اخلاق

در واقع چه مباحثی را می بایست عنوان و مشخص نمایند؟
گاهی دختران و پسران در صدد هستند تا با مطرح ساختن انبوهی از پرسش های گوناگون، به بالاترین اطلاعات درباره فرد دست یابند؛ اما متأسفانه توانایی پرسشها محدود است...

هنگامی كه دختر و پسر باید بنشینند و به اصطلاح سنگ های خود را وا بكنند در واقع چه مباحثی را می بایست عنوان و مشخص نمایند؟

گاهی دختران و پسران در صدد هستند تا با مطرح ساختن انبوهی از پرسش های گوناگون، به بالاترین اطلاعات درباره فرد دست یابند؛ اما متأسفانه توانایی پرسش ها محدود است و برخی اطلاعات ضروری از دید افراد مخفی می ماند. این در حالی است كه بسیاری از اطلاعات در خلال گفتگوی هدفمند دریافت خواهد شد.

یكی از مسائلی كه اغلب دختران و پسران در آستانه ازدواج بسیار درباره آن ابراز نگرانی میكنند، نوع و تعداد پرسشهایی است كه باید از یكدیگر بپرسند. این در حالی است كه افرادی نیز تلقین میكنند كه باید بتوانید سؤالات بیش تری را مطرح سازید تا به شناخت كامل تر دست بیابید. به همین دلیل، گاهی افراد با فهرستی بلند و طولانی از پرسشها در جلسه گفتگو حاضر شده و گویا آن را را با جلسه بازجویی یا گزینش استخدامی اشتباه میگیرند. این در حالی است كه فراوانی پرسشها اغلب نامطلوب هستند و مانعی برای یك ارتباط محسوب میگردند. در نتیجه، فرایند ارتباط را مختل ساخته و عملاً جریان تبادل اطلاعات متوقف میگردد و دستیابی به اطلاعات اساسی و عمیقتر كه مهمتر نیز هستند، ناممكن میگردد.

از سوی دیگر، با توجه به این میل اشباع ناشدنی، هر از گاهی شاهد آن هستیم كه برخی از افراد غیر متخصص، تعداد بی‌‌شماری از این گونه پرسشها را با عنوان «فهرست طلایی» فهرست میكنند. انتظار دارند كه بر پایه آن ها، دختر یا پسر به كشف حقایقی بیبدیل درباره فرد مقابل نایل آیند. برخی از فهرستها مشتمل بر صدها پرسش بوده و به نظر میرسد كه طرح و پاسخدهی به آن ها به ساعتها زمان نیاز دارد و عملاً امكانپذیر نباشد. برخی ایرادات دیگر نیز متوجه پرسشهایی است كه از سوی متخصصان تهیه و تأیید نشده است و كاملاً سادهنگرانه، جزیی و مشكلزا هستند.

پرسشها همواره ابزاری مناسب برای دستیابی به اطلاعات به شمار میآمدهاند. اما متأسفانه هنگامی كه پرسشها به منظور درخواست اطلاعات مربوط به افراد یا اسرار ایشان باشد، به شدّت با خطر تحریف و دستكاری رو به رو هستند. همه ما ممكن است به بهتر نشان دادن خود روی آوریم. عقاید واقعی خودمان را پنهان نماییم. این یكی از ایرادات همیشگی است كه پرسشنامهها با آن رو به رو هستند. بنابراین، باید میزان توان پرسش نامهها را در مشخص ساختن واقعیتها در نظر داشته باشیم. گمان نكنیم كه در صورت تهیه یك پرسش نامه طولانی، نسبت به تمام حقایق آگاه خواهیم شد؛ چرا كه به خوبی میدانیم كه ارزش مشاهده در محیط رفتاری اجتماعی و بینفردی، به مراتب افزون تر از چند پرسش معمولی است. پس اشتیاق خود را نسبت به جمعآوری هزاران نوع پرسش تعدیل نمایید. در مقابل، تلاش كنید تا پرسشهای شما جامع بوده و همه ابعاد را در بر گیرند. به هر حال، در ادامه یادآوری برخی نكات دیگر شما را با فنون پرسوجو آشنا خواهد ساخت.

1. گاهی مطرح ساختن یك پرسش، میزان علاقه یا حساسیت شما را نسبت به یك مسئله نشان میدهد. بیم آن میرود كه فرد مقابل، به علاقه و یا عدم علاقه شما پی برده و حقیقت را پنهان نموده و مسئله را همان گونه كه مورد نظرتان است، جلوه دهد. نمونه:

- نظر شما درباره حجاب و نماز چیست؟

2. گاهی به كارگیری یك پرسش به گونهای خاص این وضع را پدید میآورد.

نمونه:

- آیا شما نسبت به نماز بیتفاوت هستید؟

در این صورت، پاسخی موافق دریافت خواهید نمود و فرد با احتمال بیش تری عقاید خودش را پنهان می كند.

- خیر، ابداً. من كاملاً مقید هستم. اتفاقاً نماز شب هم میخوانم! (من همانم كه شما می‌‌خواهید!)

3. گاهی زبان بدن (حركات بدنی) هنگام مطرح ساختن پرسش این وضع را پدید میآورد.

4. گاهی نیز طرح پرسش در یك قالب نامناسب فرد را به یك واكنش تدافعی و متضاد سوق میدهد؛ هر چند با اصول مطرح شده از سوی شما موافق یا همعقیده باشد. بنابراین، فرد از آن جهت كه مورد قضاوت زودرس شما قرار گرفته است، متأثر می گردد و تلاش می كند تا از خود دفاع كند.

نمونه:

- نمیدانید كه نباید با دیگران با خشونت رفتار كرد؟

- اتفاقاً چرا با بعضی افراد باید همین گونه رفتار كرد؛ چون زبان آدمیزاد سرشان نمی شود.

ممكن است تلقی نمایید كه با به كار گیری این ترفند، به بخشی از خصوصیات فرد مقابل دست یافتهاید. به كارگیری این فن، تنها هنگامی ارزنده خواهد بود كه واقعاً اهدافی فراپیامی را در نظر داشته باشید. برقراری ارتباط، صرفاً راهی برای آزمودن خلق و خوی فرد باشد. با مطرح نمودن پرسشها به صورت نامناسب، برخی واقعیات مهم از نظر شما پنهان خواهد ماند.

