حضرت معصومه

حضرت معصومه(س) در خاندانى که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقى بودند، نشو و نما یافت. پس از شهادت پدرشان، امام رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت ایشان شدند.

پرسش:

حضرت فاطمه معصومه (س) دارای چه مقام فضایل و مقام علمی بودند؟

پاسخ:

 حضرت معصومه(س) در خاندانى که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقى بودند، نشو و نما یافت. پس از آن که پدر بزرگوار آن بانوى گرامى به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام یعنى حضرت رضا(ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز متکفل گردید. در اثر توجهات زیاد آن حضرت هر یک از فرزندان امام کاظم(ع) به مقامى شامخ دست یافتند و زبانزد عام و خاص گشتند.

 ابن صباغ مالکى در این باره گوید: «هریک از فرزندان ابى الحسن موسى معروف به کاظم فضیلتى مشهور دارد.»(1)

 نیز اربلى در این زمینه مى نویسد: «براى هریک از فرزندان ابى الحسن موسى(ع) فضیلت و منقبتى معروف وجود دارد.»(2) آنچه مسلم است این که در میان فرزندان امام کاظم(ع) بعد از حضرت رضا(ع)، حضرت معصومه(س) از نظر علمى و اخلاقى والا مقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامى و القاب و تعریفها و توصیفاتى که ائمه اطهار(علیهم السلام) از وى نموده اند، هویداست. و با توجه به این حقیقت که ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل انفکاکى میان تهذیب نفس و طى مدارج اخلاقى و عرفانى و حصول علوم اصیل الهى و حکمت وجود دارد، مى توان به رتبه و مقام علمى غیر قابل توصیف حضرت معصومه(س) پى برد و به این نکته واقف گشت که ایشان نیز چون حضرت زینب(س) عالمه غیر معلمه بود.(3)

 آنچه سخن فوق را تإیید مى کند، روایت صالح بن عرندس حلى، عالم بزرگوار شیعى قرن نهم ق، در کتاب "کشف اللئالى"(4) است.

 وى گوید: روزى جمعى از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسى بن جعفر(ع) و پرسیدن سوالاتى از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود، سوالات خود را به حضرت معصومه که در آن هنگام کودکى خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فرداى آن روز براى بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا کردند، لیکن هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. چون ناگزیر به بازگشت بودند، مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدى خدمت امام برسند. غافل از این که حضرت معصومه جواب پرسشها را نگاشته است. وقتى پاسخها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزارى فراوان شهر مدینه را ترک گفتند. از قضاى روزگار در بین راه با امام موسى بن جعفر(ع) مواجه شده، ماجراى خویش را باز گفتند. چون امام پاسخ سوالات را مطالعه کرد، سه بار فرمود: «فداها ابوها»(5)؛ پدرش فدایش. روایات حضرت معصومه(س) فاطمه معصومه(س) از جمله راویان گرانقدر و عظیم الشإن آل محمد(ص) است.

 ایشان از پدرگرامى خویش و اجداد شریف و بزرگان و جمعى از خاندان جلیل القدرش احادیثى نقل کرده که قابل قبول علماى شیعى و سنى است.(6)

متإسفانه نگارنده به بیش از پنج روایت از این بانوى گرامى دست پیدا نکرد:

1- ابوالخیر شمس الدین محمد بن محمد بن جزرى شافعى (م 833) در کتاب «اسنى المطالب فى منافب سیدنا على بن ابى طالب»(7) سخن حضرت فاطمه دختر پیامبر(ص) را آورده است: «... آیا فرمایش رسول خدا(ص) را در روز غدیر به فراموشى سپرده اید که فرمود: هرکه من مولاى اویم، پس على مولاى اوست... و سخن دیگر رسول خدا(ص) را: تو (اى على!) نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى(ع) هستى؟!»(8) در سند روایات فوق این اشخاص وجود دارند: بکر بن احمد قصرى، فاطمه دختر امام رضا(ع)، فاطمه (معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران امام کاظم(ع)، فاطمه دختر امام صادق(ع)، فاطمه دختر امام باقر(ع)، فاطمه دختر امام سجاد(ع)، فاطمه و سکینه دختران امام حسین(ع)، ام کلثوم دختر فاطمه زهرا(س)، حضرت فاطمه(س) و کسانى که پیش از بکربن احمد در این سلسله هستند.

