پرسش وپاسخ

سلام. اگر پسری بخواهد با دختری دوست باشد نه برای خلاف بلکه برای اینکه او را دوست دارد و او را هدایت کند و سالم نگه دارد و او را با اسلام آشنا کند و بخواهد او را آدمی سالم بسازد تا بتواند در آینده با او ازدواج کند اشکالی دارد؟ می خواستم نظرتان را کامل بدهید.

براي پاسخگويي به سؤال شما، ابتدا نكاتي را بيان مي كنيم:
1. اساساً ارتباطات انساني و روابط دوستانه با ديگران، در اديان الهي به ويژه دين مبين اسلام تعريف شده است. محدوده آن كاملاً مشخص گرديده است. دين مبين اسلام براي حفظ حريم خانواده و شكوفايي و كارآمدي آن و جلوگيري از بي بندو باري، اختلاط نسل ها و... براي اتباطات افراد جامعه اسلامي قوانيني وضع كرده است، از جمله آن ها قانون محرم و نامحرم است.
2. از دیدگاه اسلام، ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف، فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشاركت های اجتماعی قابل قبول است. اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط، اسلام ازدواج را توصیه می كند. از این رو، در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر يا زن و مرد نامحرم معنا ندارد. به فتواي همه مراجع تقليد، رد و بدل كردن سخنان تحريك آميز (احساسي و ابراز علاقه) بين زن و مرد نامحرم حرام است و اشكال دارد.
3. شما خوب مى‏دانيد جاذبه بين دو جنس مخالف (زن و مرد) بسيار فراوان است؛ به خصوص در سنين جوانى، كه اين جاذبه و حساسيت در اوج خود مى‏باشد. در نتيجه، هر چند جوان بخواهد رعايت مسائل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنمايد، اما تمايلات نفسى و وسوسه‏هاى شيطانى قوى‏تر از آن اند كه انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همين جهت، عقل اقتضا مى‏كند انسان خود را در معرض خطرى كه بسيارى از خوش باوران را گرفتار كرده، قرار ندهد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مى‏تواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است؛ «بل الانسان على نفسه بصيرة؛ (1) آدمى بر نفس خود آگاه و بينا است».
4. قرآن کريم هم به مردان و هم به زنان توصيه مي کند که از ايجاد رابطه دوستي با يکديگر اجتناب کنيد. از این رو، در به زنان مي فرمايد: با مردان به طور پنهان و خلوت به گفت و گو ننشينيد. (2) و یا در آیه ای دیگر به مردان توصيه مي کند: با زنان و جنس مخالف در خلوت و پنهاني گفتگو نکنيد؛ (3) يعني همان طور که براي يک زن زشت و ناپسند است، دوست پسر داشته باشد، براي يک مرد نيز به همان اندازه زشت و ناپسند است که براي خود دوست دختر انتخاب کند و با يکديگر در ارتباط دوستانه باشند. بنابراين، هر دو موظف اند اصول اخلاقي و شرعي را رعايت کنند و حريم عفت و پاکدامني را حفظ نمايند و نمي توان به بهانه آشنايي دختر و پسر با يکديگر و به منظور ازدواج و... گرفتار لغزش شوند؛ زيرا اين حيطه، حيطه اي است بسيار حساس و خطرناک و اگر در ابتدا نيز قصد سوء نداشته باشند، در ادامه کار آن چنان نيروهاي شيطاني و انحراف کننده قوي و زياد است که ناخودآگاه به آن سو کشيده مي شوند.
5. تجربه نشان داده است گفتگوهاي مستقيم، هر چند با رعايت اصول اخلاقي و شرعي و با نيت خير و اصلاح باشد، کم کم و به تدريج به انحراف کشيده شده است و علاقه و عشق ناشي از احساسات وهيجانات مانع از بررسي و تحقيق کافي شده است و بسياري از عيوب، نقايص و ضعف ها از ديد يکديگر مخفي و پوشيده مانده و در نتيجه، در کسب موفقيت در اين امر مهم و حياتي نقش منفي بازي کرده، بلکه به جاي موفقيت، شکست را نصيب فرد کرده است.
بنابراين، سخن ما اين است كه:
اگر شرايط مادي و معنوي ازدواج براي شما فراهم است و فرد مورد نظر را براي همسري مناسب مي بينيد، اي مسئله را با خانواده خود در ميان بگذاريد. در غير اين صورت، ادامه اين دوستي به صلاح شما نيست و به ضرر هر دو طرف، به خصوص دختر تمام مي شود.
در ضمن، براي اين كه ايشان فردي دين دار و مقيد باشند و ازگناه دوري كنند، انگيزه دروني، محيط رشد و تولد بسيار مؤثر بوده و شما با خويشتن داري و خودكنترلي با معرفي كتاب ها و برنامه هاي مذهبي به ايشان مي توانيد كمك كنيد.
اميد است با حفظ پاکدامني و عفت خود، رضايت خداوند را جلب کنيد.

پی نوشت ها:
1. قيامت (75)، آيه 14.
2. مائده (5)، آیه 5.
3. نساء (4)، آیه 25.