در مراسم خواستگاری راهكارهایی برای پیبردن به برخی زوایای شخصیتی طرف مقابل وجود دارد، از جمله:

1. سؤال مستقیم:

طرح سؤالات مستقیمی مانند: «آیا خود را فرد صبوری میدانید؟»، یا «آیا دیگران شما را فرد صبوری میدانند؟»، میتواند تا حدودی واقعیت وجودی طرف را به شما بنمایاند. اگر زیرك باشد، از چگونگی پاسخ وی تا حدودی به پس ذهن پاسخ دهنده پیخواهید برد. میتوانید این گونه سؤال كردن را در غیر مراسم خواستگاری در بین دوستان و آشنایان خود آزمایش نمایید.

2. سؤال غیر مستقیم:

مثلاً: «اگر یه روز بیهیچ دلیل خاصی از غذای شما ایراد بگیرم، واكنش شما چه خواهد بود؟ یا ...».

3. تحقیقات محلی از همسایگان، دوستان و همكلاسیها و همكاران:

تحقیقات اگر به صورت همه جانبه صورت پذیرد، در بیش تر موارد زوایای پنهان و پیدای طرف مقابل را برای شما آشكار میسازد؛ مثلاً اگر 5 نفر مختلف به یك سؤال خاص یك جور جواب دادند، میتوان تا حد زیادی به صحت پاسخ آنان ایمان آورد.

4. دقت در «زبان بدن» طرف مقابل:

در برخی موارد، «زبان بدن» ما انسانها، از «زبان سر» ما پیامهای بیش تری (از درونیات ما) به طرف مقابل منتقل میكنند. اگر كمی دقت نمایید، از شیوه تكان دادن و استفاده از سر، دست، صورت، چشم و ابرو و... به برخی نكات مخفی طرف مقابل پیخواهید برد.

برخی رفتارها مانند عصبی صحبت كردن و انفجاری برخورد نمودن، در موارد بسیاری نشان از روحیه ناشكیبا و اضطراب دارد. صبوری و خوشاخلاقی، در پرتو سلامت روان (مانند اضطراب كنترل شده، فقدان وسواس و افسردگی و...) صورت میپذیرد.

در برخی موارد ویژه و اندك، برای اطمینانبیش تر در خصوص مطلوبیت دختر یا پسر، مراجعه به یك مشاور ازدواج ضرورت مییابد؛ چرا كه اطلاع از برخی ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی هر شخص، از عهده فرد غیر كارشناس بیرون است. این امر نیازمند انجام یكسری تستهای روانشناختی و مصاحبههای تشخیصی میباشد.

اگر نسبت به آنها كوتاهی موجبات نارضایتی پدرومادر را فراهم نمایند؟
« وَ قَضی ربّك الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً، اِمّا یبلُغَنَّ عندك الكَبر احدُهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفٍّ وَلا تنهر هما و قل لهما قولاً كریما»

فرزندان چه وظیفه ای نسبت به پدر و مادر خود به عهده دارند كه اگر نسبت به آنها كوتاهی كنند ممكن است موجبات نارضایتی پدرومادر را فراهم نمایند؟

خداوند در قرآن كریم می‏فرماید:« وَ قَضی ربّك الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً، اِمّا یبلُغَنَّ عندك الكَبر احدُهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفٍّ وَلا تنهر هما و قل لهما قولاً كریما؛

پروردگار تو فرمان داد كه جز او نپرستید و به پدر و مادر نیكی كنید.هرگاه یكی از ایشان یا هر دو نزد تو به پیری رسند، به آن ها افّ (سخن ناخوش) مگو و بر آن ها بانگ و فریاد مزن و با ایشان گفتار نیكو بگو».(1)

در این آیه بخشی از وظایف فرزندان مشخص گشته :

1- احسان و نیكی ؛ مصادیق احسان مشخص است از قبیل: هدیه دادن، برآوردن  نیازهای آن ها، انجام دستور،رابطه گرم و صمیمی و...؛

2- ادب در گفتار؛ پرهیز از سخنان ناخوش‏آیند و تند و خشن و هم‏چنین پرهیز از بلند كردن صدای خود در مقابل آن ها؛

در آیه بعد وظایف دیگری بیان شده است:« واخفِضْ لهما جَناح الذُّلّ من الرحمة و قل ربّ ارحَمْهما كما رَبَّیانی صغیرا  » (2)كه عبارتنداز:

1- تواضع و فروتنی در مقابل آن ها؛ این مسأله به حدی مهم است كه از آن به گستراندن بالِ  فروتنی در مقابل آن ها تعبیر شده است.

2- دعاهای خیر برای آن ها.

امام صادق علیه السلام در مورد معنای احسان مورد نظر در آیه میفرماید: "احسان آن است كه با آنان رفتار نیكو داشته باشی . آن ها را مجبور نكنی چیزی را كه احتیاج دارند، از تو بخواهند، اگرچه بینیاز باشند، یعنی پیش از این كه بخواهند، در اختیارشان قرار دهی". (3)

هم چنین می فرماید: "اگر چیزی كم تر از "اُف" بود، خداوند از آن منع می­كرد و این كلمه از پست ترین عقوق و نافرمانی است، حتی نگاه تند به پدر و مادر كردن از اقسام عاق شدن است". (4)

در روایت دیگر یكی از مصادیق عاق والدین، اندوهگین كردن آن ها ذكر شده است؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: "كسی كه پدر و مادرش را غمناك كند، نافرمانی آن ها را كرده است". (5)

علامه مجلسی می گوید: "عقوق والدین به این است كه فرزند حرمت آن ها را رعایت نكند و بی ادبی نماید. آن ها را به سبب گفتار یا رفتار برنجاند و آزار و اذیت كند. در چیزهایی كه عقلاً و شرعاً مانعی ندارد، از آن ها نافرمانی نماید و این عقوق گناه كبیره است". (6)

شخصی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله سؤال كرد: حق پدر بر فرزندش چیست؟ حضرت فرمود: "او را به اسم صدا نكند و جلو او راه نرود. قبل از او ننشیند و كاری نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند". (7)

البته مهر و مودت به والدین به دوران حیات آن ها اختصاصی ندارد، بلكه باید پس از فوت آن ها نیز ادامه داشته باشد. امام باقر علیه السلام می فرماید:

"بنده ای در حال حیات پدر و مادرش به آن ها نیكوكار است، ولی پس از مرگ آن ها را فراموش می كند. بدهی ایشان را نمی پردازد. برای آن ها طلب رحمت نمی كند. خداوند او را عاق والدین ثبت می نماید اما بندة دیگری در حال حیات عاق والدین است، ولی پس از مرگ با دعا و استغفار آن ها را یاد می كند. خداوند او را نیكی كننده به والدین ثبت خواهد كرد". (8)

پی نوشت ها:

1. اسراء(17) آیة 23 و 24.

