ازدواج و آمادگي براي آن

اما آنها كار خاصی انجام نمی دهند من باید چه كار كنم؟
اگر چه والدین انسان در مورد ازدواج فرزندان شان وظیفه ای دارند. ولی اگر آنها به هر دلیلی نتوانستند وظیفه خود را انجام دهند، در این صورت وظیفه اصلی بر دوش خود ...

می خواستم بدانم پدر و مادر من می دانند من نیاز به ازدواج دارم. اما آنها كار خاصی انجام نمی دهند من باید چه كار كنم سن من 22 سال است و دیگر خیلی كنترل شهوتم سخت شده باید چه كنم من كه به دنبال ازدواج دائم با یك دختر مذهبی هستم.باتشكر

اگر چه والدین انسان در مورد ازدواج فرزندان شان وظیفه ای دارند. ولی اگر آنها به هر دلیلی نتوانستند وظیفه خود را انجام دهند، در این صورت وظیفه اصلی بر دوش خود شما باقی می ماند كه می بایست در این زمینه، خودتان دست به كار شوید و همت و تلاش مضاعف نمایید و فكر و ذهنتان را به رفع موانع ازدواج و فراهم نمودن شرایط آن متمركز كنید و در این زمینه تلاش و جدیت مجدانه داشته باشید تا مقداری شرایط ازدواج را خودتان فراهم كنید. یقیناً اگر این گونه عمل كنید و فكر و ذهن تان را به كار و تهیه مقدمات ازدواج متمركز كنید، هم دیگر فرصت فكر كردن به امور شهوانی و جنسی را پیدا نمی كنید و هم نصرت و یاری تخلف ناپذیر الهی را به دنبال خود خواهی داشت. مسلماً خداوند به پاس دوری از گناه و تلاشی كه در این راه متحمل می شوید و تنها به ارضای صحیح نیازهای خود در بستری مناسب می اندیشید و در این راه از هیچ كوششی فرو گذار نمی كنید، شما را یاری خواهد نمود و چنان بركتی به كار و تلاش تان می اندازد كه در اندك زمان ممكن، به خواسته خود خواهید رسید.

اما اگر پدر و مادرتان در خصوص ازدواج تان كاری نمی كنند، ممكن است آنها شرایط شما را برای ازدواج كافی نمی دانند و معتقدند كه باید از امكانات و شرایط بهتری برخوردار باشید و یا مشكل مالی دارند و نمی توانند هزینه های ازدواج شما را تقبل كنند. گویا آنها بر این باورند كه ازدواج بدون داشتن شرایط آن و برطرف كردن موانع آن، شما را با مشكلاتی روبرو می سازد و چون می بینند كه شما هنوز شرایط كافی برای ازدواج و اداره زندگی مشترك را ندارید و یا آینده شغلی و كاری شما هنوز مشخص نیست، اقدامی در این خصوص نمی كنند. ضمن این كه با نبود شرایط ازدواج و نداشتن شغل و درآمد كافی، ممكن است خانواده هیچ دختری با این مسئله به سادگی كنار نیایند و جواب رد بشنوید. امروزه كمتر خانواده ای پیدا می شود كه شرایط این چنینی را برای ازدواج كافی بدانند و ممكن است در صورت اقدام شما به ازدواج در صورت نبود شرایط لازم، مدت زیادی از وقت شما صرف خواستگاری رفتن های متعدد شود و در این میان سرخورده و افسرده گردید و یا اینكه از معیارهای اساسی ازدواج كوتاه بیاید و تن به ازدواج با دختری بدهید كه از موقعیت و شرایط پایینی برخوردار است و برای ازدواج با شما مناسب نیست. به هر حال این ها واقعیت های است كه ممكن است پیش روی شما قرار بگیرد، به همین خاطر توصیه می شود كه تلاش خود را در ابتدا متمركز در این امر كنید تا موانع ازدواج را یكی پس از دیگری از پیش روی خود بردارید و شغلی را برای خود فراهم سازید و بعد از آن با خیالی آسوده به دنبال تهیه مقدمات و مراحل بعدی ازدواج بروید.

این را بدانید كه ازدواج زمان بر است و باید با صبر و آرامش به برطرف كردن  موانع آن پرداخت و با فراهم نمودن مقدمات آن زمینه ازدواج موفق و پایداری را محقق ساخت. هر گونه ازدواج عجولانه و بدون خردورزی و صرفاً به خاطر ارضای تمایلات جنسی، محكوم به شكست بوده و پیامدهای ناگواری را به دنبال دارد كه بسیار بدتر از زمانی است كه در تب و تاب بی همسری می سوزید. بنابراین توصیه می شود با خوشتنداری جنسی به مقابله با غریزه جنسی بروید، البته اگر مقدروتان بود می توانید در صورت موافقت والدین تان، به خواستگاری دختر مناسبی بروید و با او عقد كنید و چند سالی را تا فراهم شدن شرایط و امكانات لازم، عروسی را به تأخیر اندازید، با این شیوه مشكل تان برطرف می شود.

البته اگر شرایط ازدواج را دارید و می توانید زندگی مشترك را به خوبی اداره كنید و باز پدر و مادرتان اقدامی نمی كنند، در این صورت خودتان رأساً اقدام كنید و از همكاری و مساعدت برخی بستگان نزدیك مثل دایی، عمو، پدر بزرگ و برخی از افراد معتمد محل مثل امام جماعت مسجد، مسئول هیئت و مسئول بسیج و دیگر افراد خیر اندیش غافل نباشید، می توانید مشكل خود را با آنان مطرح كنید و از آنان هم در مورد یافتن دختری مناسب و هم در نحوی خواستگاری رفتن كمك بگیرید.

چه كار كنم كه خانواده من راضي شوند؟
پدران و مادران ايراني به ويژه مادران، به طور معمول دوست دارند در مورد ازدواج فرزندشان نظر بدهند و دخالت در انتخاب همسر برايشان نوعي آرزو به شمار مي رود و ...

پسری22ساله هستم،خانواده من با ازدواج من مخالفند من چه كار كنم كه خانواده من راضي شوند؟

پدران و مادران ايراني به ويژه مادران، به طور معمول دوست دارند در مورد ازدواج فرزندشان نظر بدهند و دخالت در انتخاب همسر برايشان نوعي آرزو به شمار مي رود و اين كار برايشان لذت بخش است و با توجه به رنج هاي فراواني كه براي بزرگ كردن فرزندشان متحمل شده اند، براي خود در اين مساله نوعي حق قائلند.

