پرسش وپاسخ

علت - معلول - اسباب

اولا کمال تشکر را از شما دارم که به سوالات ما با حوصله پاسخ می دهید دوما در رابطه با سوالی که چند روز قبل پرسیدم که علت تفاوتهای آدمی در چیست؟ شما فرمودید که علت تفاوت‌‌ها را بايد در علل و عوامل ميانه و مباشر جستجو کرد. حال خواستم بپرسم که علل و عوامل میانه و مباشر یعنی چه؟ و چگونه باعث به وجود آمدن این تفاوتها شده است؟؟ در آخر باز هم از شما تشکر میکنم.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز2
بر اساس اين آموزه الهي که فرمود: «ابي الله ان يجري الاشياء الا باسباب، فجعل لکل شيء سببا؛ (1) خداوند امتناع دارد از اين که امور را بدون اسباب و علل به جريان بيندازد» براي هر چيزي سبب و علت قرار داده است.
نيز طبق مباني فلسفي همه پديده‌هاي عالم و رخ‌دادها از جمله تفاوت‌هاي گوناگون ميان انسان‌ها علل و عوامل خاص خود را دارد . غير از علت العلل که معطي الوجود است و وجود را افاضه مي‌کند، علل و عوامل بعد از آن در طول عليت او وجود دارد و باعث تفاوت‌ها مي‌شود،
بنابراين درباره مفهوم علت ميانه و مباشر بايد گفت: مراد از علت ميانه و مباشر اين است که بعد از علت العلل و وجود دهنده اشيا است، فرشتگاني مدبر عالم‌اند .از اين رو در قرآن کريم فرمود: «فالمدبرات امرا؛ (2) قسم به فرشتگان تدبير کننده کار».
غير از آموزه‌هاي وحياني بر اساس مباني فلسفي نيز علل ميانه در پديد آمدن اشيا نقش دارند . مفهوم اين علل ميانه که از آن ها به علل اعدادي و يا علت‌هاي معده نيز ياد مي‌شود ،اين است که در فراهم آوردن زمينه ‌پيدايش معلول موثر است ، گر چه وجود معلول وابستگي حقيقي و جدايي‌ناپذير به آن ندارد، مانند پدر و مادر نسبت به فرزند که پدر علت اعدادي و علت مباشر براي به وجود آمدن فرزند است. (3)
در باره علل ميانه و علل اعدادي شهيد مطهري در کتاب عدل الهي به تفصيل بحث کرده و تاکيد نموده که راز تفاوت‌ها را بايد در همين علل جستجو کرد . معناي نظام اسباب و مسببات اين است که هر معلولي که علت خاص، و هر علتي معلول مخصوص دارد . علو ذات پروردگار و قدوسيت او اقتضا دارد که موجودات رتبه به رتبه و پشت سر هم نسبت به او قرار داشته باشند. آنچه در لسان دين به عنوان ملائکه و جنود الهي و مقسمات امر و مدبرات امر ياد شده ،در فلسفه به نام علل طولي و عرضي ناميده مي‌شود. (4)
علل ميانه و مباشر در پديد آمدن هر چيزي عبارت‌اند از امور، عوامل زمينه‌ساز و واسطه‌براي به وجود آمدن يک پديده‌اي.
اما در خصوص اين که اين علل ميانه و مباشر چگونه سبب تفاوت مي‌شود؟ بايد گفت:
در اين باره ممکن است مباحثي بسيار مطرح باشد که برخي در پاسخ پيشين اشاره شد، ولي گذشته از عوامل فراطبيعي که در اصطلاح فلسفي به عقول مجرده و در اصطلاح ديني به فرشتگان ياد مي‌شود، نسبت به نقش تاثيرگذاري علل اعدادي مطرح در نظام طبيعت در ايجاد تفاوت‌ها بايد توجه داشت که بر اثر آموزه‌هاي وحياني و تجربه‌هاي علوم پزشکي شرايط گوناگون زماني، مکاني، تغذيه، حالات روحي، جسمي، نژاد، عوامل ژنتيکي و صدها عامل پيدا و ناپيدا در شکل‌گيري روحيه، شخصيت، استعداد افراد موثر است.
مراعات نکردن بهداشت جنسي چه بسا ممکن است باعث کاهش استعداد و ضريب هوشي شود . مراعات امور بهداشتي و اخلاقي باعث استعداد و افزايش ضريب هوشي بچه گردد، از اين روست که در روايات تاکيد شده اگر کسي با زن حامله خود بدون وضو نزديکي کند ،فرزندش بخيل و بي‌بصيرت خواهد شد. اگر کسي در شب جمعه با زن خود همبستر گردد و فرزند از آن به وجود آيد ، باهوش و دانا خواهد بود . اگر در شب پنج‌شنبه باشد، فرزندش عالم خواهد بود. اگر در شب دوشنبه باشد ،فرزندش حافظ قرآن خواهد شد.
در روايات نکته‌هاي آموزنده بسياري مطرح شده . (5) بر اساس اين گونه آموزه‌ها معلوم مي‌شود که عمل پدر و مادر در تمام مراحل به وجود آمدن و شکل شخصيت علمي و عملي فرزندش نقش بنيادين دارد . اين نمونه بارز و روشني از چگونگي تاثير علل مباشر در تفاوت افراد است، چه بسا فرزندي که بر اثر مراعات عوامل ياد شده با هوش، خردمند، و نيک به دنيا بيايد و برعکس چه بسا بي‌استعداد و ناصالح و شرآلود به دنيا بيايد . از اين عوامل تفاوت‌هاي گوناگون در همه ساحات زندگي افراد در جامعه به وجود مي آيد . بدين ترتيب بسياري از تفاوت‌هايي که در افراد جامعه ديده مي‌شود، از اين طريق پديد مي‌آيد، چه اينکه برخي از تفاوت‌اجتماعي، اقتصادي، و مانند آن عوامل اجتماعي و اقتصادي خاص خود را دارند .
پي‌نوشت‌ها:
1.اصول کافي، ج 1، ص 183.
2.نازعات (79)، آيه 5.
3. آموزش فلسفه، ج 2، ص 20.
4.مجموعه آثار، 1، ص 127 و 128.
5. حليه المتقين، ص 105 تا 110.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