 2- در روایت دیگرى نظیر روایت فوق از لسان مبارک رسول الله(ص)؛ آمده است: «من کنت مولاه فعلى مولاه»(9) هرکه من مولا و رهبر او هستم، على رهبر ومولاى اوست. در سند این روایت اشخاص ذیل وجود دارند: فاطمه دختر گرامى امام رضا(ع)، زینب و ام کلثوم و فاطمه دختران گرامى امام کاظم(ع)، فاطمه دختر گرامى امام صادق(ع)، فاطمه دختر گرامى امام باقر(ع)، فاطمه دختر گرامى امام سجاد(ع)، فاطمه و سکینه دختران گرامى امام حسین(ع)، ام کلثوم دختر گرامى حضرت فاطمه(س) و حضرت فاطمه(س).

3-روایت دیگر را ابى محمد بن احمد بن على قمى در کتاب "المسلسلات"(10) خویش این گونه ذکر مى نماید: از محمدبن على بن الحسین از احمد بن زیاد بن جعفر از ابوالقاسم جعفر بن محمد علوى عریضى ازابوعبدالله احمد بن محمد بن خلیل از على بن محمد بن جعفر اهوازى از بکر بن احنف از فاطمه دختر على بن موسى(ع) از فاطمه (معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران موسى بن جعفر(ع) از فاطمه و سکینه دختران حسین بن على(ع) از ام کلثوم دختر على(ع) از فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) که فرمود: «از رسول خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: وقتى در شب معراج به آسمان برده شدم، داخل بهشت گردیده، قصرى از مروارید سفید و درخشان مشاهده کردم. درى داشت که برآن پرده اى آویزان و با تزیین به مروارید و یاقوت درخشندگى پیدا کرده بود. چون سرم را بالا بردم، دیدم برآن در نوشته شده است: "لااله الاالله، محمد رسول الله، على ولى الله." و برآن پرده: "خوشا، خوشا به مثل شیعه على.» آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از عقیق سرخ بود و درى از نقره داشت که به وسیله زبرجد سبز درخشان شده بود. برآن در، پرده اى بود. چون سرم را بالا بردم، دیدم برآن در نوشته شده است: "محمد رسول خداست. على جانشین مصطفى است." و برآن پرده: "بشارت ده پیروان على را به حلال زادگى." آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از زمرد سبز بود. زیباتر از آن مشاهده نکرده بودم. درى از یاقوت سرخ داشت که با تزیین به مروارید رخشان شده بود. برآن در پرده اى قرار داشت. وقتى سرم را بالا بردم، دیدم بر آن پرده نوشته شده است: "پیروان على، رستگارانند." به دوستم جبرئیل گفتم: این قصر از آن کیست؟ گفت: محمد! از آن پسرعمو و جانشین تو على ابن ابى طالب است. در روز قیامت همه مردم برهنه پا و عریان محشور مى شوند مگر شیعیان على. و همگى به نامهاى مادرانشان فراخوانده مى شوند مگر پیروان على که به نامهاى پدرانشان خوانده مى شوند. به دوستم جبرئیل گفتم: این براى چیست؟ گفت: زیرا آنان على را دوست داشتند، حلال زاده اند.»(11)

4-در روایت سوم از کتاب "امالى" از احمد بن حسین از حسن بن على سکرى از محمد بن زکریاى جوهرى ازعباس بن بکار از حسن بن یزید از فاطمه (معصومه) دختر موسى بن جعفر(ع) از عمر بن على بن الحسین از فاطمه دختر امام حسین(ع) از اسمإ دختر عمیس از صفیه دختر عبدالمطلب آمده است:

«وقتى حسین(ع) از مادرش متولد شد، پیامبر(ص) فرمود: عمه! فرزندم را نزدم بیاور. من عرض کردم: اى رسول خدا! او را پس از ولادت پاکیزه نکرده ایم. رسول خدا(ص) فرمود: عمه! تو مى خواهى او را پاکیزه کنى؟! خداوند تبارک و تعالى او را پاکیزه و از آلودگى ها منزه کرده است.»(12)

