پرسش وپاسخ

پسری 24 ساله، دانشجو و شاغل هستم، با دخترخانمی 22 ساله قصد ازدواج دارم. دو سال است که پدر ایشان به دلیل مجرد بودن دختر بزرگترشان به ما می گویند اول باید دختر بزرگم ازدواج کند، اما پس از قریب به دو سال بالاخره دختر ایشان ازدواج کردند و خانواده بنده دو ماه بعد جهت خواستگاری اجازه گرفتن که پدر ایشان اساساً با ازدواج ما مخالفت کردند. در این مدت به دلیل عدم مخالفت واضح و مستدل خانواده دختر خانم، بنده و دخترخانم هم تمام اسباب اخلاقی و فکری زندگی مشترک خود را فراهم کردیم و هم از نظر عاطفی به مثابه دو زوج واقعی به هم وابستگی و تعهد پیدا کردیم چون عقلاً هم دلیلی برای رفتاری غیر از این نداشتیم. علیرغم تلاش های افراد مختلف و وساطت های بزرگان فامیل (حتی از اقوام پدر دختر خانم) تاکنون ایشان بر مخالفت خود بدون هیچ دلیل قانع کننده ای پافشاری کرده اند. آشنایی پدر از بنده در حد ارتباط کلامی سلام و خداحافظی در جلسه خواستگاری است نه بیشتر. با توجه به اینکه متاسفانه ایشان سالهاست که به مصرف مشروبات و دخانیات می پردازند و همچنین به دلیل ضدیت فکری با احکام اسلام و مراجع دینی، راه هر گونه گفتگو و مذاکره ای را مسدود کرده اند و از طرفی با خانواده خویش با خشونت و بی اعتمادی و بی احترامی برخورد می کنند. از گفتن این حرف شرم دارم اما طی یک سال گذشته دختر ایشان دو سه مرتبه در مورد نوع رابطه مشکوک و زنننده پدرشان در اوقات خلوت با دخترشان تحت تاثیر مشروبات و دخانیات با من تماس گرفته اند و از هتک حرمت خود بیمناک شده اند. متاسفانه مادر ایشان به دلیل ترس از آبرو و حفظ زندگی خود هیچ گونه حمایت چشم گیری از دختر خود نمی کنند و غالباً رفتارهای به وضوح زشت و نامشروع و نامعقول همسر خویش را توجیه می کنند. با توجه به اینکه خانواده بنده و دختر خانم در دو شهر نزدیک به هم زندگی می کنیم و دختر خانم در شهر محل سکونت بنده با بنده هم دانشگاهی هستند، ترس از خشونت های پدر و اینکه دچار عارضه قلبی هستند مانع از این شده که دخترخانم تاکنون از طریق دادگاه اقدام کنند که البته خواسته قلبی بنده و ایشان هم مطالبه حق از طریق دادگاه نبوده و نیست، اما آیا در این شرایط در زمان رجوع دختر خانم به شهر محل سکونت بنده با اطلاع خانواده بنده و مادر ایشان و بدون اذن پدر می توان صیغه عقد یا محرمیت را جاری ساخت؟ ضمناً هر دو مقلد مرحوم آیت الله بهجت هستیم و ناگفته نماند که ایشان تنها کسی هستند که در منزل علیرغم آزارها و تمسخرهای پدرشان به دلگرمی از حمایت های معنوی بنده احکام دینی خود از جمله نماز و روزه و ... را به جا می آورند. دلایلی که پدر ایشان تاکنون ارائه داده اند این است که چون پدر بنده چند سالی است که جدا زندگی می کند دخترشان را بیم می دهند که این آقا چند روز دیگه تو رو از خونت بیرون می کنه و یا این که دو نفر با مخالفت پدرشون ازدواج کردن باباشون مرد تو هم این کار رو بکنی زندگیت بر فنا میره و نگرانیشون از مرگ و ... رو مطرح می کنن. در این شرایط بدون مراجعه به دادگاه که بیشتر جنبه قانونی داره تا شرعی، چه کسی دیگه ای صلاحیت پدر در مورد تصمیم گیری برای ازدواج دختره باکره رشیده اش رو ساقط می کنه؟ ما میخوایم لااقل تا زمانی که پدرشون راضی بشن رابطمون رو به صورت شرعی حفظ کنیم و با توجه به تمام تعهدات و دلبستگی هایی که ما نسبت به هم داریم انتظار اینکه رابطمون رو قطع کنیم تا پدر به هر قیمتی راضی بشن به نظر راه حل مناسبی نیست. خصوصاً نگرانی دیگر بنده اینه که ایشون برای دختر بزرگترشون که خودشون هم به ازدواجش با یکی از اقوام راضی بودن 700 سکه مهریه تعیین کردن که اصلاً منطقی و پذیرفته نیست و الان هم دارن دختر بزرگشون رو برای ارتباط همسر شرعیش آزار می دن. یعنی عقلاً و قلباً هم رضایت ایشون دارای مفاسد متعددیه. به نظر مراجعه به دادگاه راه حل نهایی هست اما متاسفانه قانون ما به طرز پیچیده ای اینقدر کند، خشک و غیراصولی و فشل با مسائل مختلف برخورد می کنه که عملاً وضعیت وخیم تری ایجاد می کنه. خدا رو شکر در این مدت به قدر کافی در مورد خانواده ها و هم کفو بودن و تفاهم فکری و اخلاقی بنده و ایشون مشورت و گفتگو و تأمل داشتیم که الان مصر بر این ازدواج باشم. لطفاً بنده رو راهنمایی بفرمایید که در این شرایط اسلام چطور با این مسئله برخورد می کنه؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
چون ازدواج امر بسيار مهمي است و خوب مي دانيد که در ازدواج ، شما دو نفر تنها نيستيد که با هم مرتبط مي شويد، بلکه در حقيقت دو خانواده يا دو طايفه با هم خويشاوند و با هم مرتبط مي شوند، بنابراين لازم است در اين مسئله رعايت تمامي جوانب مسئله را بکنيد. قطع نظر از اين که رضايت پدر دختر شرط است يا نه اما بايد توجه داشته باشيد که مي خواهيد ازدواج نماييد،
اين مطلب را ساده نگيريد؛ زيرا به دنبال اين گونه ازدواج ها مسايل مالي و حقوقي و آبرويي و خانوادگي مطرح مي شود .آيا به سال هاي بعد از ازدواج هم فکر کرده ايد؟ آيا اطمينان داريد که با خانواده دختر مورد نظرتان در آينده به مشکل بر نمي خوريد؟
خوب است که جنبه هاي مختلف را بار ديگر در نظر بگيريد. در ضمن براي جلب رضايت پدر و خانواده دختر بهتر است از افراد موجه نزد آنان و کساني که ارتباط صميمي با پدر و خانواده دختر دارند ، کمک بگيريد. در صورت موافقت رسما ازدواج کنيد. بنابراين آنچه بايد براي شما اهميت داشته باشد، کسب رضايت از پدر دختر مي باشد .
اما در رابطه با لازم بودن اجازه گرفتن از پدر دختر بايد بگوييم که اگر دختر پدر بزرگ پدري دارد، مي توانيد از او اجازه بگيريد . اگر او اجازه دهد ، کافي است . در صورتي که پدر بزرگ نداشته يا داشته باشد و اجازه ندهد و اجازه ندادنش بي مورد باشد و شما و دختر هم کفو يکديگر باشيد و دختر هم تمايل به ازدواج داشته و ازدواج به مصلحت او باشد ، به فتواي آيت الله بهجت شرعا مي تواند با شما ازدواج کند.(1)اما اين که چگونه به آزمايش برويد و معلوم شود که ازدواج شما مشکلي نخواهد داشت، مسئله اي است که بايد راهش را پيدا کنيد ،چون ازدواج بدون رفتن به آزمايش ممکن است مشکل آفرين باشد. همين طور ثبت نکردن ازدواج در دفتر رسمي به ضرر دختر تمام مي شود.
پي نوشت :
1. آيه الله بهجت ، توضيح المسائل ، م1892 .