احکام حجاب در نماز

 

امام صادق عليه السلام : صراط از مو باريكتر و از شمشير تيزتر است. كتاب كوچه، ج 5، حرف ب ، ص 1416.

 

پرسش 1:
سجده شرح اگر هنگام سجده چادر نماز يا مقنعه روي پيشاني باشد و از تماس مستقيم آن با مهر جلوگيري کند ،سجده درست است؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي اعمال
اگر قسمتي از پيشاني به اندازه قدر واجب از سجده روي مهر باشد، نماز صحيح است .
اگر چادر بين تمام مهر و پيشاني حائل و مانع باشد ،سجده صحيح نيست و بايد بدون آن که سر را بلند کند، چادر را از روي پيشاني بکشد تا پيشاني مستقيما روي مهر قرار بگيرد ، نماز صحيح مي شود.(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت(ره) استفتاءات، ج2، سؤال 2068

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام و خسته نباشید من یک سوال شرعی برایم پیش آمده.سوالم راجب به امام جماعت است. در حقیقت ما در مسجد دانشگاهمان دو حاج آقا داریم که هر دو هم در زمانهای مختلف نماز می گزارند. یکی از این دو از اخلاص نداشتن و خلاصه بدگویی دیگری پیش من و چند تا از دوستانم گفته است. که برخی از بچه های دانشکده می گویند فرد بدگویی کننده خود انسان درستی نیست و از او رفتارهای غیر عادلانه ای دیده اند . من که هیچ گونه نمی توانم ثابت کنم کدام راست می گویند. احساس می کنم پشت سرشان نماز خواندن مشکل شرعی داشته باشم . از طرفی هم دوست ندارم نماز جماعت را ترک کنم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.

پرسش: سوال شرعي
شرح
در مسجد دانشگاه مان دو حاج آقا داريم که هر دو هم در زمان هاي مختلف نماز مي گزارند. يکي از اين دو از اخلاص نداشتن و خلاصه بدگويي ديگري پيش من و چند تا از دوستانم گفته است. که برخي از بچه هاي دانشکده مي گويند فرد بدگوي انسان درستي نيست و از او رفتارهاي غير عادلانه اي ديده اند . من که هيچ گونه نمي توانم ثابت کنم کدام راست مي گويند. احساس مي کنم پشت سرشان نماز خواندن مشکل شرعي داشته باشم . از طرفي هم دوست ندارم نماز جماعت را ترک کنم.

