پرسش:
مگر قرآن جهانی و ابدی نیست پس چرا احکامش تنها با مهاجرت مسلمانان از یک شهر به شهر دیگر که خیلی به هم نزدیک هستند و تغییر چندانی بین آن دو وجود نداشته و ندارد، تغییر میکند؟ آیا این به ما نشان نمیدهد که قرآن در همه زمانها و مکانها قابلیت اجرایی ندارد و مسلمانان باید احکام آن را بر اساس زمان و مکان زیست خودشان تغییر دهند؟
مقدمه
ابنوَرّاق در مقام نقد قرآن گفته است: «آیههای مکی که در آغازِ ادعای پیامبری [حضرت] محمد [صلیاللهعلیهوآله] نازل شده، همه، حکایت از بردباری و شکیبایی و تحمل اندیشهها و کردار دیگران دارد؛ ولی آیههای مدنی که در زمان فرمانروایی او نازل شدهاند، همه از کشتن و نابود کردن و گردن زدن و قطع عضو دم میزنند». مسئله دیگر اینکه وقتی احکام قرآن با انتقال از یک شهر به شهری دیگر تغییر میکنند، چگونه میتوانند جهانی و همیشگی باشند؟
در این نوشتار، ادعای ابن وراق نقد و نسبت نسخ آیات قرآن با جاودانگی آن، بررسی خواهد شد.
متن پاسخ
مقایسه شرایط مسلمانان در مکه با شرایط آنان در مدینه
مسلمانان پس از ظهور دین اسلام سیزده سال در مکه زندگی کردند. جمعیت مسلمانان در مکه بسیار کم بود و به دلیل اعتقاداتشان تحتفشار و آزار شدید بتپرستان قریش و متحدانشان قرار داشتند. مسلمانان در مکه نمیتوانستند آزادانه عبادت کنند و عقایدشان توسط مشرکان مسخره میشد. بسیاری از آنان، بهویژه بردگان مسلمان، بهخاطر امتناع از پرستش بتها شکنجه شدند و حتی برخی از آنان همچون یاسر و سمیه سلامالله علیهما در اثر همین شکنجهها به شهادت رسیدند. آنان در سالهای هفتم تا دهم بعثت با تحریمهای اقتصادی بسیار سنگین مشرکان مواجه و مجبور به ترک شهر مکه و زندگی در شعب ابوطالب علیهالسلام شدند. آنان در اثر همین حاشیهنشینی ازنظر مالی در شرایط بسیار سختی قرار گرفتند. حضرات ابوطالب و خدیجه سلامالله علیهما پس از خروج از شعب بهسبب ضعف ناشی از همین سختیهای سهساله، خیلی زود جان به جانآفرین تسلیم کردند؛ اما پس از هجرت به مدینه، مسلمانان با استقبال و کمک مردم آنجا مواجه و از انزوا خارج شدند. مسلمانان خیلی زود در مدینه حکومت اسلامی تشکیل دادند و پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله با خواست مردم مدینه، رهبری حکومت را بر عهده گرفت. مسلمانان از آزادی کامل برای عبادت و برقراری مناسک دینی خود برخوردار شدند و مسجدالنبی را ساختند.
چکیده سخن اینکه اوضاع مسلمانان در مدینه با اوضاع آنان در مکه کاملاً متفاوت بود. آنان در مکه اقلیت مظلومی بودند که حتی توان دفاع از خود را نداشتند و مجبور بودند هرگونه ستم مشرکان قریش را تحمل کنند؛ اما در مدینه نهتنها دیگر در اقلیت نبودند، بلکه به حکومت رسیدند و با تشکیل سپاه، جلوی دستاندازیهای مشرکان مکه به مدینه را گرفتند و پس از مدتی شهر مکه را از کنترل آنان خارج کردند.
