اخلاق

آیا احترام گذاشتن به پدر ومادر در هر صورتی واجب است؟ اصلا من در این موضوع از خدا شکایت دارم من نمیفهمم که چرا پدر ومادر حق دارن درحق بچه هر غلطی که می توانند بکنند ولی فرزند حق هیچ کاری را ندارد؟ آیا این ظلم به انسان نیست؟؟ من نمیدانم چرا خداوند پدر ومادر را بر ما مسلط ساخته است ؟ اگر پدر ومادر ظلمی بر انسان روا بدارند یا او را از حقوق مادی وروحیش سلب کنند چرا فرد نباید حتی چیزی بگوید وسر آنها داد بزند؟؟ من از خدا نارضیم من از خدا نارضیم من از خدا نارضیم اصلا چرا بدون اجازه از ما ما را آفردد مارا وارد این جهان پلید کرد چرا؟؟ چرا؟؟ پس خدا ظالم است آیا نیست؟؟؟ خدا مرا دوست ندارد، این را از ذره ذره ی عالم میفهمم چرا که برای قدرت نمایی ما را آفرید و عده ای را بدون دلیلی بر ما مسلط ساخت مثل پدر و مادر که اگر ظلم وستمی هم برماکنند به درک؟؟؟ من هیچ دلیلی پیدا نمی کنم که خدا مرا دوست داشته باشد؟؟؟؟؟؟؟و از ای حال دارم سکته می کنم نگویید اگر ما را دوست ندارد پس چرا آفریده ؟ میگویم چون می خواسته قدرت نمایی کند و لا غیر ؟؟؟؟

