيدم به خاطر داشته باشيد كه ازدواج نبايد بوي كهنگي دهد و سالها رابطه به بهانه ازدواج هيچ تازگي و نو بودن براي ازدواج باقي نمي گذارد يكي از دلايل وفور طلاق در بين جوانان امروزي تكراري شدن زندگی زناشویی به دليل سال ها رابطه پیشینی مي باشد.

چگونه كمتر جنب شوم ؟
اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است

چگونه كمتر جنب شوم ؟

پرسش شما از این جهت ابهام دارد كه آیا منظورتان از جنب شدن، بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب كه معمولاً آن را احتلام شبانه می نامند است یا منظور از آن، خودارضایی و استمنا است؟.

اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است كه به صورت غیر اختیاری در هنگام خواب رخ می دهد ولی در مقابل، خودارضایی پدیده ای غیر طبیعی و گناه است كه فردی با اختیار خود آن را انجام می دهد و باعث خروج مایع منی از خود می گردد بنابراین، هر كدام از این ها راهكار خاص خود را دارد كه ما در این جا به قسمت اول اشاره می كنیم و مطالبی را بیان می كنیم. برای آشنایی با قسمت دوم می توانید به سایت پاسخگو و سایت های مرتبط مراجعه كنید و مطالبی را بیابید.

این را بدانید، احتلام شبانه یا جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب يك فرآيند فيزيولوژيكي بدن است كه نشانه سلامت و بلوغ و رشد جسمي و رواني نوجوانان و جوانان و امري كاملاً طبيعي است كه هر انسان سالمي با آن مواجه است. اصولاً از نشانه هاي سالم بودن يك جوان از نظر روحي و جسمي اين است كه در دوران نوجواني و جوانی، هر از گاهی این حالت را در خود مشاهده كند. این حالت به صورت طبیعی، باعث دفع اسپرم های قدیمی و جایگزینی آن با اسپرم های جدید می گردد و این سلامت دستگاه تناسلی را ارتقا می بخشد و باعث رشد بیضه ها و تولید بیشتر مایع منی می گردد و از آنجا كه مقداری از منی معمولاً جذب خون انسان می شود و در ساختن سلول های مغزی و استخوانی و دیگر لوازم بدن نقش دارد و در نهایت باعث رشد طبیعی بدن و سلامت كامل آن می گردد. بخشی دیگر از مایع منی در كیسه های بیضه مردان برای تولید مثل و باروری ذخیره می گردد. به طور طبیعی هر وقت كيسه هاي مني به حد كافي پر شوند، خود به خود پدیده احتلام ايجاد مي شود و باعث می شود كه در خواب از بدن فرد، منی خارج شود. از طرف دیگر، محتلم شدن یك فرایند كاملاً طبیعی برای اطفای غریزه جنسی و كاهش تنش های جنسی ارضا نشده است، اين حركت يا مولود خواب هاي مهيج و يا تجسم سيماي جنس مخالف و يا انديشيدن در مسائل جنسي است و معمولاً بر اثر خواب ديدن در طول خواب شبانه حاصل می گردد. اگر گاه گاهي خواب هايي ببينيد كه باعث دفع مني گردد براي سلامتي دستگاه تناسلي كافي است. معمولاً اگر هر هفته و یا دو هفته یك بار و یا حتی با فاصله یكی دو ماه احتلام صورت گیرد، طبیعی و عادی است ولی محتلم شدن در هر روز یا دو  روز یك بار و در هفته چند بار غیر عادی است كه در این صورت، لازم است برای بررسی بیشتر و درمان نهایی به متخصصین، كلیه و مجاری ادرار، روانشناس بالینی، سكس تراپیست ها و درمانگران اختلالات جنسی مراجعه كنید.