5-حدیث دیگر را محمد غمارى شافعى در کتاب خویش بدین طریق نقل کرده است: از فاطمه دختر حسین رضوى از فاطمه دختر محمد رضوى از فاطمه دختر ابراهیم رضوى از فاطمه دختر حسن رضوى از فاطمه دختر محمد موسوى از فاطمه دختر عبدالله علوى از فاطمه دختر حسن حسینى از فاطمه دختر ابى هاشم حسینى از فاطمه دختر محمدبن احمد بن موسى مبرقع از فاطمه دختر احمد بن موسى مبرقع از فاطمه دختر موسى مبرقع از فاطمه دختر امام رضا(ع) از فاطمه دختر امام موسى بن جعفر(ع) از فاطمه دختر امام صادق(ع) از فاطمه دختر امام باقر(ع) از فاطمه دختر امام سجاد(ع) از فاطمه دختر امام حسین(ع) از زینب دختر امیرمومنان(ع) از فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص). در این روایت حضرت فاطمه زهرا(س) به نقل از رسول خدا(ص) مى فرماید: «آگاه باشید، هرکس با دوستى آل محمد بمیرد، شهید مرده است!» روایت مزبور به حدیث "فاطمیات" مشهور است. چون جز دو تن از کسانى که در سلسله آن وجود دارند، بقیه "فاطمه" نام دارند.(13)

 پى نوشت ها:

 1- ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة فی معرفة الائمة، ص 240.

 2- علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج 3، ص 30.

 3- توجه به این مطلب که اخلاص در اعمال در طى یک دوره چهل روزه باعث جارى گشتن چشمه هاى حکمت از قلب برزبان مى شود، اذعان و اعتراف به حقیقت فوق را سهل مى نماید. چون حضرت معصومه(س) نه تنها چهل روز که در تمامى عمر شریفش مخلصانه عمل مى کرد.

4- کشف اللئالى تاکنون به چاپ نرسیده و به صورت مخطوط در کتابخانه شوشترىهاى نجف اشرف وجود دارد. مرحوم میرجهانى نسخه اى از این کتاب را در کتابخانه شیخ محمدسماوى دیده است. (مهدى پور، کریمه اهل بیت، متن و پاورقى ص 62.)

 5- مهدى پور، کریمه اهل بیت، ص 64 و 63. (با تصرف)

 6- محمدهادی امینی، فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 58 و 57 ؛ عمر رضا کحاله، أعلام النساء في عالمي العرب و الإسلام، ص 577.

7- در کتاب اسنى المطالب پاره اى از روایاتى که در شإن و منزلت امیرمومنان(ع) وارده گشته، گردآورى شده است. در این کتاب تنها احادیثى ذکر شده که در مصادر و کتب معروف و با سندهاى قوى و محکم بیان گردیده است. (امینى، مقدمه اسنى المطالب، ص 32).

 8- امینى، مقدمه اسنى المطالب، ص 51- 49. این کتاب توسط محمدهادى امینى تحقیق شده است

 9- قاضی نورالله شوشتری، اِحْقاقُ الحَقّ و اِزْهاقُ الباطِل، مشهور به احقاق الحق، ج 6، ص 282، به نقل از عليرضا سيد كباري، مسند فاطمه معصومه، ص 61.

 10- همان، ص 108. این کتاب در ضمن مجموعه اى از آثار مولف در یک مجلد به سال 1369 . در تهران به چاپ رسیده است.

 11- مجلسی، بحارالانوار، ج 65، ص 77 و 76، محمدهادی امینی، فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 60 و 59.

 12- محمدهادی امینی، فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ناشر مؤلف، ص 61.

 13- رازى، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 17 و 16.

زیارت درطول تاریخ حیات اسلام با جایگاه سنتی حسنه، همواره در میان مسلمانان وارسته جاری بوده است.