با سلام و عرض ادب:

1ـ انتخاب رهبر که مشخص است ولی انتخاب ولی فقیه مطلقه با کیست؟ 2ـ آیا با امام زمان است؟ 3ـ آیا با مجلس خبرگان رهبری که منتخب مردم اند هست؟ 4ـ اگر با مجلس خبرگان هست چه طور می توان گفت بین اکثر علما و مراجع اجماع وجود دارد حال آنکه بسیاری از علما و مراجع شاخص اصلا در انتخابات خبرگان کاندیدا نمی شود و کلا در مجلس حضور ندارند؟ 5ـ آیا رهبر حکومت و ولی فقیه یکی هستند؟ 6ـ آیا احتمال دارد روزی ولی فقیه شخصیتی باشد و رهبر کشور و حکومت شخصی دیگر؟ 7ـ درآخر با امید تحقق پیدا نکردن موضوعیت این سؤال، اگر خدا ی ناکرده درفقدان رهبر عزیز فعلی مجلس خبرگان با بی درایتی و یا بی بصیرتی اکثر مردم دست افرادی مشکل دار بیفتد و خدای ناکرده رهبری مثلا اصلاح طلب یا متمایل به غرب و امثال اینها که خلاصه با معیارهای اصیل اسلامی و انقلابی فاصله داشته باشد ( مثل آقایانی که الآن در سیاست کم هم نیستند) وضعیت برخورد مؤمنین و ارادتمندان به انقلاب و امام چیست؟ آیا باید از تمامی اوامر طبعیت کرد؟ آیا باید اعلام موضع کرد؟ و در آخر آیا باید با او بیعت کرد یا خیر؟ درآخر طول عمر و افزونی توفیقات حضرتعالی را از خداوند متعال مسئلت دارم التماس دعای شدید.

پاسخ:
بنا بر باور همه مسلمانان به ویژه شیعه در عصر غیبت حضرت مهدی (عج)، باید احکام الهی اجرا گردد. به هیچ عنوان نباید تعطیل شود. برای اجرای احکام، نیازمند شخصی است که آگاه به احکام الهی باشد. چنین شخصی فقیه و اسلام شناس است. بنابراین یکی از شرایط اساسی ولی فقیه، فقاهت و آگاهی به احکام الهی است.
چون عدالت یک اصل اساسی در حکومت اسلامی است و باید تمام احکام وقوانین بر اساس عدالت برپا و اجرا شود، شرط دوم ولایت فقیه، داشتن عدالت است. داشتن مدیریت برای اداره جامعه، شرط طبیعی هر حاکم است؛ بنابراین شرایط اساسی ولایت فقیه امور ذیل می باشد:
اجتهاد مطلق، عدالت، قدرت مدیریت و رهبری .شرایط دیگر مانند شجاعت، آگاهی به شرایط عصر و زمان نیز برای رهبری (ولی فقیه) لازم است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی، همین شرایط برای رهبری ذکر شده است.
اگر در جامعه اسلامی کسی دارای این شرایط باشد، یا در داشتن شرایط بر دیگران برتری داشته باشد،حق ولایت و رهبری در جامعه اسلامی دارد. بر مردم جامعه اسلامی لازم است که چنین شخصی را به عنوان رهبر جامعه اسلامی بپذیرند.
ولی فقیه به صورت فردی از سوی امام زمان انتخاب نشده، چون در عصر غیبت کبرى، امام زمان نائب خاص ندارد، بلکه بر اساس روایتی که از حضرت نقل شده، فقها نمایندگان عام حضرت هستند. روایت این است:
وأمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فها إلى رواة حدیثنا...؛(1)
در موضوعات و کارهایی که پیش می‌آید ،به کسانی که سخنان ما را نقل می‌کنند (با سخنان ما آشنایی دارند) مراجعه نمایید.
از این روایت و روایات و ادله دیگر استفاده می‌شود که در عصر غیبت مردم باید به فقها و ولی فقیه مراجعه کنند. دستور آنان را انجام دهند.
انتخاب و عزل رهبر:
نحوه تعیین و انتخاب چنین شخصی به دو صورت قابل تحقق است:
1- به صورت مستقیم از طرف مردم صورت گیرد؛
2-عده ای از کارشناسان دینی که قدرت تشخیص شرایط رهبری دارند و می توانند بهتر شخص مورد نظر را شناسایی کنند، به این کار اقدام نمایند.
در جمهوری اسلامی ایران برای این که این عمل به صورت قانونی صورت گیرد، این انتخاب از طرف خبرگان رهبری (کارشناسان دینی) صورت می گیرد . برای این که نقش مردم در انتخاب و قبول رهبر تضعیف نگردد، انتخاب اعضای فقهای خبرگان رهبری نیز توسط مردم صورت می گیرد. شخصي كه مورد تاييد اكثر خبرگان باشد، به عنوان رهبر و ولي فقيه برگزيده مي شود.
حضور تمامي فقها و علما در خبرگان و اتفاق نظرشان عملي نيست. در هر صورت مخالفاني وجود دارند اما از آن رو كه ميزان راي اكثريت مي باشد و براي جلوگيري از وقوع هرج و مرج كه امر حكومت بايد به دست يک فرد شايسته باشد، منتخب اكثريت به عنوان رهبر برگزيده مي شود.
خبرگان که منتخبان مردمند، علاوه بر کشف و تعیین رهبر، وظیفه نظارت و در صورت لزوم عزل رهبری و اعلام عزل او را بر عهده دارند. چنانچه موردی ثابت شود که موجب ساقط شدن ولایت گردد، بر خبرگان رهبری است که رهبر را عزل و به اطلاع مردم برسانند.
رهبری نیز از آن جهت که به وسیله خبرگان رهبری انتخاب می شود، منتخب مردم می باشد. این جاست که جایگاه خطیر خبرگان روشن می شود. مردم باید با هوشیاری خاص و تحقیق کامل نماینده خود را روانه مجلس خبرگان رهبری نمایند. تا آزادانه اظهار نظر نمایند.
این نوع انتخاب ضریب اشتباه رهبری و نمایندگان مجلس خبرگان را بسیار پایین می آورد. از یک سو نوع حکومت قابل اعتماد مردم می شود. از طرفی دیگر مورد رضایت پروردگار عالم نیز می باشد.
در فقه سياسي جمهوري اسلامي ايران ولي فقيه و رهبري با وجود تفاوت هاي مفهومي در يك مصداق و فرد بايد جمع باشد.
برای آگاهی بیش تر به کتاب ولایت فقیه از آیت الله جوادی آملی مراجعه نمایید.