معمولاً پدیده احتلام و جنب شدن به هنگام خواب، از زمان بیداری و آغاز آن همواره به یك شكل باقي نمي ماند و رفته رفته رو به افول مي گذارد و نوعي نظم و ترتيب در آن حاصل مي شود. مخصوصاً پس از ازدواج اين وضع كاملاً منظم می گردد و واكنش هاي افراطي آن از بين مي رود و گاهی به ندرت پدید می آید. البته باید توجه داشت كه عواملی همچون تغذيه نامناسب و استفاده از غذاهاي مقوي، پر ادویه، چرب و شيرين خصوصاً هنگام شب؛ پر بودن مثانه و شكم در هنگام خواب؛ خیالپردازی های جنسی در طول روز و خصوصاً قبل از خواب؛ پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده و نیز لباس های پلاستیكی به بدن؛ گرم و نرم بودن رختخواب؛ گرم یا سرد بودن دمای اتاق و... در تشدید آن مؤثر است كه برای حل مشكل و كاهش احتلام شبانه راهكارهای زیر مفید خواهد بود:

1. هنگام خواب با مثانه و شكم پر نخوابید.

2. رختخواب و جای استراحت خود را خیلی راحت و نرم نكنید.

3. از عواملی كه در تشدید احتلام مؤثر هستند و ما به برخی از آنها اشاره كردیم دوری كنید.

4. از فكر كردن و تصور و تخیل درباره جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری كنید.

5. از سخن گفتن درباره مسائل جنسی و شوخی های جنسی اجتناب ورزید.

6. از نگاه كردن به تصاویر و فیلم های مهیج و تحریك كننده جنسی جداً پرهیز كنید.

7. سعی كنید قبل از خواب وضو بگیرید و آداب آن را انجام دهید و برخی از دعاها و ذكرهای آن را بخوانید. خواندن این دعا در كاهش احتلام شبانه مفید است: «اللهُمَّ إنّی أعُوذُ بِكَ مِنَ الإحْتِلامِ ومِنْ سُوءِ الأحْلامِ ومِنْ أنْ یَتَلاعَبَ بِی الشّیْطانُ فِی الیَقْظَةِ والمَنام؛ خدا من پناه می برم به تو از احتلام و از بدی خواب و از این كه بازی كند با من شیطان در بیداری و خواب».

8. هر از چند گاهی با آب سرد استحمام كنید و به هنگام شست و شوی ناحیه تناسلی از آب سرد استفاده كنید

جدا كردن محل خواب كودك از محل خواب پدر و مادر
به لحاظ ديني چند دليل براي جدا كردن و مستقل كردن محل خواب كودكان وجود دارد:

مي خواستم بدونم دين مبين اسلام دستوري راجع به مناسب ترين سن براي جدا كردن محل خواب كودك از محل خواب پدر و مادر بيان كرده يا نه؟ اگه كرده چه سني براي اين كار مناسبه؟ يعني محل خواب كودك رو از چند سالگي بايد از پدر و مادرش جدا كرد؟

با تشكر

  به لحاظ ديني چند دليل براي جدا كردن و مستقل كردن محل خواب كودكان وجود دارد:

1. روابط زناشويي زن و مرد: در صورت خواب اشتراكي، روابط زناشويي زن و مرد در حضور كودك انجام مي شود و آثار مخربي بر او خواهد داشت؛ زيرا ممكن است در آينده با بلوغ زودرس دچار انحرافات جنسي شود. رسول خدا فرمود: سوگند به كسي كه جانم در دست اوست، اگر مرد با همسر خود بياميزد و در خانه كودكي بيدار باشد و ببيند يا سخن و صداي نفس كشيدن آن ها را بشنود، هرگز رستگار نخواهد شد و سرانجام به زنا آلوده خواهد شد (1).

اگر كودك در سني باشد كه اين پديده را درك نكند، به جهت همين عدم درك، اضطراب او را فرا خواهد گرفت.

2. وابستگي به والدين: كودكاني كه در اتاق والدين مي خوابند، وابستگي بيشتري به آنان دارند و ممكن است در آينده به استقلال آن ها لطمه وارد شود.

در مجموع مي توان گفت، بهترين زمان جدايي، 12 تا 18 ماهگي است؛ چرا كه تا اين سن، هنوز به والدين وابسته نشده و مهم تر از آن، ترس از تاريكي  برايش مفهوم نيافته است.