2. همان،آیه24 .

3. اصول كافی، ج 3، ص 230، مؤسسة دار الحديث العلمية الثقافية، قم‏ 1429 ق- 1387 ش.‏

4. مرآت العقول، ج 10، ص 375.

5. بحارالانوار، ج 75، ص 204، موسسه الوفاء ،بیروت،1404ق

6. گناهان كبیره، ج 1، ص 120، جامعه مدرسین،قم،1376ش.

7. بحارالانوار، ج 71، ص 45.

8. اصول كافی، ج 3، ص 238.

مسئولیت فرزندان بیشتر است یا والدین؟
هر یك از فرزندان و والدین وظایف مخصوص به خود را دارند و حیطه وظایف انها با هم فرق دارد و وظایف هر یك به اندازه خودشان زیاد است و اساسا این سوال بسیار كلی است...

مسئولیت فرزندان بیشتر است یا والدین؟

هر یك از فرزندان و والدین وظایف مخصوص به خود را دارند و حیطه وظایف انها با هم فرق دارد و وظایف هر یك به اندازه خودشان زیاد است و اساسا این سوال بسیار كلی است و باید ابتدا وظایف هر یك را بشناسیم بعد می بینیم كه وظایفآنها با هم فرق دارد و در بعضی موارد وظیفه فرزند بیشتر است و در بعضی موارد وظیفه والدین  مثلا در احترام گذاشتن وظایف فرزند بیشتر از والدین است. ولی در تهیه لوازم مورد نیاز و تادیب و تعلیم و تربیت وظیفه والدین بیشتر است.لذا توصیه می كنیم با مطالعه در خصوص تربیت فرزندان و وظایف متقابل والدین و فرزندان تحقیق و مطالعه داشته باشید تا این تفاوت را درك كنید.در این خصوص این دو كتاب را پیشنهاد می كنیم:

1. تربیت كودك در جهان امروز؛ بهشتی، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1377.

2.حقوق فرزندان در مكتب اهل بیت(ع)؛ طبسی،  با مقدمه آیت الله معرفت، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1376

در اسلام تا چه اندازه بايد از پدر و مادر تبعيت نمود؟
تنها اطاعت از والدين در جهت معصيت خدا جايز نيست، ولي احترام و خوش‏رفتاري با آنان همواره لازم است.

در اسلام تا چه اندازه بايد از پدر و مادر تبعيت نمود؟

اگر دستورات آن ها در تناقض با تصميم گيري خود فرد باشد استقلال فردي دچار خدشه نمي شود؟

مهم ترين چيزهايي كه به عنوان  وظايف فرزندان يا حقوق والدين در آيات و روايات آمده، به شرح زير است:

 الف - قرآن:

1- احسان ونيكي به والدين،

2- تعظيم و احترام والدين در گفتار و رفتار،

3- نهايت تواضع وخشوع در برابر آنان،

4- دعا واستغفار در حق آنان،

5- شكر وسپاس خدا به خاطر نعمت وجود والدين،

6- نرنجاندن آنان،

 خداوند  در هفت آيه قرآن، مردم  را به احسان و نيكي به پدر و مادر فرمان داده  و حقوق آنان را برشمرده است. آيات عبارتند از:  

بقره، آيه 83؛ نساء، آيه  36؛ انعام، آيه 151؛ اسراء ، آيه 23.

عنكبوت، آيه  8؛ لقمان، آيه  14؛ احقاف، آيه  15.

در سوره اسراء فرموده: و خداي تو حكم فرموده كه جز او هيچ كس را نپرستيد. درباره پدر و مادر نيكويي كنيد. اگر يكي يا هر دو پير و سالخورده شوند، كلمه‏اي كه آنان را رنجيده خاطر كند، بر زبان نياوريد. كم ترين آزاري به آنها نرسانيد. با ايشان با اكرام و احترام سخن بگوييد. همواره بال و پرتواضع و تكريم را با كمال مهرباني نزدشان بگسترانيد و بگو: پرودگارا ! همان گونه كه پدر و مادرم مرا از كودكي با مهرباني صيانت وحفاظت كردندو به پرورش وآموزش من پرداختند، تونيز در حق آنها رحمت و مهرباني فرما.

در سوره لقمان فرموده:... شكر من و شكر پدر و مادرت را به جاي آور ...  اگر آنها تو را به شرك دعوت كردند،  از آنان اطاعت مكن، ولي در دنيا با آنها به حسن خلق رفتار و مصاحبت كن.

تنها اطاعت از والدين در جهت معصيت خدا جايز نيست، ولي احترام و خوش‏رفتاري با آنان همواره لازم است.

ب- روايات:

افزون برحقوقي كه در آيات براي والدين شمرده شده، وظايفي نيز در روايات براي فرزندان در مورد پدر و مادربيان شده كه مهم ترين آن عبارتند از:

1-  شناخت حقوق آنها و دقت در اداي آن،

2- معرفت به جايگاه والدين در نظام آفرينش و نزد خدا،

3- آنان را اصل و ريشه وخود را فرع وشاخه ونيازمند دعا واستغفار آنان دانستن،

4- همان گونه كه جهت احترام  نبايد پيامبر را به اسم صدا كرد، پدر ومادر را نيز نبايد به اسم صدا كرد،

5- برفرزند لازم است هنگام راه رفتن جلو و پيشاپيش والدين راه نرود،

6- موقع نشستن مواظب باشد جلوي آنان ننشيند و به پدر و مادر پشت نكند،

7- موقع حرف زدن صداي خود را بلندتر از صداي آنان نكند،

8- در جلوي ديدگان شان لباسش را در نياورد و يا با آنان حمام نرود،

9-  تواضع و خوشخويي و گشاده‏رويي در برابر آنان.