پی‌نوشت‌:
1. علامة المجلسي، بحار الأنوار، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403 - 1983 م ، ج 53، ص 181.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام آیا ترشحات حاصل شده هنگام ملاعبه و بازی جنسی در زن غسل جنابت را براو واجب می کند ؟ و اینکه تعریق زن در این هنگام نجس است و تماس بدن همسر با زن در این هنگام بدن مرد را هم نجس می کند ؟ آیا شنیدن صدای قرآن در ایام ماهانه برای زنان حرام است ؟ - مرجع اینجانب حضرت آیت الله خامنه ای می باشد . باتشکر .

پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز
عرق زن در حال ملاعبه و در حال جنابت نجس نیست و جایی را نجس نمی کند.
ترشحات هنگام ملاعبه غسل ندارد مگر در اوج لذت بیرون آمده باشد.
زن با دو چیز جنب می شود و هرگاه جنب شود، باید غسل جنابت کند:
1 - داخل شدن آلت تناسلی مرد به جلو یا عقب زن که اگر به اندازه ختنه گاه یا بیش تر داخل شود، زن و مرد هر دو جنب می شوند، گرچه منی خارج نشود.
2-بیرون آمدن منی ، چه در خواب باشد یا در بیداری.
اگر زن بر اثر تحریک های جنسی به قدری تحریک شود که به اوج لذت و شهوت جنسی برسد و در آن حال مایعی از او خارج شود ،جنب می شود. اگر به اوج لذت نرسد و مایع خارج شود و یا به اوج لذت برسد، ولی مایعی خارج نشود و یا شک کند که مایعی خارج شد یا نه ،جنب نمی شود و غسل لازم نیست.
زن اگر یقین به خارج شدن منی پیدا کند ،جنب می شود. اگر یقین پیدا نکند ،جنب نمی شود. بنابراین مواقعی که زن بر اثر تحریک های شهوانی مقداری لذت می برد و در آن حال رطوبتی از او خارج می شود ،چون به اوج شهوت نرسیده، جنب نمی شود . رطوبت خارج شده هم پاک است . وضو و غسل را باطل نمی کند.(1)
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود و لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. بعد از تمام شدن آن حال، انسان احساس تخليه شدن و ارضا مي کند. حالت شهوتش تمام و بدنش سست مي شود . حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت، ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد، ولي وقتي غذا خورد و سير شد، ديگر ميل به غذا ندارد.
پی نوشت:
1.آیت الله خامنه ای، استفتاآت، سوال 171.

تاريخ دقيق واقعه عاشورا: چه ساعت، روز، ماه و سالی (قمري و شمسي) است؟

پاسخ:
تاریخ شهادت امام حسین (علیه السلام) طبق ماه های شمسی، از دو راه قابل بررسی است:
1. از راه زیج،
2. با روش ریاضی و بدون مراجعه به جدول زیج، یعنی از طریق محاسبه از آغاز مبدأ سال اول هجری تا روز عاشورا. درنتیجه می توان چنین اظهار نظر کرد که روز عاشورای سال شصت و یکم هجری، برابر با روز دوشنبه بیستم مهرماه سال پنجاه و نه شمسی (59/7/20) بوده است.(1)

پي نوشت:
1.پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا،زمانی قمشه ای، علی،مجله تاریخ در آینه پژوهش، شماره.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام و احترام من یک دوجنسه گرا هستم و آدم معتقد و مذهبی...آیا واقعا این مسائل از لحاظ پزشکی و روانشناسی اثبات شده که این افراد هم وجود دارند یا خیر؟ اگر شده پس چرا اسلام این موضوع را رد می کنه؟؟؟ توروخدا اگه می تونید کمکم کنید...

