حدیث

من حدیثی شنیدم که امام علی‌ (علیه السلام) فاصله زمین تا خورشید را به اندازه مسافتی که یک اسب عربی‌ در پانصد سال می رود ذکر می‌کنند. متاسفانه نتوانستم منبعی برای این حدیث پیدا کنم. ممنون میشوم اگر راهنمایی کنید. باتشکر

پاسخ:
بايد بيان كنيم چنين حديثي با اين الفاظ كه فاصله زمين تا خورشيد به اندازه پانصد سال راه رفتن با اسب عربي است، در كتاب هاي معتبر روايي ديده نشده است.
علاوه معلوم نيست كه مقصود از خورشيد، آسمان است يا خورشيدي كه در آسمان است.
به همين جهت در بيان روايات از فاصله ميان آسمان و زمين بسيار سخن گفته و كلمه پانصد سال (خمس مائه) كه خود مثل بعضي از اعداد رمز گونه است، زياد مشاهده شده است كه به يك نمونه كه شايد در مقصود شما باشد و در كار شما آيد، اشاره مي شود.
از پيامبر گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله) خطاب به اصحابش در مورد فاصله ميان آسمان و زمين بدون ذكر خصوصيت، نقل شده است.
حضرت فرمود:
"هَلْ تَدْرُونَ كَمْ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ قُلْنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ بَيْنَهُمَا مَسِيرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ مِنْ كُلِّ سَمَاءٍ إِلَى سَمَاءٍ مَسِيرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ..."(1)
يعني آيا مي دانيد ميان آسمان و زمين چه مقدار (فاصله) است؟ اصحاب پاسخ دادند خدا و رسولش بهتر مي دانند! حضرت فرمود: (فاصله ميان آسمان و زمين) مسير پانصد سال راه است و از هر آسماني تا آسمان ديگر مسير پانصد سال راه است...

پي نوشت:
1. مجلسي محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، انتشارات اسلاميه، چاپ مكرر، ج‏55، ص103.
موفق باشید.

نظریه ولایت فقیه که امام خمینی (رحمة الله علیه) مطرح کردند بر پایه چند حدیث و برداشت از اونها بوده، درسته؟ ولی به نظر من برداشت از روایات در این موضوع صحیح نیست، چون این ولایت فقیه یه اصل بسیار مهم است و در صورت وجودش باید یک روایت محکم و مستقیم هم وجود داشته باشه. ما در جزییات باید از احکام برداشت داشته باشیم، نه در چیزهای مهم و اساسی مثل ولایت فقیه. اگر نیاز اسلام بوده چرا پیامبر و یا دیگر معصومین به طور مستقیم بیان نکرده اند؟ شاید بیان شده ولی من به این روایات دسترسی نداشتم. لطفا اگر چنین روایاتی وجود دارند، بگویید. یا دلیل محکمی برای درستی این برداشت ها ارائه دهید.