نسخ احکام، لازمه جاودانگی قرآن
منظور از جاودانگی قرآن این است که پیامهای قرآن، ازجمله احکام آن، در همه زمانها و مکانها اجراشدنی و درنتیجه، همیشه معتبر و کارآمد هستند. انسانها از دو حال خارج نبوده و نیستند: یا همانند مردم مکه در مظلومیت و انزوا به سر میبرند، یا همسان مردم مدینه از آزادی عمل برخوردار هستند. اگر احکام قرآن فقط موافق با شرایط مسلمانان در مکه بودند، برای افرادی که در شرایطی همانند شرایط مدینه زندگی میکردند، کارایی نداشتند. چنانکه اگر قرآن فقط احکام شرایط مسلمانان در مدینه را بیان میکرد، برای کسانی که در شرایطی مشابه شرایط مکه زندگی میکردند، کارآمد نبود؛ اما قرآن احکام هر دودسته را بیان کرده است؛ بهخاطرهمین، همه انسانها با توجه به شرایط زمان و مکانی که در آن زندگی میکنند، بهآسانی میتوانند از وظیفه خودآگاه شوند و مطابق آن عمل کنند.
تعداد آیات جهاد در قرآن
تقریباً 1500 آیه قرآن در مدینه نازل شده (1) و از این تعداد 59 آیه مربوط به جهاد است.(2) اگر آیاتی که درباره مجازات جرائمی همچون سرقت، زنا، قذف، قتل و محاربه هستند را نیز به این عدد اضافه کنیم، رویهمرفته تقریباً صد آیه از آیات قرآن را تشکیل میدهند؛ بنابراین، ادعای ابن وراق مبنی بر اینکه آیات مدنی همگی «از کشتن و نابود کردن و گردن زدن و قطع عضو دم میزنند»، دروغی بیش نیست. افزون بر این، اگر نگوییم همه، اکثر آیات قرآن با موضوع جهاد، درباره جهاد دفاعی هستند و هیچ عاقلی در لزوم دفاع از دین، جان، مال و ناموس خود در مقابل دیگران تردید ندارد:
﴿أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقٰاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اَللّٰهَ عَلىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * اَلَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیٰارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاّٰ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اَللّٰهُ ...﴾؛(3) به کسانی که مورد جنگ و هجوم قرار میگیرند، چون به آنان ستم شده، اذن جنگ داده شده، مسلماً خدا بر یاریدادن آنان تواناست. همانان که بهناحق از خانههایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه میگفتند: پروردگار ما خداست ... .
نتیجهگیری:
هرچند دو شهر مکه و مدینه در فاصله کمی از هم قرارگرفتهاند، اما شرایط مسلمانان در این دو شهر اصطلاحاً از زمین تا آسمان باهم متفاوت بوده است؛ بنابراین، این ادعا که دو شهر مکه و مدینه تفاوت چندانی باهم نداشتهاند، بههیچوجه درست نیست. مسلمانان در مکه در اوج مظلومیت بودند و حتی توان دفاع از خود را نداشتند، اما در مدینه حکومت و سپاه تشکیل دادند و نهتنها در مقابل هجوم مشرکان مکه و متحدان آنان از خود دفاع کردند، بلکه پس از چند سال شهر مکه را از تسلط آنان خارج کردند و وطن خود را پس گرفتند. تغییر برخی از احکام با توجه به تغییر شرایط مسلمانان پیش و پس از هجرت به مدینه، نهتنها با جاودانگی قرآن منافاتی ندارد، بلکه در راستای آن است؛ چراکه مردم در هر زمان و مکانی یا همانند مسلمانان پیش از هجرت توان دفاع از خود را در برابر دشمنان ندارند و یا همانند مسلمانان پس از هجرت، توانایی دفع ظلم ظالم را دارند و در قرآن احکام مناسب با هر دو شرایط مختلف، بیان شده است.
معرفی منبع برای مطالعه بیشتر:
نقد نقد قرآن ویکی پدیای فارسی
https://fa.wikipedia.org/wiki/نقد_قرآن
پینوشتها:
1. فرهنگنامه علوم قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 1، ص 1642.
2. رضوانی، روحالله، مبانی کلامی اعجاز قرآن، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، 1391 ش، ص 184 و 185.
3. سوره حج، آیههای 39 و 40.