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
در ابتدا باید منظور شما را از بکارگیری این اصطلاح دریابیم. دو جنسه بودن (Bisexual) نیز مسأله‌ای دیگر است که در آن ارگانیسم نقش موثر دارد. در واقع گاهی افراد به اشتباه گرایش به جنس موافق را در هر سطح و اندازه ای که باشد به عنوان همجنس گرایی محسوب می دارند. این در حالی است که همجنس گرایی ملاک های خاص خود را دارد و نمی توان به صرف وقوع برخی رفتارها به تأیید یک اختلال در افراد مبادرت ورزید. درست مانند آنکه مردم در زبان عامیانه خودشان به هر غم و لو اندک هم باسد افسردگی اطلاق می کنند در حالی که درست نیست و دست کم اگر نمی توانیم آن ها را منع نماییم، حداقل برای خودمان روشن باشد که بکارگیری این اصطلاح هیچ ارتباطی به تشخیص یک اختلال ندارد. اما تفاوت اینها در کجاست؟ مشخصاً در درمان ها مسیرها کاملاً متفاوت هستند. گاهی افراد همجنس به دلیل فقدان جنس مخالف و عدم امکان ازدواج به هر دلیل به مباشرت با دوست خود که همجنس نیز هست می پردازد که در این صورت نمی توان به تشخیص اختلال اقدام نمود و می توان با آموزشهای روانشناختی از شدت نابهنجاری ها تا حد قابل ملاحظه ای کاست و دردراز مدت نیز ممکن است به توقف رفتار نایل شد. اما در صورتی که مسأله ای همچون همجنس گرایی که باز هم چیزی فراتر از همجنس بازی است،
اما برخی افراد ترنس هستند که در ظاهر زن هستند. اما بر اساس خصایص ژنتیکی دارای خصوصیت جنس مقابل هستند و این نیز با دو مورد پیش گفته متفاوت است. اما برخی افراد به دنبال آن هستند که اثبات کنند که با وجود وضعیت پزشکی و تفاوتهایی که افراد همجنس خواه با دیگران دارند بتوان گرایش همجنس خواهنه انها را توجیه نمود. آنچه مهم است قوانین شرعی است و نه چیزی دیگر. ذکر یک مثال می‌تواند در روشن شدن این امر به ما کمک کند: بر فرض که در درون ما هورمون تستوسترون که باعث خشمگین شدن می گردد هم ترشح شود؛ اما به صرف وجود آن که این هورمون بیش از حد بهنجار ترشح می‌شود نمی‌توان به پرخاشگری و ضرب و شتم پرداختو هیچ دادگاهی هم این امر را نمی پذیرد که توحق زدن دیگران را داشتی چون این هورمون است و نه نمی‌شود برای آن کاری کرد. در نتیجه بر فرض که چنین زمینه‌هایی مه وجود داشته باشد، اما آن چنان نیست که اختیار را از افراد سلب نماید و این تصور کاملاً نادرست است و نمی‌توان احکام را تعطیل نمود.
راهكارهايي براي بي ميلي به جنس موافق و درمان همجنس گرایی
1- قبل از هر اقدامي چه خوب است با مراجعه به روان پزشك و انجام برخي معاينات و آزمايشات، از ترشح عادي و نرمال غدد درونريز خود مطمئن شويد. چه بسا در اثر ترشح غيرعادي غدد درون ريز چنين تمايلاتي به وجود آمده و با تنظيم ترشح غدد با مصرف دارو تمايلات جنسي شما نرمال شده و به سادگي درمان خواهد شد. يادآوري مي شود از مراجعه به روان پزشك امتناع نكنيد و خجالت نكشيد، كه این مسأله احتمالا يك مشكل جسماني است و همچون ديگر مشكلات قابل درمان. بايد درمان شده و قبل از تشديد بيماري، آن را حل كرد.
2- عدم توجه به ذهنيت ها و افکار مبتني بر تمایل به همجنس و عدم تمايل به جنس مخالف. هیچ گاه وجود این مسایل را انکار نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقه‌ای ندارم و نمی‌توانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم»؛ چون انکار کار را دشوارتر می سازد. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من جای گرفته است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود می‌توانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را می‌گیرد.
3- گاهي اوقات شيطان براي وادار کردن آدمي به گناه از اين کانال بهره مي گيرد يعني مسير هر گناهي را به شکلي هموار مي سازد در اينجا نيز مسير آلوده شدن به برخي گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج مي گذرد و اين نوع افکار و ذهنيت مقدمه ي ورود به آن وادي است بايد با اين گونه افکار که جز افکار شيطاني نام ديگري بر آن نمي توان نهاد بايد به مقابله پرداخت يعني ذره اي در شيطاني بودن اين افکار ترديد نداشته باشيد.
4 - صحنه هائي از زندگي که در آن شخص همجنس گرا نقش يک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بيان کند. لازم است اين تصوير گري را در قالب ذهن پروري و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعي و خيالي و... استمرار دهيد. در يک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگي مردي و اجتماعي خود را تعقيب کند. اگر شش ماه با اين طرز تفكر زندگي كند براي هميشه از آن افكار رهائي خواهد يافت.
5- اجتناب از نگاه شهوت‌آمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب می‌کنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیش‌تر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257).
6 - اجتناب ازتمام ارتباطها، مكانها و موقعيت هائي كه انجام انديشه همجنس گرایی را تداعي مي كند.
7- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوس‌آلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان می‌آید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.
8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. از امام صادق علیه‌السلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زن‌ها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد. ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آن‌ها افزوده می شود.