پس از اين سن، كودك توان مراقبت از خود را دارد؛ اما پيش از آن توان مراقبت از خود را ندارد و ممكن است دچار آسيب (خفگي) شود. گذشته از اين، گرماي وجود مادر و صداي ضربان قلب او در آرامش و رشد عاطفي او بسيار موثر است. تماس بدني كودك با مادر، سبب افزايش ترشح هورمون پرولاكتين در شير مادر مي شود و افزون بر اين مادر مي تواند در مرحله آسيب پذيري خواب كودك به او كمك كند و براي انتقال كودك از خواب سبك به عميق و بر عكس، به او ياري برساند.

خواب كودك دو مرحله دارد: مرحله سبك و عميق، در مرحله سبك، چشم حركت REM دارد و نيمه بسته است. بدن پيچ و تاب مي خورد و حركات تنفسي كودك نامنظم است. در مرحله عميق، بدن آرام، و تنفس منظم است و دست ها و پاها در دو طرف بدن رها مي شود.

80 درصد خواب كودكان سبك است و تا 3 سالگي 80 درصد خواب عميق مي شود و اين پديده از الطاف الاهي است تا كودك درخواب سبك بتواند در برابر سرما، گرسنگي، گرفتگي بيني و قطع تنفس عكس العمل نشان دهد.

كوكان، دائم از مرحله خواب سبك به عميق و برعكس در حال تغييرند و اين تغيير دائم دفعات بيداري و نتيجه دفعات زمان آسيب پذيري را بيشتر مي كند. وجود مادر كنار كودك مي تواند انتقال از خواب سبك به عميق را با شيردهي يا نوازش و لالايي راحت تر كند و در صورت عدم حضور مادر، انتقال، به راحتي انجام نمي شود و كودك گريه هاي عصبي سر خواهد داد.

پي نوشت ها:

1. وسائل الشيعه، ج20، ص 134

برای پاك و خالص شدن روح چه كنیم؟
به حكم آیۀ شریف قرآن: « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ (1) فطرتی كه خداوند انسان ها را بر آن آفریده». خداوند همه را پاك آفریده

برای پاك و خالص شدن روح چه كنیم؟

به حكم آیۀ شریف قرآن: « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ (1) فطرتی كه خداوند انسان ها را بر آن آفریده». خداوند همه را پاك آفریده ،اما به قول علامه حسن زادۀ آملی :« الهي‏ تو پاك‏ آفريده‏ اي ما آلوده كرده‏ايم». (2)

 

لذا اگر در زندگی خود اعمالی انجام داده ایم كه باعث آلودگی و تیرگی روح مان شده باید ابتدا توبه كنیم و بعد خود را ملتزم به تكالیف شرعی و انجام واجبات و ترك محرمات نماییم.

 

برای خالص كردن خود نیاز به خود سازی و تزكیۀ نفس داریم كه قرآن كریم می فرماید:« قد افلح من تزكی؛ (3) هر كس خود را تزكیه كرد، رستگار شد» ودر آیه دیگر می فرماید: «قد أفلح من زكّاها و قد خاب من دسّاها؛ (4) همانا رستگار شد كسی كه خود را تزكیه كرد و زیان كار است كسی كه فریب نفس خود را خورد».

 

تهذیبنفس جهادی است كه مشكلتر از جنگیدن با كفّار است.علی علیه السلام فرمود: «أشجع الناس من غلب هواه؛ (5) شجاعترین وقدرتمندترین مردم كسی است كه بر هواهای نفسانیاش غالب آید».

 

با توجه به اين مقدمات مي گوييم كه: تهذیب نفس در دو مرحله انجام می‏ گیرد: 1) تخلیه، 2) تحلیه.

 

مراد از تخلیه، بیرون كردن صفات رذیله و ناپسند از دل است و مراد از تحلیه، پرورش فضایل و تحصیل صفات پسندیده است.

 

 آن چه علمای اخلاق در این امر مؤثر می‏دانند سه چیز است:

 

1- مشارطه،

 

2- مراقبه،

 

3- محاسبه،

 

گام اول: مشارطه است؛ یعنی هر روز با خود شرط كند كه گناه مرتكب نشود.