از آن‌جا که پیامبر(ص) و جانشینان بر حقّ او یعنی ائمه معصمومین(ع) از شأن، عظمت و مقام والایی در نزد پروردگار متعال و در نظام تکوین و تشریع برخوردار هستند، زیارت آنان چه در زمان حیات و چه پس از رحلت یا شهادت، دارای فضیلت‌هایی است. در این نوشتار برآنیم تا اهمیت و فضیلت زیارت هشتمین سپهر سعادت حضرت امام رضا(ع) را از دیدگاه پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) مورد بررسی قرار دهیم:
پیامبراکرم(ص)
جابر جعفی روایت کرده است: از وصی اوصیا و وارث علم انبیا ابوجعفر امام محمد باقر(ع) شنیدم، می‌فرمود: پدرم سیدالعابدین علی‌بن‌الحسین(ع) از پدرش سیدالشهدا حسین‌بن‌علی(ع) از سید اوصیا امیرالمومنین علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) حدیث کرد که گفت: رسول خدا(ص) فرمودند: پاره‌ای از تن من در زمین خراسان به خاک سپرده می‌شودکه هیچ دردمندی او را زیارت نمی‌کند، مگر این‌که خداوند ناراحتی و غم او را برطرف می‌کند و هر گناه‌کاری که او را زیارت کند، خداوند متعال گناهانش را می‌بخشد.
امام صادق(ع) از پدران خود از جدّش امیرمؤمنان(ع) از رسول خدا(ص) حدیث کرد که فرمود: زود باشد که پاره‌ای از تن من در زمین خراسان به خاک سپرده شود، آگاه باشید هیچ مؤمنی او را زیارت نمی‌کند، مگر آن‌که حق تعالی بهشت را بر او واجب نماید و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند.
امام علی(ع)
نعمان‌بن‌سعد روایت کرده است: امیرمؤمنان علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) فرمودند: زود باشد که مردی از فرزندان من در خاک خراسان به زهر ستم شهید شود، او هم‌نام من و پدرش هم‌نام موسی‌بن‌عمران است. هرکس او را در غربت زیارت کند، خداوند متعال گناهان قدیم و جدیدش را ببخشد؛ هرچند به تعداد ستارگان آسمان و قطرات باران و برگ درختان باشد.
امام صادق(ع)
حسین‌بن‌زید از امام صادق(ع) روایت کرده است که می‌فرمود: مردی را از اولاد فرزندم موسی که هم‌نام جدّم امیرالمؤمنین است، به توس خراسان می‌برند، وی در آن‌جا با زهر، شهید می‌شود و غریبانه به خاکش می‌سپارند. هرکس مزار او را زیارت کند و به حقّ او عارف باشد، خداوند عزّوجل به او پاداشی همانند پاداش کسی‌که پیش از فتح مکه در راه خدا انفاق کرده و در راه خدا با دشمنان جنگیده است، عطا فرماید.
حمزه‌بن‌عمران گفت: امام صادق(ع) فرمود: نوه‌ام در سرزمین خراسان در شهری که آن را توس می‌نامند، شهید خواهد شد. هرکس او را زیارت کند و به حقّ او عارف باشد، در قیامت دستِ او را گرفته و به بهشت داخل می‌کنم، هرچند از اهل گناه‌کاران بزرگ باشد. راوی پرسید: عرفان در حقّ امام چیست؟ امام فرمود: یقین داشته باشد آن حضرت امام و پیشوایی است که اطاعت و فرمان‌برداری او بر خلق، واجب و امامی است که در غربت شهید شده است. آری کسی‌که آن امام را زیارت کند و عارف به حقّ او باشد، پروردگار جهان، پاداش هفتادهزار شهید از شهیدانی را که در حضور رسول خدا(ص) با حقیقتِ ایمان شهید شده‌اند، عطا فرماید.
امام کاظم(ع)
