پرسش وپاسخ

در قرآن داريم كه هابيل و قابيل كشاورزي مي كنند.
در هيچ جاي قرآن نيامده كه هابيل و قابيل كشاورزي و دامداري مي كنند ...

ما در قرآن داريم كه هابيل و قابيل كشاورزي مي كنند. اما در تاريخ مي خوانيم بعد از يك جانشيني تازه كشاورزي و دام پروري به وجود مي آيد چرا ؟ آيا ممكن است كه به فرزندان خود يادنداده باشند؟

پرسشگر محترم شما منظورتان اين است كه قرآن سخني مي گويد و تاريخ خلاف آن را اعلام مي كند.

قرآن سخن خدايي است كه خالق جهان بوده و بر آن سيطره دارد و عالم به آشكار و نهان آن مي باشد، پس سخن اين خدا از خلقت قطعا مطابق با واقع است چون خلقت كار خودش است و بدان علم كامل دارد و جهان محضر اوست و داعيه اي هم بر دروغ و خلاف گويي ندارد و دروغ و خلاف گويي با كمال مطلق و حق مطلق سازگاري ندارد.

اما تاريخ اگر مكتوب باشد، مشاهدات و برداشت هاي مورخان از گذشته است و اگر استنباط باشد، با توجه به نشانه ها و اماره ها حدس و گمان زده شده است و در تاريخ چه مشاهدات مورخ و شنيده هاي او باشد يا استنباط از نشانه ها، امكان خطا وجود دارد بنا بر اين اگر جايي بين سخن قرآن و نقل تاريخي و برداشت عالمان از جهان منافاتي وجود داشت، معلوم مي شود نقل تاريخي درست نبوده و مورخ اشتباه فهميده است.

اما در مورد بالا، طبيعي است كه وقتي آدم از بهشت رانده شد و به زمين فرود آمد، با مواهب طبيعي مواجه شده و به بهره برداري از آنها همت گماشته و به طور طبيعي علاوه بر تعليم خدايي، اولين تجربه بشري هم راجع به كشاورزي و دامداري خواهد بود.

اما در هيچ جاي قرآن نيامده كه هابيل و قابيل كشاورزي و دامداري مي كنند. بلكه در قرآن آمده كه به امر خدا هابيل و قابيل براي خدا قرباني مي كنند و هديه اي پيشكش مي نمايند و هديه هابيل قبول مي شود و هديه هابيل رد مي شود:

إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ (1)

هنگامي كه هر كدام، كاري براي تقرّب (به پروردگار) انجام دادند. امّا از يكي پذيرفته شد و از ديگري پذيرفته نشد.

اما اين كه هديه چه بوده، چيزي در قرآن نيامده است و در روايات آمده كه قابيل زراعت داشت و هابيل گوسفندان و دام داشت و قابيل مقداري خوشه گندم پوك برد و هابيل بهترين قوچ از بين دام هايش را.(2)

بنا بر اين داشتن دام يا داشتن زراعت در آن زمان از طرف دو فرزند آدم هيچ بعدي ندارد و آن دو به تعليم پدر يا تجربه، طريق ابتدايي نگه داري دام يا زراعت را ياد گرفته اند. البته آن دامداري يا كشاورزي هم ابتدايي بوده و با دامداري و كشاورزي پيشرفته فاصله بسيار داشته است.

پي نوشت ها:

1. مائده(5) آيه 27.

2. بحراني، البرهان، تهران، بنياد بعثت، 1416ق، ج2، ص272.

افضل ترين ( بالاترين ) اعمال امت چيست ؟
رسول خدا فرمود: أفضل أعمال أمتي انتظار الفرج : انتظار فرج الله برترین عمل است.

افضل ترين ( بالاترين ) اعمال امت چيست ؟

رسول خدا فرمود:

أفضل أعمال أمتي انتظار الفرج (1) ؛

انتظار فرج الله برترین عمل است.(2) ؛ انتظار الفرج من الله(3)

بنا بر این روایت "انتظار گشایش خداوند" كه برترین مظهر آن فرج نهایی با ظهور حضرت حجت است، برترین اعمال امت است.

بنا بر روایت دیگر برترین اعمال امت "قرائت قرآن" است: 

أفضل أعمال أمتي قراءة القرآن. (4)

پی نوشت ها:

1. شیخ صدوق، علل الشرایع، نجف، مكتبه الحیدریه، 1385 ق، ج1 ، ص 4 .

2. علامه مجلسی، بحار الانوار،چ هشتم، بیروت، الوفا، 1403 ق، ج 109، ص 144.

3. شیخ علی كورانی، معجم احادیث المهدی،چ اول، قم، بهمن ، 1411ق، ج 1، ص 270.

4. علامه مجلسی، همان، ج 73، ص 320.

به فرموده رسول خدا، كشتي نجات و باب توبه امت چيست؟
رسول خدا "اهل بیت" خود یعنی امام علی و امامان معصوم را به عنوان "سفینه النجاه"="كشتی نجات" و به عنوان " باب حطه"= "دروازه آمرزش گناهان" معرفی كرده است.

به فرموده رسول خدا، كشتي نجات و باب توبه امت چيست؟

دراحادیث بیشماری كه در كتب شیعه و سنی به طریق های فراوان ثبت شده ، رسول خدا "اهل بیت" خود یعنی امام علی و امامان معصوم را به عنوان "سفینه النجاه"="كشتی نجات" (1) و به عنوان " باب حطه"= "دروازه آمرزش گناهان" معرفی كرده است. (2)

كشتی نجات كه در تاریخ مثل شده ، كشتی حضرت نوح بود كه هر كس بر آن سوار شد ، از غرق و طوفان نجات یافت و هر كس از سوار شدن بر آن امتناع كرد ، غرق و هلاك گردید. 

