پرسش وپاسخ

قرائت دسته جمعي چه حكمي دارد؟
بهتر است دعا ها و ادعيه به همان صورتي كه وارد شده است خوانده شود و جملاتي از آن را تكرار نكنند.

تكرارفرازهايي از زيارت عاشورا مثل "يا اباعبدالله"كه هنگام قرائت دسته جمعي چه حكمي دارد؟

بهتر است دعا ها و ادعيه به همان صورتي كه وارد شده است خوانده شود و جملاتي از آن را تكرار نكنند. (1)

پي نوشت ها:

1. آيه الله مكارم شيرازي، ناصر، الفتاوي الجديده، انتشارات مدرسه امام علي بن ابي طالب(ع)، ج 3، ص 513

علامه مجلسی: خاصه وعامه گفته اندکه اسب برتن آن مظلوم تاختند اصلی ندارد
آنچه خاصه و عامه گفته اند مبنی بر اسب تازاندن بر بدن اباعبدالله اصل دارد و اصل آن هم محكم است ...

قضیه اسب دوانیدن بربدن امام حسین

شرح : در جلد سوم اصول کافی باب ولادت امام حسین (ع)قضیه هفتم در شرحی که علامه مجلسی در آخرکتاب گفته(189)این قضیه دلالت دارد بر اینکه آنچه خاصه و عامه گفته اندکه اسب برتن آن مظلوم تاخته اند اصلی ندارد. این چگونه با آنچه شایع است در مورد اینکه بربدن اسب دوانیده اند توضیح داده می شود؟

در روایات تاریخی آمده كه ابن سعد بعد از به شهادت رساندن امام برای خوش خدمتی تصمیم به تازاندن اسب بر بدن امام گرفت و برای این منظور داوطلب خواست و ده نفر آماده شدند و این كار را كردند و بر آن افتخار نمودند و از ابن زیاد بر این كار جایزه گرفتند و بعد ها به وسیله مختار كشته شدند.

سید بن طاووس و ابن نما در كتب مقتل خود این جریان را نقل كرده اند و اسامی را ذكر كرده اند. (1)

در كافی هم روایتی آمده كه وقتی ابن سعد تصمیم به این جنایت گرفت و داوطلبانی برای این كار تعیین نمود، فضه خادمه به حضرت زینب عرض كرد كه "سفینه" غلام آزاد شده پیامبر سوار بر كشتی بوده كه طوفان زده و شكسته شده و او به ساحل جزیره ای افتاده و در آنجا با شیری مواجه شده و وقتی خود را غلام آزاد شده پیامبر معرفی كرده، شیر به او احترام گذاشته و او را تا كنار جاده همراهی كرده است. بعد از حضرت اجازه گرفته و به سراغ آن شیر می رود و او را به كمك می طلبد و وقتی سواران برای تاختن بر بدن می آیند، با شیر مواجه می شوند و جرأت بر اقدامی نمی نمایند. (2)

به نظر می رسد همچنان كه علامه مجلسی گفته (3)، بین این مطلب (اسب تازاندن بر بدن مبارك كه در تاریخ ها آمده) و بین آن حدیث كافی كه دلالت دارد این اتفاق نیفتاده، منافاتی نیست؛ زیرا طبق حدیث كافی و نقل تاریخ، عمر  بن سعد ملعون چنین تصمیمی گرفت و داوطلب خواست و ملعون های مورد اشاره اعلام آمادگی كردند و برای تاختن بر بدن سوار شدند و به سوی بدن تاختند، ولی هم چنان كه در روایت كافی آمده با شیری مواجه شدند كه بر بالین اباعبدالله بود و به همین جهت جرأت چنین كاری را نكردند و به فرمان عمر بن سعد ، جریان شیر را كتمان كردند و مدعی شدند بر بدن اسب تازانده اند و مختار هم آنان را به خاطر داوطلب شدن و افتخار بر عملی كه (قصد داشتند. ولی نتوانستند انجام دهند اما) ادعایش را داشتند و بدان مفتخر بودند و بر آن جایزه گرفته بودند، مجازات كرد.

بنا بر این آنچه خاصه و عامه گفته اند مبنی بر اسب تازاندن بر بدن اباعبدالله اصل دارد و اصل آن هم محكم است؛ فقط در این بین یك معجزه اتفاق افتاده كه نگذاشته آنان نقشه شوم خود را عملی كنند و آن ها با این وجود این معجزه ، آن را كتمان كرده و مدعی شده اند تصمیم شوم خود را عملی كرده اند و این بسیار اتفاق می افتد كه ظالمان و قدرتمندان تصمیم بر ظلمی می گیرند كه موفق به انجامش نمی شوند؛ ولی به دروغ مدعی می شوند آن كار را كرده اند تا هیمنه شان شكسته نشود.

پی نوشت ها:

1. أحمد حسين يعقوب،كربلاء، الثورة والمأساة، اول، بیروت، الغدیر للطباعه و النشر، 1418 ق، ص 342 - 343 به نقل از: تاريخ الطبري، ج 6 ،ص 161؛ والكامل لابن كثير، ج 4 ،ص 33 ؛ومروج الذهب للمسعودي ،ج 2 ،ص 91؛ والخطط للمقريزي، ج 2 ، ص 281؛ والبداية والنهاية لابن الأثير، ج 8 ،ص 189؛ و تاريخ الخميس، ج 3 ، ص 333 ، و مناقب ابن شهرآشوب، ج2 ، ص 224 .

2. كلینی، كافی، پنجم، تهران، دار الكتب الاسلامیه، 1362 ش، ج 1، ص 465.

3. مجلسی، مرآه العقول، دوم، تهران، دار الكتب الاسلامیه،1363 ش ، ج5، ص 371.