با سلام اينجانب كارمند يكي از شركتهاي تابعه وزارت نيرو هستم و جهت بازديد از پروژه هاي در حال اجرا هر دو هفته دو روز به شهرستان مي رويم . البته در طول سال اين اختيار را داريم كه كاري برايمان پيش بيايد مسافرت را كنسل كنيم يا زمان آنرا به عقب بيندازيم. بعنوان مثال هفته اول ماه مبارك رمضان دو روز به سفر رفتيم مي بايستي هفته سوم ماه مبارك به سفر مي رفتيم به علت شبهاي قدر سفر را به هفته آخر ماه مبارك رمضان موكول كرديم. سئوال اينجانب اين است كه وضعيت نماز و روزه اينجاني شكسته است يا كامل. اينجانب تاكنون نماز را شكسته خوانده و براي روزه خود رامسافر محسوب ميكردم.جهت تدقيق مجددا درخواست پاسخ دقيق دارم.

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
در فرض سؤال که به صورت مرتب در کم تر از هر ده روز يک مرتبه مسافرت نمي کنيد و در بين مسافرت ها ده روز در يک جا مي مانيد، نماز شما شکسته است .در سفر نمي توانيد روزه بگيريد.
از نظر رهبري کسي که شغلش مسافرت باشد يا سفر مقدمه شغلش باشد، چنانچه در کم تر از هر ده روز حد اقل يک مرتبه به محل کارش به مقدار مسافت شرعي مسافرت کند و مدت رفت و آمد هم به مقداري باشد که عرفا کثير السفر حساب مي شود ،مثلا حداقل به مدت دو يا سه ماه و بيش تر به طور مرتب چنين رفت و آمد داشته باشد، در مسافرت به محل کار نمازش تمام است و روزه اش صحيح است.(1)
در فرض سؤال، چنين رفت و آمد مرتب که در هر کم تر از ده روز يک مرتبه به ماموريت کاري برويد نداريد، بلکه گاهي در دو هفته يک مرتبه به مدت دو روز مسافرت مي کنيد، حکم کثير السفر را نداريد و نماز شما شکسته است.
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي، استفتائات، سؤال 641و642. و سؤال از دفتر رهبري.