از طرفي نگرانند كه نكند انتخاب فرزندشان به سبب غلبه احساسات و عواطف باشد و عاقلانه تصميم نگرفته باشد.

جالب است كه والدين در انتخاب رشته تحصيلي فرزندشان دخالت جدي نمي كنند و آن گونه كه براي ازدواج آنان حساسيت نشان مي دهند، در اين مساله حساسيت چنداني ندارند؛ چرا كه مي دانند فرزندشان در انتخاب رشته تحصيلي، محكوم به عواطف و احساسات خود نمي شود؛ در اين مساله به قدر كافي تعقل مي كند و از آراي مشاوران تحصيلي نيز به خوبي بهره مي برد. خوب است در مساله ازدواج، رضايت پدر و مادر خود را جلب كنيد؛ البته مقصود اين نيست كه حق انتخاب را به آنان بدهد. والدين فقط حق اقدام دارند و حق انتخاب با فرزند است.

جلب رضايت پدر و مادر از، افزون بر كاهش در صد خطا و ايجاد آرامش شما (با توجه به آموزه هاي ديني ما درباره جايگاه والدين)، در حقيقت كسب رضايت الاهي است. اين رضايت، توام با دعاي خير آنان، به طور قطع باعث بركات فراواني در زندگي و سرمايه بزرگي براي زندگي مشترك آينده شما خواهد بود و عدم رضايت آنان، افزون بر اضطراب شما، ممكن است خداي نخواسته توفيقاتي را در زندگي از شما سلب كند. گذشته از اين كه همسر آينده شما، بايد مورد پسند و قبول پدر و مادرتان باشد تا مورد حمايت قرار گيرد و وي را در جايگاه عروس خانواده دوست داشته باشند و از تجربه هاي خود محرومش نسازند كه اگر چنين نشود، عروس آنها احساس امنيت خاطر نخواهد داشت و به جهت بي توجهي اطرافيان، دچار افسردگي خواهد شد.

لطفا در ادامه به نكات ذيل توجه فرمائيد:

1. توصيه هميشگي ما اين است كه: اگر انديشه ازدواج با كسي را در سر مي‏پرورانيد، قبل از ابراز علاقه به وي، درباره معيارهاي ازدواج و شرايط همسر ايده‏آل شناخت كافي پيدا كنيد. بدين منظور مي‏توانيد از راهنمايي‏هاي افراد با تجربه و خبره و مشاوران مورد اعتمادتان و يا از كتاب‏هاي زير كمك بگيريد: جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، انتشارات پارسيان- انتخاب همسر، ابراهيم اميني- مشاوره قبل از ازدواج، حسن ملكي- چرا ازدواج موفق، چرا ازدواج ناموفق، گاتمن.

2. افرادي كه سعي مي كنند قبل از ازدواج درمورد همسرشان مطالعه نمايند و همسري بيابند كه از نظر روحي متناسب با خودشان باشد، بخشي از مشكلات بعد از ازدواج و تربيت فرزندانشان را حل كرده اند. در غير اينصورت مشكلاتي را كه مي توانستند قبلا حل كنند به بعد از ازدواج موكول كرده و آن مشكل را حفظ مي كنند.

3. متأسفانه معمولا در انتخاب همسر به خوب بودن عرفي اكتفا مي شود و به كفوء بودن دختر و پسر توجه كمتري مي كنند. در حاليكه محور معيارهاي انتخاب همسر، همين هم كفوء بودن است (هم كفوء بودن يعني: تناسب، هماهنگي، همتايي، همشأني، سنخيت، همطرازي بين دختر و پسر و به اصطلاح با هم جور در آمدن زن و شوهر).

4. همتايي فرهنگي: عشق تنها، رابطه را ماندگار نمي كند؛ بلكه رابطه به سازگاري فرهنگي هم نياز دارد. تفاوت فرهنگي فقط در مورد اينكه كجا به دنيا آمده ايم نيست، كه به آن اهميت ندهيم، فرهنگ در تمام صحنه هاي زندگي اثرگذار است. باورهاي معنوي، اجتماعي، روشن فكري، احساسات، ارزشها، چگونگي تربيت بچه ها، عادتها، همه به تفاوت فرهنگي وابستگي دارند. بسيار سخت است، كه با هم بنشينيد و در بعضي چيزها توافق كنيد و همان راه را برويد. قطعا موقع انتخاب راه، تفاوت فرهنگي آن را جهت دهي مي كند و در بهترين شرائط، موجب تنشهايي در رابطه شما خواهد شد. در رابطه با وجود يا عدم وجود همتايي فرهنگي ميان دو خانواده تحقيق بيشتري كنيد.

5. همتايي طبقاتي: تفاوت تمكن مالي اگر زياد نباشد، اشكالي ندارد؛ اما اگر فاصله زياد باشد؛ به گونه اي كه از دو طبقه ثروتمند و كم بضاعت باشند، مشكلاتي را فراهم خواهد آورد. مثلا اگر پسر و خانواده اش ثروتمند باشند، دختر با ديدن نزديكان او احساس حقارت خواهد كرد. اين در صورتي است كه تحقير و سرزنشي در كار نباشد كه اگر چنين شود، رنج ها افزون تر خواهد شد. البته مطلوب اين است كه وضعيت مالي پسر بهتر باشد تا زندگي به كام دختر شيرين تر شود.

در پايان از شما مي خواهيم كه با دورانديشي لازم و جدا نمودن نصايح دلسوزانه از نصايح خودخواهانه اطرافيان و همچنين دوري از هر گونه احساسات و عواطف زودگذر جواني، تصميم مناسبي اتخاذ كنيد.

اگر شرايط شما به گونه اي است كه اطمينان واقعي از امكان تشكيل زندگي داريد، مي توانيد با بهره گيري از راهكارهاي ذيل رضايت آنها را جلب كنيد:

1. صحبت همراه با احترام با والدين بدون اصرار و سماجت

2. استفاده از همكاري و ميانجي گري خيرانديشان و خويشاوندان نزديك و صاحب نفوذ بر روي آنان

3. اصرار و سماجت،آميخته به محبت و فرمانبري و دعا به درگاه حضرت حق

4. گاهي اوقات صبر و تحمل و گذر زمان، خود به عنوان يك عامل موثر مي تواند شما را در رسيدن به هدفتان ياري دهد. پس صبر و تحمل داشته باشيد و عجولانه عمل نكنيد؛ بلكه اجازه بدهيد مدتي بگذرد.

