پرسش وپاسخ

حديث هيچ عبادتي بالاتر از تفكر در آفرينش خدا نيست از كدام معصوم است؟
"لَا عِبَادَةَ كَالتَّفَكُّرِ فِي صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ" يعني: هيچ عبادتي همانند فكر و انديشه در آفرينش نيست.

حديث هيچ عبادتي بالاتر از تفكر در آفرينش خدا نيست از كدام معصوم است؟

اين حديث شريف از مولاي متقيان امير مومنان(ع)نقل شده است كه در وصيتش به امام حسن مجتبي(ع) فرمود:

"لَا عِبَادَةَ كَالتَّفَكُّرِ فِي صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"(1)

يعني: هيچ عبادتي همانند فكر و انديشه در آفرينش نيست.

توضيح كوتاه اين كه:

ارزش تفكر در بيان معصومين سلام الله عليهم اجمعين مشخص شده است و البته اين گونه روايت ها، منحصر به يك معصوم نيست و بيشتر معصومين سلام الله عليهم اجمعين به ارزش "تفكر" و اين كه بالاترين عبادت است؛اشاره كرده اند.

 مي توان از روايات وارده به اين نكته واقف شد كه عبادت اصلي و واقعي،انديشه نمودن در كار خداي متعال است كه بالاترين عبادت است، زيرا تفكر در آثار خلقت و مظاهر هستي، انسان را به عظمت خالق آگاه مي كند، در آن صورت انسان مي تواند در پرتو چنين آگاهي و بينشي،عبادتي همراه با شناخت و بصيرت داشته باشد تا خداي متعال را در با بهترين كيفيت عبادت كند.

مشابه اين حديث از امام صادق و امام رضا سلام الله عليهما نقل شده است.

امام صادق(ع) فرمود:

"أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِي اللَّهِ وَ فِي قُدْرَتِهِ"(2) 

  يعني برترين و با فضيلت ترين عبادت، پيوسته بودن تفكر و انديشه در مورد خداي متعال و قدرتش است. پس در واقع عبادتي بالاتر از تفكر در مورد خداي متعال و صفاتش و نيز آثار خلقتش نيست. زيرا چنين تفكري منشأ همه عبادت خواهد شد.

امام رضا(ع) نيز فرمود:

"لَيْسَ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَكُّرُ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ‏"(3)  

يعني:عبادت به زيادي نماز و روزه نيست، عبادت به انديشه نمودن در كار خداوند است.

اين دو حديث مي تواند ترجمان سوال مورد نظر باشد كه عبادت در زياد نماز خواندن زياد روزه گرفتن نيست. بلكه عبادت تفكر درآثار خلقت است.

پي نوشت ها:

1. مجلسي محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، انتشارات دار الكتب الاسلاميه، چاپ مكرر، ج‏68، ص 324.

2. همان، ج‏68، ص 321.

3. شيخ كليني، الكافي، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، سال 1362 ه ش، چاپ دوم، ج‏2، ص55.

خوبي ها در مقابل امر به معروف مانند قطره اي در مقابل درياست؟
امام علي (ع): همه كارهاي نيك، و جهاد در راه خدا، در مقايسه با امر به‏ معروف و نهر از منكر، همچون قطره اي است به دريايي پر موج و پهناور؛ و همانا ...

اين سخن از كيست: تمامي خوبي ها در مقابل امر به معروف مانند قطره اي در مقابل درياست؟

مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر

امام علي (ع): همه كارهاي نيك، و جهاد در راه خدا، در مقايسه با امر به‏ معروف و نهر از منكر، همچون قطره اي است به دريايي پر موج و پهناور؛ و همانا امر به معروف و نهي از منكر نه اجلي را نزديك مي‏كند و نه از مقدار روزي مي‏كاهد؛ و افضل از همه اينها، يك سخن در باره عدالت است در برابر حاكمي ستمگر(1).

پي نوشت:

1. نهج البلاغه، حكمت 374.

جمله زير سخن چه كسي است؟ تنها شيعيان علي (ع) رستگارند.
«علي و شيعته هم الفائزون يوم القيامة»

جمله زير سخن چه كسي است؟ تنها شيعيان علي (ع) رستگارند.

قرآن كريم مي فرمايد: در ميان مردم كساني هستند كه جان خودرادر راه خوشنودي خداوند عرضه مي دارند مراد چه كسي است؟

پس از آنكه دشمنان امكان خواندن هزار ركعت نماز در يك شب را زير سوال بردند كداميك از علما ده شب هر شب هزار ركعت در حرم امام رضا خواند تا امكانش را ثابت كند؟

پرسشگر گرامی با سلام  و سپاس از ارتباطتان با اين مركز.

1. جمله اول، كلام رسول خداست. بنا بر روایات رسول خدا خطاب به امام علی فرمود:

«علي و شيعته هم الفائزون يوم القيامة»؛ (1)

«انت و شیعتك الفائزون یوم القیامه»؛ (2)

دو جمله بالا اعلام انحصار نجات یافتگان و رستگاران در قیامت به امام علی و شیعیانش می باشد.

2. آیه مورد نظر به شرح زیر است:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ (3) بعضي از مردم جان خود را به خاطر خشنودي خدا مي‏فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».

در مورد شان نزول این آیه چندین نظر هست.

بسیاری از مفسران سني گفته اند: این آیه در شأن هر كسی است كه در جهاد یا اقدام برای رضای خدا شركت كند و جان خود را در این راه عرضه كند. (4)

البته ما هم قبوال داریم كه آیه های قرآن اگر هم شأن نزول داشته باشد ، ولی شأن نزول آیه را خاص نمی كند . پس این كه این مفسران آیه را در مورد هر كسی بدانند كه در راه خدا جانفشانی می كند ، منكر شأن نزول داشتن نیست.

گروه دیگری این آیه را در شأن صهیب رومی و بعض دیگر دانسته اند كه با دادن مال ، جان خود را از قریش خریدند و به مدینه هجرت كردند. (5)

این نظر هم حداقل از آن جهت درست نیست كه در آن "شراء" به معنای خریدن است یعنی كسی كه جان خود را به قیمت اموالش می خرد در حالی كه ظهور آیه این است كه منظور از "شراء" در اینجا فروختن است یعنی جان خود را به قیمت رضای خدا می فروشد و جان را می دهد تا رضای خدا را به دست آورد. 

همه عالمان شیعه و بسیاری از عالمان اهل سنت شأن نزول آیه را اقدام جانفشانانه امام علی در لیله المبیت و شب هجرت پیامبر دانسته اند كه حضرت جان خود را در معرض هلاك قرار داد تا رضای خدا را به دست آورد. (6)

این نظر كه روایات معتبری بر آن وجود دارد ، معتبر ترین نظر بوده و با قرائن آیه هم ، هم راستا است ولی متاسفانه بغض با امام علی نه تنها افراد را به كتمان این حقیقت وا داشته بلكه بالاتر از آن خواسته اند با زبان بی زبانی این آیه را در شأن قاتل امام علی بشمارند.