 

گام دوم: مراقبه است، یكی از عوامل مهم خودسازی و تهذیب نفس، مراقبت و توجه به نفس است. كسی كه اعمال و رفتار خود را در محضر خدا ببیند همواره مراقب و مواظب نفس خود خواهد بود. قرآن مجید بر این نكته تأكید می‏ كند این مراقبت از تدبر در قرآن و اعتقاد به حساب در قیامت به دست می‏آید. خداوند می‏فرماید: « ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد؛ (6) هیچ سخنی را بر زبان نیاورد جز این كه برای ثبت آن فرشته‏ای حاضر و مراقب است».

 

گام سوم: محاسبه نفس است، چه بسا انسان به دلیل غفلت به وظیفه‏اش عمل نمی‏كند در این جا لازم است در پایان هر روز به حساب خویش برسد تا كاستی‏ها را جبران نماید. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «ای اباذر! پیش از این كه در قیامت به حساب تو برسند در همین دنیا به حساب نفس خود برس، چون حساب امروز از حساب فردای قیامت آسان‏تر است». (7)

 

مراقبت و حسابرسی برای تزكیه نفس ضروری و اجتناب‏ناپذیر است.

 

توصیۀ و نكتۀ پایانی اینكه مهمترین چیزی كه روح انسانی را ناپاك و آلوده می كند گناه و غفلت از خداست لذا مواظب اعمال خود باشید و خود را در همه حال از گناه محفوظ بدارید و این آیه را نصب العین خود قرار دهید« إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً؛خداوند دائماً مراقب شماست». (8)

 

برای مطالعۀ بیشتر به كتاب "چهل حدیث" امام خمینی و "مقالات" آیت الله محمد شجاعی مراجعه نمایید.

 

 پی نوشت ها:

 

1. روم (30) آیه30.

 

2. حسن حسن زاده آملي‏، الهی نامه ،ص 18 ، رجاء، 1364ش، چ 2.

 

3. اعلي(87) آيه 14.

 

4. الشمس (91) آیه 9.

 

5. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج 67، ص 76 ، اسلاميه‏، تهران‏، مكرر.

 

6. ق (50) آيه18.

 

7. وسائل الشیعه، ج 11، ص379.

 

8. نساء (4) آیه 1

رابطه حسنه در خانواده ها چه تأثيري در نحوده تربيت فرزندان دارد؟
پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقی فرزند اثر می گذارند: از طریق تكوین و تشریع.

رابطه حسنه در خانواده ها چه تأثيري در نحوده تربيت فرزندان دارد؟

اجتماع بزرگ از واحدهاي كوچكي تشكیل مي‏شود كه" خانواده" نام دارد، و هر گاه این واحدهاي كوچك كه رسیدگي به آن آسانتر است اصلاح گردد كل جامعه اصلاح مي‏شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش پدران و مادران است. مخصوصا در عصر ما كه امواج كوبنده فساد در بیرون خانواده‏ها بسیار قوي و خطرناك است، براي خنثي كردن آنها از طریق تعلیم و تربیت خانوادگي باید برنامه‏ریزي اساسي‏تر و دقیقتر انجام گیرد. نه تنها آتشهاي قیامت كه آتشهاي دنیا نیز از درون وجود انسانها سرچشمه مي‏گیرد، و هر كس موظف است خانواده خود را از این آتشها حفظ كند.

پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقی فرزند اثر می گذارند: از طریق تكوین و تشریع.

منظور از تكوین، صفاتی است كه درون نطفه ثبت است و از طریق ناخودآگاه به فرزند منتقل می شود.

 منظور از تشریع، تعلیم و تربیتی است كه آگاهانه انجام می گیرد و منشأ پرورش صفات خوب و بد می شود. البته هیچ كدام از این دو جبری نیست، ولی زمینه ساز صفات و روحیات انسان ها است.