احساس می كنم به پشتوانه ای غیر از پدر و مادرم احتیاج دارم
راجع به سن مناسب ازدواج باید گفت: برای ازدواج دختر و پسر، سن مشخصی را نمی توان ذكر كرد؛ زیرا شرایط و موقعیت افراد متفاوت است؛ برای مثال، سن ازدواج در مناطق ...

من 19ساله هستم تازگیها خیلی احساس تنهایی می كنم احساس می كنم به پشتوانه ای غیر از پدر و مادرم احتیاج دارم خیلی دوست دارم ازدواج كنم اما همه ی خانواده می گویند زود است و اول باید وارد دانشگاه شوی ودرس بخوانی من نمیدانم چه كار كنم میشه راهنمایی كنید؟ میخوام بدونم واقعا زوده یعنی من حق انتخاب ندارم یعنی اگر درس نخوانم دیگر بعد از ازدواج نمی توانموارد دانشگاه شوم؟ باتشكر

راجع به سن مناسب ازدواج باید گفت: برای ازدواج دختر و پسر، سن مشخصی را نمی توان ذكر كرد؛ زیرا شرایط و موقعیت افراد متفاوت است؛ برای مثال، سن ازدواج در مناطق گرمسیر، به سبب بلوغ جنسی زودتر دختران و پسران، و در مناطق روستایی به جهت ساده تر بودن زندگی و نبودن پیچیدگی های زندگی شهر نشینی و نیز حمایت بیشتر خانواده ها، پایین تر است.

آنچه زمینه را برای ازدواج دختر و پسر آماده می كند، امكانات اولیه مادی، بلوغ شرعی، بلوغ جنسی، بلوغ فكری، رشد جسمی و روحی، رشد اجتماعی و شخصیتی، استقلال فكری، ثبات عاطفی و قدرت مدیریت بحران (مواجهه با مشكلاتی كه در فرایند ازدواج ممكن است ایجاد شود و مقابله با بحران های زندگی است كه اگر این شرایط به طور نسبی فراهم شد، شخص می تواند ازدواج كند. لازم به ذكر است كه با توجه به اینكه دوره نوجوانی (12 تا 18 سالگی) دوره شدت عواطف و عدم ثبات عاطفی است و این نگرانی به ویژه در خانم ها وجود دارد كه تصمیمشان برای ازدواج از روی عواطف و احساسات صرف باشد و كمتر جنبه عقلانی داشته باشد، توصیه می شود كه ازدواج در این دوره انجام نشود، مگر این كه اطمینان یابند تصمیمشان عقلانی و بدون حكومت عواطف است.

از نظر احكام دیني  نيز اگر شخصي به واسطه ازدواج نكردن به گناه آلوده مي‏شود، بايد به منظور حفظ  پاكي و عفت كه تنها نشان كرامت انساني است ازدواج كند، لذا سن خاص ندارد و هيچ چيزي (مانند تحصيل، بيكاري و...) نمي‏تواند  مانع آن شود چون هزينه‏اي كه در برابر آن پرداخت مي‏شود يعني پاكي بسيار گران است.

اما در مورد قسمت دوم سوال شما باید گفت: ادامه تحصیل برای خانم ها اصلا نمی تواند مانع ازدواج شود؛ بنابراین، اگر در مراسم خواستگاری دختر، با خواستگار خود شرط كند كه اجازه ادامه تحصیل داشته باشد، مشكلی برای آینده تحصیلی نخواهد داشت. از سوی دیگر هیچ كس نگفته كسی كه ازدواج می كند، بعد از ازدوج نمی تواند ادامه تحصیل بدهد. پس با توجه به نكاتی كه ارائه شد و با راهنمایی مشاورین مراكز مشاوره شهر خود و در صورت لزوم با تماس با مشاورین تلفنی این مركز (09640 بدون پیش شماره ) به جمعبندی لازم دست پیدا كنید.

اگه تو سنين بالا ازدواج كنيم ميل جنسي كم نميشه؟
معمولاً بعد از تولد انسان، به تدريج اندام‌هاي انسان رشد پيدا مي‌كنند و به آخرين مرحله رشد و تكامل خود نزديك مي‌شوند و براي ايفاي نقش خود در كاركرد بدن آماده...

ميخواستم بدونم اگه تو سنين بالا ازدواج كنيم ميل جنسي كم نميشه؟

معمولاً بعد از تولد انسان، به تدريج اندامهاي انسان رشد پيدا ميكنند و به آخرين مرحله رشد و تكامل خود نزديك ميشوند و براي ايفاي نقش خود در كاركرد بدن آماده ميكردند. به تناسب رشد همه اندامها و اعضاي بدن، اندام تناسلي انسان نيز به رشد خود ادامه ميدهد و به موازات رشد اندام تناسلي، هورمونهاي مختلف بدن و هورمونهاي جنسي در خون ترشح ميشوند كه اين مسئله باعث تسريع در رشد و تكامل اندام جنسي و نيز به وجود آمدن ميل جنسي ميگردد.

با افزايش فعاليت غدد جنسي و رشد اندام تناسلي، بلوغ جنسي شكل ميگيرد و كه در جنس پسر با رشد بيضهها و فعاليت غدد مني ساز توليد اسپرم آغاز ميگردد و در جنس دختر تخمدانها فعاليت خود را شروع ميكنند و زمينه براي شكلگيري چرخه جنسي و تخم ريزي و در نتيجه آن بارداري حاصل ميگردد.

به صورت طبيعي، وقتي بلوغ جنسي دختر و پسر فرا ميرسد و فعاليت غدد جنسي افزايش مييابد و رشد اندام تناسلي به نهايت ميرسد، امكان باروري و بارداري دختر و پسر فراهم ميگردد در اين هنگام، ميل جنسي نيز به اوج خود ميرسد و دختر و پسر به هم كشش و علاقه اي پيدا ميكنند تا با ازدواج و با يك آيين رسمي در كنار هم قرار گيرند و زمينه تداوم نسل و بقاي آن به وجود آيد.

با توضيحاتي كه ارائه شد مشخص ميشود كه ميل جنسي در انسان يك نقطه آغاز و نقطه اوج و نقطه پايان دارد كه اگر آن را در يك پيوستاري ترسيم نماييم، منحني هرمي شكلي به وجود ميآيد كه نقطه شروع آن با تولد انسان آغاز ميگردد و به تدريج بالا ميرود و به فرا رسيدن بلوغ جنسي به اوج خود ميرسد و سپس به تدريج افول ميكند و سير نزولي خود را تا لحظه مرگ انسان ادامه ميدهد.