علت اینكه می گویند برای زیارت امام حسین( ع )عطر نزنید چیست؟
این كه عطر نزنید، در روایات نیامده است؛ بلكه در روایات آمده كه جابر پس از آن كه غسل كرد و لباس پاكیزه پوشید، از طیب و ماده خوشبویی به نام "سعد" استفاده كرد

علت اینكه می گویند برای زیارت امام حسین( ع )عطر نزنید چیست؟

در روایات آمده است:

«إذا أتيت أبا عبد الله (عليه السلام) فاغتسل علي شاطئ الفرات ثم ألبس ثيابك الطاهرة». (1)

«ان أربعة آلاف ملك عند قبر الحسين عليه السلام شعث غبر يبكون إلي يوم القيامة بينهم». (2)

«إذا أردت زيارة الحسين (عليه السلام) فزره وأنت حزين مكروب شعث مغبر جائع عطشان». (3)

«وَ لَا تَدَّهِنْ وَ لَا تَكْتَحِلْ حَتَّي تَأْتِيَ الْفُرَاتَ‏ وَ أَقِلَّ مِنَ الْكَلَامِ وَ الْمِزَاحِ وَ أَكْثِرْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَي وَ إِيَّاكَ وَ الْمِزَاحَ وَ الْخُصُومَة». (4)

بر اساس این روایات، امام حسین(ع) در حالی كه تشنه و گرسنه و غبار آلود و... بود، به شهادت رسید و ملائكه موكل قبر در تأسی به حالت ایشان در عاشورا، با همین حالت در قبر ایشان موكل و خدمتگزار هستند. مستحب است كه زیارت كنندگان قبر شریف، برای تأسی به حضرت و یادآوری حالات ایشان، با تشنگی و گرسنگی و غبار آلود و االبته با زدودن ناپاكی های ظاهری از خود و غسل زیارت و پوشیدن لباس های پاك، به زیارت بروند.

این كه عطر نزنید، در روایات نیامده است؛ بلكه در روایات آمده كه جابر پس از آن كه غسل كرد و لباس پاكیزه پوشید، از طیب و ماده خوشبویی به نام "سعد" استفاده كرد. (5)

 

پی نوشت ها:

1. كلینی محمد بن یعقوب، كافی، پنجم، تهران، دار الكتب الاسلامیه، 1363 ش، ج 4، ص 576.

2. صدوق، ثواب الاعمال، دوم، قم، شریف الرضی، 1368 ش، ص 87.

3. كافی، همان، ص587.

4. ابن قولویه، كامل الزيارات، اول، نجف، مرتضوی، 1356 ق، ص 225.

5. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، سیزدهم، قم، هجرت، 1378ش، ج 1، ص 819.

رابطه با فرد بي نماز چطور بايد باشد؟
با توجه به اصول و قواعدي عمومي كه از مجموع آيات و روايات استفاده مي شود بايد بگوييم كه شخص بي نماز كسي است كه مهمترين معروف دين خود را رها کرده است...

رابطه با فرد بي نماز چطور بايد باشد؟ با بيان احاديث و آيات قرآن و منابع؟

آيه يا حديثي كه به صورت اختصاصي حكم رابطه با مسلمان تارك الصلاه را بيان كرده باشد ما نيافته ايم، ولي با توجه به اصول و قواعدي عمومي كه از مجموع آيات و روايات استفاده مي شود بايد بگوييم كه شخص بي نماز كسي است كه مهمترين معروف دين خود كه ستون خيمه دين وي است (1)يعني نماز را رها كرده است همان نمازي كه در روايات آمده كه اولين عملي كه در روز قيامت حسابرسي مي گردد نماز است اگر قبول درگاه الهي واقع شود سراغ بقيه اعمال مي روند و اگر مقبول واقع نشود و نصاب قبولي را كسب نكند سراغ بقيه اعمال نمي روند (2)و لذا مي بينيم كه در برخي روايات شخص تارك الصلاه كافر دانسته شده است (3) البته نه بدين معنا كه همه آثار و احكام كافر را داشته باشد و همچون كافر نجس باشد يا ساير احكام كافر را داشته باشد، بلكه برخي عواقب كفر مشمول تارك الصلاه نيز مي گردد به عنوان نمونه چنانكه عاقبت كفر آتش جهنم است عاقبت ترك نماز هم آتش جهنم است. چنانكه خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد كه در روز قيامت وقتي بهشتيان از دوزخيان درباره علت جهنمي شدن آنها سؤال مي كنند اولين پاسخي كه مي دهند اين است كه: « قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ»(4) مي‏گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم»

با توجه به اين اوصاف وظيفه اي كه ما نسبت به تارك نماز داريم امر به معروف (نماز) و نهي از منكر (ترك نماز) وي است و روشن است كه امر به معروف و نهي از منكر براي همه افراد و همه اعصار و همه شرايط يكسان نيست. برخي با خنده رويي و روي خوش نشان دادن ترغيب به نماز مي شوند و برخي با قطع رابطه و ترشرويي و روشن است كه تا زماني كه مي توانيم با روي خوش افراد را امر به معروف كنيم نمي توانيم با قطع رابطه و امثال آن امر به معروف كنيم چنانكه خداوند متعال در خصوص پيامبر (ص) مي فرمايد:« فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك...»(5)  «به (بركت) رحمت الهي، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدي! و اگر خشن و سنگدل بودي، از اطراف تو، پراكنده مي‏شدند»

البته ناگفته نماند كه مسائل مذكور در خصوص افرادي است كه از روي سهل انگاري نماز را ترك كرده اند. اما اگر كسي اعتقاد داشته باشد كه نماز جزء دين نيست و عمدا با اين اعتقاد نماز نخواند چنانچه بداند نماز ضروري دين است و انكار نماز به انكار رسالت پيامبر (ص) برگردد، كافر و نجس است.(6)

البته در بين عموم افرادي كه تارك الصلاه هستند اين حالت به ندرت اتفاق مي افتد و لذا نبايد هر بي نمازي را اتهام كفر و نجاست بزنيم. چنانكه نبايد در قبال بي نمازي آنها بي تفاوت باشيم. زيرا اين بي تفاوتي ها به نوعي  تأييد ايشان در عدم التزام به امور ديني و تأييد گناه آنان است.