10- تلاش براي تأمين نيازهاي آنان پيش از درخواست.(1)

امام سجاد(ع) در رساله حقوق مي‏فرمايند:  و اما حق ابيك فتعلم انه اصلك و انك فرعه و انك لولاه لم تكنفمهما رأيت في نفسك مما يعجبك فاعلم ان اياك اصل النعمه عليك فيه واحمداللّه‏ واشكره علي قدر ذلك ولا قوه الا بالله.

اما استقلال شما با اين اطاعت نه تنها خدشه دار نمي شود. بلكه خداوند به بركت اين تبعيت راه صحيح را در مقابل شما قرار مي دهد. اما بايد توجه داشت كه از آنجا كه پدر ومادر معصوم نيستند در مواردي كه يقين داريد اشتباه مي كنند با واسطه قرار دادن كسي كه در خانواده از او حرف شنوي وجود دارد اين اشتباه را به آنها تذكر دهيد و خودتان مستقيما به آنها چيزي نگوييد.

پي نوشت ها:

1. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، دار الكتب، 1364 ش، چ 2، ج11، ص 389.

چگونه آن را می توانیم جبران كنیم؟
پدر و مادر سمبل نیكی و احسان به فرزند هستند . از جان و مال خود برای پرورش او مایه می گذارند. سزاوارترین انسان‏ها برای احترام و قدردانی‏اند. بهترین احترام ...

اگر در كودكی رفتار ناپسندی با پدر و مادر خود داشته باشیم ،چگونه آن را می توانیم جبران كنیم؟

پدر و مادر سمبل نیكی و احسان به فرزند هستند . از جان و مال خود برای پرورش او مایه می گذارند. سزاوارترین انسان‏ها برای احترام و قدردانی‏اند. بهترین احترام و قدرشناسی، محبت و اطاعت از آن‏ها است.بر اسا س آیات و روایات فراوانی كه بر ضرورت نیكی به پدر و مادر و بدون خشونت سخن گفتن با ایشان تأكید دارد، بی توجهی و بی احترامی به پدر و مادر و نافرمانی از والدین، از گناهان كبیره محسوب می‏شود. این مسئله به قدری مهم است كه پیامبر اكرم (ص) فرمود: "خشنودی خداوند در گرو خشنودی والدین و خشم او در گرو خشم والدین است". (1)

حال اگر كسی بر اثر غفلت و نادانی در ایام كودكی رفتار ناپسندی با پدر و مادر خود داشته ، باید چگونه جبران كند؟

 اگر این رفتار ناپسند در زمانی بوده كه هنوز مكلف شرعی نبوده ، اشكالی ندارد و چیزی برعهده او نیست. اما اگر بعد از تكلیف شرعی او بوده ، گنهكار است و باید جبران كند.

گناه بی احترامی و توهین  به پدر و مادر هر چند بزرگ و عظیم است و رهایی از آن و جبران گذشته بسیار سخت و مشكل است، ولی فرزند، می‏تواند با عذرخواهی و احسان، گناه گذشته را جبران كند . این با فضل و لطف الهی پیمودنی و تحقق یافتنی  است، از درگاه الهی نباید مأیوس و نا امید شد، چه آن كه یأس از رحمت خدا پس از شرك به خدا بزرگ ترین گناه است.

 از حالت بیداری كه در وجود شما ایجاد شده و آتش سوزان پشیمانی، درون شما را شعلهور كرده است ، استفاده كنید . با توبه گذشته را جبران نمایید، مطمئن باشید توفیق الهی شامل حال شما خواهد شد . نسبت به والدین ، اگر زنده اند ، تا می توانید با زبان خوش و رفتار نیكو برخورد كنید . با عمل خویش و احسان به والدین ، رضایت ایشان را جلب كنید و اگر از دنیا رفته اند، با انجام كار خیر و صدقه و قرائت قرآن و انجام زیارت معصومان ...و هدیه به آن ها ، روح ایشان را شاد نمایید.

 

پی نوشت :

1.بحار الأنوار، علامة مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت ، 1404 ه ق، ج 71، ص 80.

چه باید كرد؟
اگر چه والدین در برابر ظلم ها و كارهای زشت خود در پیش گاه خداوند مسئول هستند و اگر در حق فرزند ظلم كنند، گناه كارند، ولی این برخورد آن ها، رفتار بد فرزند را ...

از نظر اسلام در مواردی كه پدر و مادر انسان دچار اشتباه میشوند و آن اشتباه متوجه ما است و مارا ناراحت میكند چه باید كرد؟

اگر چه والدین در برابر ظلم ها و كارهای زشت خود در پیش گاه خداوند مسئول هستند و اگر در حق فرزند ظلم كنند، گناه كارند، ولی این برخورد آن ها، رفتار بد فرزند را توجیه نمی كند و بی مهری به پدر و مادر درهر شرايطي جايز نيست و احترام والدین در هر صورت واجب است . حتی روایت داریم كه امام صادق علیه السلام می فرماید«:َ مَنْ نَظَرَ إِلَي أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً(1)

هر كسی به والدین خود غضبناك نگاه كند در حالی كه آنها به او ظلم كرده اند، خداوند هیچ نمازی را از او قبول نمی كند»

پس وقتی با وجود ظلم آنها، نمی توانیم نگاه بد به آنان بكنیم، حتما مجاز نیستیم برخورد بدی كنیم یا حرف بدی بزنیم، توصیه می كنیم شما با تحمل و سعه صدر، این كار اشتباه آن ها را ببخشید و برخورد نامناسب نداشته باشید. در ضمن گاهی والدین به اشتباه خود پی می برند ولی برای حفظ غرور یا شأن خود ،حاضر به عذرخواهی نیستند، این كه به اشتباه شان پی می برند، نكته مثبت و خوبی است و از تكرار این رفتار جلوگیری می كند.

در هر حال شما هیچ عكس العمل منفی نشان ندهید.

می توانید از طریق واسطه ای كه در جریان كار آن ها بوده است، ناراحتی خود را از رفتار یا كردارشان، به گوش آنها برسانید،ولی برخورد نامناسب نكنید.