كودك بسیاری از سجایای اخلاقی را از پدر و مادر و برادران بزرگ و خواهران خویش می گیرد، سخاوت شجاعت، صداقت و امانت و... اموری هستند كه به راحتی كودكان از بزرگترهای خانواده كسب می كنند و رذائلی مانند دروغ و خیانت و بی عفتی و ناپاكی و مانند آن را نیز از آنها كسب می نمایند(1)

بنابراین محیط سالم و یا ناسالم خانواده تأثیر بسیار عمیقی در پرورش فضائل اخلاقی و یا رشد رذائل دارد اهمیت این موضوع زمانی آشكار می شود كه توجه داشته باشیم

اولا: كودك بسیار اثر پذیر است

ثانیا: آثاری كه در آن سن و حال در روح او نفوذ می كند ماندنی و پا بر جا است.(2)

رابطه حسنه و نیكو در بین خانواده و به دور از هر گونه تنش و نزاعی، به خصوص در بین پدر و مادر تأثیر بسزایی در تربیت فرزندان دارد روشن است كه تفصیل این موضوع  مجال دیگری را می طلبد؛

كودك نیازمند محبت است و اگر ارتباط والدین كه مهمترین كانون تأمین نیازهای عاطفی او است به هم بخورد بزرگترین لطمه روانی به كودك وارد خواهد شد چنین كودكانی وقتی در آینده تشكیل خانواده دهند نمی توانند روابط موفقی با همسر خود بر قرار كنند و حتی در پذیرش مسئولیت در آینده نیز با مشكلاتی روبرو خواهند شد. و لذا می توان گفت كه صمیمیت و همكاری و هماهنگی بین پدر و مادر از مهمترین عوامل رشد كودك است. در خانواده ای كه بین پدر و مادر اختلاف و عدم صمیمیت حاكم باشد انتظار روح صمیمیت و همكاری و تفاهم در فرزندان بی مورد است.(3) درگیرهای مستمر در خانواده ها و فقدان محیطی امن و آرام برای فرزندان راه را برای كودكانی شرور و بزه كار در آینده فراهم می كند، روشن است كه در خانواده ای كه تنازع و زد و خورد در روابط بین افراد حاكم باشد مأمنی امن برای رشد رزائل اخلاقی خواهد بود و كودكی كه در این خانواده رشد یافته به راحتی تحت تأثیر و به طور نا خود آگاه تحت تربیت افراد خانواده قرار خواهد گرفت.

موفق باشید.

 

پی نوشت:

1. مكارم شیرازی، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب، چاپ دوم، 1379هش، ج 1، ص 165.

2. همان، ج 1، ص 164

3. فرهادیان، رضا، والدین و مربیان مسئول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377هش، ص244

آیااین درسته كه بیشتر وقتمون رو عبادت و مقدار كمی تلاش كنیم ؟
نیازی نیست تا از كار و تلاش كم كنیم و به نماز و عبادت بپردازیم بلكه با تمرین و برنامه ریزی می شود خواب را كم و از وقت های تلف شده برای این منظور استفاده کرد.

چند وقت پیش در تلویزیون پسر آیت الله بهجت از ایشون نقل میكردند: سعی كنید كمتر بخورید و صحبت كنید و بیشتر به عبادت و راز و نیاز و نماز بپردازید. من صحبت های ایشون رو قبول دارم ولی توی مورد آخر شك دارم . البته من نماز رو بشدت قبول دارم و به اون اعتقاد دارم ولی میخوام بدونم اگر ما بیشتر وقتمون رو راز و نیاز كنیم پس كی كار كنیم كی درس بخونیم؟ كی مقدمات ظهور آقا امام زمان رو فراهم كنیم؟آیا این درسته كه بیشتر وقتمون رو عبادت و مقدار كمی تلاش كنیم یا اینكه بیشتر تلاش و كوشش كنیم و كسب علم كنیم و قسمتی رو به راز و نیاز بپردازیم چون ما همینطوریش هم كلی از بقیه كشور ها عقب هستیم. واقعا كدوم درسته؟

اولاً شاید منظور ایشان از بیشتر عبادت كردن یعنی در طی روز مقداری وقت بیشتر صرف عبادت كنیم و از فرصت هایی كه هدر می رود برای عبادت استفاده نماییم.

ثانیاً خود آقای بهجت نیز اهل كار و تلاش و درس و بحث بطور جدی بودند كه به این مراتب علمی رسیدند. اگر همۀ وقتشان را به عبادت می پرداختند كه چنین نمی شدند.