ابن قتیبه در كتاب "السیاسه" می نویسد : ابن ملجم وقتی برای كشتن امام علی قبل از اذان صبح وارد مسجد شد ، مكرر عبارت " و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاه الله"را تلاوت می كرد به نحوی كه امام علی گمان كرد بقیه آیه را فراموش كرده از این رو بقیه آیه را به یاد او آورد. (7)

و ابن ابی الحدید می نویسد كه معاویه از سمره ابن جندب خواست تا با جعل حدیث این آیه را در شأن ابن ملجم و آیه " ومن الناس من يعجبك قوله في الحياة الدنيا ويشهد الله علي ما في قلبه وهو الد الخصام " را در شأن امام علی معرفی كند و سمره با گرفتن چهارصد هزار درهم ، این خدمت را برای او انجام داد. (8)

3. علامه امینی می نویسد در مورد امام علی و امام حسین و امام سجاد علیهم السلام  روایت شده كه در شبانه روز هزار ركعت نماز می خواندند و علمای اسلام این مطلب را قبول داشتند تا این كه ابن تیمیه آمد و بر این اعتقاد و روایت ، ایرادهایی وارد كرد به شرح زیر:

اول. این عمل نه تنها فضیلت نیست بلكه كراهت دارد زیرا رسول خدا در شبانه روز فقط هفده ركعت نماز واجب و سی چهار ركعت نماز مستحب می خوانده است. پس محال است علی كاری كند كه جزو سنت رسول خدا نبوده است.

دوم این عمل ممكن نیست زیرا وقت طولانی می خواهد و اگر (ممكن هم باشد و)كسی بخواهد هزار ركعت نماز بخواند باید مثل كلاغ نوك به زمین بزند و این هیچ ارزشی ندارد و با خضوع لازم در نماز منافات دارد و تمام شبانه روز را نماز خواندن هم جزو سنت پیامبر نبوده است.

ابن تیمیه توجه نداشته یا نخواسته توجه كند كه 51 ركعت نماز واجب و مستحب كه پیامبر می خوانده ،نماز های واجب و مستحب یومیه است و با نمازهای مستحبی دیگر هیچ منافاتی ندارد. این خود رسول خداست كه بارها فرموده: نماز بهترین عبادتی است كه وضع شده و هر چه می توانید به جا آورید.

خود رسول خدا هم آن قدر شبها را به اقامه نماز ایستاد تا قدم های مبارك ورم كرد و خدا او را از این همه شب زنده داری منع كرد تا جانش به خطر نیفتد . (ر.ك به تفاسیر ذیل آیات اول سوره طه)

دیگر این كه وقتی نماز خواندن مستحب است و حدی ندارد ، منعی نیست كه امام علی اولین كسی باشد كه این سنت نیكو را ایجاد كرده باشد؛ زیرا ایجاد سنت نیكو و در راستای دستورهای قرآن و پیامبر ، ممنوع و بدعت نیست.

دیگر این كه ناممكن شمردن این كار هم از روی غرض است زیرا خود اهل سنت در فضیلت بسیاری از عالمان ، نماز هزار ركعت در شبانه روز را نوشته اند . در نماز مستحب رو به قبله بودن و ... شرط نیست و می توان در ضمن كار و راه رفتن و ... نماز خواند و ایشان ادامه می دهد كه ما كسی از اصحاب را می شناسیم كه در یك شب و روز و در یك شب هزار ركعت نماز با رعایات آداب و با خواندن سوره توحید در كمتر از هفت ساعت خوانده است. (9)

ظاهرا منظور ایشان ، خودشان باشد كه امتحانی شب هایی  این كار را انجام داده اند تا معلوم شود ممكن هست یا نه.

اگر شخصیت دیگری هم این كار را در حرم امام رضا انجام داده ، ما خبر نداریم.

پی نوشت ها:

1. قاضی نعمان مغربی ، شرح الاخبار ، - ، قم ، انتشارات اسلامی ، - ، ج3 ، ص 454 .

2. فضل بن شاذان ، الروضه فی فضائل امیر المؤمنین ، - ، - ، - ، 1423 ق ، ص 75.

3. بقره (2) آیه 207.

4. ابو حیان اندلسی ، البحر المحيط في التفسير ، - ، بیروت ، دار الفكر ، 1420 ق ، ج‏2، ص334.

5. واحدی ، اسباب النزول ، اول ، بیروت ، دار الكتب العلمیه ، 1412 ق ، ص 67.

6. حاكم حسكانی ، شواهد التنزیل ، اول ، تهران ف وزارت ارشاد ، 1411 ق ، ج1 ف ص 123  به بعد.

7. ماردینی ، الجوهر النقی ، - ، - ، - ، - ، ج 8 ، ص 59.

8. ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، - ، قم ، اسماعیلیان ، - ، ج 4 ، ص 73.

9. علامه امینی ، الغدیر ، سوم ، دار الكتاب العربی ، 1387 ق ، ج5 ، ص 26 - 30.

جمله زير سخن چه كسي است؟ تنها شيعيان علي (ع) رستگارند.
«علي و شيعته هم الفائزون يوم القيامة»

جمله زير سخن چه كسي است؟ تنها شيعيان علي (ع) رستگارند.

قرآن كريم مي فرمايد: در ميان مردم كساني هستند كه جان خودرادر راه خوشنودي خداوند عرضه مي دارند مراد چه كسي است؟

پس از آنكه دشمنان امكان خواندن هزار ركعت نماز در يك شب را زير سوال بردند كداميك از علما ده شب هر شب هزار ركعت در حرم امام رضا خواند تا امكانش را ثابت كند؟

پرسشگر گرامی با سلام  و سپاس از ارتباطتان با اين مركز.

1. جمله اول، كلام رسول خداست. بنا بر روایات رسول خدا خطاب به امام علی فرمود:

«علي و شيعته هم الفائزون يوم القيامة»؛ (1)

«انت و شیعتك الفائزون یوم القیامه»؛ (2)

دو جمله بالا اعلام انحصار نجات یافتگان و رستگاران در قیامت به امام علی و شیعیانش می باشد.

2. آیه مورد نظر به شرح زیر است:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ (3) بعضي از مردم جان خود را به خاطر خشنودي خدا مي‏فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».

در مورد شان نزول این آیه چندین نظر هست.

بسیاری از مفسران سني گفته اند: این آیه در شأن هر كسی است كه در جهاد یا اقدام برای رضای خدا شركت كند و جان خود را در این راه عرضه كند. (4)

البته ما هم قبوال داریم كه آیه های قرآن اگر هم شأن نزول داشته باشد ، ولی شأن نزول آیه را خاص نمی كند . پس این كه این مفسران آیه را در مورد هر كسی بدانند كه در راه خدا جانفشانی می كند ، منكر شأن نزول داشتن نیست.

گروه دیگری این آیه را در شأن صهیب رومی و بعض دیگر دانسته اند كه با دادن مال ، جان خود را از قریش خریدند و به مدینه هجرت كردند. (5)

این نظر هم حداقل از آن جهت درست نیست كه در آن "شراء" به معنای خریدن است یعنی كسی كه جان خود را به قیمت اموالش می خرد در حالی كه ظهور آیه این است كه منظور از "شراء" در اینجا فروختن است یعنی جان خود را به قیمت رضای خدا می فروشد و جان را می دهد تا رضای خدا را به دست آورد. 