این گونه خدا از شما راضی است و برخورد خوب تان با آن ها باعث جلب الطاف خداوند می شود و توفیقات الهی شامل حال تان خواهد شد.

برای ارائهء اطلاعات بیشتر و دریافت راهنمایی كاربردی تر می توانید با بخش تلفنی مركز(09640 بدون كد) تماس گرفته و از نظرات كارشناسان اخلاق خانواده بهره مند گردید.

موفق باشید

پی نوشت:

1. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجري شمسي، ج 2، ص 348.

چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم؟
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً براي ايشان از روي مهرباني جنبه فروتني و افتادگي پيش ...

چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم؟

نيكي و احسان به پدر و مادر برترين وسيله قرب به خداوند و شريف ترين سعادت هاست، و از اين رو آيات و اخبار بسيار در ترغيب به آن وارد شده است. خداي سبحان مي‏فرمايد:

 «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً ؛ (1) براي ايشان از روي مهرباني جنبه فروتني و افتادگي پيش آر و بگو پروردگارا پدر و مادر مرا رحمت كن چنانكه مرا در كودكي پروردند».

و مي‏فرمايد:

 «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ؛ (2) خدا را بپرستيد و چيزي را شريك او مسازيد و به پدر و مادر احسان و نيكي كنيد».

و رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «برّ الوالدين أفضل من الصّلاة و الصّوم و الحجّ و العمرة و الجهاد في سبيل اللّه؛ (3) نيكي به پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا برتر است».

و فرمود: «من أصبح مرضيّا لأبويه، أصبح له بابان مفتوحان إلي الجنّة ؛ هر كه روز آغازد و پدر و مادرش از او راضي باشند، دو در از بهشت بر او گشوده باشد».

 از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «مردي نزد رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم آمد و از نيكي به پدر و مادر پرسيد. سه بار فرمود: با مادر خود نيكوئي كن و سه بار فرمود: با پدر خود نيكوئي كن، و مادر را قبل از پدر ذكر كرد».

از امام صادق علیه السلام سؤال شد «چه اعمالي بهتر است؟ فرمود: نماز در وقت، و نيكوئي با پدر و مادر، و جهاد در راه خدا». (4)

پرسیده اید :" چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم ؟" در پاسخ به چند نكته اشاره می كنیم :

1- با احترام و نیكی با آنها رفتار نمائید.

2- از اوامرشان اطاعت نمائید! اگر به هر دلیل برخورد غیر صحیحی ازپدر و مادر دیدید لازم است سكوت كنید یا از روبرو شدن با ایشان خوددداری كرده و آن جا را ترك كنید به شرط آن كه مقصر نباشید وگرنه می بایست عذر خواهی كنید. البته سخت است و تعدیل رفتار در زمان كوتاه به دست نمی آید، بلكه تغییر هر حالتی در انسان خصوصاً اگر همراه با عادت باشد، بسیار مشكل و حتی طاقت فرسا می نماید. پس لازم است به طور مداوم با خود تلقین كرده و از قبل خود را برای هر برخوردی آماده كنید تا بتوانید از این ره آورد با توجه به تجربیات كسب شده رفتارتان را تعدیل كنید. این موضوع را همواره جلو چشمانتان در نظر بگیرید كه مادر دوست و آشنا و یا رفیق نیست. او همه چیز انسان و سرمایه آدمی است.

البته در مواردی كه اختلاف نظر با ایشان دارید، سعی كنید با آرامش و متانت برخورد كنید و به فواید یا  زیان های انجام كارتان فكر كنید بعد تصمیم بگیرید تا رفع مشكل بشود.

3- از كارها و رفتاری كه موجب آزارشان می شود دوری اجتناب كنید؛در جایی كه اطاعت نكردن  موجب آزارشان  شود، اطاعت شان لازم و واجب می گردد مگر این كه اطاعت شان باعث ترك واجب یا فعل حرام با شد مثلا  بگویند نماز نخوان ، در این صورت اطاعت شان حرام است.

قرآن می فرماید: «وَ إِنْ جاهَداكَ عَلي‏ أَنْ تُشْرِكَ بي‏ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ؛ (5) و هرگاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزي را همتاي من قرار دهي، كه از آن آگاهي نداري (بلكه مي‏داني باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولي با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اي رفتار كن؛ و از راه كساني پيروي كن كه توبه‏كنان به سوي من آمده‏اند».

4- با انجام بعضی امور  مثل بوسیدن دست، بلند شدن جلوی پایشان، با محبت نگاه كردن و ... نیز خشنودیشان را جلب كنید.

موفق باشید.

 

پی نوشت ها :

1. الاسرا (17) آیه 24 .

2. النساء (4) آیه 36 .

3. سيد جلال الدين مجتبوي‏، علم اخلاق اسلامي ( ترجمه جامع السعادات)، انتشارات حكمت‏، تهران‏، چاپ چهارم‏،1377 ش، ‏ج2، ص353 .

4. همان، ص 355 .

5. لقمان (31) آیه 15.

اگر زني بی دليل از انجام وظايف زناشويي خود استنكاف كند وظيفه مرد چیست؟
در اسلام زن و شوهر در حقوق و تكاليفي كه خداوند در اين پيمان متقابل بر آنان واجب فرموده هردو مطيع خداوند هستند.

اگر زني بدون دليل موجه از انجام وظايف زناشويي خود استنكاف كند وظيفه مرد چيست؟

در اسلام زن و شوهر در حقوق و تكاليفي كه خداوند در اين پيمان متقابل بر آنان واجب فرموده هردو مطيع خداوند هستند.

در ازدواج براي زن و شوهر اهداف مشتركي هست كه ازدواج بر اساس آن شكل مي گيرد و اين اهداف حقوق و تكاليف مشترك و اختصاصي را بين زن و مرد ايجاد مي نمايد كه بر اساس نقش هاي جنسيتي هر يك از زوجين وضع شده است.