رسول خدا "اهل بیت" خود را به كشتی نوح كه نجات دهنده از غرق و هلاكت بود، تشبیه می كند؛ یعنی می فرماید: كسانی كه بعد از من تابع اهل بیتم شوند و دین و اخلاق و دستور زندگی را از آنان بگیرند و دیگران را ملجأ و مرجع و مأوای خود نسازند ، به مانند سوار شدگان بر كشتی نوح از گرداب هلاكت در امانند و كسانی كه اهل بیت را واگذارند و تابع و محب و پیرو و شیعه دیگران گردند ، قطعا مانند سرپیچی كنندگان از سوار شدن بر كشتی نوح ، محكوم به هلاكتند .

همچنین پیامبر "اهل بیت" را به "باب حطه بنی اسرائیل"=" دروازه آمرزش" تشبیه كرده است. آیه زیر حاكی از باب حطه بنی اسرائیل است:

وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ ؛ (3) و (به خاطر بياوريد) زماني را كه گفتيم: «در اين شهر [بيت المقدس‏] وارد شويد! و از نعمتهاي فراوان آن، هر چه مي‏خواهيد بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد! و بگوييد: «خداوندا! گناهان ما را بريز!» تا خطاهاي شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشتري خواهيم داد».

پی نوشت ها:

1. سید بن طاووس ، طرائف ، - ، قم ، خیام ، 1400 ق ،  ج 1،  ص 132. (ایشان یك فصل برای این حدیث اختصاص داده است)؛ همچنین ابن بطریق، العمده ، - ، قم ، انتشارات اسلامی ، 1407 ق ، ص 358 - 360.

2. بحرانی سید هاشم ، البرهان ، اول ، تهران ، بنیاد بعثت ، 1416 ق ، ج1 ، ص 229؛ ابن مشهدی ، كنز الدقائق ، تهران ، وزارت ارشاد ، 1368ش، ج2 ، 18-19 ؛ عروسی حویزی ، نور الثقلین ، - ، قم ، اسماعیلیان ، 1415 ق، ج1 ، ص 82-83؛ سیوطی ، در المنثور ، - ، قم ، كتابخانه آیت الله مرعشی ، 1404؛ ج1 ،ص 71.

3. بقره (2) آیه 58.

دعايي از ائمه براي نجات از فقر وزياد شدن روزي
در منابع روايي و كتب ادعيه شيعه خواندن اين ذكر و دعا براي اداي دين و قرض سفارش شده است كه چند نمونه را ذكر مي كنيم: ...

دعايي از ائمه براي نجات از فقر وزياد شدن روزي به دو روش در اينترنت نقل شده ميخوام بدونم كدام درست است

1- از دعاهايي كه به گفته بسياري از بزرگان براي حل مشكل تنگي رزق و معيشت تجربه

شده اين است كه هر روز صبح بعد از نماز 110 مرتبه بگوييد: « اللهم اغنني بحلالك عن

حرامك و بفضلك عمن سواك و بمغفرتك عن عذابك»؛ يعني خدايا مرا بوسيله مال حلال از

حرام بي نياز كن و با فضل خود از ديگران بي نياز فرما و با آمرزش عفوت از عذابت

معاف نما

2- بعد از نماز صبح ابتدا صلوات بعد 110 بار  اللهم اغنني بحلالك عن حرامك و بفضلك عمن سواك

وبعد صلوات

در منابع روايي و كتب ادعيه شيعه خواندن اين ذكر و دعا براي اداي دين و قرض سفارش شده است كه چند نمونه را ذكر مي كنيم:

«عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) قَالَ: شَكَوْتُ إِلَي رَسُولِ اللَّهِ (ص) دَيْناً كَانَ عَلَيَّ فَقَالَ يَا عَلِيُّ قُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ فَلَوْ كَانَ عَلَيْكَ مِثْلُ صَبِيرٍ دَيْناً قَضَي اللَّهُ عَنْكَ وَ صَبِيرٌ جَبَلٌ بِالْيَمَنِ لَيْسَ بِالْيَمَنِ جَبَلٌ أَجَلَّ وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهُ»(1)؛ علي بن ابيطالب فرمودند كه به رسول خدا(ص) از قرضي كه به عهده من بود شكايت كردم پيامبر فرمودند يا علي بگو اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ....پس اگر به اندازه صبير دين بر عهده تو باشد خداوند از طرف تو ادا مي كند و صبير كوهي در يمن است كه در يمن كوهي بزرگتر از آن نيست.

ابن فهد حلي اين دعا را جزء دعاهايي كه در تعقيب نماز مي توان خواند آورده: «و مثل ما روي لقضاء الدين اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ يوم الجمعة»(2)؛  نمونه ديگر از دعاهايي كه در تعقيب نماز خوانده مي شود، دعا در مورد اداي دين در روز جمعه است و آن دعاي اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ.... است  و روايت شده كه بطور كلي براي همه حاجات چنين دعايي را بخوانند كه مي توان اين دعا را به نيت افزايش روزي هم خواند.

در مورد گشايش روزي و نجات از فقر دعاهاي مخصوصي وارد شده است از جمله:

1- « براي گشايش روزي بعد از نماز صبح ده بار بگويد: «سبحان اللَّه العظيم و بحمده استغفر اللَّه و اسأله من فضله»(3)

2- از امام محمد باقر (ع)روايت شده كه فرمود: «در باب طلب روزي، در نماز واجبي دعا كن و حال آنكه تو در سجده باشي بگو يَا خَيْرَ الْمَسْؤُلِينَ، وَيَا خَيْرَ الْمُعْطِينَ، ارْزُقْنِي وَارْزُقْ عِيَالِي مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ؛ فَإِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ؛ اي بهترين سؤال‏شدگان و اي بهترين بخشايندگان روزي ده مرا و روزي ده عيال مرا از فضل خود پس به درستي كه تو صاحب فضل بزرگي»(4)

3- «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هَذَا الدُّعَاءَ يَا رَازِقَ الْمُقِلِّينَ يَا رَاحِمَ الْمَسَاكِينِ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِينَ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ ارْزُقْنِي وَ عَافِنِي وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي»(5)؛  از امام جعفر صادق (ع) روايت شده كه فرمود: رسول خدا (ص) اين دعا را تعليم فرمود: اي روزي‏دهنده مال ضايع شدگان و اي رحم‏كننده گدايان و اي دوست مؤمنان و اي صاحب توانايي استوار صلوات فرست بر محمد و اهل بيت او، و روزي و عافيت ده مرا، و كفايت كن از من، آن‏چه در اندوه افكنده مرا».

