بت

اين توهم و تصوري غلط است و هيچ مدركي براي آن وجود ندارد

اين كه گفته شده است كه اسم شريف جلاله الله نام بتي قبل از اسلام بوده، در جواب بايد گفت: اين توهم و تصوري غلط است و هيچ مدركي براي آن وجود ندارد. اين پندار را كه در دوره پيش از اسلام عرب ها بتي به نام الله داشته اند، برخي از معاندان و اسلام ستيزان ادعا نمودند كه در آن زمان عرب ها بتي به نام الله داشتند. ولي براي ادعاي خود هيچ دليل و سند معتبري ارائه نداده اند. بنابراين نبايد به چنين ادعاهاي پوچ و بي اساس كوچك ترين توجهي داشت.

برخي از اسلام ستيزان و معاندان با تكيه بر نام پدر پيامبر اسلام كه (عبد الله  يعني بنده خدا ) بوده است. چنين تصور كرده اند كه اسم  جلاله الله نام بتي قبل از اسلام بوده و الا قبل از اسلام  معنا نداشته كه فردي را بنده الله بنامند. اين كه نام پدر پيامبر اسلام عبدالله است به دليل آن است كه ايشان موحد و خدا پرست بوده است.

 يكي از برجسته ترين پيام هاي قرآن و پيامبر اسلام، بلكه تمام پيامبراني كه در قرآن داستان آن ها بيان شده، نابودي هر گونه بت و بت پرستي به هر شكل و نوع و تنها توجه به خداوند بزرگ است. اين موضوع بارها و بارها تكرار شده كه خدا يگانه است. الله آفريدگار تمام عالم هستي است. ازلي و  ابدي و نامتناهي و...  تمام پيامبران به سوي الله دعوت مي كردند؛ بنابراين آيا حتي در ذهن يك بچه هم خطور مي كند كه الله بت باشد و پيامبراني كه با انواع بتها جنگيده اند و جان خود را در اين راه گذاشته اند در حقيقت مبلغ بتي در كنار ساير بت ها بوده اند ؟!

الله از حيث لغت معنايي جز ذات اقدس واجب الوجود ندارد، چون ذات احديت قابل ارائه نيست، براي شناساندن معناي «الله» عنواني را معرفي مي‌كنند كه مخصوص پروردگار متعال باشد مانند «مستجمع جميع صفات كمال» همان طور كه لفظ خدا در زبان فارسي مترادف با واجب الوجود است، لفظ الله در عربي به جاي اين كلمه به كار برده مي‌شود و اسم حق تعالي است.(1)

خلاصه آن كه كساني كه ادعا مي كنند الله نام بت بوده، بايد دليل بياورند. نبودن دليل نمي خواهد.

پي‌نوشت‌:

1. معارف قرآن، مصباح يزدي محمدتقي، نشر موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم، 1387ش، ص 21.

پرسش:  در زمان جاهليت مردم به بتها سجده مي کردند، ما هم به خانه خدا سجده مي کنيم، چه تفاوتی میان بت و خانه کعبه وجود دارد؟

 

 

 