- تعريف نشوز:

نشوز در زن بدين صورت است كه زن اطاعت شوهر – در ارتباط با تمكين جنسي – خارج شود و همچنين امور نفرتآوري كه با كاميابي جنسي از زن منافات دارد را از خود دور نكند. حتي اگر به تميزي و نظافت خود اهميت ندهد و با خواست شوهر از آرايش و زينت خويش خودداري كند نيز، نشوز تحقق مييابد و همچنين اگر بدون اجازة شوهر از منزل خارج شود و مانند اين امور. ولي در اموري كه بر زن اطاعتش از مرد واجب نيست، اگر فرمان نبرد، نشوز تحقق نمييابد. بنابراين، اگر زن از انجام كارهاي منزل و نيازهايي كه مربوط به استمتاع مرد نيست سرباز زند، مثل: جارو كردن، خياطي، پخت غذا و حتي آوردن آب و آمادهسازي بستر خواب، ناشزه نميباشد».(1)

- نشوز زنان و وظيفۀ مردان در قبال آن:

مرد با توجه به حق مديريت و سرپرستي بر زن و پرداخت مهر و نفقه بايد در محدودۀ امور زناشويي به زن دسترسي داشته باشد و زن بايد فروتنانه خود را در اختيار شوهر قرار دهد. بنابراين، اگر زن از انجام اين وظيفة مهم سرباز زد، مرد ميتواند به نحور تدريجي كه هر كدام بر ديگري ترتب دارد و از ضعف رو به شدت مينهد، با زن «ناشزه» برخورد كند.

قرآن كريم سه راه حل را ارائه ميدهد:

الف- موعظه و اندرز به زن؛ كه هم راه پيشگيري از تحقق نشوز به هنگام ترس از آن و آشكار شدن علائم نشوز در زن ميباشد و هم در صورت تحقق نشوز، اولين قدم در راه درمان آن است.

گفتگو و اندرز و توجه دادن زن، به آثار زيانبار نافرماني او -چه دنيوي و چه اخروي- و باز گفتن احكام الهي و دستورات نبوي در اين زمينه، ميتواند تأثيرگذار باشد.

ب- در صورت عدم تأثير شيوة اوّل و ادامة نشوز زن، مرحله دوري گزيني از زن فرا ميرسد. در اين مرحله، مرد به عنوان قهر و هجر از زن، در بستر از وي كناره ميگيرد؛ مثلاً به هنگام خواب، پشت به زن كرده، عدم رضايت خود را از رفتار وي آشكار ميسازد؛ به آن اميد كه همين واكنش خفيف سبب تنبيه و توجه زن گردد.

در اختيار داشتن قلب مرد و جلب توجه عاطفي او، مهمترين خواسته يك زن است. او در آغوش مرد بودن را -بيش از ارضاي تمايلات جنسي- دليلي بر نفوذش در قلب مرد ميداند. از اين رو، بسترگريزي مرد بسيار از زنان را متنبّه ميسازد.

ج- در صورتي كه موعظه و هجر سودي نبخشيد، مرد ميتواند زن را تنبيه كند.

تعبير به «واضربوهن» صريح در اذن قرآن جهت تنبيه زنان ناشزه توسط شوهران است. البته همانطور كه در روايات و كلمات فقها آمده است، بايد اين تنبيه خفيف و ملايم باشد كه به كبودي و شكستگي و يا خوني شدن اندام نرسد.(2) البته با رفتاري كه سابقاً با همسر داشته ايد، نشان مي دهد كه اگر درست عمل كرده باشيد، با ناراحتي تان اذيت شده و سريعاً در روحيه اش تأثير مي گذارد. تا آنجايي كه مي شود اين مرحله توصيه نمي شود و غالباً هم جواب نمي دهد؛ آنچه كه ماندگاري دارد و در اين گونه مسايل مؤثر است، تنبيه عاطفي است نه تنبيه بدني! اين واكنش، در واقع نشانگر نهايت نارضايتي شوهر از نافرماني همسر است و اگر زني به زندگي زناشويي علاقمند باشد و به ادامۀ زندگي در كنار شوهر دلبسته باشد، متنبه ميشود و به خواست شوهر تن ميدهد.

- نكاتي كه توجه به آنها ضروري است:

1- مرد هرگز حق ندارد به بهانۀ اعمال اين امور، بر زن تعدي كند. هدف از انجام اين امور اطاعت پذيري زن است. بنابراين، وقتي زن از نافرماني و نشوز دست كشيد، در هر يك از اين مراحل سه گانه كه باشد، مرد حق تعدي و ستم و انتقال به مراحل شديدتر را ندارد. بدين معنا كه براي انتقام از آنچه زن انجام داده است و به آزار و ستم بر او نپردازيد و از ادامة تنبيه او دست برداريد.

2- يكي از ويژگيهاي زنان شايسته اين است كه زنان در امور زناشويي همواره در برابر شوهر مطيع و فروتنباشند. اين امر باعث تحكيم روابط خانواده مي شود. نشاط خانه كه به نوعي اجتماع كوچك محسوب مي شود، پيروزي و سربلندي اجتماع و جامعه را در بر دارد. البته بر شما لازم است انگيزههاي زن از نشوز را مورد بررسي قرار دهيد تا ريشه اي تر به مسأله نگاه كرده باشيد.

3- در پايان بحث ذكر اين نكته ضروري است كه شالودۀ زندگي زناشويي بايد بر عشق و عاطفه و وفاداري استوار باشد. اخلاق، نقش اساسي در زندگي زناشويي دارد و صرف عمل به قوانين و بدون گذشت و محبت و مدارا، روابط زوجين را به دو شريك تجاري كه هر يك از ديگري ميترسد و با گرفتن چك و سفته و ضمانت هاي كتبي و مانند آن مراقب يكديگرند، تبديل خواهد كرد.

مردان بايد از موقعيت خويش در خانواده سوء استفاده نكنند و با احسان و نيكوكاري در حق زنان و پرواي الهي در تصميمگيريها، از پاداش الهي بهرهمند شوند.

پينوشتها:

1. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج4، ص150، انتشارات دارالكتب اسلاميه، 1368ش.

2. سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، ج4، ص 345، قم، اسماعيليان، 1371ش.

وظايف همسر در قبال شوهر وبالعكس را از نظر اسلام لطفا توضيح دهيد؟
زندگي زناشويي قوام، تحكيم و استمرارش به محبت، دوستي، تفاهم، احترام متقابل و به رسميت شناختن و رعايت حقوق همديگر است. دين اسلام براي آن كه محيط و اجتماع كوچك ...