یکی از چیزهایی که در قرآن و روایات مورد تاکید قرار گرفته است. احترام به پدر و مادر است. خداوند احترام و نیکی به والدین را در کنار پرستش و عبادت خود ذکر کرده است و می فرماید:«وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (1) پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد».
امام رضا (ع) در روایتی می فرمایند: «بِر الوالدین واجِبٌ وإن كانا مُشرِكَينِ، ولا طاعَةَ لَهُما فى مَعصِيَةِ الخالِقِ» نیکی و رفتار مناسب با پدر و مادر واجب است اگر چه آن دو مشرک باشند؛ ولی اطاعت کردن از آن دو در مورد معصیت خداوند جایز نیست». (2)
بنابر این شما حق ندارید تحت هیچ شرایطی حتی اگر پدر و مادر شما، به شما بی احترامی کنند با پدر و مادر خود رفتار نامناسبی داشته باشید. بلکه در هر حالی باید احترام آنها را نگه بدارید و در حق آنها نیکی کنید.
ما نکاتی را در اینجا به اختصار برای شما بیان می کنیم؛
1. توجه داشته باشید که هر مشکلی یک راه حلّی دارد و برای باز کردن هر گره ای در زندگی باید از راه آن وارد شد با داد و فریاد و نارضایتی از خداوند نه تنها مشکلی حل نمی شود. بلکه به مشکلات شما افزوده نیز خواهد شد.
2. طبق آموزه های دینی وظیفه ما فقط احترام به پدر و مادر است. هرچند پدر و مادر کافر باشند. پس به خدا توکل کرده و و در برابر رفتار بد آنها اگر رفتار بدی دارند صبور باشید.
3. اگر می توانید، سعی کنید که با حفظ احترام آنها، نظرات خود را ابراز کنید و آنان را از رفتار نامناسبشان باز دارید و اگر والدین شما کار اشتباهی انجام می دهند، و واقعا ظلمی در حق شما روا داشته و یا شما را از حقوق مادی و روحیتان باز داشته اند، سعی کنید آنها را از آن کار باز دارید. مطمئن باشید خداوند حتما شما را یاری خواهد کرد. بنابراین توصیه مؤکد ما این است که در مرحله اول به رویه خود و احترام والدین ادامه داده و تحت هیچ شرایطی با گفتار و کردار خود ایشان را ناراحت نکنید.
4. به زحماتی که والدین شما برایتان کشیده اند، بیش تر فکر کنید. زحمات ایشان را در ذهن و درون خود بزرگ تر و نمایان تر کنید. این مسئله در آرامش روان و در انجام بهتر مسئولیت ها در مقابل والدین به شما کمک می کند و قدرت تحمل شما را در برابر رفتار نا مناسب آنها بالا می برد.
5. به این نکته توجه داشته باشید که رفتار خوب شما در رابطه با رفتار بد پدرتان از دید خداوند پنهان نیست. در روایات وارد شده همانطوری که فرزند در برابر کوتاهی و آزار و اذیت والدین ممکن است مورد عاق والدین قرار گیرد والدین نیز، در برابر کوتاهی نسبت به فرزندان خود ممکن است مورد عاق آنها قرار گیرند. پیامبر اسلام (ص) در این باره خطاب به امیر المؤمنین می فرمایند: اى على! والدين، عاقّ فرزند خود مى‏شوند، همان گونه كه فرزند، عاقّ پدر و مادر مى‏گردد. (3)
در سؤال خود به این نکته اشاره کرده اید که من نمی دانم چرا خداوند پدر ومادر را بر ما مسلط ساخته است ؟
ما از آنچه در خانواده شما اتفاق افتاده اطلاعی نداریم و نمی دانیم که والدین شما در حق شما چه کاری انجام داده اند که این قدر ناراحت هستید؛ ولی توجه داشته باشید که خداوند هیچ کس را بر دیگری مسلط نکرده است، تنها چیزی که خداوند از ما خواسته است این است که ما احترام پدر و مادر خود را داشته باشیم.
دوست عزیز! به این نکته توجه داشته باشید که در آینده روزی خود شما پدر خواهید شد بنا بر این الآن همانگونه باشید و همانگونه رفتار کنید که دوست دارید، در آینده، فرزندان شما در حق شما رفتار کنند.
در آخر نامه خودناگهان از احترام پدر و مادر به آفرینش خود و نارضایتی از خداوند روی آورده اید؛ از نامه شما به خوبی مشخص است که به خاطر همان اتفاق و برخوردی که بین شما و خانواده شما رخ داده، از شدت ناراحتی این کلمات را بر زبان جاری کرده اید، ای کاش جزئیات ماجرا را بیشتر برای ما بیان کرده بودید.
در هر حال ما در پایان به اختصار نکاتی را عرض می کنیم:
1. جهان هستی با تمام نظم و زیبایی هایش نمادی از لطف، مهربانی، علم، قدرت، حکمت و... خداست، به طوری که بدون آفرینش، صفات جمال و جلال خدا مخفی و پنهان می ماند .
به عبارتی هر «بود»ی ، «نمود»ی دارد؛ نمی شود فیاض باشد، اما فیضی نداشته باشد، همان گونه که نمی تواند روغن باشد. اما چربی نداشته باشد و رحمت باشد. اما بخشش نداشته باشد!
بنابراین از همین جا می توان نتیجه گرفت که خلقت جهان نتیجه صفات خداوند است.
2. این که فردی دوست نداشته باشد مخلوق و دارای حیات باشد. یعنی میل به حیات و زندگی دنیا نداشته باشد تكوينا(ونه شرعا)در اختیار خودش و کاملا مربوط به خود او ست، اما این امر واقعیت ها را تغییر نمی دهد، مثلا بنده دوست دارم که زمستان گرم باشد و تابستان سرد، یا اصلا فصل سردی نباشد، یا در برابر ویروس ها بیمار نشوم و ... اما قوانین و قواعدی در عالم برقرار است که بر اساس اصول خود عمل می کند و میل و خواسته های افراد در عملکرد آن ها تاثیری نخواهد داشت.
اصل به دنیا آمدن ما هم از همین قبیل است؛ بر اساس یک رابطه علٌی و معلولی و در نتیجه ازدواج و پیوند والدین مان خلق شده و به دنیا آمدیم، همانند ولادت همه موجودات دیگر و رخ دادن همه حوادث ریز و درشت عالم؛ این یک قانون عام در عالم است که به صورت حتمی و جبری در عالم جریان دارد و خواست ما آن را تغییر نمی دهد.
البته ممکن است گفته شود که چرا از اساس چنین ساختار و مجموعه ای ایجاد شده و ساختار علی و معلولی در آن نهادینه شده است تا در نتیجه تحقق همه علل و عوامل ما به ناچار و از روی جبر به دنیا بیاییم و در این موقعیت دشوار قرار گیریم؛ اما پاسخ این سوال همان فلسفه آفرینش خداوند و هدف مهم ایجاد همه موجودات است که بحثی جداگانه و مفصل است.
در واقع عقل در نگاهی کاملا کلان و آزاد درک می کند که اصل آفرینش عالم با این همه عظمت و شکوه از نیافریدن آن ارزشمند تر است و جایگاه خلقت فارغ از دغدغه ها و نگرانی های ما بسیار رفیع و ارزشمند است؛ در این عالم هم ساختار و قانون معین علت و معلول حقیقتی بسیار لازم و منطقی و مفید است و تحقق معلول بر اثر شکل گیری علت هم امری لازم و منطقی و حکیمانه است.
به هر حال ممکن است فردی از اساس نسبت به این خلقت و قرار گرفتن در این مجموعه آفرینش و مسیری که در برابر اوست رضایت نداشته باشد و از آن شاکی باشد، اما این امر تفاوتی در نتیجه ایجاد نمی کند و حکم عقل در مورد رفتارهای درست و نادرست او را متفاوت نمی سازد همان طور که اگر فردی از جاری شدن سیل در شهرش ناراضی است، نباید بگوید حال که این گونه شد، من هم از آن فرار نمی کنم و جان خود را نجات نمی دهم .
بنا بر این انسان مانند هر موجود دیگری در آفرینش خود نقشي ندارد ، اما در چگونگی زندگی اختیار دارد.(4)
موفق باشید.
پی نوشت‏ها:
1. اسراء (17) آیه 23.
2. محمدی ری شهری، محمد، قم، دارالحدیث ، (ویرایش دوم) ، ج13، حدیث22658.
3. صفاخواه، محمد حسین، گلچین صدوق، تهران ، فیض کاشانی ، 1376هش، ج2، ص106.
4.برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به مجموعه آثار، شهید مطهری، نشر صدرا ، 1378 ش، ج 1، ص 386.