به هر حال، اين را بدانيد كه افزايش تمايلات جنسي هميشگي نيست بلكه، مقطعي و گذرا بوده و به تدريج سير نزولي پيدا ميكند و از اوج خود افول كرده و كاهش مييابد و به سطح عادي خود بر ميگردد.

 با اين حساب، وقتي دوران بلوغ سپري ميگردد به تدريج با افزايش سن از شدت تمايلات جنسي كاسته ميشود و با ازدواج در مسير مشخص و طبيعي خود قرار ميگيرد. البته در اين ميان شيوه برخورد فرد با پديده جنسي بيتأثير نيست. بر فرض مثال، اگر نوجوان و جواني از غريزه جنسي خود مواظبت به عمل نياورد و باعث انحراف خود گردد ممكن ميل جنسي كاذبي در او به وجود آيد به همين خاطر، احتمال اين كه روز به روز بر شدت فشار جنسي او افزوده گردد و باعث افزايش ميل جنسي و زياد شدن شهوت گردد و در نتيجه آن، آزار و رنجش وي را به دنبال داشته باشد، بسيار است.

به هر حال، افرادي كه به انحرافات جنسي و اخلاقي مبتلا شده اند و از طريق انجام خودارضايي و انجام روابط نامشروع جنسي، باعث تشديد ميل جنسي خود شده اند نه تنها با ازدواج، ميل جنسي آنها در مسير طبيعي خود قرار نميگيرد بلكه، آسيبهاي اين گونه انحرافات جنسي و اخلاقي دامن آنها را ميگيرد و مشكلات عديده اي را براي آنها ايجاد ميكند از اين روي، اين گونه افراد ميبايست تا دير نشده به فكر بيفتند و خود را از آلودگي به انحرافات جنسي برهانندو از عواملي كه باعث تحريك ميل جنسي شان ميشود اجتناب كنند.

بايد توجه داشت كه علاوه بر نقش عوامل فيزيولوژي و ترشح هورمونهاي جنسي در تشديد ميل جنسي، عوامل تحريك كننده بيروني و محيطي از قبيل الگوهاي رفتاري، نوارها و عكسهاي مبتذل، فيلمهاي سينمايي وارداتي، نگاههاي هرزه به نامحرم، دسترسي به ماهواره و اينترنت و علاوه بر آن، فيلمها و سريالهاي داخلي مغاير با فرهنگ معنوي جامعه، كه از لحاظ رواني، بر جسم و بدن تأثير ميگذارد و باعث تحريك ميل جنسي و در نتيجه آن، فعاليت بيشتر غدد جنسي و ترشح هورمونها ميگردد كه خود سبب تشديد ميل جنسي و شهوت ميشود از اين روي، اگر جواني بخواهد دير ازدواج كند براي اين كه از ناحيه غريزه جنسي خيلي اذيت نشود بايستي خود را ز اين گونه امور شهوت انگيز دور نگه دارد تا ميل جنسي او بي جهت افزايش نيابد و باعث دردسر وي نگردد.

امكان خواستگاری رفتن رو ندارم خواهشا منو راهنمایی موثری بكنید
هیچ ­گاه با یک نظر و با یک بار دیدن و تنها توجه به ظاهر دختر، نمی توان فردی را برای ازدواج مناسب تشخیص داد، فرایند ازدواج و انتخاب همسر یک فرایند زمان بر و ...

من17سال دارم.دیروز دختری رو دیدم كه به نظرم برای ازدواج مناسب میاد میخوام اونو بیشتر بشناسم و اصلا امكان خواستگاری رفتن رو ندارم خواهشا منو راهنمایی موثری بكنید مرسی

برادر گرامی! با سپاس و تشکر از ارتباطتان با مرکز

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:

1.  هیچ ­گاه با یک نظر و با یک بار دیدن و تنها توجه به ظاهر دختر، نمی توان فردی را برای ازدواج مناسب تشخیص داد، فرایند ازدواج و انتخاب همسر یک فرایند زمان بر و نیاز به همکاری جدی و صمیمانه همه اعضای خانواده دارد. به همین خاطر خودتان نمی توانید به تنهایی و یک تنه و شخصاً اقدام کنید و در مورد دختر مورد نظر شناخت پیدا بکنید، مگر این که پیش از آن خانواده خود را در جریان بگذارید و آن گاه با هم­فکری، همراهی و همکاری آنان درباره دختر، تحقیق و بررسی همه جانبه انجام دهید . معیارها و ملاک­ های اساسی و مهم ازدواج را بشناسید و آن ها را در دختر مورد نظر تطبیق دهید و ببینید که چقدر با هم تناسب و همخوانی دارید، آیا اصلاً به درد ازدواج با هم می خورید ؟

2.  بهترین و سالم ­ترین و دقیق ­ترین شناخت، زمانی به دست می آید که همه اعضای خانواده مشارکت داشته باشند و درباره دختر مورد نظر شما تحقیق کنند . حالات و خصوصیات اخلاقی و وضعیت خانوادگی، جسمی و روحی او را در مکان­ ها و زمان­ های مختلف تحت نظر بگیرند و بررسی کنند . در اين باره بايد از تجربيات ديگران استفاده كنيد . تحقيقات گسترده‏اي را از طريق دوستان، همكاران و اهل محل و به كمك بزرگ‏ترها به عمل آوريد، تا ازدواج موفقی را پایه گذاری کنید.

3. شناختی که  دنبال آن هستید و می خواهید دختر مورد نظر را بهتر بشناسید، اگر به تنهایی و با ارتباطات پنهانی آغاز گردد، بيش ­تر از آن كه معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است، چون عمدتاً ديده مي شود فرد آن گونه كه هست، خود را نشان نمي دهد . بيش تر رفتارهایی که در آشنايي هاي پنهانی ابراز مي شود، به شكل­ هاي مصنوعي می باشد، يا به سبب محبت و عشقي كه ايجاد می شود، نمي توانید عيوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضيه را بسنجید و ممکن است در دام احساسات و عواطف گرفتار آیید و تصمیم نادرستی بگیرید.