وظايف همسر در قبال شوهر وبالعكس را از نظر اسلام لطفا  توضيح دهيد؟

زندگي زناشويي قوام، تحكيم و استمرارش به محبت، دوستي، تفاهم، احترام متقابل و به رسميت شناختن و رعايت حقوق همديگر است. دين اسلام براي آن كه محيط و اجتماع كوچك خانواده قوام پيدا كند و تداوم يابد، براي هر يك از زن و شوهر حقوقي در نظر گرفته و در مقابل اين حقوق وظايفي را نيز براي آنان تعيين كرده است؛ چرا كه خداوند هر جا حقي در نظر گرفته، تكليفي را هم مقرر نموده است.

- وظايف زن و شوهر نسبت به يكديگر از ديدگاه اسلام:

الف) وظايف مشترك بين زن و شوهر:

اين وظايف، آنهايي هستند كه انسجام عاطفي و معنوي بيشتري در خانواده ايجاد مي كنند. عمده ترين اين وظايف عبارت است از:

1- مهر ورزي دو همسر نسبت به يكديگر: زن و شوهر بايد نسبت به هم مهر و محبت داشته باشند و به ويژه اين احساس را به يكديگر ابراز كنند.

2- احترام و تكريم يكديگر: همسران بايستي خود را عادت دهند در هر شرايطي، رفتارشان از چارچوب احترام و حفظ حرمت طرف مقابل خود خارج نشود.

3- بردباري و شكيبايي در برابر ناملايمات: زندگي خانوادگي، به ويژه در اوايل آن همراه با مشكلات و مسائل بسياري است. براي مقابله با اين مشكلات، زوجين بايستي تدابير لازم را بينديشند و به كار ببرند. يكي از اقدامات اساسي كه در برابر همه مشكلات لازم است، برخورداري از روحيه بردباري و صبر در مقابل محروميت ها و سختي هاست.

4- احترام به وابستگان همسر.

ب) وظايف اخلاقي شوهر نسبت به زن:

1- محبت ابتدايي نسبت به همسر: محبت بين زن و مرد در صورتي مطلوب و كامل است كه ابتدا توسط شوهر اظهار شود. در مقابل اين اظهار محبت، معمولاً عكس العمل زن، يك ارتباط متقابل توأم با محبت فراوان و گسترده است. اگر شوهري انتظار داشته باشد كه همسرش نسبت به او ابراز محبت و علاقه بكند، بدون آنكه خود او در اين كار پيش قدم شود، در ايجاد يك زندگي مطلوب و توأم با صميميت عاطفي موفق نخواهدبود.

2- احترام به همسر: مرد بايستي به همسر خود، بخصوص در حضور ديگران احترام بگذارد. اين احترام بايد توأم با صميميت و مهرباني باشد. زن نيازمند دريافت محبت و احترام از شوهر است، به ويژه هنگامي كه در حضور دوستان و آشنايان قرار داشته باشد. اين امر باعث مي شود كه زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندي كند و اين احساس، شوق او را به زندگي زناشويي، و آمادگي وي را براي گذشت و بردباري در برابر محروميت ها و سختي هاي احتمالي بيشترمي كند.

3- خوشرويي و خوش خلقي: مرد چون از قدرت جسمي و فيزيكي بيشتري نسبت به زن برخوردار است بايد مراقبت كند در مواقع ناراحتي و خشم، تندي ها و سخت گيري هاي بيجا نداشته باشد. بر عكس،او بايد در ايجاد يك فضاي آرام، صميمي و اطمينان بخش در محيط خانواده خود بكوشد. بدخلقي شوهر در خانواده باعث دلزدگي همسر و ديگر اعضاي خانواده خواهد شد. اين امر كاهش نفوذ گفته ها و دستورهاي مرد بر روي آنان را به همراه دارد و در روند شكل گيري خصوصيات رواني و تربيتي كه از وظايف بسيار مهم خانواده است، ايجاد اختلال و مشكل مي كند.

4- ايجاد آسايش و توجه به نيازهاي خانواده ـ از وظايف مهم شوهر آن است كه نسبت به وسع و توان خود براي اعضاي خانواده گشايش ايجاد كند. شوهر بايستي روحيه توجه به نيازهاي زن و فرزندان را در محيط خانه داشته باشد و در بين كارهاي خود براي رسيدگي به امور مختلف خانه برنامه ريزي كند . توجه به امور خانه از قبيل تهيه مايحتاج و خواسته هاي احتمالي همسر يا فرزندان از خصوصياتي است كه هم حكايت از توجه شوهر به كانون خانواده دارد و هم در همسر اطميناني نسبت به شوهر به وجود مي آورد كه حتي در مواقع تنگدستي و مشكلات مالي او وظيفه خود مي داند مراعات حال شوهر را بكند، چون از اين نكته آگاه است كه اگر چيزي در دسترس شوهر باشد از خانه و خانواده دريغ نخواهد كرد.

5- احساس غيرت نسبت به همسر: مرد بايد همچون حصاري زن را در حمايت و مراقبت قرار دهد. اين حالت، هم بايد در مراقبت نسبت به عفاف و پاكدامني زن باشد و هم در توجه به نيازهاي عاطفي او. توجه مرد به عفاف همسر خويش شرط اوليه حفظ حريم خانواده و حفظ سلامت اخلاقي آن است. حالت غيرت و حميت مرد اثر ديگري نيز در روحيه و رفتار زن دارد، به اين صورت كه در او احساس امنيت و اعتماد در پناه شوهر به وجود مي آورد كه يك احساس لذت بخش و مطلوب براي اوست و در افزايش عشق و محبت وي به شوهر مؤثر است.

6- از اشتباهها و لغزشهاي زن صرف نظر كند: او را مورد عفو قرار دهد؛ زن را احترام و تجليل كند؛ در كارهاي خانه به وي كمك نمايد و هرگز او را مورد اذيت و آزار قرار ندهد، قرآن در اينباره ميفرمايد: «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ  تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا»(1) يا به نيكي و خوشي آنان را نگهداريد و يا به نيكي رها كنيد و روا نيست كه آنان را آزار دهيد.