پي نوشت ها:

1. « الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين‏» (برقي، احمد بن محمد بن خالد، محاسن، قم، دار الكتب الإسلامية، 1371ق، ج‏1، ص286)

2. « أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَي الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ.» (شيخ صدوق‏، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق، ج‏1، ص 208) « اولين چيزي كه بندگان بواسطه آن حسابرسي مي گردند نماز است. اگر نماز مقبول واقع شد ساير اعمال نيز مقبول واقع مي شود و اگر نماز قبول نشد ساير اعمال نيز قبول نمي شود»

3. ر.ك: كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 هق، ج‏2، ص 279.

4. مدثر(74) آيه 43.

5. آل عمران(3) آيه 159.

6. يزدي، سيد محمد كاظم، العروة الوثقي، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1409 هق، ج، ص 67.

ويژگي هاي خاص ديگر تربت چيست؟
سجده بر خاك قبر امام حسين (ع) زمين را تا هفت طبقه نوراني مي‌كند. هر كس تسبيحي از گِل قبر حسين (ع) همراه داشته باشد همواره تسبيح گو محسوب مي‌‌شود ...

مي دانم كه يكي از ويژگي هاي استفاده از خاك تربت امام حسین علیه السلام ، مورد قبول واقع شدن نماز است

ويژگي هاي خاص ديگر تربت چيست؟

براي تربت امام حسين(ع) آثار بسياري در روايات ذكر شده از جمله اينكه فقهاي شيعه در باب چيزهايي كه سجده بر آن صحيح است، آورده اند كه سجده بر تربت امام حسين(ع) داراي فضيلت زيادتري است.

در مورد قبول شدن نماز بخاطر سجده بر تربت امام حسين(ع) مرحوم حاجي نوري اين مطلب را از مرحوم شهيد نقل كرده كه:

«عَنِ الشَّهِيدِ رَحِمَهُ اللَّهُ أَنَّ السُّجُودَ عَلَي التُّرْبَةِ الْحُسَيْنِيَّةِ تُقْبَلُ بِهِ الصَّلَاةُ وَ إِنْ كَانَتْ غَيْرَ مَقْبُولَةٍ لَوْ لَا السُّجُودُ عَلَيْهَا»(1)؛ از شهيد رحمه الله عليه كه سجده بر تربت امام حسين(ع) سبب قبولي نماز مي شود. اگر چه نمازي باشد كه مورد قبول نباشد اگر سجده بر تربت نبود.

اما در روايات آثار ديگري براي سجده بر تربت آن حضرت نقل شده است از جمله امام صادق (ع) فرمودند: «مَنْ أَدَارَ سُبْحَةً مِنْ تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ (ع) مَرَّةً وَاحِدَةً بِالِاسْتِغْفَارِ أَوْ غَيْرِهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ أَنَّ السُّجُودَ عَلَيْهَا يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ » (2) كسي كه يك دور و يك بار با تسبيحي كه از تربت امام حسين(ع) درست شده، استغفار كند هفتاد مرتبه براي او منظور مي گردد و سجده  بر تربت امام حسين (ع) نيز موجب برداشته شدن، هفت حجاب (بين بنده وخدا)  مي شود.

همچنين امام صادق (ع) فرمود: « السجود علي طين قبر الحسين (ع) ينوّر إلي الارضين السبعه و من كانت معه سبحه من طين قبر الحسين (ع) كتب مسبّحاً و ان لم يسبح بها»(3)؛ سجده بر خاك قبر امام حسين (ع) زمين را تا هفت طبقه  نوراني ميكند. هر كس تسبيحي از گِل قبر حسين (ع) همراه داشته باشد همواره تسبيح گو محسوب مي‌‌شود  گرچه مشغول  ذكر نباشد.

تربت سيد الشهدا(ع) علاوه بر فضيلت سجده بر آن، فضيلت هاي ديگري نيز دارد از جمله تسبيح تربت كه در دو روايت فوق به فضيلت آن اشاره شده و در روايت ديگري امام جعفر صادق (ع) مي فرمايند: «مَنْ سَبَّحَ بِسُبْحَةٍ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (ع) تَسْبِيحَةً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَرْبَعَمِائَةِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَرْبَعَمِائَةِ سَيِّئَةٍ وَ قُضِيَتْ لَهُ أَرْبَعُمِائَةِ حَاجَةٍ وَ رُفِعَ لَهُ أَرْبَعُمِائَةِ دَرَجَةٍ...»(4)؛ هر كه تسبيح را به وسيله آنچه كه از تربت امام حسين (ع) ساخته شمارش كند، خداوند چهار صد حسنه براي او ثبت مي‏كند و چهار صد گناه از او مي‏بخشد و چهار صد حاجت او را برآورده مي‏سازد و درجات او را چهار صد مرتبه بالا مي‏برد.

امام موسي كاظم (ع) نيز مي فرمايند: «لَا يَسْتَغْنِي شِيعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ يُصَلِّي عَلَيْهَا وَ خَاتَمٍ يَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاكٍ يَسْتَاكُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (ع) فِيهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَي قَلَّبَهَا فَذَكَرَ اللَّهَ كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعُونَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَّبَهَا سَاهِياً يَعْبَثُ بِهَا كُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَةً(5)؛ شيعة ما از چهار چيز بي‏نياز نمي‏باشد سجّاده‏اي كه در آن نماز بگزارد، انگشتري كه در دست كند، مسواكي كه با آن به نظافت دندانها بپردازد، و تسبيحي كه از تربت امام حسين (ع) ساخته باشد و در آن سي و سه دانه باشد، پس اگر با آن ذكر بگويد براي هر دانه‏اش چهل حسنه نوشته مي‏شود و اگر ذكر نگويد و آن را فقط بگرداند، براي او بيست حسنه نوشته مي‏شود.

يكي ديگر از ويژگي هاي تربت امام حسين(ع) اين است كه خوردن هر خاكي حرام است اما خوردن خاك قبر ايشان براي شفا و به اندازه ضرورت جايز است و خداوند شفا را در تربت آن حضرت قرار داده است. امام صادق در اين زمينه فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَوَّضَ الْحُسَيْنَ (ع) مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْإِمَامَةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ لَا تُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ»(6)؛ خداوند در ازاي كشته شده امام حسين(ع) به او ويژگي هايي داد: امامان از ذريه او هستند، در تربتش شفا قرار داد، دعا نزد قبرش به اجابت مي رسد و ايام زيارت ايشان جزء عمر انسان حساب نمي شود.