با سلام.اگر جوانی عمل استمنا را قبلا انجام میداد و بعدا ی چندباری توبه کند و دوباره انجام دهد تا اینکه بعد از گذشتن چند وقت الان دگه به کلی ترک کرده باشه آیا خدا میبخشه؟ مرجع: آیت ا... خامنه ای

پاسخ:
بیش تر افرادی که دچار خودارضایی شده اند، از دو جهت نگرانی دارند: از گذشته و از عوارض جسمی و روانی. از این رو احساس نا امیدی می کنند، در حالی که آنان نباید تصوّر کنند بعد از چند بار توبه و شکستن آن، دیگر امیدی وجود ندارد. در توبه همیشه به روی بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم می باشد.
توبه کننده، محبوب خداست قرآن کریم فرموده: «ان الله یحب التّوابین؛ (1) یقیناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
خود ارضایی، باعث دوری از خدای متعال بوده و جدای از ضررهای روحی، معنوی اش، مشکلات جسمی زیادی به دنبال دارد که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد؛ ولی از این نکته غافل نباشید که جلوی ضرر را از هر کجا که بگیرید، سود و منفعت است. کسی که مسیر زندگی را بیراهه رفته و به جای عروج و کمال، پیوسته رو به سقوط و تباهی گام برداشته و به جای "فلاح"، در مسیر"خسران"افتاده است، در حال باختن زندگی است و هر لحظه که متوجه این راه خطا و بن بست شود و به مسیر نورانی و خدایی"فطرت" برگردد، می تواند گذشته سیاه و تباه راهم جبران کند.
برادر گرامی! مگر می شود گنهکار، از صمیم دل با نیت راستین وخالص به سوی خدا بر گردد و خداوند در به رویش ببندد و او را نپذیرد؟! آیا توبه بنده، زمینه ساز گشایش پنجره ای رو به رحمت الهی نیست؟!
گناه، هر چند زیاد باشد، لطف و کرم خدا بیشتر است. رابطه با خدا را باید بر اساس وسعت کرم و گستردگی رحمت او برقرار ساخت. وقتی همه درها به روی انسان بسته شود، آغوش رحمت الهی به روی عاصیان گشوده است.
راهی آسان تر از توبه؛ این نکته حکیمانه که"پیشگیری بهتر از درمان است"، در مسایل اخلاقی و تربییتی هم صحیح است. درست است که خدای مهربان، گناهکاران را در بن بست قرار نداده و دری به نام توبه به رویشان باز کرده و آنان را به توبه فرا خوانده است، ولی آیا همه اهل معصیت، به این آگاهی می رسندکه بد کرده اند و باید توبه کنند؟ اگر توفیق توبه نیاید چه؟اگر اجل، مهلت توبه ندهد چه کند؟
پس این است که در مورد گناه نیز پیشگیری بهتر و راحت تر از مداواست، یعنی از اول گناه نکردن. حضرت علی(ع)می فرماید:"ترک الذنوب اهون من طلب التوبه" (2) ترک گناه، آسان تر از درخواست توبه است.
برای آن که در عمل به لوازم توبه تا آخر ثابت قدم و موفق باشید، هر روز صبح بعد از نماز و هر شب هنگام خوابیدن، پس از خواندن دو رکعت نماز از خدا بخواهید که شما را در پیمان توبه موفق بدارد. از توسل به چهارده معصوم (ع) به خصوص توسل به امام زمان (ع) غافل نشوید و از خواندن دعاهای رسیده از ائمه معصوم(ع) به خصوص دعای توبه در صحیفه سجادیه و دعای «مناجات التائبین» در مفاتیح الجنان که از دعاهای خمس عشر امام سجاد(ع) است، غفلت نورزید و در بدست آوردن شاهراه نجات از گناه و دوری از شیطان در این زمینه هرچه زود تر مقدمات ازدواج را فراهم کرده و به این امر اقدام نمایید. برای توضیحات بیشتر با شماره(09640)تماس بگیرید.
پی نوشت ها:
1. بقره (2) آیه 222.
2. نهج البلاغه؛ حکمت17. (بر اساس نهج البلاغه محمدعبده).