پاسخ:
درباره ولايت فقيه يك یا دو روايت نيست كه در سند آن ترديد نماييم، بلكه روايات متعدد در اين خصوص وجود دارد كه نمي توان در سند همه آن ها ترديد كرد. همچنين آياتي وجود دارد كه مي توان براي اثبات ولايت فقيه به آن ها تمسك نمود، البته در اين آيات صريحا كلمه "ولي فقيه" نيامده است، ولي از مضمون آيات و روايات مي توان به اين مطلب دست يافت كه رهبري جامعه را بايد انسان شايسته، عادل و اسلام شناس برعهده بگيرد. در ضمن عدم تصريح آيات بر ولايت فقيه مشكل ايجاد نمي كند، زيرا خيلي از موضوعات ديگر نيز هستند كه آيات صريحا بر آن ها دلات ندارند، در اين جا به برخي آيات و روايات اشاره مي شود:
آياتي كه هر گونه حكم و داوري را كه بر اساس قوانين الهي نباشد، كفر و فسق و ظلم معرفي مي‏ كند:
1. «وَ مَنْ لَمْ يحْكمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِك هُمُ الْكافِرُونَ (1)؛ كساني كه به موجب آنچه خدا نازل كرده، داوري نكرده‏ اند، آنان خود كافرانند».
2. «وَ مَنْ لَمْ يحْكمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِك هُمُ الظَّالِمُونَ(2)؛ كساني كه به موجب آنچه خدا نازل كرده، داوري نكرده‏ اند، آنان ستمگرانند».
3. «وَ مَنْ لَمْ يحْكمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِك هُمُ الْفاسِقُونَ(3)؛ كساني كه به آنچه خدا نازل كرده، حكم نكنند، آنان فاسق اند».
آياتي كه به حكمراني و داوري بر اساس احكام الهي حكم مي‏ كند، مانند:
« فَاحْكمْ بَينَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَك مِنَ الْحَقِّ(4)؛ برايشان بر اساس آنچه خدا نازل كرده، حكم ‏كن و در برابر آنچه از حق بر تو نازل گشته، از خواسته‏ هاي آنان پيروي مكن».
آياتي كه هر گونه ولايت‏ پذيري غير الهي را نفي مي‏ كند:
« اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيكمْ مِنْ رَبِّكمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَلِيلاً ما تَذَكرُونَ(5)؛ از چيزي كه از طرف پروردگارتان بر شما نازل‏ شده، پيروي كنيد. از اوليا و سرپرستان ديگر جز او، پيروي نكنيد، اما كمتر متذكر مي‏ شويد!»
دسته ديگر از آيات ضرورت اجراي احكام الهي در عصر غيبت را بيان مي دارد. اين احكام در آيات زيادي آمده است مانند:
1ـ اجراي حدود الهي كه فقها در كتاب حدود به صورت مفصّل ذكر كرده‌اند.
2ـ اجراي معروف ها و چيزهايي كه در اسلام، انجام آن ها لازم و ضروري است.
3ـ جلوگيري از منكرات و كارهايي كه در اسلام حرام است. مانند: قماربازي، شراب‌خواري، رباخواري، رشوه‌خواري و...
4ـ اجراي اقتصاد اسلامي. اسلام داراي اقتصاد است كه با اجراي دقيق آن، ضمن تعديل ثروت، عدالت اقتصادي نيز اجرا شده، به محرومان و نيازمندان رسيدگي مي‌شود.
5ـ حمايت و دفاع و كمك نسبت به مسلمانان و محرومان مظلوم جهان. اسلام افزون بر اصلاح مملكت اسلامي، حمايت از مسلمانان جهان در حد مقدور و با توجه و ملاحظه جهات مختلف را، لازم و ضروري مي‌داند. اين امر به صورت مطلوب با تشكيل حكومت ديني و اسلامي و حاكم بودن فردي آگاه و فقيه امكان‌پذير است.
6ـ اعتلا و تقويت اسلام در جهان به عنوان يك مكتب مترقي و سازنده، اين امر نيز با تشكيل حكومت ديني محقق مي‌شود.
اجراي آن ها، بدون تأسيس حكومت ديني ممكن نيست. اين بخش از احكام بسيار گسترده و چندين برابر احكام عبادي فردي است.
رواياتى كه براى اثبات ولايت فقيه، مورد استدلال قرار گرفته اند متعدد مي باشد.(6)
در اين جا به چند روايت اشاره مي شود.
1. ابوالبخترى از امام صادق(ع) نقل شده است: العلماءُ ورثهُ الانبياء؛(7) علما وارثان انبيا و پيامبران الهى هستند.
2. در روايت معتبرى، سكونى از امام صادق (ع) و ايشان از پيامبر اكرم (ص) روايت مى كنند:
الفُقَهاءُ اُمناءُ الرُّسُلِ مالَم يَدْخُلُوا فى الدُّنْيا؛(8) فقيهان تا زمانى كه دنيا زده نشده اند، امين و مورد اعتماد پيامبران هستند.
3. شيخ صدوق، با سندهاى متعدّد، از اميرمؤمنان، از پيامبر نقل مى كند:
سه بار فرمودند: اللّهم ارحَم خُلفايى؛ خدايا جانشينان مرا مورد رحمت خود قرار ده.
پرسيدند: جانشينان شما چه كسانى هستند؟ فرمودند:
اَلَّذينَ يَأتُونَ بَعدى وَ يَروُونَ حَديثى وَ سُنَّتى؛ كسانى كه بعد از من مى آيند، حديث مرا روايت مى كنند و سنّت مرا به مردم مى رسانند(9).
4. شيخ كلينى، از امام هفتم (ع) نقل كرده است كه در قسمتى از سخنان خود درباره منزلت دانشمندان دينى فرمود: الفُقَهاءُ حُصُونُ الاِسلامِ كَحِصْنِ سُورِ المَدينَهِ لَها؛(10) فقيهان دژهاى مستحكم اسلام هستند، همچون دژهاى شهر كه حفاظت از آن را بر عهده دارند.
5. از امام صادق نقل شده است:
المُلُوكُ حُكّامٌ عَلَى النّاسِ وَ العُلَماءُ حُكّامٌ عَلى المُلُوكِ؛
پادشاهان حاكم بر مردم اند و علما بر پادشاهان حاكم اند. (11)
6. شيخ صدوق، توقيع شريفى را از امام زمان نقل مى كند؛ در آن توقيع، حضرت نگاشته اند:
و اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارُجِعُوا فيها اِلى رُواهِ اَحاديثِنا فَأِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُمْ وَاَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَيْهِم...(12) امّا حوادث جديدى كه اتفاق مى افتد، درباره آن ها به راويان حديث ما رجوع كنيد؛ زيرا آن ها حجّت من بر شمايند و من حجت خدا بر آن ها هستيم. اگر اين روايات را در كنار آيات قرار دهيم مي توان نتيجه گرفت كه رهبري جامعه از آن فقها است،
دراين باره به منابع زير مراجعه فرماييد:
- ولايت فقيه، امام خمينى(ره)،
- دين و دولت در انديشه اسلامى، محمد سروش
-.محمد هادي معرفت، ولايت فقيه
- امام خمينى، حكومت اسلامي (ترجمه كتاب البيع) ج2
- مجله حوزه شماره 85- 86(ويژه ولايت فقيه)