4. این که می فرمایید: «من اصلاً امکان خواستگاری رفتن رو ندارم » معلوم می شود در حال حاضر شرایط و آمادگی ازدواج و خواستگاری رفتن را ندارید، چون نوجوانی در سن و سال شما معمولاً شغل و درآمدی ندارد . نمی تواند مسکنی برای زندگی تهیه کنید و زندگی مستقل خود را اداره کند. تازه موانع مهمی چون ادامه تحصیل، خدمت سربازی و یافتن شغل مناسب را پیش روی خود دارد. طبیعتاً تا این گونه موانع بر طرف نگردد و از پیش پای شما برداشته نشود، نمی توانید از دختر مورد علاقه خود خواستگاری کنید ،چون کم تر خانواده­ای پیدا می شود که شرایط شما را برای ازدواج کافی بداند و حاضر بشوند که دخترشان را به عقد و ازدواج شما در بیاورند. احتمال این که در خواستگاری جواب منفی بشنوید، خیلی زیاد است.

5. با این شرایط چه باید بکنید؟

ما هم قبول داریم که ازدواج و تشکیل زندگی مشترک خواسته هر جوانی مثل شماست اما باید برای رسیدن به هر خواسته و هدفی اولاً در موعد و موقع خاص خود اقدام کرد . ثانیاً از راه مخصوص به خود اقدام کنید تا راحت­ تر و سریع ­تر و بدون مشکل و با دغدغه کم تر به نتیجه برسید. مثلاً برای ازدواج ابتدا باید خانواده خود را در جریان قرار دهید و نظر آنان را جویا شوید . با هم­فکری و همراهی آنان به خواستگاری دختر مورد نظر خود بروید . در صورت فراهم بودن شرایط با او ازدواج کنید، بنابراین هیچ گاه نباید خودتان مستقیماً با دختر مورد نظر وارد مذاکره شوید و یا به نوعی با او ارتباط برقرار کنید.

6. عاقلانه­ ترین و منطقی­ ترین راه این است حالا که امکان خواستگاری رفتن را ندارید و شرایط و آمادگی ازدواج را هم ندارید، فعلاً دست نگه دارید . از هرگونه ارتباط دوستانه با جنس مخالف و هر دختری تحت هر عنوانی بپرهیزید، چون این کار علاوه بر آسیب های فراوانی که دارد، موجب گرفتار شدن شما در وادی عشق می شود . از آن جا که ريشه دادن به عشقي كه در حال حاضر توان وصال بر آن را نداريد، كار اشتباهي است چون شرایط آن را ندارید، بنا بر این وقتي وضع براي يك نوجوان مهيا نباشد، اقدام براي ازدواج منطقي و عقلانی نيست.

7. سعی کنید با مطالعه کتاب­ هایی که در زمینه ازدواج نوشته شده است، اطلاعات و دانش خود را در زمینه معیارها و ملاک­ های ازدواج بالا ببرید . ببینید برای ازدواج چه معیارهایی مورد لحاظ است . چه چیزی را باید مد نظر قرار دهید تا ازدواج موفق و با دوامی داشته باشید.

8. وظیفه شما در حال حاضر این است که تمام فکر و ذهن خود را به کار و تلاش و تحصیل معطوف کنید . سعی کنید به تدریج موانع ازدواج خود را از پیش پای خود بردارید و شرایط آن را فراهم سازید . تا آن موقع سعی کنید از هر گونه رابطه دوستی با هر دختری جداً خودداری کنید. البته اگر دختری را برای ازدواج مناسب می دانید، می توانید این موضوع را با خانواده خود و با یکی از اعضای خانواده که با او راحت هستید در میان بگذارید تا آن ها بررسی لازم را انجام دهند و دختر مورد نظر شما را نشان کنند تا در زمانی که شرایط ازدواج شما فراهم شد، به خواستگاری  بروید

الان نمیتونم او را عقد كنم و بعدا با او ازدواج كنم
در صورتیكه آمادگی دارید و اصل این پیوند مورد پذیرش خانواده ها باشد شما می توانید رسما خواستگاری كنید و شرایط خود را بازگو نمایید و از آنها بخواهید دوره عقد ...

یك دختر را به من برای ازدواج پیشنهاد كردندالبته نه برای الان. این گزینه دختر دایی ام می شود و از نظر دیانت و اخلاق خیلی خوبه و فعلا دانش آموز سوم دبیرستان ویك سال از من كوچكتراست. من 18.5 ساله هستم وفعلا برای كنكور درس می خونم. راستش رو بخوای من قبل از اینكه پیشنهاد بدهند توی ذهنم یكی از گزینه های(دوتا گزینه) من برای ازدواج بود البته نه برای الان. مدتی پیش برایش یك خواستگار آمده بود كه بعد از این به من پشنهاد دادند. خوانواده ام میگن اگه بخوای فعلا دختره با كسی ازدواج نكنه و بعدا هر وقت خواستی با او ازدواج كن. شاید 3 الی 4 سال بعد به احتمال زیاد تقریبا بالای 80 الی 90 درصد دختره راضی است كه با من ازدواج كنه! این رو با توجه به تشابه شخصیتهای تقریبا مشترك من و اوست. به نظر شما این كار رو بكنم یا نه؟ آیا به خوانواده ام بگم كه دختره را برام نگه دارند تا وقتی كه موقعش شد با ازدواج كنم؟ در ضمن الان نمیتونم او را عقد كنم و بعدا با او ازدواج كنم.(به دلایل نداشتن آمادگی كامل و اینكه امسال سال مهم و تعیین كننده ای برای من است و قرار كنكور بدم نمی خواهم وقتم و ذهنم را دچار این مسئله كنم) لطفا توضیح جامع بدهید. با تشكر فراوان

برای پاسخ به مسئله شما نكاتی را بیان می كنیم:

الف) ابتدا ببینید آمادگی های روحی و روانی لازم برای ازدواج را دارا هستی یا خیر؟

 آمادگیهای لازم قبل از ازدواج:

1- امید: شخص به قابلیتها و امكانات موجود خویش باور داشته و بتواند روی آنها برای آینده خود و خانواده سرمایه گذاری كند.

2- اراده: شخص به استقلال رسیده باشد و بتواند بدون وابستگی به دیگران شخصا در امور ات زندگی تصمیم گیری نماید.

3-هدفمندی: هدف شخص از زندگی و ازدواج مشخص باشد و بداند دنبال چه چیزی می گردد بر این اساس شخص باید قدرت برنامه ریزی داشته باشد.

4- شایستگی: شخص به اندازه ای از رشد برخوردار باشد كه قدرت اجرا داشته باشد.

5- وفاداری: شخص می بایست به مرحله تحمل سختیها و اختلاف سلیقه با همسر خویش نائل گردیده باشد.

این مشخصه ها به طور مشترك برای زن و مرد لازم است. اما از آنجا كه مدیر و رهبر خانواده مرد است نه زن لذا ضروری است كه مرد بیش از زن به این آمادگی ها مجهز باشد.