سلامخانمی هستم متولد 60 دوسال هست جدا از همسرم زندگی می کنم 0 و در راهروهای دادگاه آقایی که پیگیر کارم بود با من آشنا شده و یکبار متاسفانه رابطه جنسی با وی داشتم الان خیلی خیلی پشیمانم و ناراحت 0چکار کنم میخوام توبه کنم روم نمیشه چکار کنم

خواهر گرامی! گناه هر چند بزرگ باشد، قابل توبه و بازگشت است و توبه از آن، در درگاه الهى پذیرفته مى شود و آثار و برکات توبه در دنیا و آخرت نمایان مى گردد، به شرط آن که توبه حقیقى باشد ،و از عمق دل توبه کرده باشد. یعنی پشیمانی راستین از عملکرد گذشته و استغفار و طلب آمرزش از خداوند، تصمیم جدی بر ترک آن در حال و آینده. زیرا خدای مهربان همه گنه کاران و کسانی که با معصیت خدا به خودشان ستم روا داشته اند را به توبه و بازگشت از گناه دعوت کرده، سپس فرموده: خداوند تمام گناهان را می آمرزد:« ان الله یغفر الذنوب جمیعاً»(1) لیکن جهت آگاهی از گناهی که انجام گرفته و ضرورت توبه فوری و واقعی از گناه لازم است توضیح مختصری در مورد گناه انجام گرفته داده شود.
در ابتدا سوالمان از شما این است که، منظورتان از جدا زندگی کردن، چیست؟ آیا طلاق گرفته اید یا فقط به خاطر اختلافات یا مسایل دیگر، جداگانه زندگی می کنید؟ این مطلب را برایمان بنویسید تا جواب کامل و متناسب با وضعیتتان را بدهیم.
در هر صورت، زنا از گناهان کبیره است و آثار و عواقب بسیار خطرناک دنیوی و اخروی به دنبال دارد. گناه و کیفر زنا از نظر قرآن کریم آن قدر سنگین و شدید است که می فرماید: «و لا تقربوا الزّنا انّه کان فاحشة و ساء سبیلاً؛ (2) یعنی به زنا نزدیک نشوید که کار بسیار زشت و بد مسیر و راهی است! ».
از احکام اسلام در مورد رابطه نامشروع معلوم می‌شود که این عمل زشت از نظر اسلام بسیار منفور است و موجب بی‌آبرویی در دنیا و آخرت می‌گردد. بنابر این اگر کسی مرتکب چنین گناهی شود، لازم است فوراً توبه نماید و به سوی خدا برگردد تا خداوند وی را مورد مغفرت و بخشش قرار دهد و در آخرت وی را به عذاب‌های وحشتناک و غیر قابل تحمل گرفتار نفرماید.
مطالبی را در قالب نکات، خدمتتان عرض می کنیم:
1)در این زمینه برای أحدی( حتی نزدیکان و معتمدین) صحبتی نکنید. چون انسان فقط باید در برابر خدا اعتراف به گناهان کند و حق ندارد آبروی خود را در مقابل أحدی ببرد. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ؛ (3) اظهار و افشا کننده گناه رسوا خواهد شد». ولی اگر توبه پیش از ظاهر شدن آثار وضعی باشد خداوند آن آثار را به ستاریت خویش می پوشاند. توصیه می کنیم بعد از توبه، سعی کنید از مقدمات این گناه فاصله گرفته و از هر گونه ارتباطی که مقدمه گناه است فاصله بگیرید.
2) از این به بعد، با آن مرد به هیچ وجه و تحت هیچ بهانه و عنوانی در ارتباط و تماس نباشید. سعی کنید خود را ازفضاهای غیر انسانی دور کنید و مواظب نگاه های تند و هوس آلود دیگران باشید و خود را از این فضاها دور کنید.
3) شما که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده‌اید، یا بر آن موضع نیستید، بلکه گناه شما از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبه نفس اماره و مقتضیات جوانی بوده و سپس توبه حقیقی کرده‌اید، چرا مأیوس شوید؟ یأس از رحمت الهی، خود از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد. توبه کننده، محبوب خدا است؛ چنان که قرآن کریم فرموده: «ان الله یحب التّوابین»؛ (4) «خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
4) سعي كنيد از اضطراب و نگراني و احساس بیش از حد و افراطی از گناه پرهيز نماييد، كه علل برخي ناهنجاري هاي رفتاري و اخلاقي همین افراط و تفریط ها، است. ترس قبل از گناه مهم است نه بعد از گناه! نه اين كه انسان، راه بازگشت و توبه را به روی خود بسته ببيند. از اين رو با نشاط و اميد ، راه درست تعیین شده از طرف خدا را طی نموده و از اشتباهات و گناهان خود توبه کنید.
و در آخر: توبه حقيقي چنان انسان را دگرگون مي كند كه گويي هيچ گناهي را مرتكب نشده است. امام محمد باقر (ع) مي فرمايد: ‌"التائب من الذّنب كمن لا ذنب له؛ (5) توبه كننده از گناه مانند كسي است كه گناه نكرده است".
خواهر محترم! این سوال برایمان وجود دارد که این شخص که پیگیر کارتان بوده است، چه سمتی داشته است؟ اگر شخصی عادی است و صرفا پیگیر کارهای اداری شماست، ادامه کار را به شخص دیگری محول نماید و دنبال شخص دیگری باشید تا مبادا دوباره فضای گناه پیش آید، ولی اگر این شخص به ناچار در کار شما باید وجود داشته باشد(مثلا وکیل یا اموری که شما توانایی تغییر او را ندارید) جهت ارایه اطلاعات بیش تر و دریافت راهنمایی بیش تر و همچنین در مورد اصل وجود مشکل با همسرتان و رفع آن می‌توانید با سرویس تلفنی مرکز با شماره 09640 تماس حاصل نمایید.
پی نوشت‏ها:
1. زمر (39) ، آیه 59.
2. اسراء (17) آیه 32.
3. اصول کافی، ج 2، باب ستر الذنوب، ص 428.
4. بقره (2) آیه 222.
5.كليني، محمد بن یعقوب، كافي،تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365 ه. ش ، ج 4، ص 168.