پي نوشت ها:

1. نوري، حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، موسسه آل البيت، ج‏4، ص 12.

2. حر عاملي، وسائل‏الشيعة، موسسه آل البيت، ج6، ص456.

3. همان، ج5، ص366.

4. مجلسي، محمد باقر، بحار الأنوار، چاپ بيروت، ج‏82، ص 341.

5. همان، ص340.

6.  وسائل الشيعه، ج14، ص423.

در اين خصوص روايتي هم وجود دارد؟
امام باقر(ع) و صادق(ع): ... بهشت پرطراوت و زيباي خدا را بر چنين انسان با ايمان و شايسته كرداري تضمين مي‏كنيم.

آيا عزاداري هر چند كه از روي ريا باشد پذيرفته است؟ در اين خصوص روايتي هم وجود دارد؟

وَ رُوِّيتُ عَنِ الْأَئِمَّه الصَّادِقِينَ(ع) قَالُوا مَنْ بَكَي أَوْ أَبْكَي غَيْرَهُ وَ لَوْ وَاحِداً ضَمِنَّا لَهُ عَلَي اللَّهِ الْجَنَّه وَ مَنْ لَمْ يَتَأَتَّ لَهُ الْبُكَاءُ فَتَبَاكَي فَلَهُ الْجَنَّه: (1) از امامان نور امام باقر(ع) و صادق(ع) آورده‏اند كه: كسي در سوگ حسين(ع) بگريد و يا ديگري- گر چه يك تن - را با يادآوري مصائب و رنج‏هاي ما در راه خدا بگرياند، ما بهشت پرطراوت و زيباي خدا را بر چنين انسان با ايمان و شايسته كرداري تضمين مي‏كنيم.

و هر آن كس هم كه گريه‏اش نيامد و نتوانست ديگران را بگرياند؛ امّا حالت و هيئت سوگواران را بر خود گيرد و بسان آنان براي حسين(ع) سوگواري نمايد، باز هم بهشت پرطراوت و زيبا بر او زيبنده مي‏شود.

براي عزاي امام حسين(ع) حداقل كاري كه مي توان كرد، تباكي است، يعني خود را به گريه زدن. تباكي مي تواند به قصد ريا و خود نمايي باشد و مي تواند براي خدا باشد، همان طوري كه گريه چنين است. تباكي يك عمل است. ريا و اخلاص مربوط به دل است.

اين عمل بستگي به نيت شخص دارد. اگر بلند گريه كردن به نيت خودنمايي باشد، ريا و گناه است. عمل را باطل مي كند.

گريه در فرهنگ عاشورائيان سلاح هميشه برّاني است كه فرياد اعتراض به ستمگران را دارد. اشك زبان دل است و گريه فرياد عصر مظلوميت، رسالت اشك نيز پاسداري از خون شهيد است. به تعبير حضرت امام خميني "گريه كردن در عزاي امام حسين، زنده نگهداشتن نهضت است. گريه بر مظلوم، فرياد مقابل ظالم است". (2)

ريا در هر عبادتي حرام محسوب ميشود چه در عزاداري امام حسين باشد يا در عبادات ديگر فرقي نمي كند و هيچ روايتي نداريم كه ريا در جائي جايز باشد و آنچه در روايات است عكس اين است و تاكيد مي كند كه ارزش اعمال به نيت و به ميزان اخلاص آن است؛ ولي تظاهر به عزاداري امام حسين(ع) و تعظيم شعائر دين به قصد قربت جايز بلكه مستحب است، مثل اين كه پرداختن صدقه آشكار قربه الي الله براي تشويق ديگران همان طور كه در قرآن آمده، مستحب است. (3)

پس اگر در شام دادن قصدش فقط مردم باشد هيچ بهره اي نمي برد. اما اگر قصدش لله باشد؛اما اين كار را علني و به منظور تشويق ديگران انجام دهد ثواب مي برد.

پي نوشت:

1. مثير الأحزان‏، ابن نما حلي‏، ناشر مدرسه امام مهدي‏، چاپ قم‏، سال 1406 ق‏، نوبت سوم‏ ص 14؛ اللهوف علي قتلي الطفوف‏، سيد ابن طاوس‏، ناشر جهان‏، مكان چاپ تهران‏، سال 1348 ش‏، نوبت چاپ اول‏، ص 11.

2. صحيفه نور، امام خميني، ج 8، ص 70.

3. شيرازي، ناصر مكارم، استفتاءات جديد(مكارم)، انتشارات مدرسه امام علي بن ابي طالب(ع)، قم، دوم، 1427 هق، ج، ص 503.

آیا مفهوم این روایت اینست كه ما نباید هیچ وقت از كسی عذرخواهی كنیم؟
امام حسین علیه السلام: از هر چيزي كه از آن عذر خواهي مي‏كني بپرهيز، زيرا مؤمن، بدي نمي‏كند و عذر خواهي هم نمي‏كند ...

 من درجایی خواندم كه امام حسین (ع) فرموده اند كه ازخصوصیت مومن است كه كاری نمی كند كه مجبور به عذرخواهی بشود, آیا مفهوم این روایت اینست كه ما نباید هیچ وقت از كسی عذرخواهی كنیم؟

« عن الحسين )ع(: إيّاك و ما تعتذر منه فإنّ المؤمن لا يسي‏ء و لا يعتذر و المنافق كلّ يوم يسي‏ء و يعتذر.»(1)

- از امام حسين (ع) نقل شده است: از هر چيزي كه از آن عذر خواهي مي‏كني بپرهيز، زيرا مؤمن، بدي نمي‏كند و عذر خواهي هم نمي‏كند، ولي منافق هر روز بدي مي‏كند و عذر خواهي مي‏نمايد.

 مفهوم این روایت این نیست كه مومن نباید از كسی عذر خواهی كند. بلكه به این معنی است كه خود را در معرض عمل و سخني در نمی آورد كه چون از عهده علاج آن بر نياید لا بد و ناچار شود در مقام عذر خواهي بر آید زيرا مؤمن كار بد نمي كند و عذر خواهي هم نمي نمايد (يعني خود را مضطر به عذر خواهي نمي كند) ولي منافق همه روزه كار بد و زشت مي كند و مضطر بعذر خواهي مي‏شود.