براي آشنايي بيشتر با دعا ها و اذكار جهت گشايش روزي به كتاب اصول كافي بَابُ الدُّعَاءِ لِلرِّزْق‏ مراجعه كنيد كه ادعيه زيادي در آنجا آمده است.(6)

4- دعاي بيست و نه صحيفه سجاديه كه درباره گشايش روزي است: «وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا قُتِّرَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ»(7)

پي نوشت ها:

1. شيخ صدوق، الامالي، ص388.

2. ابن فهد حلي، عده الداعي و نجاح الساعي‏، انتشارات دار الكتب الاسلامي، ص61.

3. همان.

4. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، انتشارات إسلامية، ج‏2، ص 551.

5. همان.

6. همان، ص550.

7. الصحيفة السجادية، دفتر نشر الهادي، ص 136.

اگر اسم فرزند را محمد نگذارد یا تا هفت روز بعد از تولد تغییر دهید ...
در روایات هست كه اگر فرزند دار نمی شوید یا اگر همسرتان حامله است، نیت كنید كه فرزند را محمد یا علی بنامید ...

 باسلام و احترام آنچه كه در اعتقاد ما هست نسبت به جنسیت فرزند بیان روایتی كه در ماه چهارم اگر اسم فرزند را محمد بگذارید ان شاء الله براورده خواهد شد می خواستم بدانم اگر اسم فرزند را محمد نگذارد یا تا هفت روز بعد از تولد تغییر دهید روایتی هست بیشتر اینجانب را در این خصوص راهنمایی فرمایند

در روایات هست كه اگر فرزند دار نمی شوید یا اگر همسرتان حامله است، نیت كنید كه فرزند را محمد یا علی بنامید كه در این صورت مأیوس از حاملگی حامله شده و پسر می آورد و حامله هم پسر می زاید و بعد از تولد اگر او را محمد یا علی نامیدید (كه هر دو یكی است) كه به نیت خود وفا كرده اید و اگر نام دیگری برای او برگزیدید، با مشیت خداست كه فرزند را باقی بگذارد یا بگیرد. (1)

بنا بر این او می تواند اسم را تغییر دهد و ماندن یا نماندن فرزند به مشیت خداست.

پی نوشت ها :

1. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1104 ق، ج 15، ص 111-112

يا اينكه صرفا يك عادت و فرهنگ مخصوص به ماست؟
در حديثي از پيامبر (ص) مي خوانيم: «تحِيَّاتُكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْمُصَافَحَة» (1) « تحيت كامل بين شما دست دادن به يكديگر است.»

آيا در وصف دست دادن(مصافحه) و همچنين روبوسي، در دين اسلام رواياتي داريم؟ چون در فرهنگ ما ايرانيان وقتي دونفر آشنا به هم مي رسند يا موقع خداحافظي، معمولا دست مي دهند و در مواقعي روبوسي هم ميكنند.آيا اين فرهنگ، نشات گرفته از آموزه هاي ديني ماست يا اينكه صرفا يك عادت و فرهنگ مخصوص به ماست؟ با توجه به اينكه مدتي پيش هم به علت شيوع آنفلوآنزا، در همه جا تبليغات وسيع شد كه از دست دادن و روبوسي به طور جدي پرهيز كنيد. اگر دست دان و يا روبوسي، ميتواند عامل انتقال بيماري باشد ودرعين حال آموزه ديني هم باشد، اين تناقض چگونه قابل حل است؟ ودر جواب كساني كه مي خواهند اين فرهنگ را به همان علت انتقال بيماري فرهنگ غلطي جلوه دهند چه جوابي بدهيم؟ اگر رواياتي دراين زمينه داريم لطفا برايم بنويسيد. باتشكر

در روايات بسياري، مسلمانان به مصافحه و دست دادن به يكديگر سفارش شده اند. به عنوان نمونه در حديثي از پيامبر (ص) مي خوانيم:

«تحِيَّاتُكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْمُصَافَحَة» (1) « تحيت كامل بين شما دست دادن به يكديگر است.»

در حديث ديگري مي خوانيم:« إِذَا الْتَقَيْتُمْ فَتَلَاقَوْا بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصَافُحِ وَ إِذَا تَفَرَّقْتُمْ فَتَفَرَّقُوا بِالاسْتِغْفَار»(2) 

«چون يكديگر را ملاقات كرديد، با سلام و مصافحه يكديگر را ملاقات كنيد و چون از يكديگر جدا شديد، با طلب آمرزش براي يكديگر از هم جدا شويد.»

گفتني است كه در بعضي از روايات به روبوسي كردن در هنگام ديدار هم سفارش شده است، اما در برخي ديگر، محدود به موارد خاص و يا حتي نهي شده است. (4) همچنين بين علما درباره جواز و محدوديتهاي روبوسي اختلافاتي وجود دارد، اما ميتوان گفت در مورد مصافحه، اختلاف چنداني به چشم نميخورد كه اين خود بيانگر جايگاه و اهميت اين كار پسنديده است.

از برخي روايات چنين استفاده ميشود كه دست دادن با برادران ديني آن قدر مهم است كه حتي در حال ناپاكي باطني نيز نبايد آن را ترك كرد. امام صادق(ع) فرمود:

«روزي پيامبر اكرم(ص) حذيفه را ديد و دست مبارك خود را به سوي او گرفت، اما حذيفه دست خود را عقب ميكشيد. پيامبر فرمود: اي حذيفه! دست خود را به سوي تو آوردم، اما تو دست خود را دور كردي!