همه عالمان شیعه و بسیاری از عالمان اهل سنت شأن نزول آیه را اقدام جانفشانانه امام علی در لیله المبیت و شب هجرت پیامبر دانسته اند كه حضرت جان خود را در معرض هلاك قرار داد تا رضای خدا را به دست آورد. (6)

این نظر كه روایات معتبری بر آن وجود دارد ، معتبر ترین نظر بوده و با قرائن آیه هم ، هم راستا است ولی متاسفانه بغض با امام علی نه تنها افراد را به كتمان این حقیقت وا داشته بلكه بالاتر از آن خواسته اند با زبان بی زبانی این آیه را در شأن قاتل امام علی بشمارند.

ابن قتیبه در كتاب "السیاسه" می نویسد : ابن ملجم وقتی برای كشتن امام علی قبل از اذان صبح وارد مسجد شد ، مكرر عبارت " و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاه الله"را تلاوت می كرد به نحوی كه امام علی گمان كرد بقیه آیه را فراموش كرده از این رو بقیه آیه را به یاد او آورد. (7)

و ابن ابی الحدید می نویسد كه معاویه از سمره ابن جندب خواست تا با جعل حدیث این آیه را در شأن ابن ملجم و آیه " ومن الناس من يعجبك قوله في الحياة الدنيا ويشهد الله علي ما في قلبه وهو الد الخصام " را در شأن امام علی معرفی كند و سمره با گرفتن چهارصد هزار درهم ، این خدمت را برای او انجام داد. (8)

3. علامه امینی می نویسد در مورد امام علی و امام حسین و امام سجاد علیهم السلام  روایت شده كه در شبانه روز هزار ركعت نماز می خواندند و علمای اسلام این مطلب را قبول داشتند تا این كه ابن تیمیه آمد و بر این اعتقاد و روایت ، ایرادهایی وارد كرد به شرح زیر:

اول. این عمل نه تنها فضیلت نیست بلكه كراهت دارد زیرا رسول خدا در شبانه روز فقط هفده ركعت نماز واجب و سی چهار ركعت نماز مستحب می خوانده است. پس محال است علی كاری كند كه جزو سنت رسول خدا نبوده است.

دوم این عمل ممكن نیست زیرا وقت طولانی می خواهد و اگر (ممكن هم باشد و)كسی بخواهد هزار ركعت نماز بخواند باید مثل كلاغ نوك به زمین بزند و این هیچ ارزشی ندارد و با خضوع لازم در نماز منافات دارد و تمام شبانه روز را نماز خواندن هم جزو سنت پیامبر نبوده است.

ابن تیمیه توجه نداشته یا نخواسته توجه كند كه 51 ركعت نماز واجب و مستحب كه پیامبر می خوانده ،نماز های واجب و مستحب یومیه است و با نمازهای مستحبی دیگر هیچ منافاتی ندارد. این خود رسول خداست كه بارها فرموده: نماز بهترین عبادتی است كه وضع شده و هر چه می توانید به جا آورید.

خود رسول خدا هم آن قدر شبها را به اقامه نماز ایستاد تا قدم های مبارك ورم كرد و خدا او را از این همه شب زنده داری منع كرد تا جانش به خطر نیفتد . (ر.ك به تفاسیر ذیل آیات اول سوره طه)

دیگر این كه وقتی نماز خواندن مستحب است و حدی ندارد ، منعی نیست كه امام علی اولین كسی باشد كه این سنت نیكو را ایجاد كرده باشد؛ زیرا ایجاد سنت نیكو و در راستای دستورهای قرآن و پیامبر ، ممنوع و بدعت نیست.

دیگر این كه ناممكن شمردن این كار هم از روی غرض است زیرا خود اهل سنت در فضیلت بسیاری از عالمان ، نماز هزار ركعت در شبانه روز را نوشته اند . در نماز مستحب رو به قبله بودن و ... شرط نیست و می توان در ضمن كار و راه رفتن و ... نماز خواند و ایشان ادامه می دهد كه ما كسی از اصحاب را می شناسیم كه در یك شب و روز و در یك شب هزار ركعت نماز با رعایات آداب و با خواندن سوره توحید در كمتر از هفت ساعت خوانده است. (9)

ظاهرا منظور ایشان ، خودشان باشد كه امتحانی شب هایی  این كار را انجام داده اند تا معلوم شود ممكن هست یا نه.

اگر شخصیت دیگری هم این كار را در حرم امام رضا انجام داده ، ما خبر نداریم.

پی نوشت ها:

1. قاضی نعمان مغربی ، شرح الاخبار ، - ، قم ، انتشارات اسلامی ، - ، ج3 ، ص 454 .

2. فضل بن شاذان ، الروضه فی فضائل امیر المؤمنین ، - ، - ، - ، 1423 ق ، ص 75.

3. بقره (2) آیه 207.

4. ابو حیان اندلسی ، البحر المحيط في التفسير ، - ، بیروت ، دار الفكر ، 1420 ق ، ج‏2، ص334.

5. واحدی ، اسباب النزول ، اول ، بیروت ، دار الكتب العلمیه ، 1412 ق ، ص 67.

6. حاكم حسكانی ، شواهد التنزیل ، اول ، تهران ف وزارت ارشاد ، 1411 ق ، ج1 ف ص 123  به بعد.

7. ماردینی ، الجوهر النقی ، - ، - ، - ، - ، ج 8 ، ص 59.

8. ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، - ، قم ، اسماعیلیان ، - ، ج 4 ، ص 73.

9. علامه امینی ، الغدیر ، سوم ، دار الكتاب العربی ، 1387 ق ، ج5 ، ص 26 - 30.

اولین بار كی و توسط چه كسی عبارت"و عجل فرجهم" به آخر صلوات اضافه شد؟
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)... صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ

اولین بار كی و توسط چه كسی عبارت"و عجل فرجهم" به آخر صلوات اضافه شد؟ و گفتن عبارت و عجل فرجهم چه فوائدی دارد

در پاسخ به سوال شما كه آیا روایتی هست و چه كسی اولین بار مطرح كرده است:

امام علی (ع) در روایتی صلوات را به صورت كامل مطرح كرده است كه توسط امام علی(ع) برای اولین بار بیان شده است:   

عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)... اللَّهُمَّ فَاكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي وَ مَا لَا يُهِمُّنِي وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي عَزَّ جَارُكَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ لَا إِلَهَ غَيْرُكَ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ(1)‏‏          

و در مورد ثوابش هم  باید عرض كنیم كه: در روایات معصومین به صراحت از آن نام برده شده، و آن دعا در ظهور و تعجیل فرج امام زمان است. چون از یك طرف دعا، نشانه خواستن انسان‏ها است. خواستن انسان‏ها یكی از علت‏های تحقق ظهور امام زمان است. از طرف دیگر دعا یكی از اسباب و عللی است كه در جهان هستی، تأثیر در تحقق یك چیز و یا رفع یك حادثه دارد، یعنی در مجموعه جهان هستی و قوانین و سنت‏های مقدر و معین آن، نیز در قضای الهی، دعا در تعیین حوادث و یا رفع آن ها نقش دارد. دعا ثواب دارد ضمن این عمل به سفارش ائمه هم جزء دستورات دینی ما است و در واقع با این دعا ما به وظیفه الهی خویش در غیبت امام زمان عمل می كنیم و ثوای بسیاری بر آن است.