متاسفانه همان طور که می دانید در جامعه مخصوصا در مدارس ناسزا گفتن و فحش دادن بسیار ساده شده و به سختی از شنیدن آن ها می توان جلوگیری کرد. من از شما راهنمایی می خواستم که وقتی بعضی از دانش آموزان در مدرسه استمناء، موسیقی حرام و ... نیز انجام می دهند چه طور می توان لذتی جایگزین به آن ها ارائه داد، تا بتوان از انجام این کارهای حرام جلوگیری کرد سن من ۱۴ سال است و در مدرسه ای غیر انتفاعی درس می خوانم که این مدرسه نیز به اسم بسیار مذهبی می باشد البته نسبت به سایرین مدارس خیلی بهتر می باشد ولی هنوز تا آنجا که امام زمان از ما می خواهد بسیار فاصله دارد. هم چنین ما حدود ۳۰ روز دیگر به مشهد خواهیم رفت. و به دنبال پیش زمینه ای ممکن می گردیم که به عشق امام رضا(علیه اسلام)این اعمال را انجام ندهند و تا الان برای هدایت بچه ها کار های زیادی انجام دادیم. از شما کمال تشکر را دارم و امید وارم با پاسخ خوبتان مدرسه ای را از انجام گناه نجات دهید.

تلاش شما برای هدایت دیگران، کاری بس ارزشمند و مورد پسند است. آیا می دانید اگر یک نفر با راهنمایی شما هدایت شود، ارزش و ثوابش بالاتر و بیش تر است از این که آسمان و زمین مال تو باشد و همه را در راه خدا انفاق کنی؟ چنان که پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - خطاب به امیر مؤمنان می فرماید:
«یَا عَلِیُّ !.. وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ؛ (1) به خدا سوگند! اگر خداوند به دست شما و با تشویق و راهنمای های شما، یک نفر را هدایت کند، برای شما بهتر و با ارزش تر است از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب می کند».
پرکردن اوقات فراغت نوجوانان به وسیله اردوهای علمی - تفریحی، مسابقات ورزشی ، کوهنوردی و نیز تشویق نوجوانان به انجام کارهای دینی، تقویت باورهای دینی، از بین بردن محرک ها ، آشنا کردن نوجوانان با عواقب و مضرات کارهایی چون استمنا و چشم چرانی و ...، اصلاح روابط خانوادگی دانش آموزان، ارائه الگو هایی از افراد موفق برای الگوگیری زندگی و تشویق نوجوانان به مطالعه در راستای افزایش اطلاعات خویش و بسیاری از موارد دیگر می تواند به عنوان جایگزین و یا راهکار برون رفت از وضعیت مذکور مورد توجه قرار بگیرد. البته برخی از آنها همتی همه جانبه و کمک دیگران را می طلبد.
می دانید اجرای این برنامه ها در مدارس، نیاز به همکاری و همفکری مسئولان مدرسه دارد. لذا توصیه می کنیم در این زمینه با مربیان و مسئولان فرهنگی مدرسه مشورت بگیریدو با همکاری ایشان محیط مناسبی را براى پرورش فضایل دانش آموزان مهیا کنید.
در عین حال چند نکته را فراموش نکنید:
1- عزیز گرامی! هر شخصی یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابی» دارد. سعی کنید رگ خواب و نقطه پذیرش دوستان تان را پیدا کنید. سپس از همان راه وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید.
در یک نگاه کلی، لازم است با دوستان خود وارد گفتگو شوید و با آن ها از آنچه به آن اعتقاد دارند، سخن بگویید و سپس با بیانی شیوا و جذاب آن را تحلیل کنید.البته لازمه این کار این است که سطح مطالعات عقیدتی خود را بالا ببرید.
2- تفاوت فکر و فرهنگ و سلیقه ها و نوع تربیت اولیه ای را که توسط خانواده ها روی جوانان اعمال شده، از موارد مهمی است که باید مورد توجه قرار داد. بار دیگر توصیه می کنیم در این راه از بزرگترها حتما مشورت بگیرید.
موفق باشید.