در یکی از زیارات بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها داریم که: یا ممتحنته امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک سئوال اینجاست که امتحان قبل از خلقت یعنی چه؟ اساسا موضوعیت دارد یا نه ؟ موضوع امتحان چیست؟ محل امتحان کجاست؟ هدف از امتحان چیست؟ آیا این عبارت در زیارت نامه سایر بزرگواران آمده است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد اين فقره از زيارت حضرت زهرا(س) که شيخ طوسي آن را از امام باقر(ع) در تهذيب نقل کرده(1)، مطلب و توضيحي از عالمان نيافتيم، ولي در روايات، مطلبي مشابه اين در باب خلقت عقل که اولين مخلوق و برترين مخلوق خدا است، مشاهده مي شود.
در مورد خلقت عقل در کافي و ديگر کتب معتبر به طريق هاي متعدد از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: هنگامي که خدا عقل را آفريد، او را امر به روآوردن و بعد امر به روگرداندن کرد . عقل هر دو امر را بدون درنگ اجرا کرد و خداوند فرمود: به عزت و جلالم قسم !مخلوقي مجبوب تر از تو نزد خودم، نيافريدم.(2)
با توجه به اين که در روايات ديگر "اولين مخلوق حتي قبل از خلقت ملائکه و عرش و کرسي و..."، نور رسول خدا و اهل بيت ايشان معرفي شده است:
امام علي(ع): خداوند نور رسول الله را قبل از خلق آسمان ها و عرش و کرسي آفريد.(3)
رسول خدا(ص): خدا من و علي و فاطمه و حسن و حسين را هفت هزار سال قبل از خلق دنيا آفريد.(4)
فرمود: اولين مخلوق خدا ارواح ما (چهارده معصوم) بود. پس ما به يگانه شمردن و ستايش خدا رو آورديم .سپس ملائکه را خلق کرد . وقتي آنان ارواح ما را به صورت نور واحد ديدند، شخصيت ما را بزرگ شمردند . ما تسبيح خدا گفتيم تا ملائکه بدانند که ما آفريدگان اوييم . او از صفات ما منزه و پيراسته است . ملائکه به تسبيح ما، تسبيح گفتند.(4)
بنا بر اين،عقل اول که در آن روايت "اولين مخلوق" و نور چهارده معصوم يگانه است .بنا بر اين امتحان خدا قبل از خلقت مادي و دنيايي و بعد از خلقت نوري آن ها در عالم ملکوت بوده است. همان که در روايت اول به عقل که نور معصومين است فرمود: رو آور و باز گرد . عقل اطاعت محض کرد .همان که آنان براي اينکه ملائکه به اشتباه نيفتند، فوري به بندگي خود اقرار و تسبيح و ستايش کردند.
کيفيت امتحان در اخبار نقل نشده، ولي از جمله بعد که مي فرمايد:"فوجدک لما امتحنک صابره ؛تو را براي آنچه بدان خاطر امتحانت کرد، با صبر و تحمل يافت" مي توان برداشت کرد که خدا مي خواسته اماناتي را بر دوش ايشان بگذارد . ايشان را حامل اسراري سازد و ايشان اين تحمل را اثبات کرده اند.
در زيارت غير حضرت زهرا اين عبارت را نيافتيم، ولي رواياتي به اين مضمون از امامان رسيده که:" امر ما صعب و سنگين است، به گونه اي که ملائکه مرسل و انبياي مقرب از تحمل آن عاجزند . فقط بنده اي که خدا قلب او را براي ايمان آزموده باشد، مي تواند حامل اين امانت باشد"(5)
بنده اي که خدا قلبش را براي ايمان آزموده و برتر از انبياي مرسل و ملائکه مقرب يافته، انوار مقدسه چهارده معصوم هستند.(6)
بنا بر اين حضرت زهرا قبل از خلقت مادي، يعني زماني که خدا نور او را قبل از اين جهان آفريد، امتحان شده ، صلاحيت خود را براي تحمل اسراري که خدا اراده داشته ، در او به وديعه گذارد، نشان داده ، ظاهرا محل اين امتحان عالم ملکوت بوده ، هدف هم آشکار شدن تحمل و قابليت براي تحمل اسرار بوده است . امتحان ظاهرا از انوار چهارده معصوم که نور واحد بوده، گرفته شده است اما کيفيت امتحان را فقط خدا مي داند .
پي نوشت ها :
1. تهذيب ،شيخ طوسي ، ج 6، ص 9 - 10.
2.کافي،ج1،ص10 و 26.
3.خصال،ج1،ص82.
4.عيون الخبار،ج1،ص272؛ علل الشرايع،ج1،ص6.
5.بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، ص47.
6.براي اطلاع بيش تر رجوع کنيد به: الاسرار الفاطميه،شيخ محمد فاضل مسعودي، ص43 به بعد.

سلام اجركم عند الله اگركسي بعدازظهر حائض شود آیا روزه باطل مي شود

پرسش: اگركسي بعدازظهر حائض شود آيا روزه باطل مي شود؟ پاسخ :

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بله روزه او باطل است. آيت الله نوري فرموده:
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است. (1)
پي نوشت:
1.آيت الله نوري همداني ،توضيح المسائل ،م1637.

پرسش:اگر در زمان عادت ماهانه به طبقه بالاي مسجد جامع برويم گناه دارد ؟شرح :

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
توقف در طبقه بالاي مسجد هم گناه دارد و نبايد برويد.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله سيستاني ،توضيح المسائل ،م354و448.

وطن بنده تهران است قصد دارم هر روز به مدت یک ماه برای کار به شهر پرند مسافرت کنم حکم نماز و روزه اینجانب به چه صورت است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در فرض سوال نماز تان در اين مدت شکسته است و روزه نمي توانيد بگيريد . (1)
پي نوشت:
1 . سوال از دفتر رهبري .