دعا برای امام زمان(ع) یعنی اظهار عشق و ارادت دوستدار به محبوب؛ دل دادن صمیمانه دلداده به دلدار؛ سر سپردن سرباز جان بركف در پیش پای سردار. دعا برای امام یعنی اعلام وفاداری صادقانه مرید به مراد؛ ابراز علاقه مطیع به مطاع؛ و اعلام خود فراموشی نسبت به جان جانان. دعا یعنی ایستادن در برابر آیینه كمال و جمال و جلال حق تعالی و غم دوران دوری و رنج و محبت‏های ایام سیه روزی و هجران را بازگو كردن.

دعای عاشق تجدید پیمان و تأكید میثاق و تقویت تعهد است بر وفاداری، خویشتن سازی، اصلاح نقش خویش و جامعه برای تداوم مبارك معشوق.

دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان(ع) دعا برای خود و جامعه انسانی به خصوص مستضعفان جهان است. دعا برای رفع ظلم و ستم، فقر و فلاكت و كوه مصائبی است كه برگُرده بیچارگان و درماندگان است. امام زمان(ع) در توقیع شریفی كه به نایب خاصش (جناب محمد بن عثمان) نوشته فرموده: "برای تعجیل فرج من بسیار دعا كنید، زیرا كه گشایش كارها و امور شما در فرج من است".(3)صلوات عرض ارادت به ساحت مقدس رسول خداست، بارزترین نمود دین ،محبت نسبت به خدا و پیامبر خدا(ص) و بندگان خدا و اعمال مورد پسند خداست. رسول خدا(ص) برگزیده ترین مخلوق خدا و برترین محبوب اوست. با فرستادن صلوات به برترین محبوب خدا درود می فرستیم و به او عرض ارادت می كنیم.

متاسفانه بعد از رسول خدا(ص) اهل بیت او كه محبوب ترین بندگان، نزد خدا و رسول خدا(ص) بودند و شایستگی امامت و رهبری جامعه را داشتند ، به حاشیه رانده شدند. از آن به بعد بود كه مؤمنان منتظر فرج و گشایش و پدید آمدن حاكمیت اهل بیت شدند و برای تعجیل در این حاكمیت، دعا را پیشه خود ساختند. ما با دعا برای فرج اهل بیت و امام زمان، عشق و  آمادگی خود برای ایجاد و پذیرش این حاكمیت را اعلام می كنیم و این خود از بزرگ ترین اعمال صالح است.

پس با فرستادن صلوات ارادت قلبی خود به پیامبر را اعلام می كنیم. با اضافه كردن "عجل فرجهم" تقاضای خود مبنی بر برپایی هر چه سریع تر حاكمیت اهل بیت را به محضر خدای بزرگ اعلام كرده، با بیان این آرزوی قلبی، خود را در زمره منتظران واقعی ثبت می نماییم. خدا كه اجابت كننده دعاها است، هر گاه موج این تقاضا را در بندگان مشاهده كند، بدون تردید اجابت خواهد كرد. 

پی‏نوشت‏:                

1. شیخ طوسی، تهذيب ‏الأحكام، چاپ دارالكتب الاسلامیه، تهران، سال1365ش، نوبت4، ج 3، ص 84 .

2. محدث نوری، نجم الثاقب، ناشر، ص 505.

براي كسي كه نوعي اعتياد رواني دارد
معمولاً شناخت عواقب و آسيب هاي ناشي از تماشاي تصاوير و فيلم هاي مبتذل و مستهجن، مهم ترين عامل بازدارنده است. زيرا كسي كه آسيب شناسي دقيقي از آن داشته باشد.

راه هاي ترك ديدن محتواي مستهجن براي هميشه براي كسي كه نوعي اعتياد رواني دارد راشرح دهيد؟ (لطفأ به طور كامل)

معمولاً شناخت عواقب و آسيب هاي ناشي از تماشاي تصاوير و فيلم هاي مبتذل و مستهجن، مهم ترين عامل بازدارنده است. زيرا كسي كه آسيب شناسي دقيقي از آن داشته باشد. دغدغه فكري و حساسيت روحي شديدي در او ايجاد مي شود و موجب مي گردد كه با عزم و اراده قوي، آن رفتار ناپسند را رها سازد. مهم داشتن اراده راسخ است كه حيات و هويت آدمي به عزم و اراده او بستگي دارد. براي آشنايي با آسيب هاي تماشاي فيلم¬هاي مبتذل،  مي توانيد به سايت پاسخگو و ديگر سايت هاي مرتبط مراجعه كنيد.

توجه داشته باشيد كه تصورات جنسي و تخيلات شهواني كه از مشاهده اين گونه تصاوير و فيلم هاي مستهجن به وجود مي آيد، سبب خود تحريكي و تحريك شدگي دائمي فرد مي شود و به تدريج فرد را به انحرافات اخلاقي مختلف نظير، خودارضايي، ارتباطات نامشروع مي كشاند كه در نتيجه آن  باعث ايجاد ضعف جنسي و ذهني فرد مي شوند و ممكن است در عمل و توانايي جنسي فرد در زندگي آينده تأثير بگذارد و شخص را از لحاظ جنسي و ذهني فرسوده و خسته كند. از طرف ديگر، تماشاي تصاوير و فيلم هاي جنسي مستهجن علاوه بر حرمت شرعي كه دارد باعث كاهش اعتماد به نفس فرد در زندگي زناشويي آينده مي شود چرا كه رفتارهاي اغراق آميز بازيگران اين گونه فيلم ها باعث مي شود كه فرد در آينده و پس از ازدواج درباره طبيعي بودن عملكرد جنسي خود با همسرش دچار ترديد شوند و خود را بسيار ضعيفتر از آنچه هست، بپندارد. از سوي ديگر، جذابيت هاي اغراق آميز و تصنعي چنين فيلم هايي، گاهي باعث مي شود جذابيت هاي همسر، كمرنگ شده و مقايسه منفي بين همسر و آن هنرپيشه ها صورت گيرد كه اين امر موجب بي ميلي جنسي نسبت به همسر مي گردد. از طرف ديگر، برخي رفتارهاي بازيگران اين فيلم ها با وجود جذابيت هاي بصري، گاه بسيار دردناك و آسيب زننده است و زوجين ناآگاه كه سعي در تقليد از آن دارند، موجب بي رغبتي همسر به روابط زناشويي مي شود بنابراين، بهترين كار براي پيشگيري از آسيب هاي بسيار مخرب اين گونه فيلم ها چه در حال و چه در آينده، تصميم جدي بر عدم تماشاي اين گونه فيلم ها است.