پاسخ:
@@2
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
از مورد خاصي که فرموديد، اطلاع نداريم لکن به طور کلي، غيبت از گناهان کبيره است ،مگر آن که از مواردي باشد که شرعا استثنا شده است. و کسي که غيبت مي کند از عدالت خارج مي شود . نماز پشت سر کسي که عدالت نداشته باشد، جايز نيست.(1)
بنابراين اگر از امام جماعت مذکور غيبت مي شنويد و او در حضور شما بدون آنکه مجوّز شرعي براي غيبت داشته باشد، غيبت افراد را مي کند، نمي توانيد پشت سراو نماز بخوانيد. اما اگر غيبت از او نشنيده ايد و ديگران گفته اند که بد گوئي مي کند، تا زماني که از او غيبت نشنيده ايد، به حرف ديگران اعتنا نکنيد.(2)
هم چنين اگر مواردي باشد که از موارد استثناي غيبت باشد و چيزي گفته باشد، به عدالت او ضرر نمي زند و اقتداي نماز جماعت به او اشکال ندارد.
پي نوشت:
1و 2. توضيح المسائل مراجع، ج1، به ترتيب: مسأله1453 و1454.

 

پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم: بدترين مردم كسى است كه آخرت خود را به دنيا بفروشد. مكارم الأخلاق، ص 433.

 

پرسش 1:
لطفا منابعي معتبر براي آشنايي بيشتر با کيفيت جنگ حضرت علي اکبر معرفي نماييد شرح
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
به منابع زير مراجع نماييد:
1ـ فرهنگ عاشورا، از جواد محدثي.
2ـ دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، تحقيق و ترجمه علامه شعراني، ص 321 ـ‌.
3ـ منتهى الآمال، ج 1، ص 689 ـ 694.
4ـ نگاهي نو به جريان عاشورا،‌جمعي از پژوهشگران از پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامي وابسته به دفتر تبليغات اسلامي، ص 89 ـ 91.
5ـ سکينه، علي‌اکبر و مسلم، سيدعبدالرزاق مقرم.
6. ارشاد شيخ مفيد، ج 2، ص 109 ـ 110.
7ـ لهوف سيد بن طاووس.
8ـ تأملي در نهضرت عاشورا، از رسول جعفريان، ص 133 ـ‌.
9ـ تاريخ طبري، ج 5، ص 446.
10ـ فتوح ابن اعثم کوفي، ج 5، ص 209.

وجود آیات ناسخ در قرآن چه فایده ای دارد؟

 

امام على عليه السلام: گوهر مردان ، در دگرگونيهاى روزگار شناخته مى شود. تحف العقول، ص 97.

 

پرسش 1:
بله عنوان آيا تمام قرآن براي امروز ما به کاربرد دارد؟(3) شرح وجود منسوخات در قرآن، براي ما که امروز هستيم، چه سودي دارد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اکر منسوخ ها نباشند، آيه ناسخ مفهوم روشني نخواهد داشت، مثلا توجه کنيد که آيه 12 و 13 سوره مجادله منسوخ و ناسخ هستند . اگر آيه 12 که منسوخ است ، در قرآن نباشد ، آيه 13 مفهوم روشني نخواهد داشت، ولي وقتي در کنار آيه 13 ، موجود باشد ، مفهوم آيه 13 هم کاملا واضح و روشن خواهد بود :
«يا ايها الذين آمنوا اذا ناجيتم الرسول فقدموا بين يدي نجواکم صدقه ذلک خير لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحيم »
علاوه اين که معلوم مي شود امر واجب از جانب خدا صادر شده که هنگام نجوا با پيامبر صدقه بدهند،با وجود اين آيه کسي نمي تواند بگويد پرداخت صدقه براي نجوا اصلا امر نشده يا واجب نبوده بلکه مستحب بوده است ،در حالي که اگر اين آيه نبود ، اين ادعاها جا داشت و چه بسا افرادي براي انکار و کتمان فضيلت امام علي، اصل امر به پرداخت صدقه يا وجوب آن را انکار مي کردند.
بعد در آيه بعد آمده:
«ءاشفقتم ان تقدموا بين يدي نجواکم صدقات فاذ لم تفعلوا و تاب الله عليکم فاقيموا الصلاة و آتوا الزکوة و اطيعوا الله و رسوله والله خبير بما تعملون»
بنا بر اين گر چه منسوخ ها الان مورد عمل نيستند اما بدون پيام هدايتي نمي باشند که وجود فعلي آنها را در قرآن لغو و بيهوده کند ، بلکه روشن کننده بسياري از حقايق بوده و سير هدايتي را نشان داده و پيام هاي هدايتي براي ما دارند.
آنها نيز آيات وحي الهي هستند و در آيات قرآن نبايد چيزي از پيام وحي حذف شود.
هم چنين در مورد تعداد آيات منسوخ و حتي اصل وجود آنها در قرآن نيز اتفاق نظر ميان مفسران و قرآن پژوهان وجود ندارد ، تا به طور قاطع از يك سري آيات مشخص در قرآن به عنوان‌ آيات منسوخ سخن بگوييم تا چه رسد به اينكه از حذف آنها سخن گوييم.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