 روایت دیگری به همین مضمون است كه سبب عذر خواهی نكردن مومن را توضیح می دهد:

« عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا يَنْبَغِي لِمُؤْمِنٍ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ قُلْتُ بِمَا يُذِلُّ نَفْسَهُ قَالَ لَا يَدْخُلُ فِيمَا يَعْتَذِرُ مِنْهُ » (2)

 از مفضل بن عمر روايت شده كه گفت حضرت صادق )ع( فرمود: سزاوار نيست كه مؤمن خود را ذليل گرداند، گفتم بچه چيز (مؤمن) خود را ذليل مي كند؟ فرمود: وارد نمي گردد در اموري كه (از عهده آن برنيايد)تا از آن عذر خواهی كند.

در روایت دیگری از مولا امیر المومنین چنین آمده است:

 « وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِيَّاكَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَإِنَّهُ لَا يُعْتَذَرُ مِنْ خَيْرٍ وَ إِيَّاكَ وَ كُلَّ عَمَلٍ فِي السِّرِّ تَسْتَحِي مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ إِيَّاكَ وَ كُلَّ عَمَلٍ إِذَا ذُكِرَ لِصَاحِبِهِ أَنْكَرَهُ »)3)

امام علی می فرمایند از چیزی كه از آن عذر خواهی می كنی بپرهیز زیرا از كار خیر عذر خواهی نمی شود و بپرهیز از هر كاری در پنهانی كه در آشكارا از آن حیا می كنی و بپرهیز از هر كاری كه هر گاه صاحب آن كار یادش بیاید از آن كار بدش بیاید.

از این فرمایش آقا امیر المومنین هم استفاده می شود كه مومن همواره سعی می كند كار خیر انجام دهد. چون انجام كار خیر و صلاح نیاز به عذر خواهی ندارد. اما كار بد و ناشایست اگر از كسی سر بزند نیاز به عذر خواهی دارد.

پی نوشت ها:

1. ابن شعبه حرانی،تحف العقول،انتشارات جامعه مدرسین، ص177.

2.علامه مجلسی ،بحار الانوار ، چاپ بیروت،ج97،ص94.

3. همان ج68، ص370.

فوايد و مضرات جدا كردن كلاس ها و دانشگاهها و تك جنسيتي شدن چيست؟
از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون ...

فوايد و مضرات جدا كردن كلاس ها و دانشگاهها و تك جنسيتي شدن چيست؟

برادر عزيز؛ از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون، به خصوص علوم تربيتي و علوم اجتماعي، درباره آن به بحث و بررسي هاي گسترده اي پرداخته اند. عده اي از آنها از آن حمايت كرده و آن را شيوه مطلوبي براي تحصيل كودكان، اعم از دختر و پسر، دانسته اند. در مقابل عده بيشتري از آنان ضمن مخالفت با آن، به بيان مضرات و آثار سوء آن پرداخته و آن را يك نظام آموزشي مضر و غير مطلوب دانسته اند. در هر صورت قبل از هر گونه پيش داوري در اين باره، ابتدا برخي از اين نظريات موافق و مخالف نقل مي شود و در نهايت قضاوت به عهده خواننده محترم گذاشته مي شود.

نظر موافقان:

1. تعليم و تربيت مختلط از نوع غيرمختلط آن اقتصادي تر است.

2. غالبا گفته مي شود جو اخلاقي موسسات آموزشي مختلط بهتر از موسسات غيرمختلط است و به تعبير دكتر هريس، در مدارسي كه داراي فضاي باز جنسي است و در آن، دختر و پسر با هم اند، هيچ مشكل جنسي و گرايش هاي جنسي به طرف مقابل وجود ندارد، ولي در مدارس مجزا و  غير مختلط افراد با تمايلات و گرايش هاي جنسي رشد مي كنند.

3. تعليم و تربيت مختلط با عدالت و انصاف سازگارتر است و سبب مي شود همه دانش آموزان اعم از دختر و پسر دركنار هم از همه فرصت هاي تحصيلي و امكانات آموزشي استفاده كنند.

4. تجربه تحصيل و آموزش دختران و پسران جوان در مدارس مختلط براي كارهاي گروهي آنها در آينده مفيدتر است.

5. مردان و زناني كه در موسسات آموزشي با فضاي باز و بدون قيد و بند جنسيتي تحصيل و كار مي كنند براي كارهاي مشترك در آينده در ساختن جهاني بهتر، آمادگي بيشتري خواهند داشت.

نظر مخالفان:

بيشتر دانشمندان و صاحب نظران علوم تربيتي و علوم اجتماعي با تعليم و تربيت به شيوه مختلط به مخالفت پرداخته و آن را مخالف علايق و خصوصيات و نيازهاي جنسي هر يك از دو جنس و نيز مخالف علايق و ويژگي هاي فرهنگي در جوامع گوناگون دانسته اند.

1. بيشترين مخالفت ها به تفاوت هاي زيستي و رواني دو جنس زن و مرد و در نتيجه تفاوت آنان در نيازهاي آموزشي اشاره دارد. به نظر بعضي از محققان نيازهاي آموزشي آنها به دليل تفاوت هاي موجود، آن قدر متفاوت است كه آموزش يكسان براي هر دو جنس ناممكن مي نمايد و برنامه ريزي آموزشي واحد براي هر دو گروه بسيار مشكل و به سختي قابل اجرا است.چنين برنامه هايي با ويژگي ها و نيازهاي هيچ يك از دو جنس موافق نيست و مطابق با پايين ترين استانداردهاي علمي در جهان است.

2. به دليل تفاوت هاي موجود، به خصوص اختلاف دختران و پسران در زمينه بلوغ، رقابت ها در مدارس مختلط نابرابر مي گردد و اين موضوع معمولا عامل دلسردي پسران و افت تحصيلي آنان و گاه ناراحتي هاي روحي آنها مي شود.