حذيفه در پاسخ گفت: اي رسول خدا! همگان مشتاق دستان مبارك شما هستند، اما چون ناپاك بودم (و هنوز غسل نكردهام)، نميخواستم دستم در چنين حالتي دست مباركتان را لمس كند.

پيامبر فرمود:« أَمَا تَعْلَمُ أَنَّ الْمُسْلِمَيْنِ إِذَا الْتَقَيَا فَتَصَافَحَا تَحَاتَّتْ ذُنُوبُهُمَا كَمَا يَتَحَاتُّ وَرَقُ الشَّجَر» (4) « آيا نميداني كه هر گاه دو مسلمان با يكديگر ديدار كنند و سپس دست بدهند، گناهانشان چون برگهاي درختان ميريزد؟!»(5)

اما در خصوص تعارض استحباب مصافحه و انتقال آنفلوانزا بايد بگوييم كه روشن است كه روايات اسلامي اينگونه نيست كه به صورت ترتيب موضوعي صادر و تدوين شده باشند تا همه قيود و شرايط يك حكم به صورت يك جا بيان شده باشد، بلكه غالبا اينگونه است كه روايات مربوط به يك موضوع به صورت پراكنده صادر شده است و لذا براي شناحت حكم واقعي يك مسئله نبايد به يك يا چند روايت اكتفاء كرد. بلكه بايد فحص و جستجوي كامل در تمام روايات داشته باشيم تا اگر احيانا اين حكمي كه از يك يا چند روايت استفاده شده داراي قيود و شرايطي باشند اين قيود و شرايط را كشف كنيم. در خصوص مسئله مصافحه هم همين رويه جاري است. يعني گرچه در برخي روايات به صورت مطلق استحباب مصافحه بيان شده، اما با توجه به ساير روايات و قواعد كلي اسلام كشف مي كنيم كه اين حكم قيود شرايطي دارد و از جمله آنها اين است كه مصافحه مستلزم ضرر رساندن به خود يا ديگري نباشد زيرا ضرر رساندن به خود يا ديگري حرام است. ولي مصافحه مستحب و عدم ارتكاب عمل حرام بر انجام يك عمل مستحب مقدم است. بنابراين استحباب مصافحه گرچه در ظاهر به صورت مطلق است. اما طبق ساير روايات و قواعد كلي اسلام قيود و شرايطي دارد كه با توجه به اين قيود تعارضي با حالت شيوع آنفلوانزا پيدا نمي شود.

پي نوشت ها:

1. شيخ طوسي، الأمالي، قم، دارالثقافه، 1414، ص 639.

2. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 هق، ج‏2، ص181.

3. ر.ك: همان، ص 185.(باب التقبيل)

4. همان، ص183.

5. براي مطالعه تفصيلي ر.ك مروجي طبسي، محمد هادي، مقاله« مصافحه؛ چرا و چگونه؟»، فصلنامه فرهنگ كوثر، پاييز 1389 - شماره 83،  از 112 تا 130.

طبق روایت مردم كدام كشور بعنوان زمینه سازان حكومت مهدوی معرفی شده است؟
حدیث مورد نظر شما از امام سجاد (ع) را نیافتیم. اما قومی كه زمینه سازان ظهور معرفی شده اند، در روایات آنها را مردمی از "مشرق"(3) و "خراسان"(4) معرفی كرده اند .

امام سجاد(ع) بالاترین نعمت را چه معرفی می كنند؟ طبق روایت مردم كدام كشور بعنوان زمینه سازان حكومت مهدوی معرفی شده است؟

حدیث مورد نظر شما از امام سجاد (ع) را نیافتیم. در روایتی از امام علی "صحت و سلامتی" (1) و در روایت دیگر "عقل"(2) برترین نعمت معرفی شده اند.

اما قومی كه زمینه سازان ظهور معرفی شده اند، در روایات آنها را مردمی از "مشرق"(3) و "خراسان"(4) معرفی كرده اند كه در آن زمان مشرق و خراسان قسمت های زیادی از ایران و افغانستان و قفقاز  را شامل می شده است.

پی نوشت ها:

1. لیثی واسطی، عیون الحكم و المواعظ، قم، دار الحدیث، ص 23.

2. شیخ هادی نجفی ، موسوعه احادیث اهل البیت، بیروت، دار اخیاء التراث العربی ، 1423 ق، ج 6، ص 36.

3. مجلسی، بحار الانوار، بیروت ف الوفا، 1403 ق، ج 51 ، ص 87.

4. شیخ مفید، الارشاد ، كنگره شیخ مفید، ج 2 ، ص 369.

نظراهل سنت دراین خصوص چیست ؟
در مورد قنوت نماز وتر دعاهای زیادی از پیامبر و امامان وارد شده كه بعضی كوتاه و بعضی بسار طولانی هستند و خواندن هر دعایی هم در این قنوت و سایر قنوتها پسندیده است

باعرض تشكر و آرزوی توفیق روزافزون از درگاه باریتعاتی

باتوجه به روشن بودن برپایی نمازشب توسط حضرت رسول اكرم(ص) آیادرخصوص قنوت دراین نمازها یا نمازهای واجب درسنت شریف نبوی یا احادیث و روایات ائمه معصومبن (ع) مستنداتی وجود دارد ؟ واینكه نظراهل سنت دراین خصوص چیست ؟

در مورد قنوت نماز وتر دعاهای زیادی از پیامبر و امامان وارد شده كه بعضی كوتاه و بعضی بسار طولانی هستند و خواندن هر دعایی هم در این قنوت و سایر قنوتها جایز و پسندیده است.