پي نوشت ها:
1.مائده (5)، آيه 44.
2.همان، آيه 45.
3.همان، آيه 47.
4.همان، آيه 48.
5.اعراف(7)، آيه 3.
6. محقّق نراقى، عوائد الايّام، مركز نشر وابسته به مكتب الإعلام الإسلامي، 1417 ق، ص 532.
7. شيخ كليني كافي، تحقيق علي أكبر غفاري، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1365 ش، ج 1، ص 133.
8. كافي، ج 1، ص 147.
9. شيخ صدوق معاني الأخبار، تحقيق: علي أكبر الغفاري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، 1379 - 1338 ش، ص 375.
10. كافي، ج 1، ص38.
11. أبو الفتح الكراجكي، كنز الفوائد، قم، مكتبة المصطفوي،1369 ش، ص195.
12. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، قم، مؤسسة نشر إسلامي وابسته به جماعة مدرسين، ص 485.
موفق و موید باشید

آیا حدیثی که در مورد آیات سوره اسراء پیرامون فسادهای یهود است و مضمون آن شهادت حضرت علی (ع) و زخمی شدن امام حسن (ع) و بروز واقعه کربلا است، سندیت دارد؟ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْبَطَلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى- وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ قَالَ قَتْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام وَ طَعْنُ الْحَسَنِ علیه السلام- وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً قَالَ قَتْلُ الْحُسَيْنِ علیه السلام- الكافي، ج‏8، ص: 207 عبد اللَّه بن قاسم بطل در باره آيه شريفه: وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ ... «3» از امام صادق عليه السّلام روايت مى‏ كند كه فرمود: اين آيه به كشتن على بن ابى طالب عليه السّلام و نيزه زدن به حسن عليه السّلام نظر دارد، و ... وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4» حاكى از كشته شدن امام حسين عليه السّلام است.