امام موسی(ع) فرمود: کسی‌که این فرزندم را -و با دست اشاره فرمود به ابی‌الحسن‌الرضا(ع)- زیارت کند، بهشت پاداش اوست.
سلیمان‌بن‌حفص‌ مروزی روایت کرده است: از موسی‌بن‌جعفر(ع) شنیدم، فرمود: به‌راستی که فرزندم علی(ع) از روی ستم با زهر شهید می‌شود و درکنار قبر هارون در توس به خاک سپرده می‌شود. هرکس او را زیارت کند، همانند فردی است که رسول خدا(ص) را زیارت کرده است.
هم‌چنین امام موسی‌بن‌جعفر(ع) فرمود: این فرزندم-اشاره به امام رضا(ع)- در سرزمین غریب ازدنیا خواهد رفت. هرکس زیارت کند او را درحالی‌که حقّ او را بشناسد و مطیع او باشد، پاداش او نزد پروردگار متعال همانند پاداش شهدای بدر است.
امام رضا(ع)
ابن‌ابی‌نصر بزنطی روایت کرده است: از حضرت رضا(ع) شنیدم، می‌فرمود: هرکس از شیعیانم مرا زیارت کند، درحالی‌که عارف به حقّ من باشد، روز قیامت شفاعتش خواهم کرد.
حضرت رضا(ع) فرمود: هرکس مرا با وجود دوری راه زیارت کند، در روز قیامت در سه موقف به یاری او خواهم آمد تا او را از ناراحتی‌های آن حال نجات دهم؛ در آن هنگام که نامه‌های اعمال به دست راست-نیکوکاران- و چپ-زیان‌کاران- می‌رسد، هنگام عبور از پل صراط و در هنگام حساب‌رسی و سنجشِ اعمال.
یاسر خادم روایت کرده است: علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) فرمودند: برای زیارتِ هیچ قبری باروبنه نبندند و سفر
نکنند مگر برای زیارت قبورِ ما اهل‌بیت(ع). آری، آگاه باشید که من با زهر شهید و در غربت به خاک سپرده خواهم شد؛ هرکس برای زیارت من سفر کند، دعایش مستجاب و گناهانش بخشیده خواهد شد.
از امام رضا(ع) روایت شده است که فرموده‌اند: کسی‌که به قصد زیارت من حرکت کند، خداوند متعال دعای او را مستجاب می‌کند و گناهانش را می‌بخشد. آگاه باشید، هرکس قبرم را زیارت کند، اجر و پاداش او همانند کسی است که پیامبر اکرم(ص) را زیارت کرده است و خداوند متعال در نامه عمل زائرم پاداش یک‌هزار حج مبرور و یک‌هزار عمره مقبول می‌نویسد و من و پدرانم، شفیعان او در روز رستاخیز هستیم و به‌درستی‌که این بقعه- محل قبرم- گلستانی از گلستان‌های بهشت و محل رفت‌وآمد فرشتگان است که پیوسته گروهی از آسمان فرود می‌آیند و گروهی دیگر به آسمان صعود می‌کنند، تا این‌که در صور دمیده شود.
در روایتی دیگر امام هشتم(ع) فرمود: روزگار به پایان نخواهد رسید، تا توس محلّ رفت‌وآمد شیعیان و زیارت‌کنندگان من گردد. آگاه باشید هرکس مرا در توس و در غربت زیارت کند، در روز قیامت با من و در درجه من باشد و گناهانش بخشیده شود.
عبدالسلام هروی روایت کرده که گفت: از امام رضا(ع) شنیدم که فرمود: مرا مظلومانه و با زهر ستم شهید می‌کنند و در کنار قبر هارون به خاک می‌سپارند. خداوند قبر مرا زیارت‌گاه و محلّ رفت‌وآمد شیعیان و دوستانم قرار خواهد داد. هرکس مرا در غربتم زیارت کند، زیارت او در روز قیامت بر من واجب می‌شود. سوگند به آن‌که محمد(ص) را به نبوّت گرامی داشت و او را بر تمامی خلقش برگزید، هیچ‌یک از شما در کنار قبر من دو رکعت نماز نگذارد، مگر آن‌که مستحقّ آمرزش پروردگار عزّوجل گردد، در آن روز که او را ملاقات کند. سوگند به کسی‌که ما را پس از محمد(ص) به امامت منصوب فرمود و وصایت پیامبر(ص) را به ما اختصاص داد. زائران قبر من در قیامت گرامی‌ترین افراد نزد خدایند و هیچ مؤمنی نیست که مرا زیارت کند و به روی او قطره‌ای از آب برسد، مگر آن‌که خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام کند.