با سلام من 20سال دارم و از ایت الله مکارم تقلید میکنم من بسیار وسواسی شدم حتی در رکعات نمازم شک میکنم در ابطال وضو. اصلا نمی خواهم ادامه پیدا کنه لازم به ذکر که بگم چند نفر از افراد فامیل وسواس دارند و خیلی عذاب میکشند هم مرا راهنمایی کنید ونذری به من بگید که با این نذر زودتر وسواسم را ترک کنم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در زمينه وسواس چند سوال از آيت الله مکارم شده، اگر قصد جدي براي درمان آن داريد، با دقت مطالعه و بدان ها عمل کنيد . ان شا الله از اين بيماري مهلک نجات پيدا مي کنيد .
سؤال 35- مدّتى قبل، تقريباً در همه امور، در دام وسواس افتادم. اكنون تا حدودى آن را از خود دور كرده‏ام، ولى مشكلى كه هنوز دارم ،طول كشيدن غسل (در حدود چهل دقيقه) و گاه تكرار الفاظ نماز است. لطفاً مرا راهنمايى كنيد.
جواب: بهترين راه براى ترك وسواس، بى اعتنايى به آن است؛ يعنى ملاحظه كنيد ديگران چه مقدارى، مثلا براى غسل، معطّل مى‏شوند، شما هم چنين كنيد، مثلا ده دقيقه يا حداكثر يك ربع ساعت؛ اگر شيطان گفت درست نشد، اعتنا نكنيد، عمل شما صحيح است و نگران نباشيد، و ما مسؤوليّت آن را بر عهده مى‏گيريم.
سؤال 38- دخترى 20 ساله هستم، و به شدّت وسواس دارم، اين وسواس مانع ترقّى من شده است. يك بار براى شما در اين مورد نامه نوشتم، و شما اين گونه جواب داديد:
«ما راهى نشان مى‏دهيم كه به افراد زيادى توصيه كرده‏ايم، بسيار مؤثّر است، و آن اين است كه به افراد متديّن معمولى نگاه كنيد، ببينيد آن ها چقدر آب مى‏كشند، به همان مقدار قناعت كنيد. بقيّه براى شما پاك است. مسؤوليّت آن را شرعاً مى‏پذيريم». در حالى كه من در نامه قيد كرده بودم كه فقط از شما يك فتوى مى‏خواهم، و آن اين كه: «چيزهاى نجس و متنجّس را براى مدّتى بر من پاك بدانيد» ولى شما جوابى كه در بالا ذكر شد ،مرقوم داشتيد. من باز هم روى حرفم هستم، اين فتوى را بدهيد تا من چيزهاى نجس و متنجّس را پاك بدانم.
جواب: شما بايد تسليم حكم خدا باشيد. حكم خدا اين است كه به مقدار متعارف بشوئيد، بقيّه براى شما «پاك» است، هر چند حالت وسواس به شما مى‏گويد نجس است. اين روشن‏ترين راه است، و بسيارى از اين طريق درمان شده‏اند.
سؤال 39- چند مسأله در مورد طهارت و نجاست برايم پيش آمده كه همواره فكر و ذهن مرا مشغول كرده است. مرا به شدّت عذاب مى‏دهد، از درس و مطالعه افتاده‏ام، خانواده‏ام نيز از رفتار من به تنگ آمده‏اند. شما را به مقام رسول اللّه (صلى الله عليه وآله) قسم مى‏دهم، مرا نجات دهيد. اگر بفرمائيد: «اعتنابه اين موارد حرام است؛ و در صورت اعتنا، به جهنّم مى‏روى» و گناهش را به گردن بگيريد، نجات پيدا مى‏كنم.
جواب: به يقين اعتنا كردن شما به مواردى كه برخاسته از وسواس است، حرام مى‏باشد، و بايد آن را ترك كنيد.ما مسؤوليّت آن را به گردن مى‏گيريم.
سؤال 34- اينجانب فهيمه الف مبتلا به بيمارى وسواس هستم، متأسّفانه بسيار شديد و غير قابل تحمّل است، مثلا در مورد تطهير و غسل وسواس من به گونه‏اى است كه گاهى اوقات وقتى شب به حمام مى‏روم ،نزديك طلوع آفتاب موفّق به تطهير و انجام غسل مى‏شوم! باور كنيد در اين چند سال به اندازه بيست سال آب مصرف كرده‏ام! براى درمان اين بيمارى به نزد برخى از علما رفتم، ولى مؤثّر نشد، به مشهد رفتم، با چه گرفتاري هايى كه در سفر و هنگام تشرّف داشتم، بسيار دعا و تضرّع كردم، ولى متأسّفانه شفا نيافتم. اين بيمارى نزديك است مرا از پاى در آورد، نه تنها خود، كه خانواده را نيز نگران و در زحمت انداخته ‏ام، وسواس باعث شده كه نتوانم عبادت هايم را انجام دهم، بدين جهت ماه رمضان را سفر مى‏كنم، تا مشكل روزه گرفتن نداشته باشم؛ اگر چه در سفر نيز هيچ چيز نمى‏خورم! چه كنم تا از اين وضع غمبار نجات يابم، و از زخم زبان اطرافيان آسوده گردم؟
جواب: مشكل شما در واقع از خود شماست. مقصّر اصلى خودتان هستيد، به همين دليل دعاى شما هم مستجاب نمى ‏شود، علّت اصلى آن ندانستن مسأله است. مسأله اصلى اين است كه بر شما واجب نيست يقين به طهارت و غسل و مانند آن پيدا كنيد. آنچه بر شما، به عنوان يك وظيفه شرعى، لازم مى‏باشد اين است كه به مقدار ساير مردم آب بريزيد، به همان قناعت كنيد، هر چند در غسل و طهارت شك داشته باشيد و ما مسؤوليّت شرعى اين كار را مى‏پذيريم.
از امروز فقط به مقدار مردم آب بريزيد و قناعت كنيد. با بدن نجس و حال جنابت (به گمان خودتان) نماز بخوانيد، هيچ اشكالى هم ندارد، نماز و روزه شما كاملا صحيح است. ما به اين وسيله بر شما، و تمام افراد وسواسى، إتمام حجّت مى‏كنيم. مخالفت با آن گناه است. ما از خداوند مى‏خواهيم كه به شما توفيق توجّه به اين مسأله را عنايت كند، و از دام شيطان نجات پيدا كنيد.
نذر خاصي به نظر نمي رسد. آنچه در درمان وسواس مهم است ،تصميم و جديت فراوان بر ترک ، دوري از افراد وسواسي ، تکرار نکردن اين مطالب که مثلا (بنده در وضو و شستشو وسواس دارم )است.(1)
پي نوشت:
1 . احكام بانوان ، احكام وسواس ، ص 30 .