به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرموده‌اند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر می‌شود، آن چنان که تمام آب‌های جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب می‌کند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمی‌آید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است‌ که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده می‌شود.
9 - از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج 14، ص 171).
10- قطع ارتباط با دوستاني که انسان را به سمت اين گونه رفتارها و افكار دعوت مي كنند و همچنین دوری از موقعيت هایی كه وقتي در كنار آنها قرار مي گيرد اين افكار را برايش تداعي مي کنند.
11- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.
12- روابط اجتماعی‌تان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسی‌های خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشه‌گیری به در آیید.
در روزها و موقعيت هاي نخستين، عمل كردن به اين راهكارها و دل بريدن از اين حالت سخت و چه بسا ناممكن جلوه كند اما بايد توجه داشته باشيد كه به گفته ي علي(ع) «با ارزش ترين كارها دشوارترين آنهاست» پس اين حالت نشان از ارزشمندي و اهميت تصميم شخص دارد و بايد در مسير عمل كردن به اين تصميم بجا و ارزشمند گامهاي بهتر و بلندتر بردارد.
نکات مهم وقابل توجه
1- حساس ترين دوره ي زندگي جواني است مي توان گفت سعادت وشقاوت انسان در اين دوره رقم مي خورد بنابراين درک اين مطلب در پيدا کردن مسيرها وهمچنين کنترل غرايز نقش مهمي دارد.
2- موارد تحريک کننده اعم از شنيدني ها، خواندني ها، افکار و ... همانند جرقه اي است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در اين صورت نتيحه اي جز اشتعال و آتش سوزي مورد انتظار نخواهد بود.
3- معنويات به ويژه نماز نيروهاي خارق العاده اي هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شياطين گرفتار نشود.
4- تلقين در جهت منفي و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس موجهای منفي راباید كنار گذاشت.
5- آنچه اهميت دارد تعديل وکنترل غريزه جنسي است و اين مهم ميسر نمي شود مگر با دور کردن نفس از محرمات و محرک هايي که خود شخص آن ها را بيشتر از همه مي شناسد.
6- اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدري خوشايند بوده اما اگر دقت کنيم خواهيم ديد بعد از مدتي پشيماني، ندامت وکدورت رابراي انسان به ارمغان مي آورد.
7- دستور قرآن براي کنترل غريزه جنسي راهگشا است. قرآن مي فرمايد: جوانان مجرد بايد ازدواج کنند و اگر نمي توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومي وجود ندارد و اگر باشد به ضرر انسان مي باشد.
8- به دستورات شرعي اعتماد كرده و يقين داشته باشيد سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات ديني مي باشد.
9- رسيدگي به خواهش ها نفس را قوي تر کرده و تداوم اين کار باعث ضعيف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.
10- به خود اميدوار بوده و مصمم باشيد که مي توانيد همه ي گناهان را ترک کنيد.
11- از خداوند وائمه اطهار (عليهم السلام) کمک بگيريد و بدانيد اقدام شما براي حل مسايل نفساني نشان از پاک بودن طينت و توجه خداوند به شما است در اين صورت طرد شدن كاملا بي معني خواهد بود.
12- توبه يعني تولد دوباره و باز كردن فصل جديد در زندگي.
13- براي ترك گناه روحيه اي شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتي و نا اميدي به جنگ گناهان نمي روند.
14- در خانه خدا هميشه به روي بندگانش باز بوده و خداوند از بازگشت بنده اش بسيار خوشحال مي گردد.
15- فراموش نكنيد بهترين كار كنترل افكار مخربي است كه سراغ انسان مي آيد پس باید اوقات خالي خود را با برنامه هاي مفيد پر کرده، براي زندگي برنامه ريزي داشت و از تنهايي و بيكاري پرهيز نمود.
16- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید.
17- شكست در اين اقدام امري طبيعي است. ولي مهم اين است كه شكست باعث پيمودن راه باشد نه توقف در مسير.
18- هر كاري كه عادت انسان شده باشد يك شبه قابل تغيير نيست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت.
19- باز هم تكرار مي كنم ازدواج بهترين گزينه است.
20- شكست در اين اقدام امري طبيعي است ولي مهم اين است كه شكست باعث پيمودن راه باشد نه توقف در مسير.
یکی از اختلالات نسبتاً رایج روان‌شناختی اختلالات جنسی می‌باشد. این نوع اختلالات به خاطر ماهیت پیچیده‌ای که دارند، نیازمند مراجعه فوری و هرچه سریعتر به متخصصین اختلالات جنسی می‌باشد. بسیاری از این مشکلات با تشخیص زود هنگام به درمان پاسخ بهتری می‌دهند.
تأخیر در مراجعه به بهانه‌های غیر منطقی (مثل این که خجالت می‌کشم و رویم نمی‌شود و...) به هیچ عنوان به صلاح شما نیست، چه که علاوه بر تبعات منفی دنیوی متأسفانه عواقب شوم اخروی برای شما در پی خواهد داشت.
از بهترین متخصصین این نوع اختلالات دکتر فریدون مهرابی (88786545 ـ 021)، دکتر بشارت (مرکز مشاوره دانشگاه تهران) می باشند.
همچنین می توانید با مراجعه به سایت « انجمن حمایت از بیماران اختلال هویت جنسی» و بیمارستان‌ها و کلینیک‌های تخصصی در زمینة اختلال هویت جنسی که در تهران مستقر می باشند ،استفاده نمایید.