احمدبن‌محمد بزنطی روایت کرده که گفت: در نامه حضرت رضا(ع) خواندم که مرقوم داشته باشد، به شیعیان من این پیام را برسان که زیارت من معادل یک‌هزار حج است. راوی گوید: به فرزندش امام جواد(ع) عرض کردم، آیا هزار حج؟ امام جواد(ع) فرمود: آری، به‌خدا سوگند هزارهزار حج است برای کسی‌که او را زیارت کند و به حقّ او عارف باشد.
امام جواد(ع)
ایوب‌بن‌نوح روایت کرده است که از ابوجعفر امام جواد(ع) شنیدم که می‌فرمود: هرکس قبر پدرم را در توس زیارت کند، خداوند گناهان قدیم و جدید –تمامی گناهان- او را خواهد بخشید و چون روز قیامت شود، رو‌به‌روی منبر رسول خدا(ص) برای او منبری نصب کنند، روی آن قرار گیرد تا رسیدگیِ خداوند متعال به حسابِ خلایق به پایان رسد.
علی‌بن‌مهزیار روایت کرده که گفت: به ابوجعفر امام جواد(ع) عرض کردم فدایت شوم، زیارت حضرت رضا(ع) برتر است یا زیارت ابی‌عبدالله‌الحسین(ع)؟ امام جواد(ع) فرمودند: زیارت پدرم برتر است؛ زیرا ابوعبدالله‌الحسین(ع) را تمامی مردم زیارت می‌کنند ولی پدرم را جز جمعی از خواص شیعیان زیارت نمی‌کنند.
عبدالعظیم حسنی روایت کرده که گفت: شنیدم که ابوجعفر جوادالائمه(ع) می‌فرمود: خداوند متعال بدن زائران پدرم را که به‌وسیله باران یا سرما و یا گرما رنج و زحمتی متحمل شده باشند، بر آتش جهنم حرام می‌کند.
ابوهاشم جعفری روایت کرده که گفت: شنیدم که اباجعفر جوادالائمه(ع) می‌فرمود: به‌درستی‌که در میان دو کوه شهر توس، مشتی خاک بهشت است و هرکس در آن دشت وارد شود، روز رستاخیز از آتش جهنم درامان خواهد بود.
عبدالعظیم حسنی روایت کرده که گفت: امام جواد(ع) فرمود: من از طرفِ خداوند متعال بهشت را تضمین می‌کنم، برای کسی‌که با معرفت و شناختِ حقیقی، پدرم را در توس زیارت کند.
داوود صرمی گفت: از ابی‌جعفر، امام جوادالائمه(ع) شنیدم که می‌فرمود: کسی‌که قبر پدرم را زیارت کند، پاداشِ او بهشت است.
امام هادی(ع)
علی‌بن‌محمد، امام هادی(ع) فرمود: هرکس به‌سوی خداوند حاجتی دارد، به زیارت جدّم علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) به توس رود و با غسل و طهارت بالای سر آن حضرت دو رکعت نماز گزارد و در قنوت نماز از خداوند متعال حاجت خویش را طلب کند، خداوند متعال حاجت او را درصورتی‌که گناه یا قطع‌رحم نباشد، روا خواهد کرد. به‌درستی‌که محلّ قبر آن حضرت، یکی از کاخ‌های بهشت است و مؤمن آن را زیارت نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند متعال او را از آتش جهنم آزاد و در بهشت جاودان وارد می‌کند.
برگرفته از کتاب در حریم آفتاب، فرج‌الله نادری، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی.