ثالثاً شنیدیم و خوانده ایم كه ایشان در طی روز سه ساعت می خوابیدند و بقیۀ بیست و یك ساعت را به كارهای علمی و عبادت می پر داختند

پس نیازی نیست تا از كار و زندگی و تلاش كم كنیم و به نماز و عبادت بپردازیم بلكه با تمرین و برنامه ریزی می شود خواب را كم نمود و از وقت های تلف شده برای این منظور استفاده كرد.

رابعاً چه كسی گفته عبادت یعنی فقط نماز و راز و نیاز ؟ مگر كسب علم از بالاترین عبادت ها نیست؟ مگر كسب روزی حلال از عبادات نیست؟!

مواردی كه شما نوشته اید اگر برای رضای خدا و قرب الهی انجام شود جز عبادت چیز دیگری نیستند.

در روایت وارد شده كسب روزی حلال و سكوت از بالاترین عبادات است، و دعا، مخّ عبادت است و ...

خداوند در شب معراج به پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید: « يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلَال‏؛ (1) عبادت ده بخش است نه بخش از آن در جستجوي حلال است».

حضرت عیسی علیه السلام فرموده: «الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا فِي الصَّمْتِ وَ جُزْءٌ فِي الْفِرَارِ مِنَ النَّاسِ‏؛ (2) عبادت ده جزء است كه نه جزء آن در خاموشي و يك جزء ديگر در فرار از مردم است‏».

امام علی علیه السلام می فرماید: « أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الصَّبْرُ وَ الصَّمْتُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَج‏،

در نتیجه می شود انسان دائماً در عبادت باشد و خللی هم به كارهای روز مره اش وارد نشود در واقع كارهای او هم عبادت شمرده می شود.

اما نباید فراموش نمود كه در بین عبادات، نماز جایگاه ویژه ای دارد و انسان باید تلاش نماید نماز ،كه رابطۀ بین خالق و مخلوق  است را اصلاح نماید و یكی از مواردی كه در اصلاح آن پر فایده است نافله های نماز هستند كه در روایات نیز به آن تأكید فراوان شده،لذا آیت الله بهجت رحمةالله علیه نیز به این امر سفارش اكید داشتند.

موفق باشید.

پی نوشت ها:

1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 27، اسلاميه‏، تهران‏، مكرر.

2. ورام بن ابی فراس، مجموعۀ ورام، ج1،ص 106، مكتبه فقیه، قم

کتاب با موضوع شیطان شناسی
1. جن و شیطان، تحقیق قرآنی و روایی و عقلی،2. خطبه قاصعه نهج البلاغه. 3. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1،ص 94؛4. تفسیر نمونه، ج 1، ص 191

تعدادی كتاب خوب در باب شیطان شناسی به من معرفی كنید؟

متأسفانه، كتاب مدونی كه به طور همه جانبه بحث شیطان شناسی را بررسی كرده باشد، سراغ نداریم؛ اما معرفی منابع ذیل، خالی از لطف نیست:

1. جن و شیطان، تحقیق قرآنی و روایی و عقلی، علیرضا رجالی تهرانی.

2. خطبه قاصعه نهج البلاغه.

3. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1،ص 94؛ ج 4، ص 274؛ ج 14، ص 210 به بعد.

4. تفسیر نمونه، ج 1، ص 191

یک دوره کتب تربیتی اسلامی
1- تربیت اسلامی - مجموعه مقالات « همایش تربیت در سیره و كلام امام علی»2- تربیت اسلامی ( كاوشی در رهنمود های تربیتی امام خمینی ) 3- اهداف تربیت از دیدگاه اسلام

معرفی یک دوره کتب تربیتی اسلامی ؟

تربیت یك واژه عام است . پسوند و پیشوند های متعددی می تواند داشته باشد.  ای كاش نیاز خود را معین و مشخص می كردید . تا پاسخ دقیق تر و كوتاه تر دریافت می كردید . از این رو ما مجبوریم  مجموعه كتب تربیتی در چند محور و موضوع را معرفی كنیم تا شاید خواست تان تأمین شود . 