پاسخ:
علاوه بر اينكه مرحوم كليني روايت مذكور را در كتاب شريف «كافي»(1) نقل نموده مفسران نيز در تفاسيري همچون تفسير عياشي، (2) البرهان(3)، نورالثقلين (4) و ...نقل كرده اند.
البته چنانكه علامه طباطبايي در تفسير الميزان متذكر شده بايد بدانيم كه «روايت مذكور و روايات مشابه در مقام تطبيق حوادثى است كه در اين امت واقع مى‏شود و در ميان بنى اسرائيل اتفاق افتاده است، و در حقيقت در مقام تصديق مطلبى است كه رسول خدا پيش ‏بينى كرده و فرموده بود: اين امت به زودى همان كارهايي كه بنى اسرائيل مرتكب شدند را دقيقا و طابق النعل بالنعل مرتكب خواهند شد، حتى اگر بنى اسرائيل داخل سوراخى رفته باشد اين امت نيز خواهد رفت، پس اين روايات را نبايد جزو رواياتى شمرد كه آيه مورد بحث (5) را تفسير مى‏ كند بلكه تنها در مقام تطبيق است. چرا كه مى‏ بينيم هر كدام از اين روايت ها آيه را به گونه‏ اى تطبيق كرده‏ اند.»(6)

پي نوشت ها:
1. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية‌، 1407 ه‍ ق‌، ج 8، ص 206.
2. عياشى، محمد بن مسعود، كتاب التفسير، تهران، چاپخانه علميه، 1380ق، ج‏2، ص 281.
3. بحراني، سيد هاشم، البرهان في تفسير القرآن، تهران، بنياد بعثت، 1416ق، ج‏3، ص 502.
4. عروسي حويزي، عبد علي بن جمعه، نور الثقلين، قم، اسماعيليان، 1415ق، ج‏3، ص 138.
5. «وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبيرا» (إسراء(17) آيه 4) «ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى‏جويى بزرگى خواهيد نمود.»
6. علامه طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق، ج‏13، ص 43.
موفق و موید باشید

منبع روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) را می خواستم.

متن روایت چنین است: «ای انسان تو دائم در حال شدنی هر لحظه سنگی از بنای شدنت. پس نیکو بیندیش چه گفته ای و چه کرده ای. اگر دو روزت یکی باشد مانده ای، آب مانده مرداب و مرداب مرگ آب»

پاسخ:
این روایتی را که ذکر کردید در منابع روایی خودمان نیافتیم تنها به این روایت که در برخی از کتاب ها آمده است اشاره می کنیم :
مَنْ‏ سَاوَى‏ يَوْماه‏ فهو مَغْبونٌ ؛ (1) هر كه عمل دو روز او مساوى باشد، او مغبون است و زيانكار است. (چه، جاى آن كه عمل روز بعد، كم تر از روز قبل باشد.)

پی نوشت:
1. جعفر بن محمد (ع)، مصباح الشريعة، ترجمه و شرح عبد الرزاق گيلان‏، ناشر پيام حق‏، چاپ تهران‏،چاپ1377 ش‏، نوبت اول، ص 185.

سلام دنبال سند (منبع) فرمایش امام علی (علیه السلام) هستم؟ امام علی (علیه السلام) می فرماید: مواظب افـکــارت بــــــاش که گفتــارت می شود، مواظب گفتــارت بــــــاش که رفتـــارت می شود، مواظب رفتـــارت بــــــاش که عــــادتت می شود، مواظب عــــادتت بـــــاش که شخصیتت می شود، مواظب شــخـصیتت بــــــاش که سرنوشتت می شود.

پاسخ:
اين جمله مشهوري است. اما بارها جستجو كرديم. ولي در اسناد روایی چیزی نیافتیم. لطفا در مکاتبه بعدی عربی این کلام را بفرستید تا جواب کامل تری به شما داده باشیم .

حدیثی هست شنیدم و از صحت آن آگاهی ندارم. «فرشتگان هنگام دفن زن بد حجاب می خندند زیرا زمانی که زنده بود برادرانش او را نپوشاندند حالا که مرده بر سرش خاک می ریزند».