پی نوشت:
1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 15، ‌ص 320.

با سلام من در دوران کودی و نوجوانی خود بدون این که بدانم استمنا چیست استمنا می کردم ولی بعد از این که فهمیدم این عمل چیست و گناه دارد دیگر آن را انجام ندادم و توبه کردم. آیا نمازهایم را باید قضا کنم؟ آخه من که نمی دانستم باید غسل کنم :(

پاسخ:
اگر انسان یقین داشته باشد که منی از او خارج شده و جنب شده است باید غسل کند.
و اگر به هر دلیل ، غسل نکند نماز های که بدون غسل خوانده باطل می باشد و باید بعد از انجام غسل همه نماز ها را قضا کند.
بنابراین اگر شما یقین دارید که جنب شده اید و همه آن نشانه های که برای منی می باشد وجود داشته است باید غسل کنید و نماز های خود را به مرور زمان قضا کنید.
البته توجه داشته باشید که اگر انسان در حال جنابت یک غسل واجب یا مستحب (هر غسلی که باشد مانند غسل جمعه و ...) انجام بدهد آن غسل کفایت از غسل جنابت می کند و نماز های که بعد از آن غسل خوانده صحیح می باشد.
برای آن که قضا کردن نمازها موجب مشقت نشود، راه آسان، قضا کردن تدریجی است؛ یعنی می‌تواند با هر نماز واجب، یک نماز قضا بخواند؛ مثلا با نماز صبح یک نماز صبح را قضا کند، با نماز ظهر و عصر، نماز قضای ظهر و عصر را به جا آورد. همچنین با نماز مغرب و عشا مثل همان را قضا کند. در صورتی که در ایام تعطیلی وقت بیش تری داشته باشد، در یک روز چند شبانه روز نماز قضا کند. خلاصه هر گاه در طول شبانه روز وقتی پیدا کرد، می تواند قضای نمازها را بخواند .
در ضمن، می توان مستحبات نماز مانند اذان و اقامه، و قنوت نمازها را نخواند. فقط واجبات را به جا آورد تا زودتر قضای نمازها تمام شود.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله سیستانی، سایت (sistani.org)، استفتائات، واژه غسل.

باسلام. من چندی پیش بدون اینکه بدونم شهادت یکی از ائمه (علیهم السلام) است، مرتکب گناهی شدم حال عذاب وجدان دارم که چون تو همچین روزی گناه کردم دیگه گناهم خیلی سنگین تر و نابخشیدنی تر از روزهای عادیه؟ آیا مرتکب گناه شدن در روزهای شهادت چه آگاهانه چه ناآگاهانه سنگین تره؟ باتشکر

پاسخ:
پرسشگر گرامی درست است که شکستن حرمت روز شهادت اهل بیت (علیه السلام) و گناه کردن در آن روزها عمدا گناه بیشتری دارد. چون علاوه بر گناه، نوعی بی اعتنایی به ایشان و شعائر دینی نیز می باشد. ولی اوّلا شما با علم به اینکه روز شهادت است گناه نکردید. بلکه نمی دانستید روز شهادت است و اگر گناه در روز شهادت سنگین تر باشد شامل شما که نمی دانستید نمی شود.
و ثانیا هیچگاه راه بازگشت و توبه بسته نیست و شما می توانید با توبه واقعی دوباره محبوب خدا شوید. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(1)
پس با توبه می توانید وجدان خود را آرام کنید.

پی نوشت ها:
1.سوره زمر، آیه 53.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

جوانی هستم 28 ساله گناهان نسبتا زیادی انجام دادم 2 ،3 ساله که نماز نمیخونم چندین بار تلاش کردم حداقل نمازمو بخونم اما فقط برای چند روز تداوم داشته خیلی دوست دارم نماز بخونم اما نمیشه؟ نمی دونم چی کار کنم؟

