پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
« يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ »(1)

« يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ »(1)

اى گروه جن و انس اگر مى‏توانيد از مرزهاى آسمانها و زمين بگذريد، ولى هرگز قادر نيستيد مگر با نيرويى (الهى).

خطاب به گروه جن و انس در اين آيه شريفه به طورى كه از سياق استفاده مى‏شود از خطابهاى روز قيامت است، و خطابى است تعجيزى، يعنى مى‏خواهد بفرمايد: روز قيامت هيچ كارى نمى‏توانيد بكنيد.

 و منظور آيه اين است كه اى گروه جن و انس اگر توانستيد از حساب و كتاب قيامت بگريزيد، اين شما و اين نواحى آسمانها و زمين، ولى به هر طرف بگريزيد بالأخره به ملك خدا گريخته‏ايد، و شما نمى‏توانيد از ملك خدا درآييد، و از مؤاخذه او رها شويد.

" لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ" يعنى قادر بر نفوذ نخواهيد بود، مگر با نوعى سلطه و قدرت كه شما فاقد آن هستيد. و منظور از سلطان، قدرت وجودى است، و سلطان به معناى برهان و يا مطلق حجت است، و به معناى ملك نيز هست.(2)

بنابراين اين آيه شريفه بيان مي کند که جن و انس در روز قيامت از قلمرو حکومت و فرمانروايي خداوند نمي توانند خارج شوند.

اما آيه 33 احزاب:

« وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً »(3)

 و در خانه ‏هاى خود بمانيد و همچون جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را بر پا داريد و زكاة را ادا كنيد، و خدا و رسولش را اطاعت نمائيد، خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد.

 با توجه به مطالب زير ثابت مي شود که انتهاي آيه يعني « انما يريد الله...» درباره اهل بيت نازل شده است:

1- ضميرهايى كه در آيات قبل و بعد آمده عموما به صورت ضمير" جمع مؤنث" است، در حالى كه ضمائر اين قسمت از آيه (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) همه به صورت" جمع مذكر" است، و اين نشان مى‏دهد معنى ديگرى در نظر بوده است.

2- روايات بسيار زيادى كه در منابع اهل سنت و شيعه درباره شان نزول « انما يريد الله...» وارد شده بيان مي کند که:مخاطب در آيه فوق منحصرا پنج نفرند: پيامبر (ص)، على  و فاطمه و حسن  و حسين عليهم السلام.(4)

3- مرحوم علامه طباطبايي صاحب تفسير " الميزان" آورده:" ما هيچ دليلى در دست نداريم كه جمله إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ ... همراه اين آيات نازل شده است، بلكه از روايات به خوبى استفاده مى‏شود كه اين قسمت جداگانه نازل گرديده، اما به هنگام جمع آورى آيات قرآن در عصر پيامبر به دستور ايشان در كنار اين آيات قرار داده شده است.(5)

ايشان در ادامه اضافه مي کند: رواياتى كه در شان نزول آيه وارد شده تاييد مى‏شود، چه در آن روايت آمده كه آيه شريفه در شان رسول خدا (ص) و على و فاطمه و حسن و حسين (ع) نازل شده است، و احدى در اين فضيلت با آنان شركت ندارد.

و اين روايات بسيار زياد، و بيش از هفتاد حديث است، كه بيشتر آنها از طرق اهل سنت است.(6)

اما سؤالى كه در اينجا باقى مى‏ماند اين است كه چگونه در لابلاى بحث از وظايف زنان پيامبر ص مطلبى گفته شده است كه شامل زنان پيامبر (ص) نمى‏شود.

پاسخ اين سؤال را مفسر بزرگ مرحوم" طبرسى" در" مجمع البيان" چنين مى‏گويد:" اين اولين بار نيست كه در آيات قرآن به آياتى برخورد مى‏كنيم كه در كنار هم قرار دارند و اما از موضوعات مختلفى سخن مى‏گويند، قرآن پر است از اين گونه بحث ها، همچنين در كلام فصحاى عرب و اشعار آنان نيز نمونه‏هاى فراوانى براى اين موضوع موجود است".(7)

همچنين چون قرار گرفتن اين قسمت آيه که نزول مستقل داشته در کنار آيات مربوط به همسران پيامبر چون به دستور ايشان بوده حکمت هاي ديگري هم دارد مثل قرار گرفتن آيه اکمال دين که مربوط به نصب علي بن ابيطالب به خلافت است، ميان آيه اي که مربوط به حرمت گوشت ها است(8) که آن هم به دستور پيامبر و بخاطر حکمت هايي از جمله حفظ اين آيات از دستبرد مخالفان مي باشد.                   

پي نوشت ها:

1. الرحمن(55)آيه33.

2. طباطبايي، تفسير الميزان،(ترجمه)انتشارات جامعه مدرسين، ج‏19، ص 179.

3. احزاب(33)آيه33

4. مکارم شيرازي، تفسير نمونه، انتشارات اسلاميه، ج‏17، ص295.

5و6. طباطبايي، محمد حسين، الميزان(ترجمه)،انتشارات جامعه مدرسين، ج16، ص465.

7. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، انتشارات ناصر خسرو،ج8، ص560.

8. مائده(5)آيه3.