ب) ازدواج پاسخی است به یكسری از نیازهای واقعی روحی- روانی وجسمانی. مهمترین نیازی كه ازدواج موفق، از انسان برطرف می كند  آرامشی است كه در پرتو صمیمیت و مودت زوجین حاصل می شود. هر كسی باید این نیاز را در درون خود احساس كند، نه اینكه در اثر حرف اطرافیان اقدام به ازدواج نماید.

ج) طی سه  چهار سال اینده ممكن است شرایط فرق كند و نظر شما یا طرف دیگرعوض شود بنابراین در صورتی كه آمادگی یا انگیزه لازم برای ازدواج را نداریم لزومی ندارد تا چند سال آینده دایره انتخاب خود را محدود به یك نفر كنیم.

با توجه به این نكات در پاسخ به سوال شما می گوییم كه:

اگر فكر می كنید فعلا آمادگی های لازم را ندارید و زمان مناسبی برای ازدواج شما نیست. نباید از الان دایره انتخاب خود را محدود كنید زیرا در چند سال آینده شرایط متفاوتی خواهید داشت و امكان دارد نظرتان عوض شود و بخواهید با كس دیگری ازدواج كنید. از سوی دیگر وقتی آن دختر در این مدت بخاطر شما صبر می كند ممكن است خواستگاران و موقعیتهای مناسبی را برای ازدواج از دست بدهد.

اما در صورتیكه آمادگی دارید و اصل این پیوند مورد پذیرش خانواده ها باشد شما می توانید رسما خواستگاری كنید و شرایط خود را بازگو نمایید و از آنها بخواهید دوره عقد تا سرو سامان گرفتن شما به طول بیانجامد. اما به این نكته نیز توجه داشته باشید طولانی شدن دوره عقد هم می تواند زندگی مشترك را دچار حوادث و چالش نماید.

براي ازدواج تفاوت سني هم از نظر ديني و هم بطور كلي اشكال دارد يا نه؟
فاصله سني مطلوب ميان دختر و پسر تقريبا بين 3 تا 7 سال است؛ يعني پسر بزرگ تر باشد. در صورت وجود شرايط مطلوب، كمي كمتر يا بيشتر از اين مقدار هم قابل قبول است...

عاشق دختري كه 1 سال از خودم بزرگتر است شده ام.ميخواهم بدانم براي ازدواج تفاوت سني هم از نظر ديني و هم بطور كلي اشكال دارد يا نه؟

فاصله سني مطلوب ميان دختر و پسر تقريبا بين 3 تا 7 سال است؛ يعني پسر بزرگ تر باشد.

در صورت وجود شرايط مطلوب، كمي كمتر يا بيشتر از اين مقدار هم قابل قبول است؛ اما فاصله سني زياد، مشكلاتي را در زندگي زناشويي پديد مي آورد كه ناشي از درك دوگانه دختر و پسر از دنيا و تفاوت نيازهاي آن دو در سنين متفاوت است.

اما در ادامه علل مخالفت با ازدواج پسر با دختر بزرگ تر بيان مي شود

1. بلوغ جنسي زودتر دختر: با توجه به بلوغ جنسي زودتر دختر، بهتر است زودتر از پسر به نياز او پاسخ داده شود و راه اين پاسخگويي، ازدواج زودتر خواهد بود كه لازمه اش ازدوج در سنين پايين تر و كمتر از پسر است.

2. بلوغ فكري زودتر دختر: با توجه به اين كه دختر زودتر از پسر به بلوغ فكري مي رسد، بالاتر بودن سن او در ازدواج، سبب بعد فكري آن دو مي شود؛ در حالي كه زن و مرد بايد قرب فكري داشته باشند.

3. پيشگيري از اثبات اقتدار مرد: اگر سن زن بالاتر باشد، ممكن است نقش مادر را براي شوهر خود ايفا كند و با اين كار جلو اقتدار او را بگيرد كه اين مساله براي مرد خوشايند نيست.

4. عدم پذيرش خانواده پسر: به طور معمول، خانواده پسر به ويژه مادر او به چنين ازدواجي راضي نمي شود و اگر به رغم ميل باطني اش به چنين ازدواجي رضايت دهد، از عروسش حمايت نخواهد كرد كه براي دختر بسيار رنج آور است.

5. عدم پذيرش عرف: عرف جامعه، ازدواج دختر و پسر با اين شرايط را نمي پذيرد. مطلوب است كه وقتي زن و مرد در جامعه حضور مي يابند و كنار هم راه مي روند، ديگران آنان را زن و شوهر بدانند و نه ...!

در پايان بايد اين نكته را نيز متذكر شد كه در مواردي خاص و استثنايي مي توان مجوز چنين ازدواجي را داد كه البته اجازه آن در صورتي است كه پسر و دختر هر دو پس گذراندن يك دوره مشاوره پيش از ازدواج و انجام تست هاي لازم، با نظر متخصص مربوطه به اين نتيجه برسند كه مي توانند با ازدواج آن هم با اين شرايط سني، زندگي مطلوبي را پايه ريزي كنند.

بهترين سن ازدواج براي مرد؟
اصولاً نمي‌توان يك سن مشخصي را براي ازدواج همه‌ي افراد معين كرد چرا كه افراد با هم تفاوت دارند و اين تفاوت‌ها باعث مي‌شود كه زمينه‌هاي ازدواج در افراد، متفاوت..

بهترين سن ازدواج براي مرد؟

اصولاً نميتوان يك سن مشخصي را براي ازدواج همهي افراد معين كرد چرا كه افراد با هم تفاوت دارند و اين تفاوتها باعث ميشود كه زمينههاي ازدواج در افراد، متفاوت و مختلف گردد به نحويي كه در يك سني برخي افراد زمينههاي ازدواج آنها مساعد است و شرايط ازدواج را دارند و برخي ديگر ندارند به همين خاطر، نميتوان براي همهي افراد يك نسخه واحد پيچيد و بر فرض مثال گفت كه همه بايد در فلان سن مشخص ازدواج كنند. البته اگرچه نميتوان سن مشخصي را براي ازدواج همهي افراد مشخص كرد، ولي از آنجا كه هر چيزي فصلي دارد براي ازدواج هم فصلي معين نموده اند و آن را دهه سوم زندگي تعيين كرده اند يعني فصل ازدواج بين 20 تا 30 سالگي است و بهتر است ازدواج در اين فصل واقع شود. چون اولاً شور و حال جواني در اين فصل بيشتر است و ثانياً از لحاظ پزشكي ثابت شده است كه باوري و توليد مثل در اين سنين بهترين نتيجه را در بر دارد به طوري كه همسران و فرزندان از سلامت بيشتري برخوردارند.