از دیدگاه برخی، خفقان شدید هارون­الرشید باعث شد که دختران امام موسی بن جعفر(ع) نتوانند ازدواج کنند.
حضرت معصومه

 پیرامون زندگی مبارک دختر امام موسی کاظم(ع)، حضرت فاطمه معصومه(س) دو سوال می توان مطرح کرد اول آن که چه کسی لقب معصومه، یعنی دارای عصمت را به ایشان داد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که بر اساس روایتی ، لقب معصومه از سوى امام رضا علیه السلام به ‏این بانوى عظیم الشان اعطا گردید. امام رضا فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن ‏زارنى‏»؛ هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسى است که مرا زیارت کرده است.(فاطمة المعصومة (س) محمد علی معلم ،ص 65 بی تا ، بی جا ، به نقل از ریاحین الشریعه ،ج 5 ،ص 35.)  این تعبیر را امام پس از وفات آن بانو به کار برده اند ودلالت بر این نکته دارد که آن بانو دارای مقام عصمت می باشند.

و سوال دیگر این که آیا حضرت معصومه (ص)ازدواج کرده بودند؟ پاسخ این سوال نیز منفی است. در مورد علت عدم ازدواج حضرت معصومه نظریات مختلفی گفته شده است: 

1. در تاریخ یعقوبی آمده است که حضرت موسی بن جعفر (ع) وصیت کرده بود که دخترانش شوهر نکنند . برای همین هیچ یک از دختران حضرت شوهر نکردند، جز یکی از دخترانش به نام «ام سلمه» که در مصر به همسری قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد. این ازدواج بدین جهت بود که قاسم می‌خواست با او محرم شود و او را به حج ببرد. (3)

این نظریه را نمی‌توان پذیرفت به چند دلیل:

اوّل:

این وصیت بر خلاف سنّت و روش پیامبر (ص) است که تأکید بر ازدواج داشتند. ازدواج در اسلام، امری مستحب و در بعضی مواقع، واجب است . این موضوع نمی‌توانست از دید امام موسی کاظم (ع) نادیده گرفته شود، مگر این که موضوع خطیری در میان باشد که در تاریخ ذکری از آن نشده است.

دوم: این موضوع با نقل دیگری از امام(ع) سازگار نیست، در اصول کافی آمده است که حضرت امام موسی بن جعفر (ع) تولیت ازدواج دخترانش را به پسرش حضرت امام رضا (ع) واگذار کرد و فرمود : «اگر علی خواست آنان را شوهر می‌دهد . اگر نخواست، شوهر نمی‌دهد. جز پسرم علی هیچ کس حق ندارد دخترانم را شوهر بدهد . نه برادران دیگرشان، نه عموهایشان و نه سلطان وقت. هیچ کدام حق ندارند در امر ازدواج دخترانم دخالت کنند» . (4) بر اساس این روایت، نمی‌توان گفت که امام موسی بن جعفر (ع) وصیت به عدم ازدواج کرده، بلکه وصیت کرده که امر ازدواج دخترانش به امام رضا (ع) مربوط است . دیگران حق دخالت ندارند. شاید از این نقل برداشت شده که امام به عدم ازدواج دختران خود وصیت کرده است.

2. از دیدگاه برخی، خفقان شدید هارون­الرشید باعث شد که دختران امام موسی بن جعفر(ع) نتوانند ازدواج کنند. در عصر هارون خفقان و استبداد و ستم به جایی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به خانه امام موسی بن جعفر رفت و آمد کند . اگر کسی نتواند به خانه امام رفت و آمد داشته باشد، به طور یقین نمی‌تواند خیال دامادی حضرت را در سر بپروراند. (5)

3. به نظر برخی، علت عدم ازدواج، نبودن همتا و هم کفو است. اگر آنان همتا می‌یافتند، ازدواج می‌کردند.

با توجه به اوضاع آن عصر می‌توان گفت که همه این عوامل دست به دست همه دادند و این ستم‌ها را در حق خاندان امام موسی بن جعفر روا داشتند.

پی‌نوشت‌ها:

1. وسیلة المعصومیه، میرزا ابوطالب بیوک، ص 65، به نقل از نزهة الابرار، چاپ سنگی، تهران، کاتب احمد زنجانی، ربیع المولود 1371ق، مستدرک سفینة البحار ،ج 8 ، ص 257 .

2 . مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی شاهرودی ، ج 8 ، ص 261 سال چاپ : 1419 ، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة.

3. تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج 2، ص 421 ، تهران ، انتشارات علمى و فرهنگى ، چ ششم ، 1371ش .

4. اصول کافی ، شیخ کلینى‏ ، ج1 ، ص 316، حدیث 15 ، ناشر: اسلامیه‏ .

5. زندگانی کریمه اهل بیت ، علی اکبر مهدی پور، ص 150 ، ناشر:حاذق .

در حرم مطهر حضرت معصومه(س) و زیر گنبد آن حضرت پنج تن دیگر از امامزادگان و سایر بانوان مدفون هستند.
حضرت معصومه

حضرت فاطمه معصومه(س) در اول ذیقعده سال 173 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در سن 28 سالگی در دهم ماه ربیع الثانی سال 201 در قم وفات یافت. القاب این بانوی بزرگوار طاهره، حمیده و برّه، رشیده، تقیّه،کریمه اهل بیت و عالمه آل طه و... است. 

در حرم مطهر حضرت معصومه و زیر گنبد آن حضرت پنج تن دیگر از امامزادگان و سایر بانوان مدفون هستند که عبارتند از:

1. میمونه، دختر موسی مبرقع: میمونه نوه امام جواد(ع) است.