براي رهايي از اين رفتار زشت و ترك تماشاي تصاوير و فيلم هاي مستهجن، بايد همه زمينه هايي كه به نحويي باعث تمايل شما به تماشاي فيلم هاي مستهجن و مبتذل مي گردد را از بين ببريد و اگر چنانچه ناخواسته در موقعيت هايي كه احتمال رفتن به سراغ فيلم هاي مبتذل و جنسي مي رود قرار گرفتيد، سريع با منصرف كردن فكر و ذهن تان و نيز جابجايي مكاني و تغيير موقعيت، خود را از آلودگي مجدد برهانيد. مي توانيد براي هر مدتي كه موفق به نديدن تصاوير و فيلم هاي مستهجن مي شويد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت هاي خود در اين خصوص بپردازيد. با كمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي تواند به صورت كلامي يا غير كلامي (مانند خريد يك بستني يا ديدن يك فيلم جذاب سالم يا سجده شكر و ...) باشد. علاوه بر آن، مي توانيد تنبيهات و جريمه هايي نيز براي هر بار مشاهده اين گونه فيلم ها براي خود قرار دهيد تا به تدريج از اين رفتار زشت فاصله بگيريد. يادتان باشد اگر قرار باشد در هر بار مشاهده اين قبيل فيلم هاي مستهجن، از حساب ميليوني شما مبلغ بيست هزار تومان كسر شود، تا به كي حاضر بوديد كه به تماشاي اين گونه فيلم ها بنشينيد پس، تعيين جريمه و برخي تنبيهات مي تواند بازدارندگي ايجاد كند و مانع ادامه تماشاي فيلم هاي مستهجن گردد.

اين را بدانيد كه اگرچه وسوسه هاي شيطان خيلي قوي است. اما با اين حال، شما توانايي مقابله با آن را داريد، بنابراين تا مي توانيد بايد از چنگ وسوسه هاي شيطان بگريزيد و زمينه وسوسه را از بين ببريد، اگر در تنهايي سراغ فيلم هاي جنسي مي رود، سعي كنيد هيچ گاه تنها نباشيد تا وسوسه پيدا نكنيد كه به دنبال فيلم هاي مبتذل برويد و به تماشاي آن بنشينيد.

براي مدتي استفاده از وسايل ارتباط جمعي نظير رايانه، اينترنت، ماهواره، تلويزيون و ساير وسايل ارتباطي را براي خود محدود كنيد و سعي كنيد فقط در ساعات مشخص، تنها براي كارهاي خيلي مهم و ضروري از آنها استفاده كنيد. به جاي آن تفريحات سالم ديگري را جايگزين گردانيد و هر گاه بي كار و يا تنها هستيد، از آنها استفاده كنيد. علاوه بر آن، مي توانيد رايانه خود را در اتاقي قرار دهيد كه محل رفت و آمد بقيه اعضاي خانواده و ديگران است تا انگيزه شما براي رفتن به سايت هاي مستهجن و تماشاي فيلم هاي مبتذل كاهش يابد.

اگر فيلم و عكس مستهجن و مبتذلي در نزد شما وجود دارد با يك اقدام شجاعانه سريعاً نسبت به معدوم كردن همه آنها اقدام كنيد و آنها را به كلي از دسترس خود خارج نماييد. همچنين، گاهي مي توانيد تماشاي فيلم هاي سالم و جذاب علمي، هنري، تاريخي، مستند و غيره را جايگزين تماشاي فيلم هاي مستهجن نماييد.

اگر دوستان ناباب و منحرفي داريد كه در زمينه تهيه و تماشاي اين گونه فيلم ها شما را ياري مي كنند و اين گونه فيلم ها را در دسترس تان قرار مي دهند، فوراً ارتباط خود را با آنان قطع كنيد و به آنها هم اجازه ارتباط مجدد ندهيد و به جاي آنها با افراد متدين و سالم طرح دوستي بريزيد و فعاليت هاي مثبت و سالمي با آنها داشته باشيد.

نگران شدم كه نكنه ایشان هم ایمانشان ضعیفتر شده
اگر چه در حال حاضر استعمارگران و دشمنان ایران اسلامی جهت دستيابي به اهداف پليد خود با بهره گيري از انواع مكانيزم هاي علمي، فرهنگي و اجتماعي و با ترفندهاي ...

یكی از دوستان من كه با هم فامیل هم هستیم فردی است متدین و اهل نماز و مسجد و با اخلاق كه تو فامیل به با ایمان بودن مشهوره.ایشان ظاهر مذهبی هم دارند. چند روز پیش جایی مهمان بودیم. اولین بار بود كه دیدم همین دوستم یه جورابی سفید رنگ و ساده پوشیده كه ساق آن تا مچ پا را پوشانده بود. حقیقتا تعجب كردم و یه كم نگران شدم كه نكنه ایشان هم ایمانشان ضعیفتر شده یا مثل بقیه جوانها كه رفتار دخترانه دارند و مثلا از این جوراب ها استفاده می كنند یا مثلا ابرو برمیدارند، ایشان هم رو به چنین كارهایی داره میره. خواستم همان موقع دلیل این كارشان را بپرسم ولی روم نشد. البته من خودم هم گاها میبینم كه این روزها برخی از پسرها هم از چنین جورابی استفاده می كنند ولی معمولا بیشتر، خانم ها (بخصوص دختر خانم ها) این نوع جوراب را می پوشند. حالا سه تا سوال داشتم كه ممنون میشم اگه جواب سه تا سوالم را جداگانه بدید. اولا اینكه آیا این كار ایشان نشان دهنده ضعیف شدن ایمان است؟سوال دوم اینكه آیا دوست بنده هم خدای نكرده داره میشه مصداق پسرهای آخرالزمان كه رفتار دخترانه انجام میدن؟ و سومین سوالم اینكه آیا از ایشان دلیل كارشان را بپرسم یا نیازی به این كار نیست؟ در پایان هم از شما تشكر می كنم و اگر نكته ای هست در مورد این رفتار بفرمایید؛ چون كمی نگران این رفتار دوستم شدم

اگر چه در حال حاضر استعمارگران و دشمنان ایران اسلامی جهت دستيابي به اهداف پليد خود با بهره گيري از انواع مكانيزم هاي علمي، فرهنگي و اجتماعي و با ترفندهاي گوناگون و با طراحی جنگ نرم و تهاجم گسترده فرهنگی و با استفاده از دستگاه های گوناگون تبلیغاتی، اینترنت، ماهواره و دیگر وسایل ارتباط جمعی، سعي دارند ارزش ها و فرهنگ غني ما را از بين برده و اهداف شوم خود را عملي سازند و از سوی دیگر، به خاطر گسترش روز افزون فرهنگ ضد دینی و دسترسی آسان جوانان و نوجوانان به شبكه ها و كانال های ضد دینی و برخی دیگر از عوامل اجتماعی، جوانان این مرز و بوم به انحاء و اشكال مختلف در معرض بمباران تبلیغاتی و شبیخون فرهنگی دشمنان قرار گرفته اند، این حالت، گاهی باعث به فراموشي سپردن منابع و ذخاير غني و ارزشمند فرهنگي، اخلاقي، علمي و مادي خودمان می شود و به جای آن باعث جلوه گری الگوها و ارزش‏هاي فرهنگ و مظاهر غربي می شود و جوانان و نوجوانان كشورمان را به فرهنگ غربی متمایل می سازد. این وضعیت اگرچه بسیار ناخوشایند و نگران كننده است اما، زنگ هشداری است كه هم باید مسئولین فرهنگی و آموزشی بیش از گذشته به هوش باشند و هم خود افراد بیش از پیش آگاه بوده و توجه داشته باشند كه گول مظاهر غربی و فرهنگ بی ریشه و منحط غربی ها و دشمنان واقعی اسلام را نخورند و با اقدامات پیشگیرانه و راهكارهای مقابله ای، به مقابله با شبیخون فرهنگی غربی ها بپردازند و با تقویت درست بنیه اعتقادی و مذهبی خویش، الگوهای اسلامی و ایرانی را به درستی بشناسند و به دیگران معرفی كنند تا جوانان این مرز و بوم از هجمه فرهنگی غربی ها مصون و محفوظ بمانند.