بنا بر روایتی رسول خدا در قنوت وتر می فرمود:

اللهم اهدني فيمن هديت و عافني فيمن عافيت ، وتولني فيمن توليت ، وبارك لي فيما أعطيت ، وقني شر ما قضيت ، فإنك تقضي ولا يقضي عليك ، سبحانك رب البيت ، أستغفرك وأتوب إليك ، وأومن بك ، وأتوكل عليك ، ولا حول ولا قوة إلا بك يا رحيم (1)

شیخ طوسی در مصباح با توجه به مجموعه روایات گفته: مستحب است در قنوت وتر برای حداقل چهل نفر طلب مغفرت كند و بعد هر چه می خواهد از خدا طلب كند و  70 مرتبه استغفار كند و بعد هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم ، لجميع ظلمي وجرمي واسرافي علي نفسي وأتوب إليه بعد بگوید: رب أسأت وظلمت وبئس ما صنعت ، وهذه يداي يا رب جزاء بما كسبت ، وهذه رقبتي خاضعة لما اتيت، وها انا ذا بين يديك فخذ لنفسك من نفسي الرضا حتي ترضي ، لك العتبي لا أعود ؛ بعد سیصد مرتبه "العفو" بگوید و اضافه كند : رب اغفر لي وارحمني وتب علي ، انك أنت التواب الرحيم . (2)

اهل سنت نیز دعای متعددی برای نماز وتر نقل كرده اند از جمله ابن حنبل می نویسد امام علی فرمود پیامبر دعای زیر را به من یاد داد كه در قنوت وتر بگویم:

للهم اهدني فيمن هديت وعافني فيمن عافيت وتولني فيمن توليت وبارك لي فيما أعطيت وقني شر ما قضيت فإنك تقضي ولا يقضي عليك انه لا يذل من واليت تباركت ربنا وتعاليت(3)

پی نوشت ها:

1. صدوق، فقیه، قم، انتشارات اسلامی ، ج 1، ص 487.

2. محدث نوری، مستدرك الوسائل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 4، ص 408-409. (به نقل از مصبح المتهجد شیخ طوسی)

3. احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دار صادر، ج 1، ص 199.

اين مساله باعت بيماري روحي شده است چه كنم؟
بي ترديد ايام جواني، دوران بيداري غريزه جنسي و گرايش به جنس مخالف است. در اين ايام شوق جنسي و احساسات بر روان آدمي سايه مي افكند ...

من جواني 20 ساله هستم اما من شديدا نياز جنسي دارم و شرايط به گونه اي است كه نه ميتوانم ازدواج موقت كنم و نه ميتوانم ازدواج كامل كنم و اين مساله باعت بيماري روحي شده است چه كنم؟

بي ترديد ايام جواني، دوران بيداري غريزه جنسي و گرايش به جنس مخالف است. در اين ايام شوق جنسي و احساسات بر روان آدمي سايه مي افكند؛ ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تاثير قرار مي دهد و سبب تحريك پذيري وي، برخورد با جنس مخالف مي شود. طبيعي است اين نياز دروني بايد به طور صحيح و مطلوب ارضا و تامين شود. راه پذيرفتني آن نيز ازدواج است؛ ولي متاسفانه به دلايل مختلف فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، نظير بالا رفتن سطح انتظارات و توقعات خانواده ها و توجه به بعضي تشريفات غيرلازم، معضل اشتغال و آينده شغلي جوانان، ادامه تحصيل آنها و عدم وجود امكانات و شرايط مالي مناسب برخي خانواده ها سن ازدواج دختران و پسران افزايش يافته و در نتيجه ارضا و تامين عاقلانه و صحيح اين غريزه سركش، به انحراف كشيده شده مي شود.

برادر گرامي؛ خوشبختانه سني كه شما در آن قرار داريد، سن برنامه ريزي براي ازدواج موفق در آينده اي نزديك است. پس به هيچ وجه دم از نااميدي نزنيد. بي ترديد تليقن هايي كه ما در زندگي خود داريم بزرگترين عامل شكست هاي روحي است. پس با افزايش روحيه اميد و نشاط به آينده اي بهتر، از هم اكنون در پي فراهم كردن شرايط و امكانات اوليه يك ازدواج در سطح معمولي را داشته باشيد. در اين راه كمك و مساعدت افراد دلسوز مانند والدين و يا برادر و خواهرهاي بزرگتر مي تواند راه روشنتري پيش روي شما بگذارد. اما تا زماني كه همه شرايط مهيا شود لازم است با بكارگيري نكات ذيل وضعيت روحي خود را ارتقاء بخشيد. 

1. تحكيم روابط خانوادگي و ايجاد فضاي عاطفي مثبت بين والدين و فرزندان و افزايش رابطه صميمانه و نزديك بين اعضاي خانواده، عامل پيشگيرانه اي است جهت ايجاد احساس امنيت و آرامش و تامين نياز عاطفي. زيرا وقتي جوانان در خانه، با محبت و توجه كافي روبه رو نشوند، اين محبت و رابطه عاطفي را در بيرون خانه جست و جو مي كنند و متناسب با دوران بلوغ و اوج گيري احساسات غريزي، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه مي دهند. بنابراين نياز به محبت در دوره جواني را بايد با گسترش روابط عاطفي خانوادگي و نيز گسترش رابطه صميمانه و دوستانه بين همسالان هم جنس، تامين كرد و با يافتن دوستان مناسب و ايجاد رابطه گرم و عاطفي و انجام برخي فعاليت هاي دسته جمعي به اين نياز دروني پاسخ مثبت داد.

2. خودكنترلي مي تواند جوانان جوياي رشد و كمال و عفت و پاكي را در اين فضاي آلوده حفظ كند. با كنترل چشم، گوش و ديگر حواس و نيز كنترل افكاري كه در اين زمينه شكل مي گيرد، مي توان از تاثير گذاري روابط ناسالم ديگران، تا حدودي جلوگيري كرد. مطمئنا هرچه بيشتر ذهن و حواس خود را در اين زمينه مشغول سازيد، بيشتر تاثير خواهيد پذيرفت. پس بهتر است اوقات فراغت خود را با برنامه ريزي صحيح پر كنيد و با پرهيز از بيكاري و تنهايي و توجه به اين صحنه ها، به وظيفه اصلي و مهم تحصيل علم بپردازيد.