سلام من با شخصی در ارتباط هستم که از نظر عاطفی خیلی خیلی به من وابسته شده است ولی من به دلیل برخی شرایط نمی توانم با وی ازدواج کنم برای همین از روز اول به وی گفته بودم که من شرایط ازدواج با تورا ندارم و او نیز گفته بود وقتی ازدواج کردم از من جدا میشود و الان من مدتی است که می خواهم ازدواج کنم و جدا شوم ولی وی نمیتواند لطفا مرا راهنمایی کنید.

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. علت اصلی این که با این گونه روابط دختر و پسر و روابط دوستانه آنان، مخالفت صورت می گیرد، به جهت آسیب هایی است که این گونه روابط خارج از چارچوب شرعی و دینی و عرفی، به همراه دارد. دختر و پسری که این گونه با هم دوست می گردند و رابطه برقرار می کنند، در واقع خود را با مشکلات عدیده ای درگیر می سازند که شما در حال حاضر، خود با برخی از آسیب ها و مشکلات آن مواجه شده اید.
2. وابستگی روانی، یکی از همین پیامدها و آسیب­های روابط دوستانه غیر شرعی با جنس مخالف است که مدت­ها دختر و پسر را درگیر خود می سازد و باعث: فرصت سوزی، اشتغالات ذهنی، اختلالات روانی، از دست دادن موقعیت ازدواج و یا ازدواج احساسی و بی پایه و در مواردی که به شکست عشقی منجر شود، به تشدید اختلالات روانی و حالات افسردگی و حتی تا مرز خودکشی هم پیش می رود و مشکلات عدیده­ای را برای آنان به وجود می­آورد. به همین دلیل، به دختر و پسر جوان توصیه می گردد تا از هر گونه ارتباطات غیر شرعی و روابط دوستانه با جنس مخالف پرهیز کنند تا خود را از آسیب­های بی شماری که این گونه روابط دوستانه، آن ها را تهدید می کند، برهانند.
3. اگر شما از ابتدا انگیزه ازدواج با او را در سر نداشتید، دیگر معنا نداشته که با او در ارتباط باشید و به او نیز اجازه ارتباط را بدهید. البته ممکن است انگیزه ارتباط او با شما و ادامه دادن آن، بیش تر به جهت به دست آوردن دل شما بوده باشد و او می خواسته به این وسیله شما را ترغیب به ازدواج با خود نماید و اگر او هم قصد ازدواج نداشته، در این صورت، ممکن است او فردی باشد که از آشفتگی­های روانی رنج می برد و ارتباط با شما را داروی شفابخش خود می دانسته و با این شیوه، موقتاً آشفتگی­های روانی خود را پنهان می نموده است. به هر ترتیب، ارتباط شما با او، نه تنها باعث درمان و بهبود او نمی گردد، بلکه روز به روز او را آشفته­تر می سازد و بهبود وی را به تعویق می اندازند. بنابراین، توصیه اکید ما این است که برای پیشگیری از آسیب بیش تر سعی کنید به این ارتباط غلط خاتمه دهید و جلوی ضرر را بگیرید. البته باید هوشیار و مراقب باشید تا او به خود آسیبی وارد نکند. به همین دلیل، به او توصیه کنید که با مراجعه به کلینیک مشاوره و روان شناسی معتبر و کمک گرفتن از روان شناس و مشاور با تجربه زمینه های آشفتگی روانی و برخی اختلالات روانی خود را بشناسد و در رفع اضطراب، وسواس و افسردگي باليني يا غير باليني خود بکوشد و با تقویت عزت نفس و افزایش اعتماد به نفس خود، وابستگی روانی خود را به شما درمان کند و با شناخت کامل معناي زندگي سعی کند کانون ارزشمندي خود را از بيرون و افراد بيروني به درون خود منتقل نمايد و سعی کند موضوع وابستگی روانی خود را از شما به عنوان عشق مجازی، به معشوق حقیقی (خدا) تغییر دهید.
4. از دیدگاه روان شناسی، هر گونه وابستگی روانی امر مذموم و ناپسندی است. اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد و فرد وابسته را به رفتارهای تکانشی وادارد، رنگ و بوي اختلال روانی نيز به خود مي‌گيرد. فرد وابسته کم کم از عملکرد سابق خود در زمينه: تحصيل، روابط خانوادگي، روابط با همسالان و تمرکز بر امور اساسي زندگي و... فاصله مي‌گيرد، به کاهش عملکرد در زندگي روزمره دچار مي‌‌گردد. به همین جهت، در برخي وابستگی­های روانی که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار و افکار وسواسي و... مشاهده مي‌شود.
چون فرد معناي خاصي در زندگي‌اش احساس نمي‌کند و به نوعي دلمردگي دچار گشته است، به معناي جديدي در زندگي‌اش به نام معشوق روي مي‌آورد و يا براي رهايي از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهي - که در بیش تر موارد در جنس مخالف جستجو مي‌کند - مي‌گردد يا مانند يک فرد وسواسي براي کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به ديدار معشوقي که به صورت کاذب و موقتي اضطرابش را پايين مي‌آورد بشتابد، پس در حقيقت، اين گونه وابستگی­ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است، جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و...) در مي‌آيد. باید توجه داشت که انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي، سهم به سزايي در تداوم اين گونه وابستگی­ها دارد.
5. با توجه به این توضیحات، سزاوار نیست که بیش از این به ارتباط خود با او ادامه دهید. بنابراین، توصیه می­شود که فوراً از او فاصله بگیرید و به او هم اجازه ارتباط بیش تر را ندهید و با خود عهد کنید که دیگر در این گونه مواجهه­های آسیب زا و ارتباط دختر و پسر قرار نگیرید و خود و دیگران را درگیر آسیب­ها و مشکلات آن نسازید.

دوستي دختروپسر ايا به نيت ازدواج اشكالي دارد ؟حرف زدن پيامك ديدار به خاطر اشنايي

رابطه دوستانه بین پسر و دختر نامحرم با هر قصدی که باشد، جایز نیست. تا زمانی که ازدواج نکرده اند و عقد شرعی ازدواج بین آن ها خوانده نشده است، نامحرم هستند. تمام احکام نامحرم را واجب است رعایت کنند. صرف قصد ازدواج سبب حلال شدن رابطه بین آن ها نمی شود.
البته صحبت کردن برای امر ازدواج به مقداری که ضرورت دارد، در صورتی که با رعایت حجاب کامل دختر باشد و قصد لذت نباشد، اشکال ندارد، اما ارتباط غیر متعارف و تحریک کننده از هر طریقی که باشد،حرام است. هم چنین نگاه کردن به صورت همدیگر با قصد لذت حرام است. نگاه به مو و قسمت هایی از بدن دختر نامحرم هر چند بدون قصد لذت، حرام می باشد.(1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 2363و 2433.