ج) وظايف اخلاقي زن نسبت به شوهر:

1- اطاعت از شوهر: اطاعت از شوهر و خود داري از نافرماني او، از وظايف اوليۀ زن است. شكي نيست كه غرض از اطاعت زن، فرمانبرداري او از شوهر است در اموري كه مخالف احكام الهي نباشد، زيرا در همه حال حكم خداوند متعال بر حكم بشر مقدم است. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: «زني نمي تواند حق خدا را ادا كند مگر اين كه حق شوهرش را ادا كند.»(2)

2- خوب شوهر داري: زن اگر به فن خوب شوهرداري آشنا باشد، مي تواند با انجام وظايفي كه خداوند بر عهدۀ او مقرر فرموده، خانه را به صورت «بهشت برين» درآورد و از شوهر و فرزندان خود، افرادي لايق، پويا، خلّاق و آبرومند بسازد و خانه را محل آسايش و فضيلت و خوشبختي قرار دهد.

شوهرداري در اسلام اهميت بسيار زيادي دارد و در همين رابطه امام علي(ع) مي فرمايند: «جهاد زن خوب شوهرداري است.»(3)

3- خوش اخلاقي: زن خوش اخلاق، در زندگي مشترك با همسر خود، زيبايي كلام و جذابيت بيان، زبان تشويق و ترغيب و تأييد و تكريم را سرمايۀ ارزشمند زندگي خويش مي داند و هيچ فرصتي را براي «ابلاغ پيام» و «ابراز محبت» به شوهر از دست نمي دهد و لذا در تاريكي هم با همسر خويش با زباني لين و آرام، شيرين و پرمعنا، گيرا و آرام بخش و به دور از اضطراب و تنش سخن مي گويد.

پيامبر اسلام(ص) مي فرمايند: «هر زني كه شوهرش را با زبانش بيازارد، خداوند هيچ كار واجب و مستحبي را از او نمي پذيرد و هيچ كار نيكش را قبول نمي كند تا وقتي كه شوهرش را راضي كند.» اگر چه روزها روزه بگيرد و شب ها به عبادت مشغول شود.»(4)

4-احترام به شوهر: زن آگاه و مهربان به خوبي مي داند كه همۀ انسان ها ذاتاً محبت پذير و قهرستيزند، همۀ انسان ها تكريم پذير و تنبيه گريزند. هر كس به شخصيت خويش علاقه مند است و دوست دارد ديگران به او احترام بگذارند و هر كس كه شخصيت او را محترم بشمارد محبوبش واقع مي شود.

5-اظهار عشق و علاقه نسبت به شوهر: اگر شوهر بداند كه محبوب واقعي زنش نيست، احساس بي كسي، تنهايي و غربت مي كند و هميشه پژمرده، غمگين و ناراحت و مضطرب است. ليكن زن نيك انديش و مهربان، محبت و دوستي خود را نسبت به شوهرش به زبان آورده و عشق و علاقه ي خود را در قالب واژه هاي طيب و زيبا و پر مفهوم عينيت مي بخشد.

6-استقبال گرم از شوهر: يكي از سنت هاي بسيار نيكوي مسلمانان اين است كه هرگاه به يكديگر مي رسند، «سلام» مي كنند، زيرا سلام كردن ايجاد انس، الفت و محبت مي كند، كينه ها و كدورت ها را مي زدايد. بنابراين دو زوجي كه نياز به صداقت و صميميت بيشتري دارند، اين دستور الهي را بيشتر بايد رعايت نمايند.

7-تهيۀ غذاي مناسب: امام صادق(ع) مي فرمايند: «بهترين زنان شما(مسلمين) زني است كه خوشبو و خوش دستپخت باشد.»(5)

8- زينت و آرايش براي شوهر.

پي نوشت ها:

1. بقر(2) آيۀ 231.

2. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسة آل البيت، قم، 1408 ه.ق. ج2، ص552.

3. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق. ج3، ص252.

4. همان، ج103، ص244، ح 15.

5. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسايل الشيعه، دار التراث العربي، بيروت، 1391 ق. ج14، ص15.

آیا كار كردن برای زنان در بیرون از منزل ارجحیت دارد؟
از منظر اسلام و معارف دینی منعی برای كار كردن خانم ها در بیرون از منزل نیست. اما از آن جایی كه وظیفه اصلی زنان، فروزان ساختن مشعل پر مهر و صفا و صمیمیت ...

آیا كار كردن برای زنان در بیرون از منزل ارجحیت دارد یا اینكه خانه داری برای او بهتر می باشد؟

از منظر اسلام و معارف دینی منعی برای كار كردن خانم ها در بیرون از منزل نیست. اما از آن جایی كه وظیفه اصلی زنان، فروزان ساختن مشعل پر مهر و صفا و صمیمیت خانواده و حفظ اساسی و بنیان این كانون هدایت است، نباید بهانه حضور در عرصه فعالیت های علمی و اجتماعی و كاری باعث انحطاط شأن و منزلت انسانی زنان و وظایف مادری ایشان گردد. زیرا این امر زمینۀ از هم گسیختگی نظام خانواده و فرو پاشی آن را فراهم می كند و بی بندوباری و فساد اخلاقی را دامن می زند.

آنچه اسلام بدان توصیه كرده، در راستای حفظ عفّت زن است.خروج زن از منزل و حضور او در صحنه اجتماع و عرصه های علمی و .... با رعایت موازین و حدود شرعی مانعی ندارد، به ویژه گاهی  ضرورت حكم  می كند كه زن در برخی موارد حضوری فعّال داشته باشد، مثلا وجود پزشك زن برای بیماری های مخصوص زنان - كه نوعا با لمس و نگاه به نقاط مختلف بدن همراه است - برای جامعه اسلامی یك ضرورت اجتماعی در همه دوران هاست. نیز دارا بودن معلم و استاد  زن برای دختران  ضرورت است و ضرورت آن روشن است. لذا كار كردن برای رفع نیاز های جامعه اسلامی از این جهت منعی ندارد. اما باید مراقب بود كه به فروزان ساختن مشعل پر مهر و صفا و صمیمیت خانواده و حفظ اساسی و بنیان این كانون آسیبی نرسد. البته تشخیص این مساله به خود فرد و شرایط جامعه  واگذار شده است.

موفق باشید

صفحه‌ها