پرسشگر محترم این حدیث صحت دارد و مفصل است که می توانید به منابع ذیل مراجعه نمایید:
سأل نبيّنا (صلّى اللّه عليه و اله جبرئيل عليه السّلام) هل تضحك الملائكة و تبكي؟ قال: نعم، تضحك في ثلاث تعجّبا، و تبكي في ثلاث ترحّما...و الثّالث المرأة البارزة إذا ماتت فيسجّى قبرها حتّى يسوّى عليه اللّبن لئلّا يطّلع على حجمها، فتضحك‏ الملائكة و تقول: حين كانت مشتهاة فما سجّيتموها، و الآن صارت منفّرة فسجّيتموها... ؛( 1)پيغمبر(ص) از جبرئيل پرسيد: آيا ملائكه، گريه و خنده هم دارند؟ گفت: آرى از سه كس از روى تعجب مى‏خندند و بر سه كس از ترحم و دلسوزى مى‏گريند.....سوم: از زنى كه در زندگى، خود را از بيگانه نپوشيده پس از مرگ او را در قبر نهند و بدنش را بپوشانند كه از ديده‏ها پنهان باشد؛ ملائكه خندند و گويند: هنگامى كه مورد رغبت بود او را نهان نكرديد، اينك مستور كنيد كه مورد نفرت و انزجار است...

پی نوشت:
1. مشكينى‏ على ،تحرير المواعظ العددية، ناشر الهادى‏، قم‏، سال 1424 ق‏، نوبت هشتم،‏ص 242
جنتى‏احمد، نصايح‏، ناشر الهادى‏قم‏، سال 1382 ش‏، نوبت بيست و چهارم، ص124‏.<

در جمعی بودم گفتم امام علی (علیه السلام) فرموده اند: (تا گرسنه نشدی عذا نخور و قبل از اینکه سیر شوی دست از غذا بکش) یک نفر گفت: کی این را گفته؟ این ها را آخوندها درست کرده اند. لطفا چند مرجع قدیمی به اینجانب برای این مطلب معرفی نمایید.

پاسخ:
پرسشگر محترم قرآن، پیامبر و امامان برای هدایت بشر به معارف حق، اخلاق انسانی و احکام سامان بخش به زندگی صحیح دنیا و آخرت انسان ها آمده اند و بیان و ترویج علوم طبیعی و تجربی و ... به عهده آنها نبوده با این وجود به مناسبت در این زمینه ها سخنانی گفته اند که همه اش حق و مطابق واقع بوده که پیشرفت علم تجربی از حقانیت آنها پرده برمی دارد.
سخنان معصومین در زمینه های پزشکی و بهداشتی از این قبیل است که اعجاب پزشکان و حکیمان و طبیبان حاذق را برانگیخته است. خوشبختانه سخنان معصومین در زمینه های طبی جداگانه جمع آوری شده و در مجموعه هایی منتشر گردیده از جمله:
محمد محمدی ری شهری، موسوعه الاحادیث الطبیه، قم، دار الحدیث ، 1425 ق.
در این مجموعه همه احادیث طبی از کتب حدیث گذشته جمع آوری شده و باب بندی گردیده و ارائه شده است.
حدیث مورد نظر به نقل از رسول خدا در فصل "الامساک قبل الشبع = خودداری از خوردن قبل از سیری" به شرح زیر آمده:
کل و انت تشتهی و امسک و انت تشتهی. (1)
زمانی که اشتها داری به خوری و زمانی که هنوز اشتهایت باقی است ، دست از طعام بدار.
و امام علی که می فرماید:
من أراد ألا يضره طعام فلا يأكل، حتى يجوع وتنقى معدته، فإذا أكل فليسم الله وليجید المضغ وليكف عن الطعام وهو يشتهيه (2)
هر کس می خواهد غذا به او ضرر نرساند تا گرسنه نشده نخورد و هنگان خوردن نام خدا ببرد و طعام را خوب بجود و در حالی که هنوز اشتها دارد دست از طعام بکشد.
روایات دیگری به این مضمون هست که می توانید مراجعه کرده و سند آنها را در کتب قدیم و تا معصوم ببینید.