پرسش 1: کعبه شرح در زمان جاهليت مردم به بتها سجده مي کردند، ما هم به خانه خدا سجده مي کنيم؟(تفاوت بت و کعبه در چيست؟) پاسخ: سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛ با سلام ؛ سوال شما در واقع ناشي از اشتباهي است كه در مورد حقيقت سجده و قبله در ذهن داريد ؛ بر اساس دستور صريح قرآن ما مسلمانان موظفيم در وقت نماز به سوي خانه خدا كه قبله ماست به نماز بايستيم و اجزائ نماز را چنان كه به ما گفته شده، به جا بياوريم؛ يكي از اجزا نماز سجده است . در فرهنگ اسلام سجده تنها بر خداوند جايز است .نمي توان بر ديگري سجده نمود . تفاوت ميان دو چيز ( به سمت كعبه يا براي كعبه ) كاملاً روشن است. هيچ مسلماني براي كعبه يا به كعبه سجده نمي كند ، بلكه به سمت كعبه و براي خدا سجده مي كند ، در حالي كه بت پرست براي بت و به بت سجده مي كرد. خداوند همان گونه كه براي كيفيت سجده در نماز جزئيات و شروطي را ذكر فرموده ، براي سمت و جهت فرد سجده كننده هم جهت خاصي را معين نموده است كه سمت خانه خدا وكعبه باشد. البته فلسفه اين امر را بايد در حقيقت قبله و ويژگي هاي كعبه و ابعاد توحيدي آن دانست ، اما نبايد فراموش كرد همه اعمال ما به دستور خداوند و از سر تسليم در برابر خواست اوست . روزي ما را دستور به نماز و سجده به سمت بيت المقدس و روزي ديگر به سمت كعبه فرمان داده است ، اما همه اين عبادات بايد براي خدا و براي اطاعت از دستور او انجام شود. پرسش 2: اصلا چرا کعبه خانه خدا شد، مگر خدا خانه هم دارد؟ پاسخ: خداوند سبحان بي نياز است و جسم نيست تا در خانه‏اي نياز به سكني داشته باشد. اگر به "كعبه"، "بيت الله" گفته مي‏شود، به جهت شرافت و قداست اين مكان است. نيز چه به اين جهت كه مهم‏ترين مكان براي عبادت خدا است، همان گونه كه تمام مساجد و عبادتگاهي كه خداوند را در آن جا عبادت كنند، خانه خدا است. بنابراين خانه خدا اختصاص به كعبه ندراد ، بلكه هر جا كه ذكر و ياد خدا شود ، خانه خدا است و به همين خاطر مساجد نيز خانه خدا هستند ، اما مهم ترين مكان در روي زمين كه توسط پيامبران الهي و فقط براي عبادت خدا ساخته شده و بناي توحيدي است ، كعبه است و به همين خاطر هر گاه كه خانه خدا گفته شود ، كعبه مقصود است. خداوند بزرگ با در نظر گرفتن مصالح انسان‏ها به حضرت ابراهيم و اسماعيل دستور ساخت و تجديد بناي آن را صادر نمود، تا مردم برگرد آن جمع شوند و خداي واحد را عبادت كنند و انسان‏ها از اين طريق به تعالي و رشد نايل گردند. مناسك حج و زيارت خانه خدا از آثار و فوايد اخلاقي، سياسي و فرهنگي گوناگوني برخوردار است و به خاطر همين فوايد است كه خداي متعال دستور زيارت آن را به مردم داده است : 1 - در بُعد اخلاقي: مهم‏ترين فلسفه حج، دگرگوني اخلاقي است كه در انسان‏ها به وجود مي‏آورد. مراسم "احرام" انسان را از تعلقات مادي و امتيازات ظاهري و لباس‏هاي رنگارنگ و زر و زيور بيرون مي‏برد. با تحريم لذائد و پرداختن به خودسازي (كه از وظايف محرم است) او را از جهان ماده جدا مي‏كند و در عالمي در نور و روحانيت و صفا فرو مي‏برد. آنان را كه در حال عادي، بار سنگيني امتيازات موهوم مانند درجه و مدال را بر دوش خود احساس مي‏كنند، به يك باره سبكبال مي‏گرداند. مراسم حج يكي پس از ديگري آدمي را از علاقه‏هاي مادي و گذشته‏اي تاريك و گناه آلود بريده و به آينده‏اي روشن و پرصفا و نور