در بحث ولایت مطلقه فقیه این شبهه ای که آقای حائری در کتابشان مطرح کرده است و من با وجود مطالع نتواسنته ام جواب دهم را برای شما مطرح میکنم لطف کنید جواب تفصیلی و قانع کننده و با ذکر منبع خود را برای من بفرستید تا اول خودم قانع شوم در ضمن باه دسوتانم منتقل کنم!

"معناي ولايت، آن هم ولايت مطلقه، اين است كه مردم همچون صغار و مجانين حق رأي و مداخله و حق هيچ گونه تصرفي در اموال و نفوس و امور كشور خود ندارند و همه بايد جان بر كف مطيع اوامر ولي امر خود باشند ولايت به معني قيوميت، مفهوماً و ماهيتاً با حكومت و حاكميت سياسي متفاوت است. زيرا ولايت حق تصرف ولي امر در اموال و حقوق اختصاصي شخص مولّي عليه است كه به جهتي از جهات، از قبيل عدم بلوغ و رشد عقلاني، ديوانگي و غيره از تصرف در حقوق و اموال خود محروميت. در حالي كه حكومت يا حاكميت سياسي به معناي كشورداري و تدبير امور مملكتي است كه در يك محدودة جغرافيايي سياسي قرار دارد. و اين مقامي است كه بايد از سوي شهروندان آن مملكت كه مالكين حقيقي مشاع آن كشورند، به شخص يا اشخاصي كه داراي صلاحيت تدبير و واج د علم و آگاهي به امور جزئيه و حوادث واقعه و متغيرة آن كشور مي باشند، واگذار شود. به ديگر عبارت، حكومت به معني كشورداري نوعي وكالت است كه از سوي شهروندان با شخص يا گروهي از اشخاص در فرم يك قراردادِ آشكارا يا ناآشكارا، انجام مي پذيرد. و شايد بتوان گفت ولايت كه مفهوماً به سلب همه گونه حق تصرف از شخص مولي عليه و اختصاص آن به ولي امر تفسير مي شود، اصلاً در مسائل جمعي و امور مملكتي تحقق پذير نيست، زيرا ولايت يك رابطه قيوميت ميان شخص ولي و شخص مولي عليه است و اين رابطة ميان شخص و جمع امكان پذير نيست "این موضوع با بجث ولایت مطلقه فقیه که این روزها مطرح می شود چگونه است و اساسا چگونه می توان علمی به این شبهه و بر اساس کتاب امام و آقای جوادی آملی پاسخ مناسب را بدهیم من خودم پاسخ دادم ولی خودم هنوز قانع نشدم.