توجه شما را به چند موضوع جلب می کنیم:
أ) فلسفه خلقت انسان این است که به کمال برسد. کمال نهایی او نزدیک شدن به خدا و بندگی است . برای رسیدن به خدا وسیله لازم است . بهترین وسیله نماز است. حضرت علی علیه السلام فرمود:«الصلاةُقربان کل تقى ّ؛ نماز وسیله نزدیکى به خداوند براى همه پرهیزگاران است». (1)
ب) سپاس گزاری از ولیّ نعمت و کسی که به انسان احسان کرده و نعمت داده ، شایسته و لازم است. این امر آن قدر لازم است که می بینیم حتی حیوانات در برابر نعمت دهندگان و صاحبان خود فرمانبرند . با حرکاتی از آن ها تشکر و سپاس گزاری می کنند. یکی از بهترین راه های سپاس گزاری از منعم، نماز است.
ج) توجه به فلسفه وجوب نماز, رغبت انسان را نسبت به اقامه آن بیش تر می سازد. در روایات و آیات به فلسفه آن اشاره شده است از آن جمله:
1- یاد خدا:
قرآن مجید می فرماید:«اقم الصلوة لذکرى ؛ نماز را بر پادار تا به یاد من باشى ». (2)
روشن است که یاد خدا موجب آرامش روان و تسکین قلب می شود. الاّ بذکراللّه تطمئن القلوب ؛(3) آگاه باشیددل با یاد خدا آرام می شود.
2- کفاره گناهان :
نماز سبب می شود که گناهان قبلی از بین برود، در واقع نماز یک نوع استغفار است. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر کنار خانه کسی نهر آبی باشد و هر روز پنج مرتبه در آن بدن خود را شست و شو کند، چرکی در بدنش نمی ماند. هم چنین نماز خواندن سبب می شود گناهان از بین برود. (4) آب , چرک و کثافت ظاهری را از بین می برد .نماز, آلودگی های روحی و باطنی را.
3- بازدارنده از گناه :
نماز سبب می شود که انسان از گناه و معصیت و فحشا و منکرات دوری کند و دامنش را آلوده نسازد.
قرآن کریم می فرماید: ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می دارد. (5)
4- تقویت اراده :
اقامه نماز در اوقات معیّن و با شرایط و کیفیت خاص روح انضباط و تسلّط بر نفس را درانسان تقویت کرده و او را متوجه این امر می کند که در بعضی موارد نباید هر حرفی را زد, هر کاری را انجام داد و هر نوع لباسی را پوشید.
5- معیار قبولی اعمال دیگر:
قبولی همه اعمال انسان در گرو قبولی نماز است. اگر انسان دانشگاه و مدرسه بسازد, مدرسه , مسجد بنا نهد, حج برود, امر به معروف و نهی از منکر کند و کارهای دیگر خیری انجام دهد، تا نمازش مورد پذیرش الهی قرار نگیرد، هیچ کدام قبول نخواهد بود.
امام صادق علیه السلام فرمود: روز قیامت اولین چیزی که از انسان می پرسند و از او محاسبه می کنند ،نماز است , پس اگر قبول شود، بقیه اعمال او قبول خواهد بود . اگر رد شود، دیگر اعمالش نیز رد خواهد شد. (6)
6- تارک الصلوة و عذاب الیم :
روز قیامت بهشتیان از دوزخیان می پرسند: به چه جرم و گناهی به این روز گرفتار شدید و به عذاب الیم و دردناک و طاقت فرسا مبتلا هستید؟ در پاسخ به عواملی اشاره می کنند که اوّلش نماز نخواندن است. (7)

توجه به این موضوع که انسان موجود دو بعدی است ، همان طور که بدنش نیازهایی دارد ،روح او هم که ، حقیقت انسان به اوست،
نیازهایی دارد که نیازها به منزلۀ غذای روح اوست ؛تکالیف شرعی و در رأس آن نماز ، همه به منزلۀ غذای روح است . باعث تقویت اصل و حقیقت انسان می شود.همان طور که در طی روز چند وعده غذا می خوریم، باید چند وعده هم از غذای معنوی استفاده نماییم تا بعد حقیقی ما قوّت گرفته و در زندگی حقیقی خود که بعد از مردن شروع می شود، بدون مشکل، شاد و خرم باشیم.
در این راه از خداوند کمک بخواهید. حتماً یاری تان می کند. تنبلی را کنار بگذارید تا ببینید چگونه کمک تان می کند. چگونه می شود خدایی که همۀ نیروها از اوست، در همۀ کارها به ما نیرو بدهد اما در انجام چنین عمل مهمی بی توجه باشد؟! اراده نمائید و قدم اول را بردارید تا عنایات و یاری خدا شامل حال تان شود.
موفق باشید.

پی نوشت ها:
1. محمد باقر مجلسی , بحار الانوار, ج 10 ص 99. الوفاء، بیروت،1404ق.
2. طه (20) آیه 14.
3. رعد (13) آیه 28.
4. بحارالانوار, ج 79 ، ص 236 ،حدیث 66.
5. عنکبوت (29) آیه 45.
6. بحارالانوار, ج 79 ، ص 236 حدیث 64.
7. مدثر (74) آیه 40ـ 43.

من تا چند سال قبل فیلم مستهجن نگاه میکردم ولی الان دیگه نگاه نمی کنم و توبه کردم،آیا دیدن بدن آن زنان حق الناس می باشد و با دیدن آن فیلم ها استمناء کرده ام،اکنون که توبه کرده ام آیا خدا مرا می بخشد،یک سوال دیگه هم داشتم که هیج جا روم نمیشه بپرسم لطفا جوابم رو بدید:تا سه سال پیش استمناء میکردم(هر روز)العان با مشکل زود انزالی مواجهم آیا راهی برای حل این مشکل هست.