بايد توجه داشت كه براي ازدواج و شروع زندگي يك سري زمينهها و شرايطي لازم است و آن حداقل و حداكثري دارد يعني اين كه براي ازدواج، حداقل بايد دختر و پسر به بلوغ جنسي رسيده باشند چون يكي از اهداف ازدواج تداوم نسل نوع انسان است طبيعتاً وقتي اين مهم تحقق پيدا ميكند كه دختر و پسري كه با هم ازدواج ميكند، قابليت باروري و تولد مثل را داشته باشند و اين قابليت بعد از بلوغ جنسي حاصل ميگردد.

بنابراين حداقل شرايط ازدواج، برخورداري دختر و پسر از بلوغ جنسي است. اما آيا تنها بلوغ جنسي ميتواند عامل موفقيت و خوشبختي و شادكامي دختر و پسر را فراهم آورد؟ پاسخ اين پرسش كاملاً مشخص است كه خير، تنها بلوغ جنسي نميتواند تضمين كننده يك ازدواج موفق باشد بلكه، عوامل ديگري مثل بلوغ عقلي، اجتماعي، اخلاقي، اقتصادي و... هم لازم است كه وقتي آن عوامل در كنار بلوغ جنسي قرار ميگيرند تشكيل شرايط حداكثري را ميدهند و موجبات پايداري و تداوم ازدواج را فراهم ميآورند. البته اگرچه در مسئله ازدواج علاوه بر بلوغ جنسي، به بلوغ اجتماعي و عقلي هم نياز است. اما امروزه اين موضوع در جوانان تنزُّل يافته و فاصله ميان بلوغ جنسي و بلوغ اجتماعي و عقلي جوانان زياد شده است و طبعاً وقتي شرايط براي يك جوان مهيا نباشد، اقدام براي ازدواج منطقي نيست.

البته اين موضوع مي تواند در فرهنگها و مناطق مختلف متغير باشد. بنابراين شرايط اجتماعي و منطقه اي را نيز بايد در نظر داشت.

به هر حال، وقتي سخن از سن ازدواج مي‏شود دو نكته را بايد مد نظر داشت:

 1- ازدواج يك زمان صد در صد معين شده و قانون ثابتي براي همه انسان‏ها ندارد.

 2- سن ازدواج علاوه بر نياز فردي، از شرايط اجتماعي و نياز نوعي نيز متأثر مي‏گردد.

البته توجه داشته باشيد كه ازدواج زودهنگام و در سنين پايين، با مشكلات و پيامدهايي همراه است، زيرا دختر و پسر در سنين پايين از تجارب كافي برخوردار نيستند به همين دليل، ممكن است بين آنها درگيريهاي لفظي و غير آن انجام گيرد و به كدورت و جدايي منجر شود. همچنين در سنين كم، معيارهاي كاملي در انتخاب همسر ندارند و پس از چند سال كه معيارهاي شناختي آنها كاملتر ميشود، متوجه ميشوند كه آن معيارها در همسرشان نيست كه در اين صورت، همين مسئله گذران زندگي را با مشكل مواجه ميكند، يا حتي گاهي خود دختر و پسر در انتخاب همسر، نقش چنداني ندارند و پدر و مادر براي آنها همسر انتخاب ميكنند كه اين مسئله آسيبهاي بسياري به همراه دارد.

موضوع ديگر، مسأله تربيت فرزند است كه طبيعي است دو جوان كم سن و سال و كمتجربه، از عهده چنين مسئوليت بزرگي بر نميآيند.

در مجموع، مطرح نمودن مسألهي «سن مناسب براي ازدواج» از اين جهت ضرورت مييابد كه يك ازدواج زودهنگام فاقد پختگي لازم بوده و همان طور كه عرض شد موجب بروز مشكلاتي در زندگي ميگردد؛ از سويي ديگر، ازدواج ديرهنگام نيز ميتواند فاقد نشاط  و شادابي باشد.

در نهايت، بر اساس يك معيار عمومي ميتوان سنّ مناسب براي ازدواج پسران را به طور متوسط بين 25 تا 28 سال دانست. اين استاندارد با معيارهاي نظامهاي تحولي شناختي جوانان امروزي همخواني بيشتري دارد.

اگر سن دختر بيشتر از پسر باشد ايرادي دارد؟
بهترين اقدام قبل از ازدواج مراجعه به مشاورين قبل از ازواج است كه تمام معيارها از جمله ويژگيهاي شخصيتي طرفين را مي سنجند و در پايان نظر خود را اعلام مي دارند.

اگر سن دختر بيشتر از پسر باشد ايرادي دارد؟

پرسشگر گرامي براي  داشتن ازدواجي پايدار و بانشاط و سرشار از آرامش ملاكها و معيارهاي مختلفي را بايد در نظر گرفت كه يكي از آنها ملاك سني است، بهترين اقدام قبل از ازدواج مراجعه به مشاورين قبل از ازواج است كه تمام معيارها از جمله ويژگيهاي شخصيتي طرفين را مي سنجند و در پايان نظر خود را اعلام مي دارند.

بهر حال من در زير به برخي از مشكلاتي كه بزرگ بودن دختر از پسر در ازدواج مي تواند ايجاد نمايد اشاره مي كنم.

1- اگر سن زن چند سالي كمتر از مرد باشد، اطاعت پذيري او از مرد به عنوان سرپرست و مدير خانواده بيشتر و راحتتر خواهد بود. اما در خانوادههايي كه زن و مرد همسناند و يا زن از مرد بزرگتر است، زن به راحتي نميتواند مديريت مردي را قبول كند كه سن و تجربهاش يا با او برابر و يا از او كمتر است و اين مسأله ميتواند مشكلات جدياي را در خانواده ايجاد كند

2- زن هميشه دوست دارد همسرش فردي، مقتدر، توانا و پناهگاهي مطمئن براي او باشد. اگر زن از لحاظ سني از مرد بزرگتر باشد، معمولاً چنين تصوري از شوهرش ندارد و او را در حد خودش و يا پايينتر ميبيند؛ اما اگر شوهر چند سالي بزرگتر باشد ـ كه معمولاً افزايش سن با افزايش تجربه هم همراه استـ زن احساس مي كند كه همسرش شايستگيهاي لازم براي اداره زندگي مشترك را دارد و ميتواند در پناه او يك زندگي آرامشبخش را تجربه كند.