3. از فكر و ترسيم صحنه هاي محرك در ذهن و خيال خود بپرهيزيد: عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل مي كند (عيسي به اصحاب خود گفت.... موسي به شما دستور داد كه زنا نكنيد و من به شما دستور مي دهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اينكه زنا كنيد؛ زيرا كسي كه خيال زنا كند، مانند كسي است كه در خانه اي نقش و نگار شده، دود و آتش به پا كند. چنين كاري گرچه خانه را نمي سوزاند؛ ولي زينت و صفاي آن را مكدر كرده و فاسد مي كند. وسائل الشيعه، ج 14، ص 240

4. از نگاه هاي مسموم و مناظر تحريك آميز دوري كنيد: رسول خدا مي فرمايند: نگاه هوس آلود، تيري است مسموم از تيرهاي شيطان؛ هركس آن را به جهت خوف الهي ترك كند، خداوند ايماني به او مي بخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس مي كند. وسائل الشيعه، حرعاملي، ح 14، ص138.

5. اجتناب از نشست هاي غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريك آميز: از حضرت امام باقر(ع) روايت شده است (هركس به سخن گوينده اي گوش فرا دهد، او را بندگي كرده است. پس اگر ناطق از خدا بگويد شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شيطان و سخنان شيطاني بر زبانش جاري كند، قطعا بندگي شيطان كرده است. وسائل الشيعه، ج 12، ص 236.

6. اعتدال در خوردن: بي ترديد پرخوري و بي نظمي در خوردن، در ذخيره سازي و انباشتن مواد تحريك زا موثر است. در حديثي حضرت رسول اكرم (ص) پس از آنكه جوانان را به ازدواج ترغيب مي كند مي فرمايد: هر كس قدرت بر ازدواج ندارد، روزه بگيرد، يقينا روزه نيروي غريزه او را تضعيف مي كند. مستدرك الوسائل، ج2، ص 531. با وجود فراغت، هم مواد غذايي در تقويت غريزه به مصرف مي رسد و هم فكر و خيال مصروف چاره سازي براي پر كردن اوقات فراغت مي شود و لذا در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت، تاكيد بسيار شده است.

7. تلاوت قرآن: بي شك انس با قرآن، تلاوت و تدبر در مضامين آن، خود شفاي هر دردي است كه به سرعت كار هر پريشاني را رو به سامان مي برد و زخم هاي پنهان را التيام مي دهد. همت ها را تا آسمان ها بالا مي برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات نجات مي بخشد.

بنابراين راه حل دين در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غريزه جنسي، نخست ازدواج و نكاح مشروع است و در صورت عدم امكان، كنترل مثبت است. ولي هيچ گاه نبايد به بي بند و باري، افسارگسيختگي و آلودگي به گناه رضايت داد.

همانگونه كه گفتيم شما از هم اكنون در صدد فراهم كردن مقدمات ازدواج از طريق كار نيمه وقت در كنار تحصيل باشيد و در عين حال بمرور زمان خانواده خود را از اين قضيه مطلع نماييد. البته براي اينكه مشكلات اقتصادي به يك باره هجوم نياورد، بهترين راه اين است كه، فرد مناسب و سازگار با شرايط خود را انتخاب و يك نامزدي شرعي ساده كنيد. ليكن تا مراسم عروسي را تا دو سه سال به تاخير اندازيد. اين برنامه چند فايده دارد:

1. شما مي توانيد در حد نسبتا محدودي به تامين غريزه جنسي خود بپردازيد.

2. از مزاياي شيرين دوران نامزدي كه دلپذير ترين دوران زندگي است، بهره مند شويد.

3. در برخورد با مشكلات به تدريج پختگي و توانايي لازم براي حل آنها را پيدا كنيد.

4. در كنار تحصيل، كم كم بر مشكلات اقتصادي غلبه پيدا كرده و براي تشكيل خانواده آماده مي شويد.

مي خواهم به بهترين نحو تربيت كنم ولي خانواده ام پسرم را اذيت مي كند
ما سه نوع مواجهه با رفتارهاي نادرست ديگر انسان­ها از جمله خانواده مان مي­توانيم داشته باشيم مواجهه منفعلانه مواجهه مقتدرانه مواجهه پرخاشگرانه ...

 فرزندم از زماني كه باردار بودم تا الان كه 16ماهش هست پدر بالا سرش نبوده و نيست. حال مي خواهم به بهترين نحو تربيت كنم ولي خانواده ام پسرم را اذيت مي كند يا دعوايش مي كند يا كتكش مي زنند من خيلي ناراحت مي شوم ولذا سعي مي كنم نه بزنم و نه دعوا كنم فرزندم را ولي اطرافيان مسخره مي كنند مي گويند پسرم را بزنند تا ادب شود مجبور مي شوم گريه مي كنم براي خودم. حالا مرا راهنمايي كنيد كه چگونه برخورد كنم تا هم خانواده ناراحت نشود و هم فرزندم؟

همان طور كه مي­دانيد ما سه نوع مواجهه با رفتارهاي نادرست ديگر انسان­ها از جمله خانواده مان مي­توانيم داشته باشيم مواجهه منفعلانه مواجهه مقتدرانه مواجهه پرخاشگرانه.

توضیح هر كدام از اين سه نوع مواجهه در حوصله اين مقال نمي گنجد. ولي به طور خلاصه بايد گفت كه مواجهه منفعلانه يعني اين كه شما در مقابل رفتار غير منطقي ديگران منفعلانه كوتاه بياييد و در مقابل به اموري مانند گريه كردن و خود خوري پناه ببريد اين نحوه تعامل، ديگران را در رفتار اشتباهشان جسور مي سازد و روز به روز بر ميزان رفتارهاي ناصحيح آنان مي افزايد.

مواجهه ديگر مواجهه پرخاشگرانه است كه فرد در مقابل هر رفتار خطايي به عكس العمل شديد مي پردازد و با پرخاشگري سعي در حذف و اصلاح رفتار خطاي طرف مقابل دارد اين نحوه مواجهه به ویژه با افرادي كه احترامشان بر ما واجب است (مانند پدر و مادر ) به هيچ وجه صحيح نمي باشد و باعث تشديد اختلافات و بروز مشكلات جديد مي گردد.