پاسخ:
1. نگاه کردن فیلم های مستهجن که به منظور انحراف تدارک دیده شده، جایز نیست ولی اگر منی بیرون نیامده باشد، استمنا حساب نمی شود.(1)
2. دیدن بدن زنان حق الناس به شمار نمی رود، بلکه حق الله است، از این رو لازم نیست از زنانی که بدن شان در فیلم مشاهده شده، حلالیت طلبیده شود، بلکه فقط قوانین الهی نقض شده است، راه جبران آن توبه می باشد. چنانچه توبه شخص واقعی باشد، یعنی از ته دل از کار خود پشیمان باشد و عزم راسخ و تصمیم جدی بر ترک گناه بگیرد و از خداوند طلب آمرزش نماید، اطمینان کامل داشته باشد که خداوند گناه او را می بخشد، زیرا وعده خداوند حق است. در قرآن کریم این وعده را به گناهکاران داده است:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿زمر/53﴾؛
ای بندگان من که بر خود تان ستم نموده اید، از رحمت الهی نومید مباشید. خداوند همه گناهان را می بخشد، زیرا او خدای بسیار آمرزنده و مهربان است.
در جای دیگر شرایط پذیرش توبه را ذکر نموده : وَ الَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ، أُولٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ .﴿آل عمران/135-136) ؛
کسانی که کار ناشایست از آنان سرزده و یا به خودشان ستم نموده باشند، چنانچه خدا را به یاد آورند و از گناه خود به درگاه خدا توبه و استغفار نمایند، (البته جز خدا کسی دیگری نمی تواند گناهان را ببخشد)، و بر کار زشت شان ادامه ندهند، پاداش چنین کسانی آمرزش از جانب پروردگار شان است.
پی نوشت:
1. سید مسعود امامی، احکام روابط زن و مرد، ص82، مسأله 70. فتوای آیت الله سیستانی.

با سلام:من متاهل هستم،خیلی دوست دارم حجاب داشته باشم ولی وقتی زنان دیگریو میبینم که جلوی شوهرم وضع خوبی ندارند منم به همین خاطر که شوهرم به آنها نگاه نکند بر خلاف میل خودم سعی میکنم مثل اونا باشم.راه حل مشکل من چیست ولی وقتی بدون شوهرم جایی میروم حجابم را حفض میکنم

حجاب یکی از دستورات صریح اسلامی است که در قرآن و روایات به لزوم پوشش و حجاب برای زنان در برابر مردان نامحرم تأکید شده است. از اینکه دوست دارید حجاب خود را حفظ کنید ما نیز خوشحالیم ولی آیا این مسأله که برخی در برابر شوهر شما دارای پوشش نامناسبی مجوزی برای بد پوششی شما می شود؟ الگوی شما و باور شما در رابطه با حجاب چیست؟ و تا چه اندازه مقید به حفظ حجاب خود هستید؟ اینکه در سؤال خود وضعیت زنان دیگر در مقابل شوهرتان را دلیل برای عدم حفظ حجاب خود ذکر کرده اید؛ به خاطر اینکه شوهر شما به آنان نگاه نکند، دلیل قابل توجیهی نیست. چرا که اگر افراد دیگری نیز مانند شما فکر کنند و عمل کنند یعنی به خاطر زنان بد حجاب و به دلیل اینکه شوهرشان به آنان نگاه نکند در حفظ حجاب خود سستی و کوتاهی کنند و این داستان همینطور ادامه داشته باشد مسلما ما شاهد ترویج بد حجابی و تزلزل خانواده ها خواهیم بود. بنابراین حجاب در اسلام واجب شرعی است. اگر در رابطه با حجاب حتی اگر شوهر شما چنین درخواستی نیز، مبنی بر عدم رعایت حجاب، از شما داشت نباید انجام می دادید، بلكه رعايت حرمت كسي است كه از شوهر بيش تر بر ما حق دارد و آن خداي بزرگ است. به همين جهت در روايت آمده است: "لاطاعة لمخلوق في معصيه الخالق؛ (1) براي اطاعت از مخلوق نبايد به معصيت خدا رو آورد".
راه حل مشکل شما این نیست که در حجاب خود کوتاهی کنید؛ ما به شما توصیه می کنیم:
1-اگر در جمعی هستید که به غیر از شوهرتان مرد نامحرمی وجود ندارد در اینجا اشکالی ندارد که شما نیز مانند زنان دیگر باشید تا نظر شوهر خود را به طرف خودتان جلب کنید.
2- در برابر این کار شوهرتان یعنی نگاه به نامحرم او را امر به معروف و نهی از منکر کنید. ولی اگر ترتیب اثری نداد این کار او مجوزی برای بد پوششی شما در برابر نامحرمان نمی شود.
3- در خلوت و تنهایی هر گونه که شوهرتان دوست دارد لباس بپوشید.
پي نوشت :
1. شيخ صدوق،‌ خصال، قم، جامعه مدرسين‏، 1362 ش‏، چاپ اول، ج 1، ص 139.

صفحه‌ها