این را بدانید، گرایش برخی جوانان از جمله دوست و رفیق شفیق شما به برخی مظاهر غربی علاوه بر تأثیرات تبلیغات رسانه ای و  ماهواره ای و شبیخون فرهنگی، گاهی می تواند ریشه در ضعف بينش اعتقادی و عدم تقویت صحيح آموزه ها و تعالیم اسلامي داشته و نشانه ضعف ایمان باشد از این روی، لازم است با دانش افزایی، مطالعه و شركت در كلاس های اعتقادی و تفسیر قرآن، شناخت خود را روز به روز نسبت به تعالیم اسلامی گسترش داد و تقویت نمود.

اگرچه بر اساس برخی روایات در آخرالزمان، مردان خودشان را به شكل زنان و زنان خود را به شكل مردان در می آورند اما، از آنجا كه تشخیص آخر الزمان به این سادگی ها امكان پذیر نیست، رفتار دوست تان را نمی توان مصداق افراد آخر الزمان دانست چرا كه همواره این گونه رفتارها از ابتدای خلقت كم و بیش وجود داشته است اما، ممكن است هنوز عمومیت آخر الزمان را پیدا نكرده باشد.

نكته بسیار مهم در این قضیه، رفتاری است كه شما در قبال دوستان تان در پیش می گیرید، چرا كه امر به معروف و نهی از منكر اقتضا می كند كه در برابر غیر متعارف دوست تان بی تفاوت نباشید بلكه، با هوشمندی و پرهیز از تفكرات تعصبانه او را امر به معروف كنید البته، این را بدانید كه امر به معروف و نهي از منكر مسئوليت بزرگي است كه بايد با ظرافت خاص انجام گيرد تا مؤثر واقع شود. طبيعي است كه اگر اين فريضه الهي به طور شايسته عملي گردانید و مراتب و آداب خاص آن در نظر بگیرید و راه های مختلف آن را امتحان كنید، مسلماً بی تأثیر نخواهد بود و چه بسا ممكن است دوستان تان متوجه غیر متعارف خود گردند و از كارهای كه متناسب فرهنگ ما نیستند و به نوعی ضد فرهنگی و ضد دینی محسوب می شود فاصله بگیرد و مجدداً در مسیر درست زندگی قرار گیرد.

این را بدانید، اساساً انسان­ها موجوداتی هستند كه تا هنگام مرگ نیاز به آموزش و تربیت دارند و هیچ گاه نمی توان سن خاصی را برای پایان آموزش و تربیت انسان معرفی كرد، آموزش و پرورش مبانی اخلاقی و آموزه های تربیتی، باعث رشد و ترقی انسان و رسیدن به كمال نهایی انسانی كه والاترین هدف از خلقت انسان است، می گردد.

می خوام اطلاعاتی در مورد اثر این نوع مدل ها درنفس ناخودآگاه بدانم
از نظر روان شناختي نمادها و آرم ها مي توانند باعث تداعي يك فكر يا تصوير با فكر يا تصوير ديگر گردند. از نظر رفتار گرايان مجاورت زماني يا مكاني دو چيز با يكديگر..

من با جوونانی برخورد كردم كه از نماد های شیطان پرستی استفاده می كنند لباس های نامناسب از قبیل شلوار های پاره چروك و.. می پوشند.وقتی به آنها می گویم این لباس ها ونماد ها در عقاید ورفتار شما تأثیر منفی می گذارد آنها می گویند:وقتی ما نمی دانیم مفهوم اینها چیست ؛پس این ها برای ما اثر نخواهد داشت . می خوام اطلاعاتی در مورد اثر لباس ها و آرم ها و موسیقی ها ومدل موهاو... در نفس نا خود آگاه داشته باشم

از نظر روان شناختي نمادها و آرم ها مي توانند باعث تداعي يك فكر يا تصوير با فكر يا تصوير ديگر گردند. از نظر رفتار گرايان مجاورت زماني يا مكاني دو چيز با يكديگر باعث پيوند شرطي اين دو با يكديگر مي گردد و فرد نسبت به آن شرطي مي گردد.

بي شك همه اين نمادها ،آدم ها ،پوشش ها ،مدها داراي فلسفه مي باشند . در پس نمادهای مكاتب و فرقه های انحرافي يك فلسفه خوابيده است. هر كدام از  نمادها داراي معناي خاص و ويژه اي مي باشند و به هيچ وجه خنثي نيستند.

استفاده از نمادها هر چند به خودي خود بي تاثير به نظر برسند، ولي مجاورت با صاحبان و استفاده كنندگان نمادها  كه هر كدام به نوبه خود تحت تاثير فلسفه و مرام شيطان پرستي مي باشند ،به تدريج آن ها را به همرنگي در عقيده و انديشه و رفتار مي كشاند.

استفاده مستمر از نمادها كم كم  به هنجار سازي مخفي و پنهان در نظام شناختي عاطفي و رفتاري فرد استفاده كننده مي انجامد و فرد كم كم به يك نظام هنجاري جديد ملتزم مي گردد ،مثلا اختلاط دختر و پسر و مصرف مواد مخدر و سيگار، لاابالي گري، مصرف الكل كه هر كدام  نابهنجاري رفتاري محسوب مي گردند ،كم كم به هنجار رفتاري مبدل مي گردند 

استفاده از  نمادها نشانگر هويت مغشوش و شكل نايافته فرد استفاده كننده مي باشند .فرد از اين طريق مي كوشد هويتي جديد براي خود دست و پا كند .

اين افراد معمولا از عزت نفس پاييني برخوردارند . سعي مي كنند با پيوستن به فرقه هاي انحرافي از اعضا گروه خود كسب عزت نمايند .

بسياري از اين افراد از اختلالات عمده روانپزشكي مانند اضطراب، وسواس افسردگي و همچنين اختلال هاي شخصيت مانند اختلال شخصيت ضد اجتماعي و.. بی بهره نیستند. افراد مي كوشند تا در تحت لواي اين فرقه هاي انحرافي به توجيه تمايلات جنسي و پرخاشگرانه خود بپردازند، مثلا رابطه با جنس مخالف در عرف اجتماعي ما امري نا بهنجار به شمار مي آيد، ولي فرد مي كوشد تا از طريق دستمايه قرار دادن فلسفه و مرام فرقه اي خود آن امر را صد در صد بهنجار نشان مي دهد.