چرا فقط در ایام خاص مانند ماه رمضان باید استغفار کنیم تا بخشیده شویم

پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم:
چيزى از بدى را اندك مشمريد اگرچه در نظر شما كوچك آيد. كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 4، ص 18

پرسش 1:
احکام تاريخ اعتقادان شرح کسي که در ماه رمضان آمرزيده نشود ،بايد منتظر روز عرفه باشد ،يعني چه؟ ايا اين کلام براي گنهکاران نا اميد کننده نيست؟ مگر رحمت الهي هميشگي نيست؟ مگر نه اينکه گفته اند به محض گناه استغفار کنيد. در قران وارد شده که : لا تقنطوا من رحمة الله ان الله يغفر الذنوب جميعا

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
احاديثي که داراي محتواي ذکر شده هستند، نمي‌خواهند بگويند در‌هاي توبه پروردگار در ماه‌هاي ديگر مسدود است. چه آن که خداوند «التوّاب الرحيم» يعني بسيار توبه‌پذير و مهربان است. هر انساني در هر وقت، شب يا روز، ماه رمضان يا غير آن توبة حقيقي کند و خود را مقيّد و پايبند به لوازم توبه نمايد، نه تنها خداوند توبه‌اش را مي‌پذيرد و گناهانش آمرزيده مي‌شود، بلکه توبه کننده محبوب خدا مي‌گردد، چنان که قرآن مي‌فرمايد:
«إنّ الله يحبّ التوّابين؛(1) خداوند توبه کنندگان را دوست مي‌دارد».
آن دسته روايات مي‌خواهند بفرمايند از موقعيت استثنايي ماه رمضان استفاده کنيد زيرا با توجه به اين که قرائت قرآن، انفاق و صدقه دادن، دعا و مناجات يا انجام هر کار خيري در اين ماه هزار برابر ماه‌هاي ديگر پاداش دارد و خداوند خود را مهمان‌دار و ميزبان بندگانش در اين ماه معرفي کرده و سفره‌هاي لطف و رحمت و مغفرت خويش را پهن کرده و درهاي تفضّل و توبه‌اش را گشوده است، از اين فرصت استثنايي استفاده کنيد. خداوند توبه بندگانش را در اين ماه زود تر از ماه هاي ديگر مي‌پذيرد. شيطان در محدوديت شديدي قرار دارد، کمتر موفق مي‌شود انسان را وسوسه کند .خداوند در اين ماه بيش از هزار برابر ماه‌هاي ديگر توبه بندگانش را مي‌پذيرد. وقتي توبه پذيرفته شد، محبوب و دوست خدا مي‌شود.
آيا انسان در اين ماه دوست و محبوب خدا شود، بعد دعا کند،‌قرآن بخواند و کارهاي خير ديگر انجام بدهد، بيشتر ارزش دارد و دعاهايش زودتر مستجاب مي‌شود يا در ماه‌هاي ديگر، که معلوم نيست شيطان با آزادي که در ماه‌هاي ديگر دارد، بگذارد و دست از وسوسه‌گري انسان بردارد؟
پي نوشت :
1. سوره بقره ،آيه 222

پرسش 2:
آيا مي شود در نماز الفاظ را مطابق لهجه خود بخوانيم؟
پاسخ:
خواندن نماز با لهجه خود اگر سبب جا به جايي حروف کلمات و يا تغيير اعراب کلمات در قرائت گردد ،نماز باطل است.
در نماز واجب است ذکر هاي نماز و هم چنين حمد و سوره صحيح خوانده شود. اگر عمدا صحيح خوانده نشود و به جاي حرفي حرف ديگر گفته شود يا به جايي که بدون زير و زبر خوانده شود، زير و زبر بدهد ،نماز باطل است(1).
آنچه به آقا يان آيت الله جوادي املي و ايت الله رفسنجاني نسبت داده ايد ،صحيح نيست. آنها صحيح مي خوانند و يا را در يوم الدين با فتحه مي خوانند ، نه ضمه. منتها به نظر شما چنين آمده که با ضمه مي خوانند.
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 1000
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پرسش 3:
اين داستان که مي گويند پيامبر به مرکب خود شلاق زده و به ان مرد خورده و بعد پيامبر اعلام کرده اند اگر کسي حقي بر گردن من دارد بگويد .... ايا صحيح است؟