1- تربیت اسلامی - مجموعه مقالات « همایش تربیت در سیره و كلام امام علی» ، مركز مطالعات تربیت اسلامی وابسته به معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش  ( كتاب چهارم ) .

2-  تربیت اسلامی ( كاوشی در رهنمود های تربیتی امام خمینی ) - مركز مطالعات تربیت اسلامی وابسته به معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش  ( كتاب پنجم).

3- اهداف تربیت از دیدگاه اسلام - دفتر همكاری حوزه و دانشگاه- زیر نظرعلیرضا اعرافی

4- بررسی تطبیقی تربیت دینی ، مؤلف دكتر ابراهیم ناصر ، مترجم علی حسین زاده

5- تربیت برتر ، رضا فرهادیان - مركز  انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه

6- تربیت و شخصیت انسانی ، سید مجتبی هاشمی - مركز  انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه

7-  كودك از نظر وراثت و تربیت، محمد تقی فلسفی ، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی

8-  تربیت در سیره و سخن امام حسن مجتبي علیه السلام ، پاك نیا  ، مركز اطلاع رسانی غدیر

9- تربیت در نهج‏البلاغه ، علي شریعتمداري‏ ، مركز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

 10- تربیت كودك در جهان امروز ، بهشتی  ، سایت كتابخانه تبیان

11 - مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث ، فرهادیان  ، سایت كتابخانه تبیان

12ـ والدین و مربیان مسئول؛ فرهادیان، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی (بوستان كتاب)، 1377.

13ـ تربیت كودك در مكتب اهل بیت ، نوشته مرحوم محمد تقی فلسفی .

14ـ  حقوق فرزندان در مكتب اهل بیت(ع)؛ طبسی،  با مقدمه آیت الله معرفت، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1376.

15- راهنمای پدران و مادران و شیوه های برخورد با كودكان، سادات، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372.

16_ ریحانه بهشتی یا فرزند صالح

17-  نقش دين در خانواده،  آيتاللّهصادقاحسانبخش.

 18 ـ تعليمو تربيت در اسلام اثر شهيد مطهري.

 19 ـ رسالت اخلاق در تكامل انسان، تأليفسيد مجتبيموسوي لاري.

20 - مبانی تربیت و اخلاق اسلامی، دكتر علی فایضی ، انتشارات مسعی

21- اسلام و تربیت كودكان ، بهشتی  ، سازمان تبلیغات اسلامی

22- اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی ، زین العابدین قربانی ، قم انتشارات انصاریان

23- روش تربیت دینی نسل جوان و نوجوان ، محمد مهدی پور  ، قم انتشارات شاكر

24- اسلام و تربیت دختران ،دكتر علی قائمی ،تهران انتشارات امیری

25- آداب تعلیم و تعلم در اسلام ، دكتر سید محمد باقر حجتی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

 جهت اطلاع بیش تر به كتاب ارزشمند « مأخذ شناسی تربیت اخلاقی » ، اثرعلی همت بناری ، گروه پژوهشی تعلیم و تربیت اسلامی رجوع شود . در این منبع هزار و چهار صد و چهل و هفت كتاب تربیتی و اخلاقی فارسی ، عربی و انگلیسی معرفی شده است . موفق باشید.    

ملاک انتخاب همسر
ملاك هایي كه در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:

انتخاب همسر باید بر چه اساسی باشد ؟

ملاك هایي كه در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:

ا. آن هایي كه ركن و اساس اند و براي یك زندگي سعادتمندانه حتما لازم اند.

ب. آن هایي كه شرط كمال هستند و براي بهتر و كامل تر شدن زندگي اند و بیش تر به سلیقه و موقعیت افراد بستگي دارد.

ملاك هاي دسته اول عبارتند از:

1. تدین و دین دار بودن فرد:

زیرا انساني كه دین ندارد ، هیچ ندارد. انسان بي دین در حقیقت مرده  متحرك است . كسي كه پاي بند به دین (كه اصلي ترین مسئله زندگي است) نباشد، هیچ تضمیني وجود ندارد كه پاي بند به رعایت حقوق همسر و زندگي مشترك باشد. انسان دیندار هرگز نمي تواند با همسر بي دین كنار بیاید و با هم زندگي سعادتمندانه اي داشته باشند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است كه  اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن كوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل.