موسيقي هاي شيطان پرستي از نوع موسيقي هاي خطي است كه فرد را به سمت شهوت و پرخاشگري سوق مي دهد. شعر اين موسيقي ها همگي داراي مضامين سكس ،خشونت، قتل ،پوچ گرايي لاقيدي و.. مي باشند.

بي شك این مضامين، درون افراد را  از هر گونه معناي اصيل زندگي محروم مي سازد . بي معنايي را جايگزين آن مي سازد.

پيامدهاي منفي   فرقه گرايي نا محسوس و مخفي بسيار  است. مي توانيد در كتاب هاي روان شناسي اجتماعي و سایر كتاب های مشابه به جوانب ديگر آن پي ببريد .در سايت هاي مختلف از جمله سايت موسسه بهداشت معنوي و ساير سايت هاي مشابه نیز می توانید به اطلاعاتي در اين زمينه دست يابيد.

چگونه او را با توجه به سنش به سمت درست هدایت كنم؟
يكي از ويژگي‌هاي دوران نوجواني، عصيان بر ضد بسياري از وقايع و آداب و سنت‌هاي گذشته است. نوجوان احساس مي‌كند بايد سنت شكني كند و بسياري از رسوم گذشته را انكار...

خواهری 13 ساله دارم كه اخیرا حرف از برداشتن چادر و زندگی بهتر خارج از كشور و ادامه تحصیل در آنجا می زند و علاقه زیادی به بازیگران و خوانندگان خارجی پیدا كرده. می خواستم بدانم چگونه او را با توجه به سنش به سمت درست هدایت كنم.ممنون

يكي از ويژگيهاي دوران نوجواني، عصيان بر ضد بسياري از وقايع و آداب و سنتهاي گذشته است. نوجوان احساس ميكند بايد سنت شكني كند و بسياري از رسوم گذشته را انكار و نفي نمايد. نوگرايي و تجدّد طلبي از ويژگيهاي اين دوران است.

از سوی دیگر، فعال شدن ترشح هورمونهاي مختلف در این سنین، آنان را برای دوران بلوغ آماده می كند و در روحيه، نگرش ها، رفتارها و روابط نوجوان تحول ايجاد ميكند و سبب هنجار شكني ميشود، نوجوان با هنجار شكنی و سرپيچي از بسیاری از سنت ها ميخواهند بگويند كه من دیگر كودك ديروز نيستم.

از طرف ديگر، مظاهر زيبا و دلفريب حيات مادي غرب، به دليل اين كه الگوها و ارزش‏هاي فرهنگ غربي به وفور در دسترس نوجوانان قرار گرفته و به تناسب نيازهاي آنان توسط نظام‏هاي غربي براي آنها الگوسازي و ترويج شده و متأسفانه نظام اجتماعي خودمان نيز به تبليغ آنها پرداخته است، احساس هويت اجتماعي نوجوانان متناسب با الگوهاي غربي شكل گرفته و ويژگي‏هاي شناختي و ارزشي، رفتاري و نمادي آنها نيز مبتني بر آنها جلوه‏گر شده است. از سوی دیگر، عدم آشنايي بسياري از خانواده‏ها با اصول تربيت اسلامي و به كار نگرفتن درست و كامل اصول و تعاليم اسلامي در عرصه تربیت، فرهنگ و بينش اجتماعي، همچنین ضعف بينش صحيح اسلامي خود افراد و یا به فراموشي سپردن منابع و ذخاير غني و ارزشمند فرهنگي، اخلاقي، علمي و مادي، مزید بر علت شده و نوجوانان را به فرهنگ غربی متمایل ساخته است. در كنار همه این مسائل، شكل گیری دوستی های بی ضابطه، دوستان ناباب و الگوپذیری غلط از نگرش و رفتار آنان باعث تفكرات و گرایشات غربی و هنجارشكنانه نوجوانان گردیده است.

دوره نوجوانی یك دوره بسیار حساس و دوره بحران زندگی انسان تلقی می گردد. متأسفانه در دوران نوجوانی چون هنوز بلوغ عقلی صورت نگرفته است و احساسات بر تعقل و خردورزی غلبه دارد، یك جانبه­نگری و تفكر احساسی و عدم ثبات هیجانی نوجوان را از پرداختن به امور حقیقی و واقعیت باز می دارد و ممكن است زمینه انحراف و سوء رفتار او را فراهم گرداند.

برای این كه بتوانید خواهرتان را ارشاد و هدایت بكنید بهتر است ارتباط عاطفی خود را با او تقویت و افزایش دهید تا شما بتوانید با زدن این پل ارتباطی به قول معروف او را به پای میز مذاكره بكشانید سپس در یك فضای آرام و با آرامش با او گفتگو كنید و ضمن این كه برخی از تفكرات و گرایشات غیر منطقی او را به چالش می كشید، اصول و مبانی ارزشمند ایرانی اسلامی را به او آموزش دهید. برای این منظور نكات زیر را عملی سازید:

1- به هیچ وجه وي را بخاطر تفكرات و گرایشات غربی اش تمسخر و یا سرزنش نكنيد. در اين وضعیت بهتر است از نصيحت مستقيم دوري كنید و از درگيري با ايشان بپرهيزید كه اثر معكوس دارد و لجاجت او را بيشتر ميكند. هرگز نمي توان با خشم و خشونت و سرگوفت زدن، نوجواني را از اشتباه باز داشت و او را به راه راست هدایت كرد. روح نوجوان بسيار آسيب پذير است و در برابر برخورد قهر آميز واكنش نشان مي دهد، از اين رو بايد مواظب بود تا لطمه اي به شخصيت او وارد نشود.

2- اخلاق و رفتار و برخورد شما باید عاقلانه و صحيح باشد. كج فكري، كوتاه بيني و كج خُلقي بازدارندگي دارد و از تاثير گفتارها و نصايح شما ميكاهد.

3- حتي المقدور به او احترام گذاشته و او را مورد محبت خود قرار دهيد و زمينه پرخاشگري و تندي را فراهم نكنيد. معمولاً در افرادی كه درون خانواده از نظر عاطفی و احساسی ارضا نمیشوند و كمبود محبت دارند، انگیزه چنین گرایشاتی بیشتر است.

4- به خواهرتان بگوييد كه شما به او علاقه مند هستید. موفقيت او را خواهانید و در هر كاري آماده كمك به او هستید و در هر امري پشتيبان او هستید و از او حمايت می كنید. و اين را در موقعيت هاي مختلف به او ياد آور شويد تا احساس كند از وي حمايت مي شود و مدافع و دلسوز خوبي دارد.

5- هر چه بيشتر به او نيكي و احسان كنيد، و از طريق زبان، هديه دادن، اظهار محبت و كمك كردن به وي در موقعيت هاي مختلف، اعتماد او را به خود جلب كنيد. مطمئن باشيد پس از مدتي نظر وي به سوي شما جلب خواهد شد و به حرفتان ارزش قائل می شود و به آن اهمیت می دهد.