پاسخ:
آنچه آقای حایری در باب نظام سیاسی و حکومتی اسلام به نام وکالت مطرح نموده، رویکرد و تفسیر او از این مسأله است، و این نگاه ممکن است به عنوان یک نظر و برداشت از نظام سیاسی برای طرفدارانش معتبر باشد. آنچه را امام خمینی به عنوان یک فقیه و اسلام شناس جامع با استفاد از آموزه های اسلامی مطرح نمود، ولایت فقیه است، نه وکالت فقیه. در نگاه امام ولایت فقیه در عصر غیبت در محدوده خاص خود که اجرای احکام اسلام باشد، ادامه ولایت ائمه است.
برخلاف تصور حایری همان طور که ولایت ائمه به معنای ولایت بر دیوانگان و کودکان صغیر و مانند آن ها نبود، بلکه ولایت بر مردم عاقل و بالغ و برای اجرای احکام الهی بود، ولایت فقیه نیز چنین است. اگر انبیا و ائمه (علیهم السلام) ولایت و حکومت بر جامعه دارند، ولایت ظهوری از ولایت خدا و به اذن و فرمان اوست. اگر در عصر غیبت برای فقیه جامع الشرایط ولایت و مدیریتی در محدودة تشریع و قانون اسلام بر جامعه مسلمانان وجود دارد، باید به اذن و فرمان خداوند باشد و گرنه انسان‌ها آزاد آفریده شده هیچ انسانی سرپرست دیگری نیست.
ولایت فقیه به معنای ولایت مدیریتی بر جامعه اسلامی است که به منظور اجرای احکام و تحقق ارزش‌های دینی و شکوفا ساختن استعدادهای افراد جامعه و رساندن آنان به کمال و تعالی در خور خویش صورت می‌گیرد، نه این که ولایت بر تشریع و قانون‌گذاری و وضع احکام داشته باشد.(1)
بر اساس اندیشه متعالی مصلح بزرگ معاصر امام خمینی (سلام الله علیه) ولایت فقیه مطلقه، بدین معنا است که فقیه در اجرای احکام و شریعت نورانی اسلام و تحقق بخشیدن به آرمان پیامبر و ائمه (علیهم السلام) مثل خود آن ها ولایت مطلقه دارد . ولایت فقیه در اجرای احکام محدود و مقید به چیزی نیست، یعنی ولی فقیه در قلمرو و ولایت خود که اجرای احکام و حدود الهی است، دارای ولایت مطلقه است،‌همان طور که پیامبر و ائمه(علیهم السلام) در اجرای احکام و حدود الهی و سایر امور ولایت مطلق داشته‌اند.
تفصیل دیدگاه امام (ره) در کتاب «ولایت فقیه»‌ ایشان ملاحظه فرمایید.
درباره مطلق بودن ولایت فقیه، استاد جوادی آملی بیان ژرفي دارد:
گرچه ظاهر برخی از ادله نقلی آن است که خود انسان تحت ولایت فقیه عادل است، مانند مقبوله عمر بن حنظله «جعلته علیکم حاکماً»(2) که خطاب به ذوات انسانی است، یعنی فقیه جامع شرایط حکومت را حاکم بر شما قرار دادم و یا در آیه ولایت.(3) و یا آنجا که فرمود: «النبیّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم»(4) که همگی محور ولایت تشریعی را ذوات آدمی معرفی می‌کند، لیکن طبق ظاهر بعضی از ادله نقلی دیگر، آنچه مدار ولایت تشریعی والیان دینی است، شئون و امور جامعه است، نه خود ذوات انسانی، زیرا مفاد آیه «أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأُولی الأمر منکم»(5) این است که رهبران الهی ولی امر امت هستند، نه ولیّ گوهر هستی آن ها، نیز آنچه از سخنان حضرت علی(ع) برمی‌آید، آن است که رهبر دینی، کسی است که به امر مسلمانان و شأن اداره جامعه سزاوارتر باشد :«أیّها الناس إنّ أحقّ الناس بهذا الأمر أقواهم علیه و أعلمهم بأمر الله فیه»(6) که منظور از «هذا الأمر» تدبیر جامعه و اداره امور امت است، نه سیطره بر ذوات آنان.
با توجه به آموزه‌های یاد شده دو نکته به دست می‌آید:
اول: محور ولایت فقیه عادل، شأن جامعه اسلامی است، نه ذوات مردم و گوهر هستی آنان.
دوم: مدار ولایت فقیه عادل، شأن تمام افراد جامعه حتى خود فقیه عادل است.
بنابراین ولی فقیه ولایت مطلقه دارد و نه ولایت نسبی اما معنای ولایت مطلقه قلمرو و شئون اداری جامعه و اجرای احکام و حدود الهی است، نه مطلقه به آن معنایی که ولایت الهی داشته، یا حتی ولایت معصومین دارد.
در فقه رضوی آمده: «منزله الفقیه فی هذا الوقت کمنزله الانبیاء فی بنی اسرائیل؛(7) جایگاه فقها در این زمان مانند جایگاه انبیا میان بنی اسرائیل است».
بر اساس این گونه داده‌های دینی می توان گفت که به لحاظ منابع دینی دلایل متعدد و فراوان ولایت فقیه را همراهی می کند. کمبود در این جهت وجود ندارد. در روایات فراوان درباره ولایت فقیه جامع شرایط سخن گفته شده است.
در تبیین دلیل تلفیقی از عقل و نقل بر اثبات زعامت فقیه عادل در عصر غیبت می توان گفت:
صلاحیت دین اسلام برای بقا و دوام تا قیامت، یک مطلب قطعی و روشن است. هیچ گاه بطلان و ضعف و کاستی در آن راه نخواهد داشت. تعطیل نمودن اسلام در عصر غیبت و عدم اجرای احکام و حدود آن، سدّ از سبیل خدا و مخالف با ابدیت اسلام در همة شئون عقاید و اخلاق و اعمال است. از این دو جهت، هرگز نمی‌توان در دوران غیبت که ممکن است به هزاران سال بیانجامد، بخش مهم احکام اسلامی را به دست نسیان سپرد. حکم جاهلیت را به دست زمام‌داران خودسر اجرا کرد. نمی‌توان به بهانة اینکه حرمان جامعه از برکات ظهور حضرت(ع) نتیجة تبهکاری و بی‌لیاقتی خود مردم است، زعامت دینی زمان غیبت را نفی نمود و حدود الهی را تعطیل کرد.
تعطیل اسلام، هیچ‌گاه مورد رضایت خداوند نیست. به همین دلیل، انجام این وظایف بر عهدة نمایندگان خاص و عام حضرت ولی عصر(ع) است. بررسی احکام سیاسی و اجتماعی اسلام گویای این مطلب است که بدون زعامت فقیه جامع الشرایط، تحقق این احکام امکان‌پذیر نیست. عقل با نظر نمودن به این موارد حکم می کند که خداوند یقیناً اسلام و مسلمانان را در عصر غیبت بی‌سرپرست رها نکرده و برای آنان جانشین معصوم تعیین نموده است.
در عصر غیبت فقهای جامع‌الشرایط احکام فردی و عبادی را در کمال دقت استنباط نموده، به آن عمل می کنند. به دیگران نیز اعلام می نمایند. احکام سیاسی و مسایل اجتماعی اسلام را نخست از منابع دین به دست آورده و آن گاه اجرا می کنند.(8)

پی‌نوشت‌ها:
1. جوادی آملی، ولایت فقیه،نشر مرکز اسرا،قم، 1387 ش، ص 129، 133 و 134.
2. محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، دار الاحیاء التراث العربی ، بیروت، 1403 ق، ج 2، ص 221.
3. مائده (5) آیه 55.
4. احزاب (33) آیه 6.
5. نساء (4) آیه 59.
6. نهج البلاغه، موسسه امیر المومنین، قم، 1380ش، خطبه 173.
7. جوادی آملی ، ولایت فقیه، ص 179.
8. همان.

صفحه‌ها