3. تعليم و تربيت مختلط مانع رشد بيشتر توانايي هاي ويژه و نامحسوس زنانه در دختران جوان و توانايي هاي ويژه و نامحسوس مردانه در پسران جوان مي شود.

4. هر يك از دانش آموزان دختر و پسر در صورتي مي توانند با كيفيت بهتر و مطلوب تري به تحصيل ادامه دهند كه با هم جنس هاي خود در يك كلاس تحصيل كنند و حتي داراي كارمندان اداري هم جنس خود باشند. به گفته آستين (Astin)، وقتي هم دانشجويان و هم اعضاي هيئت علمي يك آموزشكده عمدتا از يك جنس باشند، تحصيل دانشجويان در آن موسسه آموزشي تاثيرات مثبت بسياري در پي خواهد داشت. در تحقيقات ديگري نيز ثابت شده است كه مهم ترين عامل تبيين الگوهاي شغلي موفق براي زنان، تحصيل آنها در موسسات آموزشي زنانه است، نه مختلط.

5. تحصيل دانش آموزان دختر و پسر در موسسات آموزشي مختلط سلامت جسمي و روحي آنان، به ويژه دختران را به مخاطره مي اندازد.

6. دلبستگي ها و جذابيت هاي هر يك از دو جنس زن و مرد براي ديگري به خصوص در دوران جواني و نوجواني (كه البته طبيعي است) در آموزشگاه هاي مختلط، افزون بر افت تحصيلي، ناكامي ها و بي بندوباري هاي اجتماعي و اخلاقي را به دنبال دارد كه مديران اين نوع موسسات را با مشكلات بسياري مواجه مي كند.

7. اختلاط هاي اجباري بين دختران و پسران جوان، به ويژه در مدارس متوسطه، آنان  را به ازدواج هاي زودرس و بدون توجه به مسائل لازم و ضروري آن مي كشاند. البته لازم به گفتن نيست كه منشا بسياري از طلاق ها و جدايي ها و در نتيجه فسادها و بي بندو باري هاي اخلاقي زنان و مردان بيوه و مجرد، همين ازدواج هاست.

8. تعليم و تربيت مختلط با حفظ دقيق تمام تفاوت هاي اجتماعي، عقلاني و فيزيكي دو دجنس و در نظر گرفتن همه نيازهاي زيستي و رواني و تحصيلي و همچنين گرايش هاي تحصيلي و شغلي آنان ناممكن است. به عبارت ديگر، ملاحظه اين تفاوت ها و نيازها و گرايش ها و سپس برنامه ريزي بر اساس آنها و آن گاه اجراي آنها بر اساس اين موارد، تنها در تعليم و تربيت غير مختلط ميسر است، نه مختلط.

اين 8 مورد تنها گوشه اي از توجيهات و دليل هاي كساني است كه با تحصيل زنان و مردان و دختران و پسران در مدارس مختلط و دركنار هم مخالف اند و با توجه به همين مسائل است كه هنوز هم بسياري از انديشه وران در عرصه تعليم و تربيت و صاحب نظران در علوم انساني با آن به مقابله برمي خيزند و هر روز اين مخالفت ها ابعاد گسترده تري مي يابد.

دلم رو درس نمیره، لطفا منو راهنمایی کنید
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

دختری هستم ۱۶ سال دارم من هر كاری میكنم بتونم درس بخونم نمی تونم دلم رو درس نمیره مامانم هم از این وضع من خیلیناراحت لطفا منو راهنمای كنید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. گاهی وقت ها ممكن است این حالت شما نشان از برخی آشفتگی های روانی شما باشد به این صورت كه گاهی بي انگيزه گي و بي حوصله گي  بیانگر افسردگی می تواند باشد و یا این كه ممكن است شما هنوز معنی و مفهم زندگی و هدف آن را به درستی نمی شناسید و برای زندگی و تحصیلتان هدفی مشخص ننموده اید و یا این كه شخصیت تنبل و اهمالكاری دارید كه تن به مشقت و سختی نمی دهید و دائماً در پی راحتی و آسایش بدون زحمت هستید و یا این كه از اختلالات یادگیری رنج می برید و برخی احتمالات دیگر كه برای تشخیص صحیح لازم است حضوراً به یك روانشناس با تجربه مراجعه كنید و یا با سامانه «09640» تماس بگیرید و با مشاوران این مركز گفتگو كنید تا علت و یا عوامل این حالت شما شناسایی گردد.

2. نگران وضعیت تحصیلی فرزندان بودن، برای والدین امری طبیعی است. هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش در امر تحصیل موفق باشد؛ زیرا آن را نشانه­ای از رشد و پیشرفت فرزند خود می داند. پیشرفت تحصیلی فرزندان، نه تنها خود یك موفقیت است، بلكه نشان دهنده تلاش، انگیزه و پشتكار فرزند است؛ عزت نفس و اعتماد به نفس او را افزایش می دهد، نیاز روانی او به محبت را برطرف می كند، احساس مسؤولیت پذیری را در او ایجاد می كند و تضمین كننده آینده روشن اوست. از این جهت، والدین همیشه دوست دارند، فرزندانشان در امر تحصیل كوشا باشند.

3. شما برای این كه این نگرانی مادرتان را بر طرف كنید و در امر تحصیل و درس خواندن به موفقیت­هایی برسید، ابتدا باید بدانید كه زندگي و سرمايه عمر براي انسان نعمتي بي بديل و فرصتي بي نظير است كه اگر بی جهت از دست برود هرگز قابل بازگشت نيست. ما بايد براي ثانيه هاي عمرمان حساس باشيم و آن را رايگان از دست ندهيم. بخش هايي از اين سرمايه ارزشمند و خدادادي، مثل نوجواني و جوانی، اهميت بيشتري دارد. زيرا آمادگي و فراغت انسان براي بهره برداري مناسب و سودمند بيش از مواقع ديگر است.

4. اگر ميل به رشد و بالندگي داريد اگر می خواهید در زندگی موفقیت­هایی داشته باشید و قله­های پیشرفت و ترقی را یكی پس از دیگری بپیمایید و پيش همه عزيز و سر بلند گردید، بايد درس بخوانيد و كسب معلومات نماييد، علم آموزی مقدمه كمال و پیشرفت است تا درس نخوانید و باسواد نگردید نمی توانید جایگاهی در اجتماع داشته باشید.