6- سعی كنید دوستان خوبی برای او پیدا كنید و زمینه ارتباط با آنها و شركت در برخی محافل و مجالس دینی را برای او فراهم گردانید تا به تدریج الگوپذیری مثبت و مطلوب در او شكل بگیرد.

اگر چنانچه راهكارهای بالا موثر واقع نشد در این صورت بهتر است از یك روانشناس متخصص و متعهد كمك بگیرید و به هیچ وجه مسئله را كم اهمیت نپندارید چرا كه آمار نشان می دهد كه بسیاری از ناهنجاری ها و آسیب هایی كه گریبانگیر نوجوانان می گردد از همین هنجار شكنی های به ظاهر كوچك و غیر منطقی شروع شده است. براي اثربخشي مناسب بر وي مستدعي است كتابهايي در زمينه ارتباط مؤثر و همدلي را مطالعه نماييد.

آیااین گونه تنوع طلبی جوان رابرای رسیدن به آن انتخاب بزرگ یاری می كند؟
مد و مدگرایی پدیده ای است كه در میان همه اقشار جامعه وجود دارد، اما جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به این پدیده اهمیت می دهند. امروزه با گسترش وسایل ارتباط...

برخی معتقدند: جوان تنوع طلب است و آنهایی كه مانع تنوع طلبی او می شوند جوان رادرك نمی كنند همین تنوع طلبی سبب می شودكه جوانان به دنبال مدبروند و كسانی كه بامدمخالفت می كنندتنوع طلبی جوان رادرك نمی كنند. استفاده ی جوان ازهرنوع مدلباس ومووهرنوع فیلم وموسیقی وداخل شدن درهرگروه اجتماعی چه خوب و چه بدخاصیت دوران جوانی است اگربگذاریم جوان جوانیش رابكند بعدازگذشت دوره ی نوجوانی خودش آرام میگیردوزندگی معمول وهمسان خودراازسرمی گیرد سوال: 1-آیااین گونه تنوع طلبی جوان رابرای رسیدن به آن انتخاب بزرگ یاری می كند؟ 2-آیاجوان توانایی آن رانداردكه هرنوع مدراباهدف اصلی زندگی خودمطابقت دهدوسپس استفاده كند؟ 3-آیااین عقیده به این معنانیست كه جوان هنوزبه قدرت تفكروتشخیص نرسیده وبیشترازاحساساتش تبعیت می كند؟ 4-آیاتنوع طلبی كه ریشه درروح بی نهایت طلب انسان دارد.وقتی دراین قبیل اموربه كاررود،انسان راازهدف های اصلی قافل می كند؟ 5-آیانمی توان درانتخاب مدمعیار ومیزانی تعیین كرد؟آن معیارومیزان كدام است ؟ 6-آیاپیش ازانتخاب بهترنیست منشا پیدایش آن راشناخت؟

مد و مدگرایی پدیده ای است كه در میان همه اقشار جامعه وجود دارد، اما جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به این پدیده اهمیت می دهند.  امروزه با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند . در نتیجه موقعیت آن ها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشكل تر شده است.  اگر از جوانی كه تحت تاثیر تبلیغات مذكور قرار گرفته و به نوعی مدگرایی را به صورت عادت در آورده است، بپرسید كه به چه علت این كار را می كند، یا مثلا فلان آرم یا كلمه روی لباس شما چه كاركردی دارد، در اكثر مواقع از او این كلمات را خواهید شنید: «خب، قشنگه!»، «برای این كه مده!»، «همه می كنند!» و ... .

این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یك تحلیل روان شناختی نشان دهنده‏ نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است . كاملاً یك پدیده‏ طبیعی اما (به دلائل فرهنگی، دینی و اجتماعی)، نابهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود.

 به نكات ذیل توجه فرمائید

1.تعریف مد:

 «مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند كه توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند . دارای یك دوره‏ زمانی نسبتا ًكوتاه اند و سپس فراموش می شوند. بنابراین، «مدگرایی» آن است كه فرد، سبك لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم كند . به محض آن كه الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یكی پیروی نماید. گستره‏ مد به اندازه‏ گستره‏ي زندگی انسان است و تمامی شئون آن را در بر می گیرد. تغییرات مدگونه، در: علوم و فنون نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبك منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و ... قابل گسترش است.

2.عوامل و زمینه های مدگرایی:

در یك نگاه كلّی و جامع نگر، مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست. ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور بر می گردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه كه پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه كه دوره‏ حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان كه رضا شاه با سلطه‏ سیاسی بر كشور، نحوه و شكل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاكنون، مدهای مختلف در ایران (و به خصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.

3.یكی از علل روانشناختی مدگرایی در جوانان تنوع طلبی و نوگرایی آنان است. جوانی، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است كه غرایز طبیعی در شكل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است كه به شدّت، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد . گواه نیاز وی به شكستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از كسانی كه پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی كه نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعكس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.

4.مدگرایی، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیه‏ي نوگرایی جوانان است، اما به لحاظ آن كه مدها و مدل ها نمایانگر علایق و ارزش های مسلّط یك زمان و یك قشر خاص اند و افزون بر آن، می بینیم كه امروزه جوانان ما از مدهایی (چون: رپ، هوی متال، و ...) پیروی می كنند و ناخواسته به اموری رو می آورند كه چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد است، پس می توان گفت كه مدگرایی در جامعه‏ي ما تا حدود زیادی كاركرد منفی به خود گرفته است. پیامدهای آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید و از هدف های اصلی زندگی غافل می كند.

5.متاسفانه منظور شما از رسیدن به انتخاب بزرگ در زندگی دقیقا مشخص نشده است؛ اما اگر به دنبال این سوال باشیم كه مدگرایی، تا چه اندازه می تواند آرمان ها و انتخاب های اساسی زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، باید گفت: در یك نگاه كلی، اسلام با همه نوع مد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبك و شیوه‏ لباس پوشیدن را نیز به صورت كلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و ...)، رعایت نكردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر، و همانند سازی با بیگانگان است. حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیاز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.

بنابراین می بینید كه در یك تقسیم بندی كلی، ما دو نوع مد داریم. مدهای خوب و مدهای بد. امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطه‏ انسان را با گذشته اش (كه  سابقه‏ تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع می كند . گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و نوع ارزش های پیشین است. اسلام با این نوع تجدّد و امروزی شدن كه در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.

 جوان با روحیه خلاق و قدرت تفكر و تعقلش، به كمك آگاهی از منشا بروز انواع مد، می تواند مد را به گونه ای با اعتقاد خود هماهنگ كند كه با هدف اصلی زندگی او تداخل نداشته باشد.

6.معیار و میزان در انتخاب مد:

 فرهنگ، اصول و مبانی اعتقادی و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یك نظام اجتماعی هستند كه پایه‏ ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشكیل می دهند. رفتار ما را نسبت به آن ها تنظیم می كنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی كه در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطه‏ آن ها را با نظام ارزشی حاكم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد . میزان همگرایی یا واگرایی آن ها را از یكدیگر سنجید.

 مدهای لباس، اگر در عین جذّابیت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه‏ خلاقیت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مدها و مدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین كنند ؛ هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، در امان بمانند.

صفحه‌ها