پاسخ:
روايتي در مورد پرسش جنابعالي در کتاب امالي صدوق، ص 506 نقل شده ولي صحابي که اين جريان درباره او نقل گرديده، فردي است به نام «سواده بن قيس» در حالي که چنين فردي به عنوان صحابي رسول خدا در تاريخ ذکر نشده است(1) ولي از سواد بن عمرو داستان به صورت ديگري نقل شده که سواد بن عمرو مرتکب کار خلافي مي‌شد، پيامبر(ص) چند بار وي را از آن عمل نهي نمود که مؤثر واقع نشد.
روزي پيامبر او را ملاقات کرد که باز هم آن کار را انجام داده بود، پيامبر با چوبدستي که در دست داشت ،به شکم او زد، او درخواست قصاص نمود و پيامبر پيراهن خويش را بالا زد تا او قصاص کند، سواد از قصاص منصرف شد و سينه پيامبر را بوسيد(2) همچنين از يکي ديگر از صحابه رسول خدا به نام «سواد بن غزيّه» نقل شده که در جنگ بدر وقتي پيامبر سپاه خود را منظم مي‌کرد ،به «سواد بن غزيّه» رسيد که جلوتر از صف قرار داشت، پيامبر با چوبدستي که در دست داشت ،به شکم او زد و فرمود: «منظم بايست» سواد گفت: از ضربه تو، احساس درد کردم، مي‌خواهم قصاص کنم پيامبر پيراهن را بالا زد و فرمود: «قصاص کن»، سواد پيامبر را در آغوش گرفت و سينه آن حضرت را بوسيد...(3)
افزون بر اين، بيشتر کساني که در سلسله روايت حديثي که در امالي ذکر شده، آمده‌اند، افراد مجهولي هستند که حالات آنان در کتاب‌هاي معتبر حديثي ذکر نشده است.(4)
بنابر اين، روايتي که ذکر کرده‌ايد، معتبر نيست .
اگر چنين حادثه‌اي هم رخ داده بود ،با عصمت پيامبر(ص) منافات ندارد، چون پيامبر ، عمداً به کسي تازيانه نزد، بلکه بر اساس نقل روايت حضرت مي‌خواست به مرکب خود تازيانه بزند، به صورت تصادفي به سواده بن قيس اصابت کرد و اين در تضاد با عصمت نمي‌باشد.
پي‌نوشت‌ها:
1. قاموس الرجال، ج 5، ص 332، علامه تستري.
2. اسد الغابه، ج 2، ص 374.
3. همان، ص 375؛ تاريخ طبري، ج 2، ص 446.
4. قاموس الرجال، علامه تستري؛ معج رجال الحديث، آيت الله خوئي.

عذاب قیامت چگونه است؟

آیا در روز قیامت عذاب متعلق به روح انسان است یا جسم او؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکزعذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح , معنا دارد. اگر جسمي خواه مادي , يامثالي , روح با آن نباشد, احساس درد و عذاب نمي كند. اما اين كه بدن انسان در آخرت چگونه است , آيا عيناً بدن دنيايي است و هم چنين عذاب آن به چه نحو است , اختلاف است .به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد.از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .(1) عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است از خوردني و نوشيدني و لباس ها و سايرعذاب هاي جسماني .در آتش سوزان وارد مي گردند. از چشمه اي فوق العاده داغ به آن ها مي نوشانند.(2)درخت زقوم غذاى گناهكاران است . همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد, جوشانى همچون آب سوزان .(3)غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , عذاب روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند. قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند .(4) مي توانيد به كتاب پيام قرآن , ج 5 و 6 اثر آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. پي نوشت ها: 1. يس (36) آيه 78و 79. حاقه (69)آيه 35ـ 37.2. غاشيه (88)آيه 4ـ 7.3. دخان (44) آيه 43ـ 46.4. حج (2) آيه 22.

صفحه‌ها