5. موفقيت در تحصیل و درس خواندن و علمآموزي مستلزم داشتن يك برنامه و طرح خوب براي آن و شناخت مهارت مطالعه بهتر و برتر و بكارگیری آن است، كه بايد با توجه به شرايط هر فرد طراحی شود، اما از آنجا كه ما از شرایط شما بی اطلاعیم، تنها چند پيشنهاد مطرح می كنیم كه اميدواريم براي شما سودمند باشد:

1- خود و زمانتان را مديريت كنيد و براي كارهاي­تان برنامه زماني طراحي كنيد. به منظور داشتن يك برنامه منظم، لازم است جدولي تهيه نماييد و ساعات شبانه روز و ايام هفته را (به ترتيب در ستون افقي و عمودي) يادداشت كرده و براي هر ساعتي در هر روز از ايام هفته، كار و برنامه مناسب را در آن يادداشت نماييد. ساعات درس، كلاس، مطالعه، استراحت، نظافت و... را دقيقاً در جدول بنويسيد و خود را موظف كنيد طبق جدول تهيه شده كه متناسب با توانايي‏هاي خودتان است عمل نماييد.

2- به برنامه خود تنوع بدهيد و به گونهاي برنامه ريزي كنيد كه درسخواندن براي شما از هر كار ديگر لذت بخش تر باشد.

3- هرگز به مغز خود پيام منفي ندهيد؛ «نميتواننم»، «مستعد نيستم»، «من براي اين چيزها ساخته نشدهام» و جملاتي مانند آن، ويروسهاي ويرانگري هستند كه مانع پيشرفت شما ميگردند.

4- بر اساس آموزههاي ديني، علم آموزي عبادتي بزرگ و پر ارج است، بر اين اساس مطالعه و تلاش علمي، شما را به خداوند نزديك تر ميسازد.

5- براي رسيدن به قلههاي سبز موفقيت نيازمند دوستان و همراهاني كوشا و موفق هستيد؛ از اين رو در گزينش آنان بسيار دقت كنيد. نشاط علمي خود را با ميانهروي و درست كار كردن براي سالهاي طولاني با خود همراه كنيد.

6- به نيازهاي جسمي و عاطفيتان توجه كنيد و براي آنها برنامه داشته باشيد.

7- هر از گاهی با گسترش دامنه مطالعات غير درسي خود، سطح آگاهي تان را افزايش داده و از آموخته هاي جديد لذت ببريد.

8- به جاي حفظ كردن، بكوشيد به عمق مطلب وارد شده و زواياي بيشتري از آن را كشف كنيد.

9- پرسشهاي خود را بيپاسخ نگذاريد.

10- ورزش و تحرك، نياز اساسي دوره نوجواني است و خستگي ناشي از فعاليتهاي درسي را از دوش شما بر مي دارد و خستگي پنهان شما را برطرف مي سازد.

11- اوقات فراغت را به اندازه اوقات تحصیل خود جدي بگيريد. اين امر به شما كمك ميكند مرتب وبا اراده فعاليت كنيد.

12- گاهی وقت­ها لازم است عواملی كه باعث عدم تمركز شما در موقع درس خواندن می شود را شناسایی كنید و آنها را از بین ببرید تا ضریب یادگیری شما افزایش بیابد و از درس خواندن خود لذت ببرید.

13- سر و صداي محيط، شلوغ بودن اتاق و ميز مطالعه از عوامل بيروني اختلال تمركز ميباشند. سعي كنيد حتيالامكان در محيط آرام و ساكت مطالعه نموده و ميز و محل مطالعه خود را تميز و مرتب كنيد. كتابخانه محله ميتواند بهترين و مناسبترين مكان براي مطالعه شما باشد.

14- به هنگام مطالعه و درس خواندن، خود را آموزش دهيد كه نسبت به محركهاي بيروني بي تفاوت باشيد.

15- يادتان باشد درست مطالعه كردن بهتر از زياد مطالعه كردن است و نتايج خوب، حاصل تلاش خردمندانه شماست.

برای قوی شدن حافظه و افزایش همت و اراده چه می فرمایید؟
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

برای قوی شدن حافظه و افزایش همت و اراده چه می فرمایید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. برای تقویت حافظه و تقویت اراده مباحث بسیار زیادی وجود دارد از تكنیك های عملی گرفته تا دارودرمانی و استفاده از خواص برخی گیاهان و خوراكی ها و نیز دعا و انجام برخی امور معنوی، كه برای افزایش حافظه و تقویت اراده استفاده می گردد و شما می توانید به تناسب حال خود از همه آنها به تناوب استفاده كنید تا به نتیجه شگرف آن نائل آیید.

2. عوامل مؤثر در تقويت حافظه يعني يادگيري بهتر عبارتند از:

1 - درك صحيح موضوع و خوشايندي آن: شناخت درست موضوع و علاقه‏مند بودن به آن باعث مي‏شود مطالب راحت‏تر به خاطر سپرده شود.

2 - تكرار، كاربرد و نقل آموخته‏ها: تكرار يا مرور ذهني آموخته‏ها و به كار بستن آن‏ها موجبات تقويت حافظه را فراهم مي‏آورد. تكرار به چند صورت ممكن است:

الف) تكرار ذهني،

ب) تكرار لفظي،

پ) تكرار نوشتاري،

ت) تكرار تدريسي،

ث) تكرار شنيده‏اي كه گفته‏اند درس يك بار، ولي تكرار هزار بار.

3 - تمركز و دقت به هنگام مطالعه: اگر هنگام به خاطر سپاري، توجه كافي نداشته باشيم، مطالب به صورت ناقص ضبط مي‏شود، در نتيجه هنگام بازيابي دچار مشكل خواهيم شد.

البته تمركز و دقت زماني است كه انسان سرحال و آماده و مشتاق براي مطالعه باشد.

شخص خواب آلود و كسل نمي‏تواند از تمركز برخوردار باشد.