من پسری 14 ساله هسستم به سال شمسی و بعضی از علامت های بلوغ را دارم آیا همه ی اعمال واجب شرعی را باید انجام دهم

پرسش: پسري 14 ساله هسستم به سال شمسي و بعضي از علامت هاي بلوغ را دارم.آيا همه اعمال واجب شرعي را بايد انجام دهم ؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
به فتواي بيش تر فقها از جمله آيت الله وحيد ، نشانه بالغ شدن يکي از سه چيز است:
اول: روئيدن موي درشت زير شکم ،بالاي عورت.
دوم: بيرون آمدن مني.
سوم: تمام شدن پانزده سال قمري در پسران و تمام شدن نه سال قمري در دختران. (1)

بنابر اين اگر يکي از اين علامت ها را داريد ،شرعا به تکليف رسيده و بايد همه اعمال واجب شرعي را انجام دهيد .
پي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، ج2، ص324، مسئله 2252 .

با سلام و احترام ميخواستم بپرسم اگه دو نفر بخوان با هم باشن و خانواده ها مخالفت كنن، آيا در اين صورت ميشه واسه كناه نكردن دختر خانومو صيغه كرد؟

پرسش: کشتن حيوانات شرح :
در منزل با تعداد زيادي مورچه مواجه ايم و هميشه به خاطر کشتن آن ها دچار عذاب وجدان. آيا کشتن اين حشرات گناه دارد؟ پاسخ :

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر حيوانات آزار دهنده هستند ،به گونه اي که آسايش و آرامش را از شما سلب کرده باشند ، کشتن آن ها اشکال ندارد .

ميبخشيد من با تحقيقي كه كردم احتياط واجب چيزي بين بله و خير است. يعني بنا بر احتياط اين عمل واجب ميشه و در همچين شرايطي كه مرجع تقليد جواب قطعي ندادند ميتونيم به مرجع تقليدي كه جواب قطع دادن مراجعه كنيم. و من هم همين كار رو انجام دادم و از مرجع تقليدي كه اجازه پدر رو واجب نميدونستن خواستم تقليد كنم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در احتياط واجب اگر مرجع ديگري که بعد از مرجعتان اعلم باشد. فتوايي بر جواز داشته باشد. مي تواني به فتواي او عمل کني اما اگر تمامي مراجع احتياط واجب يا فتوا به عدم جواز داده باشند. ديگر نمي تواني آن کار را انجام دهي .

صفحه‌ها