مواجهه صحيح همانا مواجهه مقتدرانه است كه بین اين دو نحوه مواجهه قرار دارد شما در مواجهه مقتدرانه و جراتمندانه در آرامش كامل و با پرهيز از هر گونه انفعال يا پرخاشگري به بيان نظرات خود مي پردازيد و از حقوق خود و فرزند خود دفاع می كنید.

اما در زمينه سوال ديگرتان بايد گفت كه اولا پسر شما 16 ماه بيشتر ندارد و اصول تربيتي يك پسر 16 ماهه زياد دشوار نيست و شما صرفا بايد به عنوان يك مادر پاسخگوی نيازهاي جسمي عاطفي ایشان باشید. اگر در حد متعادل اين نيازها مرتفع گردد خلا ناشي از نبود پدر زياد در تربيت فرزندتان اثر منفي نخواهد گذاشت. ضمن اين كه در تربيت فرزند نبايد با بيان عباراتي مانند ( به بهترين نحو تربيت كنم) ناخواسته در دام كمال گرايي منفي افتاد هيچ مادري در جهان اساسا نمي تواند به نحو كامل و بی نقص فرزندش را تربيت كند و همين اين كه يك مادر بتواند در حد وسع و مقدورات و شرايط فردی خانوادگي اجتماعي در تربيت فرزندش بكوشد كافي است.

از نظر روان شناختي كتاب چگونه با كودكم رفتار كنم؟ نوشته استیفن گاربر، ماریان دانیلز گاربر، روبین فریدمن اسپیزمن، ترجمه هومن حسینی نیك، شاهین خزعلی، احمد شریف تبریزی، انتشارات مروارید.

و از نظر ديني نيز كتاب سیره تربیتی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع): تربیت فرزند، سیدعلی حسینی زاده، انتشارات پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1390 و كتاب حكمت نامه كودك، محمد محمدی ری شهری، ترجمۀ عباس پسندیده، انتشارات دار الحدیث، 1385 قابل توصيه مي باشد.

در ادامه توجه شما را به مقاله ای در زمینه جرأتمندی جلب می نمایم:

مهارت جرات ورزی:

جرأت ورزي يعني توانايي در بيان افكار، احساسات و عقايد خود به شكل مستقيم، صادقانه و متناسب به نحوي كه به حقوق خود و ديگران صدمه اي نرسانيد. رفتار جرأتمندانه به شما كمك می كند تا بتوانید به خود اطمینان داشته باشید، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید، احترام دیگران را نیز جلب كنید، توانایی تصمیم گیری خود را بهبود بخشید.

انواع رفتار جرأت مندانه:

 رد جرأت مندانه، زماني كه با درخواست هاي نادرست و نامعقول ديگران مواجه مي شويد، مي توانيد با روش رد قاطعانه ( جرأت مندانه) در عین رعایت ادب، با صلابت به درخواست نامعقول آنان پاسخ منفي بدهيد. مثال:اگر به ميهماني دعوت شديم كه اعضاي شركت كننده در آن را نمي شناسيم و نمي خواهيم در آن ميهماني شركت كنيم، مي گوييم متأسفم من در ميهماني اي كه اعضاي آن را نمي شناسم، شركت نمي كنم. لازم به ذكر است كه دلیل اعتیاد برخی از جوانان و نوجوانان به سیگار و یا مواد مخدر عدم بهر مندی آنها از مهارت جرات ورزی است.

 درخواست جرأت مندانه، از اين روش در مواقعي كه نيازمند كمك گرفتن از ديگران هستيد، استفاده كنید. مثال: اگر براي حل يك مشكل بخواهيم از والدين يا دوستي كمك بگيريم، مي گوييم: من براي حل مشكلم نيازمند كمك و همفكري شما مي باشم، آيا مي توانيد به من كمك كنيد؟

بيان جرأت مندانه از اين روش براي بيان احساس و افكار خود در تقدير و تشكر از ديگران استفاده كنید.مثال از

دعوت شما سپاسگزارم.

هدف هاي جرأت مندي: در مهارت جرأت مندي هدف، تغيير در خود ماست، نه تغيير در ديگران، تا بتوانيد نيازها و احساسات و افكار خود را ابراز كنيد و از آسيب هاي احتمالي در امان بمانيد. در بعضي مواقع از رفتارهاي جرأت مندانه كه استفاده مي كنيد، ممكن است به هدفي كه ميخواهيد دست نيابيد. ولي از اين كه توانسته ايد اصول رفتار جرأت مندانه را اجرا كنيد، نشاط و اعتماد به نفس شما تقويت مي شود. مثال: در درخواست جرأت مندانه ممكن است بگوييد: من به همفكري شما در حل مشكلم نيازمندم. ولي فرد مقابل پاسخ منفي دهد. در اين جا هدف درخواست جرأت مندانه بوده است كه شما انجام داده ايد، حتي اگر به هدف نهايي نرسيد، در اين صورت درخواست جرأت مندانه را از شخص ديگري مي نماييد تا به حل مشكل دست يابيد.

یكی از رفتارهای جرات مندانه، "نه" گفتن است. گفتن نه و يا بله در مقابل درخواست ديگران زماني كه به اختيار خود انسان باشد، جرأت مندي است. هر گاه در مقابل درخواست غيرموجه و نا به جاي ديگران به دليل رودربايستي يا ترس و يا هر دليل غيرمنطقي ديگري نتوانيد با جرات از كلمه ي «نه» استفاده كنيد، خودتان را مورد هجوم بسياري از آسيب ها و فشارها قرار خواهيد داد. از جمله مواردي كه ضروري است از كلمه ي «نه» استفاده كنيد، موقعيت هاي زير مي باشد:

زماني كه از سوي ديگران خواسته اي نامعقول مطرح مي شود.

زماني كه مشغول كار مهمي هستيد، شخصي كاري با اولويت كمتر را به ما پيشنهاد مي دهد.