پيوند مي‏دهد. به ويژه با توجه به اين حقيقت كه بسياري از اعمال و اذكار حج حكايت از خاطرات ابراهيم، اسماعيل و هاجر است. حاجي مجاهدت‏ها و ايثارگري‏هاي آنان را لحظه به لحظه در برابر چشمان خود مجسم مي‏كند و آن‏ها را به صورت سمبليك انجام مي‏دهد. نيز با توجه به اين كه در سرزمين مكه عموماً و مسجدالحرام و خانه كعبه و محل طواف خصوصاً يادآور خاطرات پيامبر اسلام(ص) و پيشوايان بزرگ و مجاهدت‏هاي مسلمانان صدر اسلام است، در هر گوشه‏اي از مسجدالحرام و سرزمين مكه چهره پيامبر(ص) و علي(ع) و ديگر پيشوايان بزرگ را مي‏نگرد و آواي حماسه‏هاي آنان را مي‏شنود. اين‏ها همه دست به دست هم مي‏دهند و زمينه يك انقلاب و دگرگوني بزرگ اخلاقي را در دل‏هاي آماده فراهم مي‏كنند، كه مايه تعالي و رشد فردي مي‏گردد. بدين جهت در روايت امام صادق(ع) آمده است: "كسي كه حج را به طور كامل انجام دهد، از گناهان خود بيرون مي‏آيد، همانند روزي كه از مادر ولادت يافته است". (1) 2 - در بُعد سياسي: مراسم حج در عين حالي كه خالص‏ترين و عميق‏ترين عبادت‏ها را عرضه مي‏كند، مؤثرترين وسيله براي پيشبرد اهداف سياسي اسلام است. در اين اعمال روح عبادت كه توجه به خدا است، با روح سياست كه توجه به خلق خدا است، درهم آميخته است. حج عامل مؤثري براي وحدت اسلامي، عامل مبارزه با تعصبات ملي و نژادپرستي و رهايي از حصار مرزهاي جغرافيايي است. آشنايي و آگاهي مسلمانان بدين جهت است كه امام علي(ع) درباره حج فرمود: "الحج تقويه للدين؛ مراسم حج براي تقويت دين تشريع شده است".(2) 3 - در بُعد فرهنگي: ارتباط قشرهاي مسلمانان در ايام حج مي‏تواند به عنوان مؤثرترين عامل مبادله فرهنگي و انتقال فكرها درآيد، خصوصاً با توجه به اين كه اجتماع با شكوه حج نماينده طبيعي و واقعي همه قشرهاي مسلمانان جهان است. بدين جهت است كه در روايت در مورد فلسفه حج آمده است. "خداوند اين بندگان را آفريد و فرمان هايي در طريق مصلحت دين و دنيا به آن‏ها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در آيين حج مقرر داشت، تا مسلمانان به خوبي يكديگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند و هر گروهي سرمايه‏اي تجاري را از شهري به شهر ديگر منتقل كنند نيز براي اين كه آثار پيامبر و اخبار او شناخته شود و مردم آن‏ها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نكنند".(3) اما اين كه خانه خدا يكي از مظاهر بت پرستي است چنين نيست، بلكه خانه خدا خانه توحيد است و اعمال حج با تمامي اذكار و اركانش يكي از مظاهر زيبايي توحيد و يگانه پرستي است. مسلمانان در اين اعمال با سخن و عمل، توحيد و يگانه پرستي را ابراز مي‏دارند. بيان داشته‏ ايد كه با رفتن به حج مال خود را از دست مي‏دهيم، پاسخ: رفتن به حج را نمي‏توان از دست دادن مال تلقي كرد، بلكه خرج كردن در راه خدا همانند خمس و زكات است كه مايه بركت دنيوي و ذخيره آخرت آدمي مي‏گردد. تعرض به نواميس مردم: به نواميس مردم در ايام حج تعرض نمي‏شود، مگر آن كه زني از خود ضعف نشان دهد و حريم اسلامي را رعايت نكند و خود موجبات طمع و چشمداشت نامحرم را فراهم نمايد. اگر در برخي موارد تعرضي اتفاق افتد، اين در همه جا وجود دارد. پي‏نوشت‏ها: 1 . مجلسي، بحارالانوار، ج 96، ص 26. 2 . نهج‏البلاغه، كلمات قصار، ش 252. 3 . شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 2، ص 109.