نور

روش قرآن مجيد بيان كليات و اصول عمومي است، تشريح مصاديق و جزئيات غالباً بر عهده پيامبر گرامي اسلام (ص) مي‌باشد

روش قرآن مجيد بيان كليات و اصول عمومي است، تشريح مصاديق و جزئيات غالباً بر عهده پيامبر گرامي(ص) مي‌باشد. چنان كه مي‌فرمايد: و أنزلنا إليك الذكر لتبيّن للنّاس ما نزّل إليهم و لعلّهم يتفكّرون.(1) و قرآن را بر تو فرستاديم تا آنچه را براي مردم نازل شده است، براي آنها بيان كني و آشكارسازي، شايد آنان بينديشند. در آيه يادشده دقت كنيد. بنابراين انتظار اين كه مصاديق و جزئيات در قرآن بيايد، همانند اين است كه انتظار داشته باشم همه جزئيات در قانون اساسي كشور ذكر شود. با توجّه به اين كه «علي» فقط نام حضرت اميرالمؤمنين (ع)نبوده، همان گونه كه «ابوطالب» تنها كنيه پدر بزرگوارش نبوده است، بلكه نام و كنيه افراد متعدّدي در ميان عرب «علي» و «ابوطالب» بوده، بنابراين اگر نام «علي» صريحاً هم در قرآن ذكر مي شد، باز هم كساني كه نمي خواستند اين حقيقت را بپذيرند بهانه اي داشتند و آن را بر «علي» ديگري تطبيق مي كردند و اين مساله ذكر اسامي در قرآن براي تمام اهل بيت همين گونه است . بدين جهت بهتر همان بوده و انجام شده است كه با ارائه ويژگي ها و صفات ممتاز و منحصر به فرد به معرفي حضرت اميرالمؤمنين (ع) و فرزندان او پرداخته شود كه پرداخته شد، تا قابل تطبيق بر هيچ كس، جز وجود مقدّس آن حضرات معصومين نباشد، براي همين خداوند در قرآن مجيد، اين راه را انتخاب كرده و با ذكر فضايل خاصّ آن حضرت، در آياتي از قرآن مجيد، آنها را به عنوان وليّ مؤمنان و جانشين بلافصل پيامبر (ص) و اهل پاكي و عصمت و...معرّفي كرده است، هر چند كساني كه در قلبشان مرض و انحراف وجود دارد، باز اين آيات را به گونه ديگر تفسير مي كنند. در قرآن مجيد و روايات اسلامي از چند چيز به عنوان" نور" ياد شده است: 1- قرآن مجيد : قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ( 2) از سوي خداوند نور و كتاب آشكاري براي شما آمد" 2-" ايمان : اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ ؛ (3 ) خداوند ولي كساني است كه ايمان آورده‏اند، آنها را از ظلمت هاي (شرك و كفر) به سوي نور (ايمان) رهبري مي‏كند". 3-" هدايت الهي" و روشن بيني: أَوَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ؛ (4 ) آيا كسي كه مرده بوده است و ما او را زنده كرديم و نور هدايتي براي او قرار داديم كه در پرتو آن بتواند در ميان مردم راه برود همانند كسي است كه در تاريكي باشد و هرگز از آن خارج نگردد"؟ 4-" آئين اسلام : وَ يَأْبَي اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ؛ (5 ) خداوند ابا دارد جز از اينكه نور (اسلام) را كامل كند هر چند كافران نخواهند". 5- شخص پيامبر (ص) : وَ داعِياً إِلَي اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً؛ (6) ما تو را دعوت كننده به سوي خدا به اذن و فرمان او قرار داديم و چراغي نور بخش". 6- امامان و پيشوايان معصوم: خلقكم اللَّه انوارا فجعلكم بعرشه محدقين ؛ خداوند شما را نورهايي آفريد كه گرد عرش او حلقه زده بوديد." (7) 7- و بالآخره از" علم و دانش" نيز به عنوان نور ياد شده، چنان كه در حديث مشهور است: العلم نور يقذفه اللَّه في قلب من يشاء:" علم نوري است كه خدا در قلب هر كس كه بخواهد مي‏افكند" ...(8) رواياتي هم در ذيل آيه 157 اعراف داريم كه يكي از مصاديق نور در اين آيه ائمه هستند ...فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ..پس كساني كه به او(پيامبر) ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نوري كه با او نازل شده پيروي نمودند، آنان رستگارانند. امام صادق(ع) فرمود : ..النور في هذا الموضع أمير المؤمنين و الائمة عليهم السلام.(9) نور در اين ايه امير المومنين و ائمه هستند پس به صراحت در قرآن مجيد ازامامان معصوم به نور نيامده است ولي روايات بسيار زيادي در اين زمينه وجود دارد كه همه ائمه نورند. پي نوشت: 1.نحل (16 ) آيه 44. 2.مائده(5 ) آيه 15. 3.بقره(2 ) آيه 257. 4.انعام(6 ) آيه 122 . 5.توبه(9 ) آيه 32 . 6.احزاب(33 )آيه 46. 7. ابن بابويه محمد بن علي‏، عيون أخبار الرضا، نشر جهان‏، تهران‏، سال 1378 ق‏، نوبت اول،‏ ج‏2، ص275. 8. مكارم شيرازي ناصر،تفسير نمونه،ناشردار الكتب الإسلامية،تهران،سال 1374 ش،نوبت اول، ج‏14، ص 471. 9. حويزي، نور الثقلين، اسماعيليان، ج 2، ص 83.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.