زماني كه براي «كار پيشنهادي» مهارت و دانش كافي را نداريد.

زماني كه خيلي عصباني و ناراحت هستيد. زماني كه كار پيشنهادي را كس ديگري مي تواند به خوبي انجام دهد.

زماني كه پيشنهاد دهنده، به هويت و حريم شخصي شما قصد تجاوز داشته باشد.

زماني كه از شما بر خلاف علائق، معيارها يا اعتقادات ديني و ارزشي شما، چيزي را طلب نمايند.

مهارت هايي براي ابراز جرأت مندي :

1-نه گفتن2- تغيير دادن موضوع 3- دليل آوردن 4- ايجاد احساس شخصيت مهم تر در طرف مقابل 5- ارائه پيشنهاد بهتر 6- نشان دادن شأن بالای خانوادگي خود 7- بيان موضوع در قالب شوخي 8- پافشاري و اصرار در رد درخواست 9- دور شدن از موقعيت مثلا در مواقعي كه مي بينيم شخص خيلي اصرار مي كند، بهتر است از آن محل و موقعيت دور شويم.

10 - ابراز همدلي پيدا كردن راه حل مناسب با نظر خواستن از طرف مقابل معذرت خواهي، تشكر و قدرداني

و اما راهكارهای كسب روحیه ی جرات ورزی:

1-      قبل از اینكه در میان جمع دوستان ویا فامیل حاضر شوید و شروع به صحبت كنید، خود را آرام سازید، مثلا با چند تنفس عمیق دیافراگمی برخودتان مسلط شوید و آنگاه سعی نمایند بیانات خود را بصورت آرام، مودبانه ولی قاطعانه مطرح كنید. لازمه این امر یادگیری و تمرین تنش زدایی(ریلكسیشن) است، شما می توانید با یاد گرفتن این مهارت كارآمد در مراكز مشاوره و روان­درمانی بر بسیاری از مشكلات زندگی كه از اضطراب ناشی می شود به راحتی فائق آیید. لازم به ذكر است كه متخصصان ریلكسیشن در منابع خود به سی و شش بیماری كه با استفاده از این تكنیك بر طرف می شود اشاره نموده­اند كه می­توانید با جستجوی واژه فوق در اینترنت از آنها آگاه شوید.

2-      تكنیك بعدی گسترش ارتباطات اجتماعی با اقوام و خویشاوندان است، باید تدریجا و با برنامه ریزی رویة زندگی خود در عرصه اجتماعی عوض كنید تا وضع روحیتان كم كم بهبود یابد. مثلا با خود قرار بگذارید كه به دید و بازدید خویشاوندان بروید. اما در اوایل بیش از ده دقیقه توقف نداشته باشید و كم كم مدت آن­را بیشتر كنید.

3- راهكار دیگر تقویت اراده است، افراد كمرو بخاطر پایین بودن اراده توان انجام برخی از كارها را ندارند در حالی كه اگر اراده تقویت شود به راحتی قادر به انجام آن كار خواهند بود. البته ضعف اراده می تواند علل مختلفی

داشته باشد كه باید ملاحظه و بررسی گردد تا راهكار مناسب تجویز گردد.

4- می توانید از طریق الگو گیری از افراد جرات مند كم كم به این مشكل خود فایق آیند. مثلا ملاقات با اشخاص جرات مند، رفت و آمد داشتن با آنها، دیدن فیلمها و یا خواندن داستانها.

5- یك تمرینی كه می توانید از آن استفاده كنید این است كه هر روز كه از خانه بیرون می روید و در معرض برخورد با افراد مختلف قرار می گیرید، باب گفتگو را باز كنید و در مورد مسائل مختلف با آنها صحبت كنید. و هر بار كه در این كار موفق شدید برای خود تشویقی در نظر بگیرید مثل اینكه یك چیز خوش مزه ای بخورید.

6- یكی دیگر از تكنیك­هایی كه روانشناسان برای موقعیت های مشابه تجویز می كنند استفاده از تكنیك «كانتر كاندیشن اینگ» یا شرطی سازی عكس است به این ترتیب كه یك­ماه، هر روز بیست دقیقه در جای ساكتی بنشینید چشمان خود را ببندید و تصور كنید كه برای سخنرانی به جلسه ای دعوت شده­اید كه به آن جلسه می­روید و با متانت و تسلط شروع به صحبت می­كنید و با موفقیت سخنرانی را تمام می­كنید و بشدت مورد تشویق حضار قرار می­گیرید و در پایان جلسه نیز از طرف دعوت كنندگان از شما تقدیر به عمل می­آید.

7- تكنیك دیگر حساسیت زدایی تدریجی است، یعنی ابتدا در یك جمع دو سه نفره از دوستان شروع به صحبت، خواندن دعا، قرآن، و یا ارائه یك مطلب كنید، و وقتی كه كاملا در این امر تسلط پیدا كردید در جمع هایی كه قدری وسیع­تر از جمع قبلی است این كارها را انجام دهید و كم كم دایره را گسترش دهید تا بتوانید در جمع دویست سیصد نفره براحتی و بدون هیچگونه استرسی سخنرانی كنید.

8- هنگام صحبت باید با شنوندگان تماس چشمی برقرار كنید، یعنی با صلابت توی چشمان آنها نگاه كنید.

9- ارتباط با خدا در بالا بردن آرامش و زدودن اضطراب كه نقش مهمی در تداوم نا جرات ورزی دارد بسیار موثر است.

10- ورزش كردن عامل مهمی در تقویت اراده دارد و ضعف اراده كه از ریشه های كمرویی را كاهش می دهد.

11-فكر كردن در مورد عواقب وخیم ناجرات­مندی و شكست­هایی كه ادامه این وضع می تواند برای شما ببار­

آورد و نیز تفكر در مورد موفقیتهای بی شماری كه جرات مندی می تواند برای شما به ارمغان بیاورد می تواند انگیزه شما را در پیگیری تمارین ذكر شده بالا ببرد.

صفحه‌ها