4 - معنادار كردن مطالب: يكي از بهترين راه‏ها براي حفظ مطالب، معنا دار كردن آن‏ها است، چون هر چيزي كه درك شود، بهتر حفظ مي‏شود. پس قبل از فهميدن مطلبي، نبايد آن را حفظ كنيم.

5 - شاخه بندي كردن مطالب و به تصوير درآوردن آن. اگر مطالب را به صورت اصولي سازمان دهي كنيم، راحت حفظ مي‏كنيم و آسان بازيابي مي‏نماييم.

6 - برخورداري از آرامش خاطر: هر اندازه شخص از آرامش خاطر بيش‏تري برخوردار باشد، ميزان يادگيري و قدرت فراگيري ذهني او افزايش مي‏يابد.

7 - پرهيز از حفظ مطالب طولاني بدون استراحت: زماني كه مطالب حفظي خيلي طولاني و خسته كننده باشد، از ميزان دقت و تمركز ذهني فرد كاسته مي‏شود. از اين رو پيشنهاد مي‏شود بعد از هر 45 دقيقه مطالعه، ده الي پانزده دقيقه استراحت به عمل آيد.

8 - ياد خدا و توكل بر او: توجه به مسائل معنوي، نقش مهمي در آرامش رواني انسان دارد. در حالت آرامش هم بهتر مي‏توان آموخت و هم آسانتر مي‏توان به ياد آورد.

9 - تغذيه مناسب

10 - ورزش و تفريح سالم،

11 - رعايت بهداشت مطالعه مانند نور كافي، رعايت فاصله چشم و كتاب كه سي سانتي متر باشد، مطالعه بدون حركت و غيره‏

12 - انتخاب زمان مناسب: در نشاط صبح گاهي بايد كتاب‏هاي مشكل‏تر را كه احتياج به دقت و آمادگي ذهني بيش‏تر دارد، خواند و كتاب‏هاي سطحي و ساده را به اوقات خستگي و آخر شب گذاشت.

13 - انتخاب مكان مناسب: اگر مكان مطالعه، شلوغ و پر سر و صدا باشد يا خيلي سرد يا گرم باشد، نمي‏توان تمركز پيدا كرد.

14 - عدم تداخل مطالب: تداخل بين آموخته‏هاي قبلي، فعلي و بعدي، از عوامل مؤثر در كاهش حافظه است. يادگيري بعدي در يادگيري قبلي اثر گذاشته، از يادگيري آن جلوگيري مي‏كند. تداخل زماني بيش‏تر وقتي مشهود مي‏شود كه دو فعاليت شباهت زيادي به يكديگر داشته باشند.

15 - استمرار در مطالعه: اگر در سير مطالعاتي، بريدگي و فاصله طولاني حاصل شود، گذشت زمان همراه با به كار نبردن آموخته‏هاي قبلي، عامل مهم در كاهش حافظه و فراموشي است. پس براي جلوگيري از آن بايد مطالعه مستمر و مداوم باشد. (1)

3. يكي از عوامل مهم تقويت اراده، تلقين كردن است. انسان بايد اين گونه باور داشته باشد كه "من مي‏توانم بر مشكلات پيروز شوم. من مي‏توانم در امتحان موفق شوم. من اراده قوي و پولادين دارم".

در اين خصوص سخني از ناپلئون شنيدني است: "بايد كلمه "نمي‏شود" از قاموس زندگي و از لغت محو گردد و از شنيدن واژه‏هاي "نمي‏شود، نمي‏توانم و نمي‏دانستم" (نبايد استفاده كرد)...".

البته در كنار تلقین مثبت باید از تلاش و كوشش مستمر برای رسیدن به موفقیت، غافل نگشت؛ زندگي مردان موفق شهادت مي دهد كه موفقيت نوابغ و دانشمندان مرهون كار و تلاش مستمر آن ها بوده است. نيوتن مي گويد: اگر من به جايي رسيده ام بر اثر كار و كوشش بوده است

بزرگمهر ميگويد: بايد لب فرو بست، بازو گشود و كار كرد و دم نزد و يقين نمود كه كليد طلايي كاميابي، كار و كوشش است.

گاهی عدم آگاهی از كارهایی كه انجام می دهیم سبب تضعیف ارارده می شود، از این روی گفته شده است كه عدم داشتن آگاهي، انسان را بي اراده مي كند و بي ارادگي به كم رويي ، غم، افسردگي و ... مي انجامد.

به همين دليل، توجه داشته باشيد كه از اين به بعد در وقت تشنگي بلافاصله آب ننوشيد، بلكه ليوان آب را در دست بگيريد و به خود بگوييد: تشنه هستي، ولي من تا 3 دقيقه ديگر به تو آب خواهم داد. پس از 3 دقيقه آب بنوشيد يا غذا بخوريد. خودتان را مجبور كنيد، حتي براي لحظاتي هم كه شده، بر خلاف ميلتان رفتار كنيد. به زودي خواهيد ديد كه اراده شما كاملاً هشيار شده و شما در انجام هر كاري يا تبديل هر نوع حالتي از خود تواناييد.

برای تقویت ارداده كتاب های زیر معرفی می گردد:

1. معجزه اراده. پدیدآورنده: نورمن وینسنت پیل، وجیهه آزرمی (مترجم). ناشر: انجمن اولیاء و مربیان 1387

2. چگونه می توان پیروز شد، راز موفقیت، قدرت اراده و اعتماد به نفس - تقویت حافظه - موفقیت در كنكور. پدیدآورنده: علی نقی اقدسی. ناشر: سبزان 1382

3. قدرت اراده (دنیای خود را چگونه خلق كنیم). پدیدآورنده: وین دایر، علی علی پناهی (مترجم) ناشر: آسیم 1387

4. قدرت اراده (2): 365 روز زندگی با قدرت اراده. پدیدآورنده: وین دبلیو دایر، علی علی پناهی (مترجم)، بهاره فیروزه (ویراستار) ناشر: آسیم 1387

5. راز موفقيت مردان بزرگ. پدیدآورنده: جعفر سبحاني

 

پي نوشت‏ها:

1. غلامعلي افروز، چكيده‏اي از روان‏شناسي تربيتي.

صفحه‌ها