پیامبر (ص) به شخصی كه می‏خواست ازدواج كند، فرمود: "علیك بذات الدین؛ (1) بر تو باد كه همسر دیندار بگیری".

در مورد دیگری فرمود: "كسی كه با زنی به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش وامی‏گذارد . كسی كه فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج كند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. كسی كه به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج كند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد كرد". (2)

2. اخلاق نیك داشتن:

اخلاق خوب از ویژگی‏های لازم و اساسی برای همسر است. منظور از اخلاق خوب این است كه علاوه بر خنده رویی و خوش خلقی مؤدب به آداب اسلامی باشد .

پیامبر (ص) فرمود: "اذا جاءكم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلواتكن فتنة فی الارض و فساد كبیر؛ (3) با كسی كه اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج كنید. اگر چنین نكنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد".

فردی از امام رضا (ع) سؤال كرد: برای دختری خواستگاری آمده كه بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: "لا تزوّجه ان كان سیئی الخُلق؛ (4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده".

نمونه اخلاق بد، لجاجت و یكدندگی، تكبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، كینه توزی، سوءظن داشتن، سبكی و هرزگی، كم ظرفیتی و بی تابی، خساست، تنبلی و رخوت، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.

3. شرافت و اصالت خانوادگي :

منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلكه منظور نجابت و پاكی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یك فرد مساوی است با پیوند با یك خانواده و فامیل و ایجاد و یك نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست كه انسان بگوید: من می‏خواهم با خود این فرد زندگی كنم و كاری به كار خانواده‏اش ندارم.  پیامبر (ص) فرمود: "انظر فی أی شی تضع ولدك فان العرق دساس؛ نیك بنگر كه فرزندت را در كجا قرار می‏دهی، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل می‏شود و تأثیر می‏گذارد".

4. عقل:

 باید زن و شوهر براي اداره  زندگي و تربیت فرزندان از نیروي عقل و فهم مجهز برخوردار باشند. رشد عقلي و فهم  كافي پیدا كرده باشند، همان طور كه ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهي فرموده اند.

معیارهای دسته دوم :

چهار ملاك مزبور به عنوان ملاك های اصلی و دسته اول می باشند . معیارهای بعدی اگر چه به عنوان ملاك دسته دوم شمرده می شود، ولی نباید از توجه به آن غفلت كرد و به سادگی از آن گذشت، زیرا چه بسیار اتفاق افتاده كه علت ناهنجاری ها در زندگی كه باعث طلاق و جدایی زن و شوهر شده، ناهماهنگی در معیارهای دسته دوم بوده است .

1. زیبایی :

 زیبایی نیز یك امتیاز است . در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگر انسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممكن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید یا به مشكلات دیگری گرفتار گردد.

2. تناسب همتایي و كفو همدیگر بودن :

از حساس ترین نكاتي است كه باید در انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد. همتایي و تناسب از جنبه هاي مختلف باید لحاظ شود. برخی جنبه ها جزو دسته اول  قرار می گیرد و برخی دیگر مربوط به دسته دوم است :

ا) تدین و میزان پاي بندي به دستور شرع .

ب) همتایي و هماهنگي فرهنگي و فكري .

ج) همتایي اخلاقی و پاي بندي به آداب اخلاقی .

د) امروزه نزدیك بودن اندیشه های سیاسی و اجتماعی .

ه) تناسب در زیبایي .

و) تناسب سني .

ز) تناسب مالي و سطح اقتصادي .

 براي اینكه بتوانید به یك تصمیم صحیح و عاقلانه اي برسید ،بهتر است با افراد مورد اعتماد مثل والدین، یا اقوام نزدیك دلسوز و عاقل و داراي تجربه مشورت كرده و با دقت كافي تصمیم مناسبي اتخاذ شود.

 

پی‏نوشت‏ها:

1. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، 1365 ه.ش، ج5، ص 332 .

2. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه،مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق، ج 20 ، ص 51 .

3. همان، ص 76.

4. همان ، ص 81

صفحه‌ها