3- زن به دليل بارداري،زايمان، شير دادن و ... زودتر از مرد شكسته ميشود و همسن بودن زن و شوهر باعث ميشود بعد از چند سال زندگي مشترك و آوردن چند فرزند، شادابي زن در حد شادابي و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبيت او نزد شوهر كم شود؛ چه رسد به اين كه زن 5-6 سال بزرگتر از همسرش باشد. بنابراين براي پيشگيري از اين مسئلة كاملاً طبيعي و زيستي، بهتر است تفاوت سني بين زن و شوهر حفظ شود(يعني پسر چند سالي بزرگتر باشد) تا همواره زن از نشاط كافي برخوردار باشد و مطلوبيت او نزد شوهرش كاسته نشود. ممكن است بگوييد مرد هم بايد براي همسرش مطلوبيت داشته باشد. بله، اين حرف درست است؛ اما همان طور كه در بالا بيان كرديم مردها به دليل متحمل نشدن سختيهاي بارداري، زايمان و فرزندپروري، معمولاً ديرتر از زنان دچار شكستي ظاهري ميشوند. اين افت زود رس زن در ميان برخي از قوميت ها بسيار مشهود است بطوري بطور تجربي خودشان را ملزم به رعايت فاصله سني بين دختر و پسر مي دانند.

4- دليل مهم ديگر اين است كه دختران از لحاظ زيستي چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسي ميرسند، همانگونه كه زنان زودتر از مردان قابليت باروري خود را از دست ميدهند و تمايلات جنسي در مردان ديرتر از زنان فروكش ميكند. از اين رو، سن دختر براي ازدواج بايد چند سالي كمتر از سن پسر باشد تا از اوايل دوره اي كه هيجانات جنسي و قابليت باروري در او بروز ميكند، شوهردار باشد و در آخر دوره نيز تقريباً همزمان با شوهرش از فعاليت هاي جنسي فاصله بگيرد. اگر پسر با دختري ازدواج كند كه مثلا 6 سال از او بزرگتر است، طبيعتاً زماني كه هنوز ميل جنسي دارد، تمايل جنسي همسرش فروكش كرده و نميتواند نياز او را برآورد و همين مسأله مشكلات زيادي را در زندگي ايجاد ميكند و چه بسا مرد پس از سالها زندگي مشترك با همسرش، براي برآوردن اين نياز طبيعي به بيرون از خانواده رو آورد.

فاصله سنی مناسب از دیدگاه اسلام چیست؟
از نظر اسلام نه تنها سن مشخصی برای ازدواج ذكر نشده است بلكه، فاصله سنی معینی هم بین دختر و پسری كه تمایل به ازدواج با هم را دارند نیز بیان نشده است و ...

ازدواج

شرح :  فاصله سنی مناسب از دیدگاه اسلام چیست؟

از نظر اسلام نه تنها سن مشخصی برای ازدواج ذكر نشده است بلكه، فاصله سنی معینی هم بین دختر و پسری كه تمایل به ازدواج با هم را دارند نیز بیان نشده است و از كوچكتر و یا بزرگتر بودن دختر و پسر به هنگام ازدواج سخنی به میان نیامده است. اگرچه در اسلام سنّ مشخصي براي ازدواج مقرّر نگرديده و فاصله سنی معینی هم ذكر نشده است، اما احاديث منقول از پيامبر اكرم و امامان معصوم(ع) و سيره عملي آن بزرگواران، شواهد گويايي بر اهتمام ايشان در تعجيل امر ازدواج است. بر اساس سيره معصومان(عليهم السلام) و شواهد تاريخي، ازدواج امامان(ع) در سنين بعد از بلوغ و پيش از 20 سالگي بوده است. اين بزرگواران در مورد فرزندانشان نيز همين شيوه را داشتند و نوعاً قبل از 20 سالگي زمينه ازدواج آنان را فراهم مي نمودند. در مجموع، از روايات استفاده مي شود كه سن پايه براي ازدواج بعد از بلوغ است و اگر شخص احساس نياز كند، به گونه اي كه ترك آن موجب گناه شود، ازدواج در اين سن واجب مي گردد.

 از سوی دیگر، سيره معصومان(ع) و شواهد تاريخي گویای این است كه امامان(ع) و اولیای الهی به جزء موارد اندك مثل ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر اعظم(ص) از همسران خود بزرگتر بوده اند از این روی شاید بتوان این مسئله را به عنوان یك معیار بیان كرد كه در ازدواج بهتر است مردان از زن بزرگتر باشد اما، این كه فاصله سنی چقدر بوده باشد هنوز به معیار مناسبی نمی توان دست یافت چرا كه شواهد تاریخی نشانگر این است كه در آن زمان این موضوع اهمیت چندانی نداشته است و ائمه(ع) فاصله های متفاوتی با همسرانشان داشته اند. 

از طرف دیگر، از آن جا كه بین بلوغ دختران و پسران معمولاً فاصله بین 2تا6 سال وجود دارد بهتر است این مقدار فاصله در ازدواج دختران و پسران رعایت شود چرا كه تحقیقات علمی و یافته های روانشناسانه و جامعه شناسانه  این نكته را به اثبات رسانیده و تأیید می كند كه اگر سن دختر از سن پسر كمتر باشد معمولاً در برابر موضع مرد كوتاه مي آيد و مي كوشد مطیع باشد. در صورتي كه هر چه اين تفاوت سني افزايش يابد، حس مادري، خواهر گونه و يا سرپرست در زن بیشتر مي شود، مثلاً زني كه 15 سال و يا بیشتر از همسرش بزرگتر است، همواره همانند مادر يا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد مي كند. از سوی دیگر، اگر سن مرد بزرگتر باشد، زن می تواند به او تكیه كند. ضمن این كه در این صورت، مدیریت خانواده دچار مشكل نمی شود و جذابیت زن برای مرد حفظ می شود و تفاهم و درك متقابل افزایش می یابد.

از آن جا كه عمل و سيره معصومان(ع) براي ما الگو و حجت است و یافته های علمی كه عقل سلیم آن را بپذیرد مورد تأیید دین قرار گرفته است، در تعيين سن ازدواج و نيز كوچكتر و یا بزرگتر بودن دختر و پسر به هنگام ازدواج مي توانيم سيره آن بزرگواران و یافته های علمی را به عنوان يك معیار و هنجار ديني در نظر بگيريم و بگوییم كه بهتر است در ازدواج دختران و پسران، چند سالی سن دختر از پسر كوچكتر باشد.

صفحه‌ها