پی نوشت ها:
1. ری شهری، موسوعه الاحادیث الطبیه، قم، دار الحدیث، 1425 ق ، ج 2 ، ص 443 .
2. همان.

امام علی (علیه السلام) فرمود: «آن که به کارهای گوناگون بپردازد، تدبیرها کار او را سامان ندهد.»، این حدیث از توضیح دهید. منابعی برای مطالعه بیشتر معرفی کنید.

پاسخ:
پرسشگر محترم! حدیث فوق در منابع حدیثی پیدا نشد. امید است در ارتباط بعدی، نشانی آن را بدهید یا برخی از عبارت های آن را بنویسید تا پاسخ داده داده شود. در ضمن، برای حسن تدبیر در کارها احادیث فراوانی از امام علی (ع) و حضرت رضا (ع) ذکر شده است که جهت اطلاع به دو کتاب زیر مراجعه نمایید:
1. محمد رضا حکیمی، ترجمه الحیات، احمد آرام، تهران، دفتر نشر فر هنگ، ج 1، ص 544 و ج 4، ص 355.
2. ارشاد القلوب، ترجمه سلگی نهاوندی، قم، بصیرت، ج 1، ص 372.

حدیثی ازطرف امام علی (علیه السلام) درباره ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) هست که برگرفته از کتاب «ماذا قال علی عن آخر الزمان/ صفحه 330» می باشد. مضمون حدیث: صاحب مصر یکی از نشانه های عجیب است که قلبش حسن (وسط اسم او حسن) و سرش محمد (اول اسمش محمد) که با اسم جدش فرق دارد، اگر از حکومت خارج شد، بدانید مهدی به پشت درهایتان خواهد رسید. پس قبل از اینکه در بزند به سوی او پرواز کنید یا گر چه به سمت او در برف ها بخزید. می خواستم ببینم شما این حدیث را قبول می کنید.

پاسخ:
جملاتی را که ذکر نمودید، در هیچ یک از منابع روایی ما وجود ندارد. به یقین جزء جعلیات به حساب می آید. تنها در کتابی که بیان کردید وجود دارد که کتاب معتبری هم نیست.(1)
این کتاب به تازگی چاپ شده و ظاهرا فقط در اینترنت موجود است و در دسترس عموم نیست. این مطالب به شیعه ضربه سختی می زند و شیعه را بین مسلمانان بد جلوه می دهد. سعی کنید به کتاب های معتبر مختلفی که در مورد امام زمان (عج) نوشته شده و از سندیت خوبی برخوردار است، مراجعه نمایید، مثل نجم الثاقب محدث نوری.

پی نوشت:
1.سیدعلی عاشور، ماذا قال علی عن آخر الزمان، تهران، 1385 ، چاپ اول ، ص 330.

سند حديث: «كل يوم عاشورا و كل أرض كربلا» را براي بنده ارائه كنيد.

پاسخ:
این عبارت، حدیث نیست؛ بلکه مطلبی است که از آیات و روایات استفاده شده است و می خواهد بگوید همه روزها عاشورا است؛ یعنی روز جنگ حق و باطل است. همیشه جبهه حسینیان و یزیدیان در هر زمان، روز یا ماه (یوم) و در هر مکان (ارض)، مثل روز عاشورا در زمین کربلا در ماه محرم صف کشیده اند و هر کدام از این دو صف تو را به سوی خود می خواند. این تویی که باید انتخاب کنی و برگزینی در جبهه حسینیان بودن را یا در جبهه یزیدیان بودن را.
آیات ابتلاء که هر زمان و هر مکان انسان را در معرض آزمایش می شمارد و آیاتی که در آن ها شیطان بزرگ ترین دشمن انسان معرفی شده که کمر به گمراه کردن بنی آدم بسته و یک لحظه هم از انسان غافل نیست و نیز آیات جنگ ادامه دار حق و باطل از ابتدای خلقت تا آخرین روز آفرینش، همگی این حقیقت را فریاد می زند که هر روز و ماه و زمینی، در حقیقت عاشورا و محرم و کربلایی است که تو باید در جبهه حق یا باطل حضور خود را ثبت کنی.

صفحه‌ها