2. ام محمد دختر موسی مبرقع: ام محمد نوه امام جواد(ع) است.

3. ام قاسم دختر کوکبی: از نوادگان امام سجاد.

4. ام حبیب: کنیز ابوعلی نوه امام رضا (ع) است.

5. ام اسحاق: کنیز محمد بن موسی مبرقع است.

با توجه به اینکه ابوعلی از تبار امام هشتم و از سادات جلیل القدر بود و در روز یکشنبه سوم ربیع الاول 315 هجری قمری در قم درگذشت در کنار محمد بن موسی مبرقع دفن شد، در خیابان آذر قم.

محمد بن موسی مبرقع به سال 296 در قم وفات کرد.

و در قرن سوم هجری دو قبّه به جای گنبد بود که در یکی از قبّه‎ها حضرت معصومه(س) و ام محمد و ام اسحاق مدفون بودند.

و در قبّه دومی ام حبیب، ام قاسم، و میمونه مدفون بودند که بعداً‌ به صورت یک گنبد درآمده و همه این بزرگواران در زیر گنبد فعلی مدفون هستند.

محدث قمی می‎گوید: زینب و ام محمد و میمونه دختران امام نهم حضرت جواد (ع) در بقعه حضرت معصومه(س) مدفون هستند.

عارف و آگاه به حق امام و یا امامزاده‌‏های بزرگوار کسی است که ابتدا جایگاه و مقام خاندان عصمت و طهارت‏(ع) را در نزد خداوند بشناسد.
حضرت معصومه

 درباره زیارت امام رضا علیه‌السلام یا خواهر بزرگوارشان، نیز زیارت امامان دیگر روایات زیادی وجود دارد. اما در بعضی از این روایت‏‌ها که مستند است، قیودی وجود دارد و مطلق نیست، مثلاً در روایتی که از حضرت علی‌ بن موسی‌الرضا(ع) آمده است، می‌خوانیم: «ما زارَنی أحَدٌ مِن أولِیایی عارِفاً بِحَقّی إلّا شُفِّعتُ فیهِ یَومَ القِیامَةِ؛ زیارت نمی‏‌کند مرا احدی از نزدیکان و دوستانم در حالی که آگاه باشد به حقم، مگر این که در فردای قیامت او را شفاعت کنم.(1)

درباره زیارت حضرت معصومه(س)، روایتی از امام رضا (ع) وارد شده است که به سعد بن علی فرمود: ای سعد، برای ما، نزد شما قبری است. سعد به امام‏ گفت: قبر فاطمه معصومه (س) دختر امام کاظم (ع) را می‏‌فرمایید؟ امام‏ فرمود: «بلی، هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف و آگاه به حق او باشد، بهشت بر او واجب است». در این دو روایت قید «عارفاً بحقی یا بحقها» آمده است.(2)

عارف و آگاه به حق امام و یا امامزاده‌‏های بزرگوار کسی است که اولاً جایگاه و مقام خاندان عصمت و طهارت‏ علیهم‏‌السلام را نزد خدا بداند و آنها را بشناسد. ثانیاً بداند این خاندان به لحاظ مبرّا بودن از پلیدی و آلودگی و طاهر بودن از گناه و زشتی و داشتن تقوا، معنویت و عبادت و طهارت روح و ترس از خدا به چنین مقامی دست پیدا کرده‌اند.

سوم اینکه: بداند رضایت این خاندان از انسان، در گرو رضایت خدا است. یا صرف نظر از این روایات، روایات و آیات بسیاری هست که خداوند تنها از انسان پاک و وارسته، اعمال را می‏‌پذیرد. کسی نمی‏‌تواند رضایت و شفاعت و توجه امامان را جلب کند، مگر آن که خداوند از او راضی باشد و اعمال و عبادات خود را به نحو احسن انجام دهد در ضمن می‌‏توان گفت که برخی از این روایات برای تشویق به زیارت و توجه به این خاندان وارد شده تا در سایه توجه به این خاندان با مکتب اصیل اسلامی و سیره و سنت امامان و احکام و قوانین الهی آشنا شویم.

پی‌نوشت‌ها:

1. مرحوم شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 553.

2. علